بحران مشارکت در انتخابات هشتم پارلمان اروپا
خبرگزاری تسنیم: چه سرنوشتی برای ماشین پارلمان اروپا در ایستگاه هشتم می افتد؟ این سوالی است که این روزها، ذهن مسوولان اتحادیه اروپا و شهروندان قاره سبز را توأماً درگیر خود کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در واقع وجهه اتحادیه اروپا بعد از بحران مالی چند سال اخیر به شدت آسیب دیده و هر چقدر سازمان های منطقه یورو سعی می کنند این چهره را «فیس آف» کنند، کاری از پیش نمی برند. در این بحران مقبولیت اتحادیه، حالا پارلمان اروپا در هشتمین دوره خود در محاصره احزاب افراطی قرار گرفته است. گروه هایی راستگرا و تندرو که اگر همین امروز فرمان اتحادیه در دستشان بیفتد، بدشان نمی آید که آن را «چپ» کنند!
چه کسی است که نداند «وحدت» در اروپا، رنگ باخته و بی اعتمادی روافزون مردم روی تمام تلاش های سیاسی دولتمردان اروپایی سایه افکنده است.
جالب اینجاست که با بیرون آمدن آمار برخی موسسات نظرسنجی، تعداد موافقان و مخالفان اتحادیه برابر است؛ اما آنچه مشهود است، یارگیری دسته مخالفان است که روز به روز بیشتر می شود. مردم اروپا دل خوشی از «یورو» ندارند و معتقدند که این واحد پولی، گُلی به سرشان نزده است. از آن سوی ماجرا، چوب خط بدهی های مالی کشورهای عضو اتحادیه آنقدر پُر شده که در کارشان مانده اند. این ها دلایلی کافی برای عدم شرکت شهروندان اروپایی در انتخابات پارلمان قاره سبز نیست؟ قاره ای سبز که به روز سیاه نشسته است.
یونان و اسپانیا را که نگاه می کنیم، آنقدر در شاخص بیکاری، رکورد جا به جا کرده اند که گینس شرمنده آنها شده است. کتاب بحران اتحادیه اروپا را که ورق می زنیم به نرخ 27 میلیون بیکار در سراسر قاره می رسیم. این 27 میلیون نفر، نه شغلی دارند و نه آب باریکه ای که بتوانند نانی سر سفره خانواده شان بگذارند.
آنقدر مقامات اروپایی در این سال های اخیر بر طبل ریاضت کوبیده اند که مردم خسته شده اند؛ پارلمان کم اختیار اروپا چه معجزه ای در آستین دارد که برای نجات اقتصاد کشورهای عضو، رو کند؟ از چند سال پیش تاکنون در زمین گِلی موضوعاتی چون مهاجرت، انرژی، شنود و جاسوسی های آمریکا، تجارت آزاد با ایالات متحده و ... گیر کرده است. حل هر کدام از این مسائل از اختیار و توان پارلمان اروپا خارج است.
به تمام مشکلات ریز و درشت پارلمان اروپا، مسأله فوق سنگین (!) اوکراین را اضافه کنید. اوکراینی که پارلمان اروپا که هیچ، دولت و کنگره امریکا هم از جمع و جور کردن اوضاع آن، عاجز است.
همین چند هفته پیش بود که روزنامه انگلیسی گاردین نوشت: « یک نظرسنجی در شش کشور بزرگ عضو اتحادیه اروپا نشان میدهد که اعتماد شهروندان این کشورها به نهادهای "اتحادیه اروپا" به پایینترین سطح در طول تاریخ این اتحادیه سقوط کرده است.»
همان موقع "شورای روابط خارجی اروپا که تقریباً اتاق فکر اروپا محسوب می شود بیانیه داد که «نتیجه این نظرسنجی نشاندهنده سرخوردگی شهروندان اروپایی است.»
برگردیم به طرز تفکر ماتادورها در مورد نهادهای اتحادیه اروپا که پارلمان نیز یکی از زیر مجموعه های آن است. چیزی حدود سهچهارم شهروندان اسپانیایی دیگر اعتمادی به نهادهای اتحادیه اروپا ندارند. شگفته زده می شویم وقتی به آمار نظرسنجی های سال 2007 در این کشور رجوع می کنیم؛ آن زمان، میزان اعتماد به اتحادیه اروپا در میان اسپانیاییها، 65 درصد بود! حالا ببنید که نهادهای اروپایی با مردم این کشور چگونه رفتار کرده اند که میزان اعتماد آنها در طول یک دوره پارلمان اروپا تا حدود 40 درصد کاهش پیدا کرده و به 25 درصد می رسد!
