آیا «استاکس‌نت» به سرنوشت «آرگو» دچار می‌شود؟


خبرگزاری تسنیم: در حالی که هالیوود، از تسخیر لانه جاسوسی، فیلم رویاپردازانه آرگو را بیرون می‌کشد، آیا سینمای ایران می‌تواند به جای به اسکار و کن، روی گزینه استاکس‌نت و مهار آن توسط ایرانیان سرمایه‌گذاری کند؟

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم،در جنگ روانی کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی، یکی از تاکتیک‌هایی که همواره از سوی آنان مورد استفاده قرار گرفته ، تاکتیک «مصادره به مطلوب» است. در این تاکتیک، دول غربی علی‌الخصوص آمریکا در مسائلی که از قضا کاملا مقصر بوده و همچنین در موضع انفعالی و شکست‌خورده قرار دارند، دست به اقداماتی می‌زنند تا ضمن کسب مجدد آبرو و اعتبار از دست رفته خود، آن مسئله را به نفع خود پایان داده و در آخر خود را پیروز آن میدان نشان دهند.

شاهد مثال چنین وقایعی را می‌توان مصادره به مطلوب کردن انقلاب‌های کشورهای عربی، مصادره کردن برخی مسئولان جمهوری اسلامی و مصادره کردن انقلاب دوم مردم ایران در سال 1358 است. در این مورد آخر که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام بود، آمریکا با استفاده از قدرت رسانه‌ای خود فیلمی به نام «آرگو» را می‌سازد و سعی می‌کند در روایت این فیلم، شکست سنگین و گروگان گرفته شدن جاسوسان خود را به شکلی هرچند غیرواقعی مصادره به مطلوب کند.

داستان فیلم آرگو از این قرار است: از میان کارکنان به گروگان گرفته شده، تعداد 6 نفر موفق می‌شوند از در پشت سفارت به خانه کن تیلور، سفیر کانادا در ایران بگریزند. چند روز بعد در حالی که مندز (یکی از جاسوسان حرفه‌ای سازمان سیا و مسئول خارج کردن این شش نفر از ایران) در حال صحبت با پسر خود و مشاهده فیلم سیاره میمون‌ها (نسخه 1968) بود ناگهان متوجه می‌شود که می‌تواند به عنوان گروهی هنرمند وارد ایران شوند که در حال ساخت فیلمی علمی تخیلی هستند و می‌خواهند فیلمی با سبک و سیاق جنگ ستاره‌ها اما در ایران بسازند. بر اساس نقشه مندز، او و 6 نفر آمریکایی هویت یک گروه فیلم‌سازی را به خود می‌گیرند که برای یافتن مکان‌های فیلمبرداری فیلمی علمی-تخیلی به نام «آرگو» به خاورمیانه سفر کرده‌اند. برای واقعی جلوه دادن این نقشه مندز از عوامل حرفه‌ای در هالیوود بهره گرفت. به این صورت عملیات تا جایی ادامه می یابد که در انتها 6 نفر آمریکایی با هویت جعلی و گذرنامه کانادایی، از مرز قانونی ایران در فرودگاه مهرآباد خارج می‌شوند و با پرواز سوئیس ایر به اروپا می‌گریزند.

 

همانطور که از نظر گذشت، هالیوود با ارائه یک داستان نسبتا جذاب، سعی در پیروز نشان دادن آمریکا در قضیه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران می‌کند و با اینکه این فیلم از لحاظ تکنیک و ساخت فنی، با فیلم‌های رده بالای هالیوود اختلاف فاحش دارد، 5 اسکار و چندین و چند جایزه از بزرگترین جشنواره‌های فیلم‌های دنیا را از آن خود می‌کند. کاخ سفید نیز به نوبه خود به قدری از تولید و اکران این فیلم ذوق‌زده می‌شود که در آن سال میشل اوباما، بانوی اول کاخ سفید، شخصا برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال را اعلام کرد.

اکنون آنچه که گفتنی است، ذکر این سوال است که آیا وقت آن نرسیده که دستگاه‌های رسانه‌ای جمهوری اسلامی، به خصوص عرصه سینمایی کشور، فکری به حال این انفعال تاریخی خود کنند؟ به اعتراف خود دولت‌مردان غربی و همچنین اندیشکده‌های آنان قضیه نفوذ کرم استاکس‌نت به سایت‌ اتمی ایران در نطنز و تخریب دستگاه‌های سانتریفیوژ غنی‌سازی اورانیوم، به دستور مستقیم باراک اوباما و با همکاری رژیم صهیونیستی انجام گرفته است.

با توجه به پیشینه‌ای که از ماجرای روز 13 آبان 58 و فیلم آرگو گفته شد، پیش‌بینی می‌شود که تکرار مجدد این مصادره به مطلوب اما این بار در قضیه کرم استاکس نت، توسط آمریکایی‌ها تا چند سال دیگر روی پرده سینماهای جهان قرار بگیرد با این تفاوت که این بار موضوع فیلم با دروغ‌پردازی و مبالغه‌های همیشگی، آمریکا بار دیگر خود را پیروز میدان در عرصه صدور بدافزار و از قول خودشان پیروز در میدان مبارزه با تروریسم خواهد خواهند.

