اقتصاد مقاومتى؛ پادزهر پروژه‌‏هاى دشمن‏


خبرگزاری تسنیم: «اقتصاد مقاومتى» عبارتى - و اکنون دیگر گفتمانى - است که نخستین بار رهبرى معظم انقلاب خود شخصاً مبدع آن بوده و آن را وارد ادبیات سیاسى - اقتصادى کشور نموده‌‏اند و بسان ترجیع‌‏بندى خصوصاً در یک سال اخیر آن‌‏را مکرر بیان فرموده‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در روزهاى اول اسفند، سیاست‏‌هاى کلى اقتصاد مقاومتى از جانب رهبر معظم انقلاب به روساى قواى‏ سه‌‏گانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد، از آن‏جا که مطابق اصل 110 قانون اساسى، تعیین سیاست‌‏هاى کلى نظام از وظایف رهبرى است، این موضوع امر بدیع و تازه‌‏اى به‌‏حساب نمى‌‏آید، لیکن آنچه که سیاست‌‏هاى اخیر را شایسته دقت و عنایت مضاعفى می‌کند، مضمون و محتواى این سیاست‏‌هاست که بایستى بیش از پیش مدنظر مردم و به‏‌ویژه مسؤولین قرار گیرد.

«اقتصاد مقاومتى» عبارتى - و اکنون دیگر گفتمانى - است که نخستین‌بار رهبرى معظم انقلاب خود شخصاً مبدع آن بوده و آن را وارد ادبیات سیاسى - اقتصادى کشور نموده‌‏اند و بسان ترجیع‌‏بندى خصوصاً در یک سال اخیر آن‌‏را مکرر بیان فرموده و به تبیین و تشریح مولفه‌‏هاى خاص آن پرداخته‌‏اند. سیاست‏‌هایى که با راهبرد «حفظ دستاوردهاى کشور در زمینه‌‏هاى مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمان‏‌ها و اصول قانون اساسى و سند چشم‏‌انداز بیست‌‏ساله» تدوین و ابلاغ شده‏‌اند و علاوه بر آرمان‌‏هاى متعالى، اهدافى اقتصادى نظیر غلبه بر مشکلات اقتصادى موجود و واداشتن دشمنى که با «تحمیل یک جنگ اقتصادى تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صف‌‏آرایى کرده» به شکست و عقب‌‏نشینى با تکیه بر «الگوى اقتصاد بومى و علمى برآمده از فرهنگ انقلابى و اسلامى» و عینیت‌‏بخشیدن «اقتصاد متکى به دانش و فناورى، عدالت‏‌بنیان، درون‌‏زا و برون‏‌گرا، پویا و پیشرو» را نیز مدنظر دارد.

ایشان همواره به مثابه دیده‏‌بانى حکیم و نکته‏‌سنج و سکاندارى شایسته و توانمند کشتى عظیم انقلاب را راهبرى کرده و آن‏ را از طوفان‌‏هاى صعب و متعددى که طى بیش از دو دهه گذشته بر سر راه این انقلاب الهى وجود داشته به سلامت عبور داده‏‌اند و با رصد هوشمندانه و دقیق و همه‌‏جانبه و به‌‏موقع شرایط و اوضاع کشور و لحاظ آرمان‌‏ها و اهداف والاى انقلاب و هم‏چنین درک عمیق از فرصت‌‏ها و چالش‏‌هاى پیش‌روى نظام، به تبیین نیازها و ضرورت‏‌ها و اولویت‏‌هاى نظام پرداخته و در راستاى به حداقل رساندن آسیب‏‌ها و تهدیدها و نیز بهره‏‌گیرى حداکثرى از امکانات و فرصت‌‏ها نسخه شفابخش پیچیده و رهنمودهایى اساسى ارائه فرموده‌‏اند.

کمتر کسى است در این کشور که حداقل درکى از یکى از حوزه‌‏هاى دانش و فناورى داشته باشد و نقش بی‌بدیل سکان‌دار انقلاب را در رقم خوردن جایگاه فعلى کشور در حوزه علم و فناورى انکار نماید. اهتمام جدى ایشان به پیشرفت‏‌هاى فزاینده در حوزه‌‏هاى استراتژیک علمى و حمایت قاطعانه از محققان و دانشمندان این عرصه‏‌ها و تأکید مکرر ایشان بر تداوم پرشتاب این مسیر تا حصول خودکفایى کامل در این عرصه‌‏ها، براى کمتر منصفى جاى تردید باقى گذاشته است.

