بهزاد فراهانی از کارهایش در تئاتر می گوید


خبرگزاری تسنیم: سال‌هاست بینندگان تلویزیون و تماشگران سینما و تئاتر با چهره او در زمینه بازیگری و با قلم او در زمینه نمایشنامه‌نویسی آشنا هستند. اهالی تئاتر از او به عنوان استادی خاک صحنه خورده نام می‌برند که در حوزه بازیگری نیز موی سپید کرده است.

به گزارش خبرگزایر تسنیم، بازی او در «تنهاترین سردار» ساخته مهدی فخیم زاده و فرورفتن در قالب نقشی تاریخی، نیز بازی در فیلم‌هایی مانند «زن بدلی» و «چپ دست» که مایه‌هایی از طنز دارند نشان می‌دهد که بازیگری است که در حوزه های تاریخی و جدی و طنز توانایی دارد.

بهزاد فراهانی، بازیگر و فیلمنامه‌نویس، متولد یکم بهمن ماه 1323 خورشیدی از روستای درمنک از توابع فراهان واقع در استان مرکزی است. دوره‌هایی از تئاتر را در فرانسه گذراند و در کارگردانی، بازیگری و نویسندگی فارغ‌التحصیل شد. او همسر فهیمه رحیمی‌نیا و پدر شقایق فراهانی است که او نیز بازیگر سینمای ایران است.از آثار او می توان مار (1366)،  سگ کشی (1379)، دختری به نام تندر (1379)، قلب های ناآرام (1381)، چپ دست (1384) زن بدلی (1385) را نام برد. با فراهانی درباره تئاتر و تلویزیون و تفاوت‌های این دو رسانه گفت‌وگو کردیم.

اجازه دهید به موضوع حضور در تلویزیون و دیگر رسانه ها مثلا تئاتر بپردازیم. شما همزمان در این دو رسانه حضور داشته اید. همواره بحث بر سر اینکه تفاوت‌های این دو رسانه چیست؟ مطرح بوده است. من مایلم از بازیگری بزرگ که عمری را در این حوزه سپری کرده در خصوص تفاوت‌های رسانه ای مانند تلویزیون و رسانه‌های دیگر مانند تئاتر و سینما سوال کنم. به نظر شما کدام یک می‌تواند تاثیرات بیشتری را داشته باشد؟

به نظر من تلویزیون  می تواند ابزار بیان نظرات و خواسته‌های یک ملت باشد. تلویزیون می تواند بزرگترین نقش را در تاریخ ملت‌ها ایفا کند. امروز سوال بر سر این است که آیا رسانه ملی ما در این حوزه به خوبی رسالت خود را انجام می دهد؟ با این همه تلویزیون به نظر من برترین ابزار است.
بزرگترین رسانه ملی و جمعی است. طبیعی است که رسانه‌ای مانند تلویزیون نسبت به دیگر رسانه‌ها وضع دیگری دارد و نمی‌توان آن را دست کم گرفت. به دلیل تعداد  مخاطبی که تلویزیون دارد آن را در قیاس با رسانه‌های دیگر در شرایط تاثیرگذارتری قرار داده است. تلویزیون بزرگترین ابزار تاثیرگذاری است؛ به همین علت به گمان من می‌تواند در حرکت‌های تارخی یک ملت اثرگذار باشد و در تغییر و دگرگونی‌های فرهنگی نقش بسزایی ایفا کند.

آیا این رسانه با برنامه‌هایی که مثلا در حوزه‌های نمایش پخش می کند این کارکرد را دارد؟

من به همین دلیل می‌گویم که تاثیرگذاری این رسانه در سطح ملی پایین آمده است زیرا قاعدتا می‌بایست مردم پای این رسانه می‌نشستند در حالی که اکنون تعداد زیادی از مخاطبان، تماشاگر تلویزیون نیستند. من معتقدم بسیاری از خواسته‌های ما می تواند از طریق تلویزیون بازتاب داده شود و ملت بتواند از این رسانه بیاموزد. من بر این عقیده هستم که نباید با بی‌تدبیری مردم عادی را به طرف تولیدات رسانه‌ای کشورهای زیر سلطه ناتو سوق دهیم و به آنان بیاموزیم که امپراطوری عثمانی انسان کش را به برنامه‌های ما ترجیح دهند.

آیا تئاتر نیز این کارکرد را دارد؟ مثلا در مقایسه با تئاتر کشورهای دیگر مثل تئاتر برادوی؟

تئاتر اساسا نمی تواند چنین کارکردی را داشته باشد. تئاتر در مقایسه با رسانه‌ای مانند تلویزیون، هنر بسیار بسته‌تری است. مثلا فرض کنید تئاتر در شهری بزرگ مانند تهران 11 میلیونی چند نفر را می‌تواند جذب کند؟ چند نفر می توانند بیایند و بنشینند و در سالن‌های ما تئاتر تماشا کنند؟ این تعداد بسیار کم است. تئاتر می تواند تاثیرات خود را در حد خودش روی فرهنگ یک ملت داشته باشد. اما مثلا در مقایسه با تئاتر برادوی (که البته فراموش نکنید که برادوی یک خیابان است) در آن واحد حدود 30 تئاتر روی صحنه است.

