دلایل قاضی و بازپرس سابق جنایی برای رد ادعای "ریحانه"


خبرگزاری تسنیم: بازپرس پرونده ریحانه جباری با اشاره به دلایل رد ادعای دفاع مشروع از سوی قاتل گفت: ریحانه هنوز واقعیتها در خصوص انگیزه اش از قتل را نگفته و به نظر می رسد منتظر است در آخرین لحظات فردی به کمکش بیاید.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، ریحانه جباری هفت سال قبل یک پزشک عمومی به نام مرتضی عبدالعلی سربندی را با ضربه چاقو به قتل رساند. او پس از دستگیری در بازجویی ها مدعی شد که در دفاع از ناموس مرتکب قتل شده است. موضوعی که هیچگاه تائید نشد و دختر جوان به اتهام قتل به قصاص محکوم شد. حال با گذشت هفت سال از این جنایت و تائید حکم قصاص، این پرونده به سو‍‍ژه ای برای برخی مدعیان حقوق بشر از جمله احمد شهید تبدیل شده و این افراد با سوءاستفاده از موجی که در شبکه های اجتماعی به راه افتاده است با نقابی دلسوزانه خواستار توقف اجرای حکم قصاص شده اند. این در حالی است که با توجه به قتل صورت گرفته تنها اولیای دم می توانند اجرای حکم را متوقف کنند.

محمدحسین شاملو، بازپرس سابق جنایی تهران پس از وقوع این قتل در محل حادثه حاضر شد و در کمتر از 15 ساعت راز این جنایت را فاش کرد. او نخستین بازجویی را از ریحانه جباری انجام داد و پس از 6 ماه تحقیقات برای او کیفرخواست صادر کرد.

برای پاسخ به ابهامات این پرونده گفت‌وگوی مهر با بازپرس سابق جنایی تهران را در ادامه می خوانید:

چه زمانی از وقوع این جنایت مطلع شدید؟

بعد از اذان مغرب و عشاء بود. نماز مغرب را خوانده بودم و خودم را برای نماز عشاء آماده می کردم که تلفن کشیک قتل به صدا درآمد. مامور کلانتری از آن سوی خط اعلام کرد، مرد ناشناسی در یک ساختمان مسکونی در خیابان میرعماد به قتل رسیده است. دستور حضور تیم های تخصصی از جمله افسر پلیس آگاهی، پزشکی قانونی و تشخیص هویت را در صحنه جنایت صادر کردم. به دلیل اینکه محل جنایت به خانه ام نزدیک بود سریع به آنجا رسیدم. جسد مرد میانسالی در راه پله ها افتاده بود.هیچکدام از ساکنان او را نمی شناختند. مقتول هدف یک ضربه چاقو قرار گرفته بود. همسایه تنها صدای " دزد. دزد. بگیریدش." را شنیده بودند . وقتی از خانه های خود بیرون می آیند مقتول رو به رو می شوند که قبل از گفتن حرفی از حال می رود.

در ابتدا هویت مقتول مشخص نبود. رد خون را دنبال کرده و به دو طبقه بالاتر رسیدیم. درب واحد آپارتمانی باز بود. در میان واحد سجاده ای پهن بود که شواهد نشان می داد ، مقتول هنگام نماز از پشت سر هدف چاقو قرار گرفته است. در کنار سجاده یک صندلی قرار داشت که مقتول برای بلند شدن از آن کمک گرفته بود و رد خون بر روی دسته آن مشهود بود. ساکنان ساختمان در تحقیقات گفتند که این واحد آپارتمان متعلق به زن سالمندی است که در حال حاضر بیمارستان است. در بازرسی جیب مقتول یک کارت شناسایی کشف شد که از این طریق هویت مقتول مورد شناسایی قرار گرفت.

چگونه به قاتل رسیدید؟

در بررسی محل جنایت تلفن همراه و دفترچه تلفن مقتول را پیدا کردم. بلافاصله تحقیق تلفنی از افرادی که در دفترچه تلفن بودند را آغاز کردم. بازجویی های تلفنی طولانی باعث شد در این مدت چهار بار تلفن همراهم باطری تمام کند. سرانجام پس از 15 ساعت به ریحانه رسیدیم. البته نام او در دفتر تلفن ریحانه نوشته نشده بود.

