الزامات قوی شدن و قوی ماندن
خبرگزاری تسنیم: امام خامنهای (مدظلهالعالی) در اولین خطابه سال ۱۳۹۳ در جوار مضجع شریف ولینعمتمان امام رضا (علیهالسلام) فرمودند که ملت ایران باید قوی بشوند. زیرا قوت و قدرت است که روحیه جهادی و مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان را تقویت میکند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، امام خامنهای (مدظلهالعالی) در اولین خطابه سال 1393 در جوار مضجع شریف ولینعمتمان امام رضا (علیهالسلام) فرمودند که ملت ایران باید قوی بشوند. زیرا قوت و قدرت است که روحیه جهادی و مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان را تقویت میکند و البته این امر مهم که لازمه پیشرفت و عدالت است، الزاماتی دارد که به اختصار به مواردی از آن در این مقاله اشارت میرود.بهطور معمول رهبر معظم انقلاب اسلامى در ابتداى هر سال در حرم مطهر رضوى به تبیین شعار آن سال و تحلیل برخى از مهمترین مسائل کشور در سال گذشته و سال جدید مىپردازند، همین امر باعث شده است که سخنان ایشان در حرم مطهر حضرت رضا علیه آلاف التحیه و الثناء از اهمیت خاص و توجه داخلى و بینالمللى ویژه برخوردار باشد. در سال جارى نیز محور اصلى سخنان ایشان تبیین شعار سال و مسأله اقتصاد مقاومتى بود.
قبل از هر چیز تبیین فلسفه قوت و اقتدار از منظر مکتب نورانی اسلام و انقلاب امری است ضروری تا با قوت و اقتدار از منظر استکبار و صاحبان خوی سلطهگری تمیز داده بشود. قوت در ادبیات دینی و انقلابی ما ترجمانی است از عزت و منطق و اعتمادبهنفس و امید به جاودانه ماندن، که البته در ویژگیهایی همچون صلابت و شجاعت و غیرت و استقامت متجلی میگردد و در یک جمله تفسیری از جهاد و مقاومت اسلامی است.
تاریخ سیاسی زندگی بشر نشان میدهد که قدرت و قوت مهمترین مؤلفه مورد نظر دو جبهه حق و باطل بوده است، چه آنکه مستکبران عالم جز با در اختیار گرفتن کانونهای قدرت که در ادبیات آنان خلاصه میشود در زر و زور و یا تطمیع و تهدید و تحریم، نتوانستهاند چند صباحی بر گُرده ملتها، ظالمانه و جبارانه حکم برانند و در مقابل نیز هرگاه ملتها از مؤلفههای واقعی قدرت همچون اتحاد، عقیده و ایمان، غیرت و شجاعت و منطق جهاد و مقاومت برخوردار بودهاند، ظالمانهترین قدرتهای زورگوی عالم را به زانو در آوردهاند که نمونههای نهچندان دور آن را در جنگهای 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین در مقابل رژیم تا دندان مسلح و نامشروع صهیونیستی شاهد بودهایم.
در بیان رهبر حکیم و فرزانه انقلاب آنچه بیشتر مورد عنایت است قوی شدن ملت بزرگ ایران است که به خواست و اراده خدای متعال، عهدهدار رسالت و مسئولیت سنگین و تاریخی الگو شدن برای تودههای مردم مظلوم در اقصی نقاط عالم بویژه ملتهای مسلمان میباشد و این حقیقت وقتی به کمال خود خواهد رسید که از الزامات آن نیز برخوردار باشد. برخی از این الزامات را میتوان در دو بخش خلاصه کرد:
الف) الزامات و مؤلفههای زیربنایی و بنیادین که از آن به راهبردهای اساسی نیز تعبیر میشود، ذیلاً به برخی از آنها اشاره میگردد:
1. اصالت بخشیدن به آموزههای دینی و مکتبی؛ زیرا خواسته توده مردم شریف ایران داشتن حکومت و سیاست و اقتصاد و فرهنگی مبتنی بر اسلام و قرآن بوده و هست و لذا با انگیزه الهی حاضر شدند هزینههای سنگینی که یک نمونه آن اهدای بیش از 260 هزار شهید است، پرداخت نمایند. اکنون پس از 35 سال از عمر بابرکت انقلاب اسلامی انتظار همین مردم است که تار و پود نظامات و ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی متأثر از مکتب نورانی اسلام و قرآن و سیره اولیای خدا باشد.
