بعثت در نهج البلاغه
خبرگزاری تسنیم: در مورد شرایط زمان بعثت نبی اکرم (ص) و حکمت بعثت انبیاء -غیر از قرآن- یکی از بهترین و معتبرترین منابع، نهجالبلاغه شریف است که در بردارنده بیانات گوهربار امیرالمؤمنین علی (ع) میباشد و دیگر جای مناقشه و اما و اگر نیست.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، بعثت انبیاء عظام سلام الله علیهم اجمعین، از نعمتهای بزرگ الهی بر عموم بشریت به شمار میرود و به این واسطه، زمینه هدایت بشر به همه کمالات و خوبیها و سجایای اخلاقی را فراهم کرده است. پیامبران، رسولان ظاهری هستند که در کنار رسول باطنی(عقل)، راهنما و مرشد انسانها میباشند. در این میان، بعثت خاتمالانبیاء، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چرا که دین مبین اسلام، به عنوان آخرین دین آسمانی، کاملترین دین و مکمّل ادیان گذشته میباشد. این حدیث معروف است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: «إنّی بعثْتُ لاتمِّمَ مکارمَ الأخلاق؛ من مبعوث شدهام تا مکارم اخلاقی را کامل گردانم.»
بعثت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله به قدری مهم است که خداوند منّان به واسطه این نعمت بزرگ، بر مؤمنان منت نهاده است؛ در اینجا که میفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبین؛ خداوند بر اهل ایمان منت گذاشت که از بین آنها پیامبرى از خودشان برانگیخت تا آیات الهى را براى آنها بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ گر چه پیش از آن در گمراهى آشکار بودند.» آل عمران/164
در مورد شرایط زمان بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و حکمت بعثت انبیاء -غیر از قرآن- یکی از بهترین و معتبرترین منابع، نهجالبلاغه شریف است که در بردارنده بیانات گوهربار امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میباشد و دیگر جای مناقشه و اما و اگر نیست؛ چرا که نهج البلاغه کتاب معتبری است و علی علیهالسلام نیز حجت خدا و معصوم، در نتیجه میتوان به خوبی به این بیانات استناد کرد. در ادامه مواردی از بعثت که در نهجالبلاغه آمده، ذکر میشود.
بعثت انبیاء، اتمام حجت بر بندگان
بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْیِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْکِ الْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِیلِ الْحَقِّ أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ کَشَفَ الْخَلْقَ کَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَکْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ وَ لَکِنْ لِیَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَیَکُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاء؛ خداوند پیامبرانش را با مخصوص گرداندن آنان به وحى خود به رسالت برانگیخت و آنان را حجت خود بر بندگانش قرار داد تا عذرى براى مردم به خاطر بستن راههاى عذر به روى آنان نباشد؛ پس آنان را با زبان صدق به راه حق دعوت کرد. بدانید که خداوند بندگان را در معرض آزمون قرار داد، نه به خاطر اینکه به آنچه از اسرار باطنى و اندیشههاى درونى پنهان کرده بودند آگاه نبود، بلکه به این علّت که آنان را در بوته آزمایش قرار دهد تا کدامشان عامل بهترین عملند، آن گاه ثواب در برابر کار نیک و عقاب در مقابل کار بد قرار گیرد. خطبه 144
روند بعثت انبیاء تا مبعوث شدن خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله
...وَ اصْطَفَى سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِیَاءَ أَخَذَ عَلَى الْوَحْیِ مِیثَاقَهُمْ وَ عَلَى تَبْلِیغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَ اجْتَالَتْهُمُ الشَّیَاطِینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِیهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ] تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ أَوْ کِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا کَثْرَةُ الْمُکَذِّبِینَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ عَلَى ذَلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَیْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَى غَیْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله لِقَاءَهُ وَ رَضِیَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَکْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْیَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقَامِ الْبَلْوَى فَقَبَضَهُ إِلَیْهِ کَرِیماً وَ خَلَّفَ فِیکُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِیَاءُ فِی أُمَمِهَا إِذْ لَمْ یَتْرُکُوهُمْ هَمَلًا بِغَیْرِ طَرِیقٍ وَاضِحٍ؛ خداوند سبحان پیامبرانى از فرزندان آدم برگزید که در وحى و امانتدارى در ابلاغ رسالت از آنان پیمان گرفت، زمانی که اکثر انسانها عهد خدا را به امور باطل تبدیل نموده و به حق او جهل ورزیدند و به همراه او بتها را نظیر گرفتند [مشرک شدند]، شیاطین آنان را از معرفت به خداوند باز داشتند و رابطه بندگى ایشان را با حق بریدند.
