روایتهایی از جنس «جان»
خبرگزاری تسنیم:مادری با ۱۸ سال سابقه امدادگری،امروز شیفت شب خود را به پسر امدادگرش تحویل میدهد، و یا جوانی که خانوادهاش را راهی سفر میکند و خود برای آسایش سفر همنوعانش در نوروز،داوطلبانه در جادهها خدمت میکند، وجه اشتراک تمام آنها، نجات «جان» است.
به گزارش خبرنگار سلامت خبرگزاری تسنیم، یکی از مهمترین معنای ایام نوروز، جدا از تعاریف رسمی و سنتی که دارد، کوله پشتی برداشتن و رفتن به سفر است، به همین دلیل بیشترین سفرهای ایرانیان، در این ایام صورت میپذیرد؛ بطوریکه سفرهای ایرانیان در خارج از کشور در فصل نخست بهار، زبانزد جهانیان است و در داخل کشور نیز هر ایرانی که در ابتدا، اواسط و یا انتهای تعطیلات به هم میرسند، میگویند: تعطیلات خوش گذشت؟ کجا رفتی...
حال با وجود این توصیفات برای سفر، عده ای نیز هستند که بیشترین فعالیتهای آنان در ایام تعطیلات نوروز صورت میپذیرد، که میتوان به پرسنل فوریتهای پزشکی (اورژانس)، آتش نشانان، امدادگران، مامؤران پلیس (راهنمایی و رانندگی) و غیره ... اشاره کرد، اما یک عده از این گروههای که عنوان شد، هستند که فعالیتهای آنان کمی متفاوت تر است، یعنی از نظر انسانی و حتی مادی به گونه ای فعالیت میکنند که کمتر کسی باور خواهد کرد که این گروه یعنی امدادگران هلال احمر که باید شاخه جوانان این جمعیت نیز به آن اضافه کرد، بدون هیچ چشمداشتی و دریافت ریالی، بهترین زمان تفریح و استراحت یکساله خود را معطوف به خدمت به مسافران هموطن خود میکنند. آری، دهها هزار امدادگر و جوانان هلال احمر به صورت داوطلبانه و بدون دریافت حقوق و ماموریتی در ایام نوروز، برای آسایش و ارتقاء ایمنی همنوعان خود تلاش میکنند.
عمده حوادث جاده ای در مبادی ورودی و خروجی پایتخت
براین اساس، برای تهیه گزارشی از فعالیتهای امدادگران و جوانان هلال احمر در ایام نوروز به پایگاههای مهم استان تهران و همچنین جاده چالوس اقدام میکنیم، به همراه عکاس و فیلمبردار با خودروی امدادی که برایمان تهیه دیده اند، به سمت پایگاه امدادی چیتگر پیش میرویم، پایگاهی که عنوان میشود به دلیل قرار گرفتن در مبادی ورودی و خروجی پایتخت از مهمترین پایگاههای امدادی محسوب میشود.
افزایش تصادفات در 30کیلومتری مبادی ورودی و خروجی شهرها
در بدو ورود به پایگاه امدادی چیتگر، شاهد خودروهای امدادی، آتش نشان و پلیس هستیم که کنار یکدیگر در مجاورت جاده برای خدمت به مسافران نوروزی آماده باش هستند، به نزدیکی آنان میرویم و خدا قوتی میگوییم، آنها نیز با تبسم پاسخت را میدهند و کمی از فعالیتهایشان توضیح میدهند، امدادگری که کنار خودروی امدادی ایستاده است، از حضورش از روزهای نخست نوروز در این پایگاه میگوید، به توصیههای اشاره میکند از جمله اینکه عنوان میکند: مسافران در طول سفرهایشان و به دلیل نزدیک شدن به مقصد (30کیلومتری) مبادی ورودی و خروجی شهرها بیشتر تصادف میکنند که علت آن هم این است، که چون تصور میکنند که دقایقی دیگر به مقصد میرسند بدون توجه به خستگی که در بدنشان هست به رانندگی اقدام میکنند که متاسفانه به دلیل خواب آلودگی و خستگی دچار تصادف میشوند.
