دلایل شکست مذاکرات سازش به رهبری آمریکا
خبرگزاری تسنیم: کارشناس شورای روابط خارجی اروپا در گزارشی با اشاره به توافق آشتی میان فتح و حماس، مذاکرات سازش به رهبری آمریکا را شکست خورده دانسته و دلایل آن را بر میشمرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا، کارشناس این اندیشکده با اشاره به توافق آشتی میان حماس و فتح و ناکامی مذاکرات صلح اسرائیل- فلسطین، معتقد است که این ناکامی ناشی از عدم وجود اصطلاحات مرجع و نیز ضعف سیاست داخلی در فلسطین و اسرائیل است. وی در ادامه پیشنهاداتی را مطرح میکند که بهتر است برای پیشبرد فرایند صلح مد نظر قرار گیرند.
در 23 آوریل، دو حزب رقیب فلسطینی، یعنی فتح و حماس، توافق مصالحهای را امضا کردند که موجب حیرت بسیاری از کارشناسان و سیاست گذاران شد. در این توافقنامه به مسائلی از این قبیل اشاره شده است؛ ایجاد یک دولت تکنوکرات در 5 هفته با وظیفه سازماندهی انتخابات جدید ریاست جمهوری و پارلمان پس از شش ماه و تعهد به اصلاح سازمان آزادی فلسطین (پیالاُ) و نیز حماس، که هر دو اینها از طرف آمریکا در لیست سازمانهای تروریستی قرار گرفتهاند. دولت جدید همچنین حکومت خودگردان فلسطین (پیاِی) را اداره میکند، که خدمات عمومی ارائه نموده و مسئول امنیت در نوار غزه و مناطق محدودی از کرانه باختری است؛ در حالیکه مذاکرات با اسرائیل و نمایندگی در نهادهای بینالمللی بر عهده سازمان آزادی فلسطین باقی میماند.
اینکه آیا این توافقنامه اجرا میشود یا خیر هنوز جای سؤال دارد. دو نمونه قبلی، که در قاهره (2011) و دوحه (2012) به امضا رسیدند، هرگز به مرحله اجرا در نیامدند. با این وجود، اعلان این توافق تأثیر مستقیمی بر مذاکرات جاری میان سازمان آزادی فلسطین و اسرائیل به رهبری آمریکا گذاشت. دولت بنیامین ناتنیاهو بلافاصله از شرکت در این گفتگوها عقب نشینی کرد؛ در حالیکه رئیس جمهور باراک اوباما در مورد این توافق ابراز ناامیدی کرده و تصمیم دولتش را مبنی بر توقف نقش میانجی گری خود اعلان نمود.
اتحادیه اروپا، به نوبه خود، از این توافق آشتی اعلام حمایت کرد، در حالیکه بیان نمود که هر دولتی که در حکومت خود گردان فلسطین روی کار آید باید به عدم خشونت، احترام به توافقات قبلی و حفظ به رسمیت شناختن اسرائیل از طرف سازمان آزادی فلسطین پایبند باشد. این در راستای مواضع چندین ساله اتحادیه اروپا است که توافق آشتی با حماس قابل قبول است، مشروط بر اینکه به شرایط فوق الذکر احترام بگذارد. محمود عباس، رئیس جمهور فعلی حکومت خود گردان فلسطین، تأیید کرد که اگر رئیس دولت تکنوکرات جدید باشد، به تمام شرایط اتحادیه اروپا احترام میگذارد. علاوه براین، باید به خاطر داشت که دولت جدید مذاکرات با اسرائیل را هدایت نمیکند، چرا که این وظیفه سازمان آزادی فلسطین است؛ سازمانی که این دو حزب تعهد به اصلاح آن دادهاند، اما هنوز شامل حماس نشده است.
توافق آشتی جدید خبر خوبی برای آنهایی است که میخواهند مذاکرات معنادار، در یک بازه زمانی معقول، منجر به ایجاد دو دولت شود. این مذاکرات، که در تابستان گذشته و با نقش هدایتگری جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، آغاز شد، موفق به نیل به این هدف نگردید. در واقع، مشخص شد که این مذاکرات تنها گفتگو در مورد چگونگی ادامه مذاکرات است و نه توجه به مسائل اصلی، مانند مسئله مرزها یا آینده پناهندگان فلسطینی. در این میان، همانطور که توسط کارت امتیاز دهی شورای روابط خارجی اروپا در سال 2014 مشخص گردید، عدم موفقیت در رسیدن به راه حل دو دولت، تلاشهای اتحادیه اروپا را برای ساخت مؤسسه فلسطینی بسیار ناکارآمد و غیر مفید ساخته است.
شکست مذاکرات به رهبری آمریکا از دو نقطه ضعف نشأت میگیرد. اول، فقدان اصطلاحات مرجع برای مذاکرات که منجر به عدم شفافیت و تفاهم میان احزاب میشود؛ هیچ مقدار مشخص و معینی برای علامت گذاری مرزی تنظیم نشده و هیچ دستور کار مورد توافقی برای گفتگوها مطرح نگردیده است. دوم، سیاستهای داخلی، هم در میان فلسطینیها و هم در میان اسرائیلیها، در زمان کنونی برای راه حل دو دولت سودمند نبوده است؛ همانطور که شورای روابط خارجی اروپا در آزمون استرس دو دولت بر آن تأکید کرده است.
