احیای جهاد سازندگی در گروی فعالیتهای جهادی دانشجویان
خبرگزاری تسنیم: علیرضا افشار، جانشین معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح در برنامه «راز» گفت: تلاش و اخلاص در فرهنگ جهادی لازم است و تلاش بدون قصد قربت جامعه را به سعادت نمیرساند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برنامه «راز» شب گذشته با موضوع جهاد سازندگی و مدیریت جهادی میزبان سردار علیرضا راد جانشین معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح، فرزان نصیری و محمد قزوینیزاده عضو جهاد سازندگی بود. «راز» حدود سه سال قبل نیز موضوع جهاد سازندگی را در دو برنامه بررسی کرده بود.
علیرضا افشار از اولین افراد موثر در تشکیل جهاد سازندگی و جانشین معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح درباره چگونگی شکلگیری جهاد سازندگی گفت: جمهوری اسلامی رویکرد خودش را در تمام عرصهها از جمله سازندگی برای حضور مردم در مناطق محروم فراهم کرده بود. البته هدف تنها محرومیت زدایی نبود. مهمترین هدف جهاد سازندگی از نظر شهید بهشتی این بود که مدیران کشور ساخته میشدند و دانشجویان روحیه جهادی به دست میآوردند. امام (ره) مسائل را میگفتند. مثلا گفته بودند مملکتی که 20 میلیون جوان دارد باید 20 میلیون تفنگدار داشته باشد و این به خاطر تهدیدی بود که از ناحیه دشمن احساس میشد.
وی افزود: اول جریان دانشجویی دانشگاههای معتبر پیشنهاد تشکیل جهاد سازندگی و تحقق شعارها را دادند و گفتند باید تابستان به مناطق محروم برویم. به تدریج طی این مسائل جهاد سازندگی شکل گرفت. من و حجت الاسلام ناطق نوری خدمت امام خمینی(ره) رفتیم تا تشکیل این نهاد مرتبط با امام باشد. به امام(ره) این موضوع را گفتیم و ایشان خوشحال شدند و تأیید کردند. البته در آن زمان دوست نداشتیم جهاد سازندگی دولتی باشد چون دولت وقت آن زمان با ریشههای تکنوکراسی، با روحیه بچهها هماهنگ نبود. از طرف دیگر دوست داشتیم جهاد مردمی باشد. ما دانشجویان را به استانی که آشنایی بیشتری داشت فرستادیم تا به محض اعلام امام (ره) پرچم جهاد را بالا ببرند.
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح عنوان کرد: در آغاز اعتقاد بر این بود که انقلاب دو بال سپاه و جهاد را دارد که یک بخش آن شامل دفاع و امنیت و بخش دیگر سازندگی و جهاد است. ما از شهید بهشتی اجازه گرفتیم که در تمام سازمانها دفتر جهاد داشته باشیم و از بچههای خود سازمانها خواسته میشد که پروژههای اداره خودشان را به صورت جهادی انجام دهند. این باعث تحول فضای اداری هم میشد.
وی با اشاره به مشکل به وجود آمده در عرصه جهاد از سال 60 خاطرنشان کرد: با جابجایی نماینده امام(ره) در جهاد و آمدن عبدالله نوری به جای حجت الاسلام ناطق نوری مشکلاتی به وجود آمد چون وی معتقد بود امکان وجود یک نهاد موازی با دولت وجود ندارد و این نهاد باید به دولت ملحق شود. برخی در جهاد مخالف این موضوع بودند. این اتفاق مقارن با جنگ بود. مخالفان از جهاد بیرون آمدند و به جنگ رفتند و شهید شدند. بحث این بود که اگر جهاد عضوی از نهاد دولت شود دیگر نمیتواند مشارکت داوطلبانه مردم را جلب کند.
