ارزیابی تأثیر توافق موقت هسته‌ای با ایران


خبرگزاری تسنیم: یک اندیشکده صهیونیستی که معمولا در آستانه مذاکرات هسته‌ای ایران و ۵+۱ اقدام به جوسازی علیه توافق و ایران می‌کند مجددا چند روز پیش از آغاز دور جدید گفتگوها در گزارشی تازه مدعی شد که ضعف‌های برنامه اقدام مشترک، احتمال عدم دست‌یابی به ت

 

    اقتصادی
به گزارش خبرگزاری تسنیم «کارگروه ویژه ایران» در «موسسه یهودی امور امنیت ملی» (جینسا) در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای اقدام به انتشار گزارشی راهبردی به قلم «اریک ادلمن» معاون سیاسی پیشین وزارت دفاع و «دنیس راس» مشاور ویژه اسبق رئیس‌جمهور اوباما در امور خاورمیانه کرد و در آن به بررسی تأثیر توافق هسته‌ای پرداخت و نوشته است: پس از گذشت بیش از سه ماه از اجرای توافق موقت با ایران بر سربرنامه هسته‌ای، که با نام برنامه اقدام مشترک شناخته می‌شود، وقت آن رسیده است که ارزیابی‌ای از تأثیر آن داشته باشیم. شواهد حاکی از آن هستند که برنامه اقدام مشترک، زمان‌بندی گریز هسته‌ای ایران را یک ماه به عقب باز گردانیده است. بااین‌حال فایده این کار برای ایران بیش از آن چیزی بود که پیش‌بینی می‌شد: این برنامه به ایران اجازه غنی‌سازی، بسیار سریع‌تر از دوره قبل از توافق، داد؛ به‌تدریج فشارهای تحریم بر ایران را کاست؛ و درعین‌حال از کاهش نگرانی‌های بین‌المللی پیرامون فعالیت‌های تسلیحاتی ایران فروماند. درنتیجه، به نظر ما برنامه اقدام مشترک دست‌یابی به توافقی جامع بر سر برنامه هسته‌ای ایران را محتمل‌تر نمی‌سازد.

3 دلیل ناموفق بودن برنامه اقدام مشترک در دست‌یابی به توافق جامع

این وضعیت بر سه روند کلیدی که ما تا اینجا مشاهده کرده‌ایم، و تمامی آن‌ها ذیل برنامه اقدام مشترک بوده است، مبتنی است: اول اینکه توان در حال افزایش سانتریفیوژی ایران می‌تواند خنثی‌سازی پیشرفته‌ترین ذخیره اورانیومی این کشور را بی‌ثمر سازد. درنتیجه حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای در طول برنامه اقدام مشترک نه‌تنها تغییری نمی‌کند بلکه سریع‌تر نیز می‌شود؛ دوم اینکه درحالی‌که برنامه اقدام مشترک در برنامه‌ریزی گریز هسته‌ای ایران تغییری ایجاد نمی‌کند، توان آمریکا برای وادار کردن ایران برای به ثمر رساندن و پایبندی به یک توافق نهایی قابل‌قبول را تضعیف خواهد کرد. مخصوصاً ما تخمین می‌زنیم که صادرات فزاینده نفت ایران که نتیجه کم شدن تحریم‌ها بر اساس برنامه اقدام مشترک است، ایران را به درآمدی بالغ‌بر 9 تا 13 میلیارد دلار بین شروع توافق در نوامبر 2013 تا پایان دوره شش‌ماهه توافق موقت، اضافه بر چیزی که این کشور می‌توانست در صورت عدم حصول توافق موقت کسب کند، برساند.

سوم اینکه علی‌رغم افزایش شفافیت نسبی، ایران همچنان از دسترسی کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به جنبه‌های مشکوک به تسلیحاتی بودن برنامه هسته‌ای خود سرباز می‌زند. این وضعیت همانند قبل از برنامه اقدام مشترک، ناظران را تا حد زیادی درباره چندوچون برنامه تسلیحاتی هسته‌ای ایران بی‌خبر ساخته است.

