مجله‌ «توفیق»؛ طنزنگاشته‌ای که تحمل نشد


خبرگزاری تسنیم: «توفیق» با زبان طنز و کاریکاتور، به بیان کژی‌های جامعه در حال گذار در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پرداخت و نوک تیز انتقادات خود را متوجه سیاست‌مداران تکنوکراتی ساخت که وظیفه‌ی مدرن‌سازی ایران را به عهده داشتند.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، «توفیق» از مشهورترین نشریات طنز در تاریخ مطبوعات ایران است. تأثیرگذاری این نشریه از طریق تربیت نیروهای زبده و مؤثر در مطبوعات و حتی رادیو و تلویزیون به حدی است که گاهی از آن با نام «مکتب توفیق» یاد می‌شود؛ چراکه تقریباً اکثر قریب به اتفاق چهره‌های مطرح طنز مکتوب (شعر و نثر) در نیم‌قرن اخیر، سابقه‌ی همکاری یا فعالیت مستمر در این نشریه را داشته‌اند. «توفیق» در طول پنجاه سال (1351-1301) و در سه دوره‌ی انتشار توانست با زبان طنز، کاریکاتورهای زنده و نقد مهم‌ترین مسائل سیاسی‌اجتماعی در قالب هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامه، مخاطبان بسیاری را در میان طبقات مختلف اجتماعی فراهم آورد. گرچه تفاوت محتوایی و شکلی قابل ملاحظه‌ای در این سه دوره وجود دارد، اما رسالت اصلی و همیشگی «توفیق»، یعنی نقد قدرت و آگاهی‌بخشی به مردم، در آن قابل مشاهده است.

دوره‌ی اول انتشار «توفیق» از آبان 1301 و به صاحب امتیازی عباس توفیق آغاز گردید. در این دوران، «توفیق» هر دوشنبه و در چهار صفحه منتشر می‌شد. «توفیق» در شرایطی منتشر می‌شد که عرصه‌ی سیاسی ایران در تب‌وتاب بازی قدرت میان رضاخان، سید ضیاء و شاه جوان قاجار قرار داشت و البته کفه‌ی ترازو به‌تدریج به نفع عامل کودتای اسفند 1299 سنگین می‌شد.

حسن توفیق در سرمقاله‌ی شماره‌ی اول خود، هدف از انتشار نشریه را «پشتیبانی از عناصر صالح و پاک برای روشن نمودن فکر طبقه‌ی سوم و دفاع از حقوق آنان» بیان کرد. مطالب «توفیق» در آغاز انتشار، عبارت بود از اشعار فکاهی و اخلاقی، رویدادهای داخلی و خارجی تحت عنوان «یک مشت خبر»، مقالات گوناگون و اعلانات مختلف.

در این سال‌ها، اشعار فکاهی آن نوعی نقد ملایم سیاسی‌اجتماعی را به همراه داشت که بیشتر ناظر به لزوم رعایت حقوق مردم و احترام به دستاوردهای انقلاب مشروطه بود، اما از سال 1304 به‌تدریج مطالب و اشعار از مضامین فکاهی-انتقادی دور و به موضوعات ادبی نزدیک شد. این وضع از سال یازدهم (1310) و با شدت یافتن سیاست‌های استبدادی رضاشاه، وضوح بیشتری یافت و تا سال 1317 ادامه پیدا کرد.

از آغاز سال 1317، «توفیق» مجدداً طرح نکات اخلاقی و مسائل اجتماعی با زبان طنز را در دستور کار خود قرار داد. اما حکومت رضاشاه که تمام عرصه­های فرهنگی و آموزشی را در سیطره‌ی خود داشت، همین اندازه را هم تحمل نکرد و «توفیق» را که دومین روزنامه‌ی پُرتیراژ کشور شده بود به ورطه‌ی توقیف کشاند. با درگذشت حسین توفیق در 29 بهمن 1318، دوره‌ی اول انتشار «توفیق» به پایان رسید.

