اهمیت مضاعف حضور در راهپیمایی روز جهانی قدس
خبرگزاری تسنیم: مردم مظلوم غزه در هر افطار و سحری شاهد پرپر شدن کودکان،جوانان و نوجوانان و زنان خویش بوده و صهیونیستها افطارها و سحرهای آنان را خونین کردهاند. دنیای عجیبی است، مدعیان دفاع از حقوق بشر در برابر این همه جنایت سکوت کرده اند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم،نزدیک به دو هفته است سرزمین غزه زیر گلوله و بمبارانهای بیوقفه نظامیان رژیم صهیونیستی است. بهانه این حملات ددمنشانه، ربوده شدن سه شهرکنشین صهیونیست و کشته شدن آنهاست. حماس هرگونه دخالت در این جریان را به صراحت رد کرده بود. از آن زمان تاکنون جای جای باریکه غزه آماج حملات هولناک است. ساختمانها فرو میریزند، زنان و کودکان در زیر خروارها آوار مدفون میشوند، آتش در همه جای غزه زبانه میکشد، در بسیاری از محلات آب و برق قطع است و زندگی در گرمای طاقتفرسای نوار غزه بر زنان و کودکان سخت شده است، امکانات دارویی به شدت کاهش یافته است.ساکنان غزه ماه رمضان را با صدای غرش هواپیماها و فرود بمبها، افطار میکنند. در هر افطار و سحری شاهد پرپر شدن جوانان و نوجوانان خویش بوده و صهیونیستها افطارها و سحرهای آنان را خونین کردهاند. دنیای عجیبی است، مدعیان دفاع از حقوق بشر در برابر این همه جنایت و وحشیگری نه تنها سکوت کردهاند، بلکه تمامقد در کنار قاتلین ملت فلسطین ایستادهاند. آمریکاییها و اروپاییها با وقاحت تمام حملات ارتش رژیم صهیونیستی را حق این رژیم دانسته و از آن حمایت میکنند و در همان حال از شلیک موشکهای نیروهای مقاومت اسلامی که در پاسخ به بمبارانهای اشغالگران، صورت میگیرد انتقاد مینمایند و به قول معروف«سنگها را بستهاند و سگها را» رها کردهاند. وزارت بهداشت فلسطین، از افزایش شمار قربانیان حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مناطق مختلف نوار غزه خبر داده بطوری که آمار شهدای 12 روزه تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه به بیش از 339 شهید و 2391 زخمی رسیده است. در این میان حداقل 72 کودک ، 24 زن و 18 سالخورده به شهادت رسیده اند.(این آمار در هر لحظه در حال افزایش است) رهبرمعظم انقلاب اسلامی در سخنان اخیر شان با هیئت دولت با اشاره به حوادث تأسف بار غزه و کشتار بیرحمانه مردم بویژه زنان و کودکان فلسطینی، موضع گیری رئیس جمهور و اقدامات دولت را بسیار مناسب و بجا دانستند و تأکید کردند: مسائل غزه واقعاً مصیبت بار است و رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از غفلت دنیای اسلام،اینفجایعرامرتکبمیشود.حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای خاطرنشان کردند: کشتار مردم غزه به دست صهیونیست های غاصب، باید دولتها و ملتهای اسلامی را به خود بیاورد تا دست از اختلاف بردارند و با یکدیگر متحد شوند.مقام معظم رهبری در دیدار شعرا نیز با اشاره به حوادث دردناک غزه خاطرنشان کردند: «گاهی برای کشته شدن یک حیوان در گوشه ای از دنیا، چنان جنجال تبلیغاتی براه می اندازند، اما تهاجم اخیر به غزه و کشته شدن بیش از 300 تن که برخی از آنان نیز کودکان معصوم و مظلوم هستند، نه تنها برایشان اهمیتی ندارد بلکه امریکا و انگیس رسماً از این حملات حمایت می کنند.حضرت آیت الله العظمی خامنه ای همچنین تأکید کردند: واقعیت امروز دنیا، حمایت بی واهمه سلطه گران از هر بدی و پلشتی و فساد و نجاستی است که در خدمت منافعشان باشد و در مقابل، با هر پاکی و قداستی است که با منافعشان سازگاری نداشته باشد، بطور وحشیانه برخورد و معارضه میکنند»
جنگ سوم غزه از سه شنبه 17 تیر (البته برخی منابع زمان آغاز جنگ اشغالگران قدس را دوشنبه 16 تیر اعلام کرده اند) وارد هفته دوم خود شده است و رژیم صهیونیستی حملات جنون آمیز خود را به مناطق مسکونی، مراکز درمانی، بهداشتی، مدارس، مساجد و زیر ساخت های غزه به بهانه جلوگیری از شلیک موشک های مقاومت همچنان ادامه می دهد و در این میان سکوت جامعه جهانی و به ویژه سران سازشکار عرب، این رژیم را برای ارتکاب جنایات بیشتر گستاخ تر کرده است، حملاتی که برخی قربانیان را کودکان، زنان و افراد مسن تشکیل می دهد. منابع پزشکی از افزایش آمار شهدای حملات هوایی رژیم صهیونیستی درهشتمین روز آن خبر داده اند که بیشتر آنها غیرنظامیان به ویژه کودکان بیگناه هستند.
بهانه جویی های رژیم صهیونیستی
در اوایلماه گـــــــذشته میلادی 3صهیونیست نظامی که بهصورت دانشجویی یا بهصورت کادر در نیروی هوایی رژیم صهیونیستی فعالیت میکردهاند، کشته شدند. با وجود آنکه تاکنون هیچ گروهی مسئولیت قتل آنان را بر عهده نگرفته اما این رژیم درواکنش به این اتفاق، علاوه بر دستگیریهای گسترده، غزه را هم هدف حمله قرارداد. بهطور طبیعی مقاومت باید به این حملات پاسخ میداد. این رژیم هم دایره حملات خود را گسترش داده و تا حد زیادی تاکنون کاملاً بهصورتی کور غیرنظامیان را مورد حمله قرار میدهد.رژیم صهیونیستی دنبال بهانهای بود تا یکبار دیگر به غزه حمله کند. تلآویو اکنون با اطمینان خاطر به سامانه ضدموشکی گنبد آهنین و اینکه این بار موشکهای حماس را خنثی میکند حملات خود را آغاز کرده اما 7روز از آغاز این حملات میگذرد و گنبد آهنین آن کارآمدی مورد نظر را نداشته است. موشکهای مقاومت نهتنها نزدیک غزه بلکه شهرهای قدس، تلآویو و حیفا را هدف گرفتهاند. این نشان میدهد که انهدام موشکها بهصورت محدودی انجام میگیرد و برخلاف تبلیغات، اسرائیل بهشدت آسیبپذیر شده است.
متوقف کردن عملیاتی که شروع شده آسان نیست
اما عملیاتی که شروع شده متوقف کردنش به آسانی ممکن نیست. به هر حال اسرائیل با مجموعهای از اهداف این عملیات را شروع کرد و اکنون این اهداف محقق نشده است. متوقفسازی جنگ یعنی اعلام شکست اسرائیل زیرا اهدافش محقق نشده است. به همین دلیل، رژیم صهیونیستی بهدنبال فرار به جلو و ادامه این شرایط است. در این بین، عنصر غافلگیری بسیار بالا بوده و این رژیم فکر نمیکرد مقاومت از چنین امکاناتی برخوردار باشد.لذا با وجود همه تلخیها، در ابعاد استراتژیک، این رژیم صهیونیستی است که دچار بحران است و نه غزه. خاصه اینکه فلسطینیان به این مجاهدتها و ایثارها عادت کردهاند.
فلسطین اولویت اول جهان اسلام
اما این جنگ در یک بعد اهمیت راهبردی دارد و آن اینکه اولویت اول جهان اسلام را یکبار دیگر گوشزد میکند؛ یعنی اولویت در جهان اسلام، سوریه یا عراق یا لبنان نیست بلکه فلسطین است.
سوزاندن زنده زنده یک نوجوان فلسطینی
ارتش رژیم صهیونیستی طی هفته های اخیر بیش ازصدها بار به نوار غزه حمله کرده است. تنش ها بین این رژیم کودک کش و فلسطینی ها پس از آن شدت گرفت که دو هفته قبل یک نوجوان فلسطینی بهنام محمد ابوخضیر در شرق بیتالمقدس زنده زنده سوزانده شد.این اتفاق پس از آن رخ داد که جسد سه شهرک نشین اسرائیلی حوالی روستای حلحول در شهر الخلیل واقع در کرانه باختری پیدا شد. تلآویو حماس را مسئول مرگ این سه نفر میداند، با این وجود، حماس این اتهام را رد میکند. بعد از این بود که رژیم اسرائیل با محاصره نوار غزه، حدود یک میلیون و 700 هزار ساکن این منطقه را از حقوق اساسی خود محروم کرد.
