عربستان نسبت به ایران قدرتمند در جایگاه ضعف قرار گرفته است

خبرگزاری تسنیم: ایران به دلیلی بسیار ساده موفق و پیروز بود، دلیل آن به خلوص و صداقتش به همراه حزب الله و سوریه در مقاومت در برابر اسرائیل و مقابله با پروژه خاورمیانه جدید تا نابودی این پروژه در سوریه باز می‌گردد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط؛ سخن درباره گفت‌وگوی عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران بعد از دعوت اخیر شاهزاده سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی از همتای ایرانی همانگونه که پیش از این نیز اعلام شد، در چارچوب آغاز نزاع داخلی در خاندان حاکم بر سر قدرت در  عربستان مطرح می شود، زمانی که پادشاه این کشور یک سری از مهندسی ها را در سمت های عالی این کشور با تلاش " التویجری " به منظور متمرکز کردن قدرت به دست فرزندان ملک عبدالله انجام داد.

ابتدا قرار بود بعد از چشم پوشی از خدمات " بندر " رفیق دیرینش در امر تروریسم و فتنه انگیزی مذهبی ضد ایران وهم پیمانان تهران در منطقه از خدمات وزیر خارجه هم چشم پوشی شود، اما وی بلافاصله از خوابی که " التویجری " برای وی در سر داشت مطلع شد و با برهم زدن معادلات به صحنه آمد و و خواست از این طریق نشان دهد که می تواند تهران را از طریق ارائه چشم پوشی های دردناک به ریاض از جمله صرفنظر کردن از رهبری شیعیان در منطقه و جهان با خود همراه سازد.      

آنچه که تحلیل قبلی ما را در این خصوص تایید می کند، این است که این دعوت " الفیصل " با مخالفت های شدید از سوی نویسندگان سعودی برجسته و نزدیک به دایره تصمیم گیری در ریاض  مواجه شد، این امر در عربستان بی سابقه بود چرا که نظامی سلطه گر و تندی گنگ بر کشور حاکم است و تاکنون اجازه نمی داده به تغییراتی که در داخل خاندان حاکم روی می داده کسی اعتراض کند و یا لباس های کثیف آنها را که اکنون برای هم بر روی طناب پهن می کنند رسانه ها بیان کنند، که خود نشان می دهد نزاع بر سر قدرت و ثروت در عربستان عملاً تا چه اندازه شدت یافته است.  

البته می توان بسیار نشانه توهم باشد اگر کسی بخواهد زیاد به نزدیکی سعودی و ایرانی تا پیش از مشخص شدن تکلیف توافق نهایی پرونده هسته ای میان ایران و شش قدرت بین المللی امیدوار بود، یا این که پیش از اعلام نتایج حاصل از مذاکرات ایرانی و آمریکایی در خصوص پرونده های امنیتی منطقه ای و در راس آنها پرونده امنیتی اسرائیل امیدوار بود.

البته این در صورتی است که گفتیم در خصوص پرونده هسته ای توافقی به دست آید ولو بعد از مدتی اما به نظر می رسد مشکلات موجود در این باره بسیار بیش از این باشد.

حجم مشکلات بین تهران و ریاض از زمان پیروزی انقلاب ( اسلامی ) ایران در سال 1979 تا به امروز بسیار بیش از این است که آماری از آن به دست آید.

اما به طور حتم ما خوب می دانیم که هرگز عربستان یا هر رژیم دیگری از رژیم های عربی که امروز در قدرت هستند بخواهند در چیزی بنام " پروژه ساخت انسان عربی " سرمایه گذاری کنند، چرا که آنها اکنون سرمایه گذاری در پروژه های خرید و انبار سلاح و انهدام مغزها و کاشت بذر تنفر و کینه بین مسلمانان بنام اسلام را برگزیده اند، چرا که عقیده حاکمیت در نزد این طاغوت ها براساس " قدرت مردان بر مردان " پایه ریزی شده است آن هم از طریق اقتصاد مبتنی بر رعیت محوری و گسترش فساد و ابدی ساختن استبداد.

