فرازهایی از فرمایشات امام خمینی (ره) و امام خامنهای بهمناسبت سالروز تاسیس سپاه
خبرگزاری تسنیم: امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظله العالی) تاکنون در تجلیل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نقش شگرف آن در پاسداری، گسترش و تداوم انقلاب اسلامی بیانات بسیار مهمی داشتهاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظله العالی) تاکنون در تجلیل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نقش شگرف آن در پاسداری، گسترش و تداوم انقلاب اسلامی بیانات بسیار مهمی داشته اند.در ذیل برخی از این بیانات را با هم میخوانیم:
حضرت امام خمینى(ره):
شما پاسداران مثل جوانهاى صدر اسلام هستید.
شما پاسداران مثل جوانهاى صدر اسلام هستید.("صحیفه نور"، ج 5، ص 145) شما مثل سربازان صدر اسلام (هستید) که با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت کردند، به اسلام خدمت کردید و مىکنید. من امیدوارم خداى تبارک و تعالى همان اجرى را که به پاسداران اسلام در صدر اسلام عنایت فرموده است، به شما برادران عزیز عنایت فرماید.("صحیفه نور"، ج 6، ص 5)
قدرت؛ آزمایش
سپاه پاسداران در (هر) محلى که هستند، قدرت در دستشان آزمایش است، تفنگ در دست (آنها) آزمایش است، همه کسانى که داراى ابزارى براى خدمت هستند، همان ابزار آزمایش آنهاست.("صحیفه نور"، ج 18، ص 212)
پاسدار اسلام و انقلاب!
اگر شما پاسدارها که قدرت الان دستتان است، کارى بکنید که خلاف وظیفه پاسدارى (باشد)، شما پاسدار اسلام و انقلاب نیستید، شما پاسدار هواى نفس خودتان هستید، به هواى نفستان عمل مىکنید، به الهام شیطان عمل مىکنید.("صحیفه نور"، ج 8، ص 13)
عزت و محبوبیت در گرو مشى اسلامى
پاسدارها که عزیزترین افراد کشور هستند، باید فکر کنند که این عزت و محبوبیت خودشان را حفظ کنند. اگر این حفظ نشود، پوسیده مىشوند، از بین مىروند و این به این است که مشىشان را مشى اسلامى قرار بدهند.("صحیفه نور"، ج 17، ص 165) پاسدار اسلام باید خودش اسلامى باشد.("صحیفه نور"، ج 12، ص 191)
جنگنده خدمتگزار
همیشه به سپاه سفارش کنید که آنان خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند، نه یک جنگنده غیرخدمتگزار. عمده در این جمهورى بعد از حفظ جهات اسلامى این است که بین سپاه و مردم و سپاه و ارتش اختلافى نشود که بحمدالله امروز نیست.
یک مسلمان باید با همه خاضعانه رفتار کند و خودش را از دیگران کمتر بداند. کشور را از خودتان بدانید و مردم محروم را هم برادر بزرگتر خودتان. مردم از سپاه سرد نمىشوند. باید سپاه با محبوبیت محفوظ بماند و راهش آن است که با مردم مدارا کنیم.("صحیفه نور"، ج 18، ص 62)
وصیت اکید من
وصیت اکید من به قواى مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامى در احزاب و گروهها و جبهههاست، به آن عمل نمایند و قواى مسلح مطلقا - چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسیج و غیر اینها - در هیچ حزب و گروهى وارد نشده و خود را از بازىهاى سیاسى دور نگه دارند. در این صورت مىتوانند قدرت نظامى خود را حفظ و از اختلافات درونگروهى مصون بمانند.("صحیفه نور"، ج 21، ص 193) باید سعى کنید جهات سیاسى در سپاه وارد نشود که اگر افکار سیاسى وارد سپاه شود، جهات نظامى آن از بین مىرود.("صحیفه نور"، ج 18، ص 68) اصل وارد شدن در حزب براى ارتش، سپاه پاسداران و قواى انتظامى و نظامى جایز نیست.("صحیفه نور"، ج 16، ص 78)
مقام معظم رهبری:
نهاد سپاه باید به موازات حرکت پیشرونده و تعالىبخش درونى خود،حرکتى را جهت تأثیرگذارى بر مجموعه کل نظام و انقلاب داشته باشد.
