اعدام «موسولینی» دیکتاتور فاشیست و شهادت سروان خلبان شیرودی


خبرگزاری تسنیم: شهید علی اکبر شیرودی از خلبانان ماهر و متعهد هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. او در یکی از این عملیات‏‌ها، پس از انجام موفقیت ‏آمیز مأموریت خود، به آرزوی دیرینه‌‏اش یعنی شهادت در راه خدا رسید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از سایت راسخون تقویم تاریخ امروز 8 اردیبهشت 1393 خورشیدی برابر با 28 جمادی الثانی 1435 هجری و 28 آوریل 2014 میلادی به شرح زیر است:

* کشتار گروهی از کارگران "جهان چیت" کرج توسط ایادی رژیم پهلوی (1350ش)

* شهادت سروان خلبان "علی اکبر شیرودی" (1360ش)

شهید علی اکبر شیرودی از خلبانان ماهر و متعهد هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. شهید شیرودی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با مزدوران بیگانه و منافقین در غرب ایران مقابله کرد و در پاک‏سازی این منطقه از عناصر آشوب‏گر وابسته به بیگانگان، نقش بسزایی داشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سروان شیرودی به صف رزمندگان پیوست و بارها مواضع دشمن بعثی را در سخت‏ترین شرایط، هدف حملات هوایی قرار داد. شهید شیرودی در یکی از این عملیات‏ها، پس از انجام موفقیت ‏آمیز مأموریت خود، به آرزوی دیرینه‌‏اش یعنی شهادت در راه خدا رسید. او علاوه بر کاردانی در زمینه‏‌های نظامی، فردی خود ساخته و با اخلاص بود.

* افتتاح مراکز تلویزیونی گیلان و مازندران (1349ش)

* قطع رابطه رژیم آل سعود با جمهوری اسلامی ایران به دستور دولت آمریکا (1367ش)

پس از قتل عام زائران خانه خدا توسط رژیم آل سعود در نهم مرداد 1366 و وقوع حادثه جمعه خونین مکه، روابط ایران با این کشور به پایین‏ترین حد خود رسید و تعداد دیپلمات‏های ایرانی در عربستان سعودی به حداقل رسید در حالی که اعضای سفارت سعودی در ایران نیز، از مدت‏ها قبل، تهران را ترک کرده بودند. تا اینکه سرانجام روابط سیاسی دو طرف کاملاً قطع شد و حتی در اعزام زائران بیت اللَّه الحرام و حرم شریف نبوی نیز برای چندین سال، وقفه‏ای پدید آمد. اقدام دولت عربستان سعودی برای قطع رابطه با ایران، در راستای همسویی سیاست این رژیم با اربابان آمریکایی خود و به منظور انحراف اذهان مسلمانان جهان از سیاست مخالفت حضور حجاج ایرانی خانه خدا در مراسم حج سال 1367 تفسیر شد.

* کلیسای سنت سرکیس در خیابان کریمخان زند با شرکت رهبران ارامنه جهان افتتاح شد(1352ش)

* محمد حسین هیکل سردبیر سابق روزنامه الاهرام به اتفاق همسرش وارد تهران شد(1354ش)

* تولد "یوهان گوتِنْبرْگْ" دانشمند آلمانی و مخترع ماشین چاپ (1400م) (ر.ک 23 فوریه)

