اندیشکده کارنگی: روسیه نظام جهانی تحت سلطه آمریکا را به چالش میکشد
خبرگزاری تسنیم: کارشناس اندیشکده بنیاد کارنگی در مقالهای بیان میکند که روسیه علیرغم تحریمها و فشارهای غرب به مسیر خود ادامه داده و نظام جهانی تحت سلطه آمریکا را به چالش خواهد کشید.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده بنیاد کارنگی، کارشناس این اندیشکده در مقالهای معتقد است که روسیه علیرغم ارتباط چند ساله با مجامع غربی، هرگز با این نظام جهانی یکپارچه نشده و آن را آشکارا و نه تنها به طور لفظی، بلکه به طور عملی به چالش کشیده است. وی در ادامه به عزم راسخ پوتین برای ادامه مسیر خود در عرصه جهانی اشاره نموده و اذعان میدارد که روسیه در این مسیر احتمالاً دست یاری به سمت کشورهایی دراز کند که با نظام جهانی تحت سلطه آمریکا سازگار نیستند.
شایعهای این روزها در مورد ولادیمیر پوتین در روسیه در جریان است، که میگوید پوتین به طور بی رحمانهای گروه جی هشت را فلج کرده است. رهبران کشورهای مهم غربی، در نشست اخیر خود در لاهه، فعالیتهای خود را در قالب گروه 8 به حالت تعویق درآوردند و آن را به مدل گروه 7 ، یک مجمع کاملاً غربی، باز گرداندند.
روسیه، طی 16 سال عضویت رسمی خود در گروه 8، هرگز نتوانست به طور کامل خود را با نظام جهانی تحت سلطه آمریکا ادغام کند و حالا آن را آشکارا و عملاً، و نه فقط به طور لفظی، به چالش کشیده است. این مسئله پیامدهای مهم جهانی دارد.
اضمحلال گروه 8، به خودی خود، تأثیر چندانی بر سیاست خارجی مسکو نخواهد داشت. از زمانی که گرهارد شرودر، صدر اعظم سابق آلمان و ژاک شیراک، رئیس جمهور سابق فرانسه در دهه 2000 این گروه را ترک کردند، پوتین نیز تمایلی برای ماندن در آن ندارد.
اقدامات نمادین، از جمله تعلیق و انحلال کاملاً احتمالی گروه جی8 برای آنچه آنها به نمایش میگذارند، مهم است. در این مورد، تغییر واقعی، پایان ارتباط تقریباً 25 ساله روسیه با غرب است.
این ارتباط، علیرغم تلاشهای سه رئیس جمهور روسیه، بوریس یلتسین، پوتین و دیمیتری مدودف، هرگز به ادغام واقعی روسیه با شوراهای غربی منجر نشده است.
راه حل نگه داشتن روسیه در اتاق انتظار و آماده نمودن آن، که به طور اساسی مسکو را در حیات خلوت غرب رها کرده است، مؤثر نبود. هرچند، مشخص نیست چطور احتمال داشته است مؤثر واقع شود؛ روسیه به طور کاملاً واضح مستقل است و از واشنگتن یا بروکسل دستور نمیگیرد.
روسیه به این مسئله افتخار میکند که در تمام مجامع جهانی حضور داشته است؛ از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل تا پنج قدرت هستهای؛ از کشورهای گروه8 تا گروه اقتصادی برزیل، روسیه، هند، چین و کره جنوبی؛ از شورای اروپا تا نشست آسیای شرقی. حالا حضور روسیه در غرب روبه افول است.
روسیه، پس از اینکه از طرف گروه7 با بی اعتنایی مواجه شد، احتمالاً حالا مجمع پارلمانی شورای اروپا را ترک کند، قبل از اینکه در معرض خطر تحریم توسط آن قرار گیرد.
شورای روسیه و ناتو، که چند وقت اخیر امید بود به عنوان وسیلهای برای همکاری استراتژیک عمل کند، حالا در حال تبدیل به دفتر ارتباطی میان دشمنان سابق، و شاید هم دشمنان آتی، است.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، اخیراً در سخنان عمومی خود، روسیه را کشوری بدون متحد خواند. به سختی میتوان گفت احتمال ایجاد «بلوک روسیه» وجود دارد.
اتحاد اوراسیایی پوتین با بلاروس و قزاقستان هنوز فعال است و به احتمال زیاد، در شرایط فعلی، بیشتر به سمت تجارت و اقتصاد تمایل داشته باشد تا به اتحادیهای جامع.
حالا، مهمتر از همه، عزم راسخ پوتین برای ادامه مسیر خود در عرصه جهانی و تقویت پایگاه اقتصادی، سیاسی و نظامی خود است تا از این پایگاهها به فعالیت بپردازد. اتحادیه اوراسیایی و مفهوم «جهان روسی»، که بیشتر بر قدرت نرم متمرکز شده است، نشان دهنده نخستین طرح سیاست خارجی مسکو در جهان است.
به هر حال، مسکو بدون حرکت در اوراسیای شوروی سابق نخواهد نشست. روسیه، بسیار فعالتر از قبل، به دنبال گسترش روابط با کشورهایی است که از دستورات آمریکا یا راهنماییهای آن در مورد تحریمها یا مسائل گستردهتر سیاست خارجی پیروی نخواهند کرد؛ چین و هند در این مورد در اولویت قرار دارند.
به ویژه، پکن، که پوتین در ماه می امسال به آنجا سفر خواهد کرد، به عنوان مهمترین شریک مسکو در جهان هم در امور سیاسی و هم در امور اقتصادی به حساب میآید. با این حال، هنوز انتظار یک اتحاد نظامی میان روسیه و چین، مخصوصاً اتحادی که به منظور مقابله با آمریکا باشد، نمیرود.
روسیه همچنین به سمت بازیگران مهم منطقهای دست یاری دراز خواهد کرد؛ از جمله برخی از متحدان آمریکا مانند ژاپن، کره جنوبی، ترکیه، ایران، مصر، آرژانتین، مکزیک، برزیل و سنگاپور. روسیه در این مورد عمل گرا خواهد بود و بر روی موقعیتهای اقتصادی تمرکز خواهد کرد؛ و این تا حدی به دلیل جبران تأثیر تحریمهای غرب است.
به هر حال، روابط اقتصادی قویتر، تعامل سیاسی نزدیکتری را میان روسیه و کشورهای مهم غیر غربی در سرتاسر جهان به وجود خواهد آورد. این ایده که روسیه، پس از گسستن از غرب، در انزوای بینالمللی کشورهای مطرود، مانند کره شمالی، قرار خواهد گرفت، هم بسیار بدبینانه است و هم آرزویی است محال.
هدف صحیح او، بازبینی و اصلاح بخشهایی از توافقات پس از شوروی در منطقه دریای سیاه نیست. در عوض، هدف او فراهم کردن جایگزینی برای نظم جهانی پس از جنگ سرد است که تحت نفوذ و سلطه آمریکا قرار دارد.
در حالیکه بسیاری در آمریکا، روسیه را کشوری ضعیف و روبه افول میدانند، پوتین اعتقاد دارد که روزهای خوشی هژمونی آمریکا روبه پایان است.
او قبلاً این نظم را با ممانعت جدی از اجرای سیاستهای غرب در سوریه و امتناع از استرداد ادوارد اسنودن به چالش کشیده است. به هر حال، روسیه پیشرفتهایی در اوکراین به دست آورده است تا از یک سری تغییرات نموی و فزاینده فراتر رفته و به تغییری بزرگ و کیفی برسد.
انتهای پیام/.