سپاه؛ مولود انقلاب
امروز ارتش و سپاه، دو سازمان نظامى هستند که دوشادوش هم با فرماندهى واحد، در زیر نام مقدس «نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران» خدمت مىکنند. سربازان هر دو سازمان نظامى، سربازان خدا، سربازان قرآن، سربازان حقیقت و سربازان برترین ارزشهاى انسانىاى هستند که هیچکس نمىتواند آنها را انکار کند. هر کدام هم مسؤولیت مشخصى دارند. سپاه پاسداران، این امتیاز بزرگ را دارد که مولود انقلاب است. 17/8/1374
سپاه؛ تربیتشده دامان انقلاب
سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. من نمىخواهم بعد از این همه مطالبى که امام بزرگوار راجع به سپاه گفتند و خود ما متواضعانه عرض کردهایم، باز راجع به سپاه مطلب بگوییم. اما بدانید که سپاه خیلى حائز اهمیت است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیتشده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است. سپاه نیروىمسلح است، لیکن متکى به معنویت، به معرفت، به احساس تکلیف و بدون راهدادن انگیزههاى دنیایى و مادى.(26/6/1376)
سپاه؛ مظهر کامل اخلاص
درباره پاسداران باید عرض کنم: اینها کسانى هستند که علىرغم همه انگیزههایى که در دنیاى مادى امروز براى جوانان وجود دارد، لباس عفاف و تقوا پوشیدند، به استقبال معنویات رفتند، براى خدا قدم در میدان گذاشتند و هرجا هرچه از وجودشان لازم بود - جانشان، سلامتىشان و حضورشان در میان خانواده که اینها نعمتهاى خداست - همه را تقدیم کردند. بسیارى از این پاسداران و جوانان ما، کسانى هستند که بحمدالله سالماند؛ به شهادت نرسیدند و سلامتىشان را هم از دست ندادهاند، اما در حکم شهدا هستند، زیرا آنجایى که حضورشان در جبهه و فعالیتشان در میدان لازم بود، آن را به انقلاب و به ملت و به کشور و به خدا تقدیم کردند. این همان کارى است که اینها کردند، یعنى موقعیت و زمان را شناختند، به خدا اعتماد کردند و اخلاص هم ورزیدند.
این شهداى بزرگ ما، روزى که قدم در این میدان گذاشتند، به این نیّت نبودند که یک روز نامشان پشت بلندگوهاى عظیم این کشور و این دنیا برده شود؛ نه. مثل یک انسان معمولى به جبهه رفتند، براى اینکه وظیفه خودشان را انجام دهند. هر جا هم احساس کردند که آنجا وظیفه است، به آنجا رفتند. این اخلاص است. این اخلاص را امروز ملت ما با خود حمل مىکند و دارد؛ مظهر کامل آن هم در مجموعههاى جوان و مؤمنى است که یکى از بهترین وبرجستهترین آنها، مجموعه سپاه پاسداران است.(2/9/1377)
سپاه، یک موجود زنده است
تجلیل از سپاه، تجلیل از یک شىء تاریخى و موزهاى نیست. بعضى اینطور مىخواهند؛ بعضى مىخواهند از سپاه تجلیل و به آن احترام کنند، اما مثل شیئى که متعلق به دوران گذشته است و در موزه نگهدارى مىشود. چنین تجلیلى از سپاه، غلط اندر غلط است. سپاه یک موجود زنده است؛ متعلق به دوران تاریخى ویژه هم نیست. همین است که در یک دوران تاریخى ویژه که پاى امتحان به میان آمد، سپاه امتحان خوبى داد. این یک پله از یک نردبان تکامل و تعالى معنوى است. از این حوادث، همیشه براى یک ملت مىتواند پیش آید. هیچ وقتى نیست که یک ملت بتواند مطمئن و خاطرجمع باشد که امتحان دشوار براى او پیش نمىآید. یک انسان هم همینطور است. انسانها هم هیچوقت نباید خاطرجمع باشند که همین الان در صراط بسیار حساس و دقیق یک امتحان قرار ندارند. این است که دائم باید مراقب بود. تقوا یعنى همین؛ مراقبت دائمى.