خودروهای چند منظوره آبی و خاکی برای نجات جان مسافران
همینطور که امدادگر، به توضیحاتش ادامه میدهد، مسؤلان پایگاه امدادی نیز به استقبال میآیند و با توضیحات بیشتر به سمت داخل پایگاه راهنمایی میشویم، پایگاهی که امدادگران به حضور 24 ساعته و با دارا بودن پزشک، نجاتگر و تجهیزات متعدد امدادی از جمله آمبولانس و خودرو «آرگو» (خودرو چند منظوره آبی و خاکی) به نجات مسافران نوروزی در تصادفات جادهای اقدام میکنند.
در داخل راهرو پایگاه امدادی چیتگر به رسم نوروز، سفره هفت سین امدادی برپا شده بود، در انتهای راهرو، دو بانوی نجاتگر نیز حضور داشتند که کارهای امدادی و خدمات اولیه درمانی از جمله پانسمان، آتل بندی و موارد مختلف کمکهای اولیه را با حضور پزشک مقیم انجام میدادند، پایگاه امدادی دارای اتاقهای متعد کشیک، دریافت گزارش و حوادث، محل استراحت امدادگران؛ همانند تختهای دوران سربازی، اتاق معاینات پزشک و غیره ... بود.
نجات همنوع، کار هر روز یک امدادگر
مدیر پایگاه ضمن خوشامدگویی، توضیحات مفصلی درباره اقدامات امدادی این پایگاه ارائه میکند، که در این زمان با اعلام گزارشی از مرکز ندای ایران 112، حادثه جاده ای را اعلام میکنند که متعاقب آن امدادگران به همراه پزشک با یک خودرو به محل حادثه جادهای اعزام میشوند. کاری هر روز، آن را برای نجات جان همنوعان خود انجام میدهند.
بعد از پایگاه امدادی چیتگر مسیر جاده را به سمت جاده چالوس پیش میرویم، جاده ای که در طول مسیر آن دستهای زیادی به احترام اینکه در داخل خودروی امدادی نشسته ای به رسم ادب، دستی تکان میدهند، پس از طی مسافتی با ترافیک شدیدی مواجه میشوی، اما خودرو امدادی این امکان را داشت که از مسیر خاکی و یا از سمت دیگر جاده اقدام به رانندگی کند که این مسئله فقط مختص به خودروهای امدادی و اورژانس بود، جاده مملو از خودرو است، در کنار جاده نیز دستفروشان بسیاری اقدام به فروش اجناس خود میکنند از فروش توپ و سایه بان گرفته تا فروش باقالی و نواختن موسیقی بندری توسط نوجوانان تا پُر کردن پیک نیک.
صدای امواج «نجات»
داخل خودرو امداد نیز، صحبت از اقدامات امدادی است که در یک لحظه؛ صدای آشنایی از رادیو خودرو به گوش میرسد، .... از سمت رادیو: «در طرح امداد و نجات نوروزی از 25 اسفند تاکنون بیش از 2500 مسافر نجات یافتند» صدای مسؤلان سازمان امداد و نجات را میشنوی که از طریق دیگر رسانههای مانند رسانههای شنیداری اقدام به تشریح شرایط امدادرسانی و ارائه توصیههای سفر میکنند، فرصت مناسبی بود تا آخرین آمارها را از رادیو دریافت کنیم، که در همین لحظه در میان جاده خودروی در وسط خیابان متوقف شده بود و پلیسی نیز، سعی در کمک داشت، خودروی امدادیمان به کنار جاده میآیید و راننده خودرو بر حسب وظیفه انسان دوستانه و نه ماموریتی اقدام به کمک میکند.
قفل صندوق عقب خودرو، منجر به توقف کامل اتومبیل
خودرو دارای دو سرنشین بود، یک زوج خانم و آقای جوان؛ خانم احتیاج به استفاده از داروهای خودش که در صندوق عقب خودرو قرار داشت، پیدا کرده بود، بنابراین همسر جوانش پشت ترافیک، سوئیچ را درآورده بود و دارو را از صندوق عقب خارج کرده بود، ولی کلید در داخل قفل گیر کرده بود و این به معنای آن بود که در چنین مواقعه ای، فرمان برخی خودروها قفل میشود و جا به جایی خودرو فقط در یک مسیر صاف امکان دارد، درحالیکه جاده هراز پر از پیچ و خم است، در نهایت به دلیل عجله ای که برای در آوردن قفل سوئیچ خودرو شده بود، کلید در داخل سوئیچ شکسته شده بود و دوستان امدادگر نیز کمک کردند و خودرو را از مسیر اصلی جاده به کناری کشیدند، در زمان سوار شدن در خودروی امدادی که به سمت مقصد اصلی مان یعنی پایگاه امدادگران زن (توانا) پیش میرفتیم، راننده خودرو امدادی تجربه جالبی را عنوان کرد، مبنی بر اینکه هر زمان که کلیدی در داخل سوئیچ میشکند، میتوان با کمی چسب قطره ای و سفت شدن کلید شکسته، آن کلید شکسته داخل سوئیچ را درآورد.