افشار یادآور شد: پیگیری ما به نتیجهای نرسید و جهاد وزارتخانه شد و برخی از وظایف وزارتخانه کشاورزی و شیلات را به جهاد دادند. بعد از آن وزارت جهاد و کشاورزی ادغام شدند و وزارت جهاد کشاورزی به وجود آمد. وقتی یک نهاد کلاسیک و جهادی با هم ادغام میشوند، به دلیل تسلط نهاد کلاسیک، نهاد مردمی حذف میشد. اتفاقا قرار بود این اتفاق برای سپاه و بسیج هم بیفتد. عبدالله نوری نماینده امام در سپاه شد. او همان عقیده ادغام سپاه و ارتش را داشت و طرحی هم با جزئیات تهیه شد. در نهایت با نظر امام(ره) این طرح را به رهبر انقلاب ارائه داده شد اما رد شد. اگر این طرح شکل میگرفت سپاه و بسیج و کلا نظام قدرتهای خود را از دست میداد.
نادرطالبزاده درباره جهاد گفت: یکی از ویژگیهای جهاد این بود که دقیقا بعد از انقلاب، جنگ به ما تحمیل شد و بلافاصله جهاد وارد جنگ شد. اگر جهاد سازندگی و مهندسی رزمی و پشیبانی نبود، ما فلج بودیم. حضور جهاد سازندگی از ابتدا فرم خاصی داشت. بچههای جهاد مثل بچههای ارتش از جان گذشته و مبتکر و تحصیلکرده بودند. اگر پشتیبانی جنگ توسط جهاد نبود، جنگ کردن با حضور مردم امکان پذیر نبود.
وی افزود: ما کلیپی از روایت فتح داریم که بچهها با دوربین دید در شب به گونهای جاده میسازند که دیده نشوند. این فداکاری و ابتکار را باید میدیدیم که در بعد از انقلاب ادامه پیدا کرد. اکثر رانندههای کامیونها روستایی و دارای سنهای 15 سال به بالا و از مناطق مختلف کشور بودند. تمام اینها افرادی عادی بودند که در جنگ ساخته شدند. در جهاد فرصتی پیش آمد که مثل دانشگاه برای همه بود. به محض اینکه جنگ به وجود آمد، سپاه تردید نکرد که چه طور یک نهاد اطلاعاتی باید در جنگ حاضر شود. همین حالت در جهاد نیز وجود داشت.
افشار ادامه داد: در ابتدا بحث اعزام نیرو بود اما بعد از اعلام نیاز مهندسی فورا نیروها همراه تجهیزات به منطقه رفتند. کوچکترین تردیدی در به منطقه رفتن نیروها وجود نداشت. این موضوع به اخلاص بچهها در کارشان باز میگردد. اخلاص آنها به حدی است که فکر میکنند هرجا لازم است، باید باشند. مثلا در اوایل انقلاب با وجود ضدانقلاب و کومولهها بچهها در مناطق محروم بیشتر حضور داشتند. دشمنان با آنها رفتار خیلی بدی داشتند به گونهای که پوست سر شهید قواسیه و شاملو را زنده زنده کندند تا بچههای جهاد به منطقه نیایند.
وی افزود: در هرصورت بچهها نمیترسیدند و میآمدند و بسیار هم مورد حمایت مردم کردستان بودند. وجود چنین آدمهایی، بسته به فضا و شرایط موجود است و به نظرم در هرعرصهای از قبیل سازندگی و کار فرهنگی امکان پیدا کردن این فضا وجود دارد. خود شهید آوینی کارش را با مستند «خان گزیدهها» در جهاد شروع کرد و کارش بعد از جنگ هم ادامه داشت. بازگشت به روستا بعد از جنگ موضوعی بود که در رسانهها مطرح شد تا عمران روستایی بیشتر شود.
