طرح نوین تمدن اسلامی
خبرگزاری تسنیم: باید به مردم خدمت کنید، چرا که لازمه یک نظام تمدنی پیشرو بهرهمندی از یک پشتوانه منسجم ملی مرکب از جامعهای است که از مشکلات اولیه مورد آسیب قرار نگرفته و امکان جهانی فکر کردن را داشته باشند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی طی سخنرانی مهمی در دانشگاه افسری امام حسین(ع) بخش قابل توجه و بسیار کلیدی از گفتمان انقلاب اسلامی را مورد اشاره قرار داده و ضمن ترسیم منطق رفتار دشمنان جمهوری اسلامی ایران، پیامهای مهمی را در اختیار مخاطبان داخلی و خارجی قرار دادند.ایستادن جمهوری اسلامی ایران بر دروازه طراحی تمدن اسلامی نکته اساسی فرمایشات معظمله به شمار میآید که به صورت غیرقابل تردیدی در پیوند با «سبک زندگی اسلامی»، «تهاجم و فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی» و همچنین تلاشهای چند قدرت زورگو در جامعه به دروغ «جهانی» است که ترکیب آن را ولی امر مسلمین جهان بهخوبی افشا و بر شاخصههای غیرجهانی این بهاصطلاح جامعه جهانی تاکید کردند.حالا گروهی که در داخل کشور و طی سالیان گذشته در برخی مراکز مطالعاتی و پژوهشی سعی میکردند به بدنه تصمیمساز کشور القا کنند «اساسا چیزی با عنوان تمدن اسلامی وجود ندارد» نهتنها فاصلهای کیلومتری با فهم سیاسی در کشور دارند، بلکه عملا نفوذیهای دشمن برای جلوگیری از آن تحول بسیار مهم و بسیار بزرگ یعنی درانداختن طرحهایی برای تحقق تمدن اسلامی هستند.
غرب که سالهای مدید تصور میکرد تنها گفتمان رقیب لیبرال- دموکراسی، کمونیسم بوده و جز روسیه یا به عبارتی شوروی سابق ستیزهجو و سلطهطلب رقیبی ندارد، هیچگاه برآورد نکرده بود روزی یک نظام سیاسی که نه سلطهجو است و نه سلطهپذیر، ابعاد تازهای از یک نظام تمدنی را ترسیم کند، یک نظام تمدنی با پشتوانهای خیرهکننده و بسیار باشکوه از منظر علمی و فرهنگی که در واقع احیاگر اقتدار علمی و دانش و همچنین فرهنگی مسلمین در سرزمینهای اسلامی و سپس تسری بخشیدن به آن تا قلب اروپا و غرب است.جمهوری اسلامی منادی احیای قرون شکوه تمدن اسلامی است، تمدنی که توام با رشد دانش، احترام به عدالت، حفظ و ارتقای شئون انسانی و همچنین ناظر بر تعالی و دیگرخواهی بهجای تمدن خودخواه و چپاولگر برآمده از پیشینه تمدنی غرب است. این تمدن بخش تازه و طرح جدید اما ریشهداری است که از ابتدای انقلاب اسلامی حضور داشته ولی بنابر دلایلی تا امروز با این صراحت قابل ترسیم نبود چرا که دشمنان ایران اسلامی را به موضع رفتارهای به مراتب سختتری وادار میکرد ضمن اینکه موفقیتهای جمهوری اسلامی در رشد و شکوفایی نیز یکی از پیشنیازهای آن به شمار میآمد اما حالا دیگر نیاز به پنهان کردن ابعاد ماجرا نیست زیرا تمام نشانهها حکایت از هراس غیرقابل تصور غرب از پیروزی جمهوری اسلامی در حوزه تمدنسازی است.