از او خواستم برای دیدن یک عکس قرار بگذارد. در ابتدا گفت که مادرم سکته کرده و نمی تواند بیاید. وقتی گفتم خودم می آیم کفت چالوس است و تا 45 دقیقه دیگر خودش را به تهران می رساند. آن روز تعطیل بود و امکان نداشت او در این مدت کم خودش را به تهران برساند به همین خاطر به موضوع مشکوک شده و دستور ردیابی آنتن تلفن همراهش را دادم. بررسی ها نشان داد، تلفن همراه در تجریش فعال است. خودم همراه ماموران راهی محل مورد نظر شدیم. وقتی به مقابل خانه شان رسیدیم دوباره با او تماس گرفتم. در این مدت هم چند بار با هم تلفنی تماس داشتیم و او سعی می کرد طوری وانمود کند که در جاده است. وقتی فهمید مقابل خانه شان هستم خواست عکس را مقابل پنجره اتاقش بگیرم که قبول نکردم و سرانجام در را باز کرد.

در همان مرحله نخست به قتل اعتراف کرد؟

برای اینکه اعتراف کند باید مدارک مستندی را آماده می کردیم. به بازرسی اتاقش پرداخته و زیر تخت یک چاقوی آغشته به خون پیدا کردیم. مانتو و مقنعه آغشته به خون نیز در اتاق کشف شد. ریحانه که دیگر راهی برای فرار نداشت لب به اعتراف گشود و به ارتکاب قتل اعتراف کرد.

از همان ابتدا هم دفاع از ناموس را به عنوان انگیزه قتل مطرح کرد؟

نه! او در ابتدا درباره انگیزه اش حرفی نمی زد و بعدها موضوع دفاع از ناموس را مطرح کرد. 6 ماه بر روی این پرونده در دادسرا کار شد تا هیچ نکته مبهمی وجود نداشته باشد.پس از طی تشریفات قانونی پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری فرستاده شد. جلسه دادگاه نیز به ریاست قاضی تردست برگزار شد. قاضی تردست از قضات باتجربه و حرفه ای بود که در بعضی از محاکمات با تیزهوشی متوجه بی گناهی متهم به قتل شد و او را تبرئه کرد. موضوع دفاع مشروع از سوی دادگاه نیز رد شد و این درحالی بود که ریحانه و وکلایش نتوانستند برای ادعای خود دلیلی بیاورند.

طی مدتی که پرونده در دادسرا بود از اولیای دم خواستند که به خاطر جوانی ریحانه او را ببخشند که آنها حاضر به این کار نشدند حالا امیدوارlم با وساطت ریش سفیدان و بزرگان و به دور از جنجال آفرینی اولیای دم حاضر به گذشت شوند.

با توجه به تحقیقات صورت گرفته در دادسرا به نظر شما انگیزه اصلی این قتل چیست؟

ریحانه هیچ وقت انگیزه اصلی خود از قتل را نگفت. اما شواهد موجود در صحنه انگیزه دفاع مشروع را قاطعانه رد می کند. مقتول در حال نماز خواندن بود که قتل رخ داد. در خانه نیز قفل نبود. از سوی دیگر خیابان میرعماد به خاطر نهادهای مهمی که در آن مستقر است همیشه پرتردد است. واحد مورد نظر نیز یک بالکن داشت که رو به حیاط بود. همیشه در حیاط خانه تعدادی از اهالی حضور داشتند. با این توضیح اگر انگیزه مقتول تجاوز بوده ، ریحانه می توانست به راحتی از آنجا فرار یا درخواست کمک کند. ریحانه در برابر انگیزه اش از قتل سکوت کرده و امید دارد فردی در آخرین لحظات به کمک او بیاید.

ریحانه در این قتل همدستی داشت؟

شواهد که این را نشان نمی دهد. در محل قتل فقط دو لیوان بود. ریحانه تنها از خانه خارج شده بود و بعد هم تنها بازگشته بود. قتل هم با چاقوی ریحانه انجام شده بود. از مغازه داری که چاقو را خریده بود نیز در این باره سوال شد که حرف های ریحانه در خصوص خرید چاقو به تنهایی را تائید کرد. ریحانه حتی بعد از قتل تا زمان رسیدن اورژانس صبر می کند و شماره پلاک خودروی اورژانس را در تلفن همراهش ذخیره کرده بود.

