مدیر سپیده باوران:‌ حمایت دولت از کتاب خوب راه‌حلِ جبرانِ گرانی کاغذ


خبرگزاری تسنیم: مدیر انتشارات سپیده باوران با تاکید بر اینکه گم‌شدن کتاب خوب میان انبوه کتب، اولین ظلم نظارت پیش‌پا افتاده است، گفت: حذف یارانه کاغذ اقدام خوبی برای حوزه نشر بود که متاسفانه به همه اهداف خود نرسید. باید از کتاب‌های خوب حمایت کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عابس قدسی، مدیر انتشارات سپیده باوران مشهد است. کسی که دغدغه‌های فرهنگی زیادی دارد و از عملکرد وزارت ارشاد دولت‌های مختلف ناراضی است. البته او فقط گله و شکایت نمی‌کند. قدسی پیشنهادهای خوبی برای رفع مشکلات ناشران دارد که باید به آنها توجه شود. با او در کافه کتاب آفتاب، تنها کافه کتاب مشهد به گفت‌وگو نشستیم تا مشکلات ناشران را از زبان وی بشنویم.

تسنیم:‌ مدتهاست که حوزه نشر و بازار کتاب در کشور با سختی‌ها و مسائلی روبروست که هم ناشران از آن گلایه دارند و هم کتاب‌خوان‌ها. بعد از گذشت مدتی از روی کار آمدن دولت دهم متاسفانه به دلیل عدم نظارت بر واردات کاغذ، با افزایش ناگهانی قیمت این محصول مواجه شدیم. متاسفانه دولت، تدبیر خاصی را برای کاهش این قیمت در نظر نگرفت و فضای حوزه کتاب به شدت با مشکل مواجه شد. با روی کارآمدن دولت یازدهم نیز متاسفانه نکات فرعی همچون بحث ممیزی و نظارت به عنوان نکات برجسته مطرح شد. مسائلی تنها مسئله تعداد محدودی نویسنده و ناشر است. امروز قصد داریم نظر شما به عنوان یک ناشر را درباره مشکلات این حوزه بدانیم. به عنوان سوال اول می‌خواستم نظر شما را درباره موانع و مشکلات اصلی این سال‌های حوزه نشر بدانم؟

یک سری حرفها شاید تکراری باشد چون قبلا و در مصاحبه‌های دیگر گفته‌ام. بازار نشر ما از چند جهت رنج می‌برد و آسیب‌پذیر است. خیلی از این پارامترها با یکدیگر گره خورده‌اند و بر همدیگر اثر می‌گذارند. یکی از این ها بحث فضای فرهنگی فعلی جامعه است. ما به وضوح در فرهنگ جامعه افول را می‌بینیم. این کاملا احساس می‌شود. نسل جوان فعلی با نسل جوان ده‌سال قبل و او نسبت به جوان بیست سال قبل و به همین ترتیب با نسل دهه شصت تفاوت دارد. بخشی از این تنزل که در فضای فرهنگی صورت گرفت، قطعا نتیجه بی‌تدبیری‌ها است.

در همه دولت‌ها مقوله فرهنگ بیشتر یک مقوله لوکس در نظر دیگران جلوه ‌کرده است که می‌توان درباره آن حرف زد و با آن ژست فرهنگی گرفت. دولت‌ها عملا خیلی در این حوزه وارد نشدند و خیلی جدی نگرفتندش. بخشی از مشکل این است و بخش دیگر نیز به رشد تکنولوژی رسانه‌ای می‌گردد. سی سال قبل تلویزیون ما دو شبکه داشت که یک زمان خاص برنامه پخش می‌کرد، اما امروزه خود تلویزیون ما کانال‌های متنوعی دارد. در کنارش ماهواره‌ها و فضای اینترنت نیز هست. همین گوشی‌های هوشمند، اسباب پراکندگی ذهنی در فضای مطالعات را رقم می‌زنند و به نحوی بیشتر اسبابِ بازیگوشی را محیا می‌کنند تا اسبابِ تمرکز و تعمق در مباحث.

