میانه با کتیبههای آشوری و اورارتویی با سابقه قبل از میلاد
خبرگزاری تسنیم: پیشینه تاریخی میانه به دهها سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد و بعضی نوشتهها سابقه تاریخی این منطقه را تا ۷۲۰ سال پیش از میلاد نیز نقل میکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از میانه، پیشینه تاریخی میانه به دهها سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد و بعضی نوشتهها سابقه تاریخی این منطقه را تا 720 سال پیش از میلاد نیز نقل میکنند.
وجود کتیبههای آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمههای سفالین در شهرستان میانه ، قدمت تاریخی آن را به دورههای پیش از تشکیل دولت ماد میرساند.
در پی حفاریهایی که در سال 1352 شمسی در یکی از قریههای اطراف میانه به نام آرموداق انجام گرفت یک مجسمه سفالین مربوط به دوره ساسانیان کشف شد.
در کتابهای تاریخی و سفرنامههای جهانگردان نام این شهرستان را میانج ثبت کردهاند. چون این شهرستان به نوشته برخی، پیش از میلاد مسیح در خط مرزی دو سرزمین ماد و پارت قرار گرفته بود و هماکنون نیز در وسط مراغه و تبریز قرار دارد و مانند زاویه یک مثلث در میان آنها جای گرفته است و یا اینکه چون بین دو شهر زنجان و تبریز واقع گردیده این نام را انتخاب کردهاند.
با این حال شهرستان میانه در قرنهای هفتم و هشتم هجری علاوه بر میانج نام دیگری چون گرمرود داشته و در برخی از کتابهای آن زمان برای شناسایی آن از هر دو نام (گرمرود و میانه) استفاده شده است.
موقعیت جغرافیایی
شهرستان میانه با وسعت 5595 کیلومتر مربع (12.3 درصد مساحت استان و بزرگترین شهرستان استان) در 165 کیلومتری تبریز واقع شده و از سمت شمال با شهرستان سراب، از سمت شرق با استان اردبیل، از سمت غرب با شهرستانهای بستانآباد، هشترود و چاراویماق و از سمت جنوب با استان زنجان هممرز است.
اقلیم و آب و هوا
شهرستان میانه به جز در دامنههای پست دره قزل اوزن، در قسمت میانی و جنوب شرقی که دارای اقلیم خشک و سرد است. ارتفاع عمومی زمین در این شهرستان، از 750 متر در منتهی الیه گوشه جنوب شرقی آن دره قزل اوزن تا 3300 متر در قلل رشته کوه بزقوش متغیر است.
متوسط بارش سالانه 320 میلیمتر در نقاط کم ارتفاع جنوب شرقی و در بالای ارتفاعات بزقوش از 393 تا 600 میلیمتر متغیر است. متوسط دمای سالانه نیز در این شهرستان، 3 تا 15 درجه سانتیگراد، در مناطق مختلف آن میباشد.
وضعیت اقتصادی
با توجه به استخراج مواد معدنی عمدتاً ساختمانی از قبیل پرلیت، خاک صنعتی، دولومیت، زئولیت ، منگنز و سنگ گچ و نمک سنگی، وجود پتانسیل آبی بالقوه بالا، وجود بیش از 35 سد خاکی بزرگ، اختصاص 11 درصد از کل اراضی کشاورزی استان، تولیدات متنوع زراعی و باغی، بالا بودن ظرفیت دامی از جمله گوشت قرمز، شیرخام و مرغ و اختصاص رتبه دوم تولید ماهی استان با حدود 17 درصد تولید ماهی استان، شهرستان میانه توان جذب سرمایهگذاری در بخشهای فراوری مواد معدنی و صنایع تبدیلی کشاورزی را دارد. در بخش صنعت یکی از مهمترین صنایع و کارخانههای این شهرستان شرکت فولاد آذربایجان است.
همچنین شهرستان میانه دارای راه آهن متصل به شبکه راهآهن سراسری است و ایستگاه میانه یکی از قطبهای بسیار مهم راهآهن در سراسر کشور است.