آن بزنگاه و پیچ تاریخی مهمی که قبل از این در بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون آن اشاراتی شده بود نیز تا حد بسیار قابل ملاحظهای ناظر بر همین معنای احیای تمدن اسلامی است و دشمنان ایران به خوبی دریافتهاند برای مبارزه با تحقق این گفتمان در سطح جهان بهترین نقطه فشار صرفنظر از اقدامات پراکنده در راستای اسلامستیزی و بویژه مقابله با اسلام انقلابی، نظام جمهوری اسلامی است.پیام اینکه تمدن اسلامی چرا در دانشگاه افسری مطرح میشود، این است که رهبری بهخوبی الزامات تمدنسازی را شناختهاند و همچنان در صدر مفصلبندیهای تولید و پمپاژ گفتمان در کشور، از محلی که باید سمبل نظم، انضباط و اقتدار سیاسی و نظامی باشد، این پیام را به جهان مخابره میکنند چرا که قدرت انسانی و قدرت نظامی در ارتباط است با میزان پیشروی تمدنی. این پیشروی مبتنی بر سلطهجویی و سلطهپذیری نیست و توام است با اقتدار نظامی در موضع دفاع و صیانت از کشورهای اسلامی که با بیداری اسلامی عملا بخشی از پیام انقلاب را دریافته و مسیری را طی کردهاند که فصل شکوفایی آن شکلگیری تمدن اسلامی است.
کنار گذاشتن دستپروردههای آمریکا، انگلیس و فرانسه در سرزمینهای اسلامی در واقع آن حادثه عظیمی بود که به غربیها هشدار داد در آستانه رویارویی عظیم با اسلام انقلابی هستند، اسلام انقلابی که طبیعتا مکتب شیعه شاخصههای کلان آن را ترسیم میکرد، چرا که در نظام فکری و اندیشه سیاسی اهل سنت اصولا شاخصی برای درانداختن طرحهای تحولآفرین سیاسی موجود نیست و اصل بر حفظ وضعیت موجود است.تمدن اسلامی به عنوان بخش تازه رونمایی شده از گفتمان سیاسی جمهوری اسلامی، شکل پیشرفتهای با الزامهای یک نظام تثبیتیافته سیاسی است چرا که نظام جمهوری اسلامی ضمن عبور از مرحله تثبیت انقلاب وارد حیطه بازیگری فعال به عنوان هژمون منطقهای شده و در آیندهای نزدیک به یک هژمون سیاسی و اندیشهای در سطح جهان بدل خواهد شد.
تمدن اسلامی، نوع به رشد رسیدهای از ایده اولیه صدور انقلاب است چرا که صدور انقلاب اسلامی عملا تحققیافته و تا قلب سرزمینهای اروپایی به پیش رفته است، حالا فرصت تازهای است برای آنکه دغدغه غربیها برای رویارویی با یک منظومه گفتمانی هراسانگیز افشا شده و علت اصلی مقابله غرب با جمهوری اسلامی در اختیار افکار عمومی جهانیان قرار داده شود. همه تقلاهای سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی چند قدرت سلطهجو و زورگو که به دروغ خود را جامعه جهانی معرفی میکنند در کنار تلاشهای گهگاه کودکانه این جریان برای مقابله با رواج و رشد فرهنگ اسلامی بویژه اسلام انقلابی با روایت جمهوری اسلامی ایران دایر بر همین نگرانی است. همین نگرانیها موجب شد ترکیه روایتی از اسلام بدون شمشیر را در کشورهای خاورمیانه فرهنگسازی کرده و به دنبال نهادینهسازی آن باشد، همین نگرانی باعث میشود در کشورهای حوزه دریای خزر به حکام توصیه شود از ورود دختران و پسران کمتر از 18 سال به مساجد جلوگیری شده و حتی برای والدین این افراد مجازات زندان طراحی شود و همین منظومه از نگرانیها موجب میشود دانشجوی دختری در فرانسه به دلیل نخوردن گوشت خوک در سلف اخراج شود.
مجموعه تلاشهای غربیها در حوزه دگرگونی سبک زندگی در ایران و سایر کشورهای اسلامی، وارد شدن بیمحابا و بسیار پرشتاب به حوزه زنان و آزادیهای نامتعارف این بخش از جوامع، اقدام علیه بنیان خانواده، تدارک نبرد رسانهای گسترده توسط سرخوردههای سیاسی و اجتماعی علیه نظامها و... در واقع یکی از سه ضلع مبارزه با تمدن اسلامی است که دو ضلع دیگر آن دیپلماسی و فشار اقتصادی به شمار میآید. در واقع برخلاف آنچه دیگران تصور میکنند، دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی در موضع تدافعی قرار داشته و ناچارند تدابیر زورگویانه و غیرقانونی و نامشروع بسیار گستردهای را در پیش بگیرند تا همچنان که رئیس سرویس اطلاعاتی انگلیس سالها قبل پیشبینی کرده بود با احتساب روی آوردن جامعه انگلیس به اسلام، ظرف سالهای آینده اکثریت عددی به نفع مسلمانان در این کشور تغییر خواهد یافت.
