رمضان ۸۸؛ سال ظهور «به کجا چنین شتابان» ابوالقاسم طالبی
خبرگزاری تسنیم: «نرد بام آسمان» تنها سریال تاریخی ماه مبارک رمضان است که به لحاظ ساخت و پرداخت داستان همه چیزش سرجای خود است. بزرگترین مشکلی که در رابطه با این سریال مطرح میشود آن است که اصلا سریالی برای ماه رمضان نبود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در رمضان سال 88، سریالهای نردبام آسمان، عبور از پائیز، پنجمین خورشید و به کجا چنین شتابان از شبکه های اول، دوم، سوم و شبکه تهران پخش شد که میزان رضایت و ماندگاری این سریال ها، اصلا مطلوب نبود؛ تلویزیون در آن سال، فاصله ای طولانی با سال های طلایی سریال سازی خود در ماه رمضان پیدا کرده بود.
شبکه اول سیما برای ماه رمضان این سال، سریال«نردبام آسمان» را به کارگردانی «محمدحسین لطیفی» به روی آنتن برد. سریالی که در آن بازیگرانی چون ویشکا آسایش، برزو ارجمند، سیامک احصایی، حسن پورشیرازی، وحید جلیلوند، جمشید جهانزاده، سیاوش چراغی پور، محمدرضا داوودنژاد، محسن زهتاب، بهرنگ علوی، شبنم قلیخانی و مهدی فقیه به ایفای نقش پرداختند.
این سریال، نخستین کار تاریخی لطیفی به حساب میآید. اگرچه فیلم مزیتهای اجرایی قابل قبولی دارد اما سریالی نبود که برای ماه رمضان مناسب باشد. گویا مسئولان شبکه اول سیما، به دلیل نداشتن سریالی خاص برای این ماه، از بین تولیداتی که در رزرو پخش در این شبکه قرار داشت، این سریال را برای ماه رمضان سال 88 خود در نظر گرفته بودند. یک کار تاریخی که تلاش شده بود ابتکارات جالبی در شکل روایت گویی آن لحاظ شود؛ بنابراین دیگر از آن نرم کلاسیک دیالوگ نویسی و دیالوگ گویی مختص سریال های تاریخی در این اثر خبری نیست و دوربین نیز قاب بندی های جدیدی را به نسبت آثار مشابه به خود دید. غلظت داستانی سریال نیز سبب نشد تا مخاطب از مشاهده این سریال احساس خستگی کند. همه چیز این سریال تقریبا سر جای خود است اما بزرگترین مشکلی که در رابطه با این سریال مطرح می شود آن است که «نردبام آسمان» اصلا سریالی برای ماه رمضان نبود و به همین دلیل، آن بازخورد قابل قبول را به خود ندید.
شبکه دو سیما سریال «عبور از پائیز» را به کارگردانی «مسعود شاه محمدی» برای رمضان سال 88 تولید کرد.سریالی که در آن، میرطاهر مظلومی، مهران رجبی، شیرین بینا، برزو ارجمند و رامین راستاد بازی کرده اند.
این سریال می توانست استفاده دراماتیک بهتری از سوژه خود به عمل آورد اما متاسفانه نتوانست عمق چندانی به داستان خود دهد. سریال به راحتی میتوانست با یک شخصیت پردازی قابل قبول، آن تقسیم وظایفی که مورد نظر پدر خانواده بود را خود به قطب داستانی سریال تبدیل کرده و شروط مطروحه را نیز به عنوان قطب رقیب جریان داستانی معرفی نماید و باقی داستان، به نوعی رقابت این دو قطب با یکدیگر باشد که در آن شرایط، یک فضای صرفا داستانی قدرتمند بر سریال مستولی شده و سبب ماندگاری کار میشد اما این اتفاق نیفتاد و همه چیز به صورت سطحی مطرح شد تا این سریال که میتوانست عملکرد قابل قبولی از خود نشان دهد، اینگونه قربانی فیلمنامه نویسی شود.
شبکه سوم برای این سال خود سریال «پنجمین خوشید» را به روی آنتن برد.کارگردان این سریال «علیرضا افخمی» بود و بازیگرانش نیز حمید گودرزی، شهرام قائدی، مریم کاویانی و مهدی سلوکی بودند.
«پنجمین خوشید» یک سریال تخیلی بود که عنصر سرگرمی در آن لحاظ نشده بود. این سریال برخلاف سریال قبلی کارگردان «زیرزمین»، تمام تلاش خود را معطوف به قصه پردازی های بیبنیانی کرد که باورپذیر نبودند و اصلا هم نتوانست مولفههای یک سریال رویاپردازانه و خیالی را داشته باشد؛ در سریالهای این چنینی تمام تلاش نویسنده بر آن است که با توجه به موهوم بودن خط روایی، از قوه جذابیت برای مشغول نمودن ذهن مخاطب استفاده شود؛ مانند آنچه در بسیاری از فیلمهای هالیوود نظیر حمله اهالی مریخ به زمین یا ماشین های پرنده یا جریانهای این چنینی دیده می شود؛ در تمام این فیلم ها، مخاطب با اینکه میداند داستان، خیالی است اما جاذبههای داستانی آن قدر بالاست که مخاطب مسحور تماشای اثر میشود، یعنی نویسندگان کارهای موفق این گونه، ابتدا جاذبههای بصری و دراماتیک کار را مشاهده میکنند و سپس آن سوژه را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند اما آنچه در «پنجمین خوشید» به چشم میخورد نه حس عاشقانهای را به مخاطبش حواله میکند و نه داستان خارق العادهای در این طی طریق میان گذشته و آینده لحاظ میشود، بنابراین داستان عملا استفاده چندانی از این داستان تخیلی به عمل نمیآورد و به همین دلیل سریال هم چندان مورد استقبال قرار نمیگیرد.
شبکه تهران نیز برای رمضان 88 خود، سریال «به کجا چنین شتابان» را تولید می کند.کارگردانی این سریال به عهده «ابوالقاسم طالبی» بود و رضا رویگری، حسن شکوهی، بابک حمیدیان، نگین صدق گویا، آهو خردمند و بهروز بقایی نیز در آن بازی کرده بودند.
«به کجا چنین شتابان» آشکارا یک سر و گردن بالاتر از نرم یک اثر تلویزیونی بود و مضمون آن نیز مقاربت قابل توجهی با ایام ماه رمضان داشت.سریالی که ارتباط معنایی قابل توجهی میان موضوع و شخصیت های خود به وجود آورده و توانسته بود همزمان مولفه های اخلاقی و انسانی را بر بستری از یک رویداد اجتماعی که در آن سال ها به راحتی قابل لمس بود و حتی امروز نیز محلی از اعراب دارد، بازگو نماید.اتفاق مهم دیگر سریال، در پرهیز از شعارگرایی آن بود که سریال توانست به مدد پیچش های قابل قبول داستانی و همچنین عدم فریاد زدن مفاهیمی که قصد طرح آنها را داشت، به خوبی به آن دست یابد.متاسفانه این سریال، آن طور که باید، مورد توجه قرار نگرفت وگرنه این تجربه طالبی، آشکارا قوی ترین سریال رمضان 88 سیما بود.
انتهایپیام/