پس خداوند رسولانش را برانگیخت و پیامبرانش را به دنبال هم به سوى آنان گسیل داشت تا اداى عهد فطرت الهى را از مردم بخواهند و نعمتهاى فراموش شده او را به یادشان آورند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند و نیروهاى پنهان عقول آنان را بر انگیزانند و نشانههاى الهى را به آنان بنمایانند که عبارتند از آسمانی که بر بالاى سرشان افراشته شده و زمین که گهواره زیر پایشان است، معیشتهایى که آنان را زنده مىدارد و اجلهایى که ایشان را به دست مرگ مىسپارد و ناگواریهایى که آنان را به پیرى مىنشاند و حوادثى که به دنبال هم بر آنان هجوم مىآورد.
خداوند سبحان بندگانش را بدون پیامبر یا کتاب آسمانى یا حجتى لازم یا نشان دادن راه روشن، رها نساخت. پیامبرانى که کمى عددشان و کثرت تکذیب کنندگانشان، آنان را از تبلیغ باز نداشت. از پیامبر گذشتهاى که او را از نام پیامبر آینده خبر دادند و پیامبر آیندهاى که پیامبر گذشته او را معرفى کرد.
بر این منوال قرنها گذشت و روزگار سپرى شد، پدران در گذشتند و فرزندان جاى آنها را گرفتند تا خداوند محمّد رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله را براى به انجام رساندن وعدهاش و به پایان بردن مقام نبوت مبعوث کرد. در حالى که قبولى رسالت او را از تمام انبیا گرفته بود، نشانههایش روشن و میلادش با عزت و کرامت بود.
در آن روزگار، اهل زمین مللى پراکنده، داراى خواستههایى متفاوت و روشهایى مختلف بودند، گروهى خدا را تشبیه به مخلوق کرده، عدهاى در نام او از حق منحرف بوده و برخى غیر او را عبادت مىنمودند. چنین مردمى را به وسیله پیامبر از گمراهى به هدایت رساند و به سبب شخصیّت او از چاه جهالت به در آورد. آن گاه لقایش را براى محمّد صلّى اللّه علیه و آله اختیار کرد و جوار خود را براى او پسندید، با فراخواندنش از این دنیا به او اکرام نمود و براى او فردوس اعلا را به جاى قرین بودن به ابتلائات و سختیها برگزید و او را کریمانه به سوى خود برد و آن حضرت [در هنگام رحلت] هر آنچه را انبیاء گذشته در امت خود به ودیعت نهادند، در میان شما به ودیعت نهاد؛ چرا که پیامبران امتها را بدون راه روشن و نشانه پا برجا، سر گردان و رها نگذاشتند... . بخشی از خطبه اول
وصف عرب قبل از بعثت
1- إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَى التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَةٌ؛ خداوند محمد صلی الله علیه و آله را بیم دهنده عالمیان و امین بر قرآن بر انگیخت در حالیکه شما ملّت عرب، در آن وقت داراى بدترین دین و در بدترین خانه بودید، منزلتان در میان سنگهاى سخت و در بین مارهاى زهردار بود، آب تیره مىنوشیدید، غذاى خشن مىخوردید، خون یکدیگر را مىریختید، قطع رحم مىکردید، بتان در میان شما نصب شده بود و گناهان به شما بسته بود. خطبه 26
2- بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِی حَیْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِی فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْکِبْرِیَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِیَّةُ الْجَهْلَاءُ حَیَارَى فِی زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ فَبَالَغَ فِی النَّصِیحَةِ وَ مَضَى عَلَى الطَّرِیقَةِ وَ دَعَا إِلَى الْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ؛ خدا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به هنگامى مبعوث فرمود که مردم در حیرت و سرگردانى بودند، در فتنهها به سر مىبردند، هوى و هوس بر آنها چیره شده و خود بزرگ بینى و تکبّر به لغزشهاى فراوانشان کشانده بود و نادانیهاى جاهلیّت پست و خوارشان کرده و در امور زندگى حیران و سرگردان بودند و بلاى جهل و نادانى دامنگیرشان بود؛ پس پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در نصیحت و خیرخواهى، نهایت تلاش را کرد و آنان را به راه راست راهنمایى و از راه حکمت و موعظه نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود. خطبه 95
3- أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ [وَ تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً وَ لَا وَحْیاً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ یَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ وَ یُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ یَحْسِرُ الْحَسِیرُ وَ یَقِفُ الْکَسِیرُ فَیُقِیمُ عَلَیْهِ حَتَّى یُلْحِقَهُ غَایَتَهُ إِلَّا هَالِکاً لَا خَیْرَ فِیهِ حَتَّى أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ...؛ خداوند پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را بر انگیخت در حالى که احدى از عرب نبود که کتابى بخواند و نه دعوى پیامبرى و نزول وحى کند؛ پس به همراه پیروانش با آنان که نافرمان بودند جنگید، عاصیان را به سوى نجات سوق مىداد و براى رهانیدن مردم از گمراهى پیش از آنکه مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگاری رساند. با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت فرمود، جز آنان که راه گمراهى پیمودند و در آنها خیرى نبود، همه را نجات داد و در جایگاه مناسب رستگارى، استقرارشان بخشید تا آن که آسیاب زندگى آنان به چرخش در آمد و نیزهشان تیز شد... . خطبه 104
فلسفه بعثت
فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَى عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَى طَاعَتِهِ بِقُرْآنٍ قَدْ بَیَّنَهُ وَ أَحْکَمَهُ لِیَعْلَمَ الْعِبَادُ رَبَّهُمْ إِذْ جَهِلُوهُ وَ لِیُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ إِذْ جَحَدُوهُ وَ لِیُثْبِتُوهُ بَعْدَ إِذْ أَنْکَرُوهُ فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ وَ کَیْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلَاتِ وَ احْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِمَات؛ خداوند محمّد صلّى اللَّه علیه و آله را به حقّ بر انگیخت تا بندگانش را از پرستش بتها باز داشته، به عبادت و بندگى او وا دارد و از پیروى شیطان منع کرده، به فرمانبردارى خودش سوق دهد. با قرآنى که آن را آشکار و استوار فرمود تا بندگان، پروردگارشان را بشناسند؛ در حالیکه نادان بودند و به او اعتراف کنند پس از آنکه انکار داشتند و هستى او را اثبات نمایند بعد از آنکه باور نداشتند؛ پس خداوند سبحان بدون اینکه او را ببینند، خود را در قرآن به وسیله آیات قدرتش نشان داد و آنان را از شوکتش بیم داد و چگونگى هلاکت اقوام را به کیفرها و درو شدنشان [نابودی] را به عذابها بیان فرمود. خطبه 147
و الحمدلله رب العالمین
بعثت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله به قدری مهم است که خداوند منّان به واسطه این نعمت بزرگ، بر مؤمنان منت نهاده است؛ در اینجا که میفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبین؛ خداوند بر اهل ایمان منت گذاشت که از بین آنها پیامبرى از خودشان برانگیخت تا آیات الهى را براى آنها بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ گر چه پیش از آن در گمراهى آشکار بودند.» آل عمران/164
در مورد شرایط زمان بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و حکمت بعثت انبیاء -غیر از قرآن- یکی از بهترین و معتبرترین منابع، نهجالبلاغه شریف است که در بردارنده بیانات گوهربار امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میباشد و دیگر جای مناقشه و اما و اگر نیست؛ چرا که نهج البلاغه کتاب معتبری است و علی علیهالسلام نیز حجت خدا و معصوم، در نتیجه میتوان به خوبی به این بیانات استناد کرد. در ادامه مواردی از بعثت که در نهجالبلاغه آمده، ذکر میشود.
