ساده زیستی، آدرس پیشرفت نیست!
خبرگزاری تسنیم: سایت هاشمی رفسنجانی سخنرانی منتشر نشدهای را در خصوص دیدگاههای وی درباره اعتدال در زندگی با عنوان «سادهزیستی آدرس پیشرفت نیست» منتشر کرده است.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم،پس از انتقادهایی که شخصیتهای سیاسی و مردم نسبت به برگزاری جشنهای اشرافیگری از سوی همسر رئیس جمهور برگزار شده بود، سایت هاشمی رفسنجانی سخنرانی منتشر نشدهای را در خصوص دیدگاههای وی درباره اعتدال در زندگی با عنوان «سادهزیستی آدرس پیشرفت نیست» منتشر کرده است.
در مطلب منتشر شده در سایت وی آمده است:
ما باید مردم را به سمت کار دعوت کنیم.دعوت به زهد که همیشه میکنیم.معنای زهد این نیست که کار نکنیم و درآمد نداشته باشیم و معاش و زندگی خود و بچههایمان را خوب اداره نکنیم. اینکه زهد نیست. زهد این است که کار کنیم و وابستگی نداشته باشیم که وظایف و اصول را فراموش کنیم. باید تلاش کنیم. باید زندگی را با شرایط خاص زمانی که هزینههای خاصی دارد،اداره کنیم.اگر همیشه به شغلها و درآمدهای پایین اکتفا کنیم، نمیرسیم.بعداً خانواده و بچههایمان چه میکنند؟. اسلام در این مساله با واقعبینی به میدان آمده.همه شرایط اسلام را ببینید،از مکه تا مدینه همیشه این مشی در پیامبر(ص) و ائمه(ع) بود و اعتدال را پیش میگرفتند ما فقط بخشی از روایات را میخوانیم و بسیاری از مسایل زندگی آن بزرگواران را به مردم نمیگوییم.
من متوسط کفاف و عفاف را برای زندگی مردم مطرح کردم. گفتم حکومت باید با ابزاری که دارد متوسط زندگی را برای مردم فراهم کند، میدان کاروتولید وصادرات برای مردم درست کند.اگر چنین نشود، حتی اگر به مردم پول هم بدهیم بازهم مردم ناچارند با فقر دست و پنجه نرم کنند کارو تولید که نباشد، یک کشور باید چگونه درآمد داشته باشند؟.چند سال می توانیم نفت بفروشیم و به مردم پول بدهیم،آخرش چه؟.
اینکه عدهای بخواهند زاهدانه زندگی کنند.عیبی ندارد، ولی اگر جامعه را بدون کار و پیشرفت اینگونه بخواهند مقابل جوامع دیگر دچار عقبماندگی میشویم،منابع اسلامی عاطل میماند و کفار برمسلمانان مسلط میشوند.اصل حرف من این است. حالا اسمش را هرچه بگذراند، تجمل گرایی ،اشرافی گری ،دنیا طلبی و یا هر چیز دیگر.
مردم با شعار که زندگی نمی کنند،من بعد از جنگ تصمیم گرفتم که با 60 ، 70 میلیارد دلار آنهم از منابع خارجی کشور را از لحاظ تولید و رشد اقتصادی تکانی بدهم که فکر می کنم انجام شد،تمام زیر ساختهای اولیه مورد نیاز را ساختیم و کشور را از رشد منفی 5/5 درصد به رشد اقتصادی بالای 6 درصد رساندیم.حالا اگر مصرف مردم در این سالها زیاد شد باید بگوییم رشد تجمل گرایی؟هرگز این طور نیست قاطبه مردم قناعت دارند ولی آیا اگر رونق اقتصادی شود و ماشین و لوازم کهنه شان را نو کنند تجمل کرده اند؟ شاید باید روزی برسد که به مردم بگوییم یخچال نخرید و آنوقت می شود کارمان ضد تجمل گرایی!.
عده ای فکر می کنند مثلا اگر من به مردم بگویم مصرف نکنید همه می گویند سمعا و طاعتا ،من که نمیتوانم به مردم بگویم درست زندگی نکنید و اگر پول دارید، مصرف نکنید. ولی باید دقت کرد که چگونه مصرف مردم بالا می رود. اگر واردات کنیم و پول بدون کار به مردم بدهیم هم مصرف بالا می رود ولی نظر من این نیست نظر من این است کشور را باید ساخت آباد کرد تولید را بالا برد تا مصرف بالا برود بدون رشد تولید هرگز نباید به سمت مصرف بالارفت. وضع مردم فقط روزی بهتر می شود و آن را احساس می کنند که مردم کار پیدا کنند. کار هم پیدا نمی شود مگر با رشد تولید و رشد تولید اتفاق نمی افتد مگر با رشد صادرات و رشد صادرات هم میسر نمی شود مگر با اصلاح روابط کشور با دیگر کشورها و همسایگان . جاده اقتصاد یک جاده دو طرفه است . جاده شعار و آرمانگرایی هم نیست . مسیر دولت سازندگی این بود.