گم‌شدن کتاب خوب میان انبوه کتب، اولین ظلم نظارت پیش‌پا افتاده بر حوزه کتاب

در حوزه  نشر، مسئله خیلی جدی این است که صنعت نشر در سال‌های اخیر دچار تغییر و تحولاتی شده که روند چاپ کتاب را تسریع و تسهیل کرده است. یعنی امروز به راحتی می‌توان کتاب نوشت و چاپ کرد. دیگر دوره چاپ سنگی یا  حروف چینی‌های سربی گذشته است. لذا از این سو نیز میل و عطش به تولید کتاب زیاد شده است و ازسوی دیگر بسیاری کسان با سودای رسیدن به ثروت‌های سهل‌الوصل از این طریق، از طرفی کیسه خود را انباشه و کیسه فرهنگ جامعه را تهی کرده‌اند. از آن سو نیز سیاستها در حوزه نظارت بر نشر کتاب دقیق نبوده است. یعنی ما تصورمان این است که خط قرمز و ممیزی الزاما باید مقولات خاص و پیش‌پا افتاده‌ای باشد، اما تصور نکردیم با این حجم کتابی که در بازار نشر می‌آید اولین ظلمی که رخ می‌دهد گمشدن کتابهای خوب لابلای این همه شلوغی است.

باید پرسید چاپ این همه کتاب چه گره‌ای از فرهنگ وا کرده است؟

این دغدغه جدی خیلی‌ها هست که واقعا چند درصد عناوینی که منتشر می‌شود و دولتمردان در دولتهای مختلف به آن مباهات می‌کنند واقعا بدرد می‌خورد و چقدر کارکرد فرهنگی دارد. این یک بحث جدی است. ما در خیلی از مسائل بر سر این آمار و ارقام‌ها دعوا داریم. اخیرا یکی از صحبتهای صالحی معاون فرهنگی جدید را شنیدم، دیدم که وی در این قضیه دقت و توجه داشت. ما نباید دلخوش کنیم که چند کتاب چاپ کردیم یا چند نمایشگاه برگزار کردیم. باید ببینیم این نمایشگاه‌ها چه گره‌ای از کار فرهنگ گشوده‌اند.

حذف یارانه کاغذ اقدام خوبی برای حوزه نشر بود که متاسفانه به همه اهداف خود نرسید

مقوله دیگر در بحث نشر، گرانی کاغذ است. گرانی کاغذ اتفاقی بود که در دولت قبل افتاد و من از جهتی موافق آن بودم. از این جهت که یارانه کاغذ بیشترین جنبه مصرفش حتی اگر فضا را نیز فضای سالمی ببینیم - فارغ از فسادی که در حوزه خودش ایجاد می‌کرد و قصه‌های آن را نیز شنیدیم- می‌رفت پای چاپ همین کتاب‌های زرد و مبتذل.

حمایت دولت از کتاب خوب، راه‌حلی برای جبران گرانی کاغذ

تسنیم:‌ اما در این بازی دوسرباخت هم کتاب خوب با قیمت گران دست مخاطب می‌رسد و هم آن کتاب زرد بی‌محتوا. در این شرایط راهکار چیست؟ برخی معتقدند از طرفی دولت می‌تواند در حمایت از اندیشه‌های سالم سرمایه‌گذاری کند تا آثار ارزشمند منتخب را مورد حمایت قرار دهد و افراد را به تولید کتاب خوب تشویق کند. این‌گونه ورود دولت برای حمایت از ناشران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

البته گفته‌ی من در مقام نظر است، اینکه واقعا چه سیستمی چیده شود تا هر چیزی در جایگاه خودش و در موضع حق بنشیند، واقعا سخت است. اما طبق وعده‌هایی که در آن دوره داده بودند، قرار بود یارانه‌هایی که در حال حذف است در زیرساخت‌های صنعت نشر مجدد مصرف شود. بخشی را آنها مدعی‌اند در فضای نمایشگاه‌ها خرج می‌کنند که با این نحوه توزیع بنها در نمایشگاه‌ها، بالاخص نمایشگاه‌های استانی، توجیه فرهنگی قابل قبولی ندارد. یک بخش جدی‌اش را می‌توان در قالب حمایت از کتاب خوب و رساندن کتاب خوب به کتابخانه‌ها تعریف کرد. یعنی وقتی من در جایگاه یک ناشر دارم سرمایه‌گذای می‌کنم، انرژی صرف می‌کنم و کتابی منتشر می‌کنم، خاطرم جمع باشد که اگر یک کتاب خوب تولید کنم دولت این را می‌خرد و در شبکه کتابخانه‌های کشور توزیع می‌کند. من در این گرانی‌ها نباید دلخوش فروش هزار جلدی یک کتاب باشم. اما ما همیشه گرفتار برخوردهای سلیقه‌ای هستیم و این راه‌حل نیز می‌تواند ناموفق شود. یعنی من با شما دوستم کتاب شما را ضریب دهم و ... .

