شب شعر رمضان، «فال نیک» برای شاعران افغانستان است
خبرگزاری تسنیم: محمدکاظم کاظمی با بیان اینکه حضور شاعران افغانستان در شب شعر رمضان، فال نیک برای این شاعران است، گفت: این دیدار اتفاق خوشایندی است که از قبل آن راه برای شاعران نشان داده میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دیدار هر ساله شاعران با رهبر معظم انقلاب سنت مبارکیاست که ثمرات میمونی در پی دارد. اهتمام ویژه رهبر معظم انقلاب به شاعران و جریانهای مختلف شعری و برشمردن «شعر» به عنوان یکی از تأثیرگذارترین جریانهای فرهنگی کشور، نشان از نگاه متفاوت و عمیق معظمله به مقوله فرهنگ در کشور دارد؛ نگاه ایشان به «ادبیات» و «شعر» در بستر فرهنگی کشور، ورای تمام نگاههای سطحی و ظاهری بعضاً از سوی مسئولان امر، بیانگر دید عمیق و ژرف ایشان در این حوزه دارد.
دیدار شاعران هرچند در طول سال با بهانههای مختلف رخ میدهد، اما دیدار در ماه مبارک رمضان و مفصلاً پرداختن به مقوله جریان ادبی کشور، اتفاق مبارکی است در حوزه فرهنگ که هم خطوط و جریانهای اصلی از غیر اصلی بازشناخته میشوند و هم روح امید دوبارهای بر پیکره شعر این مرز و بوم دمیده میشود.
یکی از اتفاقات مبارک در جلسات اخیر شاعران، حضور سرایندگانی از کشورهای فارسیزبان است که به نظر هر یک از آنها، پیوندها را محکمتر و رشتههای برادری را استوارتر میکند. محمدکاظم کاظمی یکی از این شاعران است که از دهه 70، در جلسات شعرخوانی ایشان حضور داشت. کاظمی که خود در حال حاضر به عنوان یکی از الگوهای موفق شعر افغانستان در ایران و دیگر کشورهای فارسیزبان مطرح است، از این جلسات به نیکی یاد میکند و معتقد است که نگاه متفاوت رهبر معظم انقلاب، نگاههای متفاوت دیگری درباره افغانستان دربر داشته است. کاظمی در گفتوگو با تسنیم، یکی از خوش و شیرینترین خاطرات دوران مهاجرتش در ایران را حضور در جلسات شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب میداند و میگوید: تأکیدات ایشان خطوط را برای ما مشخص کرده است. گفتوگوی تسنیم با کاظمی به شرح ذیل است:
*تسنیم: آقای کاظمی! از اینجا شروع کنیم که شما از چه زمانی در این جلسات حضور داشتید. به نظر میرسد نسبت به دیگر شاعراتن مهاجر سابقه بیشتری داشته باشید.
من در تعداد زیادی از این جلسات حضور داشتم؛ چه از زمانی که دیدارها حالت رسمی داشت و پوشش رسانهای نیز آن را حمایت میکرد؛ چه زمانی که خصوصیتر برگزار میشود و از سوی رسانهها اطلاعرسانی نمیشود. برای اولینباری که در این جلسه شرکت کردم در دوران ریاست جمهوری ایشان در سال 67 بود. برای من آن دیدار بسیار خوشایند بود چون در آن سال تازه وارد جریان ادبی شده بودم و چندان مطرح نشده و کتابی هم منتشر نکرده بودم. این جلسه فرصتی برای من بود تا بتوانم در آنجا روایتگر مصیبتهایی باشم که بر کشورم رفته است.
رهبر معظم انقلاب همدلی را بهترین راه کوتاهکردن مسیر دوستی ایران و افغانستان میدانند
*تسنیم: از اشعاری که در این جلسات خواندید و بازخوردهایی که وجود داشت، بفرمایید.