آثار باستانی و تاریخی میانه
پیشینه و سابقه تاریخی شهر ستان میانه به دهها سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد و بعضی نوشته ها سابقه تاریخی میانه را تا 720 سال پیش از میلاد نیز نقل میکنند.
وجود کتیبه های آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمه های سفالین در شهرستان میانه ، قدمت تاریخی آن را به دوره های پیش از تشکیل دولت ماد می رساند.
قلعه دختر میانه
در 2 کیلومتری شمال پل دختر،قلعه ای است بنام قلعه دختر که بروی صخره بزرگ و بالای کوهی به شکل کثیرالاضلاع غیر منظم ازآجرکه دورآن باروئی کشیده شده است، بلندی دیوار که باروی قلعه محسوب می شود در حدود 14 متر است در دیوار قلعه دو مدخل ساخته شده که هرکدام 3 متر بلندی داردو در بالای یکی از این مدخلها کتیبهای روی سنگ نوشته شده که فعلا اثری از خط آن باقی نمانده است از وضع ساختمان و مصالح میتوان ساختمان این بنا را به دوره یا زمان ساختمان پل دختر نسبت داد.
این قلعه از وسایل ایمنی وآب انبارهای لازمه برخوردار است و درآن کلیةتدابیر لازم برای زندگی طولانی در داخل این قلعه فراهم بوده است.
‹‹مارسل دیولافوآ›› مینویسد:در نیمةراه قافلانکوه در محل و درة قزل اوزن آثار قلعه خرابی بود که آنرا قلعةدخترمی گفتند بعضی از مورخین ساختمان آن را به اردشیر درازدست نسبت می دهند، درویشی که همراه من بود داستان این قلعه را چنین نقل می کرد : شاهزاده خانمی که در جمال و در وصف نیکی در منتهای درجة کمال بوداز جنس بشر متنفر و گریزان بود به حالت انزوا وبه قصد کناره گیری از مردم فرار اختیار کرده و در این کوهستان خالی از سکنه به ساختن قلعه پرداخت ویک دین جمال وکمال را در آن خوان ساخت.
پس از برپا ساختن این کاخ بلند که به خزانه آشیانه ی عقاب بود راه وصول به آنرا خراب کردوبطوریکه هیچیک از پهلوانان معروف و دلاوران مشهور دانی حتی رستم دستان هم به آن دست نیافت و از مشاهدة این صخرة صعب العبور برخود میلرزید و نمی توانست قدم فراتر نهد .قضا را روزی چوپانی که به نظر یوسف ثانی واز زیبائی بهره هائی بکمال داشت گوسفندان خود را در پای کوه به چرا سر داد و خود به مشاهدة قلعه پرداخت ناگاه دید آفتابی از کنگره کاخ طلوع کرد یعنی دوشیزة ماه طلعتی را دید که در بالای بام می خرامد و به مناظر اطراف می نگرد چوپان ازدیدن آن حور بهشتی و فرشتةآسمانی مبهوت واز خود بیخود شد ودیگر سر از پا نشناخت و مدتی مدهوش ماند همین که به هوش آمد به تلاش پرداخت که قدمی بردارد و به کاخ نزدیکتر شود ولی راه عبور را مسدود دید بنابراین بی اختیار متوسل به نی خود شد وبه نواختن آهنگهای جانسوز و غم انگیز مشغول شد وبا الحان راضدی که داشت به ترانه های عاشقانه پرداخت خلاصه چوپان جوان وعاشق دلباخته و سرگردان همه روزه به دامنة کوه می آمد و به نواختن نی و ناله های جانسوز می پرداخت واز بدبختی خود شکایت میکرد.
شاهزاده خانم سنگ دل چون همه روزه ناله های این جوان بدبخت را می شنید رفته رفته وقتی پیدا کرد و حسن ترحمی در قلبش پدیدارگشت.خلاصه دلبر ممتاز و پری چهرطناز از راز و نیاز چوپان خوشش می آمد و همه روزه در بالای بام خود را پنهان کرده به ناله های رقت بار او گوش می داد تا موقعیکه آب رودخانه طغیان کرد و چوپان دلخسته نتوانست باردیگر بدامنة کوه آید وبا او به رازو نیاز بپردازد.
