پاسخگویی؛ دولت یا مجلس


خبرگزاری تسنیم: عملکردهایی که دولت نهم و دهم از خود بر جای گذاشت. کشور را در حوزه‌های گوناگون به خصوص اقتصادی، سیاسی و... با بن‌بست مواجه کرد.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، روزنامه مردم سالاری در سرمقاله امروز خود به قلم امیر طاهر خانی نوشت:

عملکردهایی که دولت نهم و دهم از خود بر جای گذاشت. کشور را در حوزه‌های گوناگون به خصوص اقتصادی، سیاسی و... با بن‌بست مواجه کرد. در چنین فضایی مردم فهیم با خلق حماسه بزرگ در غالب مشارکت گسترده و با انتخاب درست و حداقلی خود در جهت گشودن این گره‌های کور و مشکلات برآمدند.هر چند انتظار این بوده و هست که عقلای همه جریانات سیاسی به خصوص مجلس شورای اسلامی و همچنین کسانی که خود را داعیه‌دار دلسوزی برای نظام و کشور می‌دانند در جهت رفع مشکلات عدیده مردم بیش‌از پیش تلاش نمایند. اما واقعیت این است که با وجود برخی جریانات تندرو همسوی اصولگرایی در آغازین روزهای شروع به کار دولت تدبیر و امید، تمام همت و ظرفیت خود را معطوف به این امر داشتند که به هر شکل ممکن دولت را زمین‌گیر کنند فلذا در این مسیر به هر گونه اقدامی مبادرت ورزیدند. لذا با سازماندهی فعالیت‌ها و سنگ‌اندازی‌های خود در همه زمینه‌ها تلاش نمودند که به مردم القاء نمایند که اگر مردم برخلاف اراده جریان اقلیت حرکت کنند نتیجه‌ای در برنخواهد داشت. در این بین مجلسیان ابتدا با رای عدم اعتماد به وزرای کلیدی پیشنهادی دولت، ساز مخالفت را در آغاز راه محکم نواختند، تا با این اقدامات شاید رئیس دولت تدبیر و امید را برخلاف خواست عمومی به انفعال وا دارند تا وعده‌های داده شده را به فراموشی بسپارد. ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که هر چند دولت نوپا با حداقل ابزارهای در اختیار چه از منظر بودجه و از نظر نیروی انسانی تلاش کرد به سمت تحقق وعده‌ها و شعارهای داده شده حرکت نماید. اما کارشکنی‌های پیدا و پنهان، حرکت دولت در جهت رفع مشکلات و نیل به اهداف را کند کرد.

برخی از مجلسیان و اقلیت تندروی آن با تغییر رویکرد از تعامل به تقابل در صدد ناکارآمد جلوه دادن دولت یازدهم برآمدند. این رویکرد مجلس با این فرض آغاز شد که اگر دولت ضعیف و ناکارآمد جلوه داده شود، اگر شعارهای انتخاباتی دولت تدبیر و امید محقق نشود، اگر مذاکرات سرنوشت‌ساز هسته‌ای جهت رفع تحریم‌های ظالمانه به شکست بینجامد، اگر موانع اقتصادی و مشکلات معیشتی رنج‌آور مردم سامان نیابد، اگر تورم لجام گسیخته مهار نگردد، اگر مبارزه با مفاسد اقتصادی و اداری گسترده‌ای که دامن‌گیر نظام گردیده آغاز نگردد، در نتیجه موجب ایجاد یاس و ناامیدی از دولت اعتدال شده و موجبات فرصت بازسازی وجهه از دست رفته خود را خواهند یافت تا شاید باری دیگر مردم برای آنان و منتقدان در مقابل دولت و تفکر تدبیر و امید فرش قرمز پهن خواهند کرد، که تحلیل‌ها غیر از این را نشان می‌دهد.

