کندوان؛ روستایی با هزار سال تاریخ آپارتمان‌نشینی

خبرگزاری تسنیم: خطه آذربایجان شرقی همواره چون نگینی بر تارک زیبایی‌های طبیعت ایران ‌درخشیده است و روستاهای شگفت‌انگیز آن همچون «کندوان» و «زنوزق» در این بین از عجائب استان است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، نمایشگاهی از کار و رنج بشری، جلوه تاریخ در دل صخره‌ها، کشاکش بازو و سنگ، از تراش و شکافتن سنگ تا رسوخ در آن و ساختن خانه‌هایی به شکل کله قند، آن هم با ابتدایی‌ترین ابزارها، بدون توجه به گرمای تابستان و سرمای زمستان، در این گوشه ایران، دست پروردگان خورشید سوزان، در دل صخره‌های به جای مانده از آتشفشان‌های باستان، با کلنگ و پتک و قلم به جنگ صخره و سنگ رفته‌اند و خانه‌هایی ساخته‌اند که هنوز پس از هزاران سال پابرجا مانده‌اند و استوار و صد البته شگفت‌انگیز، یکی از سه روستای صخره‌ای جهان؛ اینجا روستای خانه‌های کله قندی است. «کندوان» یا به تعبیری « کندوجان».

از پایین که نگاه می‌کنید صخره‌هایی را می‌بینید که در شیب ارتفاعات قلل سهند پشت سرهم به صف شده‌اند، چیزی شبیه روستای ماسوله اما با یک تفاوت، ماسوله دست پرورده خاک و خشت و سیمان و آجر است و کندوان، نمادی از سنگ و صخره، خانه‌ها را در کندوان «کران» می‌گویند؛ شاید به معنی بی‌کران، خانه‌هایی ساخته شده از صخره‌های سنگی، از جنس « توف».

معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن، در جهان یک استثناست. معماری خانه‌های کندوان به قرن هفتم هجری و در برخی موارد حتی به دوره‌های پیش از اسلام باز می‌شود؛ ارتفاع کران‌ها بین 30 تا 40 متر است.

وجه تسمیه روستای کندوان

کلمه کندوان از دو کله (کند) و (جان) تشکیل شده و در اصطلاح ترکی به معنی (ره) و جان به معنی (خود ئوز) است با توجه به شرایط اقلیمی سرد و یخبندان و توپوگرافی سخت و ناهموار منطقه مردم توانستند با دستیابی به کران‌ها و ایجاد حفره در آنها خود را در مقابل شرایط سخت اقلیمی حفظ کنند. این امر موجب شده که کلمه جان در آخر کلمه کند به عنوان پسوند قرار گیرد و کلمه کند جان را به وجود آورد.

روستای کندوان که از نظر موقعیت جغرافیایی در ارتفاع بیش از 2 هزار و 200 متری و در دامنه شیب تند در امتداد روردخانه استقرار یافته و به علت نداشتن خاک مساعد کشاورزی، نبود راه‌های ارتباطی، سرما، کمبود زمین‌های مسطح برای کشت و زرع و علی‌الخصوص کشت آبی، دارای شرایط نامساعد زندگی است.

کوهستانی بودن منطقه سبب ایجاد جویبارهایی در سطح مناطق شیب‌دار است که به سمت دره حرکت می‌کنند و سرشاخه‌های اولیه رود کندوان را تشکیل می‌دهند. به علت ارتفاع بالا و وجود برف در تمام مدت سال و ذوب تدریجی برف‌ها، مراتع طبیعی در منطقه وجود دارد به همین سبب دامداری جزو فعالیت‌های اصلی به شمار می‌رود و کشاورزی دیمی در دامنه‌ها و زمین‌های ناهموار منطقه در مسیر چشمه سارهای آبدار کوهستانی وجود دارد.

بنا به تحقیقی که توسط دانشکده معماری تهران انجام گرفت و بنا به روایت کهنسالان این روستا از قرن هفتم هجری به بعد مسکونی شده است. بدین ترتیب که اهالی کندوان ابتدا ساکن روستای حیله‌ور که در دو کیلومتری غرب آن است که در قرن هفتم هجری مقارن با حمله مغول به دلیل عدم امنیت جانی، مالی و بلایای طبیعی مانند سیل به دشت کوچک مقابل روستای فعلی عزیمت کردند که این دشت ابتدا محل ییلاق ساکنان دهات اطراف بود و حفره‌های سنگی را کندند و به صورت مسکن درآوردند.