اطلاعات زیادی پیرامون شرح حال گوتنبرگ در دسترس نیست. تنها می‌دانیم که او در حدود سال 1400 در شهر ماینز آلمان به دنیا آمد و در  اواسط قرن تمام فعالیت خود را وقف هنر چاپ کرد. معروف‌ترین کار او کتاب مقدس گوتنبرگ می‌باشد که حدود سال 1454 در ماینز چاپ شده است. البته نام گوتنبرگ در هیچ یک از کارهای چاپی او، حتی در کتاب مقدس گوتنبرگ که مسلماً با تجهیزات او چاپ شده است، به چشم نمی‌خورد. گوتنبرگ ظاهراً کاسب خوبی نبوده و نتوانست از اختراع خود پول زیادی به‌دست آورد. او در دعاوی متعددی گرفتار شد که در یکی از آنها محکوم شد تجهیزات خود را به شریکش یوهان فاست واگذار کند. گوتنبرگ در سال 1468 در ماینز درگذشت. چاپ باسمه‌ای قرن‌ها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، باستان‌شناسان نیز توانسته‌اند یک کتاب چاپی که تاریخ آن به سال 868 برمی‌گردد در چین کشف کنند. مهر و انگشترهای خاتم نیز که اساس کارش همان شیو‌ه چاپ باسمه‌ای می‌باشد از زمان‌های باستان به‌کار گرفته می‌شده است. در غرب نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنا بودند. چاپ باسمه‌ای، امکان تولید نسخه‌های متعدد از یک کتاب را فراهم می‌کرد اما یک مشکل اساسی داشت از آنجا که برای هر کتابی باید یک سری کامل و جدید از صفحات ساخته می‌شد و حروف روی چوب حک می‌شد، این روش برای تولید کتاب‌های مختلف عملی نبود. گفته شده است که سهم عمد‌ه گوتنبرگ در صنعت چاپ اختراع حروف چاپی قابل جابجایی بوده است. در واقع حروف چاپی قابل جابجایی نیز در اواسط قرن یازدهم در چین توسط شخصی به‌نام بی‌شنگ اختراع شده بود. اما چون صنعت چاپ تنها پس از اروپا و پس از اینکه چینی‌ها روش‌های جدید آن را از اروپایی‌ها فراگرفتند در چین همگانی شد، صنعت چاپ به شکل امروزی‌اش را به بی‌شنگ و چینی ها نسبت نمی‌دهند. حروف چاپی را در آن زمان با نوعی سفال می‌ساختند که طبعاً نمی‌توانست زیاد بادوام باشد. بعدها چینی‌ها و کره‌ای‌ها در ساخت حروف چاپی قابل جابجایی اصلاحاتی به‌وجود آوردند، پس از آن دولت کره در اوایل قرن پانزدهم از ایجاد یک کارگاه ریخته‌گری برای تولید حروف چاپی فلزی حمایت کرد و پس از آن و مدتی قبل از گوتنبرگ، کره‌ای‌ها حروف چاپی فلزی را جایگزین حروف سفالی کردند. روش چاپ گوتنبرگ. با این روش می‌شد 240 صفحه در ساعت چاپ کرد. کاغذ سال‌ها قبل در چین توسط تسائی‌لون اختراع شده بود و در غرب نیز قبل از گوتنبرگ به شکلی گسترده از آن استفاده می‌شد. این تنها عامل از عوامل چهارگانهٔ مورد نیاز چاپ بود که گوتنبرگ به شکل آماده در دسترس داشت. اگر چه در مورد سه عامل دیگر قبل از گوتنبرگ کارهایی انجام شده بود ولی گوتنبرگ اصلاحات و ابداعات مختلف و متعددی در هر یک از آنها پدید آورد. وی ظاهرا بدون اطلاع از کار چینی‌ها، حروف قابل انتقال را اختراع کرد و برای هر یک از حروف الفبا یک حرف جداگانه به کار برد. حروف متحرک را چینی‌ها اختراع کردند، ولی گوتنبرگ که حرفه‌اش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریخته‌گری حروف را از سرب و آنتی‌موآن به‌دست آورد و سپس نسبت هر یک از این دو فلز را به گونه‌ای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مرکب روغنی چاپ هم فرمول مناسبی یافت همچنین پرس مناسبی هم برای چاپ ابداع کرد و خلاصه با رفع موانع و حل مشکلات، عمل چاپ را میسر و اجرایی کرد. صنعت چاپ برخلاف تمام اختراعات پیشین اصولاً یک دستگاه تولید انبوه است. یک نسخه از یک کتاب چاپی به خودی خود چیزی برتر از نسخه خطی آن نیست اما مزیت اصلی چاپ در تولید انبوه آن است. آنچه که گوتنبرگ ابداع کرد تنها یک ابزار و یک وسیله و یا حتی انجام یک سلسه اصلاحات در آنچه که وجود داشت، نبود بلکه ابداع یک سامانهٔ کامل تولید بود. با مقایسهٔ توسعهٔ بعدی اروپا و چین می‌توان تصویری از تأثیر گوتنبرگ بر تاریخ جهان به‌دست آورد. در هنگام گوتنبرگ اروپا به سرعت پیشرفت کرد در حالی که پیشرفت چین، که تا مدتها بعد هنوز از چاپ باسمه استفاده می‌کرد، نسبتاً کند بود و می‌توان گفت صنعت چاپ عامل بسیار مهمی در گسترش و پیشرفت دانش بوده است. تقریبا 20 سال پس از نخستین تلاش‌های گوتنبرگ در امر چاپ، این صنعت در ونیز، فلورانس، پاریس و لیون در حدی مختصر و محدود رواج یافت چون دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینه‌های بسیار زیادی داشت درنتیجه تنها برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدت‌های طولانی استقبال چندانی از آن نشد. 300 سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامه‌نویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال 1796 میلادی اختراع کرد.