دوره­ی دوم انتشار «توفیق» (1332-1318) بلافاصله با مدیریت و صاحب‌امتیازی محمدعلی توفیق، فرزند مؤسس آن، شروع به کار کرد. خروج رضاشاه در سال1320 و فضای مناسبی که برای فعالیت‌های سیاسی و مطبوعاتی در این دوره‌ی فترت شکل گرفت باعث شد تا «توفیق» هم مانند ده‌ها نشریه‌ی آن دوران، به افشاگری درباره‌ی فساد سیاسی و اجتماعی عصر خویش و درج مطلب علیه نیروهای اشغالگر روس و انگلیس بپردازد.

چاپ کاریکاتوری برضد نیروهای اشغالگر در سالنامه‌ی بیستمین سال انتشار در آبان‌ماه 1320 سبب شد تا تحت فشار نیروهای اشغالگر و حامیان داخلی آنان، «توفیق» در دوره‌ی دوم انتشار خود، نخستین توقیف موقت را تجربه کند. اتفاقی که دوبار در سال 1324 و بار دیگر در بهمن‌ماه 1325 نیز رخ داد. مطالب این دوره شامل موضوعات جدی مانند اخبار جنگ جهانی و حوادث آذربایجان و موضوعات طنزآمیز با مضامین سیاسی درباره‌ی گرانی، احتکار، توقیف مطبوعات، مجلس، کابینه، قوای خارجی در ایران، احزاب و انتخابات بود.

با رشد اندیشه‌ی ملی‌گرایی در سال‌های 29-1327، «توفیق» رفتار سیاسی دولت به‌ویژه کابینه‌ی رزم‌آرا را مورد انتقاد قرار داد. با روی کار آمدن دکتر مصدق و شکل‌گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت، «توفیق» کاملاً در جبهه‌ی دولت مصدق قرار گرفت و با زبان شعر و کاریکاتور آتش این رویداد مهم را در میان مردم گرم و پویا نگاه داشت. اتخاذ چنین مواضعی سبب شد پس از کودتای 28 مرداد 1332، دفتر «توفیق» و منزل صاحب‌امتیاز آن مورد غارت و تخریب کودتاچیان قرار گرفته و محمدعلی توفیق به اتهام عجیب درج «مقالات مبتذل» محاکمه و در قلعه‌ی فلک‌الافلاک محبوس شود. وی پس از آزادی و با توجه به خستگی و آلام روحی و جسمی از فعالیت‌های مطبوعاتی کناره گرفت.

نوروز سال 1337 آغاز دوره‌‌ی جدید انتشار «توفیق» بود که در ابتدا و با توجه به حساسیت دولت نظامی وقت، با نام جدید «فکاهی»، به سردبیری حسن توفیق (خواهرزاده محمدعلی توفیق) منتشر شد. مدتی بعد وزارت کشور امتیاز این نشریه را به نام حسن توفیق کرد و بدین ترتیب این نشریه به نام سابق خود بازگشت. در این دوره، ظاهر نشریه تغییراتی را به خود دید؛ از جمله اینکه جلدش رنگی و صفحاتش به‌تدریج بیشتر شد. اسم آن «روزنامه‌ی توفیق» بود، اما به شکل مجله و هفته‌ای یک بار منتشر می‌شد. بعضی مواقع هشت‌صفحه‌ای و در شرایط عادی، در شانزده صفحه منتشر می‌شد.

شماره‌ی نخست با استقبال گسترده‌ی مردم مواجه شد؛ به‌طوری‌که سهمیه‌ی شهرستان‌ها در تهران توزیع گردید. کاریکاتور روی جلد این شماره به‌خوبی وضعیت آزادی بیان و وجود سانسور در سال‌های پس از کودتا و مشکلاتی را که «توفیق» با آن مواجه بود منعکس می‌کرد. عباس توفیق، مدیر اجرایی و از اعضای تحریریه‌ی نشریه، در این زمینه می‌گوید: در کاریکاتور روی جلد که در شب عید نوروز 1337 منتشر شد، «کاکا توفیق»، که آن موقع جوان بود، در لباس حاجی‌فیروز در حال رقص بشکن می‌زند می‌خواند: اینجا بشکنم یار گله داره/ اونجا بشکنم یار گله داره! و «ممولی» میمون او می‌گوید: این آدم بیچاره عجب حوصله داره! با این کاریکاتور ما خود و کار خود را مسخره کرده بودیم و اعلام کردیم که سانسور وجود دارد.[1]

