صلح امام حسن(ع)، صلح حدیبیه و شرایط امروز
خبرگزاری تسنیم: مذاکرات و توافق ایران و ۱+۵ از زوایای مختلفی بحث و بررسی شده است؛ نکته اینجاست که واقعاً این مذاکرات به کدامین صلح در تاریخ اسلام شباهت دارد.
مذاکرات و توافق ایران و 1+5 از زوایای مختلفی بحث و بررسی شده است. از لحاظ تشابه با تاریخ صدر اسلام و مقایسه با سیره معصومین(ع) گروهی آن را به صلح امام حسن(ع) با معاویه و گروهی دیگر به صلح پیامبر(ص) با مشرکین مکه تشبیه میکنند و "نرمش قهرمانانه" را مصداق آن میدانند. اگرچه هردو صلح نامبرده با توجه به شرایط خود "نرمش قهرمانانه" محسوب میشوند و مقتضیات زمان ایجاب میکند که معصوم(ع) در جایی بجنگد و در جایی صلح کند اما نکته اینجاست که واقعاً این مذاکرات به کدامین صلح در تاریخ اسلام شباهت دارد که به بررسی شباهت و تفاوتهای شرایط امروز با شرایط صلح امام حسن(ع) و صلح حدیبیه خواهیم پرداخت.
1 ــ تحریم
در صلح حدیبیه، مسلمانان با توجه به اختلافات قبلی با مشرکین مکه حق حج و زیارت کعبه را نداشتند و کعبه در تحریم قرار داشت. ماجرا خوابی بود که پیامبر(ص) دیدند که به زیارت خانه خدا رفتهاند و به همین جهت اذن حج داده و تعداد بسیاری از مسلمانان، شمشیر در نیام کرده، بهسمت مکه به راه افتادند. پیامبر(ص) دستور دادند که شترهایی را بهمنزله قربانی از پیش برانند تا سران قریش بفهمند که قصد، زیارت خانه خداست نه جنگ. اما در صلح امام حسن(ع) تحریمی مطرح نبود و جنگ ابتدا با نامه نگاری امام حسن(ع) با معاویه بر سر غصب حکومت شام توسط معاویه شروع شد و معاویه که میدانست امام(ع) همچون پدر گرامیاش حضرت علی(ع) قصد کوتاه آمدن در برابر وی را ندارد، سپاه به راه انداخت و جنگ را آغاز کرد.
شرایط امروز نیز شرایطی است که از پس تحریمهای سنگین غرب به وجود آمده است، پس در زمینه "تحریم" میتوان گفت بین توافق هستهای و صلح حدیبیه مشترکاتی وجود دارد.
2 ــ پرهیز از نبرد نظامی
صلح حدیبیه همانطور که گفته شد بهبهانه جنگ صورت نگرفت اما صلح امام حسن(ع) در جنگ با معاویه رخ داد و در حین جنگ مبنا بر این شد که صلح صورت گیرد.
درحال حاضر اگرچه تحریمهای اقتصادی را میتوان نوعی جنگ اقتصادی فرض کرد و تهاجم فرهنگی نیز جنگی تمامعیار با ابزار فرهنگ است که از سوی غرب هدایت میشود و البته بسیار شدیدتر از تهاجم نظامی است اما میتوان گفت که نبرد نظامی رخ نداده است که پس از آن صلح صورت گیرد. البته در زمان صلح حدیبیه نیز مسلمانان تحت فشار قریش و مشرکین مکه از جهات اقتصادی و فرهنگی (تبلیغ برای عدم پیوستن به مسلمانان) قرار داشتند.
جمهوری اسلامی ایران بارها تأکید کرده است که قصد استفاده نظامی از تجهیزات هستهای ندارد و فقط استفاده صلحآمیز را مجاز میداند. آمریکا نیز از درِ مذاکره جلو آمده اگرچه بارها توافق اولیه را نقض و علیه آن صحبت کرده اما کلّیت آن است که هنوز نبرد نظامی صورت نگرفته است.
پس در زمینه "نبرد نظامی" میتوان گفت بین توافق هستهای و صلح حدیبیه مشترکاتی وجود دارد.