علت اصلی حملات رژیم صهیونیستی
علت حملات رژیم صهیونیستی نیازمند دلایلی ریشه دارتر باشد. شکی نیست که رژیم صهیونیستی قصد دارد در راستای ترمیم شکست های گذشته خود گامی جدی بردارد. با توجه به بار روانی سنگینی که شکست های گذشته برای سردمداران این رژم دربرداشته، آنها می خواهند با هدف بازیابی وجهه و روحیه از دست رفته خود مجددا به غزه حمله کنند. البته حوادث منطقه از جمله حملات داعش به عراق و سوریه این فرصت را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داد تا با سوء استفاده از شرایط منطقه و اختلاف کشورهای مسلمان و مشغول شدن آنها به این اختلافات، حملات خود به غزه را شدت بخشند. ناگفته نماند که ماجراجویی های داعش و برخی کشورهای مرتجع و خائن منطقه در این خصوص در اصل ساخته و پرداخته همین رژیم است تا در سایه آن برخی اهداف شوم خود را عملی نماید. البته حمله به غزه می تواند گامی در جهت تضعیف مقاومت و نهایتا نابودی آن باشد، هدفی که یکی از اهداف راهبردی رژیم صهیونیستی است. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که تقسیم و تجزیه منطقه مطابق گرایشات اقلیتی، یکی از اهداف غرب در منطقه است که مطابق آن از تجزیه برخی کشورهای به ملیت ها، قومیت ها و اقلیتهای ترک، کرد، عرب، ترکمن، مارونی، دروزی، مسلمان و...، توجیه برقراری و تثبیت دولت یهودی را نیز فراهم خواهد کرد. تشدید حملات رژیم صهیونیستی به غزه می تواند ناشی از توافق فتح وحماس نیز باشد. توافقی که به طور قطع نمی تواند مطلوب این رژیم قرار بگیرد. هر چند که در این توافق دست برتر را فتح و محمود عباس داشتند. اما به هرحال این توافق، درگیری میان نیروهای فلسطینی را محدود و توانایی های آنها را بر روی رژیم صهیونیستی متمرکز می کند، به گونه ای که امنیت این رژیم را با مخاطره همراه خواهد کرد. با وجود محاسبات این رژیم، نتایج اولیه این حملات به علت گستردگی مقاومت نیروهای فلسطینی، با موفقیت صدردصدی همراه نبوده که این امر حاکی از خطای محاسبای آنها است.
انتفاضه سوم
با توجه به اخباری که در رسانه ها آمده و نیز حمله زمینی رژیم صهیونیستی به غزه، گمانه های طولانی تر شدن درگیری ها در غزه وجود دارد. در این راستا فراخوان 40 هزار نیروی احتیاط و ذخیره و همچنین تجدید قدرت نیروهای مقاومت در بین نیروهای فلسطینی احتمال تبدیل شدن این حوادث به انتفاضه سوم را تقویت می کند. در این شرایط امکان ورود حزب الله به درگیری ها به نفع مردم غزه دور از انتظار نیست. امری که رژیم صهیونیستی را وادار خواهد کرد همزمان در دو جبهه بجنگد و این گزینه ای محتمل است که منطقه را به جهنم این رژیم بدل خواهد کرد.سران این رژیم همواره صحبت از حملات هوایی و موشکی و حملات محدود زمینی می کنند. در این شرایط غزه در حال مقاومت است و چیزی برای از دست دادن ندارد اما با توجه به نقاط ضعف فراوان این رژیم و نیز توان غزه در تثبیت توانایی هایش، به نظر می رسد آینده این حوادث به نفع اسراییل نخواهد بود و پیش بینی می شود که روند شکست های این رژیم همچنان تداوم خواهد یافت و این حوادث مدال افتخار دیگری بر سینه مقاومت و مردم غزه خواهد بود.
انتشار تصاویر دردآور
یک عکاس دانمارکی به تازگی عکسی را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده که در آن شهرکنشینان اسرائیلی به تماشای بمباران غزه نشستهاند. آلن سورنسن این تصویر را در صفحه توییتر خود منتشر کرده است که صهیونیستهای ساکن «سدروت» را نشان میدهد. سدروت یکی از شهرهای اسرائیل است که در غرب نگب قرار گرفته و تنها 10 کیلومتر از نوار غزه فاصله دارد.این عکاس دانمارکی در توضیح این عکس که در حین حملات موشکی شبانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه گرفته شده، نوشته است: سینما سدروت. اسرائیلیها در سدروت با خود روی تپهای صندلی آوردهاند تا آخرین رخدادهای غزه را تماشا کنند. آنها با شنیدن صدای انفجار کف میزنند. انتشار تصاویری از مردم اسرائیل در حال تماشای موشک باران مناطق مسکونی نوار غزه و شادی آنها از دیدن شعله های انفجار، در پی القای این موضوع است که جنگ میان دو ملت است که هر کدام در پی احقاق حق خود برای امنیت و آسایش هستند و لابد القای این موضوع که موشک ها و هواپیماهای اسرائیلی برای دفاع از این مردم به سرزمین غزه حمله می کنند. این اتفاق رسانه ای در حقیقت برای برابر نشان دادن این نبرد یک طرفه است و گرنه کیست که نداند میان تصویر جنازه های کودکانی که از زیر آوارِ خانه هایی در غزه بیرون آورده می شوند و تصویر شیک و تمیز زنان و مردان آراسته ای که در خیابان به اصطلاح اورشلیم و تل آویو در حال دویدن اند تا خود را به پناهگاه های بتنی برسانند، تفاوت بسیار وجود دارد؟نگاه دقیق به زوایای رویارویی های گاه به گاهِ ماشینِ جنگی اسرائیل با مردم غزه می تواند یافته های بسیاری در اختیار افکار عمومی جهان بگذارد، بدون آن که برای کسب این نتایج نیازی به صرف هزینه ای باشد، چرا که صورت حساب آن را این روزها، و البته از سالها پیش، مردمِ نوار ساحلی غزه پرداخته اند؛ خانه های ویران شده، قبرستان های آباد شده وکودکان یتیم و بی سر پناه و...
اتحادیه مرده عرب و سکوت خفقان آور سازمان ملل
نکته دیگر اینکه، اتحادیه عرب مرده است. اتحادیه عربی که ظرف نیم ساعت جلسه برگزار میکند تا عضویت سوریه را به تعلیق درآورد، نمیتواند بعد از دو هفته نشستی را درباره فلسطین برگزار کند تا حداقل بیانیهای صادر نماید. این نشاندهنده این است که این نهاد واقعا از طرف پترودلار عربستان و قطر اشغال شده و کارکرد اصلیاش را از دست داده است. اما چرا سازمان ملل سکوت کرده است؟ زیرا آمریکا این اجازه را نمیدهد؛ بهدلیل اینکه معادله قدرت براساس اخلاق و حفظ جان انسانهای بیگناه نیست، براساس زور است و از آن رو که آمریکا متحد رژیم صهیونیستی است، این نهاد بینالمللی درقبال جنایات غزه سکوت اختیار میکند.
افزایش توان موشکی مقاومت و پرتاب موشک بسوی نیروگاه اتمی دیمونا
در طول هفته اول نبرد سنگین غزه ، چند حادثه مهم سیاسی، امنیتی و نظامی رخداده بود که میتواند مبنای یک تحلیل دقیق سیاسی و نظامی این بحران جدید قرار گیرد.حادثه نخست این است که رژیم اسرائیل با وجود برخورداری از دستگاههای پیچیده و قدرتمند اطلاعاتی مانند «شینبیت»، «شاباک»، «آمان» و «موساد» نتوانست توان نظامی و قدرت موشکی حماس و جهاد اسلامی را مورد ارزیابی دقیق قرار دهد.همچنین علیرغم مساحت اندک جغرافیائی غزه و تراکم جمعیتی در این شهر دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل نتوانستند محل اختفای هزاران موشک دوربرد حماس و جهاد اسلامی را پیدا کنند.موضوع دیگری که میتواند توازن قدرت را به سود جنبشهای مبارز فلسطین رقم بزند افزایش توان بازدارندگی این جنبشها است زیرا حماس و سایر جنبشهای فلسطین در این جنگ بطور هماهنگ، در یک اتاق جنگ و تحت فرماندهی مشترک به مقابله با ارتش اسرائیل میپردازند.موضوع دیگری که تردیدها را در میان ژنرالهای اسرائیلی برای حمله زمینی به غزه افزایش داده، ابتکار عمل میدانی حماس است که توانسته استراتژی توازن وحشت را عملیاتی کند.حماس و جهاد اسلامی در مقایسه با جنگهای سالهای 2008 و 2012 میلادی از توانمندی بیشتری برای بهرهگیری از موشکهای فجر، آر160، ام75 و براق برخوردار شدهاند.برآیند گزارشهای میدانی نشان میدهد که برد موشکهای حماس و جهاد اسلامی به 160 کیلومتر افزایش یافته و این امر میتواند کلیه تأسیسات نظامی، اقتصادی و هستهای رژیم صهیونیستی را مورد تهدید قرار دهد.حادثه دوم این است که حماس اکنون برگ برنده بسیار مهمی برای تغییر معادلات جنگ در اختیار دارد و آن پرتاب موشک بسوی نیروگاه اتمی دیمونا در صحرای نقب است.این نیروگاه در دوران نخستوزیری دیوید بن گوریون در سال 1962 توسط فرانسویها و آمریکائیها احداث شده و خطرناکترین ماده پلوتونیوم را تولید میکند.به دلیل قدمت این نیروگاه و فرسوده شدن دیوارهها و دیگهای بخار آن هر موج انفجاری در اطراف آن میتواند به یک انفجار بزرگ و یک فاجعه زیستمحیطی نهتنها برای فلسطین اشغالی بلکه برای مصر، اردن و سوریه ایجاد کند.با توجه به این که این نیروگاه اکنون در برد موشکهای «آر160» حماس قرار دارد لذا انهدام آن میتواند آخرین برگ برنده جنبشهای مبارز فلسطین به عنوان یک عامل بازدارنده تلقی شود.
مقاومت درس بزرگی در غزه به متجاوزان خواهد داد
ملت فلسطین علیرغم همه کمبودها، محاصرهها، تحریمها و نامردمیهای رژیمهای مرتجع، اکنون از آنچنان توانمندی برخوردار شده که با مقاومت و پایداری خود صهیونیستها را مستاصل کرده و در ادامه نیز قادر است با استفاده از ظرفیتهای موجود، درس بزرگی را در جنگ سوم غزه به متجاوزان بدهد.