پایگاه امدادی از جنس زن، مادر، خواهر
در مسیر جاده چالوس، ایستگاه سازمان جوانان هلال احمر نیز به چشم میخورد که جوانان آن با ارائه بروشور، کارت دعای سفر و تست رایگان آزمایش قند خون و فشار خون به راهنمایی مسافران نوروزی میپرداختند. بعد از طی کردن مسافتی که به صورت سربالایی بود، چند کانکس که با پرچم هلال احمر مزین شده بود که در مجاورت جاده و بالای رودخانه مستقر شده بود، خودرو امدادی ما در کنار پایگاه سیار بانوان امدادگر (توانا) پارک میکند، پایگاهی امدادی که معروف است که مخصوص بانوان است و تمام کارهای امدادی و کمکهای اولیه توسط بانوان امدلادگر و نجاتگر زن صورت میپذیرد که نمود این مسئله نیز پس از چند دقیقه با روشن خودرو آمبولانس که یک زن امدادگر، راننده، آن بود تجلی پیدا کرد.
تغییر نگرش مدیران کشور، بیشترین موفقیت برای حضور زنان در عرصه امدادی
حضور پر رنگ زنان امدادگر در پایگاه جلوه خاصی به این پایگاه امدادی داده بود، خودروهای گذری نیز به سرعت از کنار جاده عبور میکردند و صحنه حضور این امدادگران زن برای مسافران دیدنی بود، کما اینکه در یکی و دو سال گذشته نیز این پایگاه با حضور امدادگران زن به مسافران نوروزی ارائه خدمت کرده بودند، اما به قول خانم بهشتیان مسؤل این پایگاه امدادی توانا (امدادگران زن) دیدگاه مردم در طول چند سال گذشته به حضور امدادگران زن ارتقا یافته است، البته خانم بهشتیان بیشترین موفقیت در این زمینه را اعتماد و تغییر نگرش مدیران کشور به حضور زنان در عرصه امدادی است.
رضایت حادثه دیدگان از خدمات امدادی زنان امدادگر
همانطور که بدون مقدمه از خانم بهشتیان به عنوان مسؤل پایگاه امدادی زنان امدادگر نام بردیم، وی به طور واقع نیز در زمان حضور ما به سرعت و با یاری امدادگران دیگر خود که آنان را دخترانش عنوان میکرد، به امورات امدادی میپرداخت، او از حادثه نیم ساعت پیش میگفت که با حضور امدادگران زن به حادثه دیدگان امدادرسانی صورت پذیرفته بود و حادثه دیده نیز به مرکز درمان انتقال یافت، خانم بهشتیان که عنوان میکند با 18 سال فعالیت امدادی،کارشناس مدیریت عملیاتهای نجات و مدرس تربیت امدادگران است، از خاطرات خوب امدادی که بیشتر مربوط به رفتار مناسب و رضایت حادثه دیدگان از خدمات امدادی زنان امدادگر است، مطالب زیادی دارد.
زایمان در زمان اضطراری
او عنوان میکند: وقتی که زنان امدادگر بر سر بالین حادثه دیدهگان میرسند، همراهان و خود مصدوم بهتر به امدادگر زن اعتماد میکنند و در زمان خدمت رسانی نیز آرامش بیشتری دارند، بنابراین امدادگران زن میتوانند در بسیاری از عرصههای امدادی و درمانی حضور داشته باشند، کما اینکه فعالیت امدادگران زن از سالها قبل نیز بود، ولی در 2 تا 3 سال اخیر با شکل گرفتن تیمهای توانا، حضور امدادگران زن بیشتر نمود پیدا کرده است و حتی اگر آموزشها و تجهیزات مناسب در اختیار آنان قرار گیرد این امدادگران میتوانند با تیمهای اورژانس نیز همکاری کنند و حتی مدرسین امدادگر زن هلال احمر میتوانند اقدامات زایمان در زمان اضطراری هم انجام دهند.