چیزى که شما پاسدار آن هستید، چیست؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. انقلاب، یک حرف و یک حرکت دفعى نیست؛ یک حرکت مستمر است و اقتضائاتش در زمانهاى مختلف متفاوت است. کسانى که با انقلاب دشمنى مىکنند، با آنچه در بهمنماه 1357 اتفاق افتاد، دشمن نیستند؛ آنکه گذشت و رفت؛ آنها با یک موجود زنده حى و حاضر دشمن و مخالفاند. پس انقلاب تداوم و حضور دارد.(24/6/1381)
سپاه فقط براى یک مجموعه نظامى نیست
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعهاى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى یک مجموعه نظامى نیست. یک مجموعه نظامى مىتواند با شکلهاى مختلف، با هدفها و با رفتارهاى مختلف و با خصلتهاى گوناگون باشد. البته بحمداللَّه امروز در نظام جمهورى اسلامى، همه سازمانهاى نظامى به یک معنا سازمانهاى معنوى و الهى و داراى اهداف خدایى هستند؛ ارتش هم همینطور است، نیروى انتظامى هم همینطور است، سپاه پاسداران هم که ولادتش اینطور بوده است. هر کدام خصوصیاتى دارند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، بهطور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بستهاند و حضور دارند، چون پاسدارِ انقلاب است.(24/6/1378)
فضیلت سپاه با اهانتها از بینرفتنى نیست
زیاد وسوسه مىکنند، بعضى اهانت مىکنند، بعضى به زبان تجلیل، اهانت مىکنند، بعضى منکر فضیلتها مىشوند. اینها نمىتواند واقعیتها را تغییر دهد و ارزش حقیقى یک مجموعه را که ذره ذره با مجاهدتها جمع شده و تبلور پیدا کرده، از بین ببرد. اینها یکروزه به دست نیامده است که بتوانند آن را با نوشتن چند سطر از بین ببرند. واقعیتى است که روى هم جمع و متبلور شده و نابودشدنى نیست، اما باید خودتان آن را حفظ کنید و مراقبش باشید.(24/6/1381)
معارضه و مخالفت و مزاحمت، زیاد است. همان اتّهامها و اهانتهایى که از اوّلِ پدیدآمدن حرکت و فرهنگ پاسدارى در کشور وجود داشت، در سالهاى اخیر هم بعضاً توسّط همان آدمها تکرار مىشود، لیکن این مزاحمتها نباید بتواند راه مردان خدا را سد کند.(17/7/1381)
مىشود آدمهاى عیبجو و نکتهبین و نکتهسنج بیایند بگویند فلانجا این اشتباه بود، فلانجا غلط بود، فلان کس اینجورى رفتار کرد. بر همه جریانها و واحدها و آدمها و شخصیتهاى حقیقى و حقوقى مىشود ایراد گرفت، اما اگر منصفانه به حرکت سپاه پاسداران نگاه کنیم، از روز اول تا امروز، مىبینیم انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده، حقاً و انصافاً سپاه در این راه ایستاده است. آدمها مىآیند و مىروند، اما آن هویت جمعى محفوظ مىماند، یکسان است.
هویت سپاه
امروز من عرض مىکنم هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به معناى یک مفهوم محافظهکارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگهداشتن، حفظ کردن. این حفظ کردن را مىتوان با یک تفسیر محافظهکارانه معنا کرد، یعنى بگوییم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمىگویم. حفظ انقلاب به معناى حفظ وضع موجود نیست، چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیشرونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیمشده. هدفها عوض نمىشوند. این اصول و ارزشهایى که بر روى آن بایستى ایستادگى کرد و براى آن جان داد، اصول و ارزشهایى هستند که در اهداف، مشخص شدهاند. هدف نهایى، تعالى و تکامل و قرب الهى است. هدف پایینتر از آن، انسانسازى است؛ هدف پایینتر از آن، ایجاد جامعه اسلامى است با همه مشخصات و آثار که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. اینها اهداف هستند. این اهداف عوضشدنى نیستند، یعنى ما نمىتوانیم بیاییم مایه بگذاریم تا از هدف کم کنیم. بگوییم خیلى خب، یک روز مىخواستیم عدالت برقرار کنیم، حالا مىگوییم عدالت که نمىشود، یک نیمهعدالتى برقرار کنیم! نه، عدالت. این، هدف است. توحید، استقرار شریعت اسلامى به طور کامل، اینها اهداف است، اینها تغییرپذیر نیست. لیکن در جهت حرکت به سمت این اهداف، سرعتها قابل کم و زیاد شدن است، شیوهها قابل تغییریافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیشرونده و پیشبرنده است. حفظ انقلاب یعنى حفظ همین حالت پیشروندگى و پیشبرندگى. پاسدارى از انقلاب، به این معناست. اگر ما اینجور نگاه کردیم و مفهوم پاسدارى را اینجور فهمیدیم، آنوقت آن طراوت و شور و هیجانى که در حرکت پاسدارى هست، مضاعف خواهد شد.