از دلایل کامیابی «توفیق» در جذب و همراه ساختن مخاطب، خلق شخصیت‌های نمادینی بود که علاوه بر ویژگی طنزآورانه، قابلیت تطبیق با مصادیق و شرایط بیرونی را داشته و برای مردم قابل پذیرش بودند.

شخصیت‌های اصلی روزنامه، «کاکا توفیق»، «گشنیز خانم (همسر کاکا)»، «ممولی» (میمون کاکا) و «ملت» بودند. «کاکا توفیق شخصیتی سیه‌چرده و ملهم از سیاه‌بازی‌های روحوضی محسوب می‌شد که کارش خنداندن مردم و نشان دادن زشتی‌های جامعه با زبانی گزنده و طنزآمیز بود. حسن توفیق کاراکتری را خلق کرده بود که با طنز و بازی‌های خود، مهم‌ترین مسائل کشور را به سخره می‌گرفت. در کنار این شخصیت، شخصیتی به نام ملت وجود داشت که نماد ملت ایران بود و در قامت یک مرد با کلاه نمدی، چپق، جلیقه، شلوار گشاد مشکی و پیراهن و با چهره‌ای رنج‌کشیده به تصویر کشیده می‌شد. گشنیز خانم نماد زن ایرانی بود؛ با ابروانی پیوندخورده، روسری بلند و چهره‌ای گیرا و مهربان. در سال‌های انتشار، شخصیت‌های دیگری نیز خلق شدند، اما این سه نفر همیشه در توفیق حضور داشتند.»[2]

کاکا توفیق مردی تیزبین، صریح‌اللهجه و سرسخت و «ملت» مردی با لباس دهقانی، ساده و زودباور و تماشاگر رویدادها بود. کاکا توفیق و میمون او نقش وجدان بیدار و دلسوز جامعه را ایفا می‌کردند که البته اولی با نگاهی منطقی‌تر رویدادها را تحلیل می‌کرد، اما ممولی بیشتر با رویکردی سرخوشانه بر بی‌ارزش بودن دنیا و مافیها و دم را غنیمت شمردن تأکید داشت.

دوره‌ی سوم انتشار «توفیق»، که چهارده سال به طول انجامید، دقیقاً با سال‌های تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی پهلوی دوم و گسترش و تعمیق روابط ایران و ایالات متحده‌ی آمریکا هم‌زمان بود. از سوی دیگر، پیاده کردن برنامه‌های بلندپروازانه‌ی شاه در قالب اصول شش‌گانه‌ی انقلاب سفید و به‌ویژه اصلاحات ارضی، مناسبات اقتصادی و اجتماعی جامعه‌ی ایران را دگرگون ساخت.

تلاش برای صنعتی کردن اقتصاد ایران، معرفی سبک زندگی غربی و به‌خصوص شکل آمریکایی آن به‌عنوان الگوی مطلوب در تبلیغات رسمی و غیررسمی حکومت، گسترش شهرنشینی و هجوم روستاییان جویای کار به شهرها، گسترش آموزش همگانی، افزایش تحرک اجتماعی و ظهور و فربه شدن طبقه‌ی متوسط باعث ایجاد تعارضات و معضلات اجتماعی و اقتصادی شد که انعکاس آن در آثار ادبی و هنری تولیدشده در دهه‌ی 1340 قابل رؤیت و مطالعه است.