2. محوریت اصل مترقی و منحصربهفرد نظام و جامعه اسلامی یعنی ولایت مطلقه فقیه، اصلی که ضامن عزت و اقتدار و جاودانه ماندن آرمانهای ملت شریف ایران میباشد و البته نعمتی است بزرگ که مردم قدرشناس ایران همواره از فیض وجود آن بهرهها برده و میبرند.
3. تقویت و تثبیت مدیریتهای راهبردی با تفکر ولایی و بسیجی و به عبارتی جهادی و مقاومتی چه آنکه طبق حدیث شریف «الناس علی دین ملوکهم» مسئولیت و نقش خطیر مدیران خرد و کلان در جامعه و نظام بر همگان واضح و مبرهن است منتهی آنچه در این خصوص خلأ احساس میشود تغییر و تحول در نوع نگاه به منصبها و مسئولیتهاست. زیرا نوع نگاه، انگیزهها و ارادهها را و به تبع آن عملکردهایی را میسازد که در نهایت به حساب اسلام و انقلاب گذارده میشود. از این روی از جمله لوازم قوی شدن نظام و ملت برخورداری از شبکه مدیرانی است که از دو عنصر تعهد و تخصص برخوردار باشند چه آنکه تعهد، انگیزههای پاک و خالصانه را رقم میزند و تخصص نیز دانشبنیان بودن نظام اسلامی را در چشمانداز و راهبرد الگوی پیشرفت تأکید مینماید.
ب) الزامات رفتاری و عملیاتی و کاربردی که بدون فوت وقت و در یک فرایند ملموس و محسوس باید تدارک دیده بشود. به نمونههایی از این نوع الزامات نیز اشاره مینماییم:
1. اصالت دادن به مردم با استحکام بخشیدن به تئوری ناب مردمسالاری دینی که ترجمانی از جمهوری اسلامی است زیرا مردم یکی از مهمترین منابع قدرت در جامعه و نظام محسوب میشوند و لذا نهادینهسازی حضور و مشارکت تودههای مردم در امر سرنوشت خویش با هدایت خواص وظیفهشناس و بصیر امری است الزامی که البته تجربه 35 ساله عمر بابرکت انقلاب اسلامی خود گواه این امر میباشد.
2. تقویت عیون و شبکههای نظارتی و کنترلی، چه به لحاظ تبحر و تسلط فنی و کاربردی و چه به لحاظ پاکدستی و ترجیح مصالح ملی و انقلابی و پرهیز از هر گونه ملاحظات کور، زیرا در هر جامعهای ممکن است افراد و یا جریانهایی باشند که بر خلاف مصالح کل جامعه و مردم عمل نمایند، از این روی اقتدار جامعه و نظام حکم میکند که ساز و کاری مؤثر و قاطع و پاک برای ارشاد و اصلاح و در نهایت برخورد با آنان تدارک دیده بشود.
3. اصلاح و بازمهندسی نظامات و ساختارهای تربیت و جذب و بهکارگیری نیروی انسانی متعهد و متخصص که در بیان امام خامنهای (مدظلهالعالی) به عنوان مهمترین سرمایه داخلی در پیشبرد اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی از آن یاد گردید. البته در کنار اصلاح فرایند شناسایی و جذب و تربیت و بهکارگیری مناسب سرمایه ارزشمند انسانی، تشکیل بانک اطلاعات در سطوح مختلف از قابلیتهای این سرمایه عظیم، یک ضرورت غیرقابلانکار است. چه آنکه خلأ چنین مرکزی خسارتهایی را تاکنون به نظام و مردم تحمیل نموده که از آن جمله است:
3.1. رها بودن نیروی انسانی قابل و تحصیلکرده و کارآمد (متعهد و متخصص) به دلیل عدم ثبات در نظامات شناسایی و جذب در بخشهای مختلف.
3.2. با تغییر دولتها، طیف عظیمی از نیروهای باتجربه قربانی تعصبات حزبی و یا جریانهای خاص گردیده و بدینسان جامعه از خدمات مفید آنان محروم میگردند.
3.3. اشغال مناصب و مسئولیتهای مهم در سطوح مختلف توسط عناصری بیتجربه و ناکارآمد و بیگانه با ماهیت مأموریتهای شغل اشغال شده و...
بنابراین قوی شدن ملت و کشور و نظام اسلامی و انقلابی ایران، آرمان و راهبردی است قابلدسترس به شرط توجه دقیق و خالصانه به مؤلفهها و الزامات راهبردی و کاربردی آن.
انتهای پیام/