بنابر این این دوشیزةزیبا وشاهزاده خانم بی همتا فرمان داد تاپلی برروی رودخانه بسازند تا چوپان بتواند به قلعه نزدیک شود به همین مناسبت پل ساخته شده، به پل دختر موسوم شده است.
پر آه چه باشد میان عاشق و معشوق صد سکندر نه حاجب است و نه حایل
برخی معتقدند که قلعه دختر به یکی از سرداران معروف بابک خرم دین بنام ساسان متعلق بود و روزگاری بنام قلعه ساسان معروف بوده است.
دیولافوآ همچنین مینویسد: این قلعه مدتها پناهگاه اشراربود،شاه عباس کبیر برای رفع مشکل دیوارهای بلند قلعه را خراب کرد وقتی شارون در سال 1672 هجری (1083 م) از اینجا عبور کرده قلعه را خراب دیده ومی نویسد:اعتاب ساکنین این قلعه را در ایالت عراق عجم بسر می بردندواز شغل شریف آباءو اجداد خود دست کشیده و به کشت و زرع مشغول شده اند و پر واضح است که اگر این اشرار و آدم کشها جانشینانی پیدا نمی کردند ایران بسیار امن تر و رو به ترقی می رفت ولی افسوس که دست آنها به کلی قطع نشده است.بی جهت نبود کنسول (قونسول)تبریز به ما توصیه می کرد که در موقع عبور از قافلانکوه مواظب خود باشید و احتیاط را ازدست ندهید زیرا که در دو سال اخیر یک افسر انگلیسی و سه چاپاردولتی وچند نفر از تجار درمیان پل میانه وپل دختر بقتلرسیده اند.
وجه تسمیه پل دختر و قلعه دختر:
درمورد وجه تسمیةپل دخترها وقلعةدخترها که این همه دراطراف ایران پراکنده اند چنین نوشته اند(درکتاب خاتون هفت قلعه):می دانید که در ایران قلعه دختر یا پل دختر زیاد است مانند پل دختر لنگرود-برج دختر داور قلعه چهل دختران در علیای زاینده رود و ... .این دختر کیست و چرا این همه بنای قدیمی و معظم را آنهم در اکناف ایران بنام او موسوم کردهاند.
در تاریخ ،دختر یازنی که تعمد به ساختن ابنیه ای از اکناف ایران صورت داشته باشد نداریم و اصولا جز یک مورد (تعمیر پل دختر توسط شاه بیگم دختر محمد بیگ موصل او از پل دختر میانه)... . در ایران قدیم احترام به عناصر اربعه (خاک،هوا،آتش وآب) از اصول دیانتی ایرانیان بوده و حتی ایزدانی اختصاص و مو کل بر این عناصر قرار داده بودند که یکی از آنها فرشتة موکل آب است.
در سرزمین پهناور و کم آب ایران آب باران ارزش و تام خاصی دارد و تبعاً فرشتة موکل آب نیز از سایر فرشتگان برتر و ارجمندتر است و عجب نیست که اگر در اوستا بخش بزرگی را به نام (آبان یشت ) مییابیم و از ناهید موکل آب سخنها میشنویم و ناهید زنی است جوان و خوش اندام و بلند بالا و برومند و زیبا ... پرستش این ناهید در کجا صورت میگرفته؟
مسلماً در معابد بزرگ ایرانیان که اغلب بر بلندی ساخته شده است و در خود منطقه (میانه)معتقدند که این قلعه ازقلعه های بابک است ودر مباندات خود در آذربایجان این قلعه نیز یکی از قلاع مقتدر بوده است.
بهر کیفیت که باشد شباهت مصالح ساختمانی قلعه بابک و مصالح پل و استادی دقیق و ظریفی که در هردو بکار رفته است قدمت قلعه را نیز به تاریخ پل منتسب می نماید.
