رهبر انقلاب تاکنون بر کدام کتاب‌ها تقریظ نگاشته‌اند؟

خبرگزاری تسنیم: یکی از تفاوت‌های اصلی و برجسته آیت‌الله خامنه‌ای با رهبران و مقام‌های ارشد دیگر کشورها، توجه خاص حضرت ایشان به مقوله فرهنگ و خاصه مبحث کتاب‌خوانی است، این ویژگی نمود اصلی خود را در تقریظ‌هایی که بر کتاب‌ها نگاشته‌اند‌، نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ یکی از تفاوت‌های اصلی و برجسته رهبر انقلاب اسلامی ایران با رهبران و مقام‌های ارشد دیگر کشورها، توجه خاص حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مقوله فرهنگ و خاصه مبحث کتاب و کتابخوانی است که این توجه ویژه نه تنها از جنس شعار نیست که به طور مستقیم به پیشینه زندگی ایشان و روح ادیب، پژوهشگر و محقق رهبری باز می‌گردد.

مقام معظم رهبری پیش از انقلاب به عنوان یکی از چهره‌های فرهنگی علاقه‌مند به حوزه شعر و ادبیات در میان ادبا و فعالان این حوزه شناخته شده بودند، این روحیه هم‌اینک نیز در ایشان دیده می‌شود. روحیه‌ای که سبب می‌شود تا ایشان هر سال به بازدید از نمایشگاه کتاب بیایند و یا نکاتی را در خصوص آثار متعدد بیان کنند. آنچه این روزها از تقریظات ایشان بر آثار متعدد به چاپ می‌رسد، نشان‌دهنده همین روحیه است.

طی سال‌های اخیر کتاب‌های دفاع مقدس به سبب توجه رهبر انقلاب بر این حوزه و تأکید ایشان بر ثبت و ضبط خاطرات دفاع مقدس که به فرمایش ایشان هم‌چون گنج گرانبهایی است که تاریخ را پربار‌تر و درس‌ها را پرشمار‌تر می‌کند‌، افزایش قابل توجهی داشته‌اند،‌ در این میان رهبر انقلاب که به عنوان یک کتابخوان حرفه‌ای و یک صاحب‌نظر در این عرضه شناخته شده‌اند‌، پس از مطالعه این کتاب‌ها ابعادی از این کتاب‌ها را که نشان‌دهنده اهمیت متن منتشر شده است،‌ در تقزیظات خود برای عموم روشن می‌کنند‌، تجربه نیز نشان داده است که معمولاً‌ پس از توجه رهبر انقلاب به یک کتاب،‌ جامعه مخاطبان نیز که امروزه راه را به درستی یافته‌اند،‌ نسبت به آن کتاب توجه نشان داده و کتاب در فرصت زمان اندکی پرفروش شده‌ است.

در زیر نمونه‌هایی از تقریظ‌های امام خامنه‌ای بر کتاب‌های دفاع مقدس که طی سالیان مختلف نگاشته شده آورده شده است:

«پا به پای باران»‌

این کتاب مشتمل بر 2 گزارش مشترک از شهر خرمشهر در سال‌هاى 1367 و 1368 و از مسائل پیرامون جنگ ایران و عراق‏ است. راویان به شرح حضور خود در مناطق جنگى و جنگ زده‏ خرمشهر، اهواز، شلمچه، دهلاویه، آبادان و کوى ذوالفقارى پرداخته‏ و از خاطرات عملیات‌هاى فتح‏‌المبین و بیت‏‌المقدس مواردى را نقل‏ کرده و از شهدایى چون جهان‏ آرا، محسن صفوى، بهروز مرادى... و چمران یاد نموده‏ اند.«پابه پای باران»‌ به قلم مرتضی سرهنگی و هدایت‌الله بهبودی از سوی انتشارات سوره مهر در اوایل دهه 70 منتشر شده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

« این هر دو نوشته، گویا، پر سوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نکند که درد دل غریبانه‌ی یک شهر،‌ بلکه یک ملت را چنین پرمهر و دلسوز،‌ روایت می‌کنند ـ‌ تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوانها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، که این دلها و وجدانهای بیدار و حقجو و حقگو را نیز، ستایش خواهد کرد که نگذاشتند قصه‌ جهادی به آن عظمت در لابه لای یاوه‌گویی‌ها و هرزه دراییی‌های زمانه گم شود. درود بر بهبودی‌ها و سرهنگی‌ها. سوم رمضان 1412 18 اسفند 70 »