3 ــ عملیات روانی دشمن
در زمان صلح حدیبیه (سال ششم هجری) بحث عملیات روانی مشرکین برای مسلمانان وجود داشت. قریش از ابتدا با القاب ناپسندی که به پیامبر(ص) می دادند سعی داشتند از ایشان چهرهای مخدوش به مردم ارائه دهند اما از آنجا که مردم خود شاهد رفتار ایشان بودند آنچنان این کارها مؤثر نبود. در جریان صلح حدیبیه نیز که پیامبر(ص) پس از سر باز زدن عمر، عثمان را به مکه فرستاد و برای چندمین بار مکیان را از قصد خود (زیارت خانه خدا و بازگشت به مدینه) مطّلع کرد، مشرکان اجازه بازگشت را به عثمان ندادند و در پی آن، شایع شد که قریش وی را به قتل رساندهاند. پس از مدتی معلوم شد که عثمان کشته نشده و در مکه محبوس بوده است.
اما ترفندهای معاویه برای تزلزل در سپاه امام شباهت بسیاری با عملیات روانی غرب در مواجهه با ایران دارد. معاویه چه در جنگ با امام علی(ع) در صفین و چه درجنگ با امام حسن(ع) همیشه بهخلاف رویه عملی خود که آغازگر جنگ بود، دنبال این بود که القا کند دنبال جنگ نیست و قصد سازش دارد. آمریکا نیز همیشه بهخلاف رویه عملی خود که جنگ افروزی و تهدید است دنبال این است که عنوان کند قصد مذاکره و صلح دارد و طرف مقابل سر باز میزند.
معاویه با ساختن شایعههای دروغین همیشه سعی در هدایت افکار و اذهان بهنفع مصالح خود میکرد؛ نکته بارز این مسئله که بسیار در جریان صلح امام حسن(ع) مؤثر بود این بود که معاویه تعدادی از افراد را مأمور کرد که به خیمه امام حسن(ع) بروند و نامه اهل کوفه را که گفته بودند امام را دست بسته تحویل معاویه خواهند داد نزد ایشان برند. این افراد پس از اینکه از خیمه امام بازگشتند شایع کردند که امام صلح را پذیرفته و از آن طرف نیز این شایعه را در خط مقدم سپاه امام انداختند و شایعه این را که قیسبن سعد فرمانده سپاه خط مقدم به معاویه پیوسته در اردوگاه امام انداختند تا با این جنگ روانی سپاه را متزلزل کنند. سپاهی که پس از فرار عبیداللهبن عباس پسرعموی امام بهسوی معاویه دیگر قوامی نداشت.
امروز نیز آمریکا و غرب با شایعههایی نظیر توافق با ایران برای دست برداشتن از حقوق خود و یا قصد ایران برای توقف برنامه صلحآمیز هستهای، این عملیات روانی مشابه را برای متزلزل ساختن انسجام داخلی انجام میدهد که معمولاً با تکذیب مقامات ایران مواجه شده است. البته رسانههای داخلی باید توجه داشته باشند که در دام امپراطوری رسانهای دروغ که توسط غرب هدایت میشود و با منافع آنها سازگار است قرار نگیرند. با توجه به اینکه متن مذاکرات محرمانه است، طرف مقابل همیشه سعی کرده است با بیان قسمتی از حقایق مذاکرات و نه همه آن، بهنوعی غیرمستقیم تیم مذاکره ایران را به چالش بکشد و آنها را سازشکار جلوه دهد که این هوشمندی رسانههای داخلی را در تحلیلها میطلبد.
در مورد "عملیات روانی دشمن" نیز میتوان گفت شباهتی بین شرایط حاضر و صلح امام حسن(ع) و صلح حدیبیه وجود دارد اما شرایط روز با صلح امام حسن(ع) سنخیت بیشتری دارد.
4 ــ وضعیت خواص
سپاه اسلام و پیامبر(ص) پس از جنگ بدر انسجام پیدا کرده بود اگرچه برخی از همراهی پیامبر(ص) سر باز زدند اما بهطور کلی سپاه اسلام با توجه به اینکه انگیزه بالایی پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و جنگها داشت، اکثریت با فرمان پیامبر(ص) حرکت میکردند اما سپاه امام حسن(ع) در زمان جنگ با معاویه بسیار متزلزل و رفتار خواص و مردم سرشار از خیانت و خودفروشی بود؛ نمونه بارز آن عبیداللهبن عباس که پسرعموی امام و از والیان و امیرالحاج حضرت علی(ع) بود و در جنگ با معاویه در آن زمان شکست خورده بود و معاویه سر فرزندانش را بریده بود (و به همین دلایل فرمانده سپاه امام حسن(ع) شد) فریب معاویه را خورد و به درهم و دینار خود را به معاویه فروخت و این مجوزی شد برای خودفروشی دیگر خواص و مردم. دستهای از سپاه امام نیز متشکل از خوارج و برخی شکست خوردگان صفین بودند که با بغض معاویه و نه متابعت از ولایت به نبرد آمده بودند. همچنین نامه جمعی از مردم کوفه به معاویه برای تحویل دستبسته امام به وی از این موارد است.