بقعه امامزاده اسماعیل
امامزاده اسماعیل درطول زمان دچار تغییرات زیادی شده و تاحدودی اثر متروکه و ازبین رفته بود ولی با این حال درسال 1354 شروع به بازسازی این اثر تاریخی،مذهبی شده واکنون ساختمان ونمای فعلی آن بازسازی شده ودر معرض دید عموم قرار دارد.
امامزاده اسماعیل که بنام مقبره کمال الدین شهرت دارد درجنوب مسجد جامع میانه واقع شده ومتصل به آن است دیوارهای این بناء باآجر ساخته شده وگنبد و روپوش داردکه سطح خارجی آن با کاشیهای فیروزه ای رنگ پوشیده شده است.وسعت داخلی بقعه در حدود 30 مترمربع (5/5*5/5 )وارتفاع آن تاپای گنبد 5/4 متر بوده و بلندی گنبد شش متر است.
در دیوار شمالی بقعه دری به مسجدجامع بازمی شود که دربالای آن کتیبة سنگی موجودوعبات زیر روی آن کنده شده است: الله، محمد، علی، هذه روضه سیدالشهداءکمال الدین بن سیدمحمدبن امام جعفرصادق (ع) در تاریخ سنه 923 ظهور شد.
پدر بزرگوار امامزاده نیز بنام امامزاده محمدشهرت دارندکه در روستای کندوان قراردارد. این امامزاده با ساختمان کوچک گلی وبا یک نمای ساده وبا یک ضریح کوچک چوبی در روستای کندوان از قدمت وسابقه زیادی برخوردار است.
منارة بلندی در صحن بقعه با آجر بناشده که ازنظر استحکام وزیبایی قابل توجه میباشد. ارتفاع مناره 13 متر و محیط قاعده پائین آن 11 متر و تاریخ ساختمان آن آزروی اشعاری که روی سنگی نوشته ودر بنا نسب شده است بدست میآید.
اشعاری که روی مناره وجود دارد به شرح زیر است:
لایق بود این منارة زیبــارا آباد کنــدبه بانیش عقبــی را
بانی چنین بنا که یادش بخیر ماءوی بگیرد جنت الماءوی را
یارب تـونگهــدار با طول بقــا هم بنـا و هم بـانی وهم بنـّارا
تاریخ بنای این بنا تاریخ است با نیم حسابکن بیفــزا را را
مشهد بیرامعلی ابن عوض(سنه 1258 هجری)
این مناره دارای دو کتیبةسنگی است یکی در بالای دری که از چندین راه پله ای که در داخل مناره است وشخص را به راس مناره میرساند نصب شده است و کتیبةدیگری که نمای آن از داخل حیاط بقعه معلوم نیست وباید از سمت کوچه آنرا مشاهده کرد و درنوسازی دیوارهای حیاط بقعه قسمتی از کتیبه در پشت آجرهای دیوار حیاط قرار گرفته وتمامی کتیبه بوضوح قابل رویت نیست.
این بنا چند سال قبل توسط شخص خیّری بنام حاج حسن کریمیان با مصالح سیمان و سنگ و موزائیک مرمت گردیده است.
امامزاده اسماعیل درحال حاضر دارای حیاط بسیار بزرگی است که دارای چهار درب ورودی به حیاط امامزاده است درپشت بقعه امامزاده روی کاشیهایی قسمتی از یکی ازسورههای مبارکة قرآن نوشته شده وروبروی یکی از درهای ورودی امامزاده نصب شده است .
امامزاده اسماعیل هرسال ماه محرم پذیرای عاشقان حسین و عزاداران حسینی وعزاداریهای حسینی است.
هرسال درحیاط امامزاده چندروز به عاشورا و تاسوعا مانده مراسم سوگواری برگزار میشود. در روز عاشورا با حضور هیئت ها ودسته های عزاداری مختلف در امامزاده و همین طور حضور اقشار مختلف مردم،همگی بیادعاشورا اشک ریخته وبرسرو روی می کوبند و حسرت میخورند.