تسلیم ایران نباید آمریکا را از ویژگی ذاتی حکومتی که آمریکا می‌کوشد با آن به توافق نهایی دست یابد، غافل کند. دراثنای فضای امیدوارکننده درون مذاکرات، ایران همچنان حامی بین‌المللی تروریسم و پشتیبان حکومت سوریه است، حکومتی که وحشیانه شهروندانش را سرکوب می‌کند. این کشور همچنان قوانین بین‌المللی و قواعد جهانی- شامل قطعنامه‌های الزام‌آور شورای امنیت سازمان ملل متحد که از ایران می‌خواهند برنامه هسته‌ای‌اش را تعلیق کند و به الزامات خلع سلاح خود عمل کند- را به‌عنوان ابزارهایی در خدمت غرب برای فشار بر این کشور، رد می‌کند.

 

باید میزان اثر توافق موقت را اندازه گرفت

این بخشی از جهان‌بینی دسیسه‌آمیز رهبری حکومت است. تنها چند روز قبل از امضای برنامه اقدام مشترک، «{آیت‌الله} علی خامنه‌ای» رهبر معظم علناً مدعی شد که آمریکا سلاح‌های هسته‌ای را علیه ژاپن پس‌ازاینکه توکیو آماده تسلیم شدن بود به بهانه جنگ آزمایش کرد تا آشکار شود که آیا این بمب‌ها به‌درستی کار می‌کنند یا نه.»

در طول توافق موقت او هولوکاست را همچون «حادثه‌ای که صحت آن مشخص نیست، و اگر اتفاق افتاده باشد نیز نحوه آن مشخص نیست» توصیف کرد. این باید مدنظر مذاکره‌کنندگان آمریکایی که برای یک توافق جامع تلاش می‌کنند، باشد: چگونه به حکومتی با این سیاست‌ها در مورد فنّاوری حساس هسته‌ای می‌توان اعتماد کرد؟[1]

با توجه به میزان نزدیکی حکومت ایران به سلاح هسته‌ای، ما معتقدیم که باید میزان تأثیر توافق موقت را پس از گزارش‌های فوریه و آوریل 2014 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران اندازه‌گیری کرد. ما ارزیابی خود را بر اساس شش اصل انجام می‌دهیم، که به‌صورت مجزا در پایین ذکرشده‌اند و معتقدیم که هر توافقی باید ضامن منافع آمریکا باشد.[2]

گزارش‌ها نشان می‌دهد که برخی عناصر برنامه هسته‌ای ایران از زمان توافق پیشرفت داشته است

1- جلوگیری از دست‌یابی به قابلیت تولید سلاح هسته‌ای

توافق موقت در دولت «اوباما» به این استدلال که همزمان زمان‌بندی هسته‌ای ایران را به عقب برمی‌گرداند، کاهشی در تحریم‌ها به وجود می‌آورد و فضای دیپلماتیک را برای پیگیری توافق نهایی ایجاد می‌کرد، مورد استقبال واقع شد. واقعیت این است که برخی عناصر برنامه هسته‌ای ایران، به نسبت نبود برنامه اقدام مشترک، به عقب باز گردانیده شدند. توقف در تولید اورانیوم 20 درصدی، و خنثی‌سازی ذخایر موجود، چشم‌انداز گریز هسته‌ای ایران را از 59 روز به 82 روز گسترش داد. بااین‌حال گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که عناصری دیگری که در برنامه اقدام مشترک مجاز شمرده‌شده‌اند، پیشرفت داشته‌اند؛ عناصری که مهم‌ترین آن‌ها تولید فزاینده اورانیوم غنی‌شده 3٫5 درصدی است. اگر ایران همچنان به افزایش میزان تولید خود ادامه دهد، و/یا تعداد سانتریفیوژهایی که در سطوح بالاتری کار می‌کنند را بیشتر کند، می‌تواند تا پایان توافق شش‌ماهه، زمان‌بندی گریز هسته‌ای خود را برای نزدیک شدن به سطح پیش از برنامه اقدام مشترک کاهش دهد- و حتی آن را به کمتر از این میزان برساند- بدون اینکه توافق را نقض کرده باشد.

