فتنه ۷۸ اتفاق یا توطئه؟/ ۷ دلیل در اثبات برنامهریزی شده بودن ماجراهای ۱۸ تیر
خبرگزاری تسنیم: در این نوشتار به ۷ نمونه از اقدامات افراد سیاسی وابسته به اصلاحات و نشریههای اصلاحطلب اشاره میشود که دقیقاً در راستای افزایش تنشها و تضعیف حاکمیت در قبال فتنهگران بوده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، بسیاری بر این باورند حوادث کوی دانشگاه در سال 1378 ، بهیکباره و در اعتراض به تعطیل شدن روزنامه سلام صورت نگرفته و برنامه ریزیای چند ساله پشت سر آن اتفاقات برای به چالش کشیدن نظام جمهوری اسلامی پنهان بود. کسانی که از نزدیک در جریان اتفاقات آن سال بودند کراراً اعلام کردهاند که شاهد اقدامات و فعالیتهایی از جانب رسانههای وابسته به دولت، رسانههای اصلاحطلب، افراد وابسته به دولت و یا مسئولان وزارت کشور بودهاند که خود بهخوبی نشان میداد آنها برخی دانشجویان و فتنه گران را برای پیشروی بیشتر در زمینه تندروی و فتنهگری و به چالش کشیدن نظام جمهوری اسلامی تشویق و آنها را تحریک میکردند. اصلاح طلبان البته تا به امروز زیر بار چنین مسئلهای نرفتهاند اما مقایسهای میان عملکرد این افراد در فتنه 88 با آشوبی که 10 سال پیش از آن مقدمه بروزش را چیده بودند، نشان میدهد آنها از همان ابتدای به دست گرفتن دولت هم بهفکر اجرای تئوری معروف نظریه پردازانشان بودند که شعار فشار از پایین و چانهزنی از بالا را دنبال میکردند. در زیر به 7 نمونه از اقدامات افراد سیاسی وابسته به اصلاحات و نشریههای اصلاحطلب اشاره میشود که دقیقاً در راستای افزایش تنشها و تضعیف حاکمیت در قبال فتنه گران بوده است:
احمد باطبی از عناصر اصلی اجرایی فتنه 78
1 ــ ماجرای کارمند جهاد دانشگاهی که خود را دانشجوی معترض جا میزد
قبل از برگزاری اجتماع دانشجویی شب هفدهم تیرماه در کوی دانشگاه، تراکتی در کوی پخش شد مبنی بر "ما در اعتراض به تعطیلی روزنامه سلام تجمع میکنیم." شخصی که این برگهها را پخش کرد، شفیعی نام داشت که آن زمان دانشجو نبود، بلکه کارمند جهاد کوی دانشگاه بود و جالب است همین فرد بعداً توسط مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزیر کشور به سمت دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب در وزارت کشور اصلاحات ترفیع پیدا کرد.
2 ــ برنامهریزی روزنامههای اصلاحطلب و پیشبینی وقایع آینده
روزنامههای اصلاحطلب از چند روز قبل از برگزاری تجمعات غیرقانونی تعدادی از دانشجویان و دانشجو نمایان در کوی دانشگاه پیشبینی کرده بودند که این اتفاقات به وقوع میپیوندد. این روزنامهها که از همان زمان بهدلیل تیترهای هماهنگ شده به روزنامههای زنجیرهای معروف شدند، از همان روز اول تیتر کشته شدن و به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان در کوی دانشگاه را برای خود انتخاب کردند و این در حالی بود که در روز 18 تیر هیچکس کشته نشد و در فردای آن روز بود که عزت ابراهیمنژاد به قتل رسید.
تیتر اول روزنامه پس از 18 تیر روزنامه خرداد جالب توجه است، این روزنامه در 19 تیر 78 صفحه اول خود را با این تیتر درشت به چاپ میرساند «کوی دانشگاه تهران به خون کشیده شد» و تعداد دیگری از روزنامههای موسوم به زنجیرهای آن زمان از کشته شدن 3 تا 5 نفر و همچنین مجروح شدن صدها تن از دانشجویان خبر دادند. «قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروی نظامی به خوابگاه قطعی است.» این مطلبی است که در روزنامه روز بیستم تیرماه صبح امروز چاپ شده بود. روزنامه «نشاط» هم همچون روزنامههای همطیف، در تحلیلهای خبری خود، بیشتر به تحریک و دامن زدن به تشنجات اقدام میکرد.