سوء استفاده از مسابقات جام جهانی برای ریختن خون فلسطینیان غزه
قطعاً یکی از دلایل انتخاب زمان حمله همه جانبه رژیم صهیونیستی به غزه و جنایت فجیع علیه زنان و مردان و کودکان فلسطینی، غفلت بزرگ جهانی و سرگرم بودن مردم به تماشای مسابقات جام جهانی فوتبال در برزیل بود که این روزها مردم دنیا را اسیر توپهایی کرد که از خط دروازهها گذشتند تا از توپها و گلولههای بزرگ و مهیبی که جنایتکاران اسرائیلی در متراکمترین، پر جمعیتترین، محرومترین، بیدفاعترین و بیپناهترین قطعه جغرافیایی بر سر کودکان و زنان و مردان میاندازند غافل بمانند و از خونهائی که در فلسطین به زمین ریخته میشود، کمتر خبری به گوش برسد و اگر هم مجالی برای انتشار بیابد، در لابلای اخبار برد و باخت فوتبال گم شود. تصاویر ارسالی از غزه گویای عمق فاجعه است. در زمینی به وسعت 300 کیلومتر مربع، یک و نیم میلیون نفر که اغلب زن و کودک هستند در جهنمی از آتش گرفتار آمدهاند. اما فاجعه بزرگتر آنجا است که هیچ روزنهای از امید به مهار این آتش قساوت نمایان نشده است. قتل عام کودکان وزنان غزه در گرماگرم جشن و شادی ملتها در برزیل نمادی از سیمای دوگانه جهانی است که در آن زیست میکنیم. سؤالی که اغلب رهبران دعوت شده به جشن ریو از روبهرو شدن با آن طفره میروند این است که به راستی اگر همه این تدارکها در میادین دیپلماسی و ورزش برای پاسداشت زندگی و صلح است پس چرا جامعه جهانی براحتی بر خاموشی چراغ زندگی یک نسل در این سوی خاورمیانه چشم فرو میبندد؟از داستان سکوت جامعه جهانی در قتل عام غزه که پاداشی بزرگ به نظام آپارتاید اسرائیل است بگذریم، به نظر میآید عملیات مرگبار اخیر در غزه ماهیتی متفاوت از حوادث گذشته دارد. شهروندان فلسطینی که در روزهای اخیر طرف مصاحبه رسانهها بودهاند با شگفتی از انجام یک تهاجم بیسابقه سخن به میان آوردهاند. این تفاوت به گفته فلسطینیان عمدتاً از ماهیت دولت حاکم بر تلآویو ناشی میشود. آنها میگویند گروه جدید دولتمردانی که قدرت را در کابینه و کنیست در دست گرفتهاند به معنای واقعی اندیشه زوال جامعه فلسطینی را در سر دارند. آن گونه که نخبگان فلسطینی تأکید کردهاند بنیامین نتانیاهو اکنون در اتاق فرمان جنگ غزه منافع همین طبقه تندروها را نمایندگی میکند. همان گروهی که در برههای سودای جنگ با ایران و حمله به مراکز هستهای ایران را در سر میپروراند. رفتار این گروه از مقامهای اسرائیل را مقایسه کنید با احزاب دیگر این رژیم که در دورههای گذشته حتی طرح مذاکره با حماس را هم دنبال میکردند. سیاستها و رفتار تیم کنونی سردمداران اسرائیل به معنای واقعی لجام گسیخته است و این لجام گسیختگی را آنها در ماجرای چانهزنی بر سر شهرکسازیها نشان دادند تا حدی که نتانیاهو حاضر شد طرح بزرگ مذاکرات سازش شرکای امریکاییاش را پای این سیاست قربانی کند.
روحیه مقاومت پر توان تر از گذشته
جنگ سوم غزه و تجاوز کنونی رژیم صهیونیستی به این باریکه از دو ویژگی برخوردار است. نخست آنکه روحیه مقاومت ملت فلسطین پرتوانتر از همیشه ظاهر شده و گروههای مبارز نیز با قدرت موشکی خود به مقابله با این تجاوزات پرداخته و صحنه معادلات نظامی و توازن منطقهای را به نفع خود و در جهت استیصال رژیم صهیونیستی رقم زدهاند.دومین ویژگی این جنگ نابرابر اینکه وجه مشترک برخی رهبران عرب با سران رژیم صهیونیستی این بار بیشتر از سالهای قبل بروز کرده است و هر دو میخواهند روح مقاومت را در کوتاهترین زمان ممکن از بین ببرند و آن را درهم بشکنند، از این رو میلیاردها دلار درآمد حاصل از فروش ذخایر نفتی ممالک اسلامی صرف مسلمانکشی و فتنه انگیزی در کشوری اسلامی شده و به سلاحهایی تبدیل میشود که به سوریه و عراق فرستاده میشوند تا آتش فتنه در این کشورها شعلهور گردد.
خط مقاومت همچنان زنده و پا برجاست
واقعیت اینست که یکی از دلایل طرح حمله اسرائیل به غزه، ناکامیهای پی در پی در اجرای سازش در منطقه و سرخوردگی مقامات آمریکایی از این روند است، به گونهای که اوباما هفته گذشته رسماً در سخنانی از به بن بست رسیدن مذاکرات سازش و شکست آن خبر داده بود. از این رو سران رژیم صهیونیستی در هماهنگی با کشورهای غربی و عربی همپیمان خود، این جنایت ددمنشانه را برای وادار کردن خط مقاومت به تسلیم به مورد اجرا گذاشتند ولی ایستادگی و مقاومت گروههای مبارز فلسطینی نشان داد که خط مقاومت همچنان زنده و پا برجاست و پیروزی از آن فلسطینی هاست زیرا ملت فلسطین علیرغم همه کمبودها، محاصرهها، تحریمها و نامردمیهای رژیمهای مرتجع، اکنون از آنچنان توانمندی برخوردار شده که با مقاومت و پایداری خود صهیونیستها را مستاصل کرده و در ادامه نیز قادر است با استفاده از ظرفیتهای موجود، درس بزرگی را در جنگ سوم غزه به متجاوزان بدهد.
حمایت آمریکا از صهیونیست های جنایتکار
بیش از یک هفته است که رژیم ددمنش صهیونیستی حملات وحشیانهای را علیه فلسطینیان در نوار غزه از سرگرفته است. در صدها حمله صهیونیستها به نوار غزه، علاوه بر ویرانی ساختمانهای دولتی و منازل مسکونی، صدها غیر نظامی که تعدادی از آنها زن و کودک بودهاند، شهید و زخمی شدهاند. در این میان، سکوت مرگبار مجامع بینالمللی در برابر این جنایات ضدبشری، دروغ بودن ادعاهای انساندوستانه آنان را برای چندمین بار ثابت کرد و موضع بسیار مضحک آمریکا که ضمن حمایت از رژیم صهیونیستی، این جنایت عظیم را حق صهیونیستها و مقابله با اقدامات تروریستی(!) اعلام کرد، بار دیگر بهروشنی مشارکت شیطان بزرگ در جنایات صهیونیستها را نشان داد.موضعگیری مضحک امریکا که ضمن حمایت از حملات کودک کش رژیم غاصب صهیونیستی, این جنایت عظیم را حق صهیونیست ها و مقابله با اقدامات تروریستی اعلام می کنند بار دیگر به روشنی مشارکت شیطان بزرگ در جنایات صهیونیست ها را نشان می دهد.با اینکه توطئه استکبار، صهیونیسم و ارتجاع ، بخش مهمی از جهان اسلام را درگیر اختلافات خونین کرده و عده و عدهای که میبایست صرف مقابله با صهیونیسم میشد، در این کارزار دشمنساخته از دست رفته و ظاهراً تهدید علیه رژیم صهیونیستی تا حدودی کاهش یافته؛ اما نخستوزیر خونخوار رژیم صهیونیستی احساس میکند در چنین اوضاع و احوالی بنیه نظامی حماس و جهاد اسلامی در حال تقویت است و برای تضعیف آن باید هراز گاهی آتش جنگی را شعلهور ساخت.
هراس از مقاومت
حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه که با پاسخ جدی نیروهای مقاومت فلسطین روبهرو شد، کمهزینه نبود و اصابت دهها موشک مبارزان فلسطینی به نقاط مختلف سرزمینهای اشغالی از جمله تلآویو و اورشلیم، وحشت را بر سراسر این سرزمینها حکمفرما کرد تا آنجا که روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» اعلام کرد در پی حملات موشکی و راکتی گروههای مقاومت فلسطین، اسرائیل [رژیم صهیونیستی] فلج شده است.در همین حال، خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس، با ارسال نامه به کشورهای اسلامی و تمامی کشورهای جهان، درخواست حمایت از مردم فلسطین و فشار بر صهیونیستها برای توقف حملات آنان را داشته است که یکی از گیرندگان این نامه، دکتر روحانی، رئیسجمهور ایران، است. با اینکه چنین اقداماتی با درگیر ساختن رهبران کشورهای جهان با مسائل فلسطین و آشنا ساختن بیشتر آنها با جنایات صهیونیستها میتواند دستاوردهایی را برای فلسطینیها داشته باشد، اما تنها چیزی که قادر است غلیان خوی ددمنش صهیونیستها را سرکوب و منکوب کند، شلیک موشکهایی است که به شهرهای مهم مناطق اشغالی اصابت کند؛ پاشنه آشیلی که صهیونیستها تاکنون نتوانستهاند برای آن چارهای دستوپا کنند.
