از افغانستان تا سوریه: حقوق زنان و پروپاگاندای آمریکا
خبرگزاری تسنیم: رسانهها همگی بر این مسئله اتفاق نظر دارند که مواجهه گروهکهای تروریستی وهابی با زنان افغانستانی و سوری شباهتهای زیادی دارد. شباهتهایی که برگرفته از فرهنگ تجویز شده دانشگاههای آمریکایی برای «کتابهای درسی مدارس وهابیت» بوده است.
خبرگزاری تسنیم: حقوق زنان، همواره به عنوان ابزار سودمندی در جهت پیشبرد برنامههای امپریالیستی مورد استفاده قرار میگیرد. سران دولتهای غربی و مقامات سازمان ملل و سخنگوهای نظامی همواره ابعاد بشر دوستانه حملات 7 اکتبر 2001 ناتو - سیا به افغانستان را ستودهاند. یورشی که با عنوان مبارزه با بنیاد گرایان مذهبی و کمک به تحصیل کودکان و آزادی زنان (از اسارت طالبان) به خاک این کشور آغاز شد.
منطقِ بُعدِ بشر دوستانه جنگ افغانستان مورد تردید است. همیشه اینطور در رسانهها تحلیل شده است که القاعده و طالبان از آغاز جنگ شوروی و افغانستان، به عنوان بخشی از عملیات پنهان سیا، مورد حمایت ایالات متحده آمریکا بودند.
تلاشهای ایالات متحده و متحدانش بر آن بود که به نام «ارمغان آزادی و دموکراسی برای مردم افغانستان» در واقع، حملات نظامی خود به افغانستان را توجیه کنند. ولی بر اساس تجارب 3 دهه اخیر، به جرأت میتوان اذعان داشت که ایالات متحده در درجه اول به فکر منافع اقتصادی و سیاسی خود بود و با یورش به افغانستان موجبات قدرتمندتر شدن و تجهیز نظامی فریبکارترین و ضد دموکرات ترین و زن ستیزترین و فاسدترین گروههای تروریستی بنیادگرا را در افغانستان فراهم آورد.
این ایالات متحده بود که در سال 1996، رژیم طالبان را در افغانستان پایه گذاری کرد؛ این استراتژی سیاست خارجی موجبات فنای کامل حقوق زنان افغانستان را فرهم آورد چرا که بر اساس بخشنامه 66 طرح امنیت ملی (NSDD)، کمکهای ایالت متحده به تشکیلات طالبان که از راه پاکستان صورت میگرفت، محدود به کمکهای نظامی نمیشد. ( تحلیل 11 سپتامبر: از رونالد ریگان و جنگ افغانستان- شوروی تا جرج دبلیو بوش و 11 سپتامبر 2001)
سرمایه مدارس طالبان به طور سخاوتمندانهای از طریق ایالت متحده آمریکا تأمین میشد: «تعلیم و تربیت در افغانستان پیش از جنگ، به گونه دیگری بود. آموزشهای مخفیانه ایالات متحده آمریکا، نظام آموزشی را به نابودی کشید. تعداد مدارس تحت حمایت سیا از 2500 مدرسه- در سال 1980- به 39000 مدرسه- در سال 2001- رسید.»
ایالات متحده به اشاعه آموزههای تروریستی در «کتابهای درسی تولید آمریکا» که در دانشگاه نبراسکا تهیه میشدند، پرداخت. واشنگتن پست، 23 مارس 2002 نوشت: «... ایالات متحده به عنوان بخشی از تلاشهای پنهانش جهت افزایش مقاومتها در برابر اشغالگریهای شوروی، میلیونها دلار صرف تهیه کتابهایی با تصاویر خشونت آمیز و آموزههای مذهبی- نظامی برای محصلان افغانستانی کرد. کتابهای ابتدایی که مملو از گفتههای خاص نظامی و عکس تفنگ و فشنگ و سربازان بودند؛ از آن پس جزو برنامههای درسی اصلی سیستم آموزش افغانستان قرار گرفت. طالبان نیز از کتابهایِ تولید آمریکا استفاده میکردند.»
