آغاز نخست ‏وزیری دکتر "محمد مصدق" و تأسیس دادگاه تفتیش عقاید در اروپا


خبرگزاری تسنیم: آیت‌‏اللَّه سید ابوالقاسم کاشانی برای حفظ یکپارچگی بین نیروهای ملی و مذهبی، از مصدق حمایت نمود و تهدید کرد در صورت کنار نرفتن احمد قوام و بازگشت مصدق، حکم جهاد صادر خواهد نمود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از راسخون ، تقویم تاریخ امروز 7 اردیبهشت 1393 خورشیدی برابر با 27 جمادی الثانی 1435 هجری و 27 آوریل 2014 میلادی به شرح ذیل است:

آغاز نخست ‏وزیری دکتر "محمد مصدق" در نوبت اول (1330 ش)
دکتر مصدق به عنوان نماینده‏ای پرسابقه در مجلس شورای ملی و در رأس جبهه ملی مطرح بود. او در دوره چهاردهم، درباره ملی شدن نفت، نطق‏های متعددی ایراد نمود و با تصویب پیشنهاد او، از دادن امتیاز جدید نفت به شوروی، جلوگیری شد. مصدق که ریاست کمیسیون نفت را به عهده داشت و وجاهت ملی او هم در اوج مبارزات ملی شدن نفت قابل توجه بود، با نزدیکی به آیت‏ اللَّه کاشانی وجهه مذهبی نیز به خود گرفت. بنابراین پیشنهاد قبول نخست وزیری او، استقبال نمایندگان را در برداشت و او بلافاصله مأمور تشکیل کابینه گردید. در ابتدای صدارت دکتر مصدق، وی بیشتر درگیر مساله ملی شدن صنعت نفت و تبعات آن بود تا اینکه به پیروزی دولت ایران بر شرکت نفت انگلستان منجر شد. با آغاز به کار مجلس پانزدهم، مصدق کابینه خود را ترمیم کرد و در ضمن از محمدرضا پهلوی درخواست کرد که پست وزارت جنگ هم با او باشد. ولی چون این امر با مخالفت شاه مواجه گردید، مصدق بدون مشورت با کسی، از نخست‌‏وزیری استعفا داد و شاه نیز پس از تمایل مجلس، فرمان نخست‏‌وزیری احمد قوام را صادر کرد. در این میان، آیت‌‏اللَّه سید ابوالقاسم کاشانی برای حفظ یکپارچگی بین نیروهای ملی و مذهبی، از مصدق حمایت نمود و تهدید کرد در صورت کنار نرفتن احمد قوام و بازگشت مصدق، حکم جهاد صادر خواهد نمود. این امر زمینه‏‌ساز قیام تاریخی سی‏ام تیرماه 1331 و بازگشت دکتر مصدق به قدرت گردید. اما پس از مدتی، بر اثر مسائل گوناگون، شکاف بین دو جبهه بیشتر شد تا اینکه دولت مصدق با توطئه دست‏های استعماری بیگانگان و همکاری مهره‏‌های داخلی، در جریان کودتای 28 مرداد 1332 سقوط کرد و نهضت مردمی به شکست انجامید.

امضای قرارداد کمک‏های تسلیحاتی شوروی به رژیم عراق در جریان جنگ (1363 ش)
پس از تغییر اوضاع جنگ در نتیجه فتح خرمشهر و احتمال سقوط رژیم عراق، شوروی نیز همگام با دیگر کشورهای غربی، با واگذاری تجهیزات مدرن جنگی به عراق، بر میزان کمک‏های خود به این کشور افزود. در این راستا، در فروردین 1363، یک هیئت بلند پایه از شوروی به بغداد اعزام شد و فروش چهار و نیم میلیارد دلار اسلحه شوروی به عراق را پیشنهاد کرد. این بزرگ‏ترین پیشنهاد فروش سلاح بود که تا آن زمان، شوروی‏ها به عراق می‌‏دادند. هیئت شوروی که از میزان عصبانیت عراق به دلیل از دست دادن جزایر مجنون در عملیات خیبر مطلع بود، به عراق اطلاع داد که حاضر است میگ‏های 21 و 22، هلی‏کوپترهای توپ‏دار و 350 موشک اسکاد در اختیار رژیم بعث قرار دهد. سرانجام این قرارداد و قرارداد وام دو میلیارد دلاری اتحاد جماهیر شوروی به رژیم بعث عراق در هفتم اردیبهشت 1363 ش برابر با 27 آوریل 1984 م بین طرفین در مسکو امضا شد و در جبهه‌‏های جنگ علیه رزمندگان اسلام به کار رفت. لازم به یادآوری است که بعد از سقوط صدام حسین، در سال 1382، مسأله بازپرداخت وام‏های اعطایی کشورهای غربی و شرقی برای پیروزی در جنگ با ایران، به عنوان یکی از مهم‏ترین چالش‏های جدی منطقه و جهان مطرح شد.

