پالس‌های توئیتری ظریف به طرف آمریکایی با گرایش تعلیق و پروتکل الحاقی


خبرگزاری تسنیم: حمص در قلب سوریه واقع شده و مرکز ثقل راهبردی و سیاسی دولت دمشق است، حلب نیز مرکز ثقل اقتصادی این کشور است.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، این روزها که مذاکرات هسته ای با چالش هایی مواجه شده و امکان به شکست رسیدن آن وجود دارد ، رجوع تاریخی به مذاکرات سعد آباد و پاریس در سال 2005 نیز به خوبی در صحبتهای طرف آمریکایی و ایرانی دیده می شود. اروپاییان خاطره خوبی از مذاکرات پاریس و سعد آباد دارند . در همین مذاکرات بود که توانستند با فشار و تهدید ایران به بردن پرونده کشورمان به شورای امنیت سازمان ملل ، دولت اصلاحات را وادار به تعلیق فعالیت های هسته ای ساخته و در مقابل به قول خود نیز پایدار نمانند .

وندی شرمن مذاکره کننده ارشد آمریکایی طی گفت و گوهای خود با خبرنگاران در ابتدای مذاکرات دور چهارم در وین و بعد از پایان یافتن بی نتیجه آن ، بیان کرد که طبیعی است چانه زنیها بین ایران و آمریکا ادامه داشته باشد و موضوعات چالش برانگیز باشد چرا که اگر قرار بود موضوع هسته ای ایران به راحتی و آسانی حل شود در همان سال 2005 حل می شد و ماجرا این همه سال پیش نمی رفت .

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز بعد از رسیدن به تهران سعی کرد با همان ادبیات به شرمن پاسخ دهد و در توئیتر خود نوشت : «نباید فرصتها مانند سال 2005 از دست برود» اما اشاره ظریف دقیقا به کدام فرصت ها درگفت و گوهای هسته ای سال 2005 با اروپاییان است ؟ شاید طرف اروپایی خاطره خوبی از توافق های پاریس و سعد آباد داشته باشند اما مردم ایران مطمئنا این توافق ها را توافقی بر پایه مصالح و منافع کشور نمی دانند . انتخابات برگزار شده بعد از این توافق ها نیز نشان داد که مخالفت با اقدامات انجام شده تا چه حدی بود . شاید بهتر باشد اشاره ای کوتاه به انواع فرصت های ازدست رفته و فرصت های پیش آمده در توافق سعد آباد و پاریس اشاره کرد تا بعد بتوان نتایج حاصل از به کار بردن این کلید واژه در مذاکرات را نیز به دست آورد .

 

فرصتهایی که غرب از دست داد

اروپاییان در توافق پاریس و سعد آباد فرصت خوبی برای به عقب راندن فعالیت های هسته ای ایران به دست آوردند . متن توافق سعد آباد و پاریس هیچ اشاره ای به تعهدات کشورهای اروپایی درقبال ایران ندارد . در این دو عهدنامه تنها به دو مورد اشاره شده که کاری نیز در راستای اجرایی شدن آن صورت نگرفته است . بر اساس توافق سعد آباد ، طرف اروپایی باید جلوی بردن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل را می گرفت و براساس توافق پاریس ، کشورهای اروپایی باید زمینه لازم برای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی را فراهم میکردند . البته اینکه در آن زمان دولت اصلاحات در حقیقت به دنبال به دست آوردن چه اهدافی در پیوستن به سازمان تجارت جهانی بود ، هنوز نامفهوم باقی مانده است چرا که هیچ کدام از کشورهایی که نام جهان سوم بر آنها گذاشته شده و یا کشورهای در حال توسعه خوانده می شوند، از پیوستن به سازمان تجارت جهانی سود نبرده اند اماگذشته از این مسئله دولت اصلاحات و تیم مذاکره کننده هسته ای که شامل حجت الاسلام حسن روحانی و محمد جواد ظریف بودند، برای اینکه پرونده هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل نرود ، حاضر به تعلیق تمام فعالیت های هسته ای کشور شدند .

شاید بتوان با جرات بیان کرد که مهمترین فرصتی که غرب در آن زمان از دست داد ، فرصت حضور اصلاح طلبان در قوه مجریه و چانه زنی های آنها با غرب بر سر برنامه هسته ای کشورمان بود.با این حال در همان زمان بود که آمریکا صفت محور شرارت را در مورد ایران به کار برد و بعد از آن با فشارهای بیشتری که بر کشورمان وارد شد ، مردم به این نتیجه رسیدند که باید کسانی را برای اداره کشور انتخاب کنند که در مقابل زیاده خواهیهای غرب بایستند و دست از حقوق مسلم ایران در دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز نکشند .

فرصت دیگری که برای غرب از دست رفت، متوقف ماندن فعالیت های هسته ای ایران بود که به یکباره شدت و رشد روز افزونی گرفت . بعد از رفع پلمب ،ایران دیگر پروتکل الحاقی را نیز به اجرا در نیاورد . حالا آمریکا در شرایطی با ایران گفت و گو میکند که تعداد سانتریفیوژهای ایران از 184 عدد در سال 2003 و 5 هزار عدد در سال 2005 به 19 هزار عدد در سال جاری میلادی رسیده است . همچنین آمریکاییها باید به شدت مراقب باشند که بتوانند با فشارهای خود ایران را وادار به پذیرش دوباره پروتکل الحاقی کنند که این مورد در حال حاضر با مخالفت نمایندگان رو به رو شده است .