ایران قادر است ذخایر اورانیوم 20 درصدی خود را دوباره احیا کند

غنی‌سازی اورانیوم تا میزان 20 درصد نه‌دهم زمان مورد نیاز برای رسیدن به میزان لازم برای حد تسلیحاتی را می‌طلبد. برنامه اقدام مشترک، زمان‌بندی گریز هسته‌ای ایران را با متوقف کردن غنی‌سازی به این سطح و خنثی‌سازی (هرچند نه به‌صورت بازگشت‌ناپذیر) ذخایر پیشین، افزایش داده است. بر اساس گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ذخایر اورانیوم غنی‌شده 20 درصدی ایران از نوامبر 2013 به میزان 75 درصد کاهش داشته است. این دقیقاً مطابق برنامه زمان‌بندی است که بر اساس آن باید نیمی از ذخایر اورانیوم 20 درصدی ایران تا 20 نوامبر، به اکسید تبدیل شود. درحالی‌که این کشور ملزم است بیشتر نیمه دیگر را به اورانیوم 3٫5 درصدی تا 20 آوریل رقیق کند. بااین‌حال حتیاگر ایران این فرآیند را تکمیل کند، قادر خواهد بود ذخایر اورانیوم 20 درصدی خود را هم از طریق تبدیل مجدد و هم از طریق غنی‌سازی دوباره احیا کند.درواقع ایران می‌تواند آنچه را که در حال حاضر در حال فریز کردن آن است، دوباره آب کند.

 

ذخیره اورانیوم 3٫5 درصدی این کشور از نوامبر 2013 به میزان 14 درصد افزایش داشته است

هرچند این تهدیدی کمتر از ذخایر اورانیوم 20 درصد دربردارد، توانایی ایران برای غنی‌سازی اورانیوم تا میزان 5 درصد همچنان 80 درصد راه را برای میزان موردنیاز برای سلاح اتمی، ذیل برنامه اقدام مشترک، پیموده باقی می‌گذارد، این می‌تواند ذخایر پیش از 20 ژوئن را حفظ کند، که قابلیت تبدیل‌شدن به دو بمب را دارد. ایران همچنان می‌تواند به غنی‌سازی در این سطح، با استفاده از همان تعداد و نوع سانتریفیوژهایی که پیش از توافق استفاده می‌کرد، ادامه دهد، هرچند تمامی اورانیوم غنی‌شده 3٫5 درصدی که در طول توافق موقت تولید می‌شود باید قبل از 20 جولای اکسید شوند. بااین‌حال هرچند ایران از زمان‌بندی برنامه اقدام مشترک برای تکمیل تجهیزات مربوطه تا دسامبر 2013 عقب است، ذخیره اورانیوم 3٫5 درصدی این کشور از نوامبر 2013 به میزان 14 درصد افزایش داشته است. حتی اگر و درصورتی‌که این تجهیزات کاملاً عملیاتی باشند، ذخیره‌ای که در مدت توافق موقت به دست می‌آید قابل‌تبدیل دوباره است.

جهش در سرعت غنی‌سازی از دست دادن ذخیره اورانیوم غنی‌شده 20 درصدی را جبران می‌کند

میزان تولید اورانیوم 3٫5 درصدی ایران در بالاترین سطح قرار دارد و این از سوی برنامه اقدام مشترک مجاز دانسته شده است. این مسئله تا حدی به دلیل تغییرات در سانتریفیوژهای فعال IR-1 که پیش‌ازاین اورانیوم 20 درصد تولید می‌کردند، برای تولید اورانیوم 3٫5 درصد است، ازآنجاکه این IR-1 ها اکنون اورانیوم 3٫5 درصدی را سریع‌تر از IR-1 هایی که پیش‌ازاین اورانیوم 3٫5 درصدی تولید می‌کردند، تولید می‌کنند. این جهش همچنین نتیجه تلاش ایران برای تقویت IR-1- که ذیل اجازه برنامه اقدام مشترک برای تحقیق و توسعه مجاز شمرده‌شده است- و توانایی این کشور برای جایگزینی موارد آسیب‌دیده با نسخه‌های قدرتمندتری از همین مدل است. اگر ایران بتواند تمامی IR-1 های فعال را به بالاترین حد عملکردشان برساند، این جهش در سرعت غنی‌سازی تا حدی از دست دادن ذخیره اورانیوم غنی‌شده 20 درصدی را جبران می‌کند.

