نگاهی به شخصیتپردازی در سریال «مدینه»
خبرگزاری تسنیم: سریال «مدینه» به کارگردانی سیروس مقدم با ایجاد شخصیت پردازی ساده و تاثیرگذار توانسته تا در این چند روز مخاطبان را با خود همراه کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سریال «مدینه» چند شخصیت اصلی دارد که همه آنها کم وبیش خاکستری هستند. یعنی نه سیاه مطلقاند. نه سفیدکامل. به عنوان مثال خود «مدینه» اگرچه زنی آرام، با ایمان و مهربان و دلسوز به نظرمیرسد اما از نگاه روحی همسر سابق جهان چهره زنی را دارد که شوهرش را از چنگش درآورده است وگاهی اوقات نیز در تصمیم گیریها همانند هر فرد دیگر اشتباه میکند و یا عجولانه قضاوت میکند.
شخصیت «عبدی» با بازی خوب و تاثیرگذار مهدی سلطانی هم اگرچه تلاش دارد به عنوان شخصیت منفی موتور متحرک درام را روشن نگه دارد اما از همین شخصیت به ظاهر منفور هم گاهی اوقات چهرهای میبینیم که قضاوتمان را دربارهاش تغییر میدهد. سکانسهایی همچون مراقبت او از خواهر پیرش و یا تلاش صادقانهای که وی برای ابراز عشق به روحی انجام میدهد.
دراین میان شخصیت «روحی» با بازی شبنم مقدمی خود یک برگ برنده است. شخصیتی چند بعدی که با بازی درخشان مقدمی به یک شخصیت ماندگار و به یادماندنی تبدیل شده است. از این رو نه وقتی زیرگوش هانیه میزند یا با صدای بلند مدینه را ازخانهاش بیرون میکند به نظر منفورمی آید، نه وقتی کار مدینه در لو دادن بهمن به پلیس را تایید میکند آدمی منطقی و بیکینه جلوه میکند. روحی نماد شخصیتی کامل با همه ضعفها و قوتهای یک شخصیت واقعی است. از این رو واکنشهایش در موقعیتهای مختلف نه در راستای خواست نویسنده ونه در جهت پیشبرد غیر اصولی داستان است.
ازطرف دیگر شخصیت «بهمن»، «هانیه» وحتی «عزیز» با اعتیادی که اصلا شکل و شمایل کلیشههای مرسوم را ندارد همگی نشان میدهد، مدینه در شخصیتپردازی و شخصیت سازی چه از جنبه فیلمنامه چه از نظر اجرا در کارگردانی و بازیگری موفق عمل کرده است.
اما درمیان این همه شخصیت چند بعدی صیقل خورده و کارآمد نویسنده و کارگردان «مدینه» ناگهان شخصیتی را رونمایی میکنند که هیچ سنخیتی با کلیت اثر و تواناییهای آنها ندارد. آن هم شخصیتی است با نام «افلاطون» که قرار است نقش منفی و موتور محرک درام این سریال باشد. شخصیت یک نزول خور که در یک خانه متحرک زندگی میکند. حرف نمیزند. موهایش را شرابی رنگ میکند و اصلا معلوم نیست آدمی با سرو شکل او چگونه میتواند هفت میلیارد تومان پول را نقدا پرداخت کند.
آری، افلاطون چنان تیپ است که وصلهای ناجور در کلیت درام خوش ساخت «مدینه» به نظر میرسد. تیپ بودن و تک بعدی نمایش داده شدن این شخصیت چنان در نگاه اول توی ذوق میزند که حتی فضای دلنشین و خوش ریتم اثر را نیز برهم میزند.
نگاهی به دکوپاژ سکانسهای مربوط به شخصیت افلاطون و نوع طراحی صحنه و لباس و حتی تدوین این سکانسها یک بافت نچسب در کلیت سریال مدینه است. اما چرا؟ چرا وقتی دریک سریال با چندین شخصیت پرداخت شده و صیقل خورده و باور پذیر مواجهایم ناگهان شخصیتی اینگونه دم دستی و تک بعدی ظاهر میشود. دلیل آن هرچه باشد ناتوانی نویسنده و کارگردان نیست. چون آنها پیش از این توانایی خود را در خلق شخصیتهای قابل قبول ثابت کردهاند. بنابراین دلیل این کاستی خودخواسته یک تعمد آگاهانه است.
