آمریکا و چرایی سنگ پراکنی به شیشه عمر ظریف؟


خبرگزاری تسنیم: دخالت دادن ادعاهای حقوق بشری و ضدتروریستی به مقوله هسته ای،از نظر طرف آمریکایی ماهیت اصلی گفتگوهاست وقطعاً اگر نه در این برهه، حتماً در برهه های بعدی؛ بیشتر و عمیق تر دنبال خواهد شد.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم،بی تردید آنچه سرنوشت مذاکرات را بیش از هر چیز دیگری رقم خواهد زد، انگیزه اطراف مذاکره از نشستن پای میز گفتگو هاست. در اصل، اهداف مذاکره کنندگان از مذاکره، بیشترین تأثیر را بر شکل دادن مسیر گفتگوها خواهد داشت.

بخشی از نهادهای تصمیم ساز در عرصه سیاست خارجی «جمهوری اسلامی»، در ابتدای مسیر مذاکرات هسته ای دولت جدید با 5+1 و بویژه آمریکا، گمان می بردند که گفتگوهای هسته ای به مثابه یک فرآیند خطا و آزمون و بعنوان پایلوت برای حل دیگر یا حتی تمامی مشکلات مابین ایران و آمریکاست که در نهایت به احیای روابط با آمریکا منجر خواهد گردید.

این انگاره اشتباه با نهی مستقیم رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مورد که مذاکرات جاری بین ایران و 5+1 و از جمله آمریکا، تنها بصورت موردی و درباره موضوع هسته ای است؛ در حوزه سیاست های کلان «جمهوری اسلامی» اصلاح گردید.

با این حال، نباید انتظار داشت، به همان اندازه ای که اهداف داخلی از روند مذاکرات هسته ای تغییر یافته؛ انگیزه های طرف های خارجی نیز تغییر کرده باشد. مسئله اصلی این است که آمریکا و مجموعه کشورهای غربی به مذاکرات جاری هسته ای بین ایران و 5+1، بعنوان یک گام کوچک از گام های بزرگ تر و گوشه ای از یک نقشه جامع تر نگاه می کنند. آنها مذاکرات هسته ای را بعنوان پیش زمینه ای برای رفع دیگر دغدغه های شان درباره مؤلفه های قدرت آفرین «جمهوری اسلامی» در نظر گرفته اند.


 

دغدغه های فوق العاده مهم دیگر آمریکا درباره افزایش قدرت ایران، رشد نفوذ ایران در منطقه و حتی فرامنطقه است که در غالب سیاست های آسیای غربی (خاورمیانه ای)، سیاست های آفریقایی و سیاست های آمریکای لاتین «جمهوری اسلامی»؛ نمود یافته اند.

علاوه بر این تهدید، آمریکایی ها به نحوه مدیریت داخلی ایران توسط رهبری و سیاستمداران آن و استانداردهای موجود در سیاست داخلی «جمهوری اسلامی»، به چشم تهدید دیگری می نگرند که پتانسیل تحت الشعاع قرار دادن مدل تبلیغی غرب برای حکومتداری را داراست که می تواند به "صدور نرم افزار جمهوری اسلامی" بخصوص در بلوک اسلامی منجر گردد.

آنها این تهدید را بخصوص بعد از بروز "بیداری اسلامی" در بخش اعظم بلوک اسلامی - شامل: آسیای غربی و شمال آفریقا - جدی تر گرفتند تا جاییکه استراتژیست های غرب با ارائه تئوری "گلوله نقره ای- گلوله طلایی"؛ تصمیم به تحریم های بی سابقه علیه واردات بنزین، فروش نفت و فرآورده های نفتی و نهایتاً عملیات بانکی ایران گرفتند.

مهمترین هدف غرب از اعمال تحریم های بی سابقه علیه سیستم اقتصادی ایران، بازگرداندن ایران پای میز مذاکره برای رسیدن به یک مصالحه امنیتی- راهبردی طبق ایده آل های آمریکا است.

بنابر این، نگاه آمریکا به دور جدید مذاکرات با دولت جدید ایران به مهار هسته ای ایران محدود نمی شود و آنها رفته رفته، دیگر دغدغه های خویش نظیر ادعاهای ضد تروریسم، ادعاهای حقوق بشری و ادعاهای برنامه موشکی ایران را وارد فرآیند سیاسی مشترک با ایران خواهند نمود.