دو حرکت باید در سپاه صورت گیرد:
الف. حرکت درونى
اگر بخواهیم این کار بشود، دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد؛ یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت به معناى یک جزء پیشبرنده مجموعه کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه سپاه و خانواده سپاه، آن حرکت پیشرونده و ترقىبخش و تعالىبخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه انقلاب، ناکام خواهد ماند. دست و پایى هم اگر بزند، دست و پاى غلطى خواهد بود.
پس دو تا حرکت لازم است؛ آن حرکت درونى، همانى است که فرمانده محترم سپاه، به ابعادى از آن اشاره کردند که درست است؛ من تأیید مىکنم، همین کارها باید انجام بگیرد. این حرکت درونى یک بعد مادى و یک بعد معنوى دارد. بعد معنوى همین پرداختن به ارزشها به معناى حقیقى کلمه، یعنى مشخصکردن شاخصهاى ارزشى پاسدارى و عرضهکردن خود و دیگران بر این شاخصها به قصد پیشرفت، به قصد صیرورت صحیح و کامل به سمت آن هدفهاست. این بعد معنوىاش است، بعد مادىاش هم همین کارهاى خوبى است که در سپاه دارد انجام مىگیرد؛ بعد تشکیلات، بعد علمى و تحقیقاتى، بعد ساخت و ساز و تولید، بعد آموزشهاى نظامى و نظامىگرى و از این قبیل. اینها همه باید در کنار هم انجام بگیرد.
یک مجموعه زنده پرنشاطِ همیشه جوان که فرسودگى و پیرى در آن راه ندارد، آنوقت از سپاه به وجود خواهد آمد که خوشبختانه امروز زمینههایش آماده است، زیرساختهایش آماده است، تجربیاتش موجود است، انگیزههایش بحمدالله هست. این مىشود حرکت درونى. این مجموعه به عنوان یک مجموعه شاخص، یک خط الگوى روشن وجود خواهد داشت.
ب. حرکت بیرونى
بعد نوبت به تأثیر این حرکت در حرکت مجموعه انقلاب مىرسد. این هم به خودى خود حاصل خواهد شد. وقتى یک مجموعه زنده، پرنشاط، باطراوت، پیشرونده، بهشدت پایبند به مبانى و اصول و ارزشها در نظام وجود دارد و دارد حرکت مىکند و زنده است و همهجا را مىبیند و آگاهى دارد و بصیرت دارد و تأثیر مىگذارد، این قهراً در پیشبرد مجموعه اثر تعیینکننده خواهد داشت، البته این مخصوص سپاه هم نیست؛ من این حرف را عیناً براى حوزههاى علمیه هم مىگویم، براى نهادهاى دولتى هم مىگویم، منتها اندازهها و وزن اینها با هم یکسان نیست؛ هر کدام جایگاهى دارند، وزنى دارند. حالا فعلاً درباره سپاه صحبت مىکنیم و ما به این حرکت سازنده و پیشرونده و متکامل احتیاج مبرم داریم، یعنى اسلام، امروز نیازمند به این حرکت است. بنابراین، پاسدارى از انقلاب را به این معنا بگیریم؛ به این معناى متحول، متطور، پیشرونده.(13/4/1390)
سپاه؛ فرزند و تربیتشده انقلاب
سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیتشده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است.(26/6/1376)
چنین تجلیلى از سپاه غلط است
تجلیل از سپاه، تجلیل از یک شىء تاریخى و موزهاى نیست. بعضى اینطور مىخواهند؛ بعضى مىخواهند از سپاه تجلیل و به آن احترام کنند، اما مثل شیئى که متعلق به دوران گذشته است و در موزه نگهدارى مىشود. چنین تجلیلى از سپاه، غلط اندر غلط است. سپاه یک موجود زنده است؛ متعلق به دوران تاریخى ویژه هم نیست. همین است که در یک دوران تاریخى ویژه که پاى امتحان به میان آمد، سپاه امتحان خوبى داد.(24/6/1381)
مسألهاى قابل توجه در ایجاد سپاه
