نامه‌ای از شهدا و بسیجیان اردبیل به حضرت امام(ره)


خبرگزاری تسنیم: امام عزیز ما هیچ وقت لایق نیستیم که شما هر شب ما را دعا فرمائی، همیشه به‌فکر ما باشی، اما از این که فرموده ای هر شب شما را دعا می‌کنم خیلی خوشحالیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل,در نامه جمعی از بسیجیان و شهیدان  لشگر همیشه سرفراز عاشورا خطاب به حضرت امام خمینی (ره) آمده است:حضرت امام عزیز، سلام گرم ما را بشنو، ما فرزندان توئیم، بسیجیان گوش بفرمان تو، عاشقان راه تو، مقلدان با وفای تو، خیلی مشتاق دیداریم  خیلی به شوق زیارت شما اشک می ریزیم, به شوق وجود مبارک شما احساس جان و حیات داریم.

همیشه گوش به فرمان توئیم، زنده ایم تا شما زنده ای و می میریم اگر امر بفرمایی اگر لحظه ای نباشی احساس لذت نخواهیم کرد، احساس شیرینی نمی کنیم.

تو روح مائی, قلب مائی, وجود مائی, عزیز مائی، تو سرور مائی، خاک پایت را می بوسیم، بوجود شما در دنیا سربلندیم.

یگانه رهبر عزیز مائی، جانمان فدای جانت، روحمان فدای نفسهایت، مگر چه کرده ایم، تا از وجود ما احساس حقارت کنی، مگر رزمندگان اسلام چه کرده اند که دست و بازویشان را ببوسی، این یک تکلیف الهی بر ماست، ما به وظیفه خود عمل می کنیم.

امام عزیز ما هیچ وقت لایق نیستیم که شما هر شب ما را دعا فرمائی، همیشه بفکر ما باشی، اما از این که فرموده ای هر شب شما را دعا میکنم خیلی خوشحالیم.

پس ما احساس خجالت می کنیم و واقعا شایسته نیستیم که شما این چنین لطف بفرمائی و زحمت بکشی، و ما را دعا بفرمائی، ما سربازان توائیم، ما بسیجیان تو، ما خدمتگذار با وفای تو، ما گوش بفرمان تو، جانباز تو، سرباز توائیم.

امام عزیز، ما هم شما را دعا می کنیم، دست شما را از دور می‌بوسیم، در فراق تو در سوزیم، در یاد تو بیقراریم، پروانه دیوانه شمع توائیم.

حیات ما در حیات تو، شادی ما در وجود تو، لبخند ما در تبسم دلنشین توست

ما بسیجیان توائیم، ما لشکریان توائیم، از فرمایشات شما چنین فهمیدیم که از ما نگرانی, والله سرمان را، وجودمان را، حیاتمان را براهت می‌بازیم، حیات ما در حیات تو، شادی ما در وجود تو، لبخند ما در تبسم دلنشین توست، ما فرزندان توئیم، فرزندان همیشه آماده تو.

به شهدای عزیزمان چه خواهیم گفت؟

وای بر ما روزی که از ما نگران باشی از ما خسته باشی، از ما دلگیر باشی، چه خواهیم کرد؟ به شهدای عزیزمان چه خواهیم گفت؟
شهدای ما موقع خداحافظی شما امام عزیز را به ما سفارش کرده اند و در وصیت نامه خود می نویسند، امام عزیزمان را دعا کنید بفرمانش باشید,و در عشق تو می سوختند.

امام عزیز، همه ما جان فدای توائیم همه ما سرباز توائیم، سربازان آماده تو, شما فرموده اید فرزندانم هر مشکلی دارند محول بکنند به بعد ازجنگ، مگر ما چه مشکلی داریم؟ مگر چه کاری مهمتر از فرمان شما عزیز داریم، مگر ما بیعت جان با فرمان شما نبسته ایم، چه مشکلی داریم ، همه فکر ما جبهه است، همه کار ما جنگ است، همه مشکل ما جهاد است.

ما همیشه آماده ایم، با روحیه مقاوم و استوار، روحیه ای که  شایسته سربازان شماست، تاآخرین نفس می جنگیم، همیشه بفکر جنگیم، همیشه وش بفرمانیم، همیشه با شمائیم، در کنارشما، خادم شماییم چون رضی زاده ها و نزدیک بین ها و پرکارها و اوهنی ها و فخر ذاکری ها و پیرزاده ها, یسری ها و ...

درخشش قطره قطره خون شما خورشید را شرمسار می سازد

والله شهدا درخشش قطره قطره خون شما خورشید را شرمسار می سازد اما روی سخنمان با شماست ای شهدای عزیز، حمید جان ، شفیع جان چند روزی قبل پیش ما بودید کجا رفتید، کجا پرگشودید؟چرا ما را ترک کردید؟ با اینکه در کنار ما همراه ما بودید اما مجهول بودید و مجهول ماندید و آخر مظلومانه شهید شدید.

مگر پیش مهدی عزیز، باکری قهرمان رفتید؟ یا او شما را به پیش خود خواند مگر رفتید توان شجاعت بسیجیان لشکر مهدی عزیز را بوی برسانید.

چه خواهید گفت به مهدیمان؟بگوئید که مهدی جان، سربازان لشگر تو آماده و مجهزند تا عملیات سرنوشت ساز دشمن شکن شان را انجام دهند, همه واقعیت‌ها را بگوئید به مهدی، ای عزیزان لشکر ما، در فراق شما می‌سوزیم، احساس می کنیم لیاقت نداشتیم همراه شما بیائیم، احساس می کنیم نسبت به شما بی وفا بودیم چرا مهدی ما را به پیش خود نخواند؟

تا اخرین قطره خون خود خواهیم جنگید

اما ای عزیزان، باور کنید ما زیاد هم بی وفا نیستیم که قبل از گرفتن انتقام خون شما و آغاز عملیات سرنوشت سازمان برگردیم والله تا اخرین قطره خون خود خواهیم جنگید و شهادت غمبار شما این عزم راسخ ما را دو چندان کرد.

سرداران عزیز و پرخون، نیروهای چادر شما در فراقتان میسوزند، شما خیلی سریع اوج گرفتید، قامت رشیدتان هنوز هم در نظر بچه هاست اما سرخی خونتان سرعت وقدرت مان بخشید، مصمم و پولادی مان ساخت، باشد که بزودی به نهایت آرزوی شما فتح کربلای عزیز نائل شویم.

شما در ملکوتین، مسافتها اوج گرفتید که قابل سنجش و میزان نیست و ما نتوانستیم با شما همدم و هم پرواز شویم.

اما ای عزیزانمان تنها یک خواهش از شما داریم که ای پیشتازان خونین پر، به مهدی عزیز بگوئید دست ما را هم بگیرد ما را هم به پیش بخواند.

آه مهدی جان چه می شود شما را بخدا، برای ما هم سعادت بخواهی، برای ما هم لیاقت بخواهی، برای ما هم پرواز خونین بخواه.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

65/10/06

انتهای پیام/ ق