لذا به نظر می‌‌رسد در این بین لازم است که تمامی گروه‌ها و جریانات داخل نظام ضمن حفظ مواضع مستقل سیاسی خود دولت را در حل مشکلات و معضلات مردم و کشور یاری دهند. اما با این وجود متاسفانه یکی از مهمترین ارکان نظام همانا نمایندگان مجلس شورای اسلامی برخلاف شعار تعامل و همکاری تمام تلاش‌ها را معطوف به کند کردن و ناکامی دولت نموده‌اند. در این راستا هر چند بر طبق قانون اساسی استیضاح از اختیارات قانونی نمایندگان مجلس شورای اسلامی محسوب می‌شود اما این روزها شاهدیم که حجم سنگین و گسترده سوالات و خواسته‌های غیرمعقول از وزرا که عموما هم در خارج از حوزه اختیارات و مسوولیتشان در مجلس مطرح است که بعضا تشخیص اینکه سوالات جنبه سیاسی دارد یا قانونی برای همه فعالان سیاسی و غیرسیاسی جامعه آسان است. به طوری که گفته می‌شود این حجم از سوالات با سوالات مطرح شده یک دوره از عمر دولت گذشته برابری می‌کند. این امر نشان‌دهنده آن است که مجلس در شعار خود مبنی بر تعامل و همکاری صادقانه عمل نمی‌کند، از طرفی زمزمه تشکیل کمیته‌های خاص جهت استیضاح زود هنگام برخی از وزرای کلیدی دولت یازدهم با هدف فشار فزاینده که به دور از ابتدایی‌ترین بدیهیات منطق سیاسی است، حکایت از عزم جدی مجلس اصولگرا به خصوص برخی از افراطیون مجلس برای مقابله با دولت اعتدال دارد این در حالی است که مدت زمان زیادی از عمر دولت جدید نمی‌گذرد و در این مدت اندک دولت حتی نتوانسته به دلیل حجم زیادی از مشکلات به ارث مانده از دولت قبل، برنامه‌های خود را عملیاتی کند و هنوز نمی‌توان قضاوت عادلانه و درستی از عملکرد مثبت یا منفی دولت ارائه کرد.

مردم با پرسش‌های هشت ساله خود از دولت اصولگرای نهم و دهم که تنها به دنبال دانستن چرایی وضعیت موجود هستند بار دیگر توسط همان مجلس اصولگرا شاهد ادامه حاکمیت تفکرات گذشته هستند دولت یازدهم به همراه مردم به دنبال بایدها برای خروج از وضعیت گذشته است اما مجلس اصولگرا به دنبال نبایدهایی است که ماحصل این رویکردها همانا رنجش و زحمت بیش از پیش مردم چیز دیگری را به همراه نخواهد داشت. در این بین دولت با هرگامی که به دنبال تغییر حرکت می‌کند با کارت زرد مجلس روبه‌رو شده و از مسیر باز ایستاده و ادامه طریق را ناممکن می‌بیند. این در حالی است که مردم و دولت به دنبال حداقل‌هایی همچون نان شب هستند ولی مجلس به دنبال سوال، استیضاح و تفحص از دولت و اقدامات گذشته است.این رفتار و جهت‌گیری هدفمند مجلس چند گزینه را به اذهان عمومی متبادر می‌سازد:

1- این عملکرد گویای آن است که مجلس با کنار گذاشتن شعار تعامل و همکاری درحل مشکلات مردم از وظیفه ذاتی خود که همانا نظارت است دور شده و یا آن را به طور کلی به فراموشی سپرده و به جای پرداختن به امور تقنین در کار اجرا دخالت نموده که گویا جای قانونگذار و مجری عوض شده است و یا به دلیل نداشتن برنامه منسجم و نقشه راه دچار نوعی سردرگمی شده است که این موضوع در روند انتخاب استانداران و مسوولین و جابه‌جاهایی‌های مرسوم و معمول در جریان تغییر دولت‌ها به وضوح آشکار گردید به نحوی که شائبه نگاه اجرای نمایندگان به جای نگاه تقنینی در بین مجلس نهم بیش از پیش قوت گرفت. فلذا در مقام عمل نیز مجبور به عملکرد فله‌ای گردیده که ارائه طرح‌های یک و دو و یا حتی سه فوریتی برخی از نمایندگان و بعضا استرداد طرح‌ها که عموما هم این طرح‌ها فاقد پشتوانه علمی و حقوقی و کارشناسی است، این امر را قوت می‌دهد. البته وجود برخی از چهره‌های کهنه‌کار و موجه مجلس که دارای پیشینه طولانی فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی در زمان‌های مختلف هستند این گزینه را تضعیف می‌کند. مگر اینکه نگاه دیگری وجود داشته باشد، امیدواریم که چنین نباشد؛ به زبان ساده‌تر مردم از رایی که به جریان اعتدال داده‌اند اظهار ندامت و پشیمانی کرده و بازگشت به گذشته در بین مردم جان تازه‌ای بگیرد. تا در این راستا جایگاهی را که از دست داده‌اند مجددا بازسازی نمایند.