در حمایت از کتاب خوب، وابستگی سیاسی و جناحی باید کنار گذاشته شود

تسنیم: اتفاقا یکی از مسائلی که در بحث نظارت مشکل ایجاد کرده، این بوده که هرگاه وزیری عوض می‌شد، معیار ممیزی‌ها بنا به نگاه خاص وزیر عوض و همین باعث سردرگمی ناشران می‌شد. لذا در این سال‌ها اینکه کدام تفکر ارزشمند است و باید ترویج شود یا کدام تفکر منحرف و باید ممیزی، سلیقه‌ای شده است.

دقیقا همین است. باید دید شعارها چه میزان با عمل یکی است. حالا در این شورای نظارت بر کتاب با تیم جدیدی که چیده شده‌اند، امیدوارم به این سمت برویم. البته واقعا نمی‌دانم مناسبات پشت پرده در آخر چه خواهد بود و چه اتفاقی می‌افتاد. به نظر من می‌شود رفت سراغ کسانی که واقعا خبره‌اند و دغدغه کتاب دارند و در عین حال به هیچ وجه آدمهای حکومتی نباشند که بگوئیم این وابسته به جناح سیاسی ماست یا مقابل تا به نحوی کار از درون این‌ها بجوشد، تا من بدانم که اگر کار ضعیفی چاپ کنم، قرار نیست حمایتی شود.

مقوله جدی دیگر در مسئله نمایشگاه کتاب است. ما تصورمان این است که هر کسی اسم انتشارات را یدک کشید، باید حتما به آن غرفه بدهیم. نتیجه آنکه شما می‌بینید باید در نمایشگاه چرخ بزنید و از جلوی ده‌ها غرفه بگذرید تا به یک غرفه خوب برسید.

برخی ناشران  به جای ارتقای فرهنگ کشور، راهزنی فرهنگی می‌کنند

تسنیم: امسال گویا شروط تعداد عنوان کتاب را حذف کردند و راحت‌تر غرفه می‌دادند. به نظر شما معیار باید تعداد کتاب باشد؟

دقیقا مسئله همین جاست که اگر ناشری دو یا سه عنوان کتاب چاپ کرده اما آن کتب سرمایه ملی ما محسوب شود، آیا باید به او غرفه داد یا آن ناشری که مثلا 500 عنوان کتاب چاپ کرده اما جلدش هم قابل استفاده نیست؟ ما واقعا می‌بینیم که بسیاری از ناشران در کل عمر فعالیتشان چیزی بر فرهنگ کشور اضافه نمی‌کنند هیچ، کم نیز می‌کنند. به طور مثال کتاب چاپ می‌شود نامش این است «اس ام اس جک» یا «اس ام اس‌های عاشقانه» که هیچ محتوایی ندارند!

حذف یارانه کاغذ به شرط حمایت از ناشر خوب، مفید است

تسنیم:‌ مقام معظم رهبری دو سال پیش در دیدار از نمایشگاه کتاب تهران مسئله برطرف‌کردن برخی موانع تولید و نشر کتاب به‌ویژه موضوع گرانی کاغذ توسط دولت را مطرح کردند و گفتند حل این موضوع موجب ارزانی قیمت کتاب و در نتیجه کتابخوانی بیشتر مردم می‌شود. می‌خواستم نظر شما را دربارۀ تأثیر گرانی کاغذ بر پایین بودن  تیراژ کتاب‌ها و اقبال مخاطبان به خرید کتاب بدانم.

