میم مثل معلم، مثل معلم معمار اندیشهها
خبرگزاری تسنیم: روز معلم، بهانهای برای آن است که مشکلات این قشر تلاشگر بار دیگر مورد توجه قرار گیرد و فارق از هیاهوی زندگی، نگاهی نو به این قشر زحمتکش انجام داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، یکی ازخاطرات نوستالژیک ما و هر شخصی که به نوعی با آن روبرو بود و استرس شدیدی به او وارد میشد، در روزهایی بود که دوران دانشآموزی را پشت سر میگذاشتیم.
برای همه ما یکی از ترسناکترین جملات دنیا، وقتی بود که معلم میگفت: "یک برگه از کیفتان بیاورید بیرون" جملهای کلیدی که هنوز هم در نسلهای حاضر این شدت استرس به اندازه ما به آنها وارد میشود. معلم ما را امتحان می کرد و ما غافل از امتحان روزگار .....
خاطرات معلمی و شاگردی جزو همان گنجینههای ارزشمندی است که در ذهن هر شخصی به یادگار میماند.
نوشتن و گفتن در مورد معلم، مقام آن و سختیهایی که برای ساختن افراد و ورود آنها به عنوان یک فرد موفق در جامعه میکشند، به قدری است که شاید نتوان حق مطلب را آن گونه که شایسته است ادا کرد.
میگویند معلمان شمع عالم بشریت هستند و معلمی شغل انبیاست، و میگویند بسیار گفتهاند و بسیار شنیدهایم که شغل معلمی شغل نیست عشق است وبا هیچ تراز و وزنهای نمیتوان آن را کشید و سنجید...
همه ما شاید به یاد نیاوریم که بغل دستی کلاس اولمان چه کسی بوده اما همه ما خوب به یاد داریم که معلم کلاس اولمان چه کسی بود وچگونه قلم دردست گرفتن را به ما آموخته است.
شهید رجایی درباره مقام شامخ معلم یک جمله معروف دارد او معتقد بود " معلمی عشق است، اگر به عنوان شغل انتخابش کردهای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد"
معلم معمار اندیشهها
بعضی از مردم فکر میکنند معلمی کاری آسان است، در صورتی که این گونه نیست؛ معلمی کاری است که نمیشود ارزشش را با هیچ چیز دیگری مقایسه کرد. سر و کله زدن با بچههای قد و نیم قد خسته کننده است.
اما معلم تمام اینها را به جان می خرد زیرا به کار خود که ساختن انسان است علاقه مند بوده و قاطعانه فرزندان این مرز و بوم را تربیت کرده و میسازد. سرنوشت جوامع بشرى مرهون سعى و تلاش آموزگاران و معلمان است.
این معلم است که در میدان علم و دانش به دانشآموزانش چگونه اندیشیدن را می اموزد و به انها یاد می دهد که چگونه تفکر کنند.
ارزش معلمی از دیدگاه استاد پرورش
این مقام به قدری والا است که اندیشمندان بسیاری در مورد آن سخن گفتهاند.... اما در این میان استاد سید اکبر پرورش نگرشی دیگر نسبت به دیگران داشت.
او در حقیقت این جمله حضرت امام که «معلمی شغل انبیاست» را عمیقا معتقد بود و خود از همین رو معلمی را انتخاب کرد و چند دهه سعی کرد به تربیت دانشآموزان و جوانان بپردازد.
استاد پرورش ، ارزش وجودی هر انسانی را به مثابه تمامی انسانها می دانست و معتقد بود یک دانشآموز، یک فرد نیست؛ بلکه یک جهان است و اظهار میکرد که اگر معلمی کـــه سر کلاس میرود، طــــرف خود را 30 دانشآموز یا 20 دانشآموز نبیند، بلکه 30 جهان ببیند یا اگر برایش چنین دیدی سخت است، لااقل هر یک دانشآموزش را به مقوله یک میلیون نفر حساب کند و ببیند که با 30 میلیون نفوس انسانی طرف است، مسلم است که چنین معلمی بیشتر مطالعه میکند، زودتر به کلاس میرود، با دانشآموزان با احترام سخن می گوید و با نهایت ادب به پرسشهای آنان پاسخ میگوید.