سکوت مرگبار جوامع بین المللی دردآورتر از حملات وحشیانه
مدعیان حقوق بشر باید پاسخ دهند که کشتن کودکان و زنان بی گناه و مظلوم غزه در کجای تعاریف حقوق بشری آنها قرار دارد که این چنین مرگبار سکوت کرده اند. حمله دردمنشانه رژیم صهیونیستی و کشته شدن زنان و کودکان بی دفاع غزه, دل هر انسانی را به درد می آورد اما دردآورتر از آن, سکوت مرگبار جوامع بین المللی در مقابل این جنایات وحشیانه است. چگونه می توان شاهد بود که ده ها تن بمب بر سر ملتی بی دفاع و مظلوم ریخته شود و جهان در یک سکوت مرگبار فرو رود, چگونه می توان پیکر بی جان و آغشته به خون کودکان و زنان بی گناه غزه را دید و سکوت کرد. سکوت مرگبار مجامع بین المللی در برابر جنایات ضدبشری رژیم صهیونیستی, دروغ بودن ادعاهای حقوق بشری و انسان دوستانه آنان را برای چندمین بار ثابت کرد. جای بسی تامل است که چرا مدعیان حقوق بشر از خود واکنشی انجام نمیدهند و چرا سران کشورهای اسلامی در لاک خود فرو رفته اند و با سکوت خود مهر تاییدی بر این جنایات می زنند. مانده ایم مدعیان حقوق بشر چه تعریف و تفسیری از حقوق بشر دارند که در مقابل این این اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی سکوت کرده اند.سازمان کنفرانس اسلامی که صدای جمعی جهان اسلام و تضمینی برای حفاظت و حمایت از منافع جهان اسلام است نه تنها این حملات را محکوم نکرده است بلکه خود را پشت سران استکبار پنهان کرده و فلسفه وجودی و هویت سازمان همکاری های اسلامی را با چنین سکوتی زیر سؤال برده اند. کشورهای عضو بخش عدم تعهد نیز در این زمینه می تواند با حمایت از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی وجدان خفته مجامع بین المللی را بیدار کنند.توطئه رژیم استکبار صهیونیسم ارتجاع عربی بخش مهمی از جهان اسلام را درگیر اختلافات خونین خود کرده است و عِده و عُده ای که می بایست صرف مقابله با صهیونیسم شود در این کارزار دشمن ساخته, از بین رفته است.در حالی که افکار عمومی دنیا سرگرم بازی های جام جهانی فوتبال و از طرفی مسائل مربوط به گروه تکفیری داعش در سوریه و عراق است رژیم کودک کش صهیونیستی از این وضعیت پیش آماده در جهان اسلام سواستفاده کرده و مردم بی گناه غزه را به خاک و خون کشیده است.در این اوضاع و احوال باید جوامع اسلامی برای کمک به مردم فلسطین از هیچ کوششی دریغ نکنند و به آیه شریفه اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم عمل کنند و در مقابل این جنایات اتحاد و انسجام خود را حفظ و یکپارچه علیه این رژیم غاصب اقدام کنند.
جنایت های جنگی رژیم صهیونیستی و افطارهای خونین در غزه مظلوم
بیش از دو هفته است سرزمین غزه زیر گلوله و بمبارانهای بیوقفه نظامیان رژیم صهیونیستی است. بهانه این حملات ددمنشانه، ربوده شدن سه شهرکنشین صهیونیست و کشته شدن آنهاست. حماس هرگونه دخالت در این جریان را به صراحت رد کرده بود. از آن زمان تاکنون جای جای باریکه غزه آماج حملات هولناک است. ساختمانها فرو میریزند، زنان و کودکان در زیر خروارها آوار مدفون میشوند، آتش در همه جای غزه زبانه میکشد، در بسیاری از محلات آب و برق قطع است و زندگی در گرمای طاقتفرسای نوار غزه بر زنان و کودکان سخت شده است، امکانات دارویی به شدت کاهش یافته است.ساکنان غزه ماه رمضان را با صدای غرش هواپیماها و فرود بمبها، افطار میکنند. در هر افطار و سحری شاهد پرپر شدن جوانان و نوجوانان خویش بوده و صهیونیستها افطارها و سحرهای آنان را خونین کردهاند. دنیای عجیبی است، مدعیان دفاع از حقوق بشر در برابر این همه جنایت و وحشیگری نه تنها سکوت کردهاند، بلکه تمامقد در کنار قاتلین ملت فلسطین ایستادهاند. آمریکاییها و اروپاییها با وقاحت تمام حملات ارتش رژیم صهیونیستی را حق این رژیم دانسته و از آن حمایت میکنند و در همان حال از شلیک موشکهای نیروهای مقاومت اسلامی که در پاسخ به بمبارانهای اشغالگران، صورت میگیرد انتقاد مینمایند و به قول معروف«سنگها را بستهاند و سگها را» رها کردهاند. برابر اعلام مقامات نظامی ارتش اشغالگر، تاکنون بیش از هزاران نقطه در نوار غزه هدف بمبارانهای وحشیانه قرار گرفته است. در جریان این حملات نزدیک به200نفر به شهادت رسیده و بیش از هزارنفر نیز مجروح شدهاند که یک سوم آنان را کودکان تشکیل میدهند. نتانیاهو نخستوزیر خونآشام این رژیم حمله زمینی به غزه را آغاز کرد. عملی شدن این تصمیم، حمام خون غیرنظامیان در غزه را راه انداخته است. یعنی جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت صهیونیستها بار دیگر به اوج خود رسید.
داعش و پادوهای رژیم صهیونیستی و حکام مرتجع عرب
در این گیر و دار که فلسطینیان مظلوم آماج حملات مغولوار اشغالگران هستند، پادوها و وابستگان به این رژیم به نام اسلام به جان مسلمانان افتاده و موجبات تشتت و اختلاف درمیان امت اسلام را فراهم نمودهاند. همزمانی جنایات اخیر صهیونیستها با روئیدن قارچ سمیای به نام «داعش» در قلب کشورهای اسلامی حکایت از توطئهای خطرناک و مخرب دارد. توطئهای که یک گوشه از آن تحتالشعاع قرار دادن مساله فلسطین است. امروز خبرگزاریهای بینالمللی به جای پرداختن به مصائب فلسطینیان، خبر جنایات «داعش» را بازتاب میدهند تا هم مظلومیت ساکنان نوار غزه را مضاعف کنند و هم چهرهای خشن و بیرحم از اسلام به جهانیان نشان دهند.حکام برخی از کشورهای عربی و مسلمان به جای آنکه به فریادهای استغاثه و کمک خواهی فلسطینیان پاسخ دهند، شب و روز خود را وقف تدارک گروههای تکفیری برای مسلمان کشی مینمایند. اینان بدان دلیل که مبادا خاطر اربابشان در واشنگتن مکدر شود، تا امروز حتی از محکومیت لفظی جنایات اشغالگران نیز طفره میروند.
با صهیونیستها باید تنها با زبان زور و اسلحه سخن گفت
اما آنچه این روزها غمها و گریهها و شیونهای نوار غزه را قابل تحمل نموده است، مقاومت جانانه و پاسخهای کوبنده و به موقع مقاومت اسلامی به حملات صهیونیستها است. درست است که میزان و قدرت پاسخگویی مقاومت اسلامی فلسطین به اندازه حملات صهیونیستها نیست اما فراموش نکنیم که طی بیش از 66 سال که از اشغال سرزمینهای اسلامی سپری میشود همواره این اشغالگران بودهاند که هرزمان اراده کردهاند حمله کرده و هر زمان هم صلاح دانستهاند، حملات را متوقف نمودهاند. اینک آن دوران به پایان رسیده است و فلسطینیان نیز در عرصه نبرد نابرابر با اشغالگران، حرفی برای گفتن دارند. اینان نیز با همان زبانی که صهیونیستها با آن سخن میگویند، تکلم مینمایند زیرا پی بردهاند که با صهیونیستها باید تنها با زبان زور و اسلحه سخن گفت. این روزها جای جای سرزمینهای اشغالی در تیررس موشکهای مقاومت است و ساکنان آنها در ترس و اضطراب به سر میبرند.معنا ندارد که زن و کودک و زن و مرد فلسطینی در زیر آوارها مدفون شود و فرزندان در برابر دیدگان پدر و مادر پرپر گردند و افطار و سحر مسلمانان نوار غزه به خون آغشته شود اما صهیونیستهای اشغالگر در آرامش به سر برند. صهیونیستها باید دریابند که دوران یکه تازیهایشان به پایان رسیده است.
فاجعه فلسطین نقطه عطفی در تاریخ امت
ملت فلسطین در حالی شصت و ششمین سالروز فاجعه فلسطین را پشت سر می گذارد که در شرایط سخت و پیچیده ای چه در داخل و چه در خارج به سر می برد؛ به طوری که در داخل فلسطین، محاصره باریکه غزه، یهودی سازی مقدسات، تخریب مزارع و منازل و مصادره اراضی وضعیت سختی را برای آنها رقم زده است و در عرصه خارجی نیز آوارگان فلسطینی در وضعیت نابسامانی در اردوگاه های کشورهای عربی زندگی می کنند. وضعیت فلسطین طی 66 سال گذشته از اشغال این سرزمین به همین روال بوده است و حتی آنهایی هم که خارج از فلسطین بوده اند و در معرض تجاوزات مستقیم رژیم اشغالگر قدس نبوده اند، در وضعیت خوبی به سر نمی بردند؛ چرا که صرف مساله آوارگی در خارج از فلسطین و محرومیت از حقوق ملی مشکلات متعددی را برای آنها رقم زده است و در کنار آن، آنها باید تبعات و پیامدهای ناشی از تحولات داخلی کشورهای محل اقامت شان را نیز تحمل کنند.