پایگاه تحلیلی «المانیتور» وابسته به «اندیشکده شورای آتلانتیک» - تحت نظر ناتو - طی مقاله ای به قلم «کیهان برزگر»، در اوایل اردیبهشت ماه 1392 ه.ش، بطور صریح به این موضوع پرداخته و می نویسد: «ظهور "بهار عربی" و تغییر حکومت در برخی کشورها، اختلافات سیاسی و راهبردی بیشتری را در روابط بین دو کشور (ایران و آمریکا) ایجاد کرد؛ خصوصاً اینکه، آنها سیاست های متفاوتی را در برخورد با این تحولات منطقه ای اتخاذ کردند ... مشکلات منطقه ای، تنها بعنوان اهرمی برای آغاز مذاکرات عمل کرده و از پتانسیل کافی برای مذاکرات راهبردی میان ایران و آمریکا یا ازسرگیری روابط برخوردار نیستند؛ زیرا دو کشور بار دیگر به مسائل منطقه ای بعنوان راهی برای تحدید یکدیگر، استفاده می کنند ... به رغم برخی دیدگاه های غربی، ابتکارات کوچکی مانند تمرکز بر مسائل منطقه، از پتانسیل لازم برای هدایت دو طرف به سوی "توافق بزرگ" برخوردار نیستند.

مسائلی مانند سوریه، بحرین، عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین تنها می توانند، نقش انگیزه برای آغاز مذاکرات راهبردی میان ایران و آمریکا و نه چیز دیگری را بازی کنند.

تنها مسئله ای که می تواند ایران را به سوی حل اختلافات راهبردیش با آمریکا هدایت کند، مسئله هسته ای این کشور است به شرط آنکه؛ اجماع سیاسی میان نخبگان امنیتی و سیاسی تهران برای مذاکره با واشینگتن ایجاد شود».

و نکته ای که بسیاری از سیاسیون داخلیِ خوش بین به مذاکره با آمریکا و ذوق زدگان از روند دیپلماتیک جاری، آن را از یاد برده اند؛ این است که از منظر آمریکا و مجموعه غرب، مذاکرات هسته ای با ایران ابداً یک گام انفرادی نیست. آنها این گام را به مابقی گام ها مرتبط می دانند و تنها تا زمانیکه از به هدف نشستن ادامه مسیر ناامید نشده اند؛ مذاکره را بطور جدی ادامه خواهند داد و دقیقاً به همین علت است که با نزدیک شدن مذاکره کنندگان ایرانی و غربی به نقطه پایانی مسیر دیپلماسی هسته ای؛ بحث های فرعی مقامات آمریکا و اتحادیه اروپا درباره ادعاهای تروریستی، موشکی و حقوق بشری علیه ایران نیز داغ تر و داغ تر شده اند.

این افزایش اظهارنظرهای فرعی مقامات آمریکایی طی روزهای اخیر تا جایی ادامه یافته که اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خلال بیانیه ای مشترک؛ قویاً مذاکره کنندگان دولت را از طرح مباحث حول برنامه موشکی کشور طی مذاکرات آتی نهی نمودند.

صورت مسئله چندان هم که تصور می شود، پیچیده نیست، در صورتیکه فرض شود؛ روند دیپلماتیک فعلی به مسائل هسته ای ایران محدود خواهد ماند و وارد فاز ثانویه مورد نظر آمریکا نمی شود و طی آن قرار است، ایران به مجوز بین المللی حفظ غنی سازی هسته ای در خاک خودش دست باید و همزمان تحریم ها هم کاهش یابند؛ در واقع این غربی ها هستند که ضرر کرده اند. ولی مسئله چیز دیگری است، آمریکا سعی دارد از طریق تنفس دادن به فاز اولیه پروژه دیپلماتیک اش، ائتلاف سیاستمداران خواهان تجدید رابطه با آمریکا را گسترده تر کرده و حامیان نظام که خواهان افزایش نفوذ و قدرت «جمهوری اسلامی» هستند را برای مصالحه نهایی و تغییر رفتار؛ تحت فشار بگذارد.


