کریمی: اصرار بر راهحل دیپلماسی جدیترین آسیب اقتصاد مقاومتی در دولت یازدهم است
خبرگزاری تسنیم: یک اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه جدیترین آسیب دولت تدبیر و امید در مسیر پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی را تأکید و اصرار بر رویکرد ناصحیح دولت در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی ارزیابی کرد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم ، با ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری در روزهای پایانی سال جنب و جوش جدیدی در قوای سهگانه آغاز شده است که نویدبخش جریانی نو در دستگاههای حکومتی و در پی آن حرکتی اجتماعی بر مدار ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی در مسیر بهبود شرایط اقتصادی کشور و رفع معضلات و دشواریهای موجود و حرکت در مسیر شکلگیری تمدن نوین اسلامی است.
یکی از اتفاقات بسیار فرخنده در این میان، اعلام آمادگی دولت برای تحقق این سیاستها و آماده سازی سریع زیرساختهای خود به این منظور است بهطوری که نامه سریع رئیسجمهور خطاب به مقام معظم رهبری تنها ساعاتی پس از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی با مضمون اطاعت امر معظمله در پیگیری مجدّانه این سیاستها و در پی آن ابلاغیه رئیس قوه مجریه به معاون اول و سایر ردههای دولتی در این خصوص، اقدامی مؤثر و بجا در دولت تدبیر و امید به شمار میرود.
اما آیا این اعلام آمادگی بهمنظور دستیابی به اهداف سیاست اقتصاد مقاومتی کافی است و یا دولت در عمل باید وارد شود وتمام شرایط را برای دستیابی به اهداف ان آماده کند. به همین منظور با حجتالله کریمی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) گفت وگو کردیم که متن گفتوگوی تسنیم با این استاد دانشگاه را در زیر ملاحظه میکنید:
لطفاً بفرمایید منظور از اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری سیاستهای آن را ابلاغ فرمودند چیست و آمادگی دولت برای اجرای این سیاستها چقدر است؟
شاید بر اساس سنتی ناصحیح و کم و بیش رایج در دولتهای گذشته، دولتمردان منویات مقام معظم رهبری را تفسیر به رأی و پیشاپیش حرکت و اقدامهای سابق خود را در مسیر احکام مورد نظر ایشان ارزیابی میکردند، بهعنوان مثال در یکی از سالهای گذشته برخی اعضای دولت وقت تمام رفتارهای پیشین و پسین خود را بهعنوان مصادیقی از "جهاد اقتصادی" معرفی کردند و وقتی از ایشان درباره اقدامات صورت گرفته متناسب با عنوان سال سؤال میشد، تمام آنچه را پیشتر در قالب برنامههای روزانه اجرا مینمودهاند ملقب به صفت "جهادی" مینمودند و حتی گاهی برگزاری جلسات هیئت دولت نیز اقدامی جهادی نامیده میشد.
اگر بخواهیم مانند همین دولتهای گذشته به موضوع نگاه کنیم بهنظر شما آیا اقداماتی که دولت تاکنون انجام داده است گوشهای از اقتصاد مقاومتی است؟
اگر به سخنان دولتمردان در این مدت توجه کنیم چنین برداشت میشود که ابلاغیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی صرفاً باعث "انگیزه بیشتر و همت بیشتر" دولت برای طی همان مسیر سابق خواهد شد، بدون اینکه تغییری در نگرشها و رویکردهای اقتصادی دولت بخواهد رخ دهد و این در حالی است که تحلیلگران اقتصادی معتقد هستند سنت مقام معظم رهبری در تأکید بر امور خاص که وجه اعلای آن دستور و ابلاغ سیاستهایی در زمینههای مورد نظر است بهطور عمومی در شرایطی رخ میدهد که موضوع مورد نظر از امور ضروری و کمابیش مغفول مانده است.
بنابراین اینکه ایشان تنها چند روز پس از ابلاغ سیاستها سران قوا را دعوت و بهصورت مستقیم و رودررو نیز توصیههای اکیدی در ارتباط با این موضوع مینمایند، نمیتواند معنایی بهجز ضرورت تغییر رویکردهای موجود داشته باشد.
شما شرایط کشور را برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی چگونه ارزیابی میکنید، آیا این شرایط مهیا است؟
بیشک وضعیت کنونی کشور و رویکردهای اقتصادی موجود مطلوب نیست و لازم است دولت محترم در طراحی نقشه راه تحقق سیاستهای مذکور که مقرر است تا پایان ماه جاری ارائه شود، تأکیدی جدی بر اتخاذ رهیافتهایی متناسب و بهطور قطع متفاوت از قبل داشته باشد.
شاید جدیترین آسیب دولت تدبیر و امید در مسیر پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تأکید و اصرار بر رویکرد ناصحیح خود در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی باشد.
و همانگونه که از مقدمه این ابلاغیه برمیآید از اهداف مهم این سیاستها "وادار نمودن دشمن به شکست و عقبنشینی" است، دشمنی که "با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمامعیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی کرده". این همان دشمنی است که معظمله در سخنان ماههای اخیر بهکرّات آن را غیرقابل اعتماد خواندهاند و موارد عهدشکنی و خصومت و دشمنی مبنایی آن با اسلام، انقلاب، ملت و نظام اسلامی را گوشزد و خوشبین نبودن خود به نتایج مذاکرات با چنین جرثومهای از خیانت را چندین بار اعلام نمودهاند.