من تیراژ کتابهایم چند سال قبل 3000 بود، اما الان 1000 است. فکر می‌کنم کمکم باید دستگاه زیراکس هم اینجا بگذاریم و کتاب تک‌نسخه‌ای چاپ کنیم! درمورد تیراژ که مشخصا افت کرده‌ایم. این گرانی قطعا بر اقبال مخاطبان نیز مؤثر بوده است. قطعا چیزی که ارزان است را مردم راحت‌تر می‌خرند. بنابراین یک عامل جدی محسوب می‌شود. اما این تنها عامل نیست. یک عامل این است که در جامعه ما مردم زورشان می‌آید پول برای کتاب بدهند.

برای حمایت از یک درصد کتاب خوب، نباید به 99 درصد کتاب زرد یارانه داد

در مورد گرانی کتاب، من سوالم این است که آیا ما قبل از حذف سوپسیت‌ها در موقعیت خوبی بودیم؟ من در جایگاه حمایت از رفتار دولت قبل نیستم چرا که به شدت از ناحیه وزارت ارشاد دولت دهم آسیب دیدم. اما می‌خواهم بگویم در این خصوص ما بخاطر یک درصد کتاب‌های خوب داریم به نود و نه درصد کار ضعیف و بنجل یارانه می‌دهیم. این باید به نحو دیگری حل شود. من واقعا تصورم این است که اگر به این سمت برویم که حذف یارانه‌ها منجر به حمایت از ناشری شود که کتاب خوب چاپ می‌کند، کسی زیان ندیده است.

من راضی نیستم پولم به جیب ناشری برود که آفت فرهنگی جامعه است

تسنیم: این مطلبی که شما می‌گوئید جای تأمل دارد. اینکه از طرفی دولت تأکیدش بر بحث ممیزی و حمایت از برخی نویسنده‌های خاص است؛ باتوجه به اینکه تعداد ناشرانی که درگیر بحث نظارت هستند و دچار تخلفات حوزه نشر هستند به 50 یا 60 ناشر هم نمی‌رسد و طبیعتا این مقدار کمتر از یک درصد را شامل می‌شود. از طرف دیگر معضل گرانی کاغذ مطرح است و اینکه شما بحث حمایت از آثار فرهیخته را مطرح می‌کنید که می‌تواند کمک کننده باشد.

دقیقا نظرم این است که سیاست‌ها باید به سمتی برود که ناشران ما بدانند اگر خوب کار کنند حمایت می‌شوند. در دوران دانشجویی وقتی امتحان خیلی سخت می‌شد و همه می‌افتادند، نمره‌ها روی نمودار می‌رفت. حالا با همچین وضعی در حوزه کتاب مواجه‌ایم. ما قرار نیست همه ناشران را با تزریق بودجه روی نموردار ببریم. کسی که افتادنی است، کسی که مردودی است، باید مردود شود. دلیلی بر نمره دادن و اجازه گذر دادن به او نیست. این چیزی که من می‌گویم قطعا مثل همه راه‌ها آفت‌های خود را دارد. اما من شخصا در مقطعی که همه این کتابها یارانه می‌گرفتند راضی نبودم که پولم به عنوان یک شهروند جمهوری اسلامی به جیب ناشری برود که آفت فرهنگی جامعه است.

حد و مرز ممیزی را اخلاق می‌دانم/ قائل به ولنگاری به بهانه آزادی اندیشه نیستم

تسنیم: دولت یازدهم و وزیر ارشاد عقیده دارند حمایت‌های ویژه‌ای باید در امر کتاب انجام گیرد. از طرفی در تبیین این حمایت تأکید بسیار بر حمایت از آزادی فکر و اندیشه می‌کنند. به زعم دولت نگرانی اصلی ناشر بحث ممیزی است. شما به عنوان یک ناشر مطرح شهرستانی فکر می‌کنید این مسئله چند درصد دغدغه و مسئله اصلی ناشر است؟ با این وجود برخی رخنه‌های فرهنگی که رهبری آن را بیان کردند در این شرایط چگونه این رویکرد قابل کنترل است؟