برای استقرار مناسب کران ها که اکثراً رو به جنوب هستند و امنیت جانی و مالی را از دست حمله راهزنان، بلایای طبیعی و همسازی با اقلیم آنها را به صورت مساکن مطلوب و مناسب برای تشکیل یک روستا درآورده است.

روایت دیگری حاکی از آنها است که حدود 800 سال قبل گروهی از جنگجویان که از منطقه عبور می‌کردند، کندوان را به عنواون پایگاه خود انتخاب کردند و بعدها همین جنگجویان آن را به صورت دهکده‌ای درآوردند.

برخی از باستان شناسان قدمت این روستا را به دوره‌های پیش از اسلام نسبت می‌دهند. در دل این تپه‌های بلند که ارتفاع بعضی از آنها به 40 متر می‌رسد آغل، انبار و اتاقک حفر شده که بسیار دیدنی است و ضخامت جنس و طبقات تپه‌ها و مخروط‌ ها از نوع اینمبریت و لاهار است که بر اثر مخلوط شدن مواد آتشفشانی سهند با گل و لای حاصل از باران سیل آسا به ‌وجود آمده است. بلندی این تپه‌های مخروطی و هرمی شکل بیش از 60 متر است. تشکیلات طبقات روی آبرفت قدیمی واقع شده و رودخانه کندوان بیش از 10 متر از آن را حفر کرده و پایین برده است.

کرانه‌های مخروطی شکل دامنه‌ کوه‌های سهند برای گردشگران داخلی و خارجی یادآور بهترین مناظر طبیعی و تاریخی ایران است، چرا که این دامنه روستای تاریخی و توریستی کندوان را در دل خود جای داده است.

جاذبه‌های این روستای تاریخی به گونه‌ای است که مشاوران سازمان بین‌المللی گردشگری از دیدن آن به وجد آمده و «کندوان» را یک اثر جهانی دانستند.

دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هوا‌ترین و زیبا‌ترین نقاط کوهستانی ایران به شمار می‌رود که علاوه بر نهر نسبتاً بزرگ دارای چشمه‌های آب معدنی نیز هست که خواص پزشکی زیادی از جمله دفع سنگ کلیه دارد.

معماری صخره‌ای حاکی از صحنه‌های مبارزه وجدان انسان با طبیعت و در خدمت گرفتن صخره‌های طبیعت است.

به یاد ماندنی‌ترین ویژگی « کندوان» سیمای کالبدی آن است، طبیعت در این بخش از کوهستان سهند، هنرنمایی خود را به شکل صخره‌ای سنگی دوک مانند در برابر چشم آدمیان نهاده و آدمی‌از زمانی که به روزگار ساسانیان می‌رسد با کندن و حفاری کردن این دوک‌های سنگی، یکی از دیدنی‌ترین و کم مانندترین نمونه‌های معماری را باز ‌آفریده است.

در نگاه نخست به روستای «کندوان»، مخروط ‌های نوک‌تیزی دیده می‌شوند که در سطح آنها سوراخ‌هایی وجود دارد. درون هر مخروط، اتاق‌هایی را می‌توان دید که از آنها به‌ عنوان فضاهای نشیمن، آشپزخانه و حتی انبار و طویله‌ استفاده می‌شود.

معماری صخره‌ای کندوان حاکی از صحنه‌های مبارزه وجدان انسان با طبیعت و در خدمت گرفتن صخره‌های طبیعت است.

در معماری معمولی به وسیله مصالح ساختمانی گچ، آهک و خشت هیئت اصلی بنابه وجود می‌آید، در صورتی که در معماری صخره ای، فضای مورد نظر در درون توده سنگ‌ها هویدا می‌شود و سنگ طبیعی نیز مانند کالبد بناها قشری مستحکم در اطراف این فضا ایجاد می‌کند.

به یاد ماندنی‌ترین ویژگی کندوان سیمای کالبدی آن است، طبیعت در این بخش از کوهستان سهند، هنرنمایی خود را به شکل صخره‌ای سنگی دوک مانند در برابر چشم آدمیان نهاده و آدمی‌از زمانی که به روزگار ساسانیان می‌رسد با کندن و حفاری کردن این دوک‌های سنگی، یکی از دیدنی‌ترین و کم مانندترین نمونه‌های معماری را باز ‌آفریده است.