اما الزامهای این تمدن اسلامی عبارت است از خدمت به مردم و درست به همین دلیل بود که معظمله سالها قبل در دیدار با مسؤولان کشور تاکید کردند، اگر میخواهید با آمریکا مبارزه کنید،باید به مردم خدمت کنید، چرا که لازمه یک نظام تمدنی پیشرو بهرهمندی از یک پشتوانه منسجم ملی مرکب از جامعهای است که از مشکلات اولیه مورد آسیب قرار نگرفته و امکان جهانی فکر کردن را داشته باشند.
نمیشود انتظار تحقق تمدن اسلامی را در جهان و به رهبری جمهوری اسلامی داشت در حالی که مشکلات معیشتی و البته فرهنگی گریبانگیر بخشهایی از کشور است و حل و فصل این مشکلات در ارتباط با زد و بند با قدرتهای زورگوی غربی نیست چرا که آنان بهخوبی میدانند برداشتن فشار از روی جمهوری اسلامی معادل است با دستیابی به پیروزیهای بیشتر نظام در جبهه جهانی مقابله با لیبرال- دموکراسی.
حل این مشکل نیازمند یک تدبیر واقعی سیاسی است. یکی از الزامهای این تدبیر، تجدیدنظر در بخشهایی است که باید گفتمان انقلاب اسلامی در آینده را تعقیب کرده و توسعه دهند. این گروه که پیشبرندههای تمدن اسلامی هستند، اولین ماموریتشان در داخل مرزهای کشور کمک به برنامهریزی برای حل مشکلات معیشتی مردم به شمار میآید. غربیها به هیچ عنوان دوست ندارند تا پایان دولت کنونی مشکلات معیشتی در ایران کاهش یابد چرا که ادامه یافتن این مسائل را به عنوان حربهای موثر در متقاعد کردن دولت برای ادامه مذاکرات ارزیابی میکنند. شاید روحیه درک وضعیت تمدنی نیز در برخی عناصر مذاکرهکننده وجود نداشته باشد، این وظیفه اصولگرایان است که در آینده نزدیک با حضور در مراکز قدرت سیاسی به وسیله تفوق پارلمانی ابعاد تازه این نظام اندیشهای را تعقیب کنند.
این نظام اندیشهای مبتنی بر تحقق تمدن اسلامی بنابر تعابیر دیگر مقام معظم رهبری درون جوش و ناظر بر استقامت در برابر فشارهاست، فشارهایی که با تعطیلی چند فعالیت اتمی در ایران پایان نمیپذیرد و وارد مراحل دیگری خواهد شد، حداقل غربیها با طرح مسائل فرعی در جریان مذاکرات هستهای مانند مباحث مربوط به سوریه و موشکهای بالستیک اثبات کردهاند مساله اصلی آنان موفقیتهای گفتمانی جمهوری اسلامی در سطح جهان است و محدود به چند فعالیت علمی نمیشود. ثبات سیاسی در کشور و حفظ میزان و محدوده مشروعیت سیاسی در ارتباط با میزان توجه مسؤولان اجرایی کشور به مسائل داخلی و توجه به ظرفیتهای داخلی است و دوختن چشم امید به فراسوی مرزها برای رفع و رجوع مسائل کشور، اندیشهای برآمده از عقلانیت سیاسی نمیتواند به شمار آید. همین عقلانیت سیاسی مورد تاکید که قرار است بخشی از گفتمان یا شاید شعار دولت باشد باید ناظر بر درک واقعیتهای ایران و جهان باشد؛ واقعیتهایی که باید ملاک فهم آن، خوشبینی و توجه به اقتدار و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی باشد.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.