بنده البته به دلیلی که حداقل در ماه‌های اخیر به شدت درگیر کار بودم، متاسفانه از فضای اخبار به کلی دور بودم. ولی من دغدغه خودم را عرض می‌کنم. یک نگاهی در متفکران مؤسس جمهوری اسلامی بوده است. نگاهی که مرحوم شهید بهشتی و شهید مطهری داشته‌اند. شاه‌بیت‌ها و عبارت‌هایی کلیدی از این افراد در باب آزادی اندیشه منتشر شده است. بعضی از این جملات آنقدر تکرار شده‌اند که همه دیگر شنیده‌اند. ولی من می‌خواهم بگویم قطعا قائل به ولنگاری به بهانه آزادی اندیشه نیستم. قطعا با این مخالفم، ولی با تفسیرهای خیلی بسته در این مقوله نیز هیچ میانه‌ای ندارم. به این دلیل که می‌بینم که هیچ یک از انگ‌هایی که در دولت قبل مطرح می‌شد و خیلی‌ها با آن محدود می‌شدند به من نمی‌چسبد، اما بسیاری از کتاب‌هایم در همین ارشاد دولت قبل چند سال گیر کرد. فی‌المثل شعری که در محضر رهبر انقلاب خوانده شده ‌بود و مورد تعریف و تمجید ایشان قرار گرفته بود، نیز از زیر تیغ ممیزی جان سالم بدر نبرده بود. حالا سه چهار عنوان از همین کتب در دو سه ماه گذشته مجوز گرفته است درحالی که دو سه سال به بهانه‌های هیچ و پوچ جلوی این‌ها گرفته شد.

ممیزی یک دغدغه فرهنگی است نه ابزاری برای تسویه‌حساب‌های سیاسی

تسنیم: من می‌خواهم همین را تفکیک کنم. در حوزه نظارت عموماً دو دسته نارضایتی وجود دارد: 1. نارضایتی‌های واقعی، 2. نارضایتی‌های دروغین. وقتی ناشری مطرح می‌کند که 6 ماه کتابش در وزارت ارشاد برای دریافت مجوز مانده است قطعا این یک نارضایتی واقعی محسوب می‌شود و دولت باید به سرعت به ناشران جواب دهد. ولی اگر ناشری می‌گوید که هر چه را که خودم می‌خواهم، منتشر می‌کنم و اگر این اتفاق نیافتد در کشور سانسور و ... وجود دارد، یعنی مطلبی از همان جنس «رهاشدگی» و نه «آزادی» که گفتید. اینگونه موارد نارضایتی‌ها به نظر غیرواقعی است. نظر شما درباره این چیست و فکر می‌کنید وجود برخی خطوط قرمز در مسئله نشر در کشور چقدر مورد نیاز است؟

من چون خودم در این ماجرا زخم خورده‌ام، نمی‌توانم قضاوتی کنم که فارغ از اثری باشد که خودم گرفتم. ما پارادوکس‌هایی در رفتار وزارت ارشاد در دوره‌های مختلف دیدیم. شما می‌بینید آنها به همان آزادی برای فیلم در سینما قائل هستند، اما برای کتاب خیر. آن هم فیلم‌های زردی که من اگر در قطار با خانواده آنها را ببینم خجالت می‌کشم. حال آن فیلم را در تیراژ بسیار وسیعتر از کتاب تکثیر می‌کنند و خیلی راحت‌الحلقوم‌تر از کتاب مصرف می‌شود. چراکه خصوصاً کتابهای آن ناشر خاص را قشر باسوادتر جامعه می‌خوانند و از طرفی فرد باید بنشیند با تأمل بخواند. برای من این رفتارهای تناقض‌آمیز در حوزه فرهنگ اصلاً قابل حل نیست. چون در جایگاه آن ناشرانی که شما می‌گوئید نبودم و نمی‌دانم ممیزی در کتاب آنها چقدر بوده است.

اما بحثم این است که آیا واقعا دغدغه دولتمردان ما در این سری مسائل صرفا دغدغه فرهنگی است یا به نحوی گاه‌گداری تسویه حساب سیاسی مطرح است؟ اگر واقعا دغدغه نویسنده ما دغدغه فرهنگی باشد و این دغدغه فرهنگی توسط کسانی رصد شود که دلسوز و باسواد باشند و فهم مورد نظر را داشته باشند - یعنی طرف بفهمد که اقتضای رمان این است که اگر شما بخواهید شخصیت پردازی کنید باید بگونه‌ای عمل کنید تا خواننده شما از ادبیات هر شخصیتی گرایشش را بفهمد - قطعا لازم است ممیزی اعمال شود. اما فکر می‌کنم حداقل در برخی موارد شاهد رفتار مغرضانه هستیم. به طور مثال چون تصور من این است که نویسنده یا ناشر به لحاظ سیاسی مقابل من است، دولت من را نمی‌پسندد، لذا نه تنها کتابش بلکه حلقوم نشرش را می‌گیرم و خفه می‌کنم و به تعطیلی می‌کشانم. این که به‌جای پاسخگویی به ناشران دگراندیش، برخوردهای حذفی کنیم و گلوگاه‌ اقتصادی آنان را ببندیم از نظر من غیراخلاقی است.