* اعدام "بنیتو موسولینی" دیکتاتور فاشیست توسط میهن‏پرستان ایتالیا (1945م)

بنیتو موسولینی دیکتاتور پیشین ایتالیا در 20 ژوئیه 1883م در خانواده فقیری در شمال ایتالیا متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، به روزنامه‏نگاری روی آورد. موسولینی در 23 مارس سال 1919م با استفاده از شورش‏ها و هرج و مرج موجود در ایتالیا، حزب فاشیست را به وجود آورد و رهبری آن را بر عهده گرفت. با پیروزی این حزب در انتخابات سال 1922م، موسولینی با جلب رضایت پادشاه ایتالیا، به نخست وزیری رسید و با شدت عمل، کشور را از وجود مخالفان خود پاک نمود. وی در اندک زمانی، ایتالیا را زیر سلطه حزب فاشیست درآورد و هم‏زمان در دوران حکومتش فعالیت‏های عمرانی فراوانی انجام داد. با روی کار آمدن هیتلر در آلمان، موسولینی به او نزدیک شد به طوری که در طی سال‏های 1936 الی 1939م نیروها و تجهیزات ایتالیا همراه با نیروهای آلمان در جنگ‏های داخلی اسپانیا به نفع سلطنت طلبان فعالیت می‏کردند. موسولینی برای استحکام موقعیت ایتالیا در دریای مدیترانه و تسلط بر دریای آدریاتیک، در سال 1939م به آلبانی حمله برد و با وجود مقاومت شدید مردم آن، این کشور را تسخیر نمود. با آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1939م موسولینی رسماً حمایت خود را از هیتلر اعلام کرد و سال بعد نیز آشکارا، ارتش ایتالیا را وارد صحنه‏های جنگ نمود. وی پس از یک رشته پیروزی‏ها و شکست‏ها و اشغال ایتالیا، در 25 ژوئیه 1943م، از طرف پادشاه، بر کنار شد و از آن پس، سیاست ایتالیا، علیه آلمان ادامه یافت. موسولینی پس از برکناری، در نقطه‏ای در یک‏صد کیلومتری رم زندانی شده بود اما با کمک خلبانان ورزیده آلمانی در 12 سپتامبر 1943م آزاد شد. موسولینی پس از آن به مونیخ انتقال یافت و پس از ملاقات با هیتلر، برای تشکیل یک حکومت جمهوری طرفدار آلمان در شمال ایتالیا به میلان بازگشت. عمر حکومت جمهوری موسولینی هم بیش از پانزده ماه به طول نینجامید و موسولینی به دنبال پیشروی نیروهای متفقین به شمال ایتالیا، متواری شد. در نهایت، بنیتو موسولینی در حین فرار در لباس سربازان آلمانی، در 28 آوریل 1945م توسط یک گروه از پارتیزان‏های مخالف، شناسایى و دستگیر گردید و پس از یک محاکمه کوتاه، در 62 سالگی اعدام شد. به همراه موسولینی، کلارا پتاچی، معشوقه وی نیز حضور داشت که علی‏رغم توانایى برای فرار، از بنیتو جدا نشد. موسولینی در حالی در سال 1935م به این زن که همسر یکی از افسران جوان ارتش ایتالیا بود، دلبسته شد که خود دارای همسر و پنج فرزند بود. افشای رابطه نامشروع او با یک زن، به حیثیت و موقعیت سیاسی موسولینی لطمه شدیدی وارد ساخت. پس از تیرباران موسولینی و کلارا پتاچی، جنازه‏های آن دو را به صورت وارونه در ملأ عام به نمایش گذاشتند.