در این بین، «توفیق» با زبان طنز و کاریکاتور، به بیان کژی‌های جامعه‌ی در حال گذار در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پرداخت و نوک تیز انتقادات خود را متوجه سیاست‌مداران تکنوکراتی ساخت که وظیفه‌ی مدرن‌سازی ایران را به عهده داشتند. فرآیندی از بالا به پایین که به شکلی ناموزون، بدون توجه به ریشه‌های فرهنگی و مذهبی جامعه و با ابزار اجبار و گاه سرکوب خشونت‌آمیز اجرا می‌شد.

در این دوره، دولت‌های حسین علاء، منوچهر اقبال، شریف امامی، علی امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیر عباس هویدا بر سر کار آمدند و نیز دوره‌های نوزدهم تا بیست‌وسوم مجلس شورا تشکیل شد. «توفیق» نسبت به دوره‌های پیش، با طنز و نقد بیشتری از دولت و مجلس سخن گفت و برای رسیدن به این هدف، نخست با انتقاد از کردار و رفتار شخص نخست‌وزیر وقت (هویدا) و گروه نمایندگان دو مجلس شورا و سنا و مدیران کل وزارتخانه‌ها و سپس با تأکید بر سه موضوع نفت، فرهنگ و کمبود روغن نباتی، با استفاده از شخصیت‌های آفریده‌ی خود، به نقد‌های طنزآمیزی پرداخت.[3]

در میان مسئولین و سیاست‌مداران مورد نظر نشریه‌ی «توفیق»، امیرعباس هویدا جایگاه ویژه‌ای دارد. علاوه بر حالت چهره و تیپ ظاهری او، که قابلیت پرداخت داشت و مورد علاقه‌ی کاریکاتوریست‌ها بود، سخنانش درباره‌ی اداره‌ی کشور و میزان پیشرفت برنامه‌های اقتصادی و عمرانی، همواره در تمام شماره‌های «توفیق» مورد نظر قرار داشت. گردانندگان «توفیق» با رندی و زیرکی که جزئی جدانشدنی از هنر طنزآوران ایرانی است و در شرایط بسته‌ی سیاسی به یاری‌شان می‌آید، هویدا را نماینده و آینه‌ی منعکس‌کننده‌ی برنامه‌های شاه معرفی می‌کردند. البته آنچه مد نظر آنان بود نه براندازی و داشتن رویکردی انقلابی، بلکه لزوم اصلاح سیاست‌های شاه به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی و رفاهی بود.

رویکرد «توفیق» بیشتر بر این مدار می‌گشت که نادرستی برخی وعده‌های توخالی و آمارهای دور از حقیقت نخست‌وزیر و سایر مدیران را، که برای نزدیکی به شاه در پی نشان دادن چهره‌ای رو به پیشرفت از جامعه و اقتصاد ایران بودند، افشا کند و ناتوانی و بی‌سوادی بخش عمده‌ای از آن‌ها را نشان دهد. به‌عنوان نمونه، در شماره‌ی بهمن 1348، کاریکاتوری از هویدا ترسیم شده که لمیده بر مبل و در حالی که پیپ معروفش را بر لب دارد گفته است: من به فکر عمل کردن هستم. کاکا توفیق هم در برابر او می‌گوید: از من می‌شنوی فکرشم نکن!

در همان شماره، شعری با عنوان مناظره‌ی پیپ و عصای صدراعظم به چاپ رسیده است. در پنج سال آخر حیات «توفیق»، در تمام شماره‌ها، کاریکاتوری از هویدا وجود دارد و صحبت‌های او دستمایه‌ی نقد طنزآمیز نویسندگان قرار گرفته است.

با این حال، این انتقادات هیچ‌گاه کلیت نظام سیاسی یا شخص شاه را به‌صورت مستقیم شامل نمی‌شد: «انتقادهایی که در ابتدا می‌کردیم از یخ‌فروش و بقال و قصاب بود. ما با مشقت، ممارست و جنگ‌وگریز قدرت انتقاد را به دست آوردیم. از شهردارها شروع کردیم و کم‌کم رسیدیم به مقامات بالاتر.»[4]

