گزارش فوتبال روی اعصاب


خبرگزاری تسنیم: انگار چنانچه تغییری در نتیجه رخ دهد چه بلایی سر مجری می‌آورند. خیلی راحت می‌توان گفت برای من هم این اتفاق غیرقابل پیش‌بینی بود. باز هم می‌گویم این مورد با توجه به توان تیم‌ها حداکثر پنج، شش‌درصد است.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، اگر کلی بازی در جام‌جهانی داریم و اگر قرار است مردم پای تلویزیون بنشینند و این بازی‌ها را دنبال کنند، پس خواهش می‌کنم مجریان و گزارشگران محترم این نکات را تکرار نکنند؛ به خاطر زبان فارسی، اعصاب مردم، وفاداری مخاطبان به رسانه و... .  1- درازگویی: خیلی از اشتباهات در گفتار گزارشگران از این ناشی می‌شود که این عزیزان می‌خواهند سنگ تمام بگذارند و پرملاط حرف بزنند. بنابراین جملاتی بسیار طولانی به‌کار می‌برند چندان که رشته کار از دستشان خارج می‌شود. به‌کارگیری (را) در انتهای جمله به‌جای مناسب‌ترین جایش یعنی پس از مفعول، حذف فعل‌هایی که قرینه‌ای ندارند و فقط به مسامحه حذف می‌شوند و... از این جمله است.  چقدر اهمیت دارد که در گزارش یک بازی فوتبال در سطح ملی بارها بگوییم تیم‌ملی فوتبال برزیل؟ چرا به‌راحتی نمی‌گوییم «برزیلی‌ها» چنین کردند چنان کردند.

2- اطلاعات بی‌جهت و توضیح واضحات که اصلا خود داستانی است قدیمی و ریشه‌ای. برحسب اتفاق گزارش یک بازی بوندس‌لیگا را می‌دیدم. باور بفرمایید گزارشگر در هر دقیقه حداکثر پنج جمله به کار می‌برد.  اینکه الف به ب پاس می‌دهد چه‌چیز مبهم و نیازمند توضیحی دارد، چیزی است که سال‌ها نفهمیده‌ام. بگذارید ادامه سخن را در بازی برزیل و کرواسی دنبال کنیم؛ اطلاعات غیرمرتبط با بازی و بسیار شخصی از بازیکنان: در گرماگرم یکی از حملات برزیل آقای مزدک میرزایی می‌گفت پدربزرگ این بازیکن کرواسی در جنگ کشته شده است. از این قبیل بسیار شنیدیم مانند اینکه برادر فلان بازیکن سندروم داون دارد. 3- کرشمه در سخن: به این عبارت توجه فرمایید: لحظه‌های زیبایی که توسط دوربین‌های مستقر در ورزشگاه شکار می‌شود. در این جمله «توسط دوربین» چه کار می‌کند؟ قرار است توسط چه چیز دیگری شکار شود؟ و همین‌طور «مستقر در ورزشگاه» باید در کجا مستقر باشند؟ ...«نیمار» هت تریکش را کامل کند. هت تریک یا صورت می‌گیرد یا نه. «کامل کند» اینجا چه صیغه‌ای است؟ «بدین شکل» تا جایی که می‌دانم یک شکل نوشتاری است و آن هم در مکاتبات رسمی و اداری. حال در یک گزارش فوتبال چه می‌کند؛ نمی‌دانم.

4- ادبیات نوشتاری به جای ادبیات گفتاری: در گفتار فارسی برای فعل‌هایی که به‌نوعی حرکت را می‌رساند، نخست فاعل را داریم و سپس فعل و در آخر محل یا موقعیت یا جهت فعل را (شاملو، از مهتابی به کوچه). می‌گوییم «او توپ را زد بیرون» نمی‌گوییم «او توپ را به بیرون زد». گمان نمی‌کنم توضیح بیشتری نیاز باشد. به‌کارگیری ادبیات نوشتاری به جای ادبیات گفتاری نمونه‌های دیگری هم دارد؛ «او اقدام به ارسال توپ می‌کند» می‌تواند این باشد که (او توپ را فرستاد»؛ کوتاه و گفتاری. کماکان، کماکان، کماکان... . امان از این کماکان که بدجوری اوقاتم را تلخ می‌کند. به آقای فردوسی‌پور هم گفتم و به شوخی برگزار کرد و گذشت؛ «همچنان» به این زیبایی! 

5- کلیشه‌ها؛ ضعف خط دفاعی یا دروازه‌بان برزیل: کلیشه‌ای جالب است. تیمی با این قدرت که پاشنه آشیلش خط دفاعی و دروازه‌بان آن است. آقایان خواهش می‌کنم اگر حوصله آمار و ارقام را ندارید یک نگاه به پنج ستاره پیراهن بازیکنان برزیل بیندازید. چطور تیمی با این ضعف کشنده در صدر فوتبال دنیاست؟ یاد دارم که آقای شفیعی رغبت بسیاری به این کلیشه داشت برای همین وقتی که یک کرنر روی دروازه برزیل می‌فرستادند (به قول آقایان ارسال می‌کردند) می‌گفت: «حالا دفاع برزیل با سرآسیمگی توپ را دفع می‌کند». نمی‌دانم پریدن و ضربه‌زدن به توپ چه جایگزینی می‌تواند داشته باشد که سرآسیمگی را تداعی نکند. کلیشه دیگری که از مجریان چند دهه پیش به میراث ‌مانده، مباحث داوری است. به یقین اعتقاد دارم که بخش بزرگی از مشکلات کنونی درخصوص داوری‌ها، شبهه‌هایی است که مجریان قدیمی در بازی‌های ملی، به وجود می‌آوردند و به آن دامن می‌زدند. کمابیش این عبارات را به یاد داریم که «به لطف داوری»، «داور عربی برای بازی‌های ایران» و... . طبیعتا این قضایا به بازی‌های داخلی هم کشیده می‌شود. اگر داوری یک بحث فنی است می‌توان آن را در مباحث لابه‌لای بازی‌ها نقد کرد. ایرادی ندارد. اما ایراد در آنجاست که آقایان صراحتا اشتباهات داوری را به تبانی ربط می‌دهند و مثلا از این ناحیه می‌دانند که: جام بدون برزیل جذابیتی ندارد و بدون جذابیت، منفعتی، (نصیرزاده، فرد- پس فردای بازی در مطبوعات)... .؛ . عواقب داخلی این بارقه‌های نبوغ‌آمیز در فوتبال خودمان کم نیست. یک تیم بسیار قوی از یک تیم معمولی دو تا سه گل پیش است و بازی در دقیقه 80. حال گزارشگر می‌گوید: «... البته هنوز بازی تمام نشده و ممکن است که نتیجه «بدین شکل» نماند.» چرا؟ چون یکی، دو بازی در صدها بازی دیده شده که به شکل عجیب، غریبی نتیجه تغییر کند. مثل بازی معروف بایر و منچستر. انگار چنانچه تغییری در نتیجه رخ دهد چه بلایی سر مجری می‌آورند. خیلی راحت می‌توان گفت برای من هم این اتفاق غیرقابل پیش‌بینی بود. باز هم می‌گویم این مورد با توجه به توان تیم‌ها حداکثر پنج، شش‌درصد است. خلاصه اینکه بی‌توجهی به این موارد، اصرار و زیاده‌روی بعضی از گزارشگران به‌ویژه آن عزیزی که در این خصوص شهرتی به دست آورده، فقط می‌تواند دهن‌کجی به مخاطبان باشد و از مقوله‌اش کشک خاله.

منبع: شرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.