ورود به عرصه نشر دیجیتال نیازمند برقراری قانون کپی‌رایت

تسنیم: کمی از این بحث خارج شویم. راه حل خوبی که در مقابل گرانی کتاب کاغذی وجود دارد، نشر دیجیتال و ترویج کتاب‌خوانی الکترونیک با خلاقیت و کیفیت ارائه خوب است. انتشارات سپیده باوران چقدر به این مسئله اهتمام دارد و فکر می‌کنید این راه حل چقدر می‌تواند مشکل کتابخوانی در کشور را حل کند؟

یک سال قبل در نمایشگاه کتاب به بنده پیشنهاد این کار شد. اما نکته‌ای که در این زمینه هست این است که ما در ایران با مسئله‌ای با عنوان ضعف قانونی حق کپی‌رایت مواجهیم. حداقل شاید برای من مادامی که در قبال چیزی ضمانت وجود نداشته باشد که بعدا قرار است چه اتفاقی برای کتاب من بیافتد و نسخهای که قرار است من در فضای مجازی منتشر کنم - حالا با هر کیفیتی چه PDF چه فرمتهای دیگر – چه قانونی دارد، نمی‌توانم به آن فکر کنم. همین الان رمانی که تازه نوشته شده یا کتاب شعری که تازه سروده شده باشد به راحتی با گوشی موبایل قابل دانلود است درحالی که من مطمئنم مؤلفش راضی نیست.

ما به یک قانون کپی‌رایت داخلی نیاز داریم

تسنیم: این حق کپی‌رایتی که می‌گوئید قانون کپی‌رایت بین‌المللی است یا منظورتان تصویب قانونی داخلی است؟

نه در داخل کشور خودمان باید این قانون تصویب شود. منظورم اصلا به فضای بینالمللی‌اش نیست. حالا حداقل در حد وسیع‌اش بدان قائل نیستم که بگویم اگر در کشوری که ما را تحریم کرده، چیزی تولید شده ما در اینجا باید این حق را بپردازیم. اما می‌گویم در فضای داخل حق مؤلف یک حق کاملاً بدیهی و اخلاقی است و این دقیقاً دغدغه من است. دغدغه من این است که وقتی دنبال چاپ کتابی هستم و مدام درگیر کش و قوس‌ها و رفت‌وآمدها برای انتشار آن هستم، نسخه‌ای از آن دست آدم بی‌مبالاتی که گاهی اوقات با دغدغۀ فرهنگی از این کارها می‌کنند، نیافتد.

بسیاری از جلدسازی‌ها، کتاب را نابود می‌کند

تسنیم: برخی معتقدند مسئله فروش باید از ابتدای تولید مطرح شود. از قدرت قلم نویسنده و طراحی جلد و... . اما اخیرا انتشارات‌هایی پیدا شدند که با طراحی جلدهای خاص و گران یا صحافی خاص و با بهره‌گیری از سوبسید‌های دولتی،‬ محتوای با کیفیتی در اختیار مخاطب نمی‌گذارند؛ حتی می‌توان درباره بعضی آثار گفت که محتوا خالی، اما ظاهر فریبنده. این پدیده را تا چه حد شایع می‌بینید و راه‌حل چیست؟

دقیقاً حق با شماست. در جایگاه مخاطب کتاب می‌گویم نه در جایگاه ناشر چون خودم به این حوزه‌ها ورود پیدا نکرده‌ام. اما اخیرا یک مقداری ماجرای کتابسازی به ورطه افراط افتاده است. ما تصورمان این است که حتما می‌توان با یک جلد خیلی ویژه و خاص کتاب را فروخت. اما این اقواگری است و من شخصا نمی‌پسندم. فارغ از اینکه خیلی از طراحی‌ها و جلدسازیها اساسا خود کتاب را نابود می‌کند. آن چیزی که شما از کتاب توقع دارید این است که بتوانی راحت دست بگیری، ورق بزنی و بخوانی. این موضوع دیگر از بین رفته است. یک نکته‌ای وجود دارد و آن این‌ است که بیشتر این اتفاق در ناشران دولتی افتاده است. آنها پول به مقدار زیاد دارند و نمی‌دانند چگونه هزینه کنند.