فلسطین بزرگترین جمعیت پناهنده و آواره در جهان
با پایان سال 2012 و آغاز سال 2013، شمار فلسطینیان به یازده میلیون و 555 هزار نفر رسید که از این تعداد 5 میلیون و 755 هزار نفر آنان یعنی 49.8 درصد آنان در خارج فلسطین زندگی می کنند و قریب به 5 میلیون و هشتصد هزار نفر آنان یعنی 50.2 درصدشان در داخل مرزهای فلسطین به سر می برند. این آمارها در بخشی که مربوط به تعداد فلسطینیان در داخل سرزمین فلسطین است، تا حد زیادی از دقت برخوردار است ؛ ولی آن بخش از آمارها که تعلق به فلسطینیان ساکن خارج فلسطین دارد، تخمینی است زیرا مبتنی بر برخی داده ها و شاخص های آماری خاص می باشد.اگر برآوردی از فلسطینیان مقیم خارج و پناهندگان فلسطینی مقیم داخل فلسطین داشته باشیم، می بینیم که تعداد آنها تا پایان سال 2012 به 7 میلیون و 829 هزار نفر نفر می رسید که از این تعداد 26.5 درصد در داخل مرزهای فلسطین به سر می برند و 73.5 درصد باقی در خارج فلسطین زندگی می کنند.
فرار صهیونیست ها از سرزمین های اشغالی
در طی 52 سال موجودیت رژیم صهیونیستی (1948 تا 2000)، این رژیم توانست قریب به دو میلیون و 900 هزار مهاجر یهودی را به اراضی اشغالی انتقال دهد. در واقع، چندین موج مهاجرت بزرگ در دوره بعد از جنگ 1948، سقوط اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی بلوک شرق به وقوع پیوست ؛ ولی ذخیره انبار مهاجرت رژیم صهیونیستی در سال های اخیر رو به پایان است و شمار مهاجران رو به کاهش گذارده است. میانگین سالیانه تعداد مهاجران در دوره 2003 تا 2012 از 23 هزار نفر به 15 هزار نفر رسیده است. برخی از منابع همچنین از افزایش موج مهاجرت منفی یهودیان (از اراضی اشغالی به خارج) حکایت دارد تا جایی که به حدود ده هزار در هر سال می رسد. روزنامه لبنانی السفیر در شماره 9/1/2012 خود به نقل از روزنامه عبری زبان معاریو اعلام کرد در سال 2011 تعداد صهیونیست هایی که اراضی اشغالی را ترک می کنند، از تعداد مهاجران به این منطقه فراتر رفته است. منابع وابسته به وزارت جذب و اسکان یهودیان و دفتر سازمان مرکزی آمار رژیم عبری اعلام کردند که تا پایان سال 2008، در حدود هفتصد هزار اسرائیلی در خارج از اراضی اشغالی به سر می برند. گزارش منابع یهودی و صهیونیستی نشان می دهد که تعداد یهودیان در سطح جهان به حدود 13.5 میلیون نفر می رسید که 82 درصد یهودیان جهان در حال حاضر در اراضی اشغالی 1948 و ایالات متحده آمریکا به سر می برند. شایان ذکر است که جمعیت یهودیان در سطح جهان بیش از چهل سال است که افزایش چشمگیری نداشته است. یهودیان با مسئله پایین بودن نرخ زاد و ولد، از هم پاشیده شدن خانواده ها، ادغام در جوامع محل زندگی، گسترش ارزش هایی همچون منفعت جویی، ذلت طلبی و تمامی ارزش های مرتبط با تمدن غربی دست به گریبان هستند.
66 سال اشغالگری از مقاومت مردم نکاسته است
66 سال پس از آنکه صهیونیستها اعلام کردند دولت تاریخی خود را در «ارض موعود» تشکیل دادهاند، مهمترین شهرهای اسرائیلی شامل تلآویو، حیفا، یافا و منطقه حساس دیمونا با شلیک صدها موشک به لرزه درمیآیند و صدای آژیر آمبولانسها و ماشینهای پلیس برای لحظهای قطع نمیشود و «اوفرونیتر» فرمانده یگان عملیاتی آبی-خاکی این رژیم میگوید: «ارتش اسرائیل در یک «جنگ مقدس» سرگرم از میان برداشتن دشمن و رفع تهدید از سر ملت اسرائیل است!» این در حالی است که در نقطه مقابل این رژیم مردمی قرار دارند که علیرغم تحمل سالها محاصره و اشغالگری و پذیرش فشارهای طاقتفرسا و غیرقابل تصور ایستادهاند و این از عجایب است که هر فلسطینی که در غزه به خاک و خون کشیده میشود، احساس عدم امنیت در تلآویو و حیفا و... بیشتر میشود و متقابلا هر موشک که از غزه به سمت صهیونیستها شلیک میشود، حس توانمندی و غلبه بر دشمن در طرف فلسطینی افزایش مییابد. تا چندی قبل سرنوشت جنگها را جنگافزارهای مدرن از یک سو و دولتهای دارای حامی بیشتر از سوی دیگر تعیین میکردند اما امروز سرنوشت جنگ به درجه مقاومت یک ملت در برابر نیروی مهاجم بستگی دارد. بر این اساس آنکه به تهاجم دست میزند تنها در صورتی به نتیجه میرسد که با مقاومت طرف مقابل مواجه نگردد اما در نطقه مقابل، ملتی که مورد تهاجم واقع میشود، میتواند پیروزی خود را بر دشمن تحمیل نماید. در واقع در این صحنه آنچه پاسخ نمیدهد آرایش نظامی، آموزشهای پیچیده نظامی، جنگافزارهای پیشرفته و جلب ظرفیتهای بینالمللی در عملیات تهاجمی است البته این به معنای آن نیست که این موارد به طور کلی بیفایده باشند و یا برای یک نیروی نظامی غیر لازم شمرده شوند، سخن این است که این موارد که درگذشته تعیینکننده بودند، امروزه در حد ابزارهای متوسط ارزیابی میشوند.
آزموده را آزمودن خطاست
ارتش رژیم صهیونیستی تجربه جنگ در غزه را دارد. جدای از آنکه این رژیم به دلیل آنکه 38 سال - در فاصله سالهای 1346 تا 1384 - این منطقه را در اشغال خود داشته است، یکبار در دیماه 1387 در جنگی 22 روزه و بار دیگر در آبان 1391 و در جنگی 8 روزه بخت خود را در مواجهه با مقاومت غزه آزموده است. در هر نوبت اسرائیلیها دلیل حمله به مردم مظلوم غزه را رفع تهدید علیه شهروندان اسرائیلی اعلام کردهاند و دست آخر هم ضمن پناه بردن به قطعنامه شورای امنیت کار را نیمه تمام رها کرده و حتی پس از چندی اعلام کردهاند که مقاومت فلسطینی از قبل قویتر شده است! در واقع برای ارزیابی شکست رژیم صهیونیستی کافی است که به ورود سه باره صهیونیستها به یک پرونده، استناد کنیم حمله سوم اسرائیل مانند حمله دوم، اعتراف به ناتوانی در حل پرونده غزه است. اسرائیل در هر سه نوبت از «حمله زمینی» به عنوان یک تهدید قاطع سخن گفته و در دو نوبت قبل عملا نتوانسته نیروی زمینی خود را به طور جدی وارد غزه کند. اسرائیلیها در جریان جنگ 22 روزه تلاش زیادی کردند تا نیروی زمینی خود را وارد غزه نمایند ولی هر وقت این نیرو از نقطهای به سمت سرزمین غزه به حرکت درآمد به زودی با تلفات عقب نشست و اداره جنگ را به نیروی هوایی سپرد. در این نوبت نیز اسرائیلیها یک خط در میان درباره عملیات زمینی حرف میزنند و برای جدی نشان دادن این تهدید حتی پای آمریکاییها را نیز به میان کشیدهاند تا جایی که باراک اوباما اعلام کرد که اگر اسرائیل بخواهد به غزه حمله زمینی کند، آمریکا از آن پشتیبانی میکند. اما در دو جنگ گذشته، اسرائیل نتوانست از نیروی زمینی خود استفاده چندانی بنماید و لذا در مواجهه زمینی با مقاومت از حد حرف فراتر نرفت.رژیم صهیونیستی به طور اصولی نمیتواند با نیروی زمینی مقاومت فلسطین را در غزه شکست بدهد چرا که امکان محاصره یگان زرهی او توسط نیروهای مقاومت وجود دارد کما اینکه مقاومت میتواند انواعی از تلههای انفجاری را در باغها و مناطق مسکونی تعبیه کند و یگان زرهی مهاجم را منهدم کند. این اتفاق در روز هفتم یا هشتم جنگ 22 روزه افتاد و به همین علت فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش اسرائیل در همان روز دستور بازگشت یگان زرهی را صادر کرد.
شکست اخلاقی رژیم صهیونیستی
شکست این رژیم شکست اخلاقی است. وقتی یک ارتش نتواند دیگران را درباره درست بودن حملهای که علیه یک منطقه انجام داده است، متقاعد نماید این ارتش دچار شکست اخلاقی میشود و از درون متلاشی میگردد، چه کسی میتواند بپذیرد که به فرض درست بودن خبر ربایش 3 شهرکنشین صهیونیست توسط فلسطینیها، صدها زن و کودک مستحق مرگند چه رسد به این که یک ملت با بمباران هوایی و استفاده از سلاحهای آلوده به مواد شیمیایی و اتمی در معرض تهاجم قرار گیرند. تایید شکست در عرصه اخلاقی در داخل این رژیم فرار جمع دیگری از شهروندان غاصب به کشورهای دیگر و در عرصه خارجی سختی پذیرش دفاع از موجودیت و مشروعیت این رژیم است.شکست دیگر این رژیم در این جنگ، شکست امنیتی است. اسرائیل در شصت و ششمین سال تاسیس جعلی خود نتوانسته مسائل امنیتی خود را نه در دوردستها- مثل روستای عسقلان- و نه در نزدیکدستها- مثل تلآویو- تامین نماید. اسرائیل میگوید این حمله را برای تامین امنیت شهروندانش انجام داده و در واقع اعتراف کرده است که 66 سال اشغال به امنیت کافی نیانجامیده است. در واقع امروز آنکه در تلآویو نشسته به اندازه آنکه در غزه است احساس ناامنی میکند و این یعنی برقراری توازن وحشت و همه میدانند که در توازن وحشت فقط میتوان گفت من هم قدرت آسیب رساندن دارم ولی نمیتوان گفت من قدرت تامین امنیت را دارم.