بنده در جلسات مختلف شعرهای متعددی خواندهام. در برخی از این جلسات شعرهایی خواندهام که به انتقاد از رویه رفتارها نسبت به افغانها میپرداخت، در برخی از جلسات هم تلاش برای ایجاد تفاهم بیشتر میان دو ملت و برخی هم مصائب کشورم بود. به نظرم ایشان بیشتر راغب به نوع دوم اشعار بودند. برای رفع دشواریهای مهاجران و گرههایی که در زندگیشان وجود دارد، به زعم ایشان، راه همدلی بهترین راه حل این مشکلات است. خاطرم هست یک شعر انتقادی در محضر ایشان خواندم و در آنجا صریحاً از مسئولان انتقاد کردم، ایشان فرمودند که بهتر است این نوع اشعار منتشر نشود چرا که بعدها در میان روابط میان دو ملت ایجاد مشکل خواهد کرد. چندی بعد شعری خواندم با مضمون همدلی که ایشان بنده را تشویق به سرون این نوع اشعار کردند و فرمودند که اشعار اینچنینی و بیان از این دست بهترین راه برای حل مشکلات موجود است.
فال نیک برای شاعران افغانستان
برای من بهترین عکسالمعل را همان «شعر شمشیر و غرافیا» در پی داشت که در آخرین جلسه سال گذشته آن را خواندم. همچنین شعر «شهر من» که به مصائب افغانستان میپرداخت نیز مورد تأیید ایشان قرار گرفت. اما بیشترین تشویق را ایشان از شعر «شمشیر و جغرافیا» کردند.
*تسنیم: به نظر میرسد اینکه فرصتی ایجاد شده تا شاعران افغانستان هم در این جلسات حضور داشته باشند، فرصت مغتنمی هم برای خود شاعران افغانستان و هم برای دیگر فارسیزبانان است.
روال معمول در مورد چگونگی شعرخواندن در این جلسات، به این صورت بوده که معمولاً از شاعران پیشکسوت آغاز میشد و به شاعران جوانتر میرسیده است. این اتفاق مبارک رخ داده و چند سالی است که شاهد حضور شاعران افغانستان در این جلسات هم هستیم. شاعران افغانستان هم از سال 87 پای ثابت این جریان شدند. دوستانی هم که متولی این برنامه هستند، این تلاش را کردند تا در این جلسات شاعرانی از سراسر کشورهای فارسیزبان حضور داشته باشند. این پیشتر رایج نبوده و برگزاری آن را باید به فال نیک گرفت.
حضور این شاعران هم معمولاً دو نوع بازتاب داشته؛ دسته نخست عدهای هستند که مشتاق به همزبانی بیشتر هستند و دوست دارند این همزبانی به همدلی مبدل شود. برای مهاجران نیز خوشایند بوده چرا که میدیدند که بعد از کمتوجهیهایی که ا ز رسانهها به این دسته از افراد شدند، شاهد این هستند که شاعرانی از افغانستان در بالاترین سطوح حضور دارند و به شعرخوانی میپردازند.
این برای مردم خوشآیند است. اما در داخل کشور برخی از افراد هم هستند که بیشتر نگاهشان قبیلهای و زبانی است و علاقهمند ارتباط بیشتر جامعه افغانستان و ایران نیستند. به همین دلیل واکنش منفی به این جریان نشان میدهند و به شاعرانی که حاضر میشوند وصلههای ناجوری می زنند، با وجود این ما شرکت در این جلسات را وظیفهای در جهت معرفی بیشتر فرهنگ افغانستان میدانیم. اما نگاه غالب نگاه مثبت است و معمولاً اهالی فن و اد از برگزاری این نوع جلسات استقبال میکنند. مخالفین معمولاً شهرت و مهارت چندانی در حوزه شعر ندارند.
*تسنیم: جلسات شعرخوانی برگزار میشود، در این جلسات نکتههایی از زبان ایشان جاری میشود، اما به نظرم باید پیگیری تأکیدات ایشان کمی بیشتر باشد تا تأثیرگذاری آن ملموستر باشد.