در روز عاشورا و ظهر عاشورا با حضور عموم مردم عزادار نماز باشکوه عاشورا بیاد نمازگزار روز عاشورا یعنی امام حسین (ع) برگزار می شود. همین طور زیارت عاشورا نیز قرائت می شود.
امامزاده اسماعیل در حال حاضر جزو یکی از آثار بسیارمحترم در شهر است و تقریبا در مرکز شهر قرار دارد . امامزاده اسماعیل هم اکنون با یک ضریح بسیار زیبا پناهگاه بسیاری از دلهای عاشق است و هرهفته پنجشنبه مملو از جمعیت است.
مسجد سنگی ترک
مسجد ترک از هر حیث قابل توجه می باشد و یکی از مهمترین آثار تاریخی میانه بشمار میرود. سبک وشیوة معماری آن از عجایب روزگار است بنای مسجد ترک را به امام حسن مجتبی (ع) نسبت می دهند و یکپارچه از سنگ تراشیده شده ساخته اند.جلوی این مسجد تمام سنگی است و کتیبه ای به صورت نوار در قسمت بالای دیوار به خط زیبا و نستعلیق نوشته که حکایت از دقت و مهارت دارد.
در کنار چپ در ورودی مسجد کتیبهای است که در روی سنگ کنده شده و در دیوار بنا بصورت شش ضلعی زیبا به کار رفته است و در آن سنگ تاریخ بنا این جمله به چشم میخورد «کل شیٍ هابک الا وجهه له الحکم1282» و مسلم است که همین تاریخ ،تاریخ بنای اولیه این مسجد می باشد با توجه به مصالح ساختمان وسنگهایی که درآن به کاررفته است بیننده را به حیرت وا میدارد که با در نظر گرفتن عدم امکانات آن زمان مصالح را با چه وسیلهای حمل کردهاند مخصوصاًََ ستونهایی که در داخل مسجد تعبیه شده یکپارچه از سنگ قرمز که مسلم است این سنگها را ازجای دیگر حمل و در آنجا تراشیده اند و سقف مسجد بر روی این پایهها برپاست.
البته این پایهها و ستونها در گذر زمان خراب شدهاند. بطوریکه به گفتة اهالی محل یکی از این ستونها بر اثر زلزله تکسیت پیدا کرده بودکه مجدداً بنا گردیده و در مشاهده از ستونهای مسجد ستونی بجای ستون اولی بنا شده است که دارای شکل و نمای جداگانه است این مسجد از لحاظ ساختمانی امروزه از دو قسمت کاملاً متمایز تشکیل شده قسمت اول ساختمان اولیه سنگی مسجد است و قسمت دوم که از منتهی الیه دیواره های سنگی با آجر آغاز شده شامل شبستانهای بالا است بطوریکه میتوان گفت بر روی سنگهای اولیه مسجد بنا شده است داخل مسجد نیز از دو قسمت تشکیل شده یک قسمت وسیع و مهم آن است که محل اجتماع عموم مردم است و قسمت دیگر که کوچکتر از خود مسجد است گفته می شود که آنجا محل اجتماع صوفیان و عارفان و مشاهیر بوده که به بحث و گفتگو یا ورد و ذکر می پرداختهاند.
محراب مسجد زیباترین و مجللترین قسمت را تشکیل میدهد که به طرز خیلی زیبا و باشکوه وبا مهارت و استادی کامل آن را از سنگ یکپارچه تراشیده و در دیوار تعبیه کرده اند که نمونه ای از عظمت تاریخ هنر ایران است.در قسمت جنوب غربی مسجد مقبره ای به چشم می خورد که اهالی معتقد هستند قبر بانی و یا معمار مسجد است و با توجه به عظمت و ظرافت فراوان این مسجد جنبه ی فرسایش بخود گرفته واز آن همه کنده کاریهایی که در قسمت نما دیده میشود تنها چیزهای ناچیزی برجا مانده است درنمای این مسجد آیات قرآنی و همچنین اسامی ائمة اطهاراز جمله محمد، فاطمه، علی، حسن و حسین نوشته شده که نشانگر ارادت والای بانی و معمار مسجد به ائمةاطهار است.
