اگر ایران غنی‌سازی محدود مورد نظر ۱+۵ را نپذیرد توافق جامع حاصل نمی‌شود

خبرگزاری تسنیم: کارشناس اندیشکده بروکینگز در مقاله‌ای ضمن اشاره به روند مذاکرات هسته‌ای، خواسته‌ها و مواضع ایران را غیرمنطقی قلمداد کرده و پیشنهاد می‌کند که ایران باید برای دستیابی به توافق جامع هسته‌ای رویکرد خود را به این مسئله واقع‌بینانه‌تر کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده بروکینگز، رابرت آینهورن، کارشناس این اندیشکده در مقاله‌ای معتقد است که ایران در زمینه برنامه هسته‌ای خود خواسته‌هایی غیرمنطقی دارد که با محدود کردن این خواسته‌ها نیز به اهداف صلح‌آمیز هسته‌ای خود خواهد رسید. وی پیشنهاد می‌کند که بهتر است ایران رویکردی واقع‌بینانه‌تر نسبت به این مسئله اتخاذ کند تا دستیابی به توافق جامع به‌زودی میسر شود.

مذاکرات میان 1+5، اتحادیه اروپا و ایران در 14 می [24 اردیبهشت ماه] در وین، به‌منظور دستیابی به توافقی جامع در مسئله هسته‌ای ایران، از سر گرفته خواهد شد. کمی بیشتر از دو ماه تا انقضای توافق موقت شش‌ماهه زمان باقی است، که مذاکره کنندگان تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند.

با تمام این تفاسیر، گفت‌وگوها در مورد توافق جامع که در فوریه آغاز شد، بسیار جدی و تعیین کننده بوده است. هر دو طرف به هر نحو ممکن اشاره کرده‌اند که تصمیم دارند تا 20 جولای [29 تیر ماه] به توافق برسند.

تاکنون، مذاکرات شکل تبادل نظر مفصل را از نظر مفهومی به خود گرفته است. در دور آتی، طرف‌های درگیر مذاکره متون پیشنهادی توافقنامه را روی میز خواهند گذاشت و روند سازگاری و تطابق مواضع آغاز خواهد شد.

بحث و گفت‌وگوها تا به امروز تفاوت‌های ناچیزی را ایجاد کرده است، که بیشتر در مورد وضع راکتور ایران در اراک بوده است، که ایرانی‌ها اعلان کرده‌اند که هدف آن تولید ایزوتوپ‌های دارویی است، اما این راکتور برای تولید پلوتونیوم بهینه سازی شده است. علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در واکنش به نگرانی‌های گروه 1+5 در مورد کاربرد مد نظر برای راکتور اراک اخیراً بیان کرد که طرح این راکتور را می‌توان برای کاهش چشمگیر مقدار پلوتونیوم تولیدی تعدیل و تنظیم کرد. تعدیل و اصلاح احتمالاً شامل سوخت اورانیوم غنی‌شده به‌جای سوخت اورانیوم طبیعی و کاهش سطح نیروی این راکتور نیز می‌شود. در حالی که اختلافات ظاهراً در مورد تغییر طراحی ضروری باقی مانده است، اما مواضع رو به هم‌گرایی می‌رود.

اما در چندین مسئله حساس دیگر، اتحادیه اروپا و 1+5 و ایران اختلافات گسترده‌ای دارند. در هیچ مسئله‌ای، اختلاف شدیدتر از اندازه و ترکیب و برنامه غنی‌سازی اورانیوم نیست که ایران طبق توافق جامع در اختیار خواهد داشت. برای طولانی کردن زمانی که ایران نیاز دارد تا از توافق سر باز زده به حد کافی اورانیوم غنی‌شده برای ساخت یک بمب هسته‌ای را تولید کند، اتحادیه اروپا و 1+5 تمایل دارد کاهش چشمگیر سانتریفیوژ‌های ایران و میزان ذخیره اورانیوم غنی‌شده در این کشور را شاهد باشد. تهران می‌گوید قصد دارد ظرفیت فعلی غنی‌سازی خود را به‌طور اساسی افزایش دهد.