امیرعباس هویدا، کابینه خود را ترمیم کرد و یازده تن وزرای جدید معرفی نمود. (1353ش)
وزاری جدید به‌شرح زیر است دکتر جمشید آموزگار وزیر کشور، هوشنگ انصاری وزیر امور اقتصادی و دارائی، همایون جابر انصاری وزیر مسکن و شهرسازی، عبدالحسین سمیعی وزیر علوم و آموزش عالی، شجاع الدین شیخ الاسلام زاده وزیر رفاه اجتماعی، رضا صدقیانی وزیر تعاون و امور روستاها، کریم معتمدی، وزیر پست و تلگراف، احمد هوشنگ شریفی وزیر آموزش و پرورش، ایرج وحیدی وزیر نیرو، غلامرضا کیانپور وزیر اطلاعات، فرخ نجم آبادی وزیر صنایع و معادن و فریدون مهدوی وزیر بازرگانی. نام وزارت آب و برق به وزارت نیرو تبدیل شد. در اثر انتصابات جدید این افراد از کابینه خارج شدند: محمد سام، کورس آموزگار، دکتر منوچهر شاهقلی، عبدالعظیم ولیان، فتح الله ستوده، خانم فرخ رو پارسای و حمید رهنما. در این تغییرات سه وزارتخانه تأسیس شد که عبارتند از: وزارتخانه های رفاه اجتماعی، صنایع و معادن و بازرگانی وزارت اقتصاد ملی نیز بین سه وزارتخانه ادغام گردید.

درگذشت عباس حری ، استاد برجسته‌ی کتابداری (1392ش)
عباس حری متولد 15 اسفند 1315 در مشهد بود. او در سال 1349 از دانشگاه مشهد در مقطع لیسانس رشته زبان و ادبیات انگلیسی، در سال 1352 از دانشگاه تهران در مقطع فوق لیسانس رشته کتابداری و در سال 1360 (1981) از دانشگاه کیس وسترن ریزرو آمریکا در مقطع دکترای کتابداری فارغ‌التحصیل شد. عباس حری، استاد کتاب‌داری و اطلاع‌رسانی، از بنیان‌گذاران دوره‌ی دکترای این رشته و از فعالان چند بنیاد فرهنگی در ایران بود. انتشار بیش از 150 مقاله و 14 کتاب تألیفی یا ترجمه‌یی، سردبیری چند مجله‌ی تخصصی و اطلاع‌رسانی، سرویراستاری دایرةالمعارف کتاب‌داری و اطلاع‌رسانی، ترجمه‌ی بیش از 170 مقاله برای دانش‌نامه‌ی جهان اسلام و همکاری در آماده‌سازی فرهنگ‌نامه‌ی کودک و نوجوان، از مهم‌ترین فعالیت‌های علمی و فرهنگی اوست.

درگذشت "حسین بن احمد بن حجاج" شاعر معروف شیعه(391ق)

ابوعبداللَّه حسین بن احمد بن حجاج، معروف به ابن‏‌حجّاج ادیبی فاضل و ماهر بود که با سیدمرتضی و سیدرضی از دانشمندان قرن چهارم هجری در یک عصر زندگی می‌‏کرد. او از شعرای دوستدار اهل‏‌بیت رسالت و دشمن سرسخت دشمنان دین بود و در هر مورد اشعار فراوانی سروده است. مشهور است که در خوابِ سیدرضی، ابن حجاج از جانب اهل بیت به عنوان شاعر اهل بیت مطرح گردیده است. از آثار ابن حجاج، می‏‌توان به دیوان ده جلدی او اشاره کرد که در موزه‏‌های مختلف جهان نگهداری می‏‌شود. وی در مکانی بین بغداد و کوفه وفات یافت و طبق وصیت ابن حجاج، بدنش را در سمت پایین پای امام موسی کاظم(ع) دفن کردند.