اما در حال حاضر انسجام داخلی و متابعت خواص از ولایت در مقابل آمریکا بهشدت نمایان است، البته بعضاً گفتههایی نظیر نسبت دادن همه کاستیها به تحریمها بیان شده است، اما درایت و هوشمندی رهبر معظم انقلاب و تذکر و مخالفت بهموقع ایشان با این گفتهها مانع از شاخه دوانیدن این گفتار و افکار در کشور شد. امروز با وجود اینکه مردم دچار مشکلات اقتصادی در کشور هستند ولی هیچگاه در مقابل آمریکا کرنش نخواهند کرد و هیچگاه وابستگی و تسلط یک دولت خارجی را به حکومت و استقلال نظام داخلی ترجیح نخواهند داد. همچنین نیروهای سپاه و ارتش جمهوری اسلامی از انسجام مناسب و تجهیزات بهروزی برخوردارند و در صورت تهدید نظامی، با قدرت از مرزها دفاع خواهند کرد و میتوان گفت بزرگترین تلاش آمریکا برای فرار از نبرد تن به تن و جنگ نظامی با ایران است که خود میداند جنگی همراه با شکست و تلفات سنگین برای وی خواهد بود. به همین دلیل با طرح ریزیهای مختلف نظیر فتنه 88، تحریمهای شدید اقتصادی و تهاجم فرهنگی قصد گسستن انسجام داخلی را داشته که همه اینها به شکست انجامیده و انسجام بیشتر نیروهای مؤمن به انقلاب را در پی داشته است. امروز بهراحتی میتوان گفت که تحریمها شکست خورده است و با توجه به توافق ژنو، ایران نیاز و مایحتاج اصلی خود را از بازار جهانی میتواند تهیه کند و در صورتی که برای مذاکرات بیشتر این توافق تمدید شود این وضع ادامه خواهد داشت و اگر منجر به توافق جدیدی شود وضعیت اقتصادی بهتری برای ایران پیش خواهد آمد و اگر توافقی حاصل نشود ایران مثل گذشته به حرکتش ادامه خواهد داد.
در زمینه "وضعیت خواص" نیز میتوان گفت شرایط امروز تا حدی شباهت و البته ارجحیت بسیاری نسبت به زمان صلح حدیبیه دارد.
5 ــ وضعیت فرار از تحقیر
قریش در زمان صلح حدیبیه آنچنان طعم شکست را از مسلمانان نچشیده بود و فتح مکه دو سال بعد در سال هشتم هجری حاصل شد اما در زمان امام حسن(ع) معاویه و اجداد مشرکش با آن خوی استکباری پس از فتح مکه بهشدت تحقیر شده بودند و هیچگاه نمیتوانست آلامیه را در این تحقیر ببیند و همیشه بهدنبال راهی بود که انتقام خود را از بنیهاشم بگیرد. در زمان فتح مکه ابوسفیان پدر معاویه توسط پیامبر(ص) اسیر شد و پیامبر(ص) وی را آزاد کرد و بخشید و این کار شاید از کشتن ابوسفیان برایش سختتر بود و بنیامیه بهشدت تحقیر شد که البته حضرت زینب(س) در خطبه خود در شام و دربار یزید وی را "یابنالطلقاء" پسر آزادشدگان (برای تحقیر) خطاب کرد.
حال نیز آمریکا خود را با شعارهای "مرگ بر آمریکا" در پس انقلاب اسلامی ایران بهشدت در تحقیر میبیند و خوی استکباریاش اجازه این تحقیر را نمیدهد و حال بر سر مذاکرات هستهای دنبال این است که ایران را به کرنش وادارد و باز هم بعید نیست با همان خوی ناپسند استکباریاش سنگی در راه این تفاهم بیندازد.
در این زمینه میتوان گفت شباهت بسیاری با زمان صلح امام حسن(ع) موجود است.