2- رفتار تقابل جویانه مجلس با دولت که افکار عمومی را در بهت و حیرت فرو برده ممکن است مبتنی باشد بر کنترل مجلس توسط برخی از تندروها که در اقلیت هم قرار دارند. گروه اقلیت با غوغاسالاری روند حرکت مجلس را از حالت طبیعی خارج کرده و کنترل مجلس را به دست گرفته‌اند. این جریان با استفاده از سیاست دوگانه و توهم افزایی در جامعه در برخورد با دولت و سایر نمایندگان سعی دارند ضمن دیکته اراده خود برمجلس، برنامه‌های سیاسی خود را پیش برده و برمجلس تحمیل و مجلس را از مسیر اصلی رسالت ذاتی خود منحرف نمایند. تحرکات آنان و بی‌تفاوتی هیات رئیسه مجلس و سکوت برخی از چهره‌های تاثیرگذار نشان از آن دارد که تا حدودی در برنامه‌های خود موفق بوده‌اند تا در ادامه بتوانند دولت را از هرگونه حرکت خارج از اراده شخصی نمایندگان بازداشته و دولت زمین‌گیر شود و در نتیجه عدم کارایی و تحقق اهداف و برنامه‌ها را به دنبال داشته باشد.

3- برخی از جریانات پرقدرت که اصولا با دولت یازدهم از اساس هم مخالفت دارند و از طرفی سهم موثری از دولت را هم به خود اختصاص داده‌اند، برای به چالش کشیدن دولت و سهم‌خواهی بیشتر و کنترل آن، حمایت پنهان و غیرمحسوس و موثری از جریان اقلیت و منتقد دولت می‌نمایند تا بتوانند براساس برنامه از پیش طراحی شده و مدون، اولا: دولت را ناکارآمد کرده و از طرفی دولتمردان را دچار نوعی روزمر‌گی نمایند.ثانیا: بذر امیدی را که در بین اقشار مختلف مردم با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید روییده به یاس مبدل ساخته که این امر با هدف ناامید کردن ملت از جریان غیراصولگرایی صورت می‌گیرد.دستور کار این است که دولت نباید بتواند به شعارها و وعده‌های خود عمل کند، مردم و حامیان دولت باید به دلیل اقبال به برنامه‌های جدید هزینه سنگینی بپردازند. اگرچه ممکن است نتیجه آن توقف چندساله روند رشد و توسعه کشور و بازگشت به عقب باشد.عملکرد دوگانه مجلس اصولگرا در برخورد با دو دولت اصولگرا و اعتدال، افکار عمومی را دچار نوعی پارادوکس و تضاد فکری و تشکیک در صداقت و عملکرد مجلس نموده است لذا سوالاتی را در بین مردم و اذهان عمومی موجب شده که از سوی مجلس نیازمند پاسخ مستدل است:

-‌‌ مجلس نهم و به خصوص اصولگرایان تندروی آن صاحبان میراث و مسبب شکل‌گیری مدیریتی است که امروز دامن‌گیر کشور و مردم شده است. در این بین چرا مجلس به جای پاسخ دادن به عملکردها و کاستی‌های گذشته خود در مقام پرسش برآمده و دولتی که هنوز در حال چینش عوامل اجرایی و مدیریتی خود است را به پای میز سوال و یا استیضاح می‌کشاند؟

- چرا مجلس که امروز دولت را به توپ سوال بسته بدون اینکه خروجی لازم از عملکرد دولت وجود داشته باشد، چرا در برابر حجم زیادی از تخلفات، غارت‌های صورت گرفته از بیت‌المال، اختلاس‌های گسترده و کم‌کاری‌های 8 سال گذشته سکوت کرد؟ و بعضا حمایت؟

- اگر به فرض که مجلس در همین ابتدای راه دولت اعتدال عجله فراوان برای حل مشکلات مردم دارد و در همین راستا اقدام به طرح سوال و استیضاح می‌نماید. این سوال مطرح است؟ چرا در طول دوران مدیریت هشت ساله لب به سخن، اعتراض، سوال نگشود. چرا؟

- چرا در برابر خیل عظیم بیکاری و تورم ایجاد شده که محصول عملکرد غلط مدیریت 8 ساله گذشته بود، کوچکترین حساسیت و واکنشی نشان نداد؟

- چرا در برابر بن‌بست سیاست خارجی و تهدیدات و تحریم‌های فلج‌کننده که محصول اتخاذ سیاست‌های غلط بود، سکوت کرده و چاره‌اندیشی نکرد؟

و هزاران چراها و سوالات دیگر که امروز مجلس را در برابر افکار عمومی قرار داده که نمایندگان محترم نمی‌توانند به راحتی از کنار آنها عبور کنند و واضح و مبرهن است دفاع از منافع ملی و گشودن گره از مشکلات کشور و عبور از گردنه‌های خطرناک بر هر چیز دیگری ترجیح دارد و یاری رساندن به دولت در حل مشکلات و پاسخ به مطالبات عمومی و تسلیم در برابر خواست مردم از مهمترین امور در توجه به منافع ملی است.


انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.