 

رحلت فقیه جلیل، آیت اللَّه "میرزا ابوالحسن مشکینی" عالم مسلمان(1358 ق)
میرزا ابوالحسن مشکینی، عالم دینی، فقیه اصولی و مدرس برجسته‌‏ی حوزه‏‌ی علمیه‏‌ی نجف اشرف در سال 1305 ق در اطراف اردبیل به دنیا آمد. وی از نوجوانی در محضر درس علمای برجسته‏‌ی عصر خویش حضور یافت و در نهایت، عالمی توانا شد. میرزای مشکینی در 23 سالگی راهی نجف شد و از محضر درس حضرات آیات آخوند خراسانی، شیخ الشریعه‌‏ی اصفهانی و سید محمد کاظم یزدی بهره‌‏مند گردید. بعدها به کربلا رفت و در درس میرزا محمدتقی شیرازی شرکت جُست. میرزا ابوالحسن مشکینی در فقه، اصول فقه و تفسیر از دانش در خورِ توجهی برخوردار بود. از میرزا ابوالحسن مشکینی آثار بسیاری بر جای مانده است که از بین آن‏ها می‌‏توان به حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری، الفوائدُ الرّجالیه و المناسک اشاره کرد. میرزای مشکینی سرانجام در 53 سالگی در کاظمین وفات یافت و پیکرش را پس از انتقال به نجف، در صحن شریف علوی به خاک سپردند.

پناهنده شدن "محمدعلی شاه قاجار" به سفارت روس(1327 ق)

با گسترده‌‏تر شدن آتش انقلاب در نقاط مختلف کشور، نهضتی برای فتح تهران توسط مشروطه خواهان ایجاد گردید و پیروزی آنان را به دنبال آورد. در نبردی که بین قوای محمدعلی شاه قاجار و آزادی‏‌خواهان در نزدیکی تهران روی داد، قوای دولتی شکست خورده و طرف پیروز در 24 جمادی الثانی 1327 رو به تهران نهاد. این درگیری‏ها در تهران ادامه یافت و سرانجام تهران به تصرف مشروطه طلبان درآمد. در این هنگام، محمد علی شاه که خود را در برابر آزادی خواهان ناتوان دید در روز 27 جمادی الثانی به سفارت روسیه پناهنده شد و لیاخوف روسی نیز خود را به فاتحان تهران تسلیم کرد. بعد از ظهر همان روز، در جلسه‌‏ای فوق‌‏العاده، محمدعلی شاه، از سلطنت کنار گذاشته شد و فرزند یازده ساله‏‌ی وی، احمد میرزا را به عنوان پادشاه معرفی کردند. چون احمد شاه کودک بود، نیابت سلطنت او را به عضدالملک، رییس سالخورده‏‌ی ایل قاجار سپردند و بدین ترتیب دوره‏‌ی استبداد صغیر که در حدود سیزده ماه به طول انجامیده بود به پایان رسید.

روز ملی و استقلال کشور افریقایی "سیرالئون" (1961م)
سیرالئون کشور کوچکی در ساحل غربی افریقا است که همسایگان آن عبارتند از: جمهوری‏‌های گینه و لیبریا. وسعت این کشور در حدود 71/740 کیلومتر مربع بوده و جمعیت آن در حدود 5 میلیون نفر است که بیشتر از نژاد سیاه می‌‏باشند. پیش‌‏بینی جمعیت آن تا سال 2025 بیش از 8 میلیون نفر خواهد بود. بیش از 60% از جمعیت سیرالئون را مسلمانان تشکیل می‏‌دهند و بقیه مسیحی و پیرو ادیان بومی هستند. زبان رسمی این کشور، انگلیسی است. اما مردم به زبان‏های محلی صحبت می‌‏کنند. پایتخت کشور سیرالئون بندر "فری‏تاون" است و از شهرهای مهم آن، کوئیدو، گینما و ماکنی قابل ذکر می‌‏باشد. این کشور از نیمه قرن پانزدهم توسط پرتغالی‏‌ها شناسایى شد و عنوان سیرالئون به معنای "کوه‏های شیر" به آن اطلاق گردید. در قرن هجدهم این منطقه به تصرف انگلستان درآمد و تا نیمه دوم قرن بیستم ادامه یافت. پس از جنگ جهانی دوم این کشور نیز مانند سایر کشورهای افریقایی در جهت استقلال گام برداشت و بالأخره در 27 آوریل سال 1961 میلادی به استقلال رسید که روز ملی این کشور نیز به حساب می‌‏آید و در همین سال به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. حکومت سیرالئون، جمهوری با یک مجلس قانون‏گذاری است.