تسنیم: آقای قدسی اغلب شما را به عنوان ناشر و کتاب‌فروش خوش ذوقی می‌شناسند که ارتباطتان با مخاطبان خود و خلاقیت نشرتان ستودنی است. علت این موفقیت را در چه می‌دانید و فکر می‌کنید مشکل اصلی ناشران ما در برقراری ارتباط با مخاطبان خود در چیست؟

واقعیت امر این است که تعامل با مخاطب جزو جدیترین مسائل بنده است. در انتخاب همکاران یک بحث خیلی جدی‌ام، نحوه تعامل با مخاطب است و لذا مقوله روابط عمومی نیروها برایم خیلی مهم است. نیرویی که روابط عمومی خوبی ندارد را به خط مقدم نمی‌فرستمش. به او می‌گویم در پشت صحنه کمک کن. یک چیزی که از قدیم هم پیگیرش بودیم و تا امروز ادامه داشته این است که فروشنده کتاب خودش باید با محتوای کتاب آشنا باشد. البته قطعا با این همه کتابی که در حال تولید است، آشناشدن با همه عناوین سخت است. اما حداقل‌ها را برای پیشنهادکردن باید داشته باشد.

خیلی از دوستان می‌گویند ما کتابخوان‌شدنمان از طریق شما بوده است. کسانی که امروز کتابخوان حرفه‌ای‌اند و از خود من  خیلی باسوادتراند. لذا این تعامل فعال خیلی مهم است، تعاملی که کاسبکارانه نباشد. گرچه پشت پرده مقوله اقتصاد مطرح است و مقوله‌ای کاملا جدی است. اما مخاطب نباید احساس کند شما به چشم فرصت اقتصادی به او نگاه می‌کنید که حتما به هر نحوی است جیبش را خالی کنید. لذا بارها بوده من و همکارانم اگر مشتری کتابی را برداشته و ما براساس شناختی که از او داشتیم حدس می‌زدیم کتاب به دردش نمی‌خورد، به او پیشنهاد کردیم و گفتیم این کتاب مناسب ما نیست و بیخود پولت را هزنیه نکن برای چنین کتابی.

عدم اولویت چاپ آثار اندیشمندان خراسانی، ضعف سپیده‌باوران

تسنیم: «سپیده‌باوران» چقدر تلاش کرده تا آثار نویسندگان و اندیشمندان خراسانی را به عنوان یک ناشر خراسانی منتشر کند؟ این موضوع را چقدر در اولویت کارهای خود می‌دانید؟

هنوز متأسفانه به این نحو ورود نکردیم و اولویتی قرار ندادیم. تیپ کتابهایی که منتشر کردیم نشان می‌دهد که از سرتاسر کشور هستند، اما اخیراً چند عنوان کتاب را در این حوزه چاپ کردیم. بطور مثال مجموعه دوجلدی از گزیده اشعار خراسان. برنامه‌ریزی‌هایی داریم که در خود فضای خراسان کارهای دیگری را نیز منتشر کنیم. هنوز این امر برای ما اولویت نشده است. شاید این نقطه ضعف انتشارات ما باشد.

تسنیم: از «کافه کتاب آفتاب» بگوئید. چطور به فکرتان رسید این مکان را راه بیاندازید و استقبال مخاطبان و فرهیختگان شهرتان را از اینجا چطور می‌بینید؟

از مدت‌ها قبل به دنبال ایجاد فضایی صمیمی برای مطالعه بودم. کسانی هم که می‌آیند خیلی می‌پسندند. در دفترهایی که روی میز هست می‌نویسند و تشکر می‌کنند. ولی باید اعتراف کنم بد موقعی راه انداخیتم. من آن اتفاقی که می‌خواستم و توقع داشتم هنوز نیافتاده است. اما به هر حال به عنوان اولین کافه کتابی که در مشهد است مورد توجه است و خیلی ها با گرایش‌های مختلف به اینجا می‌آیند و راضی می‌روند.