در ایجاد سپاه پاسداران، فقط این نبود که نظام مىخواهد از نو یک نیروى مسلح درست کند - مسأله تنها به اینجا ختم نمىشد - مسأله از این هم بالاتر بود. مسأله این بود که در یک تشکیلات نظامى که بهوسیله انقلاب بهوجود مىآمد، فکر و عقیده و ایمان - یعنى عامل معنوى قدرت - در تمام اجزا رعایت و لحاظ شود و تا آنجا که ممکن بود، این کار شد. اساس قضیه این بود، و الا سپاه پاسداران بعد از آنکه بهوجود آمد، کسانى که آنرا نمىخواستند، بارها تا مرز انحلالش بردند و به انزوایش انداختند، نسبت به آن بىاعتنایى کردند و به آن امکانات ندادند، بارها از آن بدگویى کردند، اما سپاه ماند و مىماند. اینگونه پایه مستحکمى مىماند، چرا؟ چون عامل معنوى قدرت، در درون این سازمان بهطور وافر وجود داشته است و امروز هم وجود دارد. آن عامل معنوى قدرت چیست؟ اعتقاد، ایمان، اخلاص، مجاهدت براى اداى تکلیف، مجاهدت براى خدا، مجاهدت منهاى درآمد مادى آن مجاهدت و تلاش. اینها مهم است، اینها است که یک مجموعه و یک نظام را حفظ مىکند.(22/8/1378)
اصل این است؛ نقطه امتیاز سپاه
اینکه ما همیشه سفارش مىکنیم آمادگیها را حفظ کنید، فقط آمادگى رزمى نیست. عامل اساسى تر، آمادگیهایى است که مىتواند آمادگى رزمى را به خدمت گیرد؛ دلها، انگیزهها، ایمانها، معرفتها و عشقى که همه وجود انسان با آن حرکت مىکند. این را باید آماده نگهداشت. اگر این آمادگى بود، آنگاه آمادگى رزمى بهکار مىآید. اگر این آمادگیها نبود، نه سلاح، نه تجهیزات، نه انضباط، نه سایر آمادگیهاى پادگانى و استقرارى و غیره بهکار نخواهد آمد. اصل، این است و این همان نقطهاى است که سپاه را در آن دوره ممتاز کرد و بحمدالله همیشه این امتیاز را حفظ کرده است و به فضل الهى حفظ خواهد کرد.(24/6/1381)
شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
آنچه همواره بهعنوان نقطه روشن در مجموعه عملکرد سپاه از آغازِ تشکیل تا امروز در مقابل چشم بینندگان هست، عبارت است از همّت و تصمیم آگاهانه، تحلیل درست و آنگاه حرکت و اقدام و آمادگى کامل. این، شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است.(29/6/1382)
سپاه براى هدفهاى انقلاب بهوجود آمد
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعهاى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب بهوجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، بهطور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بستهاند و حضور دارند، چون پاسدارِ انقلاب است.(24/6/1378)
انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده
مىشود آدمهاى عیبجو و نکتهبین و نکتهسنج بیایند بگویند فلانجا این اشتباه بود، فلانجا غلط بود، فلانکس اینجورى رفتار کرد. بر همه جریانها و واحدها و آدمها و شخصیتهاى حقیقى و حقوقى مىشود ایراد گرفت، اما اگر منصفانه به حرکت سپاه پاسداران نگاه کنیم، از روز اول تا امروز مىبینیم انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده، حقاً و انصافاً سپاه در این راه ایستاده است. آدمها مىآیند و مىروند، اما آن هویت جمعى محفوظ مىماند، یکسان است.(13/4/1390)
فقط سپاه است که مىتواند از انقلاب دفاع کند
اعتقادم این است که اگر سپاه نباشد و یا ضعیف باشد، امکان ندارد بتوانیم در مقابل تهدیدى که وجودش را مسلم مىدانیم، دفاع کنیم. شما به نظرات من در مورد نیروهاى مسلح آشنا هستید. شاید تاکنون با خیلى از شما در جمعهاى کوچک، دوبهدو و سهبهسه نشستهام و صحبت کردهام. شما نظرات من را مىدانید. همانطور که حضرت امام رضوان الله تعالى علیه معتقد بودند و تا آخر هم اعتقادشان همین بود که سپاه و ارتش نبایستى به نفع دیگرى هضم بشوند و از بین بروند، بلکه هر دو باید بمانند، من هم همین نظر را دارم و بارها آنرا با شما در میان گذاشتهام. اگر من چنین نظرى هم نمىداشتم، لازمه تبعیت از امام(ره) همین بود که مطرح کردم.