مرگ "قوام نِکْرومه" سیاست‏مدار افریقایی و بانی استقلال غنا (1972م)
قوام نکرومه، سیاست‏مدار معروف افریقا و پایه‏‌گذار استقلال کشور افریقایى غنا در 18 سپتامبر 1909م به دنیا آمد. وی پس از اخذ دکترای رشته علوم اجتماعی در یکی از دانشگاه‏‌های امریکا، رئیس انجمن دانشجویان افریقایى در امریکا و کانادا شد و به فعالیت سیاسی روی آورد. وی در سال 1947 به دبیر کلی حزب اتحاد غنا رسید ولی این حزب را به دلیل بی‏‌کفایتی و اختلافات داخلی رها کرد. نکرومه از آن پس حزب ملی خلق را تأسیس کرد و به مبارزه علیه حضور انگلیسی‏‌ها در غنا پرداخت. نکرومه در سال 1951م در انتخابات پارلمانی به پیروزی رسید و به نخست‏‌وزیری غنا دست یافت. وی در مارس 1957م که غنا به خود مختاری از انگلیس دست یافت، در سمتِ خود ابقا شد و غنا را به عضویت سازمان ملل رساند. نکرومه به دنبال استقلال غنا در سال 1960م به ریاست جمهوری این کشور رسید ولی در 24 فوریه سال 1966م در حالی که در یک سفر رسمی در چین به سر می‌‏بُرد، به دنبال یک کودتای نظامی هوادار غرب، از قدرت خلع شد. وی سپس به گینه رفت و تا پایان عمر خود در آن کشور ساکن بود. قوام نکرومه سرانجام شش سال پس از کودتا در 27 آوریل 1972م در 63 سالگی در گینه درگذشت. قوام نکرومه به عنوان یکی از مبارزان نامی افریقا، در تجدید حیات این قاره سهم بزرگی دارد و در تحکیم قدرت سازمان وحدت افریقا، تلاش فراوانی از خود نشان داد. قوام نکرومه در اکثر کشورهای افریقایی به صورت یک چهره مثبت و محبوب شناخته شده است و در غنا به عنوان پایه‏‌گذار استقلال این کشور یاد می‏‌شود. (ر.ک: 24 فوریه)

تأسیس دادگاه تفتیش عقاید معروف به "انکیزیسیون" در اسپانیا (1231م)
هم‏زمان با یورش سپاهیان صلیبی به مناطق شرق، واقعه مهم دیگری نیز روی داد که سرآغاز دوران مخوف انکیزیسیون یا تفتیش عقاید در تاریخ مسیحیت به شمار می‌‏رود. در این زمان که پاپ اینوسان سوم فرمان‏روایى داشت، وی دستور تشکیل دادگاه تفتیش عقاید را صادر کرد و از این پس، این دادگاه در سراسر اروپا به کار پرداخت. در واقع، اینوسان سوم در عقاید خود بسیار لجوج و سرسخت بود و به هیچ وجه تحمل شنیدن عقیده و نظری را برخلاف رای خود نداشت. به همین جهت کسانی که جرأت می‏‌کردند نظری مخالف رای و نظر او ابراز کنند از سلاطین وقت گرفته تا افراد عادی تکفیر می‏‌شدند. این دادگاه در 27 آوریل 1231م در اسپانیا نیز تأسیس شد و دوره جدیدی از خشونت و قساوت را در این سرزمین آغاز کرد. پاپ‏ها در این زمان، از سلاطین و فرمان‏روایان سرزمین‏های مسیحی می‏‌خواستند که در سرکوبی ملحدین، یعنی هر کس که از اوامر آنها سرپیچی می‏‌کند، با ماموران کلیسا همکاری داشته باشند وگرنه خود، ملحد و سزاوار عقوبت خواهند بود. از آن طرف، سلاطین و شاهزادگان و حکام محلی از بیم تکفیر که ممکن است به قیمت جانشان تمام شود، به فرامین پاپ گردن می‏‌نهادند. کسانی که به اتهام الحاد و سرپیچی از فرامین الهی که در واقع همان دستورات پاپ بود در این دادگاه‏ها محاکمه می‏‌شدند، حق داشتن وکیل را نداشتند و آراء محکمه قطعی و لازم الاجرا بود. در این دادگاه‏ها، کسانی که مظنون به بدعت‏گذاری بودند، چنانچه نمی‏‌توانستند بی‏‌گناهی خود را ثابت کنند تکفیر می‏‌شدند و مجازات سنگینی در انتظارشان بود. سخت‏گیری در مورد محکومان دادگاه‌‏های تفتیش عقاید تا آنجا بود که حتی اگر کسی ترتیب کفن و دفن آنان را می‏‌داد، آن شخص نیز مستحق مجازات‏های سنگین می‏‌شد. مفتش دادگاه نیز در مقابل هیچ مقامی جز پاپ پاسخگو نبود و کار خود را یک عمل الهی تلقی می‏‌کرد. آراء صادره از این دادگاه شامل شکنجه، تبعید، محرومیت از پست و مقام، مصادره اموال، زندان، سوزاندن و کشتن بود. وجود این دادگاه‏ها از یک طرف باعث جمع‌‏آوری ثروت و غارت اموال محکومات توسط مفتّشان شد و از طرف دیگر به فروپاشی جایگاه معنوی رهبران به اصطلاح اخلاقی جامعه و بی‏معنی شدن مفاهیم ارزشی و معنوی انجامید. دادگاه‌‏های تفتیش عقاید سرانجام پس از شش قرن فعالیت جنایت بار، در 17 ژانویه 1808م تعطیل شدند.