 

ایران به الزام برنامه اقدام مشترک در مورد رآکتور آب‌سنگین اراک وفادار مانده است

اگر ایران سانتریفیوژهای خود را برای بازده بیشتر تنظیم کند، ایران می‌تواند گریز هسته‌ای خود را به سطح قبل از برنامه اقدام مشترک کاهش دهد، اموری که همه با تبعیت تام از توافق قابل تحقق هستند.[3]

علاوه بر این ایران به الزام برنامه اقدام مشترک مبنی بر توقف ساخت‌وساز در رآکتور آب‌سنگین خود در اراک و سایر تجهیزات مرتبط با تولید سوخت وفادار مانده است. بااین‌حال ایران همچنان به تولید آب‌سنگین موردنیاز برای پلوتونیوم لازم برای سلاح هسته‌ای (که برنامه اقدام مشترک به آن نپرداخته است) ادامه می‌دهد، و توافقی بالقوه برای کاهش تولید پلوتونیم در اراک در قالب یک توافق نهایی به ایران اجازه خواهد داد تا ذخیره و تجهیزات آب‌سنگین خود را حفظ کند.

 

افزایش صادرات نفت ایران و کاهش تأثیر تحریم‌ها

2- مذاکره از موضع قدرت

برای به دست‌یابی به یک توافق قابل‌قبول نهایی، رهبران ایران باید بدانند که آن‌ها باید بیش از طرف آمریکایی‌شان امتیاز بدهند. بااین‌حال توقف در تحریم‌های نفتی، این فشار را با افزایش درآمد ایران از صادرات نفت و با دشوار شدن وضع مجدد تحریم‌ها در صورت شکست دیپلماسی، کاسته است؛ ایران می‌تواند از این توافق اولیه درحالی‌که اکنون با فشار کمتری از سوی جامعه بین‌الملل مواجه است، خارج شود، حتی اگر زمان‌بندی گریز هسته‌ای این کشور تا حد زیادی متأثر از توافق نباشد. اولین ضعف در توان آمریکا از صادرات دوباره نفت خام ایران سرچشمه می‌گیرد، که پیش از تحریم‌ها بیش از دوسوم بودجه دولت (که شامل بودجه برنامه هسته‌ای ایران نیز می‌شد) را تأمین می‌کرد. میانگین صادرات ماهانه نسبت به دوازده‌ماهه سال پیش از برنامه اقدام مشترک، با اقدام خریداران نفت ایران برای کاهش واردات از این کشور، 40 درصد کاهش را تجربه کرد، و از 1٫7 میلیون بشکه در روز به 1 میلیون بشکه در روز رسید.

 

افزایش درآمدهای نفتی ایران در طول برنامه اقدام مشترک

از آن زمان تاکنون صادرات نفت ایران دوباره 50 درصد رشد داشته است و از 800000 بشکه در روز در اکتبر 2013 به 1٫2 میلیون بشکه در مارس 2014 رسیده است.[4]

ایران اکنون به پول بادآورده صادرات نفت دست‌یافته است. ایران تا ماه مارس، با استفاده از اجازه دولت «اوباما» به میزان یک میلیون بشکه در روز، به‌عنوان سطحی که توسط برنامه اقدام مشترک مجاز شمرده‌شده است، 5 میلیارد دلار بیشتر ازآنچه در صورت عدم توقف تحریم‌ها می‌توانست به دست آورد، درآمد داشته است. در مقایسه با بیشترین میزانی که ایران می‌توانست درصورتی‌که مشتریانش مجبور بودند خریدهای نفت خود را بر اساس برنامه کاهش خرید از ایران بکاهند، این رقم به بیش از 6 میلیارد دلار افزایش می‌یابد.

 

عبور درآمدهای ایران از تخمین‌های دولت آمریکا

اما تخمین‌ها به نحو معناداری بیش‌ازحد مشخص‌شده در برنامه اقدام مشترک در قبال همکاری تهران است: مجموع اقساطی که در این دوره آزاد می‌شوند به 1٫6 میلیارد دلار می‌رسد. اگر صادرات ایران در سه ماه نخست سال 2014 تا پایان شش‌ماهه توافق به همین نحو تداوم یابد، حدوداً 4 میلیارد دلار بیشتر از محاسبه دولت آمریکا به جیب ایران سرازیر می‌شود (و 7 میلیارد بیشتر از بیشینه‌ای که ذیل رفع تحریم‌ها مجاز دانسته شده است). این چیزی در حدود 50 تا 70 درصد بیشتر از میزانی است که ایران می‌توانست به نحو قانونی در صورت پابرجا ماندن تحریم‌ها در این دوره زمانی به دست آورد، و شایان‌ذکر است که ایران بیش از 2٫8 میلیارد دلار دیگر در قالب آزاد شدن دارایی‌هایش دریافت خواهد کرد.[5]