در حیاط این مسجد نیز حوضی از سنگ به چشم می خورد که بنا به ضرورت مسجد محلی برای وضو گرفتن نماز گزاران بوده است.
آنچه بیشتر از همه بازدید کنندگان از اثر تاریخی را به حیرت وا می دارد آن عظمت و شکوه و نوعی احساس نزدیکی به ائمة اطهار و معبود یکتا است و همین احساس باعث شده که افراد برای ادای دین خود و ادای نذرهای خود چیزهایی از قبیل قالی،قالیچه و... را به این مسجد اهدا کنند.
این مسجد در زمان بدفعات مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است و اداره ی حفظ آثار باستانی استان آذربایجانشرقی وظیفه حفظ و مرمت آن را بر عهده گرفته است و برای جلوگیری از رطوبتی که درپای دیوارههای ساختمانی مسجد بوده و عمر مسجد را شدیداً مورد تهدید قرار می دهد اطراف دیواره ها اقدام به کانال کشی نموده تا از پیشرفت رطوبت جلوگیری شود.
پل دختر میانه
در دامنه شرقی قافلانکوه روی آب قزل اوزن به فاصله 20 کیلومتری شهر میانه پلی بنام پل دختر بنا شده که دارای سه چشمه یا دهنه ای محکم ومرتفعی است این بنا در تاریخ 10 دیماه 1310 تحت شماره 87 جزو آثار ملی به ثبت رسیده ونمونه ای از پلهای محکم ومعتبر وقدیم است که تاریخ ساختمان اصلی آنرا باید متعلق به قرن هشتم هجری دانست.
در طرفین پایه وسطی کتیبه آجری وجود دارد به شکل مربع که پهلوی آن 2 متر و خط نسخ است. در داخل پایه ها اطاقک هایی نیز ساخته شده که حکایت از ظرافت ودقت بنا می کند خط کتیبه تماماً محو واز بین رفته ومسلماً متن آن شامل تاریخچه پل بوده وضمناً کتیبه دیگری از سنگ مرمر ، خط نستعلیق درسمت چپ وجود دارد که امروزه ازآن خبری نیست .
این پل که یک چشمه ازآن بهکلی ویران شده بود توسط دختری بنام شاه بیگم تعمیرگردیده و شاید به همین جهت این پل را پل دختر نامیدهاند. پل دختر در زمان تسلط دمورکراتها بر آذربایجان ( 1324 هـ . ش ) در اثر مین گذاری تخریب شد یعنی دهنهی وسطی پل بکلی فرو ریخت بعداً این پل توسط ارتش ایران و به وسیله حمید سیاح وزیر راه افتتاح شد.
پروفسور پوپ در کتاب معروف خود به نام بررسی هنرهای ایران چنین نقل می کند . شاید زیبا ترین پل موجود در ایران همان باشد که بر روی رودخانه ی قزل اوزن در جنوب میانه بستهاند. نسبت پل به بستر رودخانه چنان با شکوه است که از نظر زیبایی منظره بدیع آن با معماری سنتی ایران برابری میکند.
فضای طاقها از سطح معمول آب کمی بالاتر قرار دارد و اگرچه رفته رفته جمع وجورتر میشوند ولی روزنههای جبرانی برای موارد ضروری پیشبینی شده است. اینها با مساحت آجری در سطح پائینتری ازسطح قوس قراردارند.پایه های پل را باروکاری های زیبائی که شباهت به سبک گوتیک دارد استحکام بخشیده اند گل بندیلها بارها مرمت شده و شکافهای کهنه نمودار این است که پل بارهااز زلزله صدمه دیده است.
تاریخ بنای پل به اواخر قرن پانزدهم می رسد اگرچه مصالح ساختمانی آن را میتوان مربوط به روزهای اخیردانست ولی سنگ بنای پل احداث آنرابه سال1475-1484 نشان میدهد.نوشته سنگ بنا خواندش رابرای کتیبه شناسان امر مشکلی کرده است. ولی اسم معمار وحاکم وحامی اوچنین ثبت شده است:
حاجی عباس بن الحاج محمودبن محمدبن العباس القزوینی و محمدروان بن عثمان القزوینی درعین حال که شنیدید درحدود سال 1882 این تاریخ را خوانده وی همچنین نام حامی را نیز خوانده است. پروفوسور پوپ پس در ذیل همین مطالب می نویسدکه آقای فیوی که ازروی تصاویر کارمی کرده نظر سنتیدلر را تائید واسم بنارا نیزخوانده است.
