سیزدهمین روز بهار فرصتی برای توجه به حفظ طبیعت + تصاویر
خبرگزاری تسنیم: سیزده بدر، جشن واقعی بهار است، طراوت و سرسبزی به طبیعت بازگشته و طبیعت نیز مردم را به سوی خود میخواند تا زیبایی واقعی خود را که نشانه ای از قدرت الهی است به همگان عرضه نماید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، حکایت غریب و دلگیر تخریب طبیعت در روز سیزده بدر را سالهاست که به نظاره می نشینیم.
خسته و کلافه از کار یا دمق از کش آمدنها و خمیازه کشیدنهای روزهای بیپایان تعطیلات نوروز میزنی به دل طبیعت با بار و بنهای شبیه به کولهبار سفر قندهار.
از صبح زود میرانی و طبیعت تازه متولد شده را بو میکشی.
شر شر آب از دل کوه، کش و قوسهای پرندهها در هوا، میل مورچهها برای جمع کردن دانه، همه را میبینی و بهار را به عمق جانت میفرستی.
آفتاب هم دیگر بالا آمده است درست در ستیغ کوه، جاده هنوز خلوت است، مثل اینکه اینبار سیل جمعیت را پشتسر گذاشتهای و از خیلیها جلو افتادهای.
حالا باید یک جای دنج پیدا کرد؛ جایی برای خودت و خانوادهات، درست در دل دشت یا کنار رودخانه یا در بلندای یک کوه.
جای نشستن که پیدا شود و از نزدیک بودن شیر آب و دستشویی هم که مطمئن شوی دیگر وقت خوردن صبحانه با چای ذغالی است.
چوب خشک پیدا کردن که شیرینی امروز است، حتی اگر لازم باشد خودت با چند نفر دیگر که زورشان بیشتر است به شاخههای بلند درختان آویزان شوی.
صدای شکستن شاخهها که بلند شود خیالت از آتش صبحانه و ناهار هم راحت میشود.
در چشم برهمزدنی صبحانه تمام میشود.
حالا باید ظرفها را شست، بدون پودر و مایع شوینده هم که نمیشود. پس آب کفآلود ظرفها را میریزی توی نهر آب.
آن طرفتر همه دارند آجیل میخورند و پوستش را پرت میکنند، یکی هم به زور پوست تخمه را روی دوش مورچهای میگذارد و فکر میکند دارد زحمتش را کم میکند.
زنها حالا دست به کار برای تهیه ناهار شدهاند، خیلی زود سالاد آماده میشود و پوست خیار و گوجه و پیاز کنار آتش ریخته میشود، دوغ و نوشابه هم که دیگر خنک شده است و چند دهان وامانده از گرسنگی میخواهد که کارشان را تمام کنند.
شکمها که انباشته شد دوباره ظرفها جمع و باقیماندههای غذا در گوشهای تلنبار میشود و آب کفآلود ظرفها به حلقوم رودخانه میرود.
بعد از کمی خواب همه هوس خوردن هندوانه میکنند و در چشم برهمزدنی از آن چند هندوانه بزرگ فقط کمی پوست میماند که پیشنهاد میشود برای رضای خدا سهم کلاغهای آن اطراف شود و زیر یکی از آن درختهای کهنسال رها شود.
حالا دیگر بازی بچهها و تاب خوردنشان بر گردن شاخهای ستبر هم تمام شده، پس وقت رفتن است تا همه با نیرویی تازه از فردا سیصد و چند روز باقیمانده سال را زندگی کنند، مخصوصا که برخلاف موقع آمدن حالا دیگر کولهبارها هم سبک شده است و بطریهای سنگین و جاگیر دوغ و نوشابه، کیسههای آجیل و سبدهای میوه هم نقشی بر طبیعت شدهاند و راحتتر میشود به خانه برگشت.
تقریبا بیشتر مردم ایران چنین شروع و پایانی را برای سیزدهمین روز از فروردین رقم میزنند تا روز طبیعت تنها در حد یک شعار خلاصه شود و تخریبگر بودن مردم و بیاعتناییشان به محیط زیست دستکم به خودشان ثابت شود.