پایی که جا ماند

این کتاب یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق است که انتشارات سوره مهر آن را، در سال 1390، در 768 صفحه مصور، 2500 نسخه، و با قیمت 14000 تومان چاپ کرده است. سید ناصر حسینی‌پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیده‌ام که صحنه‌های اسارت مردان ما در چنگال نامردمانِ بعثی عراق را، آن چنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایتِ استثنائی از حوادث تکان‌دهنده‌‌ای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردانِ ما را، و از سویی دیگر پَستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می‌گذارد و او را مبهوت میکند. احساس خواننده، از یک سو: شگفتی و تحسین و احساس عزت است، و از سوی دیگر: غم و خشم و نفرت. 2/6/91»

پرواز شماره 22

 پرواز شماره 22، اولین کتاب خاطرات از یک خلبان عراقی به نام "عصام عبد الوهاب الزبیدی" است که در دوران اسارتش به نگارش درآورده است. این کتاب را "محمد حسین زوار کعبه" به فارسی برگردانده و انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برای نخستین بار در سال 1370 آن را چاپ کرده است.هر خواننده، در این کتاب، با روزهایی از زندگی شخصی و نظامی این خلبان جوان آشنا می شود وگوشه‌هایی از خاطرات تلخ و شیرین زندگی عصام عبد‌الوهاب الزبیدی را مرور می‌کند.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«در 27/3/71 مطالعه شد. این کتاب از جهت ارائه‌ اطلاعاتی درباره‌ نیروی هوایی عراق و برخی مسائل جنبی خالی از فایده نیست. اشتباه گرفتن دزفول بجای العمارة نقطه‌ شیرین و جالب داستان است.»

پیشانی شیشه‌ای

کتاب حاضر, مجموعه چهار داستان کوتاه در ارتباط با جنگ است  که به قلم محمد طیب نگارش شده است و یکی از داستان‌های این مجموعه «خط خطا» نام دارد.پزشکی که در یکی از بیمارستان‌ها مشغول کار است روزی با جوانی روبه‌رو می‌شود که بر اثر سانحه تصادف به بیمارستان منتقل شده است.پزشک درمی‌یابد که او یکی از دانشجویان سابقش بوده که حمید نام دارد. حال حمید رو به وخامت می‌رود و پزشک در این اثنا خاطراتی را که با حمید داشته از نظر می‌گذراند. او به یاد می‌آورد روزی را که عازم جبهه بوده در آن هنگام حمید و مادرش را در راه می‌بیند. حمید از او می‌خواهد که وساطت کرده مادرش را راضی کند تا برای بازدید جبهه‌ها برود. اما مادر به این کار راضی نمی‌شود. اکنون, پس از گذشت چندی از آن واقعه, آخرین لحظات حیات خود را سپری می‌کند.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«در 9/11/69 مطالعه شد.یکی دو نوشته‌ آن بسیار خوب و همه مجموعاً یکی از آثار خوب است.»

تپه‌های لاله سرخ

اثر حاضر، نخستین کتابچه مستقل منتشرشده درباره زندگی «سهام خیام» است. در این پژوهش که بر اساس مصاحبه شفاهی با پدر، مادر، خواهر و شاهدان عینی شهادت سهام خیام و مراجعه به برخی اسناد آرشیوهای منتشر نشده و کتاب‌ها و مجلات انجام‌گرفته، زندگی کوتاه این دانش‌آموز دوازده‌ساله که درسال 1359 در هویزه و با اصابت گلوله به پیشانی به شهادت رسیده است، روایت می‌شود. در بخش پایانی نیز، تصاویری از سهام خیام و خانواده‌اش و شهر هویزه ضمیمه شده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«از این کتاب، آخرین نوشته یعنی تپه‌های لاله سرخ از همه شیرینتر و دقیقتر است. نوشته‌ شهید هم که طلوع دوباره نام گرفته، عطر شهادت و اخلاصش محسوس است. و هر سه نوشته یادبودهای با ارزش از جنگ و ایثار هشت ساله است. در نوشته‌ی حجت ایروانی کوشش پرمرارت و تحمل‌طلب نیروهای دیده‌بان بخوبی تشریح شده است. خدایا بهترین پاداش خود به صالحان را به این جوانان پاک عطا کن. و ما را نیز از آن عشق و اخلاص سهمی عنایت فرما آمین.14/12/70»