اگر انگیزه دفاع مشروع نبود ، چه انگیزه ای برای قتل متصور است؟

این موضوع را ریحانه باید توضیح دهد. اما به نظر نمی رسید ریحانه و مقتول با هم اختلافی داشته باشند. در بررسی محل قتل هیچ وسیله ای کشف نشد که نشان دهد برای طراحی دکوراسیون به آنجا رفته باشند.

اگر ریحانه انگیزه ای برای قتل نداشت چرا همراه خود چاقو به محل قتل برد؟

خود ریحانه مدعی است که مقتول در اولین قرار از او خواسته که برای محافظت از خودش چاقو همراه داشته باشد.

 

حسن تردست، قاضی بازنشسته‌ای که حکم قصاص «ریحانه جباری» را صادر کرده نیز در گفت‌و‌گو با روزنامه قانون به بازخوانی پرونده ریحانه پرداخته و به ابهامات مطرح‌شده طی چند ماه اخیر پاسخ داده است.

مشروح این گفت‌وگو در پی می‌آید:

جناب تردست شما قاضی پرونده ریحانه جباری بودید و حکم به قصاص او دادید. بعد از گذشت 7 سال نظر شما در رابطه با پرونده ریحانه جباری چیست؟ هنوز او را قاتل می‌دانید؟

چه چیزی ممکن است نظر بنده را در مورد پرونده‌ای که با کمال حوصله، تامل و تعمق و در یک دادرسی عادلانه با رعایت تشریفات کامل آیین دادرسی کیفری توسط پنج قاضی رسیدگی شده و از ناحیه چند مرجع عالی قضایی اعم از دیوانعالی کشور و مراجع نظارتی تأیید شده است، تغییر دهد؟! طبق قانون مجازات اسلامی هیچ تردیدی در اینکه خانم ریحانه جباری مرتکب قتل عمدی شده است، وجود ندارد. صادقانه متذکر می‌شوم چون در این پرونده ادعا شده بود مقتول وابسته وزارت اطلاعات است و محتمل بود تحقیقات ابتدایی در دادسرا به‌ لحاظ اثرگذاری نهاد امنیتی از مسیر قانونی خارج و حقوق قانونی متهمه رعایت نشده باشد، لذا حقیر طبق رویه خدمتی (از ابتدای شروع خدمت قضایی از زمان دادیاری) بیش از حد معمول و متعارف به این پرونده حساسیت نشان دادم و در جلسات دادرسی مانند یک رسیدگی ابتدایی مانند بازپرس تحقیق سوال و جواب کردم و اگر هر کس حتی غیراهل فن منصفانه و قانونمدار و عدالت‌خواهانه رای 24 صفحه‌ای محکومیت مستند و مستدل ایشان را که متکی به اظهارات خود متهمه به‌ویژه اظهارات جلسات دادرسی بود را بخواند مطمئن خواهد شد کوچک‌ترین خدشه‌ای بر حقانیت آن وارد نیست و طرفه اینکه 13 قاضی عالی‌رتبه قضایی آن را تایید کرده‌اند و یک نظریه خلاف در آن وجود ندارد و متصور نیست که همه اشتباه کرده باشند. ممکن است عواطف، اشخاص عادی را از مسیر حقیقت دور کند ولی در مقام قضاوت قاضی نباید و نمی‌تواند تحت تاثیر احساسات اعلام نظر کند.