امدادگری خانوادگی، مادر شیفت روز، پسر شیفت شب
خانم بهشتیان، که دارای خانوادهای امدادی است، مطلب جالبی عنوان میکند و میگوید: پسرم نیز امدادگر است، زمانی که بنده شیفتم در این پایگاه تمام میشود، پسرم به عنوان امدادگر شیفت شب امدادگر این پایگاه میشود، حال این در شرایطی است که خانم بهشتیان نیز مانند دیگر امدادگران تمام فعالیتهایشان عام المنفعه و داوطلبانه است و به قول خودش فقط برای تدریس امدادگران و تربیت آنان حق التدریس دریافت میکند.
بانوی آمبولانس سوار
در طول گفتوگو با این بانوی امدادگر که بر روی یک میز ساده به عنوان سفره هفت سین امدادی که در کنار جاده صورت میدادیم، جنب و جوش دیگر امدادگران خانم نیز به وضوع نمایان بود، زیرا قصد داشتن یک مصدوم را به مرکز درمانی منتقل کنند که بعد از پُر کردن فرم مربوطه و قرار دادن مصدوم بر روی برانکارد و گذاشتن آن در داخل آمبولانس، عبور خودروها در جاده توسط مابقی امدادگران برای چند ثانیه متوقف شد تا بانوی که راننده آمبولانس بود با سرعتی قابل توجه، آمبولانس را آژیرکشان را به سمت جاده جنوبی سوق دهد تا مصدوم را به نزدیکترین بیمارستان انتقال دهد.
از خدمات آزمایش رایگان قند خون تا بازی دارت و اهدای بروشورهای سفری ایمن
در پرس و جویهایمان متوجه شدیم که یک پایگاه سازمان جوانان هلال احمر نیز در مسیر جنوبی جاده به مسافران خدمات راهنمایان نوروزی، را در قالب طرح سلامت و ایمنی نوروزی ارائه میکند، وقتی به این پایگاه رسیدیم جوانانی مشاهده میشدند که برخلاف لباس امدادگران که قرمز و سفید است، با پوشش لباس آبی و سفید به مسافران نوروزی خدمات ارائه میکردند، مقابل پایگاه آنان میزی مملو از نقشه، راهنمایی نوروزی، کارت سفر دعا، بروشور و موارد دیگری بود که به فراخور درخواست افراد به مسافران اهدا میکردند و این خدمات جدا از خدمات طرح سلامت و ایمنی نوروزی بود که شامل آزمایش رایگان قند خون و فشارخون بود. البته یک فضای نیز برای سرگرمی و پرتاب دارت نیز فراهم شده بود که برخی افراد عبوری از آن بهره مند میشدند.
خاطراتی از جنس «جان»
مسؤل پایگاه، جوانی بود که خود را علائی معرفی میکرد که حدود 5 سال بود عضو سازمان جوانان بود و امسال نیز مانند سه سال گذشته برای ارائه خدمات راهنمایی نوروزی مسافران در این پایگاه حضور یافته بود، او نیز خاطراتی از این ایام داشت، با آن حس انساندوستانه ای که دارد عنوان کرد: در یکی از ایام نوروزی که در پایگاه سازمان جوانان بودیم، با دیگر اعضای جوانان شب هنگام و ساعت 2 بامداد متوجه حادثه ای شدیم، البته ما عضو سازمان جوانان هستیم و این امدادگران هستند که در عملیاتهای رها سازی (تصادفات) حضور پیدا میکنند، ولی خودم به شخصه دوره امدادگری را گذارنده ام، بنابراین وقتی متوجه آن تصادف شدید شدیم، سریع خودمان را محل حادثه رساندیم و دیدیم سرنشینان خودرو در داخل اتومبیل گیر افتاده اند و وضعیتشان اصلاً مناسب نیست، سریع اقدامات لازم امدادی را انجام دادیم، تا اینکه آمبولانس رسید، بعدها به ما اطلاع دادند که جان سرنشینان آن خودرو تصادفی؛ به دلیل اقدامات امدادی که انجام داده بودیم، نجات پیدا کرده بود.