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح درخصوص فرهنگ جهادی گفت: اینکه چگونه نظام اجرایی کشور با فرهنگ جهادی پیش برود، اهمیت دارد. در زمینه دسته بندی فرهنگ جهادی کارهای مطالعاتی زیادی صورت گرفته است. یادم میآید شهید حسینی در سازمان امور استخدامی تحقیق گستردهای درباره فرهنگ و مدیریت جهادی انجام داد تا به عنوان آموزش ضمن خدمت کارمندان دولت مورد توجه قرار گیرد که متأسفانه عمر ایشان کفاف نداد و پیگیری نشد. آیت الله عالمی نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی هم سلسله همایشهای فرهنگ جهادی را برگزار کرد.
افشار با بیان اینکه بین فرهنگ جهادی و مدیریت جهادی وجوه مشترکی وجود دارد، گفت: تلاش و اخلاص در فرهنگ جهادی لازم است زیرا تلاش بدون قصد قربت جامعه را به سعادت نمیرساند. این دو ویژگی هم برای مدیر جهادی و هم کارکنان جهادی لازم است. در مدیریت جهادی، مدیرانی داریم که پشت میز نمینشستند و متوجه مشکلات میشدند. امام(ره) در شرایط بحرانی نهضت از اروپا به ایران آمد و نهضت را هدایت کردند. ما به این نوع مدیریت جهادی نیاز داریم. سفرهای دولت سابق به استانها در همین راستا بود. مقام معظم رهبری این کارها را تأیید میکردند. این در تصمیم گیری درست و روحیه و نشاط کاری موثر است. اکثر جهادگران گوش به فرمان نیستند بلکه دل به فرمان هستند.
عمدهترین توفیق جهاد ، ارتباط عمده با مردم بود
در ادامه فرزان نصیری عضو جهاد سازندگی با اشاره به آینده نگری امام(ره) و اقدامات اولیه جهاد توضیح داد: ایشان همزمان با تأسیس انقلاب، نهادهای مختلفی از قبیل دادگاه، سپاه و جهاد تأسیس کردند. امام(ره) توجه به مردم را برای حل مشکلات کشور اصل میدانست. استقبالی که در شکل گیری دانشگاه شکل گرفت، از جمله این اقدامات بود. در آن زمان بدون اینکه تکیه به بوروکراسی اداری به وجود بیاید، نهادهای موازی نهادهای موجود، از جمله جهاد سازندگی تأسیس شد.
وی افزود: جهاد سازندگی با حضور در روستاها به عنوان دولت محلی، در عرصههای مختلف روستاییان مثل شوراها شرکت داشت. پیگیری وسائل بهداشت و درمان روستایی و نهضت سوادآموزی و تأمین نیازهای دیگر در جهاد سازندگی دنبال میشد. علت موفقیت جهاد حضور گسترده مردم بدون دیوان سالاریهای اداری بود.
نصیری با اشاره به سالهای اولیه انقلاب گفت: در هر کشوری بعد از شور اولیه انقلابی ممکن است افرادی احساس مسئولیت کنند و برای آینده سیاسی تصمیم بگیرند. در آن سالها احساس شد که چنین صحنهای باید شکل بگیرد و بچههای جهاد به همین شکل کار را در روستاها ادامه دهند. در انتخابات مجلس هرزمان این بچهها فردی را در روستا معرفی میکردند، مردم آن را اصلح میدانستند و آن فرد با انتخابات به مجلس راه مییافت. به طور طبیعی قدرت وزیر جهاد بیشتر از نخست وزیر بود چون در آن زمان جهادگران منشأ حرکات سازندگی یا مطالبات روستایی بودند.
وی افزود: بنابراین برخی افراد فکر کردند چه طور میتوانند به سمتی دست پیدا کنند و در نهایت مسئولیتها باتلاقی بودند که فاصله مردم را با جهاد بیشتر کردند و تأثیرپذیری هم کمتر شد. این در حالی است که امام(ره) بعد از پیروزی انقلاب از مردم برای سازندگی کمک خواست. ایشان معتقد بودند که کمک به برادران جهادگر بالاترین عبادت است. ایشان معتقد بود که شکل گیری طرحها و تصمیم سازی و حرکت به طور کلی باید به عهده مردم باشد.