 

«ری تکیه» در مقاله ای برای «نیویورک تایمز»، این موضوع را توضیح داد که این تعدیل مواضع و گسترش ائتلاف حامیان رابطه با آمریکا، چطور می تواند در آینده به نفع ایجاد یک مصالحه جهانی با ایران بینجامد. وی می نویسد: «ما برای ایجاد توازن در اهداف هسته ای ایران نه به یک استراتژی بلکه به دو استراتژی نیاز داریم. "گامی مقدماتی" برای تأمین زمان لازم برای استراتژی که "ائتلاف تصمیم گیری تهران" را گسترش داده و برخی "صداهای میانه رو" را به آن اضافه کند».

وی کمی بعد در گزارشی برای «شورای روابط خارجی» (CFR) می نویسد: «بخشی مؤثر و "در حال گسترش" در بدنه سیاسی ایران، بدنبال مذاکره و حل و فصل مسئله هسته ای است. این خواسته از دایره اصلاح طلبان و لیبرال ها فراتر رفته و به کرات، از زبان اصولگرایان طرفدار حکومت هم شنیده می شود. توافقی محدود، می تواند شرایطی برای تفاهم بنیادی تر ایجاد کند» (2/10/1391).

از دریچه دید استراتژیست های آمریکا، تا همه چیز حل نشده، هیچ چیز حل نخواهد شد، بنابر این حل پرونده هسته ای بعنوان گروگانی برای منتفی شدن حمایت ایران از گروه های مقاومت اسلامی و تغییر سازوکارهای قضائی و سیاست داخلی ایران؛ باقی خواهد ماند.

اینکه برخی در وزارت خارجه گمان می برند که می توان با سکوت رسانه ای در برابر اقدامات هنجارشکن غرب مانند دیدار «کاترین اشتون» با متهمین امنیتی ایران و همزمان صریح صحبت کردن در میز مذاکره؛ طرف مقابل را تأدیب کرد، روش کارآمدی نیست.

شیوه دخالت دادن بحث های فرعی مانند ادعاهای حقوق بشری و ضد تروریستی به مقوله هسته ای، یک رفتار حدسی نیست که قابل اصلاح باشد؛ این شیوه در اصل، ماهیت اصلی گفتگوها از نظر طرف آمریکایی است و قطعاً اگر نه در این برهه، حتماً در برهه های بعدی؛ بیشتر و عمیق تر دنبال خواهد شد.

موضوع همانطور که رهبری انقلاب اسلامی تأکید کردند، نه مسئله هسته ای که پیشرفت های شتابان انقلاب اسلامی در عرصه های گوناگون است. ما این راه تلخ را بارها آزموده ایم، سال ها پیش این «علی اکبر ولایتی»، وزیر خارجه «هاشمی رفسنجانی» بود که سعی کرد با استراتژی "گفتگوهای انتقادی" به محاصره سیاسی- اقتصادی آمریکا پایان دهد؛ در نهایت وزاری خارجه اروپایی به بهانه انفجار «میکونوس» تهران را ترک کردند و رئیس جمهور آمریکا با تصویب «قانون داماتو»، شرکت های آمریکایی که دولت ایران پای شان را به حوزه نفتی ایران باز کرده بود را فراخواند.

بعدها این «محمد خاتمی» بود که با ایده "گفتگوی تمدن ها"، برای ماه ها بعنوان ستاره درخشان صلح جهانی معرفی شد اما در نهایت، بعد از چندین دور مذاکره تیم ایران با دیپلمات های آمریکا و همکاری اثربخش ایران برای تأمین امنیت افغانستان؛ «رئیس جمهور بوش»، ایران را "محور شرارت" نامید.

قبل از آنکه زیاده خواهی های آمریکا که ناشی از ماهیت حکومتی این استکبار جهانی است، تجربه تلخ تری را برای یک دولت ایرانی دیگر رقم بزند؛ بهتر است با توازن صحیح در مدیریت و توزیع امکانات، جلوی ضرر فردا را از امروز گرفت. به نظر می رسد که راه چاره در شعار سیاسی سال نهفته باشد، ارجح دانستن عملیاتی اتکاء به نیروی داخلی بجای حل مشکلات از طریق خارجی؛ کلید، "اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی" است.