سپس پروفوسور پوپ به نظریه موریس اکوتز بونه اشاره کرده و چنین شرح می دهد.اکوتزبونه در توصیف سفری به ایران صحبت ازکتیبه ای درکناره ها می کند که نشان می داد این بنا بوسیله یکی ازاهالی قزوین برپاداشته شده واین کتیبه به ستون هشتم نسبت داده میشود دورتا دور طاق اصلی با خط کوفی آجرکاری شده بود.
سنگ بنای دیگر تاریخ و مرمت پل را بوسیله شاه بیگم و به سال 1517 (923)نشان می دهد.دراواخر قرن هجدهم پل دختر بوسیله آقامحمدخان قاجار تعمیر شده است. درحدود چهل سال قبل معماری از اهالی تبریز که دراین کارها مهارت داشته پل راتعمیر کرده بود.
مادام دیالافوا که درسال 1881 میلادی که ازراه ترکیه و قفقاز به اتفاق شوهرش که دانشمند وباستان شناس معروفی بود ،به ایران آمده بود.به مطالعه دربارةآثارتاریخی قدیمی پرداخته ودر بارةپل دختر نیز مطالبی را ذکرکرده است.دیولافوا دربارةپل دختر چنین مینویسد : این پل دارای طاق بزرگ و هندسی شکل است به طول 24 متر وطرفین آنهادرطاق مسطح دیگری است که هریک 71 متر طول دارد وآب اززیر آنها با عمق زیادی میگذرد و عبوراز رودخانه درمدت شش ماه از سال امکان پذیرنیست.طاق بزرگ مرکزی دارای کتیبه ایست با حروف طلائی که درروی زمینه آبی رنگ تیره برجسته دارد این کتیبه قشنگ با رنگ آجرهای کهنة پل هماهنگی دارد ومجموع بنا که درمیان دو کوه واقع است عظمت مخصوصی میدهد.
نقشه این بنا بسیار منظم وبا کمتر مهارت ترسیم شده است وبسهولت می توان از پل عبور کرد وخلاصه درتمام اوضاع آن هوش خردمندانه وفکر استادانهای دخالت داشته است.
مهارت استادی آن ازا ینجا معلوم می شودکه پایه ها را طوری ساخته که میتوانند سنگینی طاقها را تحمل کنندو این پایهها به ریشهای تکیه دارند که در بالای آن قوس مضاعفی است و میتواند در تمام نقاط با سنگینی سقف مقاومت کند و فشار مصالح همه جا متناسب باشد کتیبهای که آن را زینت داده است ممکن است تاریخ بنای پل را معین کند ولی طغیان به اندازهای بودکه نزدیک شدن به آن وخواندن عبارات ممکن نبود وحتی با دوربین هم نمیشد فارسی آن را خواند به هرحال چون آنرا با ابنیة نظیر خودش مقاسیه کنیم .میتوان قریب به یقین حدث زدکه درنیمةقرن دوازدهم ساخته شده است.
قارونیه مشاهدات خودرا ازپل دختر بدینگونه شرح می دهد. این پل تمام ازآجر وسنگ ساخته شده وطاقهای آنرا از داخل کنده اند این پل در نزدیکی کوه بلندی واقع شده است.
جملی کارزی که درزمان سلطنت شاه سلیمان صفوی به ایران مسافرت کرده ضمن عبور از قافلانکوه وسفرنامه اش چنین می نویسد: " دامنةقافلانکوه بسیار طولانی وبتدریج به رودخانةقزل اوزن منتهی می شود این پل درزمان صفویه ودر عهد شاه عباس کبیر ساخته شده است ".
انتهای پیام/ ق