گفتمان و پادگفتمان هسته‌ای در سال ۹۳


خبرگزاری تسنیم: شاید مهمترین اتفاقی که در سال گذشته به وقوع پیوست و بیشتر حوزه‌های سیاسی، فضای اجتماعی و حتی برخی جریان‌های فرهنگی را نیز درگیر کرد، توافقنامه ژنو یا همان برنامه اقدام جامع مشترک بود.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، در رابطه با "گفتمان و پادگفتمان مذاکرات هسته ای" و نحوه مواجهه دولت با مسئله توافقنامه با دکتر پرویز امینی به گفتگو نشستیم. در زیر متن این گفتگو را می خوانید:

* آقای امینی در سال گذشته مهم ترین مسئله ای که توسط دولت یازدهم به فضای اجتماعی آورده شد، مذاکرات هسته ای و توافقنامه ژنو بود. شکستن ساختمان تحریمها از نتیجه روند مذاکرات و توافقات رویکردی بود که دکتر روحانی و کابینه حتی از زمان تبلیغات روی آن تاکید داشت. به نظر شما دولت یازدهم چه گفتمانی را در مذاکرات هسته ای دنبال می‌کند؟

امینی: اگر موافق باشید اجمالا یک توضیح مختصر درباره گفتمان بدهم؟

* بله بفرمایید.

امینی: به طور خلاصه، گفتمان یک « نظام معنایی» است که واسطه ما با جهان خارج است، یعنی ما به حوادث، رخدادها و پدیده‌ها از دریچه آن نظام معنایی نگاه می‌کنیم و تصویر ما از پدیده‌های واحد، تصویر خاصی  است به دلیل آن که از دریچه نظام معنایی خاصی به آن نگاه می کنیم. بنابراین اگر با یک گفتمان دیگر یا یک نظام معنایی دیگر به آن پدیده واحد نگاه کنیم، با درک و تلقی متفاوتی از همان پدیده واحد روبرو میشویم.

یک توضیح دیگر این است که هر گفتمان مجموعه ای از «نشانه» هاست و هر نشانه متشکل از «دال» و «مدلول» است. دال در حکم علامت و مدلول در حکم معنا یا مصداق آن است و نشانه از رابطه بین این دو که «دلالت» نامیده میشود، بوجود می آید. مثلا دال «چراغ قرمز» بر مدلول« عبور ممنوع» دلالت میکند و یک نشانه را میسازد. بنابراین هر گفتمان را میتوان  مجموعه ای از دال ها و مدلول ها دانست.

 ساخت گفتمان ها مستلزمِ «فراخوانی» برخی «دال ها» و «طرد» برخی دال های دیگر است. یا به تعبیری، ساخت هر گفتمان، متکی به دو نوع کنش گفتمانی است. یکی «برجسته سازی» برخی «دال ها» و دیگری به «حاشیه راندن» برخی «دال های» دیگر است.

* با توجه به توضیحاتی که فرمودید، دولت چه نظام معنایی را در بحث مذاکرات هسته ای دنبال می‌کند؟

بنابر توضیحات گفته شده، برای شناخت گفتمان دولت یازدهم در بحث مذاکرات هسته ای، باید ببینیم دولت روحانی چه دال هایی را فرا می خواند و چه دال هایی را طرد میکند تا از این طریق، نظم گفتمانی به خصوصی دولت یازدهم  در توافقات هسته ای علی الخصوص توافق ژنو روشن شود.

 اولین دالی که دولت در مذاکرات  هسته ای فرا می خواند، دال «توافق» است؛ یعنی دریچه معنایی که برای ارزیابی جامعه از  مذاکرات هسته ای می گشاید، بر این مسئله استوار است که آیا این مذاکرات به توافق منجر میشود یا نه؟ تا حصول به توافق، مثل توافق ژنو به ارزیابی مثبت جامعه از عملکرد دولت یازدهم در مذاکرات هسته ای منجر شود.