علی‌اکبر صالحی در مصاحبه مطبوعاتی اخیر گفته است که علاوه بر 19 هزار سانتریفیوژ، که در حال حاضر نصب شده است، ایران به 30 هزار سانتریفیوژ دیگر نیز نیاز دارد تا سوخت لازم برای راکتور تولید نیروی بوشهر را تولید کند؛ راکتوری که ایران از روسیه خریداری کرده است و روس‌ها در حال حاضر سوخت غنی‌شده را برای آن تأمین می‌کنند. علاوه بر این، صالحی ادعا کرده است که ایران به تولید سوخت برای سایر راکتور‌هایی از این قبیل که در حال فعالیت هستند، نیاز دارد و مطرح کرد که سوخت رسانی به چنین راکتور‌هایی مستلزم این است که تجهیزات غنی‌سازی نطنز با 50 هزار سانتریفیوژ فعالیت کند که 15 بار کارآمدتر از نسل اول سانتریفیوژ‌های ایران است، که هم اکنون در حال فعالیت هستند.

ظرفیت غنی‌سازی تا این حد گسترده، در واقع ظرفیت غنی‌سازی‌ای بزرگ‌تر از هزار سانتریفیوژ نسل اولی، توانمندی غیر قابل قبول را برای گریز سریع هسته‌ای در اختیار ایران قرار می‌دهد. اگر موضع تهران بر سر میز مذاکرات بازتابی از اظهارات علنی صالحی باشد، بازی را متوقف خواهد کرد و ایران باید این مسئله را بداند.

ایران در کوتاه‌مدت یا میان‌مدت به ظرفیت غنی‌سازی گسترده نیاز ندارد تا یک برنامه انرژی هسته‌ای غیرنظامی موفقیت آمیز، موزون و به‌لحاظ فنی، بی‌خطر را دنبال کند. ایران می‌تواند با توانمندی بسیار محدود‌تری، که با مقتضیات یک معامله قابل قبول برای اتحادیه اروپا و 1+5 نیز سازگار باشد، به اهداف هسته‌ای صلح‌آمیز خود دست یابد.

طبق چنین توافقی که احتمالاً مورد مذاکره قرار گیرد، ایران می‌تواند توانمندی غنی‌سازی کافی برای سوخت رسانی به راکتور‌های تحقیقاتی اندکی که قصد دارد برای تولید ایزوتوپ‌های دارویی بسازد، در اختیار داشته باشد و تحقیقات هسته‌ای را انجام دهد. برای رفع نیازهای مربوط به تولید برق خود، ایران می‌تواند همچنان راکتور‌های هسته‌ای تولید نیرو و اورانیوم غنی‌شده برای تغذیه آنها را از روسیه و سایر فروشنده‌های خارجی احتمالی تهیه کند. او همچنین می‌تواند در طراحی، ساخت و سوخت رسانی به راکتور‌های جدید تحقیقاتی و تولید نیرو از همکاری با 1+5 و سایر کشورهای پیشرفته در عرصه انرژی هسته‌ای بهره ببرد.

اگر ایران در مورد در اختیار داشتن برنامه هسته‌ای غیرنظامی در بلند‌مدت جدی باشد، فعالیت این تعداد زیاد از سانتریفیوژ‌های قدیمی نسل اولی یا رقابت با فعالیت‌های غنی‌سازی بسیار کارآزموده و کم‌هزینه خارجی در تلاش برای تأمین سوخت برای راکتور‌های تولید نیروی خود، چندان منطقی به نظر نمی‌رسد؛ شایان ذکر است که راکتور‌های تولید نیرو چندین مرتبه بیشتر از راکتور‌های تحقیقاتی نیازمند ظرفیت غنی‌سازی و سوخت رسانی هستند. یک استراتژی عاقلانه، استفاده از تعداد نسبتاً کم سانتریفیوژ‌های فعلی خود برای رفع نیازهای راکتور تحقیقاتی در کوتاه‌مدت، اتکا بر تأمین کنندگان خارجی مقرون به صرفه برای رفع نیازهای بزرگ‌تر راکتور‌های تولید نیرو در زمینه اورانیوم غنی‌شده و پیشرفت در زمینه برنامه هسته‌ای غیرنظامی پیشرفته‌تر در آینده از طریق توسعه و تحقیقات داخلی و همکاری با روسیه و غرب است.

چنین استراتژی‌ای ایران را قادر می‌سازد به توافقی جامع دست یابد که اهداف اصلی بیان شده رهبران آن را عملی می‌کند؛ از جمله رفع تحریم‌های مربوط به برنامه هسته‌ای، که اقتصاد کشور را هدف قرار داده‌اند و تضمین توانایی آن برای پیگیری برنامه انرژی هسته‌ای غیرنظامی با حفظ توانمندی غنی‌سازی.

