آیا داعش نوجوانان اسرائیلی را کشت تا جنگی در غزه به راه افتد
خبرگزاری تسنیم: یک تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به سابقه دیرینه توطئه در منطقه خاورمیانه، تلویحا داعش را مسبب آغاز جنگ در فلسطین دانسته و آن را تلاشی برای انحراف توجهات از اقدامات این گروه تروریستی قلمداد میکند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه ایندیپندت با درج مقالهای به قلم پاتریک کاکبرن به طور ضمنی این احتمال را مطرح میسازد که ممکن است داعش در پشت جنگ اسرائیل علیه غزه قرار داشته باشد.
پاتریک کاکبرن در مقدمه مقاله خود مینویسد: یونانیها ملتی هستند که هر اتفاقی برایشان بیافتد، آن را توطئه تلقی میکنند؛ ریشه این موضوع به افسانههای یونانی بازمیگردد که به موجب آن خداوند تصمیم میگیرد به هر ملتی یک ویژگی ملی به عنوان موهبت اعطا نماید و ویژگی "اعتقاد به توطئه" نسیب یونانیها میشود.
"اولین بار این داستان را یک مورخ قبرسی (یونانیتبار) یک