اما دولت در این ارتباط چه دالی را طرد می‌کند؟ دولت یازدهم دال «توافق خوب» را طرد می‌کند. در واقع دولت یازدهم با طرد این دال، «محتوی» توافقات را در مذاکرات هسته ای برای داوری کیفیت دیپلماسی دولت در نظر مردم «بلاموضوع» و به شکلی از بازی خارج میکند. بنابراین مطابق این فراخوانی و طرد دال ها در گفتمان دولت یازدهم، آنچه مهم است اصل توافق با طرف غربی است و نه محتوای توافق.

بنابراین دیپلماسی دولت یازدهم نیز بر دیپلماسی پیشین برتری دارد. چرا که دیپلماسی دولت پیشین به توافق منجر نشد و لو این که تیم پیشین دیپلماسی معتقد باشد که معامله نکردن بهتر از معامله بد کردن است.

نکته در اینجاست که اگر این فراخوانی و طرد دال ها جابجا شود، داوری ها نیز جابجا میشود. مثلا اگر دال توافق و عدم توافق طرد شود و توافق خوب و توافق بد فراخوانده شود، آنگاه محتوی توافق است که مهم است نه اصل توافق یا عدم توافق و در این صورت معلوم نیست توافق ژنو در برآورد عمومی مثبت و مشی تیم دیپلماسی پیشین منفی گردد.

البته تمرکز بر دال توافق، در مذاکرات هسته ای که در واقع نوعی مذاکراه با غرب نیز است، با مبنای نظری دولت یازدهم منطبق است که توسعه گرایی را به تعامل و توافق با جهان توسعه یافته غربی مشروط میداند.

*دال های دیگر چیست؟

امینی: دومین دالی که دولت در مذاکرات هسته ای به صحنه می‌آورد، دال «کاهش تحریم‌هاست». یعنی تمرکز جامعه را در فهم مذاکرات و توافق ژنو روی اینکه آیا در روند مذاکرات، تحریم‌ها کاهش پیدا کرده است یا نه؟ قرار می‌دهد. بنابراین دال «هزینه‌هایی» که در قبال کاهش تحریم‌ها داده میشود، را طرد میکند. مثلا روی 4 میلیارد دلار یا هر گونه رفع تحریمی ولو ناچیز مانور میشود و بزرگ نمایی و مهم جلوه داده میشود و در عوض تعلیق غنی سازی 20 درصد  با این گزاره که به آن نیاز نداشتیم یا صفر شدن همه اورانیوم 20 درصد و یا مهمتر از اینها که هرگونه غنی سازی با هر درصدی از نظر اندازه و مکان و ...مشروط به قبول طرف غربی است، به عنوان مدلولِ دالِ هزینه های توافق به حاشیه رانده میشود. . همچنین دالِ کاهش تحریم ها  بر  مدلولِ «هر میزان و هر کیفیتی» از کاهش تحریم ها استوار است.  یعنی اینکه کاهش تحریم ها در نتیجه توافق، تحریم های اصلی و مادر را شامل میشود یا نمیشود، در فضای گفتمانی آورده نمی شود. بنابراین روشن است که چناچه در طرد و فراخوان این دال ها جابجایی صورت گیرد یا در یک فضا گفتمانی، دال کاهش تحریم ها با دال هزینه ها توامان دیده شوند، داوری های اجتماعی متفاوت خواهد شد.  

سومین دالی که دولت در نظام گفتمانی خود فرا میخواند، دال «تفسیر محوری» است و «متن محوری»  دالی است که طرد میکنددر این نظم گفتمانی دولت از مخاطب میخواهد که  مذاکرات و توافق ژنو  را به‌شکل تفسیری بفهمد و از تکیه به خود متن پرهیز کند. بنابراین می‌گویند که در توافق نامه آمده است که حق غنی‌سازی در داخل کشورمان به رسمیت شناخته شده است اما هیچ جا در متن چنین چیزی نیست. بلکه این تفسیری است که آنها میکنند و از مخاطب میخواهند که تفسیر آنها را جدی بگیرد و نه خود متن را. باز در این فقره نیز روشن است که اگر دال متن محوری فراخوانده شود و تفسیر گرایی به حاشیه رانده شود، ارزیابی فضای اجتماعی از روند دیپلماسی دولت یازدهم و مذاکرات هسته ای متفاوت خواهد شد.