ارتش هم مانند سپاه مىماند، اما عقیده من بر این است که تنها نیرویى که قادر است از انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، انقلابى دفاع کند، فقط سپاه است. اگر ما سپاه را نداشته باشیم و یا ضعیفش را داشته باشیم، قادر نخواهیم بود از انقلاب دفاع کنیم، البته این عقیده جدیدى هم نیست. از اول که سپاه شکل گرفت، من این عقیده را داشتم و در طول جریانات جنگ هم این عقیده براى ما روزبهروز روشنتر شد.(19/4/1368)
تلقى صحیح از هویت «پاسدارى» سپاه از انقلاب
هویت سپاه که هویت پاسدارى است، بهمعناى یک مفهوم محافظهکارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگهداشتن، حفظکردن. این حفظکردن را مىتوان با یک تفسیر محافظهکارانه معنا کرد، یعنى بگوییم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من اینرا نمىگویم. حفظ انقلاب بهمعناى حفظ وضع موجود نیست، چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیشرونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیمشده. هدفها عوض نمىشوند. این اصول و ارزشهایى که بر روى آن بایستى ایستادگى کرد و براى آن جان داد، اصول و ارزشهایى هستند که در اهداف، مشخص شدهاند.
هدف نهایى، تعالى و تکامل و قرب الهى است. هدف پایینتر از آن، انسانسازى است؛ هدف پایینتر از آن، ایجاد جامعه اسلامى است با همه مشخصات و آثار که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. اینها اهداف هستند. این اهداف عوضشدنى نیستند، لیکن در جهت حرکت بهسمت این اهداف، سرعتها قابل کم و زیاد شدن است، شیوهها قابل تغییریافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیشرونده و پیشبرنده است. حفظ انقلاب یعنى حفظ همین حالت پیشروندگى و پیشبرندگى. پاسدارى از انقلاب، به این معناست.(13/4/1390)
وظیفه سپاه براى تحقق اهداف اسلامى چیست؟
اگر بخواهیم اینکار بشود، دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد؛ یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت بهمعناى یک جزء پیشبرنده مجموعه کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه سپاه و خانواده سپاه، آن حرکت پیشرونده و ترقىبخش و تعالىبخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه انقلاب، ناکام خواهد ماند. دست و پایى هم اگر بزند، دست و پاى غلطى خواهد بود.
الف. حرکت درونى سپاه
این حرکت درونى، یک بعد مادى و یک بعد معنوى دارد:
1. در بعد معنوى
بعد معنوى همین پرداختن به ارزشها بهمعناى حقیقى کلمه، یعنى مشخصکردن شاخصهاى ارزشى پاسدارى و عرضهکردن خود و دیگران بر این شاخصها به قصد پیشرفت، به قصد صیرورت صحیح و کامل بهسمت آن هدفهاست. این بعد معنوىاش است.
2. در بعد مادى
بعد مادىاش هم همین کارهاى خوبى است که در سپاه دارد انجام مىگیرد؛ بعد تشکیلات، بعد علمى و تحقیقاتى، بعد ساخت و ساز و تولید، بعد آموزشهاى نظامى و نظامىگرى و از این قبیل. اینها همه باید در کنار هم انجام بگیرد.