6 ــ قصد از صلح
صلح حدیبیه، صلحی خودخواسته برای پیامبر(ص) بود؛ اما در زمان امام حسن(ع) معاویه فضای جنگ را در پیش گرفته بود و نتیجه جنگ دو چیز بود، اسارت یا شهادت امام. اگر امام اسیر میشد، پاسخی بود به فتح مکه در زمان پیامبر(ص). اگر هم امام و تمامی خاندانش به شهادت میرسیدند معاویه عنوان کرده بود که دنبال صلح است و قصد جنگ ندارد و به این ترتیب خود امام خواسته بود که جنگ کند و این تمام آرزوی معاویه بود. و اگر هم امام صلح میکرد که نهایتاً باز هم خواسته معاویه بود که حکومت را در دست گیرد.
اما ترفندی که امام برای صلح با شرایط خاص به کار برد برای معاویه بسیار سخت و غیرمنتظره بود و این "نرمش قهرمانانه" یعنی صلح توأم با شرایط خاص باعث شد تمام نقشههای معاویه بر آب شود. امام نامهای به معاویه نوشت و عنوان کرد که با شرایطی آماده صلح است. معاویه کاغذ سفیدامضایی فرستاد و امام شروطی را نوشت (از جمله عمل معاویه به قرآن و سنت رسول خدا، عدم تعیین جانشین توسط معاویه، خلافت امام حسن و امام حسین(ع) بعد از وی، عدم دشنام دادن به حضرت علی(ع) در منبرها و در امان بودن جان شیعیان) که معاویه با توجه به شرایط سنگین صلح مجبور شد در اولین خطابهاش بعد از خلافت بگوید که شروط را زیر پا میگذارد و چهره واقعی خود را نمایان کند و در نهایت با خلف پیمان معاویه، پیروز میدان میان مردم و افکار عمومی، امام حسن(ع) شد و از این جهت رهبر معظم انقلاب صلح امام حسن(ع) را در کتابی که از شیخ راضی آلیس ترجمه کردند "پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ" خواندند.
این خصوصیت نیز ممکن است توسط آمریکا روی بدهد یعنی آمریکا پس از مذاکره با ایران و تعیین شروط دلخواه ایران آن را زیر پا بگذارد و جامعه جهانی بیشتر از پیش از چهره پلید آمریکا آگاهی یابد. در این زمینه نیز میتوان گفت صلح حدیبیه مشترکات بیشتری با توافقنامه دارد.
7 ــ آمیختگی شرایط
در صلح حدیبیه قصد مشخص بود و آنچنان تفرقهای بین مسلمانان بر سر صلح نبود، اما در زمان صلح امام حسن(ع) برخی موافق و برخی مخالف صلح بودند و با توجه به عملیات روانی معاویه بسیاری از سپاهیان امام(ع) را مقصر میدانستند و البته تفرقه سنگینی با خیانت خواص بین نیروهای حضرت وجود داشت تا اینکه حتی در قسمتی به امام حمله کردند و سجاده را از زیر پای ایشان کشیدند و یا دیگری بین راه به امام حمله کرد و پای ایشان را بهشدت زخمی کرد. در هر صورت شرایط بسیار شرایط نامناسبی بود و وجود جاسوسانِ بسیار و خیانت خواص و مخالفت و چنددستگی خواص و عوام بهشدت مشهود بود.
اما در حال حاضر آنچنان اختلافی بین خواستهها وجود ندارد و میتوان گفت یکپارچگی عمدهای برای رعایت خط قرمزها و اصول مذاکرات وجود دارد که این شرایط مشابه شرایط صلح حدیبیه است.
8 ــ سرزنشگران صلح
پس از صلح حدیبیه با توجه به اینکه آن سال اجازه حضور در حج را نیافتند و سال بعد مسلمانان طبق صلحنامه خود به حج رفتند عدهای این صلح را موجب تحقیر مسلمانان دانستند و فضای بسیار سنگین روانی را برای پیامبر(ص) رقم زدند تا اینکه سوره مبارکه "فتح" نازل شد و خداوند این صلح را "فتح مبین" خواند و این بشارتی بود برای پیامبر(ص). پس از صلح امام حسن(ع) نیز برخی افراد افراطی صلح را موجب تحقیر مؤمنین دانستند و متأسفانه حضرت را "مذل المؤمنین" خواندند که جوّ و شرایط بسیار نامناسبی برای ایشان به وجود آوردند.
در شرایط حاضر نیز با توجه به اینکه خطوط قرمز و شرایطی برای توافق در نظر گرفته شده است در صورت عمل به آن توجیهی برای سرزنش مذاکره کنندگان نخواهد بود با توجه به اینکه مذاکره کنندگان نیز فرزندان انقلاب محسوب میشوند.