حمایت تمام قد ایشان از دستیابى به فناورى راهبردى هسته‏‌اى تا عالی‌‏ترین سطوح آن و تأکید مجدّانه بر احقاق کلیه حقوق ملت در این عرصه، تنها یک نمونه از عنایات تعیین‌‏کننده ایشان در حصول این دستاورد علمى است که به‏ سبب بحث‏‌هاى خاص پیرامون موضوع هسته‏‌اى بیش از سایر حوزه‏‌ها مورد توجه عموم قرار گرفته و گرنه چتر حمایت‏‌هاى قاطعانه و دلسوزانه ایشان در همه حوزه‌‏هاى علمى و به‏ ویژه فناوری‌هاى نوین و دانش‏‌هاى بنیادین گسترده و فراگیر است، که بازنمایى نقش ایشان در حصول این موفقیت‌‏هاى چشمگیر در ساحت‌‏هاى مختلف علوم، به‌‏عهده رسانه‌‏ها می‌‏باشد و نه تنها علوم که عرصه‏‌هاى گوناگون فرهنگ نیز مشمول توجهات خاص ایشان بوده است.

ایران اگرچه به ‏لحاظ وسعت سرزمینى یک درصد مساحت کل جهان را پوشش می‌‏دهد و یک درصد جمعیت جهان در آن ساکن هستند اما در عین حال 9درصد کل ذخایر نفت جهان، 16 درصد کل ذخایر گاز جهان، 3 درصد منابع معدنى جهان (6 درصد منابع مس، 5.3 درصد منابع سرب و روى، 5.10 درصد منابع زغال سنگ و 2 درصد منابع سنگ آهن جهان و...) را در خود جاى داده است. نیاکان ما بخش اندکى از این ظرفیت عظیم و کم‏‌‌نظیر را به قدر بضاعت علمى خود در قرون گذشته در راستاى این حدیث شریف پیامبر اعظم(ص) که «اگر علم آویخته به ستاره ثریا باشد مردانى از فارس- ایران- آن‌‏را به دست می‌‏آورند» به ثروت تبدیل کرده‌‏اند.

  اقتصاد مقاومتى؛ پادزهر پروژه‌‏هاى دشمن‏ 

تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامى بر موضوع اقتصاد مقاومتى، تعیین و ابلاغ چارچوب‏‌هاى اجرایى آن و تشکیل جلسه با سران قوا با محوریت همین موضوع، نشانگر نقش حیاتى تحقق این امر در اقتصاد کشور است.

اولین برداشت از تأکید معظم‌‏له بر این موضوع این است که معظم‏‌له به بازى غرب و قول‌‏ها و تعهدات آن‏ها و به تعبیر رساتر کلید آن‏ها که براى باز کردن گره‏‌هاى اقتصادى ایران مفید و کارگر باشد اطمینان و اعتماد ندارند و حتى بالاتر از آن شاید پیش‏‌بینى می‌فرمایند که رفتار غرب با اقتصاد ایران تهدیدآمیزتر از این نیز باشد.

خوشبینانه‏‌ترین برداشت هم این است که به‌‏طور طبیعى کشورى که متکى به اقتصاد درون‏‌زا باشد و کمترین وابستگى به خارج از مرزهاى خود داشته باشد در عرصه دیپلماسى خارجى و پشت میز مذاکره می‌‏تواند از موضع قدرت برخورد کرده و تأمین حقوق و منافع کشور تضمین می‌شود و رهبر معظم انقلاب براى تقویت موضع دیپلماتیک در مذاکرات هسته‌‏اى این‏گونه بر تحقق اقتصاد مقاومتى تأکید می‌‏فرمایند. تا در تعامل بین‏‌المللى امتیاز بیشترى کسب شود.
فرض اول با امنیت ملى ما مستقیماً ارتباط دارد، فرضیه دوم نیز مستقیماً با منافع ملى ما ارتباط دارد و تعارضى با فرض اول ندارد بنابراین اقتصاد مقاومتى موضوعاً اساسی‌ترین مسئله کشور است و تحقق آن اساسی‌‏ترین و ضروری‌‏ترین نیاز کشور می‌‏باشد به ‏طورى که چه با منطق اقتصادى و چه با منطق سیاسى و روابط بین‌‏الملل هیچ شک و شبهه‌‏اى در آن وجود ندارد.