درگذشت "ویلیام جونز" خاورشناس مشهور انگلیسی (1794م)

ویلیام جونْزْ مستشرق معروف انگلیسی در 20 سپتامبر 1746م در لندن به دنیا آمد. وی از دوران کودکی و نوجوانی استعدادی سرشار داشت و پس از تحصیلات مقدماتی و متوسطه، دوره دانش‏سرای دانشگاه آکسفورد را طی کرد و به زبان‏های شرقی علاقه‏‌مند گردید. جونز در ابتدا زبان عربی و پس از آن زبان فارسی را فراگرفت و در 25 سالگی در خواندن و نوشتن و حرف زدن به زبان فارسی مهارت یافت. وی در سال‏های بعد زبان‏های چینی، سانسکریت، آلمانی، اسپانیایى، پرتغالی، عربی و ایتالیایى را آموخت و پس از فارغ‌‏التحصیل شدن در حقوق، به وکالت پرداخت. ویلیام جونز در سال 1767م یک نسخه خطی مربوط به دوران نادرشاه افشار را به خواست پادشاه وقت دانمارک، ترجمه کرد و مهارت خود را در این فن به اثبات رساند. وی در سال‏های بعد به عنوان یکی از اولین اروپاییان، غزلیاتی از حافظ، ابیاتی از مثنوی معنوی، ابیاتی از خمسه نظامی و اشعاری از فردوسی را به انگلیسی و فرانسوی ترجمه کرد و مورد ستایش بسیاری از فرهنگ دوستان قرار گرفت. جونز علاقه خاصی به زبان فارسی داشت و آن را شیرین‌‏ترین زبان مشرق زمین می‌‏دانست. او هم‏چنین عنوان می‌‏کرد که زبان فارسی یکی از غنی‏‌ترین زبان‏های عالم است و ایرانیان در سرودن اشعار عاشقانه مهارت فراوانی دارند. ویلیام جونز در سال 1784م، با همراهی چند تن از خاورشناسان انگلیسی، انجمن آسیایى بنگاله را تأسیس کرد. این انجمن به عنوان یکی از بزر‌گ‌‏ترین انجمن‏های علمی و ادبی جهان، دارای هزاران کتاب چاپی و خطی فارسی، عربی، هندی، سانسکریت و انگلیسی بود که در سال‏های بعد نیز به جمع آوری و نگاهداری نسخه‏‌های بسیار عالی و نفیس و ممتاز پرداخت. جونز به عنوان یکی از مشاهیر خاورشناس، هندشناس، ایران‏شناس، زبان‏شناس، زبان دان، نویسنده، ادیب، حقوق‏دان و یکی از نوابغ علم و ادب به شمار می‏‌رفت و شاعری خوش ذوق بود و در منظومه‏‌سرایی به زبان فرانسوی و انگلیسی استعداد فراوانی از خود نشان داد. ویلیام جونز سرانجام در 27 آوریل 1794م در 48 سالگی درگذشت.

