پیکر لطفی از مقابل تالار وحدت تشییع شد

خبرگزاری تسنیم: پیکر محمدرضا لطفی با حضور مسئولان و هنرمندان از مقابل تالار وحدت تشییع شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم تشییع پیکر محمدرضا لطفی آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی صبح امروز از مقابل تالار وحدت و با حضور جمعی از هنرمندان و مسئولان عالیرتبه کشور برگزار شد.

در این مراسم حسین فریدون نماینده ویژه رئیس جمهور، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیروز ارجمند رئیس دفتر موسیقی، حسین علیزاده، شهرام میرجلالی، حمید متقسم، بهزاد فراهانی، بیژن بیژنی، صدیق تعریف، هوشنگ ظریف، داود کنجه‌ای، محمد سریر، حمیدرضا نوربخش، علی‌اکبر شکارچی، ارشد طهماسبی، محمود دولت‌آبادی، محمد اصفهانی، حسام‌الدین سراج و داریوش پیرنیاکان حضور داشتند.

این مراسم با بخش قطعاتی از آلبوم سپیده اثر محمدرضا لطفی آغاز شد و کلیه حاضران در تالار وحدت قطعه "ایران ای سرای امید" را زمزمه کردند.

اجرای این مراسم برعهده عباس سجادی بود.

حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی به عنوان نخستین سخنران مراسم به روی صحنه رفت و گفت: سرو بلند موسیقی ایران بر زمین افتاد و همه اهل موسیقی را در سوگ و ماتم نشاند. این سوگ را از طرف خودم و خانه موسیقی به همه مردم ایران و خانواده محترم محمدرضا لطفی تسلیت می‌گویم.

وی ادامه داد: حضور 40 ساله لطفی در موسیقی ایران گواه بزرگی این هنرمند است. آهنگسازی و نوازندگیش چه هنگامی که در کنار شجریان بود و چه آنگاه که تک‌نوازی می‌کرد برای همیشه در خاطره عهد موسیقی می‌ماند.

نوربخش با اشاره به یک دوبیتی از باباطاهر دو نکته را به جوانان و استادان موسیقی گوشزد کرد؛ نکته نخست برای جوانان اینکه پیام لطفی بازگشت به اصالت‌ها بود. نکته دوم برای استادان اینکه بیایید قدر یکدیگر را بدانیم. امروز جامعه موسیقی بیش از هر چیز به وحدت و یکدلی نیاز دارد.

علی جنتی، وزیر ارشاد سخنران دیگر این مراسم بود که گفت: راز محبوبیت استاد محمدرضا لطفی در باورهای اعتقادی او و ارتباط تنگاتنگش با مردم بود. لطفی سخن مردم و آنچه در قلب مردم بود را با زخمه تار خود به منصه ظهور می رساند و در طول بیش از چهار دهه ارتباط با مردم آثار فاخری را از خود به یادگار گذاشت و عمر خود را در خدمت مردم و آرمان های انقلاب اسلامی صرف کرد.

وزیر ارشاد تصریح کرد: امروز این جمعیت عظیمی که برای بدرقه استاد محمدرضا لطفی در اینجا جمع شده اند گوشه ای از علاقه و محبت و عشقی است که مردم ایران به این هنرمند دارند. لطفی یکی از چهره های ماندگار موسیقی ایران بود و بی شک هنرمندان ما وظیفه دارند راه او را ادامه دهند و ارتباط مردمی را با آحاد ملت ایران حفظ کنند تا به محبوبیتی مثل وی برسند. تار لطفی بی‌نظیر بود.
یکی دیگر از هنرمندان که برای ادای احترام به محمدرضا لطفی به روی صحنه رفت علی اکبر شکارچی بود.

شکارچی در سوگ لطفی مویه‌هایی از آواز منطقه لرستان را به آواز سر داد.

 

داریوش طلایی دوست و هم‌دوره محمدرضا لطفی سخنران بعدی این مراسم بود.

طلایی گفت: استاد بی‌همتای موسیقی ما را ترک کرد. لطفی عاشق مردمش بود. چه زمانی که سپیده را ساخت و چه زمانی که در غربت با " بازهوای وطنم آرزوست" را در فراغ ایران می‌خواند.