این عضو جهاد سازندگی درخصوص چگونگی احیای دوباره جهاد سازندگی گفت: به دلیل اینکه ریشههای این اعتقاد درونی شده و به صورت نهادی شکل گرفته است، تصور میکنم اگر حرکت دانشجویان برای رفع مشکلات مردم ادامه پیدا کند قطعا راه باز میشود. باید قبول کنیم انقلاب یک بحث زیربنایی و اقتصادی است و باید آن را وارد عرصه تمدن سازی کرد.
وی افزود: جمهوری اسلامی گذاری برای رسیدن به حکومت اسلامی است. رهبری تنها حکم راهنمایی را دارد که خط دهنده به مسیر اصلی انقلاب است. مردم نباید منتظر صحبتهای ایشان برای تکاپو باشند. اگر حرکتهای دانشجویی مثل گذشته ادامه پیداکند، جهاد سازندگی قویتر از گذشته میشود و میتوانیم الگویی برای کشورهایی باشیم که بیداری اسلامی را تجربه کردند. توفیقهای اصلی جهاد در پشتیبانی جنگ به ارتباط قوی جهاد با مردم باز میگشت. در آن زمان ما اعزام کمپرسیها را برای انجام عملیات خاکی داشتیم که چند ده هزار راننده داوطلب با وسیله خودشان آمده بودند و این باعث قدرت جهاد میشد.
این عضو جهاد سازندگی ادامه داد: یادم میآید که میز بزرگی از زیور آلات مردم برای کمک به جهاد بوجود آمده بود که از آن صحنه فیلمبرداری شد. خیلی از دوستان میگفتند اینها را به چشم امام برسانید تا بدانند مردم چه کارهایی انجام میدهند. عمدهترین توفیق جهاد نه تنها در اخلاص بلکه ارتباط بیشتر با مردم بود که وابسته به یک ساختار محدود دولتی نبود. ما در حوادث غیرمترقبه در زلزله و سیل حضور بچههای جهاد را قبل از آتش نشانی و نهادهای دیگر داشتیم و نیازی به دستور و درخواست نبود. اینها قبل از توجه دیگران در منطقه حاضر بودند و با توجه به ساختار تشکیلاتی که داشتند، هر کاری که میتوانستند انجام میدادند تا باقی ستادها شکل گرفته و کار را دنبال کنند.
نصیری در خصوص فرهنگ جهادی اذعان کرد: فرهنگ جهادی ماحصل یک دوره تلاش دوستان بعد از انقلاب در جهاد سازندگی بود که به سایر عرصهها سرایت کرد. ما با شروع فعالیت جهاد خودکفایی ارتش توفیقات بسیاری داشتیم. جهاد دانشگاهی در عرصه فناوری و مهارت آموزی کارهای بزرگی انجام داد که فعالیتهای پژوهشگاه رویان از این جمله است؛ اما هیچ کس در کشورمان مدعی انجام یک انقلاب اداری نیست. این دیوان سالاری به اندازهای محکم بود که حتی تأسیس جهاد سازندگی در سطح کلان تمام وزارتخانهها نتوانست تأثیر خوبی بگذارد. در فرهنگ جهادی ما قیام را اصل میدانیم که باید برای خدا باشد. اگر قیام در یک جمع چند نفره ادامه پیدا کرد که چه بهتر اما اگر نشد باید به تنهایی انجام دهیم. نداشتن همراه مانع انجام کار نمیشود.