تیپ 83

این کتاب دومین مجموعه از خاطرات روحانیان رزمنده است که واحد ثبت خاطرات تیپ مستقل 83 امام جعفر صادق(ع)، روحانیان رزمی ـ تبلیغی، در سال 1370 تهیه، جمع بندی و تدوین کرده است و انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در همان سال آن را به چاپ سپرده است. نخستین مجموعه از این سلسله خاطرات، «گلبر‌ های خاطره» نام داشت که انتشارات سپاه پاسداران در خرداد سال 1370 آن را چاپ کرد.تمام مطالب کتاب تیپ 83، بر اساس گفته راویان نگاشته شده است. سید محمد لی دیباجی آن را تقریر و در دوازده قسمت و 107 صفحه خواندنی کرده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

 «بسم الله الرحمن الرحیم‌، شرح خاطرات طلاب رزمنده‌ جوان که ضمناً‌ شرح گوشه‌هایی ـ هرچند کوتاه ـ از مجاهدات معصومانه‌ آنان نیز هست، در این کتاب با قلمی و تقریری شیوا به نگارش آمده است. این شیوه‌ی نو است که روایت از کسی و تقریر از کس دیگری باشد. این قلم اگر پخته‌تر شود بسی شیواتر خواهد شد. خیلی از خواندن این کتاب محظوظ شدم، چون روحانی در این کتاب درس دین و معرفت را در خطرناکترین جاها می‌دهد و در آزمایش‌های دشوار زندگی با مردم شریک میگردد. این طلبه‌های جوان و خوش روحیه‌اند که اگر مدارج تحصیل را طی کنند رهبران برجسته‌ باب انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند شد و روحانیون پرچمدار دین زندگیساز. حوزه‌ی علمیه بیشک از پرورش چنین طلاّب و روحانیونی به خود می‌بالد و احساس رضایت از انجام وظیفه‌ی تاریخی خود ـ که همواره بحمدالله بدان موفق بوده است ـ می‌کند. تصادف جالبی بود که توفیق مطالعه‌ این کتاب در ایام 15شعبان و مابعد آن که بزیارت قم رفته بودم، دست داد»