در حوزه‌ی سیاست خارجی هم بیشتر انتقادات و کاریکاتورها متوجه اظهارنظرهای مقامات اسرائیلی و نزاع آنان با اعراب (بدون اشاره به روابط ایران و اسرائیل و مسائل حساسیت‌برانگیز) و مشکلات آمریکا در ویتنام بود. نیکسون (رئیس‌جمهور آمریکا)، گلدواتر و موشه دایان (نخست‌وزیران اسرائیل در آن مقطع) و سران کشورهای عرب، از مشتریان دائمی صفحات «توفیق» بودند. در این دوره، علاوه بر کاریکاتورهای سیاسی، کاریکاتورهایی با پیام‌های اجتماعی چاپ می‌شد که حکایت از فساد ادارات و دستگاه‌های دولتی و شرکت‌ها می‌کرد.

یکی از صفحات پُرمخاطب و دائمی «توفیق»، «روزنامه‌ی حزب خران» بود که در واکنش به تشکیل احزاب فرمایشی مانند «حزب مردم» و «ایران نوین» شکل گرفت. نخستین شماره‌ی «روزنامه‌ی حزب خران» در شهریور 1346 منتشر شد.[5] ارگان تک‌صفحه‌ای حزب خران، که در دل صفحات «توفیق» شکل گرفته بود، ستون‌های ثابتی نظیر خرمقاله (به جای سرمقاله)، فرهنگ لغات خرانه، پراکنده‌گویی خرکی، تصنیف خرکی و آگهی خری داشت. نویسندگان «توفیق» در این صفحه‌، ساختگی بودن و بیهودگی مجادلات سیاسی و فعالیت‌های حزبی در ایران دهه‌ی چهل را با زبانی شیرین و گزنده و از موضع حزب خران بیان می‌کردند.

هیئت تحریریه‌ی «توفیق» در اوج فعالیت، شامل چهره‌هایی همچون حسن، حسین و عباس توفیق، اسدالله شهریاری، ابوالقاسم حالت، صمد بهرنگی، کیومرث صابری فومنی، پرویز شاپور، مرتضی فرجیان و عمران صلاحی بود. حسن توفیق، غلامعلی لطیفی، بهمن رضایی، کامبیز درم‌بخش، ایرج زارع، احمد عربانی و ناصر پاک‌شیر هم چهره‌های پُرکار هیئت تصویریه یا کاریکاتوریست‌ها بودند.[6] مضمون سیاسی کاریکاتورهای روی جلد غالباً به قلم حسن توفیق و ناصر پاک‌شیر متوجه دولت (خصوصاً شخص نخست‌وزیر و وزرا و وکلا) یا سیاست‌های انگلیس و اسرائیل بود.

اقبال عمومی به «توفیق» در این دوره بسیار بیشتر از دوره‌های قبل بود؛ چنان‌که تیراژ آن به‌طور متوسط سی هزار و مخاطبانش را چند میلیون نفر برآورد کرده‌اند. این تفاوت معنادار بین تیراژ و مخاطب، دو دلیل عمده داشت. نخست اینکه هر نسخه‌ی «توفیق» بین اعضای خانواده، مدرسه یا در محیط کار دست‌به‌دست می‌شد. دلیل دوم برنامه‌ی عجیبی بود که صاحبان نشریه برای کمک به اقشار کم‌درآمد جامعه پیاده کرده بودند و آن پس گرفتن روزنامه و پرداخت قیمت آن به افراد بود![7] عبارت «بعد از فروش پس گرفته می‌شود.» چندین سال روی جلد و کنار آیه‌ی معروف و همیشگی مندرج بر آن، یعنی «من الله التوفیق و علیه التکلان» حک شده بود و باعث اقبال بیشتر اقشار گوناگون به تهیه و مطالعه‌ی این نشریه‌ی طنز شد.

اگرچه انتقادات «توفیق» به شیوه‌ی اداره‌ی کشور و به‌ویژه شخص هویدا با واکنش چندانی از سوی او روبه‌رو نمی‌شد، اما به‌تدریج و با افزایش حجم آن‌ها و تندوتیز شدن برخی نقدها، حکومت نسبت به محبوبیت روزافزون این نشریه حساس شد.