امروزه تکلیف اعتقادى و شرعى و قانونى و ملى و وجدانى همه ما (قواى سه‏‌گانه، نهادهاى حاکمیتى، مسؤولین و مردم و جناح‏‌ها و گروه‏‌هاى سیاسى) ایجاب مى‏‌کند که فارغ از همه دغدغه‌‏هاى فردى، تحقق اقتصاد مقاومتى در ساحت عمل را سرلوحه کار خود قرار دهیم و به‌‏همین‌‏دلیل اولین قدم این است که تعارفات را کنار گذاشته و براى موانع تحقق این امر، نگاهى واقع‏‌بینانه داشته باشیم و پس از شناسایى هر مانع فوراً آن را تبدیل به سوژه‏‌اى براى مچ‏‌گیرى و انتقام‏‌گیرى از حریف سیاسى نکنیم.

این‏که هر از چند گاهى مقامات کاخ سفید از «موجود بودن تمام گزینه‌‏ها روى میز براى مقابله با ایران» یا «حذف نشدن هیچ گزینه‌‏اى از روى میز» صحبت می‌‏کنند قبل از این‏که حاکى از واقعیت داشتن یا عملى بودن این گزینه‌‏ها باشد، حاکى از آن است که این شبه بلوف‌‏ها، تشکیل‏‌دهنده بخشى از هندسه دیپلماتیک آمریکا براى مقابله با پیشرفت و اقتدار جمهورى اسلامى ایران است. البته با این تکمله که آن‏ها هر گزینه‌‏اى که براى متوقف کردن جمهورى اسلامى ایران عملى باشد از به‌‏کارگیرى آن مضایقه نمى‌‏کنند و به تعبیرى اگر اقدامى را انجام نمى‌‏دهند قطعا نمى‌‏توانند یا در معادله «فایده» و «هزینه» به ضرر خود ارزیابى مى‌‏کنند.
بنابراین بدیهى است بیشترین کارکرد این گزینه‌‏ها در پشت میز مذاکره است چون در معادلات بین‌‏المللى داشتن «حربه» به‏‌منزله داشتن «برگه» است و صد البته که آمریکا از این حربه‏‌ها به‏‌منزله برگه‏‌هاى برنده خودش براى پیگیرى مقاصد توسعه‏‌طلبانه و استکبارى خود در میدان دیپلماسى استفاده مى‌‏کند.

حال سؤال اساسى این است که برگه‌‏هاى برنده طرف جمهورى اسلامى ایران چیست؟ البته لازم نیست برگه‏‌هاى برنده دو طرف متخاصم در یک معادله الزاما مثل هم باشد کما این‏که مکانیزم و ابزار دفاع یک گرگ و یک زنبورعسل کاملا متفاوت است.

آمریکا در مواجهه با جمهورى اسلامى ایران همه حربه‏‌هاى سخت و نرم خود را در طول 35 سال گذشته عملا آزموده است، اتفاقا در شرایط فعلى که جمهورى اسلامى ایران با سرمایه‌‏گذارى و تمرکز در حوزه تکنولوژى هسته‌‏اى آخرین قدم‏‌هاى خود را براى تکمیل چرخه پیشرفت و توسعه خود برمى‏‌دارد، که مولفه‌‏هایى مانند خودکفایى، تضمین استمرار استقلال و تثبیت به‏‌عنوان یک قدرت منطقه‏‌اى و جهانى و... را به‏‌دنبال دارد، به تنها و البته آخرین حربه به‏‌زعم خود مؤثر در مقابل پیشرفت ملت ایران دست برده است و آن هم حربه تحریم و فشار اقتصادى همه‏‌جانبه است. واقعیت این است که تحلیل سردمداران کاخ سفید از کارکرد تحریم و فشارهاى اقتصادى در جهت محدودکردن حرکت ملت ایران مثبت است و متاسفانه ادبیات و مواضع معطوف به تبلیغات انتخاباتى برخى از فعالان سیاسى و رقبا و گروه‏‌هاى سیاسى در جریان انتخابات خرداد سال 92 به همین جمع‏‌بندى غیرواقعى آمریکا کمک کرد!