از طرف فلسطین، فتح و حماس از فقدان مصالحه رنج میبرند، در حالیکه ناکامی مذاکرات تحت رهبری آمریکا در نیل به دستاورد محسوس برای فلسطینیها، بحران حمایت داخلی از رئیس جمهور محمود عباس را وخیمتر کرده است. نهایتاً، بسیار بعید به نظر میرسد که رهبری ضعیف و فاقد مشروعیت لازم فلسطین معامله صلحی را با اسرائیل به امضا برساند.
شورای امور خارجی اتحادیه اروپا که در 12 می در بروکسل تشکیل جلسه میدهد، باید در مورد استراتژیای برای حمایت از مصالحه فلسطینیها و شروع مذاکرات سودمند میان اسرائیلیها و فلسطینیها بحث و گفتگو کند. این مسئله را میتوان در سه نکته خلاصه کرد:
حمایت از مصالحه و گفتگوی ملی. حمایت سیاسی از اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن برای مصالحه، مثبت است، اما کافی نیست. در حال حاضر دو دولت و ساختارهای امنیتی موازی وجود دارد- حکومت خود گردان فلسطین در رام الله و دولت تحت کنترل حماس در غزه- که سرانجام باید ادغام شوند. این مسئله به وساطت سیاسی و حمایت تکنیکی نیاز خواهد داشت، درست جایی که اتحادیه اروپا نفوذ دارد و کارشناسان میتوانند سودمند باشند. مصالحه استراتژیک نیز مورد نیاز است. این میتواند شامل یک استراتژی مشترک تحت حمایت تمام احزاب فلسطینی، برای دستیابی به شرایط یک دولت بودن، باشد. این مطلوب تنها میتواند از یک گفتگوی ملی حاصل شود. در اینجا، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن میتوانند از تخصصی استفاده کنند که در جای دیگر ذخیره شده است، در حالیکه برای حل مسائل لجستیکی، که احتمالاً پیش بیاید، مؤثر خواهند بود؛ به ویژه، از نقطه نظر محدودیتهای اسرائیل بر آزادی جنبش و فعالیت.
تلاش برای تنظیم اصطلاحات مرجع برای مذاکرات. نتایج شورای امور خارجی اتحادیه اروپا در گذشته، درک اروپا را از اصطلاحات مرجع مهم و اساسی برای برخی از پروندههای بزرگ در رابطه با فرایند صلح خاورمیانه مشخص کرده است. یک نمونه بسیار مهم، ارجاع به مرزهای قبل از سال 1967 با توافق متقابل و مبادلات قابل مقایسه زمین است. این مقادیر مشخص، سیاست گذاری اتحادیه اروپا در مورد این درگیری را تحت تأثیر قرار داده و میتواند به عنوان مرجع اصطلاحات به حزبها پیشنهاد شود. بیانیه جامعتر دیگری نیز باید نه تنها مرزها و اورشلیم را، همانطور که در گذشته وجود داشته است، شامل شود، بلکه باید مقادیر مشخص مورد توافق را در مسئله پناهندگان فلسطینی و توافقات امنیتی برای اسرائیل تعیین کند. مهمتر اینکه اروپاییها باید تلاش کنند تا اندازهای حمایت متحدان عرب خود را در مورد این پارامترها جلب کنند.
گسترش انگیزهها و عوامل بازدارنده برای هر دو طرف، به ویژه اسرائیل. در حالیکه سیاستهای داخلی فلسطین، در صورت اجرای توافق آشتی، تغییر خواهد کرد، سیاستهای داخلی اسرائیل احتمالاً اغلب در واکنش به فشارهای خارجی تغییر میکند. همانطور که یکی از نمایندگان شورای روابط خارجی اروپا در ماه مارس مشاهده کرده است، گفتگوهای اسرائیل در مورد مذاکرات به طور قابل توجهی تحت تأثیر این سیاست اتحادیه اروپا قرار دارد که میان اسرائیل درستکار، که روابط تجاری با آن بسیار عمیق است، و شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری، که غیر قانونی است و نباید به هیچ طریقی از سرمایههای اتحادیه اروپا یا از روابط تجاری دارای امتیاز ویژه با آن بهره ببرد، فرق میگذارد. این سیاست باید به این ترتیب ادامه پیدا کند، چرا که پیام مهمی را به مردم عادی اسرائیل و نیز جامعه بازرگانی این رژیم ارسال میکند که تداوم وضع موجود هزینههایی را در بر دارد. به طور همزمان، اتحادیه اروپا باید برای اسرائیلیها مشخص کند که اگر آنها از توافق وضعیت نهایی عقب بکشند، چه چیزی را دقیقاً از دست میدهند. برای مثال، در دسامبر 2013، اتحادیه اروپا پیشنهاد شراکت با امتیازات خاص را به اسرائیل و دولت آینده فلسطین مطرح کرد. برای اسرائیل، این تقریباً به معنای همه چیز است جز عضویت در اتحادیه اروپا؛ چیزی که بنابر نظرسنجی شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در ماه مارس، 48 درصد از اسرائیلیها گفتهاند در تصمیم گیری در مورد توافق صلح، عنصر بسیار مهمی است.
انتهای پیام/ع