*طرح نقض روح توافقنامه؛ نه مفاد توافقنامه بعد از چند مرحله تحریم های جدید، از سوی تیم دیپلماسی در همین راستا ست؟

امینی: بله! بعد از اینکه غرب بلافاصله بعد از توافق ژنو مجدداً ما را تحریم می‌کند، آنها دوباره تفسیرگرایی می‌کنند و می‌گویند که روح توافقنامه نقض شد، نه خود توافقنامه. یعنی تفسیرگرایی را دال متنی میکنند و متن محوری را به حاشیه می برند. چیزی که روحش نقض شود، جسمش نقض نمی‌شود و باقی می‌ماند؟!(خنده) می‌خواهند تفسیری درست کنند که نشان بدهند نوع توافقنامه با غرب مثبت است. اما چون نمی‌توانند به متن وفادار بمانند تلاش میکنند دال تفسیر گرایی را در کانون گفتمانی خود وارد کنند.

*دال چهارم چیست؟

چهارمین دالی که در گفتمان دولت فراخوانده میشود، دال «واقع‌گرایی» است که مدلول به خصوصی دارد. مدلولِ واقع گرایی بر این مسئله دلالت دارد که مشکلات اقتصادی ریشه در تحریم ها دارد و تا تحریم ها نقض نشود، مسایل اقتصادی حل نمی شود بنابراین واقع گرایی حکم میکند که مسیری را در پیش بگیریم که تحریم ها نقض شود ولو این که برخی هزینه ها مثل نوعی تقلیل در استقلال خواهی و عزت طلبی و..را بپردازیم. فضایی که در اظهارات و عمل غربی ها مثل سفر اخیر اشتون  و برخی ملاقات های وی در ایران پررنگ است.

در اینجا دولت هم دال «آرمان گرایی» را به حاشیه میراند  و هم مدلول به خصوصی را بر دال واقع گرایی سوار میکند. دو مدلولِ اصلیِ دالِ آرمان گرایی که در گفتمان دولت یازدهم، وضعیت حاشیه ای پیدا میکنند، «استقلال» و «مبارزه با استکبار» است. چرا که با برجسته کردن دال آرمان گرایی و برجسته شدن این مدلول ها، وضعیت کنونی دیپلماسی دولت یازدهم به طور کلی و مذاکرات هسته ای به طور خاص زیر سئوال میرود.

مسئله دوم، مدلولی است که بر دال واقع گرایی سوار میشود که مسئله تحریم ها را به کانون مسایل در حل مشکلات اقتصادی بدل میکند. در حالیکه گفتمان رقیب دولت با تاکید بر دال واقع گرایی، «مشکلات داخلی» را گره اصلی مشکلات اقتصادی به عنوان مدلولِ دالِ واقع گرایی می داند. بنابراین از یک دال ترکیبی به نام «آرمان گرایی واقع بینانه» دفاع میکند.

*به طور جمع بندی شده، گفتمان و پادگفتمان دولت یازدهم در مذاکرات هسته ای چه میشود؟

گفتمان دولت حول دال های «توافق»، « اصل کاهش تحریم»، «تفسیرگرایی» و «واقع گرایی» و پادگفتمان دولت حول دال های «توافق خوب»، «محاسبه هزینه ها (نسبت به فواید کاهش تحریم ها)»، «متن محوری» و «آرمان گرایی واقع بینانه» شکل می گیرد.

منبع: خبرنامه دانشجویان ایران

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.