بنابراین سؤال این است که اولا همین زعم و تحلیل غرب از کارکرد تحریم و فشار اقتصادى چقدر واقع‏‌بینانه است و سؤال دیگر این‏که متقابلا برگه یا برگه‌‏هاى برنده جمهورى اسلامى ایران در این چالش تاریخى و سرنوشت‌‏ساز چیست؟
عقلانیت و منطق ایجاب مى‌‏کند نگاه ما به تنها برگه و حربه غرب واقع‏‌بینانه باشد. نگاه ما به کارکرد و تأثیر تحریم‏‌ها نگاه صفر یا صد نیست، واقعیت این است که تحریم و فشارهاى اقتصادى نه آن‏قدر مؤثر است که جمهورى اسلامى ایران را الزاما به تسلیم وادارد و آن‏قدر بى‌‏خاصیت است که هیچ تأثیرى در اقتصاد ایران نداشته باشد. چون چنین تحریم‏‌هاى بى‌‏سابقه‌‏اى حتى مى‌‏تواند اقتصاد کشورهایى به‌‏مراتب با ظرفیت‌‏تر از ایران را نیز با اخلال مواجه سازد.
اما وقتى حریف براى تسلیم شما حاضر شد تمام اصول و قوانین و مقررات و عرف و ارزش‏‌هاى بین‌‏المللى را زیر پا گذاشته و با منطق «هدف وسیله را توجیه مى‌‏کند» از تمام ابزارها براى متوقف‏‌کردن قطار حرکت یک ملت سوءاستفاده کند و نهایتا بعد از آزمودن تمام راه‏‌ها به آخرین حربه و برگه ممکن چنگ بیندازد اصولا عقلانیت و منطقه دفاعى ما ایجاب مى‌‏کند که تمام ظرفیت‌‏هاى کشور را براى مقابله با همین حربه به کار بگیریم و این مؤثرترین و تنها گزینه روى میز ما باشد.

بنابراین، شکى نیست گزینه‏‌اى که مقام معظم رهبرى روى میز دولت گذاشتند مؤثرترین گزینه روى میز ماست. چون گزینه اقتصاد مقاومتى آنتى‏‌تز تمام فشارها و تحریم‌‏هاست و اتفاقا قدرت اقتصادى تولدیافته از همین مادر اقتصاد مقاومتى مى‏ تواند مطمئن‏‌ترین پشتیبان اقتصادى تمدن عظیم اسلامى- ایرانى باشد که در بعد نظرى تنها گزینه در مقابل لیبرال دموکراسى رو به افول دنیاست.
اقتصاد مقاومتى دستاوردى قابل مقایسه با خود انقلاب اسلامى است. چراکه مانایى انقلاب اسلامى ایران را ضمانت مى‏‌کند. لذا اگر به اقتصاد مقاومتى- که خوشبختانه چارچوب اجرایى آن توسط مقام معظم رهبرى ابلاغ شد- نگاه استراتژیک داشته باشیم، تحقق آن در سپهر عمل تضمین خواهد شد.

اقتصاد نفتى ایران از 60 سال پیش با عارضه‏‌ها و چالش‏‌هاى مهمى دست و پنجه نرم مى‌‏کند. حتى اگر تحریم‌‏هاى اقتصادى آزاردهنده نیز نبود، اقتصاد دولتى متوقف به فروش نفت صرفا در مدار رشد بادکنکى حرکت مى‏‌کرد و دایما بر عارضه‏‌هایى چون تورم، ناکارآمدى بوروکراتیک، فترت تولید ملى و وابستگى فزاینده به خارج از مرزها مى‏‌افزود تا چه رسد به این‏که مزاحمتى به نام تحریم نیز به این صورت مسأله مهم افزوده شده باشد. البته برخلاف موضوع اقتصاد نفتى، تهدید تحریم یک فرصت راهبردى و توفیق اجبارى ذى‏‌قیمت است، اگر که ارزش و قدر آن فهمیده شود. تحریم آن اضطرار خصمانه‌‏اى است که دشمن به قصد جنگ زمین‏‌گیر کردن ما تحمیل مى‌‏کند و با این وجود مى‌‏تواند انرژى قدرتمند جهش بزرگ را در میان مردم و تصمیم‌‏سازان براى پى‌‏ریزى اقتصاد مقاوم معطوف به پیشرفت را فراهم کند.