وی ادامه داد: لطفی در موسیقی اصیل ایرانی چیزی پیدا کرده بود که عمیق‌ترین ارتباط را با قلب و روح مردمش برقرار می‌کرد. از زمان نوجوانی که من لطفی را می‌شناختم او عشق و علاقه‌ای به مردم و فرهنگ ایرانی داشت که هیچ‌گاه کم نشد.

طلایی که خود از نوازندگان برجسته تار و سه‌تار است با اشاره به یکی دیگر از ویژگی‌های محمدرضا لطفی اظهار کرد: لطفی زمانی که لازم بود به یادگیری پرداخت و آنگاه که شایسته بود هنرش را ارائه کرد. موسیقی ما در دوره‌ای به کهنسالی رسیده بود که لطفی روح تازه‌ای در آن دمید. او هیچ‌گاه به دنبال سوداگری نبود. کارهای بسیاری انجام داد. هنرمندان بسیاری در کنار لطفی رشد کردند و به جامعه معرفی کردند. لطفی آهنگ‌های مردمی ساخت و بر دل مردم نشست.

وی تاکید کرد: همه ما رفتنی هستیم اما آنچه موجب تمایز انسان‌ها می‌شود رفتار و اخلاقشان است. این دنیا محلی است برای امتحان که خوشبختانه لطفی امتحانش را خوب پس داد. روحش شاد و یادش گرامی.

سجاد مهربانی خواننده گروه شیدا و هوشمند عبادی نوازنده نی از شاگردان محمدرضا لطفی بودند که در مراسم تشییع پیکر این هنرمند برای دقایقی به اجرای برنامه پرداختند.

محمود دولت‌آبادی نویسنده ایرانی و از دوستان محمدرضا لطفی یکی دیگر از افرادی بود که برای دقایقی درباره لطفی سخن گفت.

دولت‌آبادی سخنانش را اینگونه آغاز کرد: ما را ز قضا جز این قدر ننمایند/پیمانه عمر ماست می‌پیمایند

فقدان لطفی را باید به دو نوع خاص و عام تسلیت گفت. حوزه خاص خانواده او، همسرش، برادرش و فرزندانش هستند. حوزه عام که باید فقدان لطفی را به آنها تسلیت گفت شاگردان لطفی و سپس همه مردم ایران هستند که با وجود فقدان موسیقی در کشور هنوز به تمامی مسخ نشده‌اند.

دولت‌آبادی ادامه داد: انسان بدون تماس با هنر به تدریج مسخ می‌شود و خودش نیز متوجه این موضوع نخواهد شد.

وی ادامه داد: زندگی من با لطفی داستان‌ها دارد که جایش اینجا نیست. بعد از انقلاب دوستان و همراهانی که در موسیقی بودند از همه جدا شدند و هر کدام به سمتی رفتند. بازگشت حسین علیزاده به کشور بسیار هوشمندانه بود. علیزاده خیلی خوب فهمید که دم به دم با مردم ایران باید بنوازد اما لطفی قلندری در جهان را آغاز کرد.

این نویسنده که سابقه همکاری با محمدرضا لطفی را هم دارد گفت: من در قلندری لطفی در جهان دو بار او را دیدم. لطفی دیر به کشور آمد اما آمد؛ برغم برهم خوردن هنجارها و دریافتن نابهنجاری‌هایی که در خود او کم نبود.

دولت‌آبادی تاکید کرد: او سرانجام آمد با وظایف نهاییش یعنی آموزش هنرجویان را از سر گیرد. تلاش برای آموزش و فراموش کردن خود، تلاش برای آموزش دیگران و فراموش کردن خود، لطفی را به سمت نیستی برد. قلندری در لطفی نوعی آزادگی داشت.

وی در پایان صحبت‌هایش این رباعی خیام را خواند:

تا راه قلندری نگویی نشود/رخساره به خون و دل نشویی نشود

سودا چه پزی تا که چو دلسوختگان/آزاد به ترک خود نگویی نشود

آخرین سخنران این مراسم حسین علیزاده بود.