پایان کنفرانس باندونگ، زمینه‏‌ساز تشکیل جنبش عدم تعهد (1955م)
کنفرانس باندونْگْ نخستین کنفرانس سران کشورهای آسیایى و افریقایى است که از 18 تا 27 آوریل سال 1955م به دعوت دکتر احمد سوکانو، رئیس جمهور وقت اندونزی با حضور سران و نمایندگان 28 کشور تشکیل شد. کنفرانس باندونگ که معروف‏ترین رهبران آسیا و افریقا از قبیل جواهر لعل نهرو، چوئن لای و جمال عبدالناصر، سردمداران هند، چین و مصر در آن شرکت کردند، نخستین رویارویى کشورهای جهان سوم با قدرت‏های بزرگ نظامی و صنعتی جهان بود که زمینه را برای تشکیل سازمان کشورهای غیرمتعهد فراهم ساخت. کنفرانس باندونگ، طیف وسیعی از کشورهای طرفدار غرب یا بی‏طرف یا کمونیست را در برمی‏‌گرفت، ولی تمامی کشورهای شرکت‌‏کننده، پشتیبانی خود را از پنج اصل معروفِ هم‏زیستی مسالمت‌‏آمیز که مبتنی بر احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی یک‏دیگر، عدم تجاوز، عدم مداخله در امور داخلی یک‏دیگر و برابری حقوق و همکاری اقتصادی بود، اعلام داشتند. کنفرانس باندونگ سرانجام به تشکیل جنبش عدم تعهد که در واقع خارج از دو بلوک شرق و غرب بودند، انجامید و فعالیت خود را در سال‏های بعد گسترش داد.

روز ملی و استقلال "توگو" کوچک‏ترین کشور افریقایی (1960م)

کشور جمهوری توگو با 56/785 کیلومتر مربع وسعت در غرب قاره افریقا و در همسایگی کشورهای بنین، غنا و ولتای علیا واقع شده است. جمعیت توگو بیش از چهار میلیون نفر بوده که عمدتاً سیاه‏پوست و دارای مذاهب بومی و درصدی مسلمان و مسیحی می‏‌باشند. پیش‏‌بینی می‏‌شود که جمعیت توگو تا سال 2025م بیش از 8 میلیون نفر گردد. زبان رسمی در توگو فرانسوی، واحد پول، فرانک سی اف آ و پایتخت آن شهر لومه است. توگو در ابتدا، در پی مهاجرت برخی از اهالی نیجریه و غنا به این منطقه، مسکونی گردید و بعدها محلی برای تجارت برده‏ شد. توگو در سال 1884، به یکی از مستعمرات آلمان تبدیل شد و در پایان جنگ جهانی اول بین فرانسه و انگلستان تقسیم گردید که تا بعد از جنگ دوم جهانی ادامه داشت. در انتخابات سال 1958م حزب وحدت توگو به قدرت رسید و در 27 آوریل 1960 استقلال این کشور اعلام شد. حکومت توگو جمهوری چند حزبی با یک مجلس قانون‏گذاری است. توگو از سال 1960 این سرزمین در سال 1960 از فرانسه مستقل شد و دارای حکومت جمهوری گردید و در همان سال به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.

وقوع ماجرای سیاسی(یو2) پس از سرنگونی یک هواپیمای جاسوسی امریکا (1960م)
بعد از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد که ابرقدرت‏ها در آن در عین تلاش برای پیشگیری از وقوع برخوردهای نظامی، به انواع عملیات و حرکات غیردیپلماسی و تبلیغاتی دست می‌‏زدند، سران امریکا و شوروی با برگزاری کنفرانس‏های متعدد، گسترش به اصطلاح صلح جهانی را نوید می‏‌دادند و نیکیتا خروشچف نیز در شوروی، با شعار تنش‏زدایى، در بلوک شرق فرمان‏روایى می‏‌کرد. از اوایل سال 1960م مقدمات تشکیل یک کنفرانس سران از رهبران چهار کشور امریکا، شوروی، فرانسه و انگلستان در پاریس فراهم می‏‌شد و روز 16 مه برای تشکیل این کنفرانس در نظرگرفته شد. تشکیل کنفرانس پاریس پیشاپیش امیدهای زیادی برانگیخته بود و از آن به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ روابط بین‌‏المللی یاد می‏‌شد. اما در آستانه این کنفرانس و در حالی که هر دو طرف غرب و شرق، سخن از صلح و موفقیت کنفرانس می‏‌گفتند، در روز 27 آوریل 1960م، هواپیمای جاسوسی یو2 متعلق به امریکا در خاک شوروی سقوط کرد و تمام آنچه را که برای کنفرانس پاریس رشته شده بود پنبه کرد. در واقع از نیمه دهه 1950م و پس از آن، پروازهای شناسایى و جاسوسی امریکا بر فراز شوروی مورد اعتراض این کشور قرار گرفته بود. تا این که این هواپیما در حالی که در ارتفاع 24 هزار پایى پرواز می‌‏کرد و ظاهراً دور از دسترس موشک‏ها و هواپیماهای شکاری شوروی به عملیات جاسوسی می‌‏پرداخت، سرنگون گردید و خلبان آن دستگیر شد. در این حال، سازمان فضایى امریکا، ناسا، از مفقود شدن یک هواپیمای خود که در حال مطالعه اوضاع جوی بود خبر داد و وزارت امورخارجه این کشور، منظور نبودن تجاوز به فضای شوروی را مطرح کرد. با این حال، خروشچف عکس‌‏العمل تندی در برابر این موضوع از خود نشان داد و با انتقادات شدید او از غرب، دامنه اختلاف بلوک شرق و غرب، به یک بحران تبدیل شد. در نهایت، در سال 1962م، خلبان اسیر شده امریکا با یک جاسوس شوروی مبادله گردید و این بحران فروکش کرد.