این منطق که تحریم، یک هدیه بزرگ است، منطق حضرت امام(ره) است. ایشان 26 بهمن 1359 در دیدار کفیل و مدیران وزارت نفت مى‏‌فرمایند: «من اعتقادم است که اگر ما در محاصره اقتصادى یک ده پانزده سال واقع بشویم، شخصیت خودمان را پیدا مى‌‏کنیم یعنى همه مغزهایى که راکد بودند در آن وقت و نمى‌‏توانستند فعالیت بکنند، به فعالیت مى‏‌افتند. این طبیعى است که اگر یک نفر آدم یک جایى نشسته و همه‌‏چیز او را مى‌‏آورند تقدیمش مى‏‌کنند، این فکرش به کار نمى‏‌افتد، حتى کاسب هم نمى‌‏تواند بشود. اگر یک آدمى بود که اول صبح چایش را و نانش را بیاورند، ظهر هم همین‏‌طور، شب هم همین‌‏طور، هر احتیاجى هم داشت برآورده کردند، این نمى‌‏تواند دیگر هیچ کارى بکند، یک مرد فلجى مى‏‌شود... آن روزى که این ملت فهمید که اگر ما جدیت نکنیم براى کشاورزى‏‌مان، جدیت نکنیم براى صنعت نفتمان، جدیت نکنیم براى کارخانه‏‌هاى خودمان، از بین خواهیم رفت و کسى نیست که به ما بدهد، وقتى این احساس پیدا شد در یک ملتى که من خودم باید هر چیز مى‏‌خواهم تهیه کنم، دیگران به من نمى‌‏دهند، این احساس اگر پیدا شد، مغزها به راه مى‌‏افتد و متخصص پیدا مى‏‌شود در هر رشته‏‌اى... این ابتکارات از برکات محاصره اقتصادى بود... این محاصره اقتصادى را که خیلى‌‏ها از آن مى‌‏ترسند، من یک هدیه‌‏اى مى‌‏دانم براى کشور خودمان، براى این‏که معنایش این است که مایحتاج ما را به ما نمى‌‏دهند، وقتى که مایحتاج را به ما ندادند، خودمان مى‌‏رویم دنبالش... مغزهاى اروپایى با مغزهاى ایرانى فرقى ندارند جز این معنا که آن‏ها آن‏‌طورى تربیت شدند و خودشان را آن‏جورى درست کردند و ماها را این طورى تربیت کردند. ما را یک موجود مهملى بار آوردند. خب، تا کى ما باید این‏‌را تحمل بکنیم که ما یک موجودات مهملى هستیم و باید از ارباب‏ها پیش ما برسد... عمده این است که ما باور کنیم خودمان را».

اگر تحریم اقتصادى یک جنگ تمام‌‏عیار است که حتما هست، طبیعتا در برابر چنین جنگى نمى‏‌شود با التماس و جلب ترحم و «من بمیرم و تو بمیرى» به مصاف رفت. اگر دشمن از یک قرارگاه متمرکز اقدام به ساماندهى حملات اقتصادى مى‏‌کند، منطقا در این سو نمى‌‏توان واقعیت این جنگ را انکار کرد یا به لوازم پذیرش این واقعیت در حوزه اولویت‌‏هاى دفاعى کشور پایبند نبود و یا قرارگاه اقتصادى و آرایش دفاعى لازم را نداشت. حتى اگر چنین جنگ و معارضه‌‏اى در میان نبود، ما ناچار از تغییر برخى رویه‌‏هاى غلط 80-70 ساله بودیم، چه رسد به این‏که اکنون دشمن نیز همین پاشنه آشیل را در معرض آفند قرار داده است. بنابراین خط اقتصاد را باید تقویت و مقاوم کرد. در عین حال، اقتصاد ایران هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیاست. چنین اقتصاد بزرگى که داراى ذخایر عظیم و کم‌‏نظیر مادى و مهم‏تر از آن استعدادهاى بى‏‌نظیر انسانى است، مجال پیشرفت بزرگى را در قلب یکى از راهبردى‌‏ترین مناطق دنیا داراست که کمتر کشورى از مشابه این مجال برخوردار است. چنین کشورى به تعبیر رهبر معظم انقلاب «اگر از الگوى اقتصادى بومى و علمى برآمده از فرهنگ انقلابى و اسلامى که همان اقتصاد مقاومتى است پیروى کند، نه تنها بر همه مشکلات اقتصادى فائق مى‌‏آید و دشمن را که به تحمیل یک جنگ اقتصادى تمام‌‏عیار در برابر این ملت بزرگ صف‌‏آرایى کرده به شکست و عقب‏‌نشینى وا مى‌‏دارد، بلکه خواهد توانست در جهان... اقتصاد متکى به دانش و فناورى، عدالت‏‌بنیان، درون‏‌زا و برون‏‌گرا، پویا و پیشرو را محقق سازد».