در حال حاضر کمپین حمایت از ریحانه جباری و تلاش برای جلب رضایت اولیای دم فعال شده است. شما مطالب آنها را دیده‌اید؟

مقالات و آرای اشخاص عادی و اهل فن را دیده‌ام و از ضعف دستگاه قضایی در پاسخگویی به دروغ پراکنی بنگاه‌های رسمی معاند متاسفم. بنده شخصا در تمامی احکام صادره قصاص، با آموزه‌های اسلامی آرزومندم که در مرحله اجرا با توجیه عاقلانه و عادلانه و با عاطفه اولیای دم نسبت به جلب رضایت ایشان اقدام و قصاص منتفی شود و در هر مورد که پرونده منجر به رضایت شده است، شاکر خداوند رحمان شده‌ام. لیکن با کمال تأسف طبق تجارب پرونده‌های مشابه، مداخله و جوسازی سیاسی یک عده حقوقدان سیاسی‌کار و خارج‌نشین و داخل کشور که به‌ فکر چهره‌سازی به قصد مخالفت سیاسی با نظام حکومتی این کشور و زیر سوال بردن مطلق دستگاه قضایی هستند، همیشه کسب رضایت از شکات سخت و ناممکن شده است. این افراد با سوءاستفاده از شبکه‌های گسترده اجتماعی و رسانه‌ای متوسل به دروغ و قلب واقعیت‌ شده و با زدن تهمت به مقتول موجب کدورت بیش از پیش اولیای دم شده و امکان جلب رضایت ایشان را از بین می‌برند.

نظر خانواده مقتول در رابطه با رضایت و عدم قصاص چگونه بود؟

در یکی از مراجعات خانواده مقتول به‌ دادگاه به ایشان عرض کردم که وکلای متهمه روش غلطی را در دفاع از وی به کار بردند و با طرح تجاوز به‌ عنف، در نتیجه نهایی، هم علیه موکله خود اقدام کرده هم موجب ناراحتی شما شدند ولی به‌ هر حال پدرتان با آن سن و دارای شان خانوادگی و اجتماعی در ایجاد رابطه غیراخلاقی با چنین دختری مرتکب گناه شده است، از طرفی هم با توجه به وضع خانوادگی و روحی و روانی این خانم و روابط خشن پدر، مرضی خداوند تبارک و تعالی است که از گناه بزرگ این دختر بدبخت بگذرید. پسر مقتول که جوان تحصیلکرده و برازنده‌ای بود جواب داد قریب به این مضمون که ما چطوری رضایت بدهیم؟ اولا این خانم اصلا پشیمان نبود و یک ذره از خود ناراحتی و عذاب وجدان نشان نداد و حقیقت رابطه خود را نگفت و بعد اینها پدرم را مانند یک عده اوباش و هرزه خیابانی متجاوز به زور قلمدادکردند، حالا رضایت بدهیم نمی‌گویند که اولیای دم هم خودشان قبول دارند که پدرشان مقصر بوده و قصد تجاوز داشته و به‌همین دلیل رضایت دادند؟

صداقت و پشیمانی ریحانه جباری می‌توانست تاثیری در جلب رضایت اولیای دم داشته باشد؟

بله، اگر خانم جباری بر خلاف تعلیمات وکلای سیاسی‌منش خود (که با خوراک این‌گونه پرونده‌ها زمینه پذیرش پناهندگی سیاسی برای خود فراهم کرده‌اند)، از خود صداقت نشان می‌داد و می‌گفت که در شرایط روحی و روانی سخت دچار اشتباه شده و از کرده خود اعلام پشیمانی و طلب بخشش می‌کرد، مانند خیلی از پرونده‌ها می‌توانست رضایت اولیای دم را که دارای تمکن مالی هستند، بگیرد.

شرایط روحی و روانی ریحانه جباری چگونه بود؟

شرایط روحی و روانی این خانم به گونه‌ای بوده که حتی تصور قتل پدر هم از وی می‌رفت چون حسب پرینت اس‌ام‌اس‌های تلفن وی با یکی از جوانانی که با وی رابطه نا‌مشروع داشت (نام او در پرونده پیوست است) که حاوی لقب‌های قبیح و توهین بسیار زشت به پدرش است. می‌گوید که «امشب به تیپ هم زدیم و این ... را امشب می‌کشم» وقتی در مورد این پیامک این شخص سوال می‌کند ریحانه خانم جواب می‌دهد که پدرم هر وقت مست می‌کند مرا به باد کتک می‌گیرد.

