برده داری جنسی در دوران پسافمنیستی
خبرگزاری تسنیم: در سالهای اخیر، متفکران غربی، دیدگاه فمینیسم درباره خانواده، نقش مادری و همسری زنان، حقوق فردی و اجتماعی و مانند آن را به طوری جدّی به چالش کشیدهاند.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم،فمینیسم سالهاست که داعیهدار تلاش برای بازیابی حقوق پایمال شدهی زنان و رساندن آنان به وضعیت مطلوب زندگی است؛ جنبش و نظریهای که گرچه از دامن تحولات خاص اجتماعی سیاسی حاکم بر برخی جوامع اروپایی و آمریکایی در قرن نوزده و بیست سربرآورده تا پس از چندی داعیهی جهانشمولی به خود گرفت و شعارها و مطالبات خود را بر تمامی زنان جهان تسری داد، گرچه بزرگنمایی فمینیسم و ارائه چهرهای قدرتمند از آن با توجه به رکود و افول نظریات و عملیات فمینیستی، دور از واقعیت به نظر میرسد اما از آنجا که ورود فمینیسم در عرصهی جوامع به تغییراتی فرهنگی منجر شده است و اساسیترین واحد اجتماع یعنی خانواده را دستخوش تغییر و تحول نموده، لذا نقد نظریات فمینیستی ضرورتی انکارناپذیر است.
مروری بر کارنامه جنبش فمینیسم یا نهضت دفاع از حقوق زنان پس از چندین دهه و بلکه پس از دوقرن تلاش نظری و فعالیت سیاسی و فرهنگی نشان می دهد این جنبش علی رغم دستاورد های مثبتی که برای زنان به ارمغان آورده، به نتایج موردانتظار نرسیده است. اگر افزایش آگاهی ها، ارتقای سطح تحصیلات و بالا رفتن میزان مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان را جزء دستاوردهای مثبت فمینیسم بدانیم، درکنار اینها باید بر تداوم انواع نابرابری ها و ستم های جنسی که در قالب های گوناگون و گاه با ظواهر فریبنده بر ضد زنان اعمال می شود به عنوان ناکامی های فمینیسم انگشت نهاد .
برای نمونه هم اکنون 60 درصد از کل نیروی کار جهان را زنان تشکیل می دهند که اکثر آن ها در کشورهایی زندگی می کنند که به ظاهر آزادی زنان و اندیشه فمنیسم در کشورشان رایج تر است اما از این میان باید گفت که فقط از این جمعیت 60 درصدی نیروی کار جهانی، سهم زنان در هرم قدرت از کل جمعیت کار جهان تنها 5 درصد است یعنی با وجودی اینکه زنان به عنوان اهرم اصلی کار جهان معرفی می شوند در مرکزیت قدرت و بخش تصمیم گیری جایگاهی قابل توجه ای خصوصآ در کشورهای پیشرفته ندارند.
پس از چند دهه حاکمیت نظریههای فمینیستی بر برنامهریزیها، سیاستگذاریها و قانونگذاریهای جوامع غربی در زمینه موضوع زن و خانواده و غلبه دیدگاههای فمینیستی بر دانشگاهها و مجامع علمی مغربزمین، نشانههای شکست و فروپاشی نظری و عملی اندیشه فمینیسم به روشنی، آشکار و تعارض بنیادین این اندیشه با فطرت الهی و انسانی زن و ویژگیهای زیستشناختی، روانشناختی و جسمانی او به خوبی نمایان شده است.
امروز دیگر منتقدان فمینیسم حتی در کشورهای غربی با برچسبهایی همچون ضد زن، متعصب، متحجر و عقبافتاده روبهرو نمیشوند؛ زیرا دهها پژوهشگر، اندیشهورز و استاد دانشگاه با نقد جدّی فمینیسم و نگارش صدها کتاب و مقاله، جنبههای مختلف تعارض این اندیشه را با خرد و فطرت الهی انسان تبیین کردهاند. در سالهای اخیر، متفکران غربی، دیدگاه فمینیسم درباره خانواده، نقش مادری و همسری زنان، حقوق فردی و اجتماعی زن، ویژگیهای دختران، عفاف و پاکدامنی، خویشتنداری جنسی، مذهب، ارزشهای اجتماعی و مانند آن را به طوری جدّی به چالش کشیدهاند. آنان با طرح انتقادهای اساسی به نظر و عمل فمینیستها در حوزههای یادشده، در عمل، پایان دوران حاکمیت این اندیشه ضد زن و خانواده را اعلام کردهاند.
گزارش از عباس بخشی
منبع: نشریه حکیم
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.