  مولفه‌‏ها، اهداف و ویژگى‏‌هاى اقتصاد مقاومتى‏
اقتصاد مقاومتى نه یک تاکتیک و نه یک واکنش کوتاه‏‌مدت و نه یک برنامه همچون برنامه یک‏‌ساله (بودجه) و یا برنامه پنج ساله است؛ بلکه اقتصاد مقاومتى یک راهبرد درازمدت مدیریت و اداره اقتصاد جمهورى اسلامى ایران و یک رژیم و الگوى اقتصادى- اجتماعى ویژه براى نجات، مصونیت‏‌بخشى، رشد، پیشرفت و تعالى یک جامعه اسلامى با تکیه بر مبانى اقتصاد اسلامى به‏‌ویژه در شرایط کنونى جهانى است.
مبانى نظرى این الگو و رژیم اقتصادى بر اساس الگوى اقتصادى اسلامى و با تطبیق به شرایط بومى جامعه اسلامى ایران تدوین مى‌‏شود. با این مشخصه، راهبرد اصلى براى طرح تدوین الگوى اسلامى ایرانى پیشرفت نیز تبیین مى‌‏شود.

نحوه ارتباط با غرب‏
در این الگو سامانه اقتصاد کشور با تمام ابعاد دیگرش به‏‌گونه‌‏اى تنظیم مى‏‌شود که در کشاکش بحران‌‏هاى جهانى هرچند متأثر شود ولى با اتکا به توان درونى خود چنان استحکامى دارد که آسیب نمى‌‏بیند. لذا ارتباط با دنیاى‌‏خارج یک ارتباط بده بستان طبیعى و نه یک‏‌طرفه و از جانب ضعف درونى است. در این الگو خوداتکایى و خودکفایى در چارچوب استعدادهاى طبیعى و سرمایه انسانى بالقوه و بالفعل با راهکار بالفعل‏‌کردن استعدادها دنبال مى‌‏شود.

تولید کالاهاى استراتژیک‏
مشخصه این راهبرد کسب قدرت چانه‏‌زنى در اقتصاد جهانى با برخوردارى از برندهاى تولید در محصولات راهبردى است تا از ناحیه آن بخش از محصولاتى که امکان تولید آن‏ها در داخل وجود ندارد چانه‌‏پذیر نشود و از این ناحیه سیاست‌‏هاى استعمار مانند تحریم‌‏هاى قدرت‌‏هاى شیطانى آسیب نبیند. لذا در این اقتصاد، رژیم تجارى سه بُعد دارد. به‏‌طور همزمان و توأمان به‌‏دنبال سیاست جایگزینى واردات همراه با سیاست افزایش صادرات محصولات راهبردى (استراتژیک) و همراه با سیاست صرفه‏‌جویى و افزایش ضریب کارایى هزینه ارزى است.