آیا اعترافات ریحانه براثر فشار در مراحل اولیه بازجویی نبوده است؟

بسیاری از دلایل ما در احراز قتل و محکومیت ایشان حرف‌ها و اعترافاتی است که در جلسات دادگاه به‌طور روشن و صریح توسط متهمه بیان شده است. حتی استناد ما بر اعترافات او در دادگاه است، نه حتی دوران بازجویی که ظن تحت فشار اعتراف کردن مطرح شود. او در دادرسی با حضور وکلای خود به‌راحتی از اقدامات خود حرف می‌زد. دلایل کافی و روشن است.

در فضای مجازی وکیل سابق او مصطفایی مدعی شده است او هنگام خروج با توجه به قفل بودن درب با اضطراب و مشکل خارج شده و در مملو از جای چاقو است که نشان می‌دهد او نمی‌توانسته در را باز کند. این ادعا درست است؟

کاملا این ادعا خلاف واقع و دروغ محض است. همان‌گونه که عرض کردم حرف‌های این آقای مدعی قانون و عدالت و حقوق بشر کاملا مانند یک سیاست‌مدار کذاب است که در یک میتینگ انتخاباتی به هر وسیله‌ای ولو خلاف قانون و انصاف و وجدان متوسل می‌شود. طبق اوراق پرونده و دست‌خط خود متهمه در بازپرسی و حتی حسب اظهارات مکرر خانم جباری در دادگاه، درب ورودی قفل نبوده و بعد از وارد کردن ضربه‌ کارد آشپزخانه که دو روز قبل خریداری و در کیف خود داشت با آرامش از خانه خارج شده است. طبق صورت‌مجلس بازپرس در معاینه محل وقوع جنایت، قبل از شناسایی فرد ضارب و دستگیری وی، فقط آثار یک ضربه جسم نوک تیز روی درب بوده است و نه چند ضربه که مؤید آن، اظهارات صریح و روشن خود متهمه است.

توضیح ریحانه در رابطه با وارد کردن یک ضربه به در با چاقو چه بود؟

وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد چرا به در با چاقو زدی، وی جواب داد چون هیجان‌زده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم. از وی سوال شد درب قفل بود؟ وی جواب داد نه، قفل نبود. و وی ادامه می‌دهد که بعد از زدن ضربه چاقو مقتول گفت منو زدی؟؟!! و به‌ طرف من صندلی را پرتاب کرد و بعد مقتول از پله‌ها رفت پایین و من‌ هم با آسانسورخارج شدم. اگر در قفل بود چطور می‌توانست بلافاصله خارج شود؟ به‌ علت شدت جراحات که بریدگی ناف اصلی ریه بود، مقتول فقط از طبقه پنجم تا پله‌های طبقه سوم می‌تواند برود و پس از چند بار گفتن دزد! دزد! در همان‌ جا جان می‌دهد.

ریحانه بعد از فرار چه‌ کاری انجام‌ می‌دهد؟

ریحانه ادامه می‌دهد در خیابان مخفی شدم و صبر کردم. بعد از اینکه آمبولانس و ماشین ماموران را دیدم با آژانس رفتم خانه.

همسایه‌ها متوجه فریادی یا درخواست کمکی از سوی ریحانه نشده بودند؟

محل وقوع قتل، آپارتمان پنج طبقه مسکونی بود که کوچک‌ترین صدایی یا فریاد متهمه می‌توانست همسایه‌ها را متوجه موضوع کند. در تحقیقات، همسایگان مجاور گفته‌اند که فقط صدای برخورد چیزی به‌ دیوار را شنیدیم (این صدا‌ همان پرتاب صندلی توسط مقتول بود که متهمه بیان کرده است).

وکیل سابق ریحانه برای دفاع مشروع خواندن، حمل چاقو را برای حفظ امنیت تردد در خیابان‌های تهران بیان کرده. شما با این ادعا موافق هستید؟