 

توضیحات و منابع:

 

 - برای نمونه: دکتر «روحانی» طی نطق خویش در بین سران مجمع عمومی سازمان ملل، گفته بود: «من سخنان امروز پرزیدنت «اوباما» را با دقت دنبال کردم، در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروه های فشار جنگ طلب؛ می توان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید» («متن سخنان دکتر روحانی در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد»- «پایگاه اطلاع رسانی دولت ج.ا.ا»- 3/7/1392). همزمان «محمدجواد ظریف» - وزیر خارجه- در حساب کاربری «فیسبوک» خویش نوشته بود که مردم نباید انتظار داشته باشند، مشکلات انباشته چندین ساله طی چندین دیدار کوتاه مدت حل و فصل شود («تصمیم تیم سیاست خارجی دولت روحانی برای تبدیل مذاکره با آمریکا به یک "روند مستمر"»- «پایگاه برآورد راهبردی ایران هسته ای»- 2/7/1392). به بیان بهتر، دستگاه سیاست خارجی دولت جدید، بدنبال ایجاد یک روند طولانی مدت یا حداقل میان مدت برای حل و فصل مشکلات در میز مذاکره با آمریکا بود. همچنین، چند روز بعد از بازگشت تیم همراه رئیس جمهوری از «مقر سازمان ملل» در نیویورک، این «حسام الدین آشنا» - مشاور فرهنگی رئیس جمهوری- و یکی از اعضای هیئت همراه در نیویورک بود که در خلال «برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما» گفت: «الآن توپ در زمین طرف آمریکایی است، چون طرف ایرانی میگوید، ما مسئله هسته ای ایران را میگذاریم روی میز؛ (برای آنکه) ببینیم شما با این چطور برخورد میکنید؛ تا راجع به بقیه مسائل صحبت کنیم» («برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 سیمای ج.ا.ا» با حضور «حسام الدین آشنا» (مشاور فرهنگی رئیس جمهوری)- 9/7/1392)

 - برای نمونه: «توجه داشته باشید، این مذاکره اى که امروز دارد انجام می گیرد با شش کشور - که آمریکا هم جزء این شش کشور است- فقط در مورد مسائل هسته اى است و لاغیر. بنده هم اولِ امسال در مشهد مقدس در سخنرانى گفتم [که‌] مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد، منتها گفتم من اعتماد ندارم؛ خوشبین نیستم به مذاکره، لکن می خواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذن الله ضررى نمی کنیم»- «بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان»- «پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله‌العظمی سیدعلی خامنه ای (مدّ ‌ظله العالی)»- 12/8/1392

 - استراتژی گلوله نقره ای- گلوله طلایی: راهبردی بود که برخی از استراتژیست های آمریکایی و اسرائیلی برای مهار نهایی توسعه سیاست های انقلابی ایران، آن را تئوریزه کردند. "گلوله نقره ای" شامل اقداماتی می شد که از نظر غرب امکان آشفته سازی محیط داخلی ایران و تهدید لایه تصمیم گیری در تهران را داشت. فرض این بود که لایه قدرت در ایران، بعد از مواجهه با این آشفتگی ها، برای جلوگیری از درگیری کشور با سیاست های "گلوله طلایی" که به مراتب دهشتناک تر خواهد بود؛ به یک مصالحه جهانی- منطقه ای تن خواهند سپرد. معمولاً منظور از "گلوله نقره ای"، تحریم صادرات بنزین به ایران و منظور از "گلوله طلایی"؛ تحریم بانکداری و فروش نفت ایران بود

 - دور بی سابقه و جدید سیاست های غرب و بخصوص آمریکا برای مهار «جمهوری اسلامی» به بهانه پروژه "ائتلاف سرخ" در سه عرصه: هسته ای، حقوق بشری و ضد تروریسم به اجراء در آمدند و عملاً از مورخه 11 دیماه 1390 ه.ش؛ بواسطه امضای «رئیس جمهور باراک اوباما» بر لایحه کنگره آمریکا مبنی بر تحریم بخش مالی و «بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» آغاز گردیدند. پروژه "ائتلاف سرخ"، نامی بود که به پروژه دروغین تلاش ایران برای ترور سفیر عربستان در آمریکا اطلاق می شد و از مهرماه 1390 ه.ش با یک سناریوسازی سیاسی- رسانه ای هماهنگ گردید- برای مطالعه بیشتر، رجوع شود به: «"ائتلاف سرخ"، سناریوی مهار ایران در بلوک اسلامی/ حمله به سپاه قدس؛ توطئه ای در خاک آمریکا که میوه اش در خاورمیانه چیده خواهد شد»- «هفته نامه 9 دی»- شماره 26- 30/7/1390