رها کردن زباله در طبیعت، چه رودخانه، چه کوه چه جنگل یا حتی در پارکها سالهاست به عادتی مشمئزکننده تبدیل شده؛ عادتی که تقریبا هیچ کسی را نگران نمیکند و عمق نابودگری آن کسی را نمیترساند.
آتش روشن کردن در طبیعت و خود را موظف به خاموش کردن آن ندانستن، شکستن شاخههای جوانه زده درختان، پهن کردن بساط اقامت روی سبزههای تازه روییده یا کندن گلهای وحشی و گاهی کمیاب دشتها و کوهها! حالا جزئی از سنت سیزدهبدر شده است تا دستکم برای دوستداران طبیعت ثابت شود ملتی که از دیرباز با پیروی از اجداد باستانی انسان روز 13 فروردین را روز انس با طبیعت میدانستند اکنون به دشمنان آن تبدیل شدهاند.
متاسفانه هنوز فرزندانمان و حتی خیلی از بزرگسالان نمیدانند که کوهها در تامین آب و سرسبزی زندگی چه اندازه دخیل میباشند و نقش حیاتی دارند.
هجوم به این منابع با هدف ساخت و ساز باعث محروم کردن نسلهای آینده از آب زلال چشمهها و رودها، درههای سرسبز و جلوههای زیبایزندگی در دامنههای کوهستانی است.
سیزده بدر ، جشن واقعی بهار است.
طراوت و سرسبزی به طبیعت بازگشته و طبیعت نیز مردم را به سوی خود میخواند تا زیبایی واقعی خود را که نشانه ای از قدرت الهی است به همگان عرضه نماید.
این در حالی است که در تقویم رسمی کشور سیزده بدر روز طبیعت نامگذاری شده است، اما اگر روز چهاردهم فروردین سری به پارکها و یا فضای سبز اطراف شهرها بزنید متوجه میشوید که سیزدهم فروردین هر روزی میتواند باشد جز طبیعت.
مردمی که از صبح از خانه بیرون آمدهاند آنقدر زباله و آشغال از خودشان در طبیعت به جا گذاشتهاند و همه جا را کثیف کردهاند که باور کردنی نیست.
ایرانیان باستان به طبیعت احترام زیادی میگذاشتند اما افسوس که دیگر خبری از آن همه احترام و ارزش زیاد نسبت به طبیعت زیبای خبری نیست.
دیگر خبری ازاحترام به درختان، رودخانهها، دریاها، کوهها و دشتها و حیوانات زبان بسته نیست.
ایرانیان باستان، مردمانی بودند که آنقدر طبیعت را دوست میداشتند که حاضر نبودند کوچکترین لطمهای به آن وارد کنند.
مردمانی که هیچگاه آبهای چه روان و چه راکد را آلوده نمیکردند، شاخههای نهالهای نورسیده را برای تفریح و آتش زدن، بیرحمانه نمیشکستند.
حیوانات این سرزمین را به بهانههای مختلف از جمله سیر کردن شکمهایشان، آزار و اذیت نمیکردندو نمیکشتند، تفریحهای مسخره نمیکردند؛ اعمالی که سالهای اخیر شاهد بروز آنها هستیم.
هنوز که هنوز است دوست نداریم و نمی خواهیم که به خودمان زحمت بدهیم تا در این روز بیشتر از آن که برای آلوده کردن طبیعت نیرو هدر می دهیم کمی از آن همه نیرو را برای پاکسازی و یا حتی آلوده نکردن آن صرف کنیم.
در این سالها رسم شده که عده ای به طور نمادین به مناسبت آغاز بهار و برای آن که شهر و طبیعتی بکر و زیبا را برای مسافران نوروزی آماده کنند به دامن تفرجگاه ها می روند و زباله ها را جمع آوری می کنند.
اما باور کنید که انبوه زباله های رها شده در دامن طبیعت از بطری نوشابه گرفته تا ظروف یکبار مصرف اجازه نمی دهد تا طبیعت خودنمایی کند.
بیایید روز سیزده بدر را سرآغازی قرار دهیم برای روزهای پاک طبیعت.
برای روزهایی که اجازه تنفس را به سرسبزی و طراوت طبیعت می دهیم.
انتهای پیام/ ب