اکنون بار دیگر تاکید می کنیم که اصل مشکل در گفت وگوی عربستان سعودی و ایران در عامل ایدئولوژی نهفته است چرا که این مساله بسیار مهم و در عین حال خطرناک است، در کنفرانس علمای مسلمین که به خواست عربستان سعودی که خود را داعیه رهبری مسلمانان سنی می داند خواسته ایی مطرح شد و در این کنفرانس که در تاریخ 13 / 6 / 2013 در قاهره پایتخت مصر برگزار شد و شعار آن " موضع علمای امت در قبال حوادث سوریه " بود، بیش از 70 جمعیت و اتحادیه علمای مسلمین در جهان اسلام و در راس آنها : اتحادیه جهانی علمای مسلمین و اتحادیه علمای اهل سنت و اتحادیه علمای شام و بزررگان علمای عربستان مضافاً بر جماعت اخوان المسلمین شرکت داشتند و فتوای این علما به اجماع ارا به قرار ذیل بود:

اولاً : واجب بودن بسیج و جهاد برای یاری رساندن به برادرانمان در سوریه با جان و مال و سلاح  وتمام انواع جهاد و یاری و هرآن چه که باعث نجات ملت سوریه از قبضه قتل و جرم نظام طایفه ای شود.

ثانیاً: آن چه در سرزمین شام روی می دهد را باید دشمنی گستاخانه از سوی نظام ایران و حزب الله و هم پیمانان طائفه ای آنها ضد خانواده هایمان در سوریه بدانیم و این یک جنگ علنی ضد اسلام و تمام مسلمانان است.

ب- اتحادیه جهان اسلام در بیانیه ای که در تاریخ 17 ژانویه 2013 منتشر کرد فتوایی صادر کرده و براساس آن بر لزوم یاری رساندن مسلمانان به ملت سوریه و نجات آنها از توطئه گران علنی طایفه گرایی تاکید کرده است.

برای این که فراموش نکرده باشیم یاد آور می شویم که این آغاز جنگ رسمی علنی از طرف عربستان علیه ایران و هم پیمانانش بود، اجرای این امر برعهده کسانی بود که خود را به عنوان علمای امت منصوب کردند ، اگر چه هیچ بهره ای از علم جز نامش را نبرده اند، چرا که هیچ کس به فکر قتل عام مسلمانان و ویرانی سرزمین آنها نیست مگر منافقان که خطرناک ترو شرورتر از دشمن صهیونیست برای افراد امت هستند، صهیونیستی که می شناسیمش و همواره از آن برحذریم و خود را برای مقابله با آن اماده می سازیم و در انتظار آن هستیم تا در سوریه یا لبنان مرتکب خطایی شود تا مزدش را کف دستش قرار دهیم.

اما این فتوای " رسوایی " به دلیل نحوه انعکاس رسانه ای که برای آن ترتیب یافته بود، به سرعت از سوی گله های جوانان فریب خورده دلار در دنیا مورد توجه قرار گرفت، بخصوص به این دلیل که ترویج کنندگان و انتقال دهندگان این مساله به مردم خود فقهای جاهل و نادانی بودند که تا همین دیروز بسیاری از مردم گمان می کردند آنها از بزرگان علمای امت و با تقواهای آن هستند.

این جنایتی در حق اسلام و مسلمانان و تشویق به تنش مذهبی کینه توزانه با هدف بر افروختن آتش فتنه بین برادران دینی و ملی است و می بایست عاملان این امر آن کاهنان منافق به دادگاه به اتهام تروریسم و خونریزی خون بی گناهان معرفی شوند، یا حداقل باید جوانان با غیرت هر یک از این فقهای نادان را را زمان که در کشوری عربی بر روی منبر رفتند سنگ سار کنند.

ما در اینجا از بازسازی ویرانه هایی که ممکن است بازسازی شوند سخن نمی گوییم بلکه ما از چیزی سخن می گوییم که نمی توان آن را مجدداً احیا کرد و آن بهای خون شهدا و گم شدن آینده نسل ها و از بین رفتن بهترین جوانان امت سخن می گوییم ، آنهایی که همواره در رویای ایجاد میهنی قوی و زیبا بودند و واین رویا را با وهم و سرابی به نام " خلافت " فروختند و مساله ای که به ظاهر مایه رحمت است ولی در باطن عذاب بود معاوضه کردند.

درست است که امروز عربستان در جایگاه ضعف و ناتوانی نسبت به ایران قدرتمند قرار گرفته است و شاید همین امر باعث شده تا صدای انتقادهای داخلی و اعتراض برخی از سعودی ها نسبت به این امر از داخل خاندان سعودی هم به گوش رسد، و نمی خواهند این نزدیکی بین ریاض و تهران در چنین شرایطی شکل گیرد مگر آن که عربستان بتواند از طریق کشورهای عربی به ائتلافی دست یابد تا ریاض را در مظهر نیرومند قرار دهد و در آن شرایط بتوان برای مصالحه با ایران از باب مصالح سخن گفت نه از ترس گسترش و نفوذ ایرانی در منطقه به این امر تن داد.