بهخلاف نوشته روزنامههای زنجیرهای که تیتر زده بودند: «اجساد شهدای دانشجو! را به ما تحویل دهید» هیچ فردی در شب 18 تیر کشته و یا شهید نشد! روزنامههای دوم خردادی، حتی اسامی شهدا را هم چاپ کردند، یعنی دقیقاً کاری که در فتنه 88 نیز تحت لوای 72 شهید انجام دادند و باز هم این پروژه به شکست خورد. قبل از به وقوع پیوستن حوادث کوی دانشگاه بود که تئوریسینهای جبهه اصلاحات از جمله سعید حجاریان بیان کرده بودند اصلاحات برای بقا خون میخواهد و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند حوادث کوی دانشگاه و بعد فتنه 88 دقیقاً برای همین مسئله بود که درخت اصلاحات با خون تعدادی دانشجو آبیاری شود تا بلکه بتواند بیشتر در کشور ریشه بدواند. علاوه بر نشریات اصلاحطلب، بسیاری از مسئولین سیاسی نیز با موضعگیریهای خود تأثیر فراوانی بر التهاب فضای سیاسی و دانشجویی داشتند. مصطفی تاجزاده که خود عضو کمیته تحقیق و تفحص شورای عالی امنیت ملی بود در مصاحبهای با یک روزنامه ایتالیایی اعلام کرد: «در حال حاضر میدانیم که دو نفر در این حادثه کشته شدهاند!» موسوی لاری وزیر کشور و رییس شورای امنیت کشور نیز در این باره گفت: «ادعای دفتر تحکیم وحدت درباره کشته شدن دانشجویان و برگزاری مراسم بزرگداشت، ادعایی کذب و کار بسیار بدی بود که باید به این تخلف دفتر تحکیم رسیدگی شود».
3 ــ حضور اصلاحطلبانی که برای دعوت به آرامش به کوی رفته بودند و تنش آفریدند
داوود سلیمانی عضو حزب مشارکت که در آن زمان معاون دانشجویی دانشگاه بود، روز هجدهم تیرماه میان دانشجویان رفت تا فضا را قدری آرام کند اما صحبتهایی را مطرح کرد که بلافاصله به واکنش تند دانشجویان منجر شده فضا را تندتر کرد. او بهجای اینکه فضا را آرام کند، خطاب به دانشجویان گفت: «اینها ما را که نشستهایم کتک میزنند، وای به حال شما که ایستادهاید!».
عزتالله سحابی نیز با حضور در جمع دانشجویان از آنها درخواست میکرد که به داخل دانشگاه رفته این حرکتها را بهصورت دورهای انجام دهند! دیگر شاید نیاز به توضیح نباشد که کارنامه فائزه هاشمی و فاطمه کروبی در فتنه 88 بهخوبی نشان میدهد که آنها در سال 78 نیز برای رسیدن به چه هدفی میان دانشجویان رفته و با آنها صحبت کردهاند.
4 ــ تحرکات معاون سیاسی وزیر کشور
تاجزاده در آن چند روز بهعنوان معاون سیاسی وزیر کشور دائماً سوار ترک موتور بین وزارت کشور و کوی در حال رفت و آمد بود. این تصاویر از تاجزاده که چندین بار از سوی بسیاری از شاهدان عینی آن زمان تأیید شده، حاکی از خبری بود که بعدها توسط تعدادی از صاحبنظران و نمایندگان مجلس بیان شد: «حوادث کوی دانشگاه از داخل وزارت کشور هدایت میشد».
سید احسان قاضیزاده هاشمی عضو شورای مرکزی و دبیرکل وقت "جامعه اسلامی دانشجویان" در گفتوگویی از مشاهدات خود از اقدامات تاجزاده بیان کرده است :«ما با اینها {دانشجویانی که برای تسخیر وزارت کشور بهسمت خیابان فاطمی رفته بودند} بهسمت فاطمی رفتیم و من مشاهده کردم که این افراد در بزرگ آهنی وزارت کشور را از جا کندند که "آقای تاجزاده آمد وسط حیاط وزارت کشور یک صندلی گذاشت و یک جمله کلیدی گفت که نمیدانم چرا بعداً بررسی نشد". تاجزاده به این جماعت که حدوداً 500 الی 600 نفری میشدند گفت: «شما چرا آمدهاید اینجا؟ شما چرا در وزارت کشور را از جا میکنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و در آنجا را بکنید.» و پای بلندگوی دستی مدام میگفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمدهاید».
تاجزاده در آن زمان خط میداد که خیابان جمهوری را به آشوب بکشند و بهطرف بیت رهبری حرکت کنند.