فرصت‌های از دست رفته مذاکره کنندگان

شاید اگر ایران همان شرایط سال 2005 را هم اینک نیزمی پذیرفت ، تیم گفت و گو کننده هسته ای کشورمان دیگر کار چندانی برای انجام دادن نداشت و نیازی به چانه زنی و برپایی جلسات مختلف نبود . تیم هسته ای میتوانست با پذیرفتن تعلیق تمام فعالیت های هستهای و همچنین امضای پروتکل الحاقی بسیاری از خواسته های غرب را اجرایی سازد و توافق راحت تر به دست می آمد اما حالا بسیاری از مسایل که در سال 2005 برای نشان دادن حسن نیت ایران اجرایی بود ، هم اینک به عنوان حق مسلم ایران ارزیابی شده و قابل چانه زنی نیست . یکی از این موارد حق مسلم ایران در غنی سازی هسته ای و داشتن چرخه سوخت هسته ای است . ایران در طی مدت 9 سالی که از توافق سعد آباد و پاریس می گذرد ، پیشرفت زیادی در حوزه فناوری هسته ای داشته است . تمام این اقدامات در شرایطی انجام گرفت که کشورهای اروپایی و آمریکا هر 3 ماه یکبار قطعنامه جدیدی را در شورای امنیت سازمان ملل به رای می گذاشتند تا بلکه بتوانند جلوی پیشرفت هسته ای کشورمان را بگیرند . وقتی کشورهای غربی حاضر به تامین سوخت هسته ای برای رآکتور تحقیقاتی تهران نشدند ، سوخت 20 درصد برای تامین موارد مصرفی پزشکی در داخل کشور تهیه شد و آمریکا در آن روز بود که متوجه شد چه فرصت بزرگی را در سال 2005 از دست داده است . آنها در همان زمان تلاش کردند ایران را وادار به خارج کردن و یا اکسیده کردن و از بین بردن میله های سوخت غنی شده 20 درصد کنند اما قطار هسته ای قصد توقف کردن نداشت .

هم اینک غرب باید بر سر بسیاری مسایل با ایران چانه زنی کند و فرصتهای زیادی در این میان برای آنها و همچنین مذاکره کنندگانشان از دست رفته است .

 

فرصتی که اصلاح طلبان از دست دادند

اصلاح طلبان بزرگترین فرصت خود را در همان سال 2005 با اعتماد بیش از حد به طرف غربی از دست دادند و هم اینک نیز خود به این باور رسیده اند . به همین دلیل می توان بیان کرد که نیات جناحی و حزبی به خوبی در پیام جدید وزیر امور خارجه به طرف اروپایی و آمریکایی ملاحظه می شود . دولت یازدهم که بهبود وضعیت معیشتی مردم را به رفع تحریمها پیوند زد و در گزارش 100 روز اول فعالیت خود ماجرای توافق ژنو را به عنوان مهمترین دستاورد این دوره به مردم عرضه کرد ، اگر نتواند از این فرصت استفاده کند ، به احتمال زیاد انتخاباتهای بعدی را هم از دست خواهد داد و تاریخ در مورد عملکرد جناحهای سیاسی در ماجرای هسته ای و بعد از آن انتخابات ریاست جمهوری و مجلس دوباره مانند سال 2005 تکرار خواهد شد .

شاید کمترین توقع از تیم هسته ای این باشد که حداقل در مسئله ای به بزرگی پرونده هسته ای کشورمان که به شدت با منافع ملی ایران نیز گره خورده است ، دیدگاههای سیاسی و حزبی را کنار گذاشته و بر اساس عزت و مصلحت کار با طرف غربی را به پیش ببرد. اما این عزت به نظر نمی رسد با طرز برخورد دولت با منتقدان توافق ژنو به دست آید .

توافق ژنو در آمریکا نیز با انتقادات خاصی از سوی نمایندگان کنگره دنبال شده و تندروهای جنگ طلب در کنگره و مجلس سنا هر روز انتقاد تازه ای را علیه اوباما مطرح می کنند اما نگاهی به عملکرد دولت او در برخورد با منتقدان نشان می دهد که دولت اوباما بهترین استفاده را از این اهرم در مذاکرات کرده است . تیم مذاکره کننده آمریکایی هر جا که قرار است به ایران فشاری وارد کند، از نقش کنگره سخن میگوید و ایران را به تحریم هایی که کنگره تصویب می کند، تهدید می کند . در تازه ترین تهدید نیز تیم مذاکره کننده بیان کرده اند که تعدادی از نمایندگان مجلس آمریکا به دنبال به رای گذاشتن طرحی هستند که بر اساس آن کنگره اعلام می کند هیچ کدام از مفاد توافق هسته ای با ایران را نمی پذیرد و به تحریم ها ادامه می دهد . با این حال در داخل ایران طرز برخورد با منتقدان توافق ژنو به اندازه طرز برخورد اوباما با منتقدان سیاست خارجه اش محترمانه نیست . هر روز صفت جدید برای منتقدین از دولت و شخص رییس جمهور گرفته تا رسانه ها و حامیان او بیان می شود از بی سواد و کم سواد خواندن منتقدین گرفته تا غارتگر و دزد خواندن کسانی که به دنبال مقاومت هسته ای بودند ، همگی نشانه هایی است که می گوید تیم مذاکره کننده نمی خواهد و قصد ندارد از توان و فرصتهای داخلی برای پیشبرد مذاکرات به نفع منافع ملی بهره ببرد .

منبع:سراج

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.