در همین راستا نیز بوده که ایشان با طرح نظریه اقتصاد مقاومتی و دستور به تدوین و ابلاغ سیاستهای آن، زمینه را برای اتکا به توان و ظرفیت داخلی کشور و در نتیجه ناامیدی دشمنان از اثربخشی فشارها و خصومتهای اقتصادی فراهم نمودند.
مهمترین نکتهای که بهنظر شما ممکن است سیاستهای اقتصاد مقاومتی به بار ننشیند، چیست؟
متأسفانه برخی مسئولین دولتی حکم مقام معظم رهبری بر "استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی" را که در بند 12 سیاستهای اقتصاد مقاومتی آمده است تلویحاً تعبیر به ادامه دیپلماسی کرنش و لبخند خود میدانند بهطوری که یکی از معاونین رئیس جمهور در بیان دیدگاههای خود در خصوص بخش دوم سیاستهای اقتصاد مقاومتی این مضمون را مطرح نمود که برای تحقق اهداف مذکور در شرایط فشارهای خارجی، باید از دیپلماسی اقتصادی خارجی استفاده کنیم، به این معنا که با نشان دادن چهرهای منطقی و مهربان از خود در گفتوگوها نظر مردم دنیا را نسبت به خود عوض کنیم و در کشورهای طرف مذاکره با ما ــ که بهتعبیر ایشان در آنها دموکراسی برقرار است ــ اگر روی ذهن مردمشان کار کنیم، دولتمردان را وادار خواهند کرد که کوتاه بیایند.
عبارتهای فوق مفاهیمی بسیار خطرناک را القا میکند، مفاهیمی که اگر مقاومتشکن نباشد، قطعاً به هیچ عنوان در مسیر مقاومت ارزیابی نمیشود.
برای دستیابی به اهداف سیاست اقتصاد مقاومتی چه راهکار ویا راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟
در شرایط کنونی باید بتوانیم اقتصاد مقاومتی را به مدلی هماهنگ تبدیل کنیم. در این صورت، میتوانیم بهکمک این مدل، در مورد سیاستها، تصمیمگیری و عملکردها، قضاوت و بررسی کنیم که در این مدل، هر نهاد و بخشی، چه وظیفهای بهعهده دارد. باید گفت یک نگاه کلی به این سیاستها نشان میدهد که از الزامات عملیاتی کردن آن، تمرکز و توجه به تولید و استفاده از ظرفیتها و پتانسیلها و سرمایههای داخلی و هدایت آن به بخشهای تولیدی است که پیشنیازهایی برای این کار لازم است.
این پیشنیازها چیست وآیا در دولت این پیشنیازها وجود دارد؟
یکی از آنها بازنگری در فرهنگ تولید و مصرف کشور در جهت تقویت تولید و اشتغال است که در این میان، بخش تولیدی وظیفه دارد با افزایش کارایی و کیفیت کالا و خلق ارزش افزوده بیشتر بهعنوان «حلقه اصلی اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی»، بتواند بازار داخلی را در دست گیرد.
از سوی دیگر دولت باید بتواند با اصلاح و حذف برخی قوانین دستوپاگیر و بوروکراسیهای پیچیده، موجبات کاهش هزینه تولید و مبادلات را ایجاد کند و زمینه افزایش رغبت سرمایهگذاران برای ورود به عرصه تولید را فراهم آورد.از طرفی میتواند با اصلاح قوانین بیمه، شرایط را برای جذب نیروی کار از طرف کارفرما فراهم آورد.
همچنین بخش تولید در اقتصاد دچار مشکلات فراوان و چالشهای جدی دیگری، از جمله در زمینه تأمین ارز و اعتبار است که حمایت مضاعف دولت و بانک مرکزی را در این زمینه میطلبد.
بهعنوان مثال، بانک مرکزی باید بتواند با افزایش سرمایه بانکها، شرایط را برای خروج آنان از حالت انقباضی فعلی فراهم سازد و زمینه افزایش تسهیلاتدهی به تولید را فراهم نماید.
در این میان، دولت هم وظیفه دارد با مفاسد اقتصادی، از جمله مفاسدی که بانکها خود عامل آن هستند، برخورد کند و اصلاح نظام بانکی را در دستور کار خود قرار دهد و ضمن آن، زمینههای توزیع مناسب منابع در بخشهای مختلف اقتصاد را به وجود آورد؛ چراکه اگر منابع بهدرستی و بهطور منسجم و منظم به بخش تولید هدایت میشد و اگر این پراکندگی توزیع منابع نبود، غرب به فکر تحریم بانکی ایران نمیافتاد و تحریمها بر اقتصاد ایران کارگر نمیشد.
از دیگر اقداماتی که دولت باید در این زمینه انجام دهد تا به اهداف اقتصاد مقاومتی نائل آید، چیست؟
جلوگیری از واردات کالاهایی که مشابه ایرانی آن تولید میشود دومین راهبردی است که باید اقدامات اساسی و تصمیمگیریهای کلان درباره آن صورت گیرد. همچنین تنوع در صادرات کالاهای ملی از دیگر عوامل مؤثر بر موفقیت اقتصاد مقاومتی است؛ بهنحوی که تلاش در ایجاد تنوع صادرات کالاهای ملی، کمک فراوانی به اقتصاد کشور خواهد کرد.
در آخر نیز همراهی مردم، آگاهی دادن به جامعه و مردمیسازی اقتصاد، چهارمین راهبرد کلیدی اقتصاد مقاومتی است و از این پس باید در جهت افزایش اعتماد و اطمینان به مردم فرهنگسازی صورت گیرد.
انتهای پیام/*