ایران همزمان با اجرای برنامه اقدام مشترک مشغول تقویت اهرم‌های قدرت خود است

آمریکا، ازآنجاکه تحریم‌های مالی ایران را از بازگرداندن بیشتر درآمدهای خود به درون کشور بازمی‌دارد، همچنان در این زمینه اهرم‌هایی برای فشار بر ایران در اختیار دارد. بااین‌حال دولت «اوباما» علناً اعلام کرده است که تحریم‌های جدید را وتو خواهد کرد، هرچند این تحریم‌ها تنها با پایان برنامه اقدام مشترک و یا تخطی ایران از توافق آغاز می‌شدند، از حمایت اکثریت هر دو جناح در کنگره برخوردار بودند و آسیبی به برنامه اقدام مشترک وارد نمی‌کردند.[6] این شرایط نمی‌تواند ایران را به دادن امتیازات لازم برای یک توافق نهایی قابل‌قبول، به‌اندازه کافی ترغیب کند. ایران همزمان مشغول تقویت اهرم‌های قدرت خود است. عناصر نسبتاً میانه‌رو حکومت، که بیش از همه دولت «روحانی» را شامل می‌شود، فعالانه از شرکت‌های خارجی دعوت می‌کنند (هرچند تحریم‌ها تنها متوقف‌شده و هنوز برداشته نشده است) و نهایت خواسته‌های ممکن را برای رسیدن به توافقی نهایی مدنظر دارند.

 

برنامه اقدام مشترک به توقف برنامه هسته‌ای ایران منجر نشده است

ایران همزمان موشک‌هایی را تست می‌کند که به نحو بالقوه قابلیت حمل کلاهک‌های هسته‌ای رادارند (هرچند این کار توسط قطعنامه الزام‌آور شورای امنیت سازمان ملل متحد منع شده است)، از برنامه‌هایی برای اعزام کشتی‌های جنگی به اقیانوس آرام سخن می‌گوید، از ماکتی از ناو هواپیمابر آمریکا، به‌عنوان هدفی در تمرین‌های نیروی دریایی خود، استفاده می‌کند و سلاح‌هایی برای گروه‌های شبه‌نظامی در غزه ارسال می‌کند.

3- زمان را از دست ندهید

تا اینجا، برنامه اقدام مشترک، آنچه باید همچون هدفی نهایی برای سیاست‌گذاران آمریکایی باشد را پیچیده کرده است: مجبور کردن ایران به دست برداشتن از برنامه هسته‌ای‌اش پیش از آنکه این کشور به قابلیت غیرقابل توقف تسلیحاتی هسته‌ای دست یابد؛ و همین‌طور این توافق به هدف نزدیک‌تر، یعنی توقف توسعه هسته‌ای ایران نیز دست نیافته است. بااین‌حال به نظر می‌رسد 1+5 و ایران در جهت رسیدن به توافقی قبل از 20 جولای تلاش می‌کنند، هرچند توافق موقت قابلیت تمدید را دارد.

 

گزارش فوریه آژانس می‌گوید ایران به برنامه اقدام مشترک پایبند بوده است

4- وضع رژیم تحریم بین‌المللی سخت

بازدیدها برای راستی آزمایی اینکه آیا ایران به توافق موقت پایبند بوده و تلاشی در جهت نقض برنامه اقدام مشترک انجام نداده است، ضروری هستند. بدین منظور این توافق بازدیدهای منظم و بیشتر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و رصد بیشتر فعالیت‌ها در مراکز غنی‌سازی آشکارشده را لحاظ کرده است. گزارش فوریه 2014 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌گوید که بازدیدها از پایبندی ایران به برنامه اقدام مشترک، بخصوص توقف غنی‌سازی اورانیوم 20 درصدی، حکایت دارد. بااین‌حال همین گزارش از ناکافی بودن مراقبت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای راستی آزمایی اینکه آیا ایران دارای فعالیت‌هایی غیر آشکار مرتبط با قابلیت هسته‌ای تسلیحاتی هست یا نه، سخن می‌گوید.