 - دکتر کیهان برزگر: وی محقق سابق در دانشگاه دولتی هاروارد ایالات متحده است که بعنوان رئیس گروه سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی ایران مشغول است و در حال حاضر نیز، مدیر مؤسسه مطالعات استرتژیک خاورمیانه (IMESS) در تهران بشمار می ورد. این مرکز تحقیقاتی در سال 2001 میلادی، بعنوان بخش علمی و تحقیقاتی از مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه (تأسیس شده در 1994 میلادی: 1367 ه.ش) تأسیس گردیده است. اعضای هیئت امنای مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، طبق معرفی وب سایت این مؤسسه عبارتند از: سیدحسین موسوی، محمود سریع القلم، محمود هاشمی بهرمانی (برادر اکبر هاشمی رفسنجانی)، سیدمحمد میرمحمدی و صادق آئینه وند

 - «US, Iran Need to Address Nuclear Question Directly»- By Kayhan Barzegar- «Al-Monitor»- 25Apr, 2013- ترجمه از: «خبرگزاری فارس»- «المانیتور: اختلافات راهبردی ایران و آمریکا با پرداختن به مسئله هسته ای حل می شود»- 9/2/1392

 - برای نمونه: «بنیامین نتانیاهو» - نخست وزیر رژیم صهیونیستی- در سخنرانی ویدئویی اش برای انجمن سالانه «مرکز سابان» در «انستیتو بروکینگز» که از سرزمین های اشغالی ایراد شد، گفت: «مذاکرات برای پیمان نهایی با ایران، نه تنها باید سیاست های اتمی این کشور را تغییر دهد بلکه باید با قاطعیت؛ خواهان آن شد که سیاست کشتار همگانی از سوی ایران تغییر کند»- «نتانیاهو: 1+5ایران را به تغییر سیاست انکار هولوکاست وادار کند»- «رادیو فردا»- 17/9/1392/ «وندی شرمن» - معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا و سرپرست مذاکره کنندگان آمریکا در 5+1- در «کمیته بانکی سنا» در پاسخ به سئوال "سناتور کراکر" گفت: «ما بطور شفاف به ایرانی ها گفته ایم که مذاکرات تنها درباره برنامه هسته ای و تحریم های مرتبط با فعالیت های هسته ای این کشور بوده و اینکه؛ تحریم های مربوط به حقوق بشر و فعالیت های تروریستی آنها هنوز روی میز است»- «شرمن: تحریم های حقوق بشر و حمایت از تروریسم باقی خواهند ماند»- «باشگاه خبرنگاران جوان» به نقل از «سی اسپن»- 24/9/1392/ «حسین موسویان» از مذاکره کنندگان سابق تیم هسته ای در دوره مدیریت دکتر «حسن روحانی» در «دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی» که توسط دادگاه متهم شد، مورخ 26 آذرماه 1392 ه.ش در نشستی به همراه تعدادی از دیپلمات های سابق آمریکا در «بنیاد انجمن آسیا» در نیویورک؛ اظهار داشت: توافقنامه هسته ای ژنو، زمینه را برای گسترش همکاری ها بین ایران و آمریکا درباره مسائل منطقه ای از جمله بحران سوریه و حتی نزدیک شدن دو کشور فراهم کرده است»- «آخرین اخبار و تحولات میدانی و سیاسی بحران سوریه»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 30/9/1392/ «وندی شرمن» در «کمیته روابط خارجی سنا» با اشاره به اینکه آمریکا تا کنون، نتوانسته برنامه توسعه موشک های بالستیک ایران را متوقف کند؛ مدعی شد که مسئله توقف برنامه موشک های بالستیک ایران، می‌تواند در توافق جامع مورد توجه قرار گیرد- «کنترل برنامه موشکی ایران به خواسته های آمریکا اضافه شد»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 18/11/1392/ «وزارت خارجه آمریکا» در بیانیه ای ضمن دخالت مجدد در امور داخلی ایران، ادعا کرد که حبس خانگی «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی» و «زهرا رهنورد» (سران فتنه) خلاف قانون است. «ماری هارف» - دستیار سخنگوی وزارت خارجه آمریکا- در این بیانیه گفت: «ایالات متحده همچنان از دولت ایران می خواهد تا به تعهدات خود پایبند بوده و بار دیگر خواست خود را برای آزادی همه زندانیان عقیده تکرار می کند»- «وزارت خارجه آمریکا، خواستار رفع حصر "موسوی و کروبی" شد»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 28/11/1392/ «کاترین اشتون» - مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا- که برای تبادل نظر درباره مذاکرات هسته ای به تهران آمده بود، بعد از بازگشت از ایران و دیدار با دو تن از متهمین امنیتی ایران طی مصاحبه ای گفت: «تعجب‌آور نیست که تمرکز ویژه ای را روی حقوق بشر داشتم، من در «روز بین المللی زن» با فعالان زن دیدار کرده و با آنها در مورد شرایطی که زنان در آن قرار دارند؛ گفتگو کردم. با زنانی که در زمینه های مختلف فعال هستند، از خبرنگاران گرفته تا ... افرادی که در طیف جامعه مدنی و اهمیت آن فعالیت می کنند»- «اشتون: در سفرم به ایران، تمرکز ویژه ای روی موضوع حقوق بشر داشتم»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 19/12/1392/ «بان کی مون» با استقبال از آزادی 80 تن از زندانیان امنیتی ایران در سپتامبر گذشته که یکی از آنها «نسرین ستوده» بوده؛ مدعی شد که همچنان شمار زیادی زندانی سیاسی در ایران وجود دارند. وی از دولت جدید ایران خواست که آزادی فوری «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» را بررسی کند. «بان» همچنین مدعی شد که سران فتنه از سال 2011 م. بدون ارتکاب جرمی در حصر به سر می برند- «گزارش مداخله جویانه بان کی مون؛ برگ دیگری از پروژه تشدید فشار به ایران»- «سعید یوسف»- «خبرگزاری تسنیم» به نقل از «خبرگزاری رویترز»- 21/12/1392/ «جن ساکی» - سخنگوی وزارت خارجه آمریکا- مدعی شد که دولت «اوباما» با وجود مذاکرات هسته ای، همچنان درباره نقض حقوق بشر و حمایت ایران از گروه های به گفته او تروریستی(!) نگران است- «دولت اوباما همچنان نگران "نقض حقوق بشر" و حمایت ایران از گروه های تروریستی است»- «باشگاه خبرنگاران جوان» به نقل از «BBC News»- 20/12/1392