رشد درون‏زا اصل است‏
این الگو، الگویى بومى‏‌شده است که متکى به رشد درون‏‌زا است. ارتباط با بیرون با هدف تأمین و تکمیل هرچه تمام‏تر مسیر رشد و پیشرفت درون‌‏زا تنظیم مى‏‌شود. در این الگو، یک نظام و فرآیند منسجم مصلح در جهت اصلاح وضعیت موجود اقتصاد سازمان مى‌‏یابد تا بر اساس اصل و قاعده مدارِ جهت‏‌یافته طبیعى «چرخه تبعیت کلیه عوامل بازار و متغیرهاى اقتصادى از جاذبه مصرف نهایى خانوار»، فرآیند «نظام و الگوى مصرف - توزیع خدمات - تولید ستانده‏‌هاى نهایى - توزیع نهاده‌‏ها - تولید نهاده‏‌ها - خدمات- زیرساخت‏‌ها» با شیوه مهندسى معکوس پس از آسیب‌‏شناسى تام درمان نماید.

چند ویژگى الگوى اقتصاد مقاومتى‏
این الگو و رژِیم مبانى اصلى‌‏اش را از مکتب اسلام و به‌‏ویژه دستورات اقتصادى اقتصاد اسلامى اخذ مى‏‌کند.

بعلاوه این الگو داراى ویژگى‌‏هاى دیگرى است:
-
 در پى مردمى‌‏کردن و به‏‌کارگیرى و شکوفایى استعدادهاى خدادادى کشور است.
-
 در پى کسب قدرت چانه‌‏زنى در بازارهاى بین‌‏المللى و شکستن انحصارات سلطه‌‏آور و گریز از چانه‌‏پذیرى به‏‌ویژه در بازارهاى محصولات راهبردى اعم از فرآورى نشده تا فرآورى شده با فناورى پیشرفته است.
-
 به‏‌دنبال برقرارى عدالت اجتماعى و اقتصادى است.
-
 تولیدمحور است. به‌‏دنبال بومى‌‏سازى فناورى در تمام زمینه‌‏ها با رویکرد بازارهاى بین‏‌المللى است.
-
 به‌‏دنبال بالندگى بخش حقیقى اقتصاد و تجویز حداقل لازم و ضرورى بخش مجازى (نظام پولى و سفته‏‌بازى) بر اساس مبانى فقه اسلامى است.
-
 مسیر حرکت درازمدت عبور از خوان‏‌هاى آسیب‏‌زدایى، کنش‏‌هاى تدافعى، بازپرورى عوامل تولید، کنش‏‌هاى استقامتى، کنش‌‏هاى تهاجمى تا مرحله پایدارى و ثبات درونى و اثرگذارى بر بازارها و اقتصادى‏‌هاى بیرونى همراه با رشد و پیشرفت مستمر است.

اهداف اقتصاد مقاومتى‏
این الگوى اقتصادى اهداف عملیاتى ذیل را سر لوحه خود قرار مى‌‏دهد:
-
اصلاح و مدیریت الگوى مصرف، اصلاح و مدیریت بازارهاى کالاها و خدمات، کار، مالى، پولى و سرمایه.
-  بازتعریف دولت و ایفاى وظایف عام‏‌المنفعه، کالاهاى عمومى، نظارت، تنظیم بازار، حمایت، کنترل، ارزشیابى، نظام تشویق و تنبیه و تعزیرات و مبارزه با فساد
- تکیه بر بنگاه‌‏هاى دانش‏‌بنیان در جهت تقویت تولید
- امنیت اقتصادى دو بُعد مهم دارد یکى از جنس نرم براى ایجاد ثبات شرایط اقتصادى با کمینه‌‏سازى تورم است و دیگرى از جنس سخت و از نظر فیزیکى برقرارى امنیت جانى و مالى فیزیکى براى عوامل اقتصادى است.
-
به‏‌دنبال ایجاد ایمنى در برابر بحران‌‏ها و تحریم‏‌هاى اقتصادى بین‏‌المللى و کسب توانایى واکنش هوشمند به تغییرات محیطى است.
اگر به ترتیب و چینش هوشمندانه و حکیمانه امام خامنه‏‌اى (حفظه الله تعالى) در نام‏گذارى سال‌‏هاى گذشته دقت شود این اقتصاد داراى خصلت‏‌هاى عام ذیل است:
حماسى، جهادى، منضبط، مولد، انعطاف‌‏پذیر، واکنش سریع و هوشمند، پویایى، ارزشمدار، پایدارى، فرصت‏‌ساز برابر، اتکا به استعدادهاى درونى، توجه به بهره‌‏مندى از امکانات بیرونى، پیشرو و....