نخستین کسانی که کندوان را شکل داده‌اند با کندن مکان‌های بایسته زندگی خود در دل سنگ‌ها بی‌آنکه سیمای طبیعت را برای رسیدن به خواسته خود دگرگون یا ویران کنند، دست به آفرینشی زده‌اند که نشان از فرهنگ بسیار والای زیست گروهی دارد.

در کندوان طبیعت، بستر شکل‌گیری بافت زیستگاه را از پیش در برابر آدمی‌گسترده است و آدمی ‌هشیارانه این پیشکش را گرامی‌داشته و چیدمان شایسته را همخوان با طبیعت پیش رو خود با زیبایی و آرایی در خور نشان داده است.

جز اتاق‌های نشیمن روستاییان، دو مسجد با ستون سنگی و بیش از صدها آغل در دل مخروط‌‌ها کنده شده‌اند. در درون هر مخروط بین دو تا چهار طبقه، مسکن ساخته شده است و کوچه‌های روستا در حقیقت همان شیارهای ناشی از جریان تخریبی آب‌ها هستند.

در کندوان طبیعت، بستر شکل گیری بافت زیستگاه را از پیش در برابر آدمی‌گسترده است و آدمی‌هشیارانه این پیشکش را گرامی‌داشته و چیدمان شایسته را هم‌خوان با طبیعت پیش روی خود با زیبایی و آرایی در خور نشان داده است.

 قدیمی‌ترین روستای کندوان که یکی از زیباترین و منحصر به فردترین روستاهای تاریخی کشور و تنها روستای زنده صخره‌ای محسوب می‌شود، هم اکنون با ساخت و ساز‌های جدید در این روستا که متفاوت با بافت گذشته است با تهدیدی جدی رو به رو شده است.

 

«زنوزق» ویترین گمنام ماسوله وابیانه

روستاهای ماسوله، ابیانه و پالنگان از زیباترین روستاهای ایران هستند. روستاهایی که نام و آوازه آنها به تمام جهان رسیده است و در این میان روستای «زنوزق» را باید ویترین آن دو نامید.

اما «زنوزق» با وجود اینکه تمام ویژگی‌های این روستاها را یک جا در اختیار دارد هنوز ناشناخته و گمنام است. روستایی پلکانی مانند ماسوله، سنتی، مهربان و غرق در رنگ مانند ابیانه و محصور در بین کوه‌های بلند مانند پالنگان. «زنوزق» تاریخی‌ترین روستای پلکانی ایران است که در مجاورت شهر «زنوز» قرار دارد.

روستایی با 4 هزار نفر جمعیت، با اینکه روستای «زنوزق» به گواه کارشناسان دولتی و خصوصی از بالاترین ظرفیت بالقوه در مباحث گردشگری برخوردار است، اما گمنامی این روستا به واسطه عدم معرفی مناسب از سوی کارشناسان سبب شده است فعالیت‌های متمرکز برای ارتقای وضعیت این روستا در مباحث گردشگری بسیار کم رنگ و کم اثر باشد، به طوری که این روستا علاوه بر میزبانی گردشگری نامتمرکز حتی به جز موارد نادر مورد بازدید جدی مسئولان قرار نگرفته است.

معماری ویژه قیزیل‌کرپی (پل طلایی) و بافت‌های دیگر تاریخی این شهر و روستا جزو منحصر به فردترین بافت‌های موجود در روستاهای کشور است. «زنوزق» در کنار شهر زنوز در 30 کیلومتری شمال غرب مرند واقع است.

خیابان اصلی «زنوز» به سمت شرق که طی شود دورنمای یکی از زیباترین روستاهای ایران با حفظ تمام سنت‌ها و آیین‌های خود متجلی می‌شود. روستایی پلکانی که در تمام حیاط و پشت بام‌های آن طبق‌های برگه زردآلو دیده می‌شود. روستایی که به درختان عظیم سپیدار ختم شده و به وسیله همین پوشش سبز و بلند از دیگر جاذبه‌های منحصر به فرد منطقه جدا شده است.

صنعت نخست مردم این روستا مانند روستاهای «زمهریر» و «درق» تولیدات محصولات سردرختی مانند سیب، زردآلو و گردو است. رمه‌های گوسفند نیز در گوشه و کنار دشت‌های اطراف روستا دیده می‌شوند که برای مردم این روستا به منزله ثروتی عظیم محسوب می‌شوند.