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در بیانیه ای که تا بحال به امضای 222 نفر رسیده تصریح کردند: «هر گونه توافق با 5+1 نباید بر خلاف معاهده NPT، هیچگونه محدودیت و ممنوعیتی برای فعالیت های مربوط به تحقیق، بویژه توسعه راکتور آب سنگین و غنی سازی به عمل آورد که از نظر نمایندگان ملت؛ پذیرفته نخواهد بود ... علاوه بر این، مذاکره کنندگان باید از طرح مباحثی در خصوص موضوعات دفاعی همچون توان موشکی در مذاکرات هسته ای جلوگیری نموده و حق ورود و یا گفتگو در این زمینه ها را نخواهند داشت»- «خبرگزاری مهر»- 25/12/1392

Ray Takeyh: متولد تهران که دارای مدرک دکترا از دانشگاه هاروارد و تحلیل گر ایرانی- آمریکایی تبار مسائل خاورمیانه است. وی همسر ایرانی تبار سوزان مالونی است و سابقه کار در وزارت خارجه آمریکا، استادیار دانشگاه جورج تاون، عضو گروه مطالعات امنیت جهانی در دانشگاه ییل، عضو در مؤسسه واشینگتن (برای سیاست های شرق نزدیک)، استاد دانشکده ملی جنگ در دانشگاه دفاع ملی وابسته به وزارت دفاع آمریکا، مدیر مرکز مطالعات شرق نزدیک و جنوب آسیا در دانشگاه دفاع ملی، دستیار دنیس راس (در دوره ای که راس مشاور ویژه در امور خلیج فارس و جنوب غربی آسیا وزارت خارجه هیلاری کلینتون بود)، عضو ارشد شورای روابط خارجی را دارد. وی در حال حاضر، مدیر فعلی پروژه میز سری ایران در شورای روابط خارجی است.
منبع:مشرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.