ساخت مستند و تألیف یک سفرنامه مشترک سوغات اهل فرهنگ از سوریه
خبرگزاری تسنیم: محمدحسین جعفریان از ساخت یک مستند به صورت مستقل و یا مشترک با افخمی خبر داد و گفت: به پیشنهاد بنده قرار است سفرنامه مشترکی به قلم بنده، افخمی، امیرخانی، مومنی شریف، قزوه و زائری از هر انچه در سوریه مشاهده کردیم، منتشر شود.
محمدحسین جعفریان نویسنده و مستندساز در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از نگارش یک سفرنامه دستهجمعی از سفر اخیر فعالان فرهنگی به سوریه خبر داد و گفت: قبل از سفر تدبیری اندیشیدم و با آقایان افخمی، امیرخانی، مومنی شریف، و قزوه مشورت کردم پس ازآن در طول سفر نیز به آقای زائری ماجرا را گفتیم و پیشنهاد کردیم سفرنامه مشترک بنویسیم، هر کس هر آنچه را که از سفر می بیند، بنویسد و در قالب یکم سفرنامه مشترک با چند قلم و چندین زاویه دید منتشر کنیم.
وی با بیان این مطلب که این شیوه برای مخاطب نیز جذابتر خواهد بود، گفت: مخاطب این سفرنامه از پتجرههای متفاوتی سوریه امروز را خواهد شناخت و می تواند برای مخاطب عام، کتاب جذابی باشد، دوستان این تقابل را کردند، اما در طول سفر جز یکی دو نفر مابقی یادداشتبرداری نمیکردند، بنابراین نمیدانم چه نتیجهای میتوان برای این سفرنامه متصور شد، به هر حال بنای ان گذاشته شد حتی قرار شد با هم تعاملی داشته باشیم که مطالب تکراری نشود، و مطالب نقلی متعدد و متفاوت باشد. اگر این ایده عمل شود، بسیار کتاب جذابی خواهد بود.
جعفریان با اشاره به برخی افراد حاضر در این سفر همچون علیرضا قزوه و محسن مومنی شریف گفت: این دوستان در طول سفر بسیار جدی یادداشتبرداری میکردند که ممکن است منجر به اثر مستقلی شود، اما این موضوع نافی این سفرنامه مشترک نخواهد بود.
وی به تصاویری که شخصا از سوریه ضبط کرده است، اشاره کرد و گفت: از بین همه تصاویری که از کشور سوریه گرفتم، ممکن است مستند کوتاهی را تولید کنم، البته چندی پیش با آقای افخمی میهمان برنامه «خیابان زندگی»در تلویزیون بودیم که ایشان مطرح کرد قصد دارد مستند کوتاهی درباره این سفر بسازد، افخمی در همان برنامه مطرح کرد که اگر آقای جعفریان نیز تصاویرش را در اختیار من بگذارد، استفاده خواهم کرد، که من با کمال میل این کار را خواهم کرد. ممکن است یک کار کوتاه و مستقل خودم انجام دهم و اگر آقای افخمی آستین بالا بزند من هم تصاویرم را در اختیار ایشان قرار خواهم داد تا استفاده شود.
جعفریان با اشاره به سفر سوریه گفت: دو تا نکته بسیار جلب توجه میکرد، اول اینکه دمشق و سوریهای که ما دیدیم، با دمشقی که رسانه حتی رسانههای خودی به ما نشان میدهند، تفاوت بسیاری داشت. کشور و شهر زنده بود، دمشق یک کلان شهر به معنای دقیق کلمه بود، اتوبانها شلوغ و خیابانها مملو از جمعیت بود، دانشگاهها دایر بود و علیرغم اینکه جنگ و خطر جدی بود، صدای موسیقی در فضا پخش بود و مردم سرگرم کار، برای نمونه من یکشنبه به کلیسای مرکزی دمشق رفتم، آنقدر جمعیت بود که در محوطه بیرونی جایی برای ایستادن نبود. بنابراین مردم زندگی عادی خود را سپری میکردند.