مقایسه تئاتر ما با تئاتر کشورهای دیگر به نظر من مقایسه درستی نیست. در این کشورها به اندازه کافی نمایشنامه وجود دارد و تئاتر به اندازه لازم روی صحنه می رود. تعداد آن به قدری زیاد است که می تواند در زمینه فرهنگی اثرگذار باشد و تغییرات ایجاد کند. اما در کشور ما تئاتر بسیار کم و با مخاطبان محدود است. ما در سال می توانیم در نهایت 300 تئاتر را روی صحنه ببریم و این در مقایسه با کشورهایی که تعداد تئاترهایشان بسیار بیشتر از ماست عدد قابل اعتنایی نیست.
چالش نگاه کلان به تئاتر گرچه دشوار است، می توان با یک نگاه ساده کودکانه دانست که در کل در این سال ها چند سالن تئاتر ساخته شده است. بسیاری از تئاترها را تبدیل به مکان‌های مصرفی تجاری کرده‌ایم و چند سالن تئاتر که سرش به تنش بیارزد نداریم. بیش از چند ده سال است  که یک متخصص تئاتر در دبستان ها و دبیرستان های ما به یاری گرفته نشده است.

از شما عکس و خبری منتشر شد که در یک گالری در حال سخن گفتن با علی دایی بودید. داستان چه بود؟

من از دوستداران علی دایی هستم. کارهای او را ستایش می کنم به ویژه اقداماتی را که در آذربایجان شرقی انجام داده است. شخصی مانند علی دایی را راهگشای ورزشکارانی می دانم که در دنیای مافیایی ورزش فوتبال زندانی شده بودند. سهم دایی در گشایش درهای این زندان به روی فوتبال جهان اندک نیست. در نمایشگاه، من با آقای دایی درباره پروژه ای که در آذربایجان داشتیم سخن می گفتم.

درباره پروژه شما در آذربایجان مطالبی شنیده ایم. گویا فعالیت‌هایی عام المنفعه است که مربوط به حوزه‌های هنری و نمایشی است که در آن فعال هستید. خودتان درباره آنها برایمان توضیح می دهید؟

من به اتفاق یارانم در انجمن بازیگران تئاتر بعد از زلزله آذربایجان برای اینکه به کمک و یاری مردم زلزله‌زده آذربایجان رفته باشیم یک دوره نمایشنامه‌خوانی راه انداخته ایم و از مردم کمک گرفته‌ایم و امروز مشغول ساخت مکانی برای این کار هستیم.

من در این نمایشگاه به آقای دایی گفتم چرا وقتی برای کمک به این حرکت از تو کمک خواستیم نیامدی؟ ایشان هم می گفت که به یاد ندارم و من در حال توضیح این موضوع برای او بودم. به هر حال ایشان قول داد در صورتی که دوباره از ایشان برای این فعالیت انسانی دعوت کردم حتما بیاید.

کار تازه چه دارید آقای فراهانی؟

در حال نوشتن یک نمایشنامه هستم.

نمایشنامه اقتباسی است؟

نه. اقتباسی نیست. کاری است که خودم دارم می نویسم.

مضمون آن در چه حوزه ای است؟

کار من در نوشتن بسیار طول می کشد. من در نوشتن باید تحقیق و غور بسیار کنم. نمایشنامه‌ای که درحال نوشتن آن هستم هم از همین دست است. در حوزه اجتماعی است و نمی توان به این سادگی تا زمانی که کامل نشده باشد درباره آن چیزی گفت.

نمایشنامه‌های من به گونه ای است که باید تمام شوند تا بتوان درباره آنها داوری کرد. زیرا من در کارگردانی می‌نویسم. یعنی در حالی که دارم کارگردانی می‌کنم نیز در حال نوشتن هستم. به همین دلیل تا وقتی نمایشنامه شکل نگرفته باشد داوری درباره آن بسیار سخت است.

می دانید که من جزو کارگردان‌هایی هستم که فقط کار ایرانی می کنم و متن ایرانی را به صحنه می برم و روی این موضوع تاکید دارم. پایبند به تئاتر ملی ایران هستم و به جز نوشته‌های خودم نوشته های دیگران را کار نکرده ام. در عرصه درام نویسی که رشته اصلی من است اعتقاد بسیار به مسایل مبتلابه ملت و کشورم دارم. تاثیرات سبک رئالیسم جادویی روی من بسیار زیاد بوده و به همین دلیل در این زمینه احساس تعهد خاص دارم.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
معتقدم کارهای من باید برای نسل جوان در عرصه درام‌نویسی نمونه وار باشد، حتی اگر هر پنج سال یکبار نمایشنامه‌ای را به روی صحنه ببرم.

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.