 ریاضت اقتصادى، جیره‌‏بندى است‏
اما در مقام مقایسه، ریاضت اقتصادى عملاً یک سیاهه و برنامه «جیره‌‏بندى» از جنس ناچارى در مواقع اضطرار است و بسان تقسیم آذوقه توسط رهبر یک گروه گرفتار در طوفان دریا و یا بیابان خشک و یا منطقه منجمد شمالى و جنوبى مى‏‌ماند. الگوى اقتصاد مقاومتى در مقایسه با برنامه ریاضت اقتصادى که در مواقع بحران برخى از کشورها اجرا مى‌‏کنند و به‌‏خصوص در مقایسه با برنامه اخیر کشورهاى اروپایى براى مقابله با بحران شش‏‌ساله که از سال 2008 آغاز شده، تفاوت‏‌هاى فاحشى دارد.

از جمله تفاوت‏‌هاى این الگو با ریاضت اقتصادى این است که:

1- ریاضت اقتصادى یک برنامه کوتاه‏‌مدت، تصادفى با آزمون و خطا ولى اقتصاد مقاومتى یک الگو از جنس بازسازى‏‌تدریجى است.

2- ریاضت اقتصادى یک واکنش اضطرارى و تاکتیکى ولى اقتصاد مقاومتى یک حرکت پیشرفت راهبردى است.

3- ریاضت اقتصادى یک برنامه انقباضى هزینه با رویکرد کاهش هزینه‌‏هاى عمومى دولت و بخش عمومى است ولى اقتصاد مقاومتى یک الگوى منسجم همه‏‌جانبه، در برگیرنده همه ابعاد جامعه براى شکوفایى استعدادهاى درونى سامانه اقتصاد در جهت انبساط نظام تولید و فعالیت‌‏هاى اقتصادى حقیقى است.

4- ریاضت اقتصادى یک برنامه جبرانى بدون هدف در جهت تبدیل فشارها و بازگشت به تعادل موقت در الگوى موجود نظام سرمای‌ه‏دارى است ولى اقتصاد مقاومتى یک الگوى جایگزین با هدف تغییر همه‏‌جانبه شرایط و بناگذارى یک سامانه جدید است.

5-در شرایط کنونى برنامه ریاضت اقتصادى اروپا یک واکنش به‏‌دنبال عمل افراط‌گونه هزینه‌‏کردن بیش از توان بودجه که با مالیات از مردم تأمین مى‌‏شد و یک برنامه تحمیلى تأمین مجدد هزینه از مردم و بر دوش مردم و از جیب مردم و علیه مردم و براى مواجهه با واکنش منفى مردم است ولى اقتصاد مقاومتى یک الگوى در جهت شکوفایى نقش مردم است.

6- نسخه ریاضت اقتصادى با رویکرد برون‏‌گرایى و تزریق پول بى‌‏پشتوانه اجرا مى‏‌شود ولى اقتصاد مقاومتى یک الگوى درون‌‏گرا با راهبرد اصلاح الگوى مصرف و تقویت تولید داخلى است.

7- ریاضت اقتصادى یک واکنش مجدد ناعادلانه منبعث از یک الگوى عدالت‏‌گریز است ولى اقتصاد مقاومتى در صدد طراحى یک الگوى جدید عدالت‌‏محور است.

8- ریاضت اقتصادى در جامعه اروپایى حاصل یک اجماع فکرى بیرونى و برنامه تحمیلى اتحادیه اروپا، صندوق بین‌‏المللى پول و بانک جهانى است ولى اقتصاد مقاومتى یک الگوى بومى است.

9- ریاضت اقتصادى یک عقب‌‏گرد راهبردى از الگوى سرمایه‏‌دارى است ولى اقتصاد مقاومتى در جهت اثبات پدیده قدیم وحیانى نظرى و عملى جدید و یک الگوى جدید بر مبناى الگوى موفق عملى اسلامى است.

10-ریاضت اقتصادى انسجام یک برنامه را ندارد ولى اقتصاد مقاومتى یک الگوى مبتنى بر برنامه خواهد بود. ان‏شاءالله.

انتهای پیام/