در این خصوص متهمه کوچک‌ترین اشاره‌ای بر صحت ادعای وکیل خود نکرده بلکه برای اولین بار دو روز قبل از قتل، توسط متهمه خریداری شده است و در طول تحقیقات مکرر جز این نگفته است! بنده شرف و وجدان انسان‌های منصف بی‌تعصب را به این ادعای سخیف آقای مصطفایی شهادت می‌طلبم که چند دختر و زن در تهران با خود چاقو حمل می‌کنند؟! آیا این توهین به ساحت پاکیزه زنان و دختر ایرانی نیست که آنها را با اراذل و اوباش در یک ردیف قرار می‌دهند؟! البته بنده هم حسب تجارب خدمتی قبول دارم که اشخاصی از افراد لاابالی با خود آلات جارحه و چاقو حمل می‌کنند ولی نوعا این ویژگی رفتاری جوانانی است که زندگی بی‌ بند و باری دارند و به‌ لحاظ روحیات و رفتار ناهنجار اجتماعی و روابط با خلافکاران در معرض تعدی و درگیری خشونت‌آمیز هستند و الا عموم جامعه ما انسان‌های شریف و باخانواده‌ای هستند که از درگیری و ناهنجار‌ی‌های اجتماعی پرهیز می‌کنند و باید بگویم در حال حاضر کشور ایران در نُرم جهانی (بدون سیاست‌بازی) در بین کشورهای دنیا (همسایگان، کشورهای‌آفریقایی، آمریکا، آمریکای مرکزی) از امن‌ترین کشورهای جهان قلمداد می‌شود که شهروندان تا پاسی از نیمه شب در خیابان‌ها، رستوران‌ها و مراکز تفریحی آزادانه و با آرامش، بدون مزاحمت تردد می‌کنند که حتی مورد تعجب و اقرار گردشگران خارجی قرار گرفته است.

آیا رابطه ریحانه با مقتول یک رابطه کاری بود؟

خانم جباری حداقل سه بار در دادگاه گفت من به مقتول سرویس می‌دادم تا او هم به من خدمات بدهد. اصلا رابطه کاری مطرح نبود. در اصطلاح این گروه از جوانان بی‌ بند و بار، منظور از سرویس دادن، ایجاد روابط نامشروع و در اختیار قراردادن خود است. متهمه قبل از رابطه با مقتول با چند نفر رابطه ویژه داشته و طبق اعترافات در دادگاه، ایشان با مدیر شرکت محل کار خود چند بار به ویلای او در سیرا (جاده چالوس) رفته‌اند و باکره نبوده است. حسب دلالت پرینت تلفن وی اس‌ام‌اس‌های رد و بدل شده بین ایشان، به‌طور صریح روابط بسیار نزدیک حتی بچه‌دار شدن را نشان می‌دهد و نیز این رابطه، مورد اعتراض یکی از دوست پسرهایش که قبلا نامزد متهمه بوده قرار گرفته که مستندات مسلم آن در پرونده پیوست است.

باتوجه به فاصله سنی به چه دلیل این رابطه شکل گرفته بود؟

مستفاد از اظهارات خود متهمه که در پرونده پیوست است، وی در بیان علت رابطه خود با مرد مسن می‌گوید «می‌خواستم یک مقدار سرویس کنترل‌شده بدهم و سرویس بگیرم و نشان بدهم عُرضه دارم بدون احتیاج به خانواده خودم را تامین کنم. وی در مورد نحوه آشنایی با مقتول می‌گوید در خیابان می‌رفتم یک کمری چند بارترمز کرد ... و بعد سوار شدم آهنگ (دیدو) گذاشت بعد از سنم و کارم پرسید و ... من هم چند سوال کردم از کارش و ... یک زنگ زدم به گوشی‌اش تا شماره تلفنم را ذخیره کند.» لذا آنها یک ماه قبل از قتل با هم به رستوران می‌رفتند. در اس‌ام‌اس بازی، لطیفه برای هم می‌فرستادند و در روز قتل هم طبق وعده قبلی، مقتول به شرکت محل کار متهمه مراجعه و با رضایت کامل با هم به منزل می‌روند. در تحقیقات از همکاران، یکی از همکاران وی اظهار داشته که «... به دنبال ریحانه یک آقایی با ماشین تویوتا کمری آمد و ریحانه می‌گفت که دوست پدرم است و می‌خواهیم ماشین کمری را از او بخریم. حتی مدیر، تخم مرغی را برای گذاشتن زیر چرخ ماشین به‌ وی می‌دهد.»