شکست سیاسی رژیم صهیونیستی
شکست دیگر اسرائیل در این عملیات، شکست سیاسی است. وقتی یک رژیم نتواند با کاری که میکند موقعیت سیاسی خود را در داخل و خارج به طور نسبی بهبود بخشد، شکستخورده تلقی میشود. رژیم صهیونیستی در این عملیات درصدد بود که از فضای بلبشوی منطقه و خودمشغولی تاسفبار جهان اسلام استفاده کرده و دشمن نزدیک خود یعنی مقاومت فلسطینی در باریکه را از بین ببرد. اگر این کار در عمل امکانپذیر بود، موقعیت این رژیم در داخل سرزمینهای اشغالی 1948 و نیز در میان مجموعه دولتهایی که حامی این رژیم به حساب میآیند، بهبود پیدا میکرد ولی زمانی که این رژیم علیرغم توسل به شیوههای کثیف و زیر پا گذاشتن همه هنجارهای انسانی ناچار به پذیرای شکست میشود، موقعیت آن در داخل و خارج دچار آسیب جدی میشود از این روست که صداهای مخالف اسرائیل پس از شکست از حزبالله در تابستان 1385 و شکست از مقاومت فلسطینی در سالهای 1387 و 1391 بالاتر رفت و اینکه اسرائیل دیگر بال نیست و باری است بر گردن تاسیسکنندگان و حامیان آنان به حرف بسیاری از دولتها و گروههای اثرگذار در اروپا و... تبدیل گردید.
نباید لحظهای در سختی وضعیت مردم مظلوم غزه تردید کرد
نباید لحظهای در سختی وضعیت مردم مظلوم غزه تردید کرد و به واقع ما چه میدانیم که فرود آمدن بمب در شهری که نزدیک 10 سال در انواعی از محاصره بوده چه معنایی دارد! ما چه میدانیم آن کودکی که در جلوی چشمان خویش شاهد پرپر شدن همه اعضای خانواده خود بوده چه وضع اسفبار روحی و روانی دارد؟ گاهی با دیدن صحنههای تلویزیونی غزه قلب انسان درهم فشرده میشود و میخواهد باز ایستد. آری بسیار سخت است و تصور آن هم بسیار دشوار است اما در عین حال در چهره مومنانه مردان و زنان این سرزمین به محاصره درآمده، میتوان خطوط روشن پیروزی را خواند. الیس الصبح بقریب.
شکست دیپلماسی اعراب مرتجع
تفاوت نزاع اخیر غزه از رفتار اعراب ناشی میشود. سران عرب بعد از 4 جنگ سیاست رویارویی نظامی با اسرائیل را کنار گذاشتند. اما آنها برای جبران این خلأ همواره کوشیدند در میدان دیپلماسی و کمکهای اقتصادی فلسطین را تحت چتر حمایت خویش قرار دهند. در سیاست رسمی قریب به اتفاق دولتهای عربی فلسطین را سرلوحه امور خوانده شده است.اما تل آویو این بار عملیات مرگبار خویش را در سکوت مطلق جهان عرب پیش میبرد. نه از واکنش فوری کنفرانس اسلامی خبری هست و نه از تحرک دیپلماتهای عربی و اسلامی در سازمان ملل.طرف صهیونیستی نیز با علم به وضعیت آشفتهای که بر جهان عرب حاکم است قدرت آتش خویش را هر روز شدیدتر میکند. اتحادیه عرب عملاً بعد از جنگ سوریه زمینگیر شده است و مصر که رهبری دیپلماتهای عربی در سازمان ملل را برعهده داشت بعد از داستان اخوان المسلمین راه خود را از غزه جدا کرده است اما ضربه اصلی را به پیکر فلسطینیان، دیپلماسی سعودیها وارد کرده است. استراتژی ریاض ظرف دو سال اخیر به سمت مهار و منزوی کردن جنبشهای انقلابی بویژه حماس حرکت کرد همچنان که سعودیها در ائتلافی به اتفاق امارات، بحرین و قطر برای سرکوب انقلابهای عربی خیز برداشتند. به این صورت بهار عربی که با ندای آزادی فلسطین به راه افتاده بود و برگ برنده اعراب در مواجهه با اسرائیل بود در سایه طراحی شیخنشینها به پاشنه آشیل اعراب در برابر اسرائیل تبدیل شد.به خاطر آورید که پیش از آنکه حمله اسرائیل به غزه انجام شود سعودیها و اماراتیها تحریمهای خود علیه حماس را کلید زده بودند.لذا دور از انتظار نبود که بعد از افول انقلابهای عربی، اسرائیل نیز برای خروج از انزوا خیز بردارد. حملات اخیر این رژیم را میتوان گامی بلند برای شکستن این انزوا به حساب آورد. به این ترتیب ماشین نظامی اسرائیل در حالی برای انهدام غزه و تغییر جغرافیای خاورمیانه خیز برداشته که دو کشور مدعی حمایت از فلسطین پشت غزه را خالی کردهاند اول عربستان که مدعی دفاع از شرافت عرب بود و دیگری ترکیه که رهبران آن پرچم آزادی غزه در دست گرفته بودند.
نتانیاهو در گرداب
وقتی که سازمان آزادیبخش فلسطین و حماس اعلام کردند که برای تشکیل دولت فلسطین به توافق رسیدهاند و اختلافات گذشته به مرور برطرف خواهد شد، نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل سراسیمه اعلام کرد که دولت او این توافق را قبول ندارد و تلویحا گفت برای بر هم زدن اتحاد فلسطینیها از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد و منتظر اعلام موافقت هیچ کشوری نخواهد ماند. وقتی که دولت فلسطین موفق شد در بیشتر نهادهای بین المللی عضو شده و مشروعیت جهانی پیدا کند و این موضوع با استقبال مردم جهان روبه رو شد، نمایندگان دولت اسرائیل در سراسر جهان گشتند تا از موفقیت فلسطینیها در این زمینه جلوگیری کنند و موفق نشدند. وقتی که تعداد زیادی از مردم اسرائیل و فلسطین- یهودی و مسلمان در مخالفت با اقدامات جنگ طلبانه دولت نتانیاهو به خیابانهای تل آویو آمدند و در مقابل نیروهای پلیس ایستادگی کردند. در چنین شرایطی دولت اسرائیل و در راس آن نتانیاهو و وزیر خارجه اش لیبرمن با سوءاستفاده از وضعیت کشته شدن مشکوک سه جوان اسرائیلی و یک جوان فلسطینی، فضا را مناسب دیدند که برای برون رفت از بن بستی که در آن گرفتار شده بودند، هجوم وحشیانه خود را علیه مردم فلسطین در غزه و سایر شهرها شروع کنندو بمب افکنهای پیشرفته خود را با تایید دولت آمریکا بر فراز پرجمعیتترین منطقه جغرافیایی زمین در حساب مساحت به باریکه غزه فرستادند و دستور دادند تا هر کجا دل شان میخواهد آنجا را بمباران کنند و زنان و کودکان فلسطینی را بدون رعایت ابتداییترین قراردادها جنگی به خاک و خون بکشانند.
بحران اقتصادی در رژیم صهیونیستی
در عین حال طولانی شدن درگیریهای غزه در نهایت به ضرر رژیم اسرائیل خواهد بود زیرا برآوردهای اولیه نشان میدهد که اسرائیل اکنون روزانه یک میلیارد دلار هزینه مالی و زیانهای اقتصادی ناشی از جنگ علیه مردم غزه متحمل میشود.لغو پروازهای فرودگاه بینالمللی بنگوریون در جنوب تلآویو، تعطیلی کارخانهها و مراکز اقتصادی، سقوط ارزش بازار سهام در فلسطین اشغالی و هزینه سنگین مالی استفاده از سامانه گنبد آهنین بخشی از آسیبهای مالی اسرائیل به شمار میرود. بیش از 3 میلیون یهودی برای در امان ماندن از حملات موشکی حماس در پناهگاهها به سر میبرند و به همین دلیل اکنون زندگی در فلسطین اشغالی تقریباً فلج شده است.هرچند موشکهای حماس آثار تخریبی اندکی دارند اما آثار روانی و اجتماعی آن خیلی بیشتر از تصور رهبران رژیم اسرائیل است زیرا یهودیان برخلاف فلسطینیان نوعاً به لحاظ روحی و روانی برای مدتی طولانی قادر به تحمل سختیها نیستند.لذا به نظر میرسد در جنگ غزه هر طرفی که مقاومت بیشتری از خود نشان دهد میتواند حریف را زمینگیر کند و با توجه به آمادگی و همگرائی جنبشهای مبارز فلسطینی، توان ارتش رژیم اسرائیل برای نابودی همه جنبشهای فلسطینی در غزه محدود خواهد بود. این جنگ سرنوشت نهائی فلسطین را رقم خواهد زد و به حالت نه جنگ و نه صلح که سالها بر فلسطین اشغالی حاکم بوده پایان خواهد داد.»
مدعیان حقوق بشر کجایند؟!