شرط نخست سفر، مهربانی/میانجیگری نزاعهای فامیلی به عنوان فعالیتی بشردوستانه
علائی در قالب توصیه به مسافران نوروزی هم عنوان میکند: مهمترین توصیه ای که من به عنوان یک عضو سازمان جوانان هلال احمر با نگاه بشردوستانه میتوانم داشته باشم این هست که مردم در سفر اول با هم مهربان باشند، شاید باورتان نشود، در همین ایام نوروز مجبور شدیم برای میانجیگری بین دو فامیل که با همدیگر سفر میکردند، اقدام کنیم، ماجرا هم این بود که این دو فامیل با دو خودرو مجزا در حال سفر بودند و وقتی به داخل یکی از تونلهای جاده رسیده بودند، یکی از فامیلها با بوقهای شدیدی که زده بود باعث دلخوری فامیل دیگر شده بود و بعد از خارج شدن از تونل گریبان همدیگر را گرفته بودند، و ما هم برای جدا کردن و برگشت حال و هوای سفرشان اقدام کردیم.
کار کردن در هلال احمر که پولی نیست
پرسیدن از مسائل مالی از این جوانان کار پسندیده ای نیست، ولی برای اینکه به عنوان یک سند در گزارش به ثبت برسد از وی درباره پولی که هلال احمر به وی و دوستانش میدهد، میپرسی که با چهره ای خاصی میگویید: کار در هلال احمر که پولی نیست، داوطلبی هست، اگر زمانی پولی میدهند فقط یک ایاب و ذهاب بسیار ناچیز است.
وقتی سؤالات از این جوان به اینجا رسید جوان دیگری هم که وظیفه تست قند خون و فشار خون مسافران را بر عهده داشت و دقایقی بود فارغ از فعالیتهایش در کنارمان نشسته بود، نیز عنوان کرد: خانواده خودم الان مسافرت هستند، ولی چون کار در جوانان هلال احمر را دوست دارم، اینجا را انتخاب کردم، ما در این ایام به صورت شیفتی به مدت 72 ساعت در همین کانکسها زندگی میکنیم، تا بتوانیم به مسافران خدمت کنیم. الحمدالله امسال شرایط پایگاههای جوانان نسبت به سال گذشته بهتر شده است، یعنی امنیت آن بیشتر شده، چون پایگاههای نیروی انتظامی هم در کنار پایگاه ما قرار گرفته است.
استقبال مردم از کارتهای دعای سفر و درخواست برای کیفهای امدادی
همانطور که صحبت میکند لحظاتی هم برای راهنمایی مسافران از جایش بلند میشود و برمیگردد و ادامه میدهد: امسال مردم از کارت سفرهای دعای سازمان جوانان، که به آنها اهدا کردیم، خیلی استقبال کردند، البته تا دو سال قبل به مسافرها کیفهای کمکهای اولیه هدیه میدادیم، خیلی استقبال شده بود، هنوز هم مردم از آن کیفهای امدادی از ما سؤال میکنند.
زیاد نمیتوانستیم با آنها گفتوگو کنیم، مراجعه مسافران در حال افزایش بود، یکی مسیر راه را میپرسید، دیگری دارو میخواست، مسافر دیگری نقشه درخواست میکرد، کس دیگری هم میخواست که قند خونش اندازه گیری شود، که رفیعی همان جوانی که خانواده اش مسافرت بود ولی خودش به سفر نرفته بود سریع کیف وسایل اندازگیری قند خون را مهیا کرد و در همان زمان حضور ما، قند خون دو نفر را گرفت که یکی 48 و دیگری 102 بود که وی نیز به یکی از آنان توصیههای لازم را ارائه کرد.
(نه پیام رسید، نه راننده)
وقت بازگشت بود و از این جوانان خواستیم مقابل دوربین برای مسافران پیام و تبریکی بگویند که آنها نیز با شور جوانی و بلند فریاد زدند: عید همه مبارک، سفر ایمنی داشته باشید، از آنها دور شده بودیم که تابلوی پلیسی در مقابل چشمانمان جلوه کرد، که در آن تصویر دلخراشی از یک راننده تصادفی که با تلفن همراهش صحبت کرده بود، نمایان بود که در مضمون پیامش شده بود: (نه پیام رسید، نه راننده).
گزارش: علیرمضانپور
انتهای پیام/