«گزیده اشعار علی معلم» و «سیدموسی صدر 7 روایت خصوصی» دو کتاب ویژه «سپیده‌باوران»

تسنیم: به عنوان سوال آخر کتب جدیدی که انتشارات «سپیده‌باوران» برای نمایشگاه بیست‌و‌هفتم رونمایی کرد چه عناوینی داشت؟

بنده برای نمایشگاه امسال دو عنوان کتاب ویژه داشتم. یکی «گزیده اشعار علی معلم دامغانی» است که البته در مقدمه کتاب هم اشاره شده است این کتاب فربه‌تر از گزیده است. اما صرفاً بدلیل اینکه غزلیات ایشان در این کتاب نیست و غزلیات ایشان نیز محدود است، اسم گزیده را رویش گذاشتیم. این کتاب، کتاب ویژه‌ای است از این جهت که شعر ایشان شعر سختی است از نظر فهم برای مخاطب. پیچیدگی‌هایی خاص خود را دارد، لذا سه نفر روی کتاب زحمت ویژه کشیدند و مدت‌ها وقت صرف شده، از واژگان، تلمیحات و مفاهیم و معانی ابیات گره‌گشایی شده و به گمانم کتاب خیلی ویژه‌ای است برای کسانی که شعرهایشان را دوست دارند. به بهانه این مجموعه می‌توان با خیلی موضوعات دیگر نیز آشنا شد، چرا که پاورقی خیلی مفصل و سنگینی دارد. ضمن اینکه به تائید استاد نیز رسیده است. استاد بعد از «رجعت سرخ ستاره» که ابتدای انقلاب چاپ شد دیگر خودشان کتابی چاپ نکردند. عملا یکی دو مجموعه نیز که منتشر شده بدون هماهنگی ایشان بوده است. این کتاب در 512 صفحه به کوشش آقای محمدکاظم کاظمی، سیدابوطالب مظفری و محمد نورالهی تهیه شده است.

یک کتاب خیلی خوب دیگری که داریم با همکاری موسسه امام موسی صدر چاپ می‌کنیم عنوانش «سیدموسی صدر 7 روایت خصوصی» است. نوسینده کتاب حبیبه جعفریان است. از این نویسنده قبلاً کارهای بسیار خوبی درباره بزرگان فرهنگ و اندیشه منتشر شده است. این کتاب را به همه آدم‌ها پیشنهاد می‌کنم. برخلاف کتاب استاد معلم که کتاب خاصی است، این را به هرکسی که دغدغه‌های حتی صرفاً انسانی دارد، فارغ از دغدغه‌های مذهبی، دینی، انقلابی، شیعی و هرچیزی می‌شود پیشنهاد کرد.

غیر از این، در نمایشگاه چند عنوان کتاب جدید و خوب در حوزه طنز هم داشتیم. 4 عنوان کتاب طنز جدید داشتیم. سه عنوان از امید مهدی‌نژاد است؛ کارهایی که عرض کردم در دولت قبلی گیر کرده بود. دو کتاب از مهرداد صدیقی است و البته کارهای دیگری نیز هست. مهمترینش که شاید همه بپسندند در فضای طنز است - چراکه طنز را همه دوست دارند - کاری از جلیل صفربیگی است. مجموعه رباعی به نام «هزج مثمن اخرب مکفوف محبوب». داستان بلندی نیز از مهرداد صدیقی با نام «رقص با گربه‌ها» داریم. کتابهای دیگری نیز که پارسال در نمایشگاه نبود و امسال چاپ کردیم نظیر مجموعه اشعار محمدکاظم کاظمی است به نام «شمشیر و جغرافیا». این کتاب نیز کتاب خیلی خوبی است و به همه کسانی که شعر را دوست دارند، پیشنهاد می‌کنم. به نظرم کتابی است که همه می‌توانند دوستش داشته باشند. خود آقای کاظمی هم بالاخره چهره دوست داشتنی ای هستند.

--------------------------
گفت‌وگو از هادی فیروزمندی
--------------------------

انتهای پیام/