بر اساس گزارش آسوشیتدپرس جنگنده های این رژیم هر پنج دقیقه غزه را بمباران می کنند. پیکر بی جان ده ها کودک معلول در میان شهدا نشانه دیگری از اوج فاجعه و قساوت و بی رحمی جلادان رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه است مردمی که با مظلومیت هر چه تمامتر مورد ظلم و ستم و تجاوز و حمله جنگنده بمب افکن های پیشرفته صهیونیست ها قرار می گیرند و قتل عام می شوند. آن هم در قرنی که ادعای حقوق بشر گوش فلک را کر کرده و برخی از همین مدعیان برای حفظ ظاهر گاه به خاطر از بین رفتن یک حیوان عزا می گیرند. مردمی که از همه سرزمین آبا و اجدادی شان حالا تنها 360 کیلومتر مربع در اختیار دارند آن هم در باریکه ای محصور به سرزمین های غصب شده توسط اسرائیل و گذرگاهی به نام رفح با مصر که حالا آن هم به لطف برادران مسلمان شان و خصوصاً رژیم کودتا در مصر به رویشان بسته است.بیش از یک میلیون و ششصد هزار انسان مظلوم زجر کشیده و دائم در خطر تهدید حمله، با کمترین امکانات غذایی و بهداشتی و حتی آب و برق در این متراکم ترین نقطه از جهان به لحاظ جمعیتی به اصطلاح زندگی می کنند. و ای کاش غاصبان و جلادان رژیم صهیونیستی اجازه بدهند این مردم مظلوم با همه این گرفتاری ها و زجرهایشان به همین وضعیت توأم با تهدید و تحریم و گرسنگی و محرومیت از امکانات اولیه به زندگی خود ادامه دهند و هر از گاهی این چنین بیرحمانه مورد تجاوز و حملات اسرائیل قرار نگیرند و زنان و فرزندانشان قربانی سرمستی و قساوت و زیاده خواهی صهیونیست های جانی نشوند. مظلومیت و قربانی شدن مردم غزه یک طرف اما سکوت معنادار بسیاری از مدعیان حقوق بشر و حتی حمایت برخی از آنان از اسرائیل، طرف تلخ تر این ماجرای اسف بار است که در این عصر و دوره که جاهلیت و بربریت اعصار ماضی علی الظاهر به تاریخ پیوسته اما متأسفانه در عمل جاهلیت و بربریت مدرن و فوق پیشرفته با ماسک و نقاب و ظاهر زیبای حقوق بشر به زشتی و قساوت هر چه تمام تر رخ نمایی می کند. آری این طرف این ماجرا بسی تلخ تر است که نتانیاهو در عین وقاحت و بی شرمی و در حالی که مردم بیگناه غزه به خاک و خون کشیده می شوند علناً در مقابل رسانه ها می گوید عملیات نظامی ما علیه نوار غزه تا زمان رسیدن به اهداف خود حتی اگر 15 سال هم به طول بینجامد همچنان ادامه خواهد داشت و در مقابل اما دریغ از موضع گیری و کوچکترین اقدام کشورهای قدرتمند و مدعی حقوق بشر و حتی کشورهای اسلامی عربی برای جلوگیری از حملات وحشیانه صهیونیست ها و قربانی شدن مردم غزه.
سازمان ملل متحد و دبیرکل آن نیز که باید مرجعی اساسی برای جلوگیری از تجاوز، نسل کشی و حملات وحشیانه علیه مردم مظلوم کشورها و مجازات متجاوزان و آدم کشان و نسل کشان باشد دیگر بار به سکوتی خفت بار و مرگبار دچار آمده است اما هم امروز و هم نسل های آینده و انسان های آزاده جهان و باورمندان واقعی حرمت انسان ها و جان و وطن و ناموس آنان، این آدم کشی ها و تجاوزها را از خاطر نخواهند برد و دیر یا زود هم متجاوزان و آدم کش ها و جنایتکاران جنگی چه القاعده باشند چه داعشی و چه سردمداران رژیم صهیونیستی نه تنها در برابر محکمه عدل الهی محاکمه می شوند و به سزای جنایت های خود می رسند بلکه پیش از آن هنگامه نیز این جنایتکاران در پیشگاه مردم آزاده جهان و تاریخ سرافکنده و مذموم هستند و در این دنیا نیز سزای جنایت های خود را خواهند دید. تاریخ با محو و نابودی مغولان، بربران و به راه اندازندگان جنگ های منطقه ای و جهانی از چنگیز و تیمور گرفته تا هیتلر و صدام و مانند این ها ثابت کرده است که ظلم و جنایت و آدم کشی، خانه ای بر آب و باد است که بنیانی ندارد و محکوم به فنا و نابودی است.
کشتار غیر نظامیان
جنبش مقاومت اسلامی "حماس" اعلام کرد که در میان اهداف بمباران شده رژیم صهیونیستی در باریکه غزه چیزی غیر از زنان و کودکان و سالخوردگان، منازل، مساجد، مدارس و قایق های ماهیگیری دیده نمی شود.
افزایش میزان وحشت و موج انتقادها در داخل صهیونیست ها
نخست وزیر رژیم صهیونیستی خود را وادار به پذیرش آتشبس با مقاومت فلسطینی میبیند، مقاومتی که طی دو هفته نبرد «نتانیاهو» را غافلگیر کرد. هر روز صداهای بیشتری در سرزمینهای اشغالی به گوش میرسد که خواهان آتشبس فوری و توقف حملات مقاومت در غزه مشابه آنچه در سال 2012 تلآویو با مقاومت فلسطینی به آن دست یافت، به گوش میرسد، چون این باور وجود دارد که هرچه عملیات نظامی طولانیتر شود، غافلگیریهای جدیدی را به دنبال خواهد داشت که روند جنگ را به شکلی کلی به سود فلسطینیان تغییر خواهد داد.اکنون صدای ژنرالها و مسئولان ارتش و دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با افزایش انتقادات از آنها به دلیل شکست در برآورد درست و واقعی توانمندیهای گروههای فلسطینی در نوار غزه و موشکهایی که در اختیار دارند، به ویژه موشکهایی که شهرهای شمالی سرزمینهای اشغالی مانند حیفا و نتانیا را هدف گرفتند، به شدت پایین آمده است.انتقاد از موسسات و دستگاههای نظامی و اطلاعاتی صهیونیستی به این حد متوقف نشده، بلکه آنها به شکست بزرگ در حملات هواییشان نیز متهم شدهاند، چون طی 8 روز گذشته با وجود هدف گرفتن صدها نقطه در غزه با نتوانستهاند، شلیک موشکهای فلسطینی به شهرها و شهرکهای صهیونیستی را متوقف کنند.اسرائیلیها همچنین از شکست ارتش این رژیم در نابود و انهدام منازل رهبران مقاومت در غزه نیز سخن میگویند که نتوانسته به واسطه آن از میزان موشکهای شلیک شده، آنگونه که تصور میکردند، بکاهد، بلکه بر میزان و شدت آن افزوده و موجب وحشت جبهه داخلی «اسرائیل» شده است.سرمقاله روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» از تشدید فشار مردمی و سیاسی بر نتانیاهو در پی ادامه حملات موشکی مقاومت سخن گفته و اینکه اسرائیلی با ادامه حملات موشکی در نگرانی به سر میبرند و اینکه به هیچ وجه امکان توقف موشکها از غزه به طور کامل وجود ندارد.هاآرتص در پایان به این نتیجه رسیده که به جای کشیده شدن در پس مقاومت فلسطینی که آنها را «سازمانهای تروریستی» نامیده و دادن اجازه به آنها برای تحمیل نحوه نبردها و جنگها بر «اسرائیل»، تلآویو اقدام به یافتن راهحل سیاسی کند که به منافع آن خدمت کند.از سوی دیگر، «یدیعوت آحارانوت» دیگر روزنامه صهیونیستی نیز از تلاشهای انجام شده برای دستیابی به آتشبس سخن گفت و نوشت که مصریها وضعیت «اسرائیل» و جنبش حماس را بررسی کرده و انتظار میرود، طی ساعات آینده صیغههای قابل قبولی که مورد پذیرش دو طرف باشد، ارائه شود.«یوسی بیلین» سیاستمدار معروف اسرائیلی به شکست «اسرائیل» در متوقف کردن دو جنبش حماس و جهاد اسلامی از شلیک موشکهایشان به سمت شهرها و شهرکهای صهیونیستی سخن گفت.بیلین با بیان اینکه اهداف ما در غزه در حال کاهش است، اما هنوز نتوانستهایم انبارهای موشکی گروههای فلسطینی را هدف قرار دهیم، تاکید کرد که تحقق این هدف همانند هدف قرار دادن خانه رهبران فلسطینی به امری سخت و مشکل تبدیل شده است.وی افزود: گروههایی که در غزه فعالیت میکنند، هم اکنون موجب ایجاد رعب و وحشت در زندگی ما شدهاند و این فرصت مناسبی است تا از شورای امنیت بخواهیم با آتش بس موافقت کند، بدون اینکه منتظر تصمیم حماس در این امر باشد و اعلام کنیم که ظرف 48 ساعت حملات را متوقف خواهیم کرد و اگر شلیک موشکها ادامه یافت در آن زمان در اتخاذ هرگونه تصمیم مختار خواهیم بود.
