شهید رحیمی، مبارز انقلابی زمان طاغوت و نماینده روشنگر در مجلس+ تصاویر
خبرگزاری تسنیم: شهید سید فخرالدین رحیمی در دوران شاه به عنوان مبارزی انقلابی به مقابله علیه رژیم طاغوت می پرداخت و بعد از انقلاب نیز نماینده ای نمونه و الگو در مجلس بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم آباد، حجت الاسلام والمسلمین شهید سید فخرالدین رحیمی از علما و مباررزان بزرگ استان لرستان و کشور است که از قبل از انقلاب به عنوان یک رهبر مردم لرستان را در مبارزه با رژیم شاهنشاهی هدایت می کرد و در دوران کوتاه عمر خود در بعد از انقلاب در مجلس شورای اسلامی به عنوات یک نماینده الگو بود و کسی بود که نخستین نطق علیه بنیصدر را ایراد کرد.
فخر لرستان به دنیا آمد
شهید حجتالاسلام والمسلمین سید فخرالدین رحیمی در سال 1323 هجری شمسی در شهر خرمآباد متولد شد. پدرش حجتالاسلام والمسلمین سید علی اکبر رحیمی از علمای بزرگ شهر بود که نسب او به حضرت امام موسی بن جعفر(ع) میرسید.
وی پس از پایان تحصیلات مقطع ابتدایی به همراه برادر بزرگوارشان سید نورالدین رحیمی که ایشان هم روحانی بود به قم مشرف شد و به طور رسمی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد. وی در این مدت در درس خارج فقه و اصول از محضر اساتید حوزه علمیه قم از جمله آیتا... شهید مدنی استفاده برد.
ساواک 250 سند محرمانه از شهیدرحیمی ثبت کرد
ثبت بیش از 250 برگ سند محرمانه از فعالیتهای آشکار شهید رحیمی در ساواک و نیز صلابت و اقتدار او در برابر شکنجههای آنان سبب شده بود تا عمال رژیم لحظهای از مبارزات او غافل نباشند. ساواک و نیروهای نظامی شاه به شدت او را تحت کنترل داشتند و سعی میکردند ارتباط او را با مردم قطع نمایند.
شهید رحیمی همزمان با ماجرای مدرسه فیضیه و حمله دژخیمان پهلوی و شهادت طلاب بیگناه حوزه علمیه قم، به صف مبارزان نهضت امام خمینی(ره) پیوست و یک روز در حالیکه مشغول چسباندن اعلامیه حضرت امام بر روی دیوار بود، در حلقه جلادان پهلوی گرفتار و به شش ماه زندان محکوم شد.
سید فخرالدین به دلیل سخنرانی آتشین علیه دربار به حبس محکوم شد
سید فخر الدین پس از طی دوران محکومیت به زادگاهش بازگشت و در مسجد علوی پایگاه نوین و فعالی را برای مبارزه رژیم پهلوی بنا نهاد. پس از تبعید حضرت امام(ره)، برای دومین بار به علت برداشتن تابلو خیابان ششم بهمن شهر خرمآباد و نصب تابلویی با نام خیابان علوی به جای آن، دستگیر و به تحمل شش ماه حبس محکوم شد. او در زندان خرمآباد آنچنان که خود روایت کرده است؛ دست از تبلیغات اسلامی و نشر احکام دین و قرآن برنداشت.
شهید رحیمی یک بار نیز به دلیل تهیه نامههای تند علیه رژیم و ارسال آن به محضر مبارک امام و همچنین آیتا... علی مشکینی که در نجف اشرف اقامت داشتند بازداشت شد. شهید که افشاگری علیه فساد دربار را بی هیچ ترس و اضطرابی ادامه میداد، پس از آزادی از حبس، طی سخنانی در مسجد علوی خرمآباد به اشرف پهلوی حمله کرده و او را "بلاشرف" خطاب میکند و میگوید: "این فاحشه دربار، هروئین به مملکت میآورد و جوانان معصوم را در دام اعتیاد میاندازد و برادر بیشعورش [شخص شاه]، قرآن آریامهری به چاپ میرساند." در پی این سخنرانی آتشین و افشای چهره فاسد خاندان پهلوی، به تحمل دو ماه زندان خرمآباد و چهار ماه زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری در شهربانی تهران و تحت شدیدترین شکنجههای بدنی و روحی و روانی محکوم میگردد. بیشتر علمای لرستان که در این مدت به ملاقات وی رفتند اذعان داشتند که آثار شکنجهها در ظاهر ایشان پیدا بود.