 

برنامه اقدام مشترک و بازدیدها از مراکز هسته‌ای ایران

برنامه اقدام مشترک چنین مکانیسمی برای دوره توافق موقت ندارد، هرچند این برنامه ایران را برای به تصویب رساندن پروتکل الحاقی پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در یک توافق نهایی (تصمیمی که معاون وزیر خارجه گفته است در دست مجلس ایران است[7])، ملزم می‌سازد. پروتکل الحاقی، علی‌رغم خلأهای موجود در آن، حداقل به ناظران اجازه می‌دهد که دسترسی بیشتری به سایت‌های علنی و همین‌طور مکان‌های مشکوک غیرعلنی داشته باشند.

دسترسی حداقلی و مدیریت‌شده به سایت پارچین حتی پس از توافق نهایی

5- رفع نگرانی‌های بین‌المللی درباره برنامه هسته‌ای ایران

گزارش فوریه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نگرانی‌های حل‌نشده درباره تخطی‌های احتمالی ایران از ان پی تی و پادمان آن در مورد ساخت سلاح را ذکر کرده است.

از زمان انتشار این گزارش، وزارت امور خارجه ایران مدعی شده است که برطرف شدن این نگرانی‌ها مستلزم زمان و پرهیز از شتاب است. تهران همین‌طور همچنان دسترسی ناظران را به سایت نظامی پارچین رد می‌کند- جایی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حدس می‌زند فعالیت‌های تسلیحاتی پیشین در آن صورت گرفته باشد-؛ درعین‌حال ایران بر این عقیده پای می‌فشرد که حتی درصورتی‌که به پروتکل الحاقی بپیوندد (به‌عبارت‌دیگر تنها پس از حصول توافق نهایی) همچنان اجازه دسترسی حداقلی و مدیریت‌شده به این سایت داده خواهد شد. ایران در این مورد نیز از برنامه اقدام مشترک تخطی نکرده است، چراکه این برنامه از تهران چنین چیزی را مطالبه نمی‌کند. بااین‌حال این فهم ناظران را به نحوی جدی از پیشرفت ایران به سمت قابلیت تسلیحاتی هسته‌ای را پیچیده‌تر می‌کند، و خبر از این می‌دهد که تهران آماده شفاف‌تر کردن برنامه هسته‌ای‌اش به میزانی که در توافقی نهایی موردبحث قرار می‌گیرد، نیست.[8]

 

اصرار ایران بر غنی‌سازی

6- به الزامات قانونی بین‌المللی پایبند باشید

شکست ایران برای حل این نگرانی‌ها پیش‌ازاین به قطعنامه‌های الزام‌آور شورای امنیت منجر شد که از ایران می‌خواهد غنی‌سازی را متوقف کند و نسبت به فعالیت‌های مشکوک به ساخت تسلیحات شفاف باشد. ایران همچنان ملزم به برآوردن این الزامات است و به نظر نمی‌رسد برنامه اقدام مشترک چنین هدفی را نزدیک‌تر کرده باشد. توافق موقت از تمامی طرف‌ها- شامل تمامی پنج عضو دائم شورای امنیت که این قطعنامه‌ها را تصویب کرده‌اند- می‌خواهد که مراقب تخطی‌های ایران را مطرح کنند (اما به مقابله با آن نپردازند). رهبران ایران –هم درون و هم بیرون دولت «روحانی» -، با طرح درخواست برای به رسمیت شناخته شدن حق مسلم خود برای غنی‌سازی اورانیوم، حتی حاضر به رعایت این استانداردها هم نیستند.[9]

[1]The Office of the Supreme Leader Sayyid Ali Khamenei, “Supreme Leader’s Speech in Meeting with Basij Commanders,” November 20, 2013. On March 21, 2014, Khamenei’s Twitter account tweeted “[the] Holocaust is an event whose reality is uncertain and if it has happened, it’s uncertain how it has happened,” See: “Khamenei on Nowruz: Questions Holocaust,” The Iran Primer (United States Institute of Peace), March 21, 2014.

