استیصال آمریکا در صحرای طبس


خبرگزاری تسنیم: واقعه طبس افسانه شکست‌ناپذیری آمریکا را درهم شکست و استیصال سردمداران آن را به رخ جهانیان کشید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، پنجم اردیبهشت سال 1359، سالروز شکست عملیات نظامی آمریکا موسوم به پنجه عقاب در صحرای طبس است. تصمیم به انجام این عملیات هنگامی اتخاذ شد که تمام تلاش‌های دیپلماتیک و پنهان و آشکار آمریکاییان برای آزادسازی کارکنان سفارت خود در تهران که به جرم جاسوسی، گروگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بودند به نتیجه نرسید و دیگر اقدامات آنها از جمله تحریم نفتی، مسدود کردن دارایی‌های ایران و قطع روابط سیاسی موثر واقع نشد و متحدان آمریکا نیز ناکام از حل این مساله شدند.

از سوی دیگر حمایت مردم و حضرت امام خمینی(ره) از اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در تسخیر لانه‌جاسوسی که سبب توقف برنامه‌های معاندانه و توطئه‌های براندازی آمریکا علیه انقلاب نوپای ایران شد، خشم و کینه رهبران آن را برانگیخت و سردمداران کاخ سفید به‌منظور اعاده حیثیت تحقیر شده خود نزد افکارعمومی جهان تصمیم به اقدام نظامی گرفتند. در این عملیات نظامیان آمریکایی با شش فروند هواپیما و هشت فروند بالگرد، با پشتیبانی برخی کشورهای متحد خود خصوصا کشورهای مجاور ایران و همراهی عناصر وابسته داخلی به‌صورت پنهانی و شبانه وارد فرودگاهی متروکه در صحرای طبس شدند. قرار بود تعدادی از این نیروها خود را به تهران برسانند و پس از آزادی گروگان‌های آمریکایی، اهداف مدنظر از جمله بیت امام خمینی(ره) در جماران، مرکز نگهداری مهمات، ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،‌ مقر ریاست جمهوری و اماکن دیگر را بمباران کرده و بازگردند!

به گزارش خبرگزاری تسنیم، روزنامه جام جم در این باره نوشت: عملیات پنجه عقاب زمانی اجرا شد که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران کاملا انسجام نیافته بود و تسلط لازم را بر بخش‌های مختلف کشور و نهادها نداشت. همچنین برخی افراد و جریان‌های سیاسی وقت نیز مشغول خیانت به انقلاب و کشور بودند. نیروهای ویژه آمریکایی موسوم به دلتافورس، شبی مهتابی را برای اجرای این عملیات در صحرای طبس انتخاب کرده بودند، چون معمولا در شب‌های مهتابی توفان اتفاق نمی‌افتاد و هواشناسی آمریکا و منطقه نیز در این خصوص اطمینان داده بود. این عملیات طرح و نقشه بسیار دقیق و حساب‌شده‌ای داشت و ماه‌ها نخبگان نظامی آمریکا بر آن تمرکز کرده بودند. تمرینات مکرری در صحرای آریزونا، منطقه‌ای مشابه صحرای طبس انجام شده بود و طراحان عملیات غیرمحتمل‌ترین اتفاقات را نیز در نظر گرفتند و احتمال شکست بعید به نظر می‌رسید.

همه چیز برای یک پیروزی تمام‌عیار آماده بود، 95 نیروی کماندوی آموزش‌دیده با تجهیزات نظامی پیشرفته در صحرای طبس فرود آمدند. فرماندهان در حال بررسی اجرای مراحل دیگر عملیات شدند که به ناگاه توفانی از شن منطقه را دربرگرفت، دو فروند بالگرد که در حال فرود بودند به دلیل کاهش دید خلبان‌ها با یکدیگر برخورد کرده و آتش گرفتند و یک فروند بالگرد نیز با هواپیمای پشتیبانی برخورد کرد و تعدادی از خدمه آنها در آتش سوختند، صحنه مهیبی ایجاد شد، روحیه نظامیان آمریکایی درهم ریخت، فرمانده آمریکایی چارلی بکویث، عملیات را کاملا متوقف کرد و با جمع‌آوری نیروهای باقیمانده و برجا گذاشتن چند فروند بالگرد و جسدهای سوخته سربازان، با سرافکندگی کامل بازگشتند.

واقعه طبس افسانه شکست‌ناپذیری آمریکا را درهم شکست و استیصال سردمداران آن را به رخ جهانیان کشید. این اتفاق به شکستی مفتضحانه و خفت‌بار برای ایالت متحده بدل شد و سال‌ها سایه خود را بر کاخ سفید فرو افکند. شکست کارتر رئیس‌جمهور وقت در انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری و دور ماندن حزب دموکرات برای سالیانی از صحنه قدرت سیاسی از پیامدهای آن بود. اما این رویداد اعجازی الهی و حماسه‌ای غرورانگیز برای ملت بزرگ و مقاوم ایران قلمداد شد و امدادهای غیبی آن مددکار انقلاب شد. از این رو ضروری است مسئولان و مردم کشورمان این معجزه بزرگ را همواره گرامی داشته و در سالروز وقوع این حادثه برنامه‌هایی در خور شأن آن اجرا کنند. چنان‌که آمریکاییان همه ساله از نیروهای شرکت‌کننده در این عملیات تجلیل و ناکامی خود را به منزله پیروزی معرفی می‌کنند. واقعه طبس سوژه‌ای دراماتیک برای دستگاه‌های فرهنگی و هنری کشورمان است که با الهام از آن می‌توانند برنامه‌های مختلفی را با ساختارهای متفاوت و برای تمام سنین و اقشار خلق کنند، خلاصه آن که سال گذشته در این منطقه متخصصان ایرانی با فرونشاندن هواپیمای فوق‌مدرن بدون سرنشین آمریکایی، یکبار دیگر حقارت و استیصال نظامیان آمریکایی را رقم زدند.

از دیگر سو مرور واقعه طبس، فرصتی مناسب برای تحلیل اقدامات خودسرانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی و اراده ملت بزرگ ایران است، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تحقیر آمریکاییان از سوی ملت ایران، تهدیدهای نظامی و سیاست ارعاب همواره یکی از راهبردهای سران آمریکا در مواجهه با کشور عزیزمان بوده که چندی پیش نیز به‌عنوان گزینه‌های روی میز نمود یافت، همچنین مخالفت با حضور حمید ابوطالبی به‌عنوان نماینده و سفیر جدید ایران در سازمان ملل متحد از طرف سران آمریکا، به دلیل حضور ایشان در ماجرای 444 روزه گروگانگیری و تسخیر سفارت آمریکا در تهران که البته فقط به‌عنوان مترجم همکاری می‌کرد، حکایتگر عمق کینه آمریکاییان از این رویدادها است.

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.