جلسه ریگان با طالبان
کاخ سفید با بیان اینکه اصول مذهبی به فرهنگ افغانستانی نفوذ کرده است و این کتابها «کاملاً مطابق سیاستها و قوانین ایالت متحده آمریکا هستند» از این مطالب و کتابهای به اصطلاح مذهبی دفاع کرد. کتابهای درسی در اوایل دهه 1980 و با کمکهای مالی سازمان توسعه روابط بین الملل آمریکا AID به دانشگاه نبراسکای اوماها و مرکز مطالعات افغانستان این دانشگاه در زبانهای رایج افغانستان- دری و پشتو- تألیف شده و به چاپ رسیدند. هزینه برنامههای آموزشی دانشگاه نبراسکا در افغانستان در سالهای 1984-1994 در حدود 51 میلیون دلار بوده است.
طالبان که به قدرت رسید. وقت آن رسیده بود که نظام دُگم آموزشی و خشونتهای تروریستی و برخورد با مردم جای خود را به فرهنگ سابق افغانستانیها بدهد. این بار مواجهه با زنان به گونه دیگری شده بود و با زنان برخوردهای خشونتآمیز صورت میگرفت. زن به گونهای متحجرانه به گوشه خانه فرستاده شد و از متن جامعه حذف شد. با قرائتهای انحرافی از مذهب توجیه حذف حقوق حداقلی زنان فراهم شد. چیزی که در تعدادی از کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی، قطر و ... از مدتها قبل آغاز شده بود. قرائتی بسته، دگم و متحجرانه از مذهب و البته نسخهای مطلوب نظام آموزشیای که آمریکا برای آن برنامهریزی کرده بود.
پیش از این و در دهه 1950 و 60 زنان افغانستانی حتی قادر بودند مشاغلی حرفهای از قبیل پزشکی را دنبال کنند ولی هم اکنون، مدارسی که برای آموزش زنان تخصیص یافته در واقع هدف اقدامات خشونت بار و ضد انسانی شده بود.
خواننده زیرک متوجه دروغهای موذیانه دولت آمریکا در مواجهه با افغانستان و ماجرای حمله شوروی به این کشور میشود. طالبان برای مواجهه با شوروی تقویت میشد. و رسانهها مردم را به این باور که «شیوه زندگی زنان افغانستانی بواسطه حمله شوروی به نابودی کشیده شد» سوق دادند.حال آنکه در پس همه این وقایع حامی اصلی طالبان و تروریسم دولت آمریکا بود. نقض حقوق زنان افغانستانی نتیجه حمایتهای ایالت متحده از القاعده و طالبان شده بود.
زبیگنو برژینسکی مشاور سیاست خارجی ایالات متحده در این باره میگوید: «3 جولای 1979 رئیس جمهور کارتر حکم کمکهای مخفیانه به مخالفان دولت طرفدار شوروی کابل را امضا کرد. در همان روز، بنده- مشاور سیاست خارجی ایالات متحده، - نامهای به رئیس جمهور نوشته و متذکر شدم که این کمکها -کمک به القاعده و طالبان- زمینه حمله شوروی به افغانستان را فراهم خواهد کرد. عملیات پنهان مذکور، ایده بسیار خوبی بود و موجب کشیده شدن روسیه به دام افغانستان شد. روزی که شوروی از مرز افغانستان گذشت، نامه ای به کارتر نوشتم که اکنون، زمان آن فرا رسیده که اتحاد سوسیالیستی جماهیر شوروی را وارد جنگ ویتنامی دیگری کنیم. (مداخله سیا در افغانستان، مجله خبری نوول آبزرور فرانسه1998، - گلوبال ریسرچ، 15 اکتبر 2001)
سال 1982، رئیس جمهور رونالد ریگان، حتی شاتل فضایی کلمبیا را به گروهی که آن را «مبارزان اسلامی» افغانستان مینامیدند و با نام القاعده و طالبان مشهور شده بودند، اختصاص داد: «همانطور که کلمبیا برترین آرمان بشر در علم و فن آوری محسوب میشود؛ مبارزات مردم افغانستان نیز بزرگترین آرمان بشر برای آزادی محسوب میشود.»