از نخستین کوچه سر بالایی روستا به داخل می‌رویم. کوچه‌ها و خانه‌های این روستا به طرز عجیبی هویت تاریخی خود را حفظ کرده‌اند. شاید اگر هر گردشگری تنها چند قدم در این کوچه‌ها بردارد و چهره سوخته زنان و کودکان را کنار دیوارهای کاهگلی ببیند زمان و تاریخ را فراموش کند.

آبی، سبز، نارنجی و گاه قرمز عمده‌ترین رنگی است که در لباس زنان این روستا به چشم می‌خورد. زنانی سختکوش و خندان. کمتر چهره‌ای در این روستا را بدون خنده می‌توان دید. با اینکه از لحاظ اقتصادی مردمان مرفهی نیستند، اما طبیعت و زلالی آن، چنان صفایی به مردمان روستا داده است که در قرن 21 کمی غیرعادی به نظر می‌رسد. پایین دره‌ای که در شمال غربی روستا قرار دارد روستای دیگری دیده می‌شود. روستایی مملو از درختان گردو، سیب، زردآلو و چشمه‌هایی که صدایشان در تمام منطقه پیچیده است. یکی از شاخصه‌های این مکان روستاهای به هم چسبیده‌ای است که همانند نگینی دور تا دور «زنوزق» را فرا گرفته‌اند.

به آخرین حیاط روستا در بلندترین نقطه که برسید، چشم‌اندازی بسیار رویایی دارد، با اینکه توپوگرافی منطقه کوهستانی است، اما تا چشم کار می‌کند افق پیدا است. افقی بالاتر از تمام کوه‌ها و تپه‌های اطراف شهر «زنوز» هر چهار سوی نگاهمان بی‌انتها است. تنها سوی چشمان است که این انتها را مشخص می‌کند. شاخصه‌ای که در هیچ کدام از روستاهای ایران وجود ندارد. «زنوزق» بی‌شک یکی از منحصر به فردترین روستاهای تاریخی و طبیعی ایران است. در این روستا خانه‌هایی دیده می‌شوند که مربوط به دوره‌های صفوی است.

گورستان این روستا نیز حکایت‌های زیادی دارد. سنگ نوشته‌هایی در این گورستان وجود دارد که با استناد به خورشیدهای حک شده‌اش می‌توان آنها را به دوره‌های میترائیسم نسبت داد. «زنوزق» روستایی است که مجموعه عوامل طبیعی و تاریخی آن، می‌تواند آن را به یکی از ممتازترین روستاها در مباحث فرهنگی و گردشگری تبدیل کند. امری که تا به حال محقق نشده است اما آنچنان مشهود است.

مجموعه جاذبه‌های طبیعی و تاریخی که در این روستا و مناطق اطراف آن وجود دارد یکی از نادرترین ظرفیت‌های گردشگری ایران است. از سیب و زردآلو و عسل که هر کدام به عنوان یک شاخصه برای این روستا محسوب می‌شود که بگذریم، کوه‌ها و تفرجگاه‌های مستعد فراوانی در حاشیه این روستا وجود دارد که هر کدام به تنهایی در ایام مختلفی از سال پذیرای گردشگران خارجی و داخلی است. کوه‌های سلدرم، سد زنوز و توپوگرافی اطرافش، باغ زیبای امینی، چشمه‌های آب معدنی فراوان و دشت‌هایی در ارتفاع 2 هزار متری از سطح دریا که اردیبهشت آنها همانند تکه‌ای جدا شده از بهشت است.

با اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند ثبت این روستا در فهرست یونسکو سال‌هاست به تاخیر افتاده اما شاید این تاخیر به سود «زنوزق» تمام شده باشد. در حال حاضر کمتر روستایی در ایران وجود دارد که تمام بافت‌ها، سنت‌ها و پوشش‌های قدیمی خود را حفظ کرده باشد. به باور برخی کارشناسان، روستای «زنوزق» متعلق به دوره ایلخانان است اما به نظر می‌رسد تاریخ روستا به دوران پبشتر از آن می‌رسد و ابرازکنندگان نظریه مزبور به برخی از سنگ قبور موجود در قبرستان این روستا توجه کرده و از بررسی بیشتر کوتاهی کرده‌اند. بنابر برخی از نظرات در خصوص نام روستا که به نظر صحیح می‌رسد، به دلیل قرارگیری در ارتفاع شهر «زنوز»، ابتدا نام آن «زنوز داغ» بوده که به علت تکثر استفاده در ترکی آذربایجانی به «زون زاغ» تبدیل شده است و در زبان فارسی به «زنوزق» اشتهار یافته است.