من برای اصلاح تفکر جامعه در نگرش به دنیا، زندگی، مواهب طبیعی و واگذار نکردن به نیروهای ضدانقلاب، چنین برنامههای را مطرح کردم که فکر میکنم اگر غیر از این باشد، مسلمانان دوباره به انزوا برمیگردند و دشمنان اسلام همه صحنهها را خواهند گرفت و نیروهای مخلص نمیتوانند فرزندان خود را به دانشگاه بفرستند و عملا در سطح پایین به کارهای سخت بدنی و مشاغل کمارزش مشغول میشوند و امور اساسی و مهم جامعه به دست افرادی میافتد که از جامعه و نظام رو پیشرفت با شعارهای عوامفریبانه و ساده زیستی و یا به عبارت بهتر زهد فروشانه جامعه ای متوقف و رو به قهقرا بسازند.
حفظ مسلمانان در مقابله با کفار هزینههای گزافی میخواهد که حکومت اسلامی باید تامین کند. باید تکنیکهای روز تامین شود. شرایط تحصیل بچههای مسلمانان فراهم شود. قبل از انقلاب و حتی اوایل پیروزی خیلی از بچهها نمیخواستند درس بخوانند. الان شرایط به گونهای است که کمتر خانوادهای پیدا میشود که نخواهد بچههایش درس بخوانند. آیا میتوانیم بگوییم انقلاب توقع مردم را بالا برد که همه میخواهند درس بخوانند؟ .مگر می خواهیم در دنیای پررقابت امروز برای همیشه ملتی توسری خور بمانیم که روز به روز بدتر میشویم. آیا این درست است که به جوانان خود در عصر امروز شعار زاهدانه تحویل بدهیم و شاهد چشم حسرت آنها به ممالک دیگر باشیم.
این دستور قرآن است. ما که نباید سلایق خودمان را تحمیل کنیم. آیات متعددی داریم. هر وقت مسلمانان به طرف روحیه گوشهگیری و زهد بیمعنا و غلط میرفتند، از طرف خدا سرزنش میشدند و پیامبر(ص) هم فوری به آنها ابلاغ میکرد که این کار را نکنید که برای شما قابل دوام نیست.دارندگان این تفکر صوفی باب، روایاتی هم که میخوانند، بخش مربوط به زهد بیمعنا را میگویند و بخشهای درست را نمیگویند. مثلاً میگویند حضرت علی(ع) باغشان را فروختند و پول آن را در راه، تا رسیدن به منزل بین فقرا تقسیم کردند و وقتی به منزل آمدند، حضرت فاطمه (س) فرمودند: «چرا سهمی برای خانواده نداری؟» اما نمیگویند که حضرت علی(ع) این باغ را از کجا آورد. خود را به زحمت نمیاندازند که مطالعه کنند. حضرت علی (ع) که یکی از مهاجران اسلام بودند که از مکه به مدینه آمده بودند. در مدینه که ارثی و ثروتی نداشتند، کار کردند و در اوقاتی که جنگ نبود، در مزارع مشغول می شدند و از سهم خود استفاده میکردند و باغشان را میفروختند و به فقرا میدادند. حتی درباره زندگی امام هم سعی میکنند چهره زاهدانه امام را نشان دهند. واقعیتها را نمیگویند.
زندگی حضرت امام را به عنوان الگو درنظر بگیرید. وقتی در قم طلبه بودیم، آقایانی بودند که در بیرونیها زیلو و در اندرونی قالی میگذاشتند. ولی امام در بیرونی خود قالی گذاشته بودند. خانه امام هم بزرگ بود که بعد از ازدواج آقامصطفی، بخشی از آن را به ایشان دادند. انسان معتدلی بودند. در عین حال زاهد و در حد بالا عارف و فقیه بودند و میدانستند. چکار کنند.ما که نباید زهد فروشی را در جامعه رواج دهیم چرا که امام هم می دانستند آدرس غلط به جامعه مسبب ترویج فرهنگ تصوف می شود نه عرفان اسلامی.
عده ای فکر می کنند اگر امام می گفتند اسلام پابرهنگان یعنی اگر ما بخواهیم در خط امام باشیم باید پابرهنگان جامعه را روز بروز بیشتر کنیم! . آیا این برداشت درست است؟. تمام مساعی امام و به تبع ایشان سعی ما در این بود که این عده را از پابرهنگی بیرون بیاوریم. امام میگفتند اینها بر اشراف و کاخنشینها مزیت دارند. ما نباید اینها را همیشه پابرهنه نگه داریم. اما هیچ وقت چنین نمیگفتند که اینها همیشه پابرهنه بمانند! .
زهدنماهای بیحقیقت، هم خودشان را تباه میکنند وهم افراد سادهلوح جامعه را فریب میدهند. جالب است همین نکته مهم در مباحثه امام صادق (ع) با صوفیان زهدفروش زمان خودشان که امام را متهم به دنیا دوستی و تجمل گرایی میکردند، به وضوح آمده است. خوب است آن مناظره را بخوانید و جواب سؤالات را از زبان امام صادق (ع) بگیرید.
منبع:سایت سراج24
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.