جدال در زیویه

کتاب‌ در چهار بخش‌ تدوین‌ شده‌است‌. در بخش‌ نخست‌، خاطرات‌ شهید محمدتقی مشکوری (که‌ به‌ عنوان‌ تخریبچی در جبهه‌ها حضور داشته‌) تحت‌ نام‌ «یک‌ بال‌ و صد پرواز» آمده‌است‌. در این‌ خاطره‌، نحوه‌ حرکت‌ مین‌‌گذارها در هنگام‌ عملیات‌، شجاعت‌ این‌ عزیزان‌، ملاقات‌ یکی از مجروحان‌ با امام‌ زمان‌ (عج‌) و شهید شدن‌ بسیجیان‌ تخریبچی در میدان‌های مین‌ وصف‌ شده‌ است‌. در بخش‌ دوم‌، خاطرات‌ عباس‌ پاسیار از جبهه‌های کردستان‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌است‌. در این‌ خاطره‌، مبارزه‌ برای آزادسازی بانه‌ و سردشت‌ از دست‌ کومله‌ و نبرد در منطقه‌ زیویه‌ تشریح‌ شده‌است‌. بخش‌ سوم‌، خاطرات‌ ولی صابری تحت‌ عنوان‌ «دژ انصار» است‌ که‌ به‌ فتح‌ شلمچه‌ و بیرون‌ راندن‌ دشمن‌ از دژ مرزی و شهادت‌ گروهی از بسیجیان‌ اختصاص‌ دارد. در بخش‌ چهارم‌، خاطرات‌ حمید حسینی ـ در مورد عملیات‌ کربلای چهار و شناسایی مناطق‌ اطراف‌ شلمچه‌ ـ آمده‌ است‌.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«بسم الله الرحمن الرحیم ـ چند ساعتی از شب و روزهای ایام مبارک شهرالله به خواندن این خاطرات گذشت. بااینکه آدم‌های متفاوت، از جاها و قضایای متفاوت و در زمانهای متفاوت، و همه بی خبر از یکدیگر گفته و نوشته‌اند، محصول همه‌ی این خاطرات یک چیز است: همه از عظمت حادثه‌ی هشت ساله‌ی دفاع مقدّس و تحوّل شگرفی که در دل و جان و فکر و عمل جوانان این کشور پدید آورده بود، خبر می‌دهند و ابعاد بی‌نهایت این معجزه‌ الهی تاریخ را ـ بتقریب ـ نشان می‌دهند. دریغ از آن روزهای فراموش نشدنی، دریغ از آن ماجرای معجزنشان، دریغ از آن تجربه‌  درس‌آموز و جانهای پاکی که آن را شکل دادند. و دریغ از آن جویبار رحمت و فضل خدا که کسانی چه زیرکانه و هوشمندانه از آن نوشیدند. خوشا بحال آنان و افسوس بر جانهای محرومی که در سرنوشتشان بهره از آن لطف بی‌حساب رقم نخورده بود. آنانکه بهره‌مند شدند، به گذشت و مجاهدت و موقع‌شناسی ـ و البته بتوفیق حق ـ‌ این نعمت را یافتند. و ما آیا نباید با هوشمندی و زیرکی جویبار رحمت را که هرگز منقطع نیست ـ و هرگاه به‌گونه‌ای و در مجرایی ـ بشناسیم و با گذشت و مجاهدت، توفیق الهی را جلب و خود را از آن سیراب سازیم؟.. در میان این چند نوشته، نوشته‌ی شهید از همه معطّرتر و معنوی تر و مؤثرتر است و نوشته‌ی «ولی صابری» از همه زیباتر و هنرمندانه‌تر ـ 23/12/70»

جشن حنابندان:

کتاب «جشن حنابندان» شامل 2 گزارش از دو عملیات در مناطق جنوب و غرب کشور است که محمدحسین قدمی این گزارش‌ها را از میان خاطرات رزمندگان «لشگر 27 محمد رسول‌الله» گردآوری نموده است.گزارش اول کتاب در طول عملیات کربلای 5 نوشته شده و گزارش دوم آن که مربوط به عملیات بیت‌المقدس 4 و در مناطق غربی کشور و بخشی از خاک عراق است، به سفارش شهید سید مرتضی آوینی و برای مجموعه‌ی روایت فتح نوشته شده است.کتاب در گزارش اول که مربوط به وقایع 10 آذر 1365 تا 9 بهمن 1365 است سعی دارد مراحل ثبت‌نام و اعزام به جبهه، آماده شدن و آموزش دیدن در پادگان، نحوه‌ی آشنایی نویسنده با همرزمانش، توضیحاتش از شب‌ها و روزهای اردوگاه، نامه‌های بچه‌های دبستان به رزمندگان، شوق‌شان برای رفتن به مناطق عملیاتی و لحظه‌شماری برای اعزام به خط مقدم و روحیات و فضایل اخلاقی رزمندگان را گزارش کند.در بخش دوم کتاب که مربوط به وقایع اول آذر 1366 تا 13 فروردین 1367 است، نویسنده موضوعاتی همچون عملیات والفجر 5 و اوضاع و احوال شهر حلبچه، فرماندهان و مناطق عملیاتی، آسیب دیدن چشم‌هایش، شهادت رزمندگان و وصیت‌نامه‌هایشان و خداحافظی‌اش از جبهه را شرح داده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای

«بسم الله الرحمن الرحیم ـ روز و شبی چند در لحظه‌های پیش از خواب، در فضایی عطرآگین و مصفّا و در معراج شور و حالی که سطور و کلمات نورانی این کتاب به خواننده‌ خود عطا می‌کند، سیر کردم و خدا را سپاس گفتم، هم برآن قطره‌ عشقی که در جان این نویسنده افکنده و چنین زلال اندیشه و ذوقی را بر قلم او جاری ساخته است، و هم بر آن دست قدرتی که نقشی چنان بدیع و یکتا بر صفحه‌ تاریخ معاصر پدید آورده و صحنه‌هایی که افسانه‌وار از ذهن و چشم بشر این روزگار بیگانه است، در واقعیت زندگی این نسل
از ملت ایران نقش زده است. له الحمد حمد الحامدین ابد الآبدین. بیشتر فضیلت‌هایی که تاریخ انسان را زیور بخشیده و آرایش داده و مشعل و راهنمای افراد بشر شده است محصول لحظه‌ی پرباری از زندگی یک یا چند انسان است، صبر، زهد، امتناع، گذشت، شجاعت، صدق، ایثار،..و همه‌ فضائل بشر که در سرگذشت او می‌ بینیم از این قبیل است.

هزاران لحظه‌ی پربار در هر روز و شب حماسه‌ی هشت ساله‌ی ملت ایران مکنون است و هر که با نگاهی هنرمندانه آن‌ها را ببیند و با قلمی هنرمندانه آن را ثبت و ماندگار کند و پیش از اینها، با توفیقی الهی به این همه دست یافته باشد، مشعل رهروان معراج انسانی را جانمایه و فروغ بخشیده است، و این کتاب و نویسنده‌اش در آن زمره‌اند 6/11/70»

جنگ پابرهنه

کتاب «جنگ پا برهنه» نوشته رحیم مخدومی شامل 24 خاطره راوی از مقاطع مختلف جنگ و از جمله عملیات‌های والفجر 8 و کربلای 5 است که با محوریت بیان دشواری‌های زندگی رزمندگان در دوران دفاع مقدس بیان شده است.  شاید معروف‌ترین اثر مخدومی که می‌توان آن‌ را به نوعی هم داستان بلند گفت و هم سفرنامه‌ای به مناطق جنگی (چرا که به زبان اول شخص بیان شده است) «جنگ پابرهنه» باشد. در این اثر، مخدومی هر از گاهی با توصیفات خود، خواننده را شیفتة حال و هوای جبهه‌ها می‌کند و از سیر داستان خارج و به توصیف پیرامون خود می‌پردازد. این در حالی است که نه تنها رشتة کلام از دست نمی‌رود، بلکه برای نسل جوانی که با فضای جنگ آشنا نیست، بیشتر جذاب است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

« بسم الله الرحمن الرحیم ـ این انعکاسی از رنجهای مردم پابرهنه است که بخصوص در مقایسه‌ با فداکاری همین مردم،‌ بسی جانکاه و تلخ و ناپذیرفتنی می‌‌نماید. و وقتی روح لطیف و حساسی منظره‌ این هر دو را به چشم دیده بلکه با آن زیسته باشد، با زبانی به همان تلخی آن را روایت می‌کند و البته توسن خیال اهل هنر همیشه و در همه‌ی میدانها از واقعیت پیشی می‌گیرد. در روایتهای دیگر از همین جبهه و همان خط و در مقابله با همان دشمن،‌ چیزی از همه برجسته‌تر است و شیرین‌تر،‌ و آن،‌ تواضع و چندان ندیدن کار خود در مقابل کار دیگرانی که ـ باری ـ آنان نیز در جبهه‌هایی دیگر اما باز در برابر همان دشمن و بعشق همان خدا، تلاشی کرده و عرقی ریخته‌اند، اگرچه خطر در همه‌ میدان ها یکسان نیست. و همه‌ کسانی را که فیض آن جبهه را نبرده‌اند، اهل دنیا و دلبسته به تعلّقات آن ندانستن، و زحمت و مرارتی را که خود برای خدا برده‌اند بر سر دیگران خرد نکردن. و این صفت پاکان و پارسایان است. این خصوصیت در این نوشته که از جهات بسیار: زبان، تصویر، پردازش، و بخصوص استفاده‌ خوب از آیات قرآن، خیلی خوب است، به چشم نمی‌‌خورد.. و افسوس  دیگر آنکه فرق است میان اینکه کسی از بسته شدن دروازه‌ی جهاد و شهادت غمگین شود و حسرت بخورد امّا با اینحال از عمل به وظیفه‌ای که مصلحت اسلام و مسلمین بر دوش همه نهاده خرسند باشد، و اینکه کسی اصل را بر تشخیص خود ـ اگر نگوییم میل خود ـ نهاده و قبول ختم جنگ را خیانت و کار شیطان و توطئه‌ی دشمن بداند.. و حتی به اشاره‌ای امام و خاصان او را هم مستثنی نکند.. در این کتاب شق اوّل دیده نمی‌شود. شب جمعه  70/12/9»