نگاهی به شخصیت افلاطون و کارکرد آن در درامی که موضوع اصلی آن نمایش نزول خواری و اثرات و تبعات این عمل ناپسند است نشان میدهد نویسنده و کارگردان «مدینه» آگاهانه و با چشم پوشی از تواناییهایشان در خلق شخصیتهای استاندارد چنین شخصیتی را خلق کردهاند.
آنها میدانستهاند که این شخصیت قراراست بار تمامی بدیها و پلیدیهای درام را بردوش بکشد. ازسوی دیگر افلاطون نماد فرد نزول خوری است که میخواهد تمام پلشتی و پلیدی این عمل شنیع را به نمایش بگذارد. بنابراین چنین شخصیتی نمیتواند شغل مشخصی داشته باشد یا رفتاری کاملا عادی و نرمال ازخود نشان دهد زیرا در چنین شرایطی مابه ازایی واقعی در جامعه پیدا میکند و گذشته از برانگیختن برخی حساسیتها در بین اصناف و اقشار مختلف جامعه، فراگیر بودن این شخصیت را نیز مخدوش میکند.
بنابراین سازندگان سریال «مدینه» با زیرکی خاصی علاوه برخلق این شخصیت و پیش برد داستان سریال کاری کردهاند تا شخصیت افلاطون نه قابلیت انتصاب به گروه و طبقهای خاص را داشته باشد که حساسیت و اعتراضی را برانگیزد و نه کارکرد خویش به عنوان نمادی از آدمهای نزول خور را از دست بدهد. ازسوی دیگر چنین شخصیت عامی سبب شده تا مخاطب آن را به هر قشر و طبقهای منتسب کند و سازندگان سریال این هشدار را به مخاطب خود بدهند که فرد نزول خور هیچ مولفه و ویژگی خاصی ندارد و هرکس و در هر موقعیت و جایگاهی خطر سقوط به این ورطه را داراست.
این زیرکی در انتخاب اسم این شخصیت هم دیده میشود. نام این شخصیت آگاهانه نامی انتخاب شده که اصلا ایرانی نیست. افلاطون. تا حتی در نام هم این شخصیت مابه ازایی در ذهن مخاطب ایجاد نکند.
از طرف دیگر حضور این شخصیت تیپ گونه و تک بعدی در جمع شخصیتهای پرداخته شده سریال شاید نوعی اعتراض سازندگان سریال به محدودیتها نیز باشد. محدودیتهایی که گاهی اوقات خارج از ضوابط و قوانین جاری تلویزیون وحتی با نظر مخالف مدیران سیما از فضایی خارج از شرایط کارشناسی حاکم بر صداوسیما به سازندگان آثار نمایشی تحمیل میشود که دست هنرمندان را در خلق اثری خوش ساخت و کم نقص میبندد. این محدودیتها که بیشتر ناشی از وابستگیهای سیاسی، صنفی و گروهی است گاهی اوقات چنان پر زور میشوند که ممکن است به غیر قابل پخش شدن یک اثر بیانجامد. بنابراین سازندگان مدینه با خلق شخصیت افلاطون تلاش کردهاند تا ضمن برانگیخته نساختن احساسات و دلمشغولیهایی گروههای دلواپس، طعنهای نیش دار به اینگونه برخوردهای غیر منطقی و بیحساب و کتاب هم بزنند. شاید یک آه که سال هاست در دل سازندگان سریالهای تلویزیونی و حتی مدیران رسانه ملی مانده است. آهی که طنزی تلخ در خود دارد. طنزی تلخ در عدول آگاهانه از تواناییها و سرپوش گذاشتن بر خلاقیتها.
به هرحال نیت سازندگان سریال «مدینه» هرکدام از این دو که باشد، قابل قبول و حتی شایسته تحسین است.
انتهای پیام/