علیزاده گفت: سلام به محمدرضا لطفی. امروز مخاطب همه ما خود لطفی است همه آمده‌ایم تا با او عهد ببندیم که برای همیشه در حافظه خود او را نگه خواهیم داشت.

وی با اشاره به زمان آشناییش با لطفی گفت: در سال 1347 با لطفی آشنا شدم. آن زمان من سال سوم هنرستان بودم و لطفی در آن دوره عاشق نواختن کلونل وزیری بود. شیرینی و صلابت ساز لطفی را دیدم. ما همنوازی‌های بسیاری با هم داشتیم هیچ کدام فکرمان را از همدیگر پنهان نمی‌کردیم.

علیزاده با اشاره به آخرین دیداری که با لطفی داشت گفت: بار آخری که در بیمارستان با لطفی سخن گفتم از نواری حرف زد که در زمان نوجوانی از اجرای من ضبط کرده بود. لطفی می‌گفت این نوار یادگار آغاز دوستی ماست.

وی که از همراهان لطفی در چاووش بود گفت: انقلاب در موسیقی قبل از انقلاب 57 رخ داد. ما در کنار هم و با حضور برخی دیگر از نوازندگان کارهایی را آغاز کرده بودیم که انقلابی در موسیقی محسوب می‌شد. خانه لطفی در خیابان امیرآباد بود. لطفی و من دست‌پختمان بد نبود هر روز که به خانه می‌رفتیم با عجله غذایی می‌پختیم و بلافاصله مشغول نواختن می‌شدیم. شب‌ها هم تا وقتی که می‌خوابیدیم سه‌تار می‌زدیم.

علیزاده ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی در میدان آزادی و در سال 1357 کنسرتی را برگزار کردیم که از خیل عظیم جمعیت وحشت داشتیم. ما از سال‌های پیش از انقلاب سرودهای انقلابی را در زیرزمین خانه لطفی اجرا و ضبط می‌کردیم.

وی تاکید کرد: قبل از انقلاب موسیقی تصنعی به عنوان موسیقی اصیل ایران معرفی می‌شد. ما انقلابی در موسیقی را از سال 55 و 56 آغاز کرده بودیم. در واقع ما چاووش را در همان‌ سال‌ها تشکیل دادیم.

علیزاده گفت: در سال‌های پس از انقلاب فراز و نشیب‌های عجیبی برای موسیقی پیش آمد. موسیقی عرصه پهناوری است که هر کسی با دیدگاه خود به آن می‌نگرد. هنر یعنی اینکه من شبیه لطفی نباشم و لطفی هم شبیه من نباشد.

این نوازنده تار و سه‌تار تاکید کرد: من و خیلی از دوستانی که اکنون اینجا هستند همزمان با تاسیس تالار وحدت در این سالن به اجرای برنامه پرداخته‌ایم. تالار وحدت خانه ماست. مسئولان می‌آیند و می‌روند. گاهی به موسیقی اهمیت می‌دهند و گاهی زیر پایشان موسیقی را له می‌کنند. مردانی سرسخت مانند لطفی می‌توانستند پرچم موسیقی را برافراشته نگه دارند.

وی ادامه داد: در تمام این سال‌ها موسیقی وضع آشفته‌ای داشت. متاسفانه برنامه‌ریزی‌های کلان، رادیو و تلویزیون در این امیر مقصرند. ما به عنوان شاگردان موسیقی هر آنچه از دستمان بر می‌آمد انجام دادیم.

علیزاده در پایان گفت: امیدوارم این احساس و یکدلی کنونی را حفظ کنیم و ادامه دهنده راه موسیقی باشیم.

در پایان این مراسم عطا امیدوار اذانی را در درآمد همایون خواند و با شعار لا اله الا الله پیکر محمدرضا لطفی از مقابل تالار وحدت برای همیشه تشییع شد.

روز یکشنبه 24 اردیبهشت 1393 از ساعت 14:30 تا 16 مراسم یادبود محمدرضا لطفی در مسجد جامع شهرک غرب برگزار می‌شود.

انتهای پیام/