بایدها و نبایدهای رسانهای در تحقق اقتصاد مقاومتی
خبرگزاری تسنیم: همانطور که در بند ۲۱ سیاستهای اقتصادمقاومتی تاکید شد، وظیفه و کارکرد مهم رسانه تبدیل اقتصاد مقاومتی به گفتمان فراگیر و رایج ملی است. حال باید به این سئوال پاسخ داد که تحقق اقتصاد مقاومتی چه الزامات رسانه ای دارد؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از عیار، با ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری، موج گستردهای در جهت تحقق یافتن این سیاستها در کشور به وجود آمده و در رسانهها نیز تکاپوی زیادی برای تبیین اقتصاد مقاومتی به راه افتاده است. به نظر لازم است در این مقطع که انرژی زیادی در رسانهها برای فعالیت در راستای اقتصاد مقاومتی تجمیع شده است، با نگاهی آسیبشناسانه به فعالیتهای گذشته رسانهها در موارد مشابه، از دچار شدن به آسیبهای گذشته جلوگیری کرده و روشهای مناسب برای فعالیت در مسیر تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی پیش گرفته شود.
در اهمیت نقش رسانهها در تحولات اجتماعی سخنان، مطالب و مقالههای بسیاری نوشته شده است. یکی از نمونههای آن نقش و عملکرد رسانهای به نام CNN در جنگ آمریکا علیه عراق است که در اوایل دهه 90 میلادی رخ داد. همه میدانند که کارویژه رسانهها موجسازی در جامعه است. به عبارت دیگر رسانهها با انتخاب سوژههایی اذهان مخاطبان را با آن سوژه درگیر کرده و توجهات را به مساله مدنظر خود جلب میکنند. این کارویژه لزوما نه بد است و نه خوب. بحثهایی هم صورت گرفته که رسانهها کارویژه آگاهسازی، اطلاعرسانی و … دارند و در نتیجه به عنوان رکنی از ارکان دموکراسی نیز شناخته میشوند.
اقتصاد مقاومتی و رسانه
در اینجا به دنبال تشریح کارکرد رسانهها در عرصه اجتماع نیستیم، تنها به ذکر همین نکته بسنده میکنیم که این کارکرد آنقدر با اهمیت بوده است که برای اولین بار در سیاستهای کلی نظام، بند مشخصی به رسانهها پرداخته و رسالتی را برای آنان در نظر گرفته است. در بند 21 سیاستهای ابلاغی این رسالت اینگونه بیان شده است: تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمانسازی آن به ویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی.
همانطور که در این بند تاکید شده است، وظیفه و کارکرد مهم رسانه گفتمانسازی و تبدیل کردن اقتصاد مقاومتی به گفتمان فراگیر و رایج ملی است. حال باید به این سئوالات پاسخ داد که چه الزاماتی را باید رسانههای فعال و دارای دغدغه برای تحقق اقتصاد مقاومتی مدنظر داشته باشند تا بتوانند نقشی مثبت و موثر در اینباره ایفا کنند؟ چه نواقصی در این زمینه تجربه شده است که رسانهها باید از مبتلا شدن به آنها مراقبت کنند؟ و چند سئوال دیگر که در طی چند یادداشت به آنها خواهیم پرداخت.
1- کسب آگاهی مناسب از چیستی و چرایی و چگونگی اقتصاد مقاومتی
طبیعی است که اولین گام برای فعالیت درباره هر موضوعی، کسب دانش و آگاهی درباره آن است. این یک اصل مسلم عقلی است. البته آنچه که در واقعیت رسانهها دیده میشود این است که برخی از رسانهها و فعالین آن الزامی به رعایت این اصل عقلانی نمیبینند. در نتیجه اقداماتی برای اقتصاد مقاومتی انجام میدهند که در عمل در جهت عکس آن حرکت میکند. برای مثال سال گذشته که از سوی رهبر انقلاب به عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام گذاری شده بود، رسانهها فعالیت زیادی با این عنوان انجام دادند. اما در بسیاری از این فعالیتها گروهی به عنوان تولید کننده ضریب میگرفتند که نماینده تولیدکنندگان نبودند. در نتیجه مسایلی که آنها طرح میکردند، دغدغه اصلی تولیدکنندگان نبود. طبیعی بود در این فضا مساله بهبود فضای کسب و کار از مساله کمبود نقدینگی برای تولید بیشتر ضریب بگیرد. پیگیری گزاره اول به ایجاد تسهیلات برای فعالان اقتصادی که بیشتر بازرگان بودند انجامید و دومین گزاره که لازمهاش کنترل شدن بازارهای غیرمولد و نظارت بیشتر بر عملکرد بانکها بود، مورد توجه قرار نگرفت.
غرض این است که بگوییم در حوزه اقتصاد و مسایل آن شناخت کافی در رسانههای مختلف اعم از دیداری و شنیداری و مکتوب مشاهده نمیشود. پس گام اول این خواهد بود که مدیران رسانهها برای کسب شناخت درست از اقتصاد مقاومتی و مسایل عینی آن، برنامهریزی کنند. شاید کار سختی باشد و با کارهای روزمره و انبوه رسانههای خبری همخوان نباشد، اما باید توجه داشت که تا این مهم توجه نشود، کار مناسب و اثرگذاری در راستای اقتصاد مقاومتی محقق نخواهد شد.
انتهای پیام/