با توجه به تجارب 30 ساله قضایی شما دلیل قتل چه بوده است؟

شرایط خاص محیط خانوادگی و رابطه ناهنجار والدین با هم و آثار مخرب درگیری‌های درون خانواده بر شخصیت متهمه و روحیه مردانه و خودشیفتگی و خودبزرگ‌بینی و تصمیم‌گیری در لحظه عصبانیت وی شاید مهم‌ترین دلیل ارتکاب قتل باشد. وی در دادگاه می‌گوید که در بچگی دلم می‌خواست بازی‌های پسر‌ها را بکنم و از اینکه نمی‌توانستم مانند پسر‌ها با تبر هیزم بشکنم ناراحت می‌شدم. به‌ همین دلیل برای استحکام رسیدگی و جلوگیری از هرگونه شائبه و خلل در تحقیقات در مراحل رسیدگی به پرونده، یک بانوی روان‌شناس تعیین کردیم که در جلسه دادرسی حالات او را ببیند و با مصاحبه با متهمه و رفتار‌شناسی در خصوص شخصیت متهمه اظهارنظر کند. روان‌شناس منتخب معتقد بود او دچار خودشیفتگی است. دلیل قتل هم به شرایط روحی و عدم ثبات شخصیتی او بازمی‌گردد. البته دچار جنون و مسلوب‌الاختیار نبوده تا مبری از مسئولیت قانونی باشد. از طرفی حسب اظهارات متهمه چون مقتول به‌ خاطر مسائل کاری و خرید لوازم پزشکی زیاد سفر می‌رفت به‌ وی قول سفر به کشورهای اروپایی داده بود اما او را نبرده بود که باعث دلخوری و عصبانیت ریحانه شده بود. یا یک بار قرار بود برای گردش روز پنجشنبه، ماشین تویوتا کمری خود را به او بدهد تا با همکارانش به تفریح برود که با عدم انجام این کار باعث ناراحتی شدید ریحانه شده بود و او می‌گفت نزد دوستان بسیار غرورش جریحه‌دار شده و ضایع شده بود.

یعنی ریحانه با قصد قبلی مرتکب قتل شده بود؟

خانم جباری با خودشیفتگی به دنبال اثبات خود به خانواده بحران‌زده‌اش بود و شاید با روحیه مردانه خود، فکر می‌کرد کنترل سرویس دادن‌هایش دست وی است و بازیچه‌شدن را تحمل نمی‌کرد و لذا وقتی مقتول به‌ طرف وی می‌آید تا او را طبق معمول این‌گونه روابط، لمس کند، وی امتناع کرده و در مقابل این جمله که «روسری‌ات را درآر و راحت باش. جایی نمی‌تونی بری»، به‌شدت عصبانی و وقتی مقتول برای نماز دوم به‌ طرف سجاده می‌رود، ریحانه بدون اعلام اعتراض و یا فریاد اینکه می‌خواهد منزل را ترک کند از کیف خود چاقوی 25 سانتی تازه خریداری شده را درآورده و ناگهان از پشت به کتف او با شدت ضربه می‌زند که به‌ علت بلندی تیغه، چاقو از بین استخوان‌ها وارد فضای سینه شده و ناف اصلی ریه را می‌شکافد و حتی چاقو را هم با خود می‌برد و با جلد مقوایی زیر تختش پنهان می‌کند. آثار خون در سجاده و صندلی کنار آن مشهود و در پرونده مضبوط است.

یعنی ضربه ریحانه نوعا کشنده بود؟

مشخصا ضربه وارده ریحانه به‌ علت نوک تیز بودن کارد و تیغه فولادی بلند آن، ضربه را نوعا کشنده می‌کند زیرا وارد ریه شده بود. ادعای ضربه ساده به کتف که از سوی آقای مصطفایی طرح شده خلاف نظریه صریح کالبدشکافی مرکز پزشکی قانونی است.