با این وجود، ایالات متحده و اعضای ناتو ادعا میکنند که حضور نظامی ایالات متحده و ناتو در افغانستان گامی مهم در جهت ترویج و ترغیب حقوق زنان بوده است. حقیقت این است که حقوق زنان توسط رژیم دست نشانده طالبان که با حمایتهای واشنگتن به قدرت رسید، کاملاًبه نابودی کشیده شد. این ماجرا همچنان ادامه دارد و هر روز بخشی از زنان افغانستانی قربانی سیاستهای دگم و خشن طالبان میشوند. این چیزی است که همتراز جنایتهای مستقیم نظامیان آمریکایی علیه زنان و خانوادههای افغانستانی در خاک این کشور در سالهای گذشته رقم خورده بود. اما همه اینها در رسانهها به گونه دیگری انعکاس داده میشد. آنجایی که مجله تایم عکس دختر دماغ بریده شده افغانستانی را بر روی صفحه اول خود انعکاس میداد و در توجیه حضور نظامی آمریکا می نوشت: «اگر ما افغانستان را ترک کنیم در آنجا چه اتفاقی خواهد افتاد» این توجیهی بود که هیچگاه ماجرای تجهیز فکر و فرهنگ خاص آورده شده آمریکاییها به افغانستان در آن نمود نداشت.
این روزها درست در غرب کشور ایران همین ماجرا در خاک کشور سوریه ادامه دارد. جریانی که حمایت آمریکا از آن مورد بحث و گفتوگو در رسانهها تحت نام داعش و جبه النصره در حال سلاخی زنان سوریهای است. با توجه به بحران های حاضر، چه رابطه ای میان تاریخ زنان افغانستان و حقوق زنان سوریه وجود دارد؟ آیا آینده شومی چون زنان افغانیِ رژیم ستمگر طالبان، در انتظار زنان روسیه است؟
وزارت امور خارجه ایالات متحده از سویی از «حقوق زنان» به منظور «دستمایه اهداف شوم» سود جسته، و از سویی دیگر به حمایت مالی جریان داعش و تضعیف حکومتهای مخالف خود همچون دولت اسد که بالاترین آرا را در این دوره انتخابات سوریه کسب کرد، میپردازد.
پیش از این گروهی از زنان سوری در کنفرانسی که با حمایت مالی آمریکا در دوحه برگزار شده بود، به وجود آمد. در این کنفرانس منشوری «جهت اطمینان زنان سوری از سهیم بودن در حل اختلافات و تحولات سوریه» نوشته شد. در این منشور، شرکت کنندگان خواستار حقوق برابر مردم سوریه و حضور زنان در تمامی جلسات بین المللی، مذاکرات، تهیه پیش نویس قانون اساسی، کمیته آشتی و دولت منتخب سوریه بودند. این منشور همچنین شامل موضوعاتی از قبیل پیشگیری و پیگرد قانونی اقدامات خشونت آمیز علیه زنان، دسترسی به تحصیل و آماده کردن ملزومات حضور زنان در حل اختلافات موجود و بازسازی سوریه بود.
اولین پارادوکس این کنفرانس، برگزاری آن در دوحه قطر است، جایی که حقوق زنان محدود- به جرأت می توان گفت حداقل- است. در اواسط مارس، دولت قطر «درباره حقوق جنسی و باروری زنان» ابراز نگرانی کرد، موضوعاتی که با عنوان رفع و پیشگیری از خشونت علیه زنان و دختران در اعلامیه کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل متحد مطرح شدهاند.
تضاد دوم این بود که سازمان توسعه بین الملل ایالات متحده (USAID) که با ترویج تلقین مذهب طالبانی و وهابیت در افغانستان گامی بزرگ در جهت نابودی کامل حقوق زنان برداشت، هم اکنون در حال توسعه حقوق زنان و تغییر رژیم سوریه باشد. تضاد سوم اینکه ایالات متحده به همراه قطر و عربستان سعودی در حال حمایت از این منشور است درحالیکه طبق اخبار منتشر شده در اکثر رسانههای دنیا همین دولتها حامی گروههای افراطگرای وهابی در خاک کشور سوریه هستند.
مدارس وهابیون که توسط تروریستهای مورد حمایت ایالات متحده و عربستان سعودی اداره میشود این روزها به شدت در حال ترویج دگماتیسم و تحجر در مواجهه با زنان و حقوق آنان هستند. در هر صورت بر سر کار آمدن دولتهای تروریستی که این روزها از سوی آمریکا حمایت میشوند هر نتیجهای که داشته باشد قطعاً «رعایت حقوق و آزادی زنان سوریه» نتیجه آن نخواهد بود و همان «زن ستیزی» که زنان افغانستان در سایه حکومت طالبان و حمله ناتو- ایالات متحده تجربه کردند را طی خواهد کرد.
انتهای پیام/