جنگ خیابانی

جنگ خیابانی، تلاش محدودی است که در حد توان به شرح و بیان جوانب گوناگون یک حادثه پیچیده و ریشه‌دار پرداخته است. این کتاب مجموعه مصاحبه‌هایی که با عده‌ای بسیاری از پناهندگان عراقی، درباره قیام مردم عراق پس از جنگ نفت، انجام شده است.سید نظام مولا هویزه در کتابش به قیام مردم جنوب عراق پرداخته است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«بسم الله الرحمن الرحیم ـ  تلخ است و شیرین. اینکه ملت مظلوم عراق ـ و اینبار نیز مثل بیشتر دفعات قبل، شیعیان ـ قیام کرده و شهامت ورزیده و بر دشمن ضربه وارد کرده‌اند، شیرین است. اما اینکه اینبار هم دست خباثت سلطه‌گران بین‌المللی، بر تخت قدرت نشستگان را از انقلابیون برای خود مفیدتر یافته و بنحوی ـ ولو غیر مستقیم ـ به آنان برای سرکوب اینان کمک رسانده‌اند، تلخ است. تلخ است خواندن و شنیدن و حسّ کردن نومیدی ملتی پس از امیدی نزدیک.. و آنگاه مصیبتی که در مظلومیت و مغلوبیّت می‌کشند.
  رجب1412»

خداحافظ کرخه

کتاب خداحافظ کرخه نوشته داوود امیریان است. کتاب از 4 بخش تشکیل شده است و هر بخش شامل چند فصل. موضوع این کتاب جنگ ایران و عراق است. هرفصل این کتاب به موضوعی خاص اشاره دارد و به طور سلسله‌وار پشت سر هم می‌آیند و یک داستان را شکل می‌دهند. ابتدا از جریان اعزام شروع می‌شود و سپس به اردوگاه و جریان حملات و عملیات‌ها و در انتها بازگشت به خانه.داستان به زبان شیرین و ساده برای نوجوانان نوشته شده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«بسم الله الرحمن الرحیم ـ این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهتگیری‌های بسیجی را بخوبی تشریح می‌کند. نویسنده که خود یک بسیجی با همه‌ی بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات بظاهر کم اهمیّت، آن امر مهم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کم سن و سال است، بسی پخته‌تر از عمر خود می‌نویسد و می‌اندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی‌ و منطقی رعایت نشده است. باری، این یکی از کتابهای خیلی خوب در مجموعه خاطره‌ها است. 20/12/70»

خط فکه

این کتاب با عنوان "خط فکه"، یادداشت‌های شهید سیدمحمد شکری از جبهه‌های فکه، مهران، فاو و شلمچه را در بر می‌گیرد.که در زمان حیات آن شهید و در روزها و لحظه‌های باقی مانده تا عروج ملکوتی‌اش در پشت خاکریزها نوشته شده است. شهید سیدمحمد شکری(امدادگر) سال 1365در بحبوحه نبردهایی که در جبهه‌های جنگ تحمیلی‌ رژیم بعثی عراق علیه ایران اسلامی جریان داشته به شهادت رسیده و یادداشت‌هایش از مشاهدات او در میدان‌های نبرد به عنوان اسنادی ارزشمند برای نسل‌های بعدی به یادگار مانده است. این یادداشت‌ها سرانجام در اردیبهشت 1370 به همت دفتر هنر و ادبیات مقاومت حوزه هنری گردآوری و چاپ اول آن در سال 1387 توسط انتشارات سوره مهر در تهران منتشر شده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:

 بسم الله الرحمن الرحیم‌ ـ  این سندی ارزشمند از اوضاع جبهه و خوی و خصلت بسیج است. این حرفها برای مردم دنیای  مادی و ظلمانی، قابل فهم و درک نیست، اگر چه سراسر هشت سال دفاع مقدّس از آن پر است، نگارش روان و روشن و موشکاف این نوشته بر ارزش سندی آن می‌افزاید، و شهید عزیز نویسنده‌ این خاطرات با این نوشته نیز بخشی از فضای مصفّای روح بسیجی را مجسّم می‌کند.. ، رحمت خدا بر روان پاکش باد...این از جمله‌ نوشته‌هایی است که حتماً باید به زبان‌های دیگر ترجمه‌ شود. 19/9/70»
 

 دشت شقایق‌ها

دشت شقایق ها خاطرات یک سرباز دوران دفاع مقدس است. محمد رضا بایرامی در این کتاب که به صورت روزنگار تنظیم شده خاطرات خود از دوران خدمت در جبهه و قسمت های مخابرات و ادوات را بیان کرده است.ویژگی جذاب این کتاب که آنرا از کتابهای سبک خاطره دفاع مقدس متمایز می‌کند، این بار توصیف نه یک فرمانده بلکه توصیف حال و هوای بین سربازهای معمولی است. شوخی هایی که می‌کرده‌اند، تفریحات، برخورد با مشکلات و...

 

متن تقریظ امام خامنه‌ای:

«بسم الله الرحمن الرحیم ـ ارتش با حجم عظیم و تلاش متنوع‌اش، سهم بزرگی در تشکیل دفاع مقدس هشت ساله داشته است. خاطرات دیگری که خوانده‌ام همه تصویر وضع و حال سپاه و بسیج بوده است و اینک نوشته‌ای در شرح حال واحدهای ارتشی. سبک هنرمندانه و قلم زیبای این نویسنده، کمکی در خور تحسین کرده است به آب و رنگ بخشیدن به حوادث و وقایع خطوط ارتشی. البته فاصله میان این و آنچه از بسیج می‌دانیم و خوانده‌ایم، بسی ژرف است. در اینجا وضع یگانهای ارتشی را می‌ شود بخوبی دید. کتاب را یکنفسه در روز جمعه 7/1/71 خواندم»

زنده باد کمیل

کتاب زنده‌باد کمیل که خاطرات محسن مطلق از سال‌های ابتدایی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است، نخستین بار در سال 1370 از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شد که در سال‌های بعد بار‌ها تجدید چاپ شده است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:‌

«بسم الله الرحمن الرحیم ـ از این نوشته عطر اخلاص به مشام می‌رسد. وچه زیباست که روایت صحنه‌هایی که از اخلاص و ایثار سرشار است، نیز از سر اخلاص باشد. نویسنده فروتنانه خود را غالباً در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است. خوشابحال این جوانان نورانی که در یکی از استثنایی ترین فرصت‌های الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی رسیدند. این کتاب همچنین بخاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمک نوشته کرده است، از بعضی دیگر از خاطره‌های مکتوب، خواندندنی‌تر است. باید ترجمه شود. 14/11/70»

سفر به شهر زیتون

این کتاب شامل خاطرات اولین حضور هنرمندان، نویسندگان و شاعران در سفر به شهر زلزله‌زده رودبار و منجیل در سال 69 است.

متن تقریظ امام خامنه‌ای:

«بسم الله الرحمن الرحیم ـ از این کتاب حتی بخش اوّلش را هم نتوانستم تمام کنم. تا ماجرای کمیل و قصّه‌ غم سنگین آن دل کوچک خواندم و دیگر تحملم تمام شد. در گزارش‌های جبهه، وضع به گونه‌ای دیگر است، چه بسیار دقائقی که در برابر آن تصویرهای خونین، چهره به اشک آغشته شده است. اما غم در ماجراهای شهادت، سوز و گدازی شیرین با خود دارد، درست چون غم در ماجراهای عشق. در آن احساس خسران نیست، هرچه هست شیرینی و سرخوشی است. و حقیقتاً چیزی غریب است. با مرگ و فنا و ویرانی هیچ نسبتی ندارد. تبارک الله، ما ابدع سبیله و احلی التسرّع الیه.. 28/3/71»

ادامه دارد...