دیپلماسی فعالانه حجت الاسلام روحانی
دکتر حسن روحانی، این روزها در کسوت رییس جمهوری اسلامی ایران، همانند یک دیپلمات فعال، دیپلماسی گسترده ای علیه جنایات آشکار رژیم صهیونیستی در غزه، آغاز کرده است. وی علاوه بر صدور پیامی خطاب به سران کشورهای اسلامی و تماسهای تلفنی با برخی روسای کشورهای موسس و تاثیرگذارجنبش غیرمتعهدها و رییس اتحادیه عرب وسایرکشورهای منطقه، روز جمعه طی تماس تلفنی با دکترظریف وزیرامورخارجه که در وین حضور دارد، از وی خواست تا کلیه امکانات جنبش عدم تعهد برای محکومیت و مقابله با جنایات صهیونیست ها درحمله نظامی بیرحمانه به نوارغزه بکارگرفته شود.علاوه بر تماس های تلفنی دکترروحانی با برخی روسای کشورهای موسس و تاثیرگذارجنبش غیرمتعهدها و رییس اتحادیه عرب وسایرکشورهای منطقه، رییس جمهوری کشورمان روز جمعه طی تماس تلفنی با دکترظریف وزیرامورخارجه که در وین حضور دارد ، از وی خواست تا کلیه امکانات جنبش عدم تعهد برای محکومیت و مقابله با جنایات صهیونیست ها درحمله نظامی بیرحمانه به نوارغزه بکارگرفته شود.دکتر حسن روحانی با بیان ضرورت رسیدگی به وضعیت مردم درنوارغزه بویژه امداد رسانی به مجروحان ، خانواده شهدا وکمک به افراد آواره در اثر تهاجم بیرحمانه رژیم صهیونیستی، به عنوان رییس جنبش عدم تعهد خواستار اقدامات لازم و فوری اعضای این جنبش درکنار شورای امنیت سازمان ملل متحد برای خاتمه کشتار و خونریزی مردم بیگناه فلسطین شد.رییس جمهوری کشورمان از وزیرخارجه خواست تمامی توان غیرمتعهدها برای خاتمه فوری درگیری، ارسال کمک های انساندوستانه به مردم بیگناه فلسطین، امداد و رسیدگی به مجروحان، ارسال دارو و موادغذایی، و سایر اقدامات لازم بکارگرفته شده و زمینه برای اقدامات فوری شورای امنیت سازمان ملل دراین رابطه فراهم آید.
حوادث چهار سال اخیر خاورمیانه تکه های یک پازل
حوادث چهار سال اخیر خاورمیانه، همگی تکه های یک پازل هستند که توسط سرویس های اطلاعاتی غربی به همراهی رژیم صهیونیستی چیده شده است. ظهور تروریسم در سوریه، لبنان و سپس عراق و نیز حملات هفته های گذشته رژیم کودک کش صهیونیستی به باریکه غزه به مثابه یکی از خطوط مقدم جبهه مقاومت نشان از یک طراحی پیچیده و مزورانه برای نابودی محور مقاومت و به هم زدن نقشه موسوم به خاورمیانه است.رژیم صهیونیستی با بهانه قرار دادن کشته شدن سه شهرک نشین و نیز دست یابی به منابع گازی و نفتی کشف شده در این مناطق با توجه به تضعیف کشور سوریه بعنوان پشتیبان مقاومت، در صدد خالی کردن انبارهای تسلیحاتی و موشکی گروه های مقاومت است. متاسفانه گرایش بعضی از این گروه ها به کشور هایی چون مصر و قطر که بارها نشان داده اند در بزنگاه ها ملت فلسطین را تنها می گذارند درد جانسوزی است که جز با گذشت زمان و کسب تجربه از امید بستن به غیر خود التیام نمی یابد.صهیونیست ها در چند سال گذشته نقش اول را در پشت پرده حوادث سوریه، لبنان و نیز اتفاقات اخیر عراق(حمله داعش) داشته اند. آنها گمان می کردند، توانسته اند با مشغول کردن کشورهای اسلامی به درگیری های داخلی برای خود حاشیه امنی بسازند و در صفوف کشورهای حامی مقاومت خللی ایجاد کنند. اینکه داعش بیانیه صادر می کند و در آن عنوان می کند «ما مامور جنگ با اسرائیل نیستیم، بلکه مامور جنگ با افراد منافق و مرتد هستیم!» خود گواه همکاری و هماهنگی داعش با رژیم صهیونیستی است.
پاسخ مردم جهان به صهیونیست ها درروز قدس
روز قدس آخرین جمعه ماه رمضان است که در آن علیه رژیم صهیونیستی اسرائیل و اشغال فلسطین راهپیمایی اعتراض آمیزی در کشورهای مختلف برگزار میشود. در بعضی کشورها به خاطر عدم مجوز پلیس برای روز جمعه، راهپیمایی در روز دیگری انجام شده یا فقط امکان برگزاری همایشهایی به این منظور داده میشود.این روز چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در 16 مرداد 1358 (13 ماه رمضان 1399ه.ق) با پیام امام خمینی برای حمایت از ملت فلسطین نامگذاری شد.از آنجا که آخر ماه رمضان در کشورهای مختلف متفاوت است، در صورتی که روز آخر ماه رمضان در ایران جمعه یا شنبه باشد روز قدس معمولاً یک هفته زودتر برگزار میشود تا هماهنگی با سایر کشورهای اسلامی ایجاد شود.امام در 16 مرداد 1358 در پیام مهمى براى اعلام روز قدس، فرمود: «من در طى سالیان دراز خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطیى پیاپى خانه و کاشانه ایشان را بمباران مىکند. من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى، مىخواهم که براى کوتاه کرده دست این غاصب و پشتیبانان آنان به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مىکنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را - که از ایام قدر است و مىتواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد - به عنوان روز قدس انتخاب و طى مراسمى همبستگى بینالمللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند پیروزى مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم».صحیفه نور، ج 8، ص 229.و در پیام دیگرى مىفرماید:«روز قدس یک روز جهانى است، روزى نیست که فقط اختصاصى به قدس داشته باشد روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملتهایى است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیرآمریکا بودند ... روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند ... روز قدس روز اسلام است، روز قدس، روزى است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامى اجرا بشود. روز قدس روزى است که باید به همه ابر قدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما - به واسطه عمال خبیث شما - واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. باید مسلمین به هوش بیایند، باید بفهمند قدرتى را که مسلمین دارند، قدرتهاى مادى، قدرتهاى معنوى مسلمین - که یک میلیارد جمعیت هستند و پشتوانه خدایى دارند و اسلام پشتوانه آنها است و ایمان پشتوانه آنهاست - از چه باید بترسند؟ ... اسلام دین خدا است و باید در همه اقطار، اسلام پیشروى کند. روز قدس، اعلام یک همچو مطلبى است. اعلام این مطلب است که مسلمین به پیش؛ براى پیشرفت در همه اقطار عالم. روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، روز حکومت اسلامى است. روزى است که باید جمهورى اسلامى در سرتاسر کشورها، بیرقش افراشته شود. روزى است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمىتوانند در مالک اسلامى پیشروى کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم مىدانم. روزى است که باید ما، تمام قواى خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایى که آنها را کشانده بودند، خارج شوند و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند ...»همان، ج 5، ص 286..
اهمیت مضاعف روز قدس امسال
اعلام روز جهانى قدس از سوى حضرت امام(ره) و گسترش این مسأله به سایر کشورهاى اسلامى، فلسطین را از مسألهاى داخلى بودن، خارج و آن را به عنوان یکى از مهمترین مسائل جهان اسلام، تبدیل کرد. این مسأله باعث آگاهى، بیدارى و اتحاد جهان اسلام، در قبال اهداف شوم آمریکا و صهیونیسم بینالملل شد و افکار عمومى جهان اسلام را به کانون این توطئهها، سوق داد.ضرورت شرکت در راهپیمایی روز قدس سال 93با توجه به جنایت ها و ددمنشی های رپیم صهیونیستی اهمیت مضاعف یافته است و حداقل کمک مردمان جهان به غزه فریادهای همراهی با مظلومان فلسطینی ومقابله با ددمنشی ها و وحشیگری رژیم آدمکش اسرائیل غاصب خواهد بود. روز قدس روز اعلام برائت از مشرکین، بیزاری از صهیونیست ها، حمایت از قدس و آزادی آن از چنگال صهیونیست ها است. با شرکت در مراسم روز قدس می توانیم ضمن ابراز همدردی با ملت غزه، حمایت خود را از آنان اعلام کرده و نفسی تازه به جهان اسلام بدمیم. مسئله قدس مربوط به کل جهان اسلام است. اکنون با گذشت 35 سال از ابتکار معجزه گون و راهبردی معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) و راهبری حکیمانه و تداوم مدبرانه آن توسط خلف صالح ایشان مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، آرمان آزادی قدس و حمایت از ملت مظلوم فلسطین، فراتر از جغرافیای جهان اسلام، ملل و جوامع آزادیخواه و حقطلب در اقصی نقاط عالم و حتی در قلب اروپا و آمریکا را با خود همراه و همصدا ساخته و رویای تسلط از نیل تا فرات و تحقق خاورمیانه بزرگ رنگ باخته است و زرادخانه رسانهای غرب و اتاقهای فکر وابسته به صهیونیسم و نظام سلطه، برغم تلاش سردمداران جنگ افروز و فتنهگر خود، تماشاگر عظمت و اقتدار روز افزون جبهه مقاومت اسلامی و ضد صهیونیستی و عبور هوشمندانه آن از پیچ تاریخی و حصول آمادگی برای بازیگری در ساختار آتی جهان شدهاند. روز قدس روز اسلام و فریاد بیداری اسلامی و نماد وحدت و اراده امت اسلامی در حمایت از آرمان و فلسطین و عرصهای برای نمایش عمق استراتژیک و دامنه نفوذ مکتب مقاومت و گفتمان انقلاب اسلامی در پهنه گیتی» است.در روز قدس سال 93 باردیگر، تلاش برای محو غده سرطانی اسرائیل را همچنان اولویت اول جهان اسلام دانسته و جنایات اخیر زنان ، کودکان و غیرنظامیان فلسطینی و اقداماتی که در راستای انحراف توجه امت اسلامی از موضوع فلسطین ، صورت میپذیرد را محکوم می کنیم.
انتهای پیام/