* صدور دستور عقب‏نشینی کامل نیروهای امریکا از ویتنام (1975م)

پس از خروج استعمارگران فرانسوی از ویتنام و انعقاد معاهده ژنو در 20 ژوئیه 1954م، به منظور تقسیم ویتنام به دو قسمت شمالی و جنوبی، اغتشاش و هرج و مرج در این کشور ایجاد شد. از این رو امریکا به بهانه اجرای مفاد عهدنامه ژنو، نیروهای خود را وارد ویتنام ساخت. ادامه این روند باعث شعله‏ور شدن آتش جنگ امریکا و ویتنام شمالی گردید و تلفات سنگینی به دو طرف وارد شد. طولانی شدن جنگ، هزینه‏های سرسام‏آور این لشکرکشی بی‏نتیجه و گسترش اعتراضات مردم، سردمداران امریکا را وادار ساخت تا برای پایان جنگ فکری بکنند. با روی کار آمدن ریچارد نیکسون، تلاش‏ها برای پایان دادن به دخالت نظامی امریکا ابعاد وسیعی یافت و در نهایت در 28 آوریل 1975م، وی دستور عقب‏نشینی کامل نیروهای امریکایی از ویتنام را صادر کرد. به دنبال خروج نیروهای امریکایی، دولت ویتنام جنوبی سقوط کرد و ویتنام شمالی و جنوبی، کشور واحدی تشکیل دادند. در طی جنگ امریکا علیه ویتنام که بیش از ده سال به طول انجامید، بیش از سه میلیون ویتنامی و پنجاه هزار امریکایی کشته و چندین برابر آن، مجروح شدند. با خروج نیروهای نظامی امریکا از ویتنام، اولین شکست امریکا از کشوری کوچک شکل گرفت و حیثیت بین‏المللی ایالات متحده امریکا در جهان را لکه‏‌دار ساخت.

* مداخله نظامی امریکا در کشور دومینیکن واقع در امریکای مرکزی (1965م)

پس از شدت یافتن درگیری‏ها و خشونت‏های داخلی میان گروه‏های چپ و راست و نظامیان در دومینیکن، در 28 آوریل 1965م نیروهای امریکایى در دومینیکن پیاده شده و این کشور را به بهانه حمایت از اتباع خویش اشغال نمودند. اما در مدت زمانی کوتاه، 1500 تفنگدار امریکایى به چهل هزار نفر افزایش یافتند و با حمایت 37 رزمناو، دومینیکن را محاصره کردند. جانسون، رئیس‏جمهور امریکا، با نقض صریح منشور سازمان کشورهای امریکایى که مداخله مستقیم و غیرمستقیم به هر دلیل در امور داخلی یا خارجی هر یک از کشورهای عضو را ممنوع کرده بود، تفنگ‏داران دریایی و لشکر 82 هوابُرد خود را روانه این کشور امریکای مرکزی کرده بود. نیروهای نظامی امریکا سرانجام با تشکیل دولتی متشکل از انقلابیون و عوامل طرفدار امریکا، مجبور به خروج از دومینیکن شدند.

* قطع رابطه رژیم آل سعود با جمهوری اسلامی ایران به دستور دولت آمریکا (1367ش)

پس از قتل عام زائران خانه خدا توسط رژیم آل سعود در نهم مرداد 1366 و وقوع حادثه جمعه خونین مکه، روابط ایران با این کشور به پایین‏ترین حد خود رسید و تعداد دیپلمات‏های ایرانی در عربستان سعودی به حداقل رسید در حالی که اعضای سفارت سعودی در ایران نیز، از مدت‏ها قبل، تهران را ترک کرده بودند. تا اینکه سرانجام روابط سیاسی دو طرف کاملاً قطع شد و حتی در اعزام زائران بیت اللَّه الحرام و حرم شریف نبوی نیز برای چندین سال، وقفه‏ای پدید آمد. اقدام دولت عربستان سعودی برای قطع رابطه با ایران، در راستای همسویی سیاست این رژیم با اربابان آمریکایی خود و به منظور انحراف اذهان مسلمانان جهان از سیاست مخالفت حضور حجاج ایرانی خانه خدا در مراسم حج سال 1367 تفسیر شد.

* درگذشت "میرزا محمد بن سلیمان تنکابنی" عالم و ادیب ایرانی(1302 ق)

میرزا محمد بن سلیمان تنکابنی، علاوه بر تبحر در فقه، ادیبی فرزانه و شاعری توانا در عصر خود بود. از تنکابنی آثاری به جای مانده که از میانِ آن‏ها می‏توان به قصص العلماء اشاره کرد. نویسنده در این کتاب به شرح حال و آثار حدود 200 تن از علما و بزرگان قبل از خود پرداخته است. این کتاب بارها در ایران به چاپ رسیده است. از دیگر آثار تنکابنی می‏توان از کتاب الفواید فی اصول الدین یاد کرد که منظومه‏ی شعری در اصول دین می‏باشد.

* مارگارت تاچر رهبر حزب محافظه کار انگلیس وارد تهران شد و با شاه ملاقات کرد(1357ش)

انتهای پیام/