بعثت انبیاء، اتمام حجت بر بندگان
بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْیِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْکِ الْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِیلِ الْحَقِّ أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ کَشَفَ الْخَلْقَ کَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَکْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ وَ لَکِنْ لِیَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَیَکُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاء؛ خداوند پیامبرانش را با مخصوص گرداندن آنان به وحى خود به رسالت برانگیخت و آنان را حجت خود بر بندگانش قرار داد تا عذرى براى مردم به خاطر بستن راههاى عذر به روى آنان نباشد؛ پس آنان را با زبان صدق به راه حق دعوت کرد. بدانید که خداوند بندگان را در معرض آزمون قرار داد، نه به خاطر اینکه به آنچه از اسرار باطنى و اندیشههاى درونى پنهان کرده بودند آگاه نبود، بلکه به این علّت که آنان را در بوته آزمایش قرار دهد تا کدامشان عامل بهترین عملند، آن گاه ثواب در برابر کار نیک و عقاب در مقابل کار بد قرار گیرد. خطبه 144
روند بعثت انبیاء تا مبعوث شدن خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله
...وَ اصْطَفَى سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِیَاءَ أَخَذَ عَلَى الْوَحْیِ مِیثَاقَهُمْ وَ عَلَى تَبْلِیغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَ اجْتَالَتْهُمُ الشَّیَاطِینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِیهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ] تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ أَوْ کِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا کَثْرَةُ الْمُکَذِّبِینَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ عَلَى ذَلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَیْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَى غَیْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله لِقَاءَهُ وَ رَضِیَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَکْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْیَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقَامِ الْبَلْوَى فَقَبَضَهُ إِلَیْهِ کَرِیماً وَ خَلَّفَ فِیکُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِیَاءُ فِی أُمَمِهَا إِذْ لَمْ یَتْرُکُوهُمْ هَمَلًا بِغَیْرِ طَرِیقٍ وَاضِحٍ؛ خداوند سبحان پیامبرانى از فرزندان آدم برگزید که در وحى و امانتدارى در ابلاغ رسالت از آنان پیمان گرفت، زمانی که اکثر انسانها عهد خدا را به امور باطل تبدیل نموده و به حق او جهل ورزیدند و به همراه او بتها را نظیر گرفتند [مشرک شدند]، شیاطین آنان را از معرفت به خداوند باز داشتند و رابطه بندگى ایشان را با حق بریدند.
پس خداوند رسولانش را برانگیخت و پیامبرانش را به دنبال هم به سوى آنان گسیل داشت تا اداى عهد فطرت الهى را از مردم بخواهند و نعمتهاى فراموش شده او را به یادشان آورند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند و نیروهاى پنهان عقول آنان را بر انگیزانند و نشانههاى الهى را به آنان بنمایانند که عبارتند از آسمانی که بر بالاى سرشان افراشته شده و زمین که گهواره زیر پایشان است، معیشتهایى که آنان را زنده مىدارد و اجلهایى که ایشان را به دست مرگ مىسپارد و ناگواریهایى که آنان را به پیرى مىنشاند و حوادثى که به دنبال هم بر آنان هجوم مىآورد.
خداوند سبحان بندگانش را بدون پیامبر یا کتاب آسمانى یا حجتى لازم یا نشان دادن راه روشن، رها نساخت. پیامبرانى که کمى عددشان و کثرت تکذیب کنندگانشان، آنان را از تبلیغ باز نداشت. از پیامبر گذشتهاى که او را از نام پیامبر آینده خبر دادند و پیامبر آیندهاى که پیامبر گذشته او را معرفى کرد.
بر این منوال قرنها گذشت و روزگار سپرى شد، پدران در گذشتند و فرزندان جاى آنها را گرفتند تا خداوند محمّد رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله را براى به انجام رساندن وعدهاش و به پایان بردن مقام نبوت مبعوث کرد. در حالى که قبولى رسالت او را از تمام انبیا گرفته بود، نشانههایش روشن و میلادش با عزت و کرامت بود.