‌قلعه «زنوزق» در ارتفاع و روستا در شیب تند قرار دارد و مامن مناسبی برای روستاییان در مقابل حمله دشمنان بوده است. به اظهار برخی از روستاییان این قلعه به صورت دژ مستحکم ساخته شده بود. قلعه که دارای چشمه آب در ناحیه غربی صخره‌های دست نیافتنی است، در نواحی آن سنگرهای سه گوش مثلثی و به صورت تو در تو وجود داشته تا دستیابی به آن غیرممکن و دفاع از آن آسان‌تر شود.

بنابر اظهار حاج مقصود صمدی از معتمدین و مطلعان روستای مذکور، در کنارقلعه سنگ‌های برش خورده‌ای وجود دارد که ظاهرا برای استفاده در ارائه‌ها به صورت چرخ استفاده می‌شده است.

‌وی همچنین اظهار می‌دارد که هنگامی که متولی روستا بوده سنگ قبر خواجه نظام‌الملک بن اوحد را برای حفاظت بیشتر در محل مدرسه قدیمی روستا قرار داده است اما چند سال بعد سنگ قبر مذکور مفقود شده است. قبرستان روستای «زنوزق» سال‌ها قبل دارای صدها سنگ قبور حجاری شده به زبان عربی و با خط خوش بود که اینک تنها تعداد محدودی از آنها بر جای مانده است و بیشتر آنها به دلایل عدم اطلاع از ارزش‌های تاریخی موجود تخریب شده است‌.

بین اهالی رایج است که در هنگام واقعه عاشورا یزید بن معاویه از این روستا تقاضای قشون کرده و روستاییان به منظور ایجاد تاخیر در رسیدن به کربلابه جای اسب، سوار بر گاو نر شده و فوت وقت کرده‌اند و با چند روز تاخیر به دشت نینوا رسیده و تعدادی از آنها و از آن جمله فردی به نام رحمان که سرکرده قشون بوده در کربلااقامت کرده تا اینکه به همراه مختار به خون‌خواهی سیدالشهدا(ع) برخواسته است. با پذیرش این مطلب که در بین مردم »زنوزق» رایج است تاریخچه روستا به دوران متاخر می‌رسد، به نحوی که می‌توان حدس زد که در دوران اولیه اسلام دارای رونق بوده است. مردم روستا عموماً به کارهای کشاورزی، دامداری و کارگری مشغول هستند و روابط صمیمی با یکدیگر دارند.

بازدید کنندگان و گردشگران که از روستا دیدن کرده‌اند از مهمان نوازی و گشاده‌رویی اهالی اظهار رضایت دارند. با توجه مناسبت‌های انسانی و روابط اجتماعی این روستا بدون نیاز به انجام فعالیت‌های فرهنگی نیز توان‌پذیرای گردشگر ان داخلی و خارجی را دارد.

*روستای اشتبین

آبادی معروف به اشتبین مرکز دهستان دیزمار شرقی از بخش ورزقان و شهرستان اهر در کنار رود ارس و نوار مرزی ایران و شوروی قرار گرفته است. شمال آن رود مرزی ارس، جنوبش ورزقان، شرق آن جنگل‌های حسن‌آباد و غربش دهستان دیزمار غربی است. رود ارس از فاصله 14 کیلومتری شمال این آبادی می‌گذرد. فاصله اشتبین تا بخش ورزقان 50 کیلومتر و تا اهر 225 کیلومتر است.

سابقه تاریخی

اشتبین دارای سابقه تاریخی کهنی است. وجود گویش تاتی در روستاهای اقمار این آبادی (کرینگان و مردانقم) حاکی از پیشینه درخشان تاریخی آن است. اشتبین از اجتماع سه روستا به اسامی هراز (هراس) سیاوشان و جعفرآباد به وجود آمده است. شاید اطلاق نام اشتبین(اوچ تبین) به این منطقه به همین مناسبت باشد. «اوچ» در ترکی به معنای «سه» است.