اگر ایران قبول نکند که با این رویکرد برای پیگیری انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز خود را وفق دهد و در عوض، بر یک رویکرد کاملاً بلندپروازانه، نامناسب و پرهزینه اصرار ورزد ــ که نه‌تنها با مقتضیات هسته‌ای غیرنظامی واقع‌گرایانه توجیه نمی‌شود، بلکه با تمایل به داشتن توانمندی گریز سریع هسته‌ای سازگار است ــ مذاکرات را با بن‌بست مواجه خواهد کرد و سؤالاتی جدی را در جامعه بین‌الملل در مورد انگیزه‌های خود ایجاد خواهد کرد.

در این مرحله مشخص نیست که آیا تقاضای فعلی تهران برای ظرفیت غنی‌سازی وسیع یک تاکتیک معامله است یا نشانه‌ای دال بر آنچه تهران بر آن اصرار دارد. اما اگر ایران بخواهد به توافق برسد، باید رویکردی واقع‌بینانه‌تر و در واقع، از نظر خود ایران، رویکردی نوید دهنده‌تر، نسبت به برنامه‌های هسته‌ای غیرنظامی خود اتخاذ کند.

با توجه به تعداد قابل توجه مسائل پیچیده و دشوار پیشِ‌رو ــ نه‌فقط مرحله بندی کاهش تحریم‌ها ــ تلاشی بسیار مجدّانه توسط مذاکره کنندگان لازم است که تا 20 جولای این توافق حاصل شود. با این حال، اگر ایران سریع‌تر به این نتیجه برسد که نیازهای غنی‌سازی کوتاه و میان‌مدت آن نسبتاً اندک و معمولی هستند، دستیابی به توافق تا آن زمان ممکن می‌شود.

اگر ایران همراه با چنین ظرفیت غنی‌سازی محدودی، که 1+5 در نظر دارد، پیش نرود، توافق جامع تا 20 جولای حاصل نخواهد شد و محتمل‌ترین نتیجه، تصمیم به ادامه روند با یک معامله موقت تمدید شده یا اصلاح شده شاید برای یک دوره شش‌ماهه دیگر است.

یک توافق موقت دیگر به‌نفع ایران نیست. به‌خلاف آنچه برخی از منتقدان داخلی و خارجی دولت اوباما پیش‌بینی کرده‌اند، معامله موقت، که در نوامبر گذشته حاصل شد، به از هم پاشی نظام تحریم‌ها علیه ایران منجر نگردید. شرکت‌ها و دولت‌های سراسر جهان علاقمند بودند در مورد روابط تجاری با ایرانی‌ها گفت‌وگو کنند، اما آنها به‌طور فزاینده‌ای در مورد قطع معاملات جدید تا زمان دستیابی به توافق جامع و رفع کامل تحریم‌ها، هوشیارانه عمل می‌کردند. در نتیجه، ایرانی‌ها متوجه شدند که این مسیر به‌سمت بهبود اقتصادی و رفع انتظارات مردم ایران که توسط معامله موقت افزایش یافته است، مستلزم توافقی جامع است.

آمریکا مشخصاً دستیابی به توافق جامع را تا 20 جولای ترجیح می‌دهد. هرچه زودتر معامله موقت، که برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرده است، جای خود را به یک توافق بلندمدت، که به‌طور اساسی این برنامه را عقب رانده و زمان گریز هسته‌ای احتمالی ایران را طولانی می‌کند، بدهد، بهتر است. اما واشنگتن در موضعی بسیار قوی‌تر از تهران قرار دارد که در صورت لزوم، مذاکرات را برای یک دوره شش‌ماهه دیگر ادامه دهد.

ایران می‌تواند به اهداف بیان‌شده خود، یعنی برداشتن تحریم‌ها و حفظ برنامه انرژی هسته‌ای غیرنظامی خود، دست یابد. این کشور حتی شاید قادر باشد به توافقی برسد که قبل از انقضای مدت معامله موقت از این اهداف حمایت کند. اما نخست، ایران باید موضعی واقع‌بینانه‌تر در مورد مسئله غنی‌سازی اتخاذ کند.

انتهای پیام/ع*