البته این نکته را همیشه متذکر بود که یک معلم تا بخواهد در تربیت شاگردانش موفق شود، بدیهی است باید سختیهای بسیاری را متحمل شود.
معلمها نیز با مشکلات درگیرند
در کنار فداکاریها و ارزش و زحمتی که معلم برای دانشآموز خود میکشد؛ این قشر فرهنگی نیز در نوع خود با مشکلات بسیاری روبرو است.
هنوز معلمان جامعه، مانند اکثریت اقشار ضعیف و حقوق بگیر جامعه، از مشکلات عدیده اقتصادی رنج میبرند و مطالبات صنفی آنها از سوی مقامات مسئول جدی گرفته نمیشوند. مشکلاتی که تمرکز آنها را برای تربیت دانشآموزان به خطر میاندازد.
دلسوزان فرهنگی بر این باورند که باید فکر و روح معلمان از دغدغه معیشت زندگی آزاد شود.
مریم، یک معلم پایه دبستان است او میگوید: یکی از همکارانش به دلیل اینکه یک معلم مرد است و مسئولیت زندگی را بر عهده دارد و از آنجایی که حقوق معلمی کفاف زندگی آنها را نمیدهد، عصرها مسافر کشی میکند.
این معلم میگویند: کم نیستند از این دسته معلمانی که برای امرار معاش خود شغلهای دوم و سوم روی میآورند. او تاسف میخورد و از یکی دیگر از همکارانش اشاره میکند که برای تامین هزینههای زندگی خود و برای اینکه جلو ی خانواده خود شرمگین نباشد، در فصل تابستان در شهرهای مجاور کارگری میکند.
هادی نیز معلم است و به عنوان شغل دوم زمانهای بیکار را در یک آژانس به سر میبرد او در یک جمله میگوید: گوش مسئولان به شنیدن مشکلات فرهنگیان عادت کرده است.
این معلم چنان درگیر مسائل اقتصادی است که حتی با وجود اینکه عاشق شغل خود است فرزندان خود را به شغل معلمی تشویق نمیکنند!
به نظر میرسد مشکلات باعث شده جامعه به این شغل مقدس نگاه پررنگی نداشته باشد. چرا که آخرین انتخابهای دانشآموزان در کنکور دانشگاهها در رشتههایی است که به ناچار به شغل معلمی منجر میشود.
مشکلات معلمان را پشت شعارها گم نکنیم
به هر حال دراین چند روز که به بهانه روز معلم برگزار می شود اما نباید مشکلات این صنف را به شعارها و اجرای مراسمهای نمادین محدود کرد.
زیرا سرنوشت فرزندان این مرز بوم به عملکرد معلمان گره خورده است و ازاهمیت فراوان نقش معلمان در جامعه خبر میدهد. ایفای نقش هرچه کارآمدتر مدرسین در فرآیند توسعه آموزش وپرورش کشور، در پیوند با برخورداری آنان از هویت و منزلت فردی و اجتماعی شایستهای در جامعه قرار دارد.
تجلیل از مقام و منزلت معلم بدون توجه به مصادیق آن، بیفایده و با درک واقع بینانه از مشکلات و نیازهای معلمان و شأن و منزلت واقعی آنان در جامعه ناسازگار است.
با وجود پارهای اقدامات و برنامههای انجام شده و اجرایی مثبت در راستای بهبود وضعیت معیشت مادی و حقوق صنفی معلمان، برخی بی توجهیها به بعضی از مشکلات و نیازهای معلمان، واقعیت تلخی است که با تحقق شعار بزرگداشت مقام معلم منافات دارد و با وجود برخی تلاشهای انجام شده، نمیتوان این واقعیت تلخ را نادیده گرفت.
نمیتوان شعار تکریم مقام و منزلت معلم را داد، درحالی که تعداد زیادی از معلمان به علت کمبود درآمد و برای تأمین حداقل نیازهای خود و خانواده، مجبور به اشتغال در شغلهای دوم و سومی هستند که نه متناسب با شأن اجتماعی آنان است و نه متناسب با شعارهایی که در بزرگداشت مقام معلم داده می شود.
انتهای پیام/ آ