موقعیت طبیعی

اشتبین در منطقه‌ای کوهستانی واقع شده است که رودخانه ارس از شمال و رودخانه هراس از شرق آن می‌گذرد. روستای هراس در داخل دره‌ای در میان دو کوه بسیار مرتفع روی سکوی عظیمی به طور مطبق قرار گرفته و شباهت زیادی به شهر ماکو دارد.
مهم‌ترین کوه‌های منطقه اشتبین عبارتند از کیامکی- دوسته شا و قازان داغی. اکثر ارتفاعات و اراضی اشتبین را مراتع و جنگل‌ها فرا گرفته است. آب و هوای اشتبین تابع آب و هوای منطقه ارسباران است. در مناطق جنوبی کوهستانی هوا سرد و در حوالی دره ارس گرم و معتدل و مطبوع است. زمستان‌های اشتبین در مناطق کوهستانی بسیار سرد و برفگیر است.

آثار تاریخی؛

در گوشه و کنار اشتبین آثار تاریخی چندی به چشم می‌خورد. در حال حاضر چند کتیبه به خط ثلث مربوط به زمان شاه طهماسب و شاه عباس صفوی در این آبادی وجود دارد، و نیز گورستان قدیمی آن، کتیبه‌ای مرمرین مربوط به آرامگاه شخصی به نام خواجه ملک کدخدا (به تاریخ 843 هجری قمری) و کتیبه‌ای دیگر مربوط به خواجه احمد (بتاریخ 976 هجری قمری) به چشم می‌خورد.

در طراحی خانه‌های این روستای تاریخی به دلیل این که در شیب تند کوه واقع شده است هوشمندی زیادی به کار رفته است. خانه‌های قدیمی این روستا به شیوه معماری دوره صفویه و قاجاریه ساخته شده‌اند.

معماری این روستا به نوبه خود منحصر به فرد است. بدین صورت که در این روستا حیاط هر خانه‌ای پشت بام خانه دیگری است و منظره بسیار بدیعی را بوجود آورده است.

ابوالقاسم نباتی عارف و شاعر معروف آذربایجان در اشتبین به دنیا آمده و در این روستا نیز به خاک سپرده شده است.
روستای اشتبین در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است و یکی از جاذبه‌های مهم گردشگری منطقه به شمار می‌رود، به طوری که دورنمای طبیعی آن چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند.

تولید ابریشم نیز در اشتبین سابقه طولانی دارد و کارگاه‌های تولید ابریشم زیادی در این منطقه وجود دارند. میوه‌ها و محصولات جالیز این منطقه هم دارای مرغوبیت خاصی است.

روستای سیس شبستر

روستای سیس در 14 کیلومتری شبستر واقع و از آثار دیدنی متعددی برخوردار است از جمله سنگ قیزیل داشن به رنگ سرخی مایل به صورتی و به شکل صندوق است که دور تا دور آن عباراتی به خط کوفی نقر شده است. همچنین مزار پیر رجب و شیخ اسماعیل از عرفای بزرگ قرن هفت و هشت هجری قمری که در نزدیکی آن مجسمه قوچ سنگی بزرگی قرار گرفته ، از اماکن کقدس اهالی محسوب می‌شود.

مسجد محمد حنیفه که بنای اولیه آن منسوب به صفویه است و در کنار آن مقبره باله حسن از مریدان شیخ شهاب الدین اهری قرار دارد از دیگر آثار سیس به شمار می‌آید.

روستای قدمگاه

روستای قدمگاه یا بادمیار در جنوب آذرشهر از روستاهایی است که دارای یک گورستان تاریخی است علاوه بر آن در نزدیکی این روستا غار بزرگی وجود دارد که به نام معبد یا مسجد غار معروف است.

بعضی از باستان شناسان قدمت این غار را به دوران پیش از تاریخ نسبت می‌دهند و بر این عقیده‌اند که ابتدا به عنوان معبد استفاده شده و به تدریج در قرون شش، هفتم و هشتم به بعد محل تکیه دراویش و عرفابود و سپس به مسجد تبدیل شد. این معبد به شکل کنبدی استوانه‌ای به ارتفاع 12 متر با قاعده‌ای به شعاع هفت متر است که در نوک گنبد منفذی برای تهویه و روشنایی تعبیه شده است. در حال حاضر نیز مردم برای انجام برخی مراسم مذهبی از این مسجد استفاده می‌کنند.

انتهای پیام/ ق