9 ــ نقض پیمان
صلح حدیبیه با نقض پیمان مشرکین برهم خورد و سرانجام به فتح مکه انجامید. معاویه نیز پس از صلح با امام حسن(ع) شرایط صلح را زیر پا گذاشت اگرچه دیگر توان بازپسگیری خلافت از معاویه توسط امام حسن(ع) وجود نداشت. آمریکا و اروپا نیز پس از توافق اولیه در ژنو با رفتار و گفتار خود توافق را زیر سؤال بردهاند و اشتراکاتی بین توافق ژنو با صلح حدیبیه و صلح امام حسن(ع) و تشابه روحیه استکباری قریش و معاویه و آمریکا وجود دارد.
10 ــ پیچ تاریخی
صلح حدیبیه یک صلح موقت بود با رعایت اصول طرفین که پس از این صلح مشرکین مسلمانان را در مکه و خارج از آن به رسمیت شناختند و یک موفقیت عظیم برای مسلمانان بود و نوعی زورآزمایی بین مسلمان و مشرکین مکه بود. صلح امام حسن(ع) اما تا حدی متفاوت بود، صلحی که در آستانه یک پیچ تاریخی قرار داشت، پیچ تاریخی که در آن زمان با تزلزل و خیانت خواص و مردم روی داد و خلافت دست معاویه افتاد و باعث شد واقعه اسفبار کربلا به وقوع بپیوندد.
حال نیز بر سر یک پیچ تاریخی هستیم، البته نه از نوع تغییر بلکه از نوع زورآزمایی گفتمانها. نبرد بین ایران و آمریکا نبرد بین دو کشور نیست بلکه نبرد بین دو گفتمان است. آنچه در جهان امروز مشاهده میشود بهگونهای جهانی با دو قطب، یکی گفتمان پیشرفت اسلامی که نماد آن ایران است و دیگری گفتمان پیشرفت غربی یا لیبرالیسم که نماد آن آمریکا است. خیزشهای مختلف در کشورهای اسلامی و بیداری اسلامی نشان دهنده این است که مردم خواهان تغییر در وضعیت خویش هستند و همینطور برای این تغییر دو مسیر قرار دارد، یکی مسیر پیشرفت اسلامی و دیگری پیشرفت غربی، که البته انتخاب آن با خود افراد جامعه است و اگر هرکدام از این دو از سوی ملتها انتخاب شوند بهمثابه پیروزی آن گفتمان تلقی میشود.
اگر ایران در مواجهه با آمریکا از شروط خود دست بردارد و بهنوعی به شروط آمریکا تن دهد پیچ تاریخی جهان را بهسمت گفتمان لیبرال دموکراسی سوق داده و بالعکس اگر آمریکا مجبور به پذیرش شروط ایران برای مذاکره شود این پیچ بهسمت گفتمان پیشرفت اسلامی سوق خواهد یافت. اگر نیز با پافشاری ایران روی خطوط قرمز خود توافقی حاصل نشود باز میتوان گفت پیروزی گفتمان مقاومت در برابر گفتمان سازش خواهد بود که امروزه حتی کشوری مثل روسیه در قبال مسئله اوکراین و کریمه به آن اقتدا کرده و از آن درس گرفته است. تأکید همیشگی رهبر معظم انقلاب نیز بر آیه «وَلَیَنصُرَنَّ اللّهُ مَن یَنصُرُه» به همین دلیل است.
آنچه مسلم است این است که ایران در شرایط کنونی در موضع ضعف نیست وبا توجه به هیمنه کاذب آمریکا و صهیونیسم در جهان، باید گفت توافق حاصله با رعایت خطوط قرمز یک پیروزی ایدئولوژیک برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و ایران به اهداف خود دست یافته است زیرا قدرت ایدئولوژیکی ایران با قدرت سخت افزاری آمریکا برابری کرده است.
در پایان باید گفت شرایط صلح حدیبیه، صلح امام حسن(ع) و شرایط امروز شباهتها و تفاوتهایی دارد که نمیتوان گفت شرایط امروز کاملاً شبیه شرایط کدامین آنهاست اگرچه در حال حاضر مشترکات زیادی با صلح حدیبیه دارد اما شرایط جدیدی است که با هوشمندی خاصی باید با آن مواجه بود و با رعایت خطوط قرمز توافق جدیدی ساخت که در تاریخ ایران بهنیکی ماندگار بماند.
هادی شریفی نویسنده کتاب غنچه یاس کبود (شرحی بر زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام).
انتهای پیام/*