عشایر لرستان را به مبارزه علیه رژیم شاه تشویق می کرد
سید فخرالدین یکبار نیز به علت حمله به دولت و رژیم دست نشانده پهلوی و تغییر تاریخ اسلامی به شاهنشاهی که در اواخر اسفند سال 1354 تصویب و در سال 1355 به مرحله اجرا درآمد دستگیر و زندانی شد.
وی پس از پایان دوران حبس، ممنوعالمنبر شد و چون تمامی وجودش عشق به اسلام و آگاهی دادن به مردم مسلمان بود، به روستاهای اطراف خرمآباد و میان عشایر لرستان میرفت و ضمن ارشاد آنها به تعالیم دین مبین اسلام، آنها را به شورش علیه رژیم پهلوی تشویق و ترغیب میکرد و در اجتماعات کوچکتر پرده از ماهیت رژیم برمیداشت.
چنان به سراغ من آمدند که گویی یکی از 17 شهر از دست رفته قفقاز را تصرف کردند
در پی گزارشهای مختلف ساواک، رژیم او را در سال 56 دستگیر و پس از مدتی آزار و شکنجه به سه سال تبعید در ایرانشهر از توابع استان سیستان و بلوچستان محکوم میکند.
شهید رحیمی ماجرای تبعید خود را چنین بیان میکند:
"وقتی چهلمین روز شهدای یزد فرا رسید، شب در مسجد علوی و روز در مدرسه علمیه مجلس ترحیم منعقد گردید. تقریباً اولین بار بود در محوطه مدرسه بعد از منبر جناب آقای شیخ حسین نمازی فاضل محترم و دوست عزیز تظاهراتی همراه با شعارهای "یا مرگ یا خمینی" "دورود بر خمینی"و "مرگ بر این حکومت یزیدی" به وقوع پیوست. جالب اینکه قشر عظیمی از معممین حضور داشتند.
بر اساس گزارش عامل اصلی شعارهای چهلمین روز یزدیها، اینجانب شناخته شد. لذا دو روز بعد ساعت حدود 12 شب بود که نمایندگان بیشرم رئیس شهربانی – رئیس اطلاعات و آگاهی و چند مأمور مزدور بیشرمانه از دیوار به داخل حیاط و بعضی دیگر بر روی پشت بام و دو رئیس با لگد محکم به درب حیاط میزدند گویا میخواهند یکی از 17 شهر از دست رفته قفقاز را تصرف کنند. به درون ریختند و در شب شهادت بانوی بزرگوار دخت پیامبر حضرت زهرا(س) مرا با خود به شهربانی برده و رئیس شهربانی در حالی که مست بود؛ گویا فتحی بزرگ نصیبش شده مرا به اتاقی راهنمایی و سپس به زندان شهربانی رهسپار نمود.
شب شهادت دخت پیامبر لذت بردم که در زندان به سر میبرم زیرا ارثیه ما از چنین مادری اعتراضی است که ما را به زندان میکشاند و زندانی که منشأ حق گویی است که نصیب دشمن میگردد.
شهید رحیمی همراه با مقام معظم رهبری به ایرانشهر تبعید شد
مرا محکوم به سه سال تبعید به ایرانشهرِ بلوچستان کردند. در ایرانشهر حضرت حجت السلام والمسلمین جناب آقای سید علی خامنهای و حجتالسلام حاج سید محمد علی موسوی از علمای مقیم گرمسار و حجتالسلام حاج شیخ محمد کاظم راشد یزدی و جناب خلخالی اهل نقده که چندین بار شهردار بوده به صورت تبعید بوده و مجلس گرم و الطافشان غم و اندوه و حزنی برای من نگذاشت".
شهید رحیمی در ایرانشهر فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را در کنار مقام معظم رهبری از سر گرفت در قضیه سیل ایرانشهر این شهید والامقام دوشادوش مقام معظم رهبری از خود تلاش و فداکاری فراوانی انجام دادند و در مدت تبعید.
به واسطه نشر احکام غنی اسلامی و کسب محبوبیت در میان مردم بویژه برادران و خواهران اهل تسنن، ساواک با احساس خطر از روشنگریهای این دو شخصیت جلیلالقدر، شهید رحیمی را به شهر دیگری تبعید کرد.