این اذعانی واضح از سوی سعودی ها مبنی بر شکست عربستانی است که اکنون به دنبال نزدیکی با ایرانی است که خود در موقعیت پیروز قرار گرفته و در حال شرط گذاری و مشخص کردن قواعد بازی و تعیین خط قرمزها برای حمایت از امنیت ملی خود و هم پیمانانش است.

اما به نظر می رسد صاحبان این دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای مذاکره  کم حافظه هستند، چرا که فراموش کرده اند عربستان خود همان کشوری است که با ملی گرایی عربی دشمنی کرد و در زمان ناصر در برابر تحقق وحدت و همکاری عربی به عنوان مانع ایستاد و نه تنها چنین کرد بلکه سعی کرد انقلاب آنها را هم ویران سازد و رویایی آنها برای رسیدن به میهنی دمکراتیک و عادل را نقش بر آب کرد و با ایجاد ائتلاف با اسرائیل ضد فلسطینیان به آنها نموده و تا به امروز گروه های مقاومت فلسطینی را حتی با یک تنفگ شکاری هم مجهز نکرده تا چه رسد به سلاح جنگی حال چگونه این کشور به خود جرات داده تا از عرب بودن و دفاع از نظام عربی لب به سخن بگشاید؟.

مشکل عربستان سعودی امروز در این نهفته است که این کشور با منطق قبیله ای اداره می شود، هیچ رویایی و هیچ پروژه ای برای ساخت میهن و امت عربی یا اسلامی در سر ندارد و تنها پروژه این رژیم که در آن موفق عمل کرده تلاش برای ایجاد ارتشی از نادان ها برای سوختن در آتش نزاع های آمریکا واسرائیل در منطقه و جهان است.

این پروژه هم امروز شکستی فجیع را تجربه کرده است و کشور سکوت و ظلم عربستان به زودی پیامدهای فاجعه ای که خود به بار آورده را بر امنیت داخلی خود خواهد دید، اگر چه در این زمینه بر حذر هم بوده چرا که کسی که زهر می ریزد در نهایت خود آن را می خورد.

اکنون ما در برابر نظامی در حال فروپاشی هستیم که شبیه به بنیان کینه است و نمی تواند در برابر طوفان های پیش رو ولو اینکه چهره ننگین خود را با لوازم آرایشی برگرفته از دروغ و نفاق آرایش کند، بایستد.

بنیان چنین وضعی مناسب نیست که چتری برای میهن و امت باشد، در نتیجه سرنوشت آن سقوط و تباهی است و پایان کار همه طاغوت های تاریخ و فساد فاسدان تباهی و نابودی بوده است.

اما ایران در این عرصه به دلیلی بسیار ساده موفق و پیروز بود، آن دلیل خلوص و صداقتش به همراه حزب الله و سوریه در مقاومت در برابر اسرائیل و مقابله با پروژه خاورمیانه جدید تا نابودی این پروژه در سوریه از طریق ضربه فنی بوده است.

ما حتی نشنیده ایم که عربستان پروژه ای برای ایجاد امت عربی یا اسلامی قوی ومتحد بوده باشد و حتی برای این کار اقدامی ولو کوچک انجام داده باشد.

در طول مدت بیش از 3 دهه از هم پیمانی ایران با سوریه نشنیده ایم سوریه برای انتشار مذهب شیعی کاری کرده باشد و حتی نشینده ایم حزب الله چنین کاری را در لبنان انجام داده باشد یا برای انجامش سعی کرده است وکسانی که از شیعیان در بحرین یا منطقه احساء در عربستان و یمن و کویت و غیره سخن می گویند در واقع آنها جد اندر جد پیش از زاده شدن جد بزرگ ترین نظام عربی حوزه خلیج فارس شیعی بوده اند، وهجرت آنها به اماکنی که در آن هستند بعد از واقعه کربلا بوده است. 

پیروزی امروز ایران و محورش به مثابه پیروزی تمام مخلصان و شرفای این امت است چرا که به خصوص به عنوان پیروزی پروژه ساخت امتی قوی و با عزت و بزرگی است تا بار دیگر به وضعیت و جایگاه سابقش که پروردگار متعال در باره آن فرموده است :" و بهترین امتی بود که برای مردم برگزیدیم ".برگردد.

انتهای پیام/ر