وی گفت: وقتی فرهنگ جهادی رخ داد سه مورد با خودش به همراه داشت. یکی اینکه تزویر و تحمیق در جامعه از بین رفت و باعث شد مردم باور کنند میتوانند این کارها انجام شود. وقتی این توانایی اثبات شد، حتی ایران در قراردادهای بین المللی هم وارد این کارها شد. دومین بحث در فرهنگ جهادی غیرقابل تطمیع بودن افراد بود؛ یعنی افراد خودشان براساس قیمتهای کمی که جنبه اخروی داشت، فعالیت میکردند. این کار باید قوت پیدا کند. جوانان بهتر میتوانند در آن فعالیت کنند. سوم مربوط به نظام رقابتی ساختار اداری با مجموعههای این چنینی است. به دلیل وارد شدن جهاد در تمام عرصهها، امکان رقابت برای ساختار اداری وجود نداشت و راهکار آن را پاک کردن صورت مسأله دانستند.
افشار ادامه داد: آنها معتقد بودند که باید تفکیکی عمل کنیم. وزارتخانه متولی دارد و در روستاها هم خودشان اقدام میکنند. درک فضای مدیریت جهادی برای احیای آن ضروری است. نباید انتظار داشته باشیم که یک مدیر جهادی در فضای فعالیت غیرجهادی موفق باشد. اگر همراهی تعهد شده کمرنگ میشد، جهاد هیچ الزامی نداشت که به عنوان یک مصوبه رسمی دولتی کارش را ادامه دهد. تا زمانی که مردم بودند، حضور داشت و پروژه را انجام میداد. بنابراین اتکا به باور مردم در عمل و حرکتهای خودجوش مردم برای انجام حرکتهای جهادی در احیای فرهنگ جهادی نقش دارد.
همدلی و رساندن پیام انقلاب در جهاد سازندگی تأثیرگذار بود
محمد قزوینیزاده نیز به عنوان جهادگر دیگری که اوایل جنگ، روایت فتح به دنبالش آمده بود، گفت: بعد از انقلاب به چهابهار و نیک شهر رفتیم. پس از انقلاب اتفاقی در روستاهای آن منطقه افتاده بود. تعدادی از خوانین برای گرفتن زمین روستاییان آمده بودند و درگیر شده بودند. حدود 8 نفر کشته شدند. یک هفته بعد گروه روایت فتح به منطقه برای فیلمبرداری آمد. من در آن فیلم حضور داشتم. در آن زمان 21 سالم بود. در زمان حاضر فیلمی از محمدرضا محمدینژاد ساخته شد که جمع شدن دوباره ما را بعد از 30 سال نشان میدهد. نکته مهم این است که بعد از اینکه اطرافیان این افراد شهید شدند روحیه گرفتند و به عنوان عشایر به کمک انقلاب آمدند و در فعالیتهای سپاه کمکهای بسزایی داشتند.
قزینیزاده با اشاره به نقش جهاد به جز مباحث سازندگی و عمرانی گفـت: شاید علاوه بر کمکهای معیشتی همان همدلیها و رفاقت و رساندن پیام انقلاب به مردم محروم بیشترین تأثیر را در جهاد داشت. وقتی مردم مناطق میدیدند که یک نفر به کمک آنها آمده و دست آنها را گرفته و سعی در حل مشکلات دارد، دلشان به آن شخص گرم میشد. به نظرم عمده فعالیت جهاد در ابتدا فرهنگی بود و الان ماندگار شده و در یاد مردم مانده است.
وی در پایان گفت: هنوز مردم محروم بعد از 30 سال با جهاد ارتباط دارند و این از ثمرات انقلاب است. آیهای از قرآن داریم که میفرماید همه چیز در دنیا فانی است به جز کاری که در آن بارقه خدایی باشد. شاید علت تأثیرگذاری این حرکتها به دلیل کارهایی بود که همگی برای رضای خدا انجام میشد. گلایه میکنم که از شهدای جهاد به خوبی یاد نمیشود. افرادی مثل شهید وفایی میشناسم که از انگلیس به ایران برای کار جهادی آمد. باید به این دوستان توجه بیشتری شود.
انتهای پیام/