اگر خبر ساخته شدن فیلم ایرانی-کانادایی «ایرباس» با بازی شان (علی) استون توسط نادر طالب‌زاده را نشنیده بودیم، باید به زودی ناظر ساخته شدن فیلمی هالیوودی می‌بودیم که از ابعاد دروغین و خیال‌بافانه سقوط ایرباس ایرانی در سال 1367 توسط ناو وینسنس آمریکایی پرده برمی‌داشت و بار دیگر تنها به دلیل استفاده از ضربه اول در جنگ رسانه‌ای، اوضاع را به سود خود تغییر می‌داد.

در ماجرای لانه جاسوسی آمریکایی‌ها تلاش کردند بعد از گذشت 32 سال انتقام خود را با سینما بگیرند اما در ماجرای استاکس‌نت، آمریکا و رژیم صهیونیستی دست خود را به تخریب اموال دولت ایران با تروریسم سایبری آلوده کرده‌اند و این کار را برای فیلم‌سازان جمهوری اسلامی تا حدودی راحت‌ می‌کند.

در حالی که هالیوود، از دل یک شکست عجیب تمدن غرب در تسخیر لانه جاسوسی، فیلم رویاپردازانه آرگو را بیرون می‌کشد، آیا سینمای ایران می‌تواند به جای به اسکار و کن و غیره فرستادن فیلم‌های خانوادگی یا زرد، روی گزینه استاکس‌نت و مهار ان توسط ایرانیان سرمایه‌گذاری کند؟

به گزارش شبکه سی بی اس، استاکس‌نت به دنبال هدف خاصی بوده و هر رایانه‌ای را که وارد آن می‌شد تحت تاثیر خود قرار نمی‌داد. سی‌بی‌اس در ادامه گزارش خود بیان می‌دارد که استاکس‌نت صرفا به دنبال یافتن کنترلر زیمنس واقع در یک کارخانه نبوده است، بلکه به دنبال کارخانه خاصی بود که دارای نوع خاصی از تجهیزاتی باشد که صرفا در نیروگاه‌های ایران و نه در هیچ جای دیگر جهان بکار گرفته شده‌اند. در واقع این ویروس تنها به دنبال خرابکاری در سانتریفیوژهای واقع در نیروگاه نطنز بود.

 

کارشناسان می‌گویند: از طریق مهندسی معکوس کدهای حمله می‌توانیم به این امر پی ببریم که حمله‌کنندگان دانش تکنیکی کاملی نسبت به کلیه جزئیات این نیروگاه داشته‌اند. لذا می‌توان گفت که آنها حتی این نیروگاه را بهتر از خود ایرانی‌ها می‌شناختند.

 

در این وبدئو گفته می‌شود: در ماه ژانویه سال گذشته،‌ یک ویروس رایانه‌ای به نام استاکس‌نت کشف شد. این ویروس که 20 برابر بیشتر از کدهای ویروسی دیگر پیچیده است، از امکانات مختلفی برخوردار است. از آن جمله این که استاکس‌نت توانایی افزایش فشار داخل نیروگاه‌های هسته‌ای یا خاموش کردن لوله‌های نفتی را داشت و می‌توانست به اپراتورهای سامانه بگوید که همه چیز عادی است.

این ویروس از روزنه‌های امنیتی بهره می‌برد که تولیدکنندگان سامانه از آن بی‌اطلاع می‌باشند. این روزنه به «روزهای صفر»‌ معروف هستند و موفق‌ترین ویروس‌ها از آنها بهره می‌برند. جزئیات یک «روز صفر» را می‌توان در بازار سیاه به قیمت 100،000 دلار بدست آورد. استاکس‌نت از 20 عدد از این روزهای صفر بهره می‌جوید.

اما وقتی که این ویروس وارد یک سامانه می‌شود، دست به فعالیت نمی‌زند. در اعماق کد استاکس‌نت، یک هدف خاص قرار داشت، که بدون وجود آن هدف، این ویروس بدون فعالیت باقی می‌ماند. این ویروس به دنبال از کار انداختن چه چیزی بود؟ سانتری‌فیوژهایی که مواد هسته‌ای را در تأسیسات غنی‌سازی ایران قرار می‌دهند.

استاکس نت نخستین اسلحه‌ای بود که تماما به وسیله کدهای نرم افزاری ساخته شده بود و به طور خاص علیه تجهیزات هسته‌ای ما مورد استفاده قرار گرفت.

اکنون سینماگران جمهوری اسلامی، باید این بار به گونه‌ای روایت فیلمی با موضوع «استاکس‌نت» را پیش ببرند که فقط در حد مخاطب ایرانی باقی نماند، بلکه در نهایت باعث روشن شدن ذهن عموم مردم جهان شود.

امروز سینمای ما نیازمند بزرگ شدن و رشد کردن است. رشدی برای حرکت به سمت دستمایه قرار دادن موضوعات استراتژیک.