یک مجموعه زنده پرنشاطِ همیشهجوان که فرسودگى و پیرى در آن راه ندارد، آنوقت از سپاه بهوجود خواهد آمد که خوشبختانه امروز زمینههایش آماده است، زیرساختهایش آماده است، تجربیاتش موجود است، انگیزههایش بحمدالله هست. این مىشود حرکت درونى. این مجموعه بهعنوان یک مجموعه شاخص، یک خط الگوى روشن وجود خواهد داشت.
ب. حرکت بیرونى سپاه
بعد نوبت به تأثیر این حرکت در حرکت مجموعه انقلاب مىرسد. این هم بهخودىخود حاصل خواهد شد. وقتى یک مجموعه زنده، پرنشاط، باطراوت، پیشرونده، بهشدت پایبند به مبانى و اصول و ارزشها در نظام وجود دارد و دارد حرکت مىکند و زنده است و همهجا را مىبیند و آگاهى دارد و بصیرت دارد و تأثیر مىگذارد، این قهراً در پیشبرد مجموعه، اثر تعیینکننده خواهد داشت، البته این مخصوص سپاه هم نیست؛ من این حرف را عیناً براى حوزههاى علمیه هم مىگویم، براى نهادهاى دولتى هم مىگویم، منتها اندازهها و وزن اینها با هم یکسان نیست؛ هر کدام جایگاهى دارند، وزنى دارند. حالا فعلاً درباره سپاه صحبت مىکنیم و ما به این حرکت سازنده و پیشرونده و متکامل احتیاج مبرم داریم، یعنى اسلام، امروز نیازمند به این حرکت است. بنابراین، پاسدارى از انقلاب را به این معنا بگیریم؛ به این معناى متحول، متطور، پیشرونده.(13/4/1390)
سپاه؛ مولود و تربیتشده انقلاب
امروز ارتش و سپاه، دو سازمان نظامى هستند که دوشادوش هم با فرماندهى واحد، در زیر نام مقدس «نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران» خدمت مىکنند. سربازان هر دو سازمان نظامى، سربازان خدا، سربازان قرآن، سربازان حقیقت و سربازان برترین ارزشهاى انسانىاى هستند که هیچکس نمىتواند آنها را انکار کند. هر کدام هم مسؤولیت مشخصى دارند.
سپاه پاسداران، این امتیاز بزرگ را دارد که مولود انقلاب است.(17/8/1374) سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. من نمىخواهم بعد از این همه مطالبى که امام بزرگوار راجع به سپاه گفتند و خود ما متواضعانه عرض کردهایم، باز راجع به سپاه مطلب بگوییم. اما بدانید که سپاه خیلى حائز اهمیت است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیتشده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است. سپاه نیروى مسلح است، لیکن متکى به معنویت، به معرفت، به احساس تکلیف و بدون راهدادن انگیزههاى دنیایى و مادى.(26/6/1376)
شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
آنچه همواره بهعنوان نقطه روشن در مجموعه عملکرد سپاه از آغازِ تشکیل تا امروز در مقابل چشم بینندگان هست، عبارت است از همّت و تصمیم آگاهانه، تحلیل درست و آنگاه حرکت و اقدام و آمادگى کامل. این، شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است.(29/6/1382)
از مهمترین نقاط قوت سپاه
یکى از بخشهاى مهمّ کارنامه سپاه، انقلابى زیستن و انقلابى ماندن سپاه است، یعنى حوادث، جریانات نتوانست این تشکیلات مستحکم و قوى بنیه را از مسیر اصلى و درست، به بهانه اینکه دنیا تغییر کرده، زندگى تغییر کرده، منحرف کند؛ بهانههایى که مىشنوید و مىبینید که مىآورند، براى وادادگى بهانه مىآورند، براى پشیمانى بهانه مىآورند؛ بهانه هم این است که دنیا تغییر کرده، همهچیز عوض شده. اینکه دنیا تغییر کرده، بهانه نمىشود براى اینکه ما رفتار خودمان، هدف خودمان، آرمان خودمان را عوض کنیم؛ وقتى آرمان عوض شد، راه عوض مىشود؛ وقتى هدف نهایى عوض شد، دیگر معنى ندارد که شما در راه قبلى حرکت کنید، مىروید به سمت هدف جدید که راه جدیدى است، راه دیگرى است. یکى از مهمترین نقاط قوت سپاه، ایستادگى و استقرار و ثباتقدم در این راه نورانى است.(26/6/1392)