[2]This Task Force articulated six principles to which any deal must conform to be acceptable: it must require Iran to resolve outstanding international concerns, adhere to international legal requirements and roll back its nuclear program. It would also need to put in place a strict inspections regime and clear deadlines for Iran to uphold its commitments. Finally, we made the case that to obtain such a deal the United States would have to negotiate and enforce it from a position of strength, to make it unmistakably plain to Tehran that it has the most to lose from the failure of diplomacy. See: “Principles for Diplomacy with Iran,” JINSA Gemunder Center for Defense and Strategy, October 14, 2013. We define undetectable nuclear weapons capability as the ability to manufacture fissile material for a nuclear device in less time than will be required to detect and respond to such activity.
[3]According to the February 2014 IAEA report, Iran’s operational IR-1 centrifuges which formerly enriched uranium to 20 percent are enriching to 3.5 percent at a rate 25 percent faster than the operational centrifuges which have been enriching to 3.5 percent all along. For detailed analysis of the implications of the latest IAEA report on Iran’s nuclear program, see: Blaise Misztal, “A Tale of Two Irans in New IAEA Report,” Bipartisan Policy Center, February 24, 2014.
[4]The waiver line in the chart is the threshold for combined imports of all non-E.U. countries receiving U.S. sanctions waivers, assuming they reduced their purchases of Iranian crude 20 percent over each six-month waiver period compared to the previous six-month waiver period (the Obama Administration’s interpretation of NDAA FY2012 Section 1245’s requirement that purchasers make “significant cuts” to be eligible for waivers), starting from June 28, 2012, when sanctions initially took effect. The line does not factor in E.U. purchases of Iranian oil exports, which are subject to an ongoing separate Iran oil embargo. Thomas Moore and Mario Loyola, “Outstanding Questions: Why the Iran deal could be a devastating blow to the nonproliferation regime,” Foreign Policy, December 13, 2013.
[5]Estimates for Iranian windfall oil export revenue were calculated using two separate baselines. The first is the Obama Administration’s unofficial interpretation of the JPA’s language to “pause efforts to further reduce Iran’s crude oil sales,” as allowing for Iranian oil exports of 1 mm b/d during the interim period beginning January 20, 2014. The second is the maximum total oil export revenue Iran could generate were relevant U.S. sanctions still in place between the November 24, 2013, announcement of the JPA and the six month interim’s July 20, 2014, expiration (the waiver line in Endnote 3); and comparing this to Iran’s actual oil export revenue over the same period. In each case, monthly revenue was calculated by multiplying average monthly oil price, by days per given month, by average daily oil exports for that month. Data for Iran’s actual exports from January 2012 through March 2014 are taken from individual countries’ customs administrations, International Oil Daily and Reuters. Actual oil prices are taken from OPEC data for Arab Light crude, which is the closest quality match for oil exported by Iran; monthly oil prices for April 1 – July 20, 2014, were forecast using Energy Information Administration projections for Brent crude spot prices, and deducting a $2/bbl discount based on the differential between the two prices for the same period of 2013 (though a rough back-of-the-envelope calculation, this helps guard against overstating the windfall Iran could receive). Iran’s forecasted monthly exports through July 20 were simply held at the current 2014 rate, for the lack of any certain projections of significant increases or decreases during that time.
[6]White House Office of the Press Secretary, “President Barack Obama’s State of the Union Address,” January 28, 2014.
[7]“Iranian Deputy FM Warns US to Avoid Endangering Nuclear Talks,” Fars News Agency (Tehran), March 11, 2014.
[8]Laurence Norman, “Iran Wants to Address Questions About Military Work in Nuclear Program Later,” Wall Street Journal, March 10, 2014; “Iran: IAEA Not Entitled to Visit Parchin,” Fars News Agency (Tehran), May 3, 2014.
[9]Iran’s Foreign Minister and lead negotiator Mohammad Zarif, the week before the JPA was agreed in Geneva: “The mastery of civil nuclear technology, including the enrichment of uranium, on Iranian soil is the absolute right of Iran.” President Rouhani has declared this to be a redline. See: Michael Crowley, “The Fight for a ‘Right’: How an Iran Deal Might Hinge on One Simple Word,” Time, November 18, 2013.

منبع: اشراف

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.