بنابر آمار رسمی، بیشتر شهروندان بریتانیایی بهطور سنتی اعتقادی به اتحادیه اروپا نداشته و ندارند؛ براساس نظرسنجی چند ماه اخیر، میزان بیاعتمادی به نهادهای اروپایی در بریتانیا 69 درصد است. این میزان در نظرسنجی های قبلی 50 درصد بود!
ژرمن ها هم بدجوری از نهادهای اروپایی رو برگردانده اند؛ در این کشور که عنوان با ثباتترین و قویترین اقتصاد اروپا را یدک می کشد، 59 درصد شهروندان گفتهاند که دیگر اعتمادی به نهادهای اتحادیه اروپا ندارند؛ در حالی که قبل از آغاز بحران مالی در اروپا، تنها 36 درصد آلمانیها این چنین بدبینی نشان میدادند.
در همین زمینه، ایگناسیو توربلانکا، رئیس «شورای روابط خارجی اروپا» حرف های تأمل برانگیز و جالبی دارد: « شهروندان کشورها عضو اتحادیه فکر میکنند که چگونگی برخورد با بحران مالی ، حاکمیت ملی آنها را تضعیف کرده است.»
بعد از این اظهار نظر هم رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، خوزه مانوئل باروسو هم حرف دلش را زد و گفت: «رؤیای اروپا، توسط نیروهای پوپولیستی و ناسیونالیستی در معرض تهدید قرار دارد.»
منظور آقای باروسو همان احزاب راست گرایی چون اولتیماتوم برای آلمان، جبهه ملی فرانسه و حزب برای آزادی هلند است که برای شکستن کمر نهادهای اروپایی، ثانیه شماری می کنند.
تمام مسائل مطرح شده در مورد مشکلات جورواجور اتحادیه بحران زده اروپا برای حل یک معادله بود؛ معادله انتخابات و نرخ پایین مشارکت شهروندان اروپایی. خیلی روشن است که از نظر رواشناسی سیاسی، کسانی که حق رأی دارند وقتی به خروجی کارشان بدبین هستند، صندوق رأی را یک جعبه بی خاصیت می پندارند. بنابراین از حق خود برای شکل دادن به پارلمانی که قدرت و جذبه ای ندارد، چشم پوشی می کنند. به عبارت دیگر، این عدم مشارکت از لحاظ پروتکل های سیاسی، حاوی یک پیام مستقیم است. پیامی به معنای امید نداشتن به پارلمان و قوانین بدون نتیجه اش!
سال 1979 و در اولین دوره پارلمان، فقط 61 درصد اروپایی ها در انتخابات شرکت کردند اما در انتخابات هفتمین دوره پارلمان اروپا این عدد به 43 درصد رسید! این همان پیام است. حتی شهروندان اروپایی از هزینه های جاری پارلمان اروپا، ناراضی هستند؛ در حال حاضر، پارلمان اروپا با هزینه ای بالغ بر یک میلیارد و 750 میلیون یورو از مجموع پارلمانهای انگلیس، فرانسه و آلمان خرج بیشتری روی دست مردمان قاره سبز می گذارد. یک سوم از این هزینهها برای انجام همه فعالیتها به 24 زبان رایج در کشورهای اتحادیه اروپا تخصیص داده میشود! همچنین سالانه مبلغ 180 میلیون یورو هزینه دیگری است که به دلیل فعالیت این پارلمان در سه مقر مختلف بر اساس معاهدات اروپایی بر دوش مالیات دهندگان در اروپا می گذارد!
جالب اینجاست که خرج های پارلمان اروپا، بی حساب و کتاب است؛ هیچ رسیدی برای مخارج در کار نیست. نظارتی بر روی روند هزینهها انجام نمی شود و استخدام نزدیکان و خویشاوندان یا همان پارتی بازی نیز در بین نمایندگان پارلمان، به چشم می خورد.
نکته حائز اهمیت در پارلمانی که مغرضانه بر ضد کشورمان، بیانیه صادر می کند این است که از همکاری با سازمان شفافیت بینالمللی، طفره می رود!
امروز یکشنبه همه چیز مشخص خواهد شد. شاید باید منتظر سقوط نرخ مشارکت به زیر 40 درصد باشیم؛ عددی بین 35 تا 39 درصد!
انتهای پیام/.