خود ریحانه در مورد نحوه قتل چه گفته؟

گفت می‌ترسیدم به من تجاوز کند. چند بار از من خواست روسری‌ام را بردارم اما من این کار را نکردم. متاسفانه متهمه هیچ حرف و رفتاری از خود نشان نمی‌دهد که مقتول را متوجه اکراه وی کند. از وی سوال می‌شود «آیا مقتول خشونتی نشان داد یا عملی انجام داد که نشان دهد قصد دارد به‌ زور تجاوز کند؟» وی جواب می‌دهد «نخیر.» و نیز از وی پرسیده شد «وقتی امتناع تو را از دست زدن دید چرا پشت به‌ تو کرد؟» جواب می‌دهد «رفت نماز دیگرش را بخواند». بازسازی صحنه جنایت هم نشان می‌داد که سجاده روی زمین پهن بوده و آثار خون روی سجاده و آینه وجود داشت که حکایت می‌کند در لحظه قتل و وارد کردن ضربه کارد، مقتول پشت به متهمه روی سجاده بوده است. اصولا ریحانه یک کلمه غیر از این در طول مراحل مختلف تحقیقات و دادرسی نگفته است. صرف‌ نظر از عمل غیرشرعی و اخلاقی مقتول، با توجه به زاویه داشتن روحی و روانی این‌گونه افراد بی‌اعتقاد نسبت به مذهب و نماد آن نماز، به‌ نظرم نماز خواندن وی در این شرایط که او را به‌ ظاهر مذهبی نشان می‌دهد بر نفرت متهمه افزوده است و امید خدمات گرفتن از این مرد مذهبی (با ضعف ایمان و مقهور شیطان) به باد می‌رود چون قبل از ورود به خانه این حس و ذهنیت وجود نداشته به‌طوری که در مسیر خانه، مقتول لوازم جلوگیری از بارداری می‌خرد و در داخل منزل جلوی چشمان ریحانه خانم روی میز می‌گذارد و برای وی ناآشنا نبوده است.

ادعا شده داروی بیهوشی در شربت ریحانه وجود داشت. شما نوشیدنی‌ها را به آزمایشگاه فرستادید؟

دو لیوان محتوی آبمیوه روی میز بوده که ثابت می‌کند دو نفر بودند و محتوای هر دو لیوان برای سم‌شناسی ارسال و حسب گزارش کار‌شناسان آزمایشگاه یکی از لیوان‌ها فاقد هرگونه سم یا دارو بوده ولی در لیوان دوم داروی دیفنوکسیلات که داروی ضد اسهال است مشاهده شده است.

از دیگر ابهامات مطرح‌شده در پرونده ریحانه، خرید لوازم پیشگیری از بارداری از داروخانه است. این اتفاق افتاده؟

ابهامی در خرید آن وجود ندارد زیرا رفتن یک زن و مرد به یک خانه خلوت به‌ قصد خوردن قهوه نیست و نیت ایشان عمل جنسی بوده است که در مسیر رفتن به‌ خانه کاندوم خریداری شده. نکته قابل تامل اینکه این وسیله روی میز قرار داشته و کاملا در معرض دید بوده و خانم ریحانه با توجه به تجربه‌های قبلی با آن ناآشنا نبوده است و خرید لوازم پیشگیری از بارداری نشانه تجاوز نیست، فقط نشانه قصد رابطه جنسی است.

شما موافق تلاش برای جلب رضایت اولیای دم هستید؟

توصیه می‌کنم این سیاهکاران سیاستکار سرنوشت این‌گونه محکومان را با تبلیغات رسانه‌ای و گزافه‌گویی‌هایی برای نمایاندن خود و چهره‌سازی مجازی به نتیجه تلخ اجرای قانون و گرفتن فرصت رضایت اولیای‌ دم دچار نکنند. از تجارب تلخ گذشته مانند پرونده مرحوم بهنود شجاعی که مداخلات علنی و رسانه‌ای کردن موضوع باعث انفعال اولیای دم شد و نامبرده را از امکان گرفتن رضایت اولیای دم محروم ساخت، عبرت گیرند. هرچند اینجانب بازنشسته شدم و صرفنظر از اینکه هیچ تردیدی در استحقاق قصاص خانم جباری ندارم و آن‌ را حق مسلم خانواده محترم می‌دانم ولی برای رضای خدا با توجه به اینکه قصاص حیات است لیکن خداوند تبارک و تعالی اولیای دم را دعوت به عفو و بخشش کرده است. بنده حاضرم در جلب رضایت ایشان به‌ طریق مقتضی مساعدت کنم.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.