بررسی این امر دشوار است چون بررسی جریانهای ادبی به طور سالانه بسیار سخت است؛ چرا که این دسته از جریانها به ویژه در شعر بسیار آرام است و سالها بعد خود را نشان میدهد. جریانهای ادبی بسیار طولانی است اما آنچه که روشن است این است که معمولاً توصیههایی که ایشان به شاعران میکنند، روزآمد و متناسب با نیاز شعر امروز است. علاوه بر این، کاملاً کارشناسانه است. گاه میبینیم که برخی از مسئولان که با شاعران مواجه شدند، توصیه کلی کردند که خطر خطا در آن کم است. مثل اینکه میگویند شاعران باید در جهت مبانی اسلامی حرکت کنند، اما نمیگویند که چگونه. اما رهبر معظم انقلاب همیشه با کمال دقت و صراحت توصیههایی در موضوعات جزئی مانند سبک هندی، ویژگیهای شعر عاشقانه و... میفرمایند که هر یک از اینها نشان میدهد که ایشان کارشناس شعر و ادبیات هستند.
*تسنیم: جالبترین موضوعی که دراین جلسات دیدید، چه بود؟
به نظر من پیگیری ایشان نسبت به جریان ادبی و کتابهای منتشر شده و مداومت ایشان به مطالعه اثر و مطلع بودن از تمامی جریانهای روز برایم جالب است. شاید اطلاعات ایشان از بسیاری از کارشناسان بیشتر است. در سال 87 که به محضر معظمله رفتم، ایشان بعد از احوالپرسی فرمودند که اخیراً کتابی از شما را خواندهام. در وهله نخست گمان کردم که منظور ایشان آثار قدیمیتر من است و آنها را مطالعه کردهاند، اما کمی بعد در جلسه و طی سخنرانی متوجه شدم که منظور ایشان «گزیده غزلیات بیدل» است؛ این در حالی است که این اثر مدت زیادی نبود که چاپ شده بود. این اتفاق بارها نه تنها برای من که ربای دیگر شاعران هم رخ داده است. غالباً جدیدترین کتابها را اطلاع دارند. این اتفاق مشابه همان خاطرهای بود که محمدحسین جعفریان از کتاب «کوچه ما» اثر محمد اکرم نقل کرده بود.
حضور در هر یک از این جلسات خود خاطره شیرینی است، اما یکی از خاطرات جالب از این جلسات مربوط میشود به جریان دو شعری که به فاصله قریب به 18 سال از هم در محضر ایشان خواندم؛ نخست جلسهای که در آن شعری انتقادی از روابط ایران و افغانستان خواندم و دومی شعری که همدلی را بیشتر تأکید میکرد. مضمون شعر نخست به صورتی بود که اگر آن را در نزد یکی از مسئولان، حتی در رتبههای پایینتر میخواندم، واکنش تندی را شاهد میبودم، اگر کس دیگری بود واکنشش همانند عکسالعمل ایشان نبود. ایشان با ملایمت به من گفتند که بهتر است بر همدلی بیشتر از فاصلهها تأکید داشته باشید. دلیلش را هم ایشان نگاه آیندگان به روابط دو ملت در این برهه زمانی فرمودند. با وجود اینکه شعر از نظر محتوایی مورد تأیید ایشان نبود، اما از ساختار اثر تعریف کردند و حتی نسخهای از آن شعر را خواستند.
نکته دیگر عدم تغییر رفتار و دیدگاه ایشان درباره دو ملت بود. فاصله 18 سال بین قرائت دو شعر منجر به این نشده بود که ایشان نگاهشان را درباره روابط دو ملت تغییر دهند. ایشان پس از این همه سال تأکید داشتند که راه برونرفت از وضعیت موجود و برداشتن فاصلهها، پررنگتر کردن همدلیهاست.
امیدوارم شعر افغانستان در این نوع جلسات تداوم داشته باشد. این نوع جلسات فرصتی برای معرفی فرهنگ و اشعار افغانستان به مردم ایران است و ما آن را مغتنم میدانیم.
انتهای پیام/