در آن روزگار، اهل زمین مللى پراکنده، داراى خواستههایى متفاوت و روشهایى مختلف بودند، گروهى خدا را تشبیه به مخلوق کرده، عدهاى در نام او از حق منحرف بوده و برخى غیر او را عبادت مىنمودند. چنین مردمى را به وسیله پیامبر از گمراهى به هدایت رساند و به سبب شخصیّت او از چاه جهالت به در آورد. آن گاه لقایش را براى محمّد صلّى اللّه علیه و آله اختیار کرد و جوار خود را براى او پسندید، با فراخواندنش از این دنیا به او اکرام نمود و براى او فردوس اعلا را به جاى قرین بودن به ابتلائات و سختیها برگزید و او را کریمانه به سوى خود برد و آن حضرت [در هنگام رحلت] هر آنچه را انبیاء گذشته در امت خود به ودیعت نهادند، در میان شما به ودیعت نهاد؛ چرا که پیامبران امتها را بدون راه روشن و نشانه پا برجا، سر گردان و رها نگذاشتند... . بخشی از خطبه اول
وصف عرب قبل از بعثت
1- إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَى التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَةٌ؛ خداوند محمد صلی الله علیه و آله را بیم دهنده عالمیان و امین بر قرآن بر انگیخت در حالیکه شما ملّت عرب، در آن وقت داراى بدترین دین و در بدترین خانه بودید، منزلتان در میان سنگهاى سخت و در بین مارهاى زهردار بود، آب تیره مىنوشیدید، غذاى خشن مىخوردید، خون یکدیگر را مىریختید، قطع رحم مىکردید، بتان در میان شما نصب شده بود و گناهان به شما بسته بود. خطبه 26
2- بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِی حَیْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِی فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْکِبْرِیَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِیَّةُ الْجَهْلَاءُ حَیَارَى فِی زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ فَبَالَغَ فِی النَّصِیحَةِ وَ مَضَى عَلَى الطَّرِیقَةِ وَ دَعَا إِلَى الْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ؛ خدا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به هنگامى مبعوث فرمود که مردم در حیرت و سرگردانى بودند، در فتنهها به سر مىبردند، هوى و هوس بر آنها چیره شده و خود بزرگ بینى و تکبّر به لغزشهاى فراوانشان کشانده بود و نادانیهاى جاهلیّت پست و خوارشان کرده و در امور زندگى حیران و سرگردان بودند و بلاى جهل و نادانى دامنگیرشان بود؛ پس پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در نصیحت و خیرخواهى، نهایت تلاش را کرد و آنان را به راه راست راهنمایى و از راه حکمت و موعظه نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود. خطبه 95
3- أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ [وَ تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً وَ لَا وَحْیاً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ یَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ وَ یُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ یَحْسِرُ الْحَسِیرُ وَ یَقِفُ الْکَسِیرُ فَیُقِیمُ عَلَیْهِ حَتَّى یُلْحِقَهُ غَایَتَهُ إِلَّا هَالِکاً لَا خَیْرَ فِیهِ حَتَّى أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ...؛ خداوند پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را بر انگیخت در حالى که احدى از عرب نبود که کتابى بخواند و نه دعوى پیامبرى و نزول وحى کند؛ پس به همراه پیروانش با آنان که نافرمان بودند جنگید، عاصیان را به سوى نجات سوق مىداد و براى رهانیدن مردم از گمراهى پیش از آنکه مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگاری رساند. با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت فرمود، جز آنان که راه گمراهى پیمودند و در آنها خیرى نبود، همه را نجات داد و در جایگاه مناسب رستگارى، استقرارشان بخشید تا آن که آسیاب زندگى آنان به چرخش در آمد و نیزهشان تیز شد... . خطبه 104
فلسفه بعثت
فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَى عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَى طَاعَتِهِ بِقُرْآنٍ قَدْ بَیَّنَهُ وَ أَحْکَمَهُ لِیَعْلَمَ الْعِبَادُ رَبَّهُمْ إِذْ جَهِلُوهُ وَ لِیُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ إِذْ جَحَدُوهُ وَ لِیُثْبِتُوهُ بَعْدَ إِذْ أَنْکَرُوهُ فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ وَ کَیْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلَاتِ وَ احْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِمَات؛ خداوند محمّد صلّى اللَّه علیه و آله را به حقّ بر انگیخت تا بندگانش را از پرستش بتها باز داشته، به عبادت و بندگى او وا دارد و از پیروى شیطان منع کرده، به فرمانبردارى خودش سوق دهد. با قرآنى که آن را آشکار و استوار فرمود تا بندگان، پروردگارشان را بشناسند؛ در حالیکه نادان بودند و به او اعتراف کنند پس از آنکه انکار داشتند و هستى او را اثبات نمایند بعد از آنکه باور نداشتند؛ پس خداوند سبحان بدون اینکه او را ببینند، خود را در قرآن به وسیله آیات قدرتش نشان داد و آنان را از شوکتش بیم داد و چگونگى هلاکت اقوام را به کیفرها و درو شدنشان [نابودی] را به عذابها بیان فرمود. خطبه 147
و الحمدلله رب العالمین
منبع: رسا
انتهای پیام/