کارنامه سى و چند ساله سپاه
کارنامه سپاه در این سى و چند سال، یک کارنامه درخشان است؛ این کلمه را بهعنوان یک کلمه متعارف و معمول و جارىشونده بر زبان در خیلى جاها عرض نمىکنم، واقع قضیّه این است. کارنامه سپاه در این مدّت در واقع نمایشگر تجربه یک ملّت است، یعنى اعماق شخصیّت و هویّت ملّت ایران را مىتوان در این کارنامه مشاهده کرد، چون سپاه با ایمان و عقیده وارد میدان شد. میدانِ چه؟ میدان «مجاهدت و مقاومت». با هوشترین و قوىترین فرماندهان نظامى را تربیت کرد؛ این کسانىکه در سنین جوانى و کمتر از سى سال، طرّاحان و به تعبیر فرنگىها، استراتژیستهاى برجسته میدان جنگ در سپاه شدند، هیچ دانشگاه نظامى ندیده بودند؛ این تربیت سپاه بود، تربیت این فضا بود که فضاى نورانى است، تربیت این سازمان بناگذاشته شده بر مبناى ایمان و عقیده بود؛ آن شخصیّتهاى برجسته را - که هرگز ملّت ما و تاریخ ما اسم آنها را فراموش نخواهد کرد - تربیت کرد؛ این هنر سپاه است.
علاوه بر این، با تدبیرترین و قوىترین و بهترین مدیران کشور را هم در زمینه غیرنظامى، باز مىبینیم سپاه تربیت کرده و تحویل داده؛ صادرات انسانىِ سپاه به مجموعه دستگاههاى حاکمیّتى نظام جمهورى اسلامى یک فهرست طولانى و افتخارآمیز است؛ کارنامه سپاه این است.(26/6/1392)
انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده
مىشود آدمهاى عیبجو و نکتهبین و نکتهسنج بیایند بگویند فلانجا این اشتباه بود، فلانجا غلط بود، فلانکس اینجورى رفتار کرد. بر همه جریانها و واحدها و آدمها و شخصیتهاى حقیقى و حقوقى مىشود ایراد گرفت، اما اگر منصفانه به حرکت سپاه پاسداران نگاه کنیم، از روز اول تا امروز مىبینیم انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده، حقاً و انصافاً سپاه در این راه ایستاده است. آدمها مىآیند و مىروند، اما آن هویت جمعى محفوظ مىماند، یکسان است.(13/4/1390)
فقط سپاه است که مىتواند از انقلاب دفاع کند
اعتقادم این است که اگر سپاه نباشد و یا ضعیف باشد، امکان ندارد بتوانیم در مقابل تهدیدى که وجودش را مسلم مىدانیم، دفاع کنیم. شما به نظرات من در مورد نیروهاى مسلح آشنا هستید. شاید تاکنون با خیلى از شما در جمعهاى کوچک، دوبهدو و سهبهسه نشستهام و صحبت کردهام. شما نظرات من را مىدانید. همانطور که حضرت امام رضوان الله تعالى علیه معتقد بودند و تا آخر هم اعتقادشان همین بود که سپاه و ارتش نبایستى به نفع دیگرى هضم بشوند و از بین بروند، بلکه هر دو باید بمانند، من هم همین نظر را دارم و بارها آنرا با شما در میان گذاشتهام. اگر من چنین نظرى هم نمىداشتم، لازمه تبعیت از امام(ره) همین بود که مطرح کردم.
ارتش هم مانند سپاه مىماند، اما عقیده من بر این است که تنها نیرویى که قادر است از انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، انقلابى دفاع کند، فقط سپاه است. اگر ما سپاه را نداشته باشیم و یا ضعیفش را داشته باشیم، قادر نخواهیم بود از انقلاب دفاع کنیم، البته این عقیده جدیدى هم نیست. از اول که سپاه شکل گرفت، من این عقیده را داشتم و در طول جریانات جنگ هم این عقیده براى ما روزبهروز روشنتر شد.(19/4/1368)
انتهای پیام/