ابتدا هویدا امتیاز مجله‌ی «کاریکاتور» را به محسن دولّو داد و با حمایت مالی از آن، درصدد برآمد تا جلوی گسترش نفوذ «توفیق» را بگیرد. با اینکه تعدادی از طنزنویسان «توفیق» به تحریریه‌ی «کاریکاتور» کوچ کردند، اما میراث عباس توفیق همچنان با قوت به کار خود ادامه داد. تا اینکه در تیرماه سال 1350، شماره‌ی پانزدهم «توفیق» به علت اهانت به نخست‌وزیر توقیف موقت شد. هرچند مقامات مسئول سند و مدرکی دال بر دستور تعطیلی همیشگی آن ارائه نکردند، اما صاحبان «توفیق» برای اقناع و پیگیری جریان جمع‌آوری نسخه‌های نشریه از شهرهای کشور، نامه‌هایی به شهربانی­های شهرهای مختلف فرستادند.

پاسخ شهربانی‌ها به ضمیمه‌ی تعدادی صورت‌مجلس و نامه‌ی اداری نشان‌دهنده‌ی دستور توقیف «توفیق» از جانب دولت بود.[8] برخی نیز عصبانیت شاه را از کاریکاتوری که ایران را به صورت گورستانی از اشباح ترسیم کرده بود دلیل توقیف می‌دانند. در هر صورت، اهمیت و خبرسازی این اتفاق آن‌قدر بود که هویدا بدون اجازه و تأیید شاه به آن دست نمی‌زد.[9] به نظر می‌رسد که برنامه‌ی هویدا آن بود که با استمرار تعطیلی «توفیق» به مدت یک سال، انتشار آن را برای همیشه متوقف کند؛ چراکه در مهرماه 1351 با استناد به تبصره‌ی دو ماده‌ی پنج قانون مطبوعات، که تصریح می‌کرد اگر روزنامه‌ای تا یک سال منتشر نشود امتیازش لغو می‌شود، امتیاز «توفیق» لغو شد و چاپخانه‌ی آن نیز تعطیل گردید.[10]

بدین ترتیب نشریه‌ای که حدود نیم‌قرن به نقد قدرت در قالب طنز می‌پرداخت، در فضای بسته‌ی سیاسی اوایل دهه‌ی 1350، به دلیل ناهمخوانی با سیاست‌های حکومت پهلوی، برای همیشه از جامعه‌ی مطبوعات کنار رفت. البته برخی نویسندگان این مجله، سنگر مطبوعات طنز را همچنان حفظ کردند و چهره‌ای نظیر کیومرث صابری فومنی با انتشار مجله‌ی «گل‌آقا» در سال 1369 این چراغ را روشن نگاه داشت.

منبع: برهان

[1]. عباس توفیق، «توفیق» چگونه توفیق یافت، مهرنامه، سال چهارم، شماره‌ی 31، مهر 1392، ص 280.
[2]. گفت‌وگو با کامبیز درم‌بخش، کاریکاتوریست روزنامه‌ی «توفیق»، مهرنامه، همان، ص 286.
[3]. علی میرانصاری، توفیق توقیف رفت!، علی میرانصاری، مهرنامه، ص 278.
[4]. گفت‌وگو با عباس توفیق، ضمیمه‌ی تعطیلات روزنامه‌ی شرق، شماره‌ی 16، جمعه، 6 مرداد 1385، ص 15.
[5]. حزب خران، هفته‌نامه‌ی «توفیق»، سال یازدهم، 14 شهریور 1346.
[6]. علی میرانصاری، همان، ص 279.
[7]. عباس توفیق، «توفیق» چگونه توفیق یافت، مهرنامه، همان، ص 281.
[8]. فریده توفیق، روزنامه‌ی «توفیق» و کاکا توفیق، تهران: نشر آبی، 1383، ص 196.
[9]. عباس میلانی، معمای هویدا، تهران: اختران، 1380، ص 335.
[10]. فریده توفیق، همان، ص 255 تا 257.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.