البته رفتار متناقض تاجزاده و نقش مشکوک او در حوادث کوی دانشگاه، هرگز مورد بررسی قرار نگرفت. سردار نظری درباره او میگوید: «آیا کسی از حضور تاجزاده در جمع نقابداران و اغتشاشگران تا جایی که نامبرده را جهت ملاقات با پلیس اسکورت نمودند، توضیحی خواست؟!» تاجزاده بعداً به عضویت گروهی در آمد که مسئولیت تحقیق و تفحص در مورد حوادث کوی را نیز داشتند؛ گفتههای تاجزاده حتی مغایر با گزارش کمیته تحقیق و تفحصی بود که در آن عضویت داشت.
5 ــ مجوز تجمع به بسیجیان داده نشد
بعد از به وجود آمدن حوادث کوی دانشگاه و شعارهای ضدنظام و توهینهایی که به رهبری و نظام شد، دانشجویان عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که طی آن چند روز در دانشگاه حضور داشته و این صحنهها را با چشم دیده بودند، برای اعلام برائت دانشجویان از این تحرکات و اقدامات از وزارت کشور خواستند که به آنها اجازه دهد تجمع آرام برگزار و از فتنه گران اعلام برائت کنند. در آن زمان در وزارت کشور به آنها گفته بودند: اگر با گروههای دانشجویی تحکیم وحدت و نهضت آزادی تجمع و راهپیمایی برگزار میکنید به شما مجوز داده می شود و در غیر این صورت حق تحمع ندارید. در هر صورت وزارت کشور اصلاحات با این درخواست موافقت نکرده و علیرغم درخواست رسمی بسیج دانشجویی، مجوز نداد. تا آن روز وزارت کشور درباره تجمعات غیرقانونی برگزار شده در طول دو سه روز گذشته هیچ بیانیهای منتشر نکرده و این تجمعات را محکوم نکرده بود اما بلافاصله برای عدم صدور مجوز برای تجمع دانشجویان بسیجی بیانیه صادر و آن را اعلام رسمی کرد. در این بیانیه هم با این حال هیچ اشارهای به آشوب موجود در دانشگاه و خیابانهای اطراف آن و غیرقانونی بودن این تجمعات نشد.
6 ــ فشار تندروها به دولت برای حمایت از فتنهگران
در آن زمان دانشجویانی که کمی اعتدال پیشه کرده با فتنهگری و به آشوب کشیدن فضای جامعه مخالف بودند، سعی کردند در گفتوگو با رسانهها از جمله صدا و سیما و برخی روزنامههای وابسته به دولت از جمله ایران بیان کنند که از این فتنهگری اعلام برائت کرده و در این تجمعات و آشوبها شرکت نمیکنند اما آنطور که برخی از این دانشجویان در گفتوگوهای خود گفتهاند، عبدالله نوری از چهرههای شاخص جناح اصلاحات به مدیرمسئول روزنامه ایران زنگ زده بود: تو به چهحقی با این افراد مصاحبه میکنی و غلط کردهای که با جریانهای جنبش دانشجویی که رادیکال هستند مصاحبه میکنی و در روزنامه دولت انتشار میدهی!!
7 ــ جشن توطئه برای نیروی انتظامی
بهاعتراف مسئولان کوی دانشگاه، آنها خود، نیروی انتظامی را به محل حادثه دعوت کردند.
سردار نظری مسئول نیروی انتظامی که طی آن چند روز مسئول برقراری آرامش در خیابان انقلاب و اطراف آن بود میگوید: «ما را به جشن توطئه میهمان کردند و نیروی انتظامی بهحسب مأموریت ذاتی خود، یعنی ایجاد نظم و امنیت و… در محل حاضر و در حادثهای پرابهام با اعمالی نظیر سلب آسایش مردم محل، خسارت به اموال عمومی و خصوصی، هتک حرمت به ارکان نظام، اهانت، آدمربایی و گروگانگیری پلیس با شکنجه روحی و جسمی در دو مرحله، پرتاب بمب آتشزا توسط اغتشاشگران که بعضاً در قالب دانشجو رخ مینمودند مواجه گردید، گویی آنها خود را فراتر از قانون میدیدند!» در این مورد کوهی مدیرکل سابق کوی دانشگاه نیز که خود از جمله مقصران و عاملان درگیریها به شمار میرفت، بهصراحت در دادگاه اعتراف کرد: «سردار نظری خود قربانی کوی دانشگاه شده است و حتی اگر او در محل حاضر نمیشد، دهها نفر از دانشجویان کشته میشدند».
انتهای پیام/*