با شکلگیری حزب جمهوری اسلامی به عضویت آن در آمد
سید فخرالدین رحیمی به اقلید فارس تبعید شد و بلافاصله پس از اوجگیری انقلاب بدون توجه به اینکه در تبعید به سر می برد به خرمآباد بازگشت و رهبری مردم را در اجتماعات به عهده گرفت.
شهید سید فخرالدین رحیمی در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب نقش مؤثری در کنترل اوضاع شهر به نفع انقلابیون مسلمان داشت.
سید فخرالدین رحیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسجد علوی را به پایگاه کمیته انقلاب اسلامی تبدیل کرد و خود نیز به عضویت آن درآمد. او جوانان پر شوری که سالها علیه حکومت پهلوی به مبارزه پرداخته بودند را برای حفظ نظم خرمآباد ساماندهی کرد.
با شکلگیری حزب جمهوری اسلامی به عضویت در این پایگاه سیاسی و اسلامی درآمد. او با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه مردم ایران، همواره در موقعیتهای مختلف به جبههها میرفت و از رزمندگان سرکشی میکرد.
نماینده مردم لرستان در مجلس نخستین کسی بود که علیه بنی صدر سخنرانی کرد
با برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، شهید رحیمی از سوی مردم ملاوی لرستان، برگزیده و به خانه ملت راه یافت.
او با توجه به ماهیت و انحراف فکری بنیصدر همواره خطر او را به مردم و مسئولان گوشزد میکرد.
شهید رحیمی در جلسه چهل و یکم مجلس شورای اسلامی که 9 شهریور ماه سال 59 برگزار شد نخستین نطق علیه بنیصدر را ایراد کرد که فردای آن روز در روزنامهها انتشار یافت.
"من عرض میکنم و خطاب میکنم جناب برادر آقای بنی صدر رئیس جمهور محترم که بعد از امر امام تو را تقویت کرده و میکنیم. این مسأله "خط من" عدهای را آزرده خاطر کرده است. ما تو را تقویت میکنیم ولی شما گاهی با بیان کردن مسائلی یا واژههایی ممکن است موجب تضعیف خودتان بشوید. ما یک خط داریم که آن هم با خونهای پاک شهیدان به وجود آمد، خط مقدس امام، رهبر عالیقدر است. هیچ خطی نباید به عنوان "خط من" عنوان شود که هرگز موجب پذیرش نیست.
جمله دیگر برادر عزیزمان آقای بنیصدر زیاد عنوان میفرمائید و متکی هستید به یازده میلیون رأی . مردم اگر رأی به کسی بدهند بر اساس عشق به امام است. اگر من طلبه در اینجا پشت این تریبون صحبت میکنم از برکات اخلاص رهبر بزرگمان میباشد و الا من طلبه کجا و تریبون مجلس شورای اسلامی خون بهای شهیدان. آنچه داریم از اسلام و امام است و اخلاق و اخلاص امام و رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی است."
همراه با 72 یار پرواز کرد
شهید حجت الاسلام والمسلمین سید فخرالدین رحیمی، پس از سالها مجاهدت در مسیر الله به هنگام انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از تشییع با شکوه در شهر خرمآباد به خاک سپرده شد.
"سیده زهرا" توان فراق پدر را نداشت
از ایشان یک پسر بنام امین (1357) و سه دختر به نام های زهرا (1348)، وحیده (1346) و منصوره (1352) به یادگار مانده است.
سیده زهرا دختر شهید رحیمی بود که پس از شهادت پدر بزرگوارشان همواره در فراق پدر عاشقانه میسوخت، و از خداوند طلب میکرد تا مانند پدر شهیدش با فخر و عظمت در پیشگاه الهی حاضر شود.
شهید سیده زهرا رحیمی در یکی از خاطرات خود این چنین می نویسد: روز پنجشنبه 18 اردیبهشت طبق روال همیشه بر سر مزار پدر رفتم و دیدار تازه کردم، البته دلم می خواست که مدت زیادی آنجا بمانم و یا بهتر بگویم دوست دارم منزلگاهم برای همیشه هر چه زودتر به آنجا نزد قبر مطهر پدرم انتقال یابد، آن وقت است که میدانم لطف و عنایت پروردگار شامل حالم شده است.
سرانجام در روز 23/10/1365 در سن 17 سالگی به هنگام بازگشت از دبیرستان به منزل، بر اثر حمله وحشیانه هواپیماهای رژیم بعثی صدام به مناطق مسکونی خرم آباد به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
انتهای پیام/