تشکیل بسیج مردمی در سوریه
وی افزود: همچنین نکته جالب توجه دیگر این بود که برخی از مردم اذعان میکردند ما از ترتیبدهندگان اصلی تظاهرات در آغاز بحران بودیم، اما گذشت زمان به ما نشان داد که چه کسی در سوریه با صلح میجنگد و فهمیدیم، دعوا سر چیز دیگری است.فهمیده بودند که کشورشان از طرف بیگانکانی مورد حمله قرار گرفته که نه تنها اسد بلکه مردم و سوریه را به فلاکت میکشند، این مردم اکنون که کشورشان درگیر شده است، خودشان متحد شده و قوات الوطنی چیزی شبیه بسیج مردمی ما درست کرده بودند و به دفاع از دولت و مقابله با تکفیریها میپرداختند.
وضعیت سوریه درسی برای روشنفکران ایرانی است
جعفریان تصریح کرد: روشنفکرانی هم که ساز مخالف در ابتدا میزدند، دریافته بودند، خطر بزرگتری که دخالت بیگانگان است آنها را تهدید میکنند، این درس برای دروشنفکران ماست که گاهی تیپ اوپوزیسیون میگیرند و بازیهایی در میآورند که از عواقبش مطلع نیستند، متوجه نیستند اگر با این تحریکات امنیت مخدوش شود، همه چیز بر باد میرود، اگر پای بیگانگان به این سرزمین باز شود، هر دو سو را زیر تیغ میگذارند، به آقای افخمی میگفتم، خوب است برای برخی روشنفکران ما تور سوریه بگذارند، تا اینها معنای امنیتی که در آن به سر میبرند، را بفهمند. آقای افخمی میگفت، حسین جان اینها بهتر از من و تو معنای امنیت را میفهمند، چون دو پاسپورته هستند، و کوچکترین مشکل پیش آید میروند جایی که امن باشد. آنها به فکر امنیت مردم نیستند.
حقایق سوریه در رسانههای ما به خوبی منعکس نشده است
وی ادامه داد: من تصور میکنم این بخش از حقایق سوریه در رسانههای ما درست منعکس نشده است، ما این همه شهید مستندساز در سوریه دادیم، این همه مستند عالی درباره آنچه که در این کشور در جریان است، ساختیم اما آنطور که باید و شاید در رسانههای ما منعکس نمیشود، نمیدانم تلویزیون ما چرا تلاش نمیکند، که جدا از اخبار معمول، حقیقی را که در این کشور است، منعکس کند، اگر این اتفاق بیافتد به باور من درسی برای همه خواهد بود و حیف اینکه ما خون هم برای این دوربینها دادیم، چشمان صداقتباری متفاوت از رسانههای دنیا این حقایق را ثبت کردند، اما استفاده نمیکنیم.
خبرنگار سیان ان و پارادوکس نمایش حقیقت در رسانه
نویسنده کتاب «چکر در ولایت جنرالها» افزود: یکی از خبرنگاران این سفر، خبرنگار سیان ان بود که میگفت، دوربین من چیزهایی میبیند که رسانه من دلش نمیخواهد، آنها دیده شوند و من در این پاردوکس گیر کردهام، چون حقیقتی که اینجاست با چیزی که رسانه من از من میخواهد، متفاوت است، سوریه در قیاس با دیگر کشورهای درگیر بحران که من آنها را دیدم، شادابتر بود، مردم سوریه خیلی شادابتر و سرحالتر هستند، من در کابل در اوج جنگها هم بودهام، آنقدر زندگی جاری و ساری نبود، به مقدار قابل توجهی تشویش، نگرانی و جنگ در زندگی مردم حاضر بود، اما سوریه جنگ حل شده بود، حتی در برخی شهرها، بخشهایی از خیابانها ریخته بود، خانهها تلمبار شده بود، اما دو خیابان آنطرفتر عروسی بود. من فکر میکنم، این حس و حال، حس و حالی مغتنم است و به باور من گذشت زمان هم موجب شده تا حدی مردم به این وضعیت عادت کنند.
انتهای پیام/