کشته‌شدن‌ فردیناند‌ ماژلان‌
فردیناند‌ ماژلان،‌ دریانوردی‌ بود‌ ‌ که‌ برای‌ نخستین‌‌بار در جهت غرب از اروپا‌ به‌ آسیا‌ رفت و در اقیانوس‌ آرام کشتی راند. همچنین نخستین کسی بود که با هدف دور زدن کره زمین، رهبری یک ناوگان اکتشافی را عهده‌دار شد. اگر چه خود در میانه سفر درگذشت، ولی‌ افرادش توانستند کره‌زمین را با موفقیت دور بزنند و به اروپا بازگردند. در سال‌1511 میلادی ‌ در نبرد علیه مراکشی‌ها شرکت کرد. با وجود زخم برداشتن در جنگ و دریافت مدال‌های متعدد، اطرافیان وی را به داد‌وستد غیرقانونی متهم کردند. هر چند ماژلان بالاخره از تمام اتهام‌ها تبرئه شد، ولی دیگر از چشم‌ شاه‌ امانوئل‌ اول‌ افتاده بود. پادشاه تقاضای افزایش حقوق ماژلان را نپذیرفت و اعلام کرد که دیگر در دولت پرتغال مقامی برای او در نظر نگرفته است. ماژلان که اوضاع را چنین دید، ‌ به‌ خدمت‌ دربار‌ اسپانیا‌ درآمد‌.‌ او‌ سرانجام‌ در‌ جنگ‌ با‌ بومیان‌ در‌ 27‌آوریل‌ 1521 میلادی‌ در‌ نبرد‌ ماکتان‌ کشته‌ شد‌.

روز ملی "افریقای جنوبی"

کشور جمهوری افریقای جنوبی با 1/219/90 کیلومتر مربع مساحت در جنوبی‌‏ترین ناحیه قاره افریقا و در کناره اقیانوس هند و اطلس و در همسایگی نامیبیا، بوتسوانا، زیمبابوه، موزامبیک و سوازیلند واقع شده است. جمعیت این کشور در حدود چهل میلیون نفر که اکثریت مردم سیاه‏پوست و دارای دین مسیحی و مذاهب بومی و کمی مسلمان و هندو می‌‏باشند. پایتخت این کشور شهر پروتوریا و شهرهای مهم آن کیپ‏تاون، ژوهانسبورگ، دوربان و پورت الیزابت هستند. زبان‏های رسمی آفریکانس و انگلیسی و واحد پول آن راند است، قانون اساسی افریقای جنوبی در سال 1961 تدوین شده است. کشور افریقای جنوبی از به هم پیوستن دو مستعمره انگلیس در جنوب افریقا تشکیل شد و در 31 مه 1910 استقلال داخلی یافت. این اتحادیه در 1931 به استقلال کامل دست یافت. اما اقلیت سفیدپوست، قدرت را در دست گرفتند. سرانجام بر اثر مبارزات پیگیر سیاهان این کشور و فشار کشورهای خارجی، سفیدپوستان افریقای جنوبی در 1991 مجبور به پایان دادن به رژیم تبعیض نژادی (آپارتاید) در این کشور شدند.

 

درگذشت "رالف امرسون" نویسنده و فیلسوف برجسته امریکایی (1882م)
رالْفْ والْدو اِمِرسون، نویسنده، ادیب و فیلسوف معروف امریکایى در 25 مه 1803م در امریکا به دنیا آمد. وی کودکی خود را در غم مرگ پدر و رنج و تنگ‏دستی پشت سر نهاد و پس از اتمام دروس دانشگاهی خود، به مطالعه فلسفه و تاریخ پرداخت. وی در جوانی راهی اروپا شد و پس از آشنایى با افکار دانشمندان و نویسندگان اروپایى، برای ایراد خطابه درباره فلسفه زندگی به سراسر امریکا سفر کرد. هر چند در ابتدا قرار بود که وی به کلیسا بپیوندد، ولی بر اثر بیان نظرات مخالف کلیسا، مجبور به کناره‏‌گیری از آن گردید. امرسون سپس خانه‌‏اش را در شهر کنکورْدْ، محفل اهل علم و ادب ساخت و افکار فلسفی خویش را که بر مبنای سیر و سلوک گذارده شده و از حکمای شرق الهام گرفته بود، عرضه کرد. وی در سال 1836م رساله طبیعت را منتشر نمود که در آن عقیده خود را در مخالفت با فلسفه مادی بیان کرده و عالم طبیعت را مظهری از عالم معنوی و روحانی دانسته است. فلسفه امرسون، یک نظام فلسفی خشک نبود و ادعا نداشت که اندیشه‌‏اش از یک ثبات جزمی و یقینی برخوردار است. او بر این عقیده بود که همه آدمیان، اجزای حیاتی یک وجود هستند و آن، بشریت است. بنابراین کار ما آن است که وحدت و یک‏پارچگی انسان را به عنوان جزء و پاره‌‏ای از خداوند، دوباره مورد تایید قرار دهیم. امرسون هم‏چنین بر این اعتقاد بود که افراد انسان نامتناهی هستند و زندگی خصوصی هر انسانی را می‏‌توان شکوه‏مندتر از هر مملکتی در تاریخ گردانید. امرسون می‏‌خواهد که هر انسان بر ذات خود تکیه کند. در فلسفه استقلال جهانی امرسون، زیبایى‏‌دوستی در شناسایى ارتباطی که میان همه افراد بشر وجود دارد نهفته است. امرسون، خدا را واقعیت مطلق می‏‌داند که از عالم هستی جدا نیست. وی می‏‌گفت: هر جا دو نفر سرگرم گفتگو هستند، نفر سومی هم حاضر است و آن خداست. زندگی مکتبی است برای پرورش دوستی؛ ما همیشه مشتاقیم تا به کلاس توحیدبخش ارواح انسانی بشتابیم. هنر دوستی را در خود پرورش ده تا به قلب حقیقت نزدیک‏تر شوی. اگر در دل انسانی، تخم لطیف محبت به دیگران کاشته شود و آن انسان احساس کند که انسان‏های دیگر، خودِ دیگری هستند، این احساس می‌‏تواند شگرف‌‏ترین تغییرات را در دنیای ظواهر پدید آورد. به طور کلی، یگانگی بشر، عظمت انسان معمولی و ترقی مستقیم همه آدمیان در پرتو سائقه دوستی به سوی شناسایى روحی جهانی که وحدت بخش همه نفوس فردی است، اصول فیلسوفانه امرسون را شکل می‏‌دهند. امرسونْ شعارِ خود را در آزادی اندیشه و هنر اعلام نمود و توجه گروهی را به خود جلب کرد و اندیشه‌‏هایش سرچشمه فکر تازه به شمار آمد. در نظر امرسون، راه حل اصلی برای برطرف کردن سرگشتگی بشر در انتخاب زندگی یا انزوا در جامعه را باید در وجود خویش جستجو کرد. امرسون در کنار تفکرات فلسفی، به عنوان نویسنده و شاعری توانا، مشهور است. او هم‏چنین سهم موثری در شناساندن رجال ادبی ایران هم‏چون سعدی، حافظ، خیام و مولوی به امریکائیان دارد. امرسون را اولین ادیب امریکایى دانسته‏اند که با ادبیات ایران آشنا شده است. اشعار امرسون که رنگی عارفانه دارد و غالباً با حکمت و پند و اندرز آمیخته است، در دیوان او انتشار یافته‌‏اند. امرسون با شعر و نوشته‏‌های فلسفی خود، جنبشی آشکار در افکار ملی امریکا پدید آورد؛ وی در میان ادبای امریکایی قرن نوزدهم مقام ممتازی کسب کرد و پیشوای رُنِسانْسْ امریکایی به شمار آمد. رالف والدو امرسون سرانجام در 27 آوریل سال 1882م در 79 سالگی درگذشت. با این حال، آثار کامل امرسون، 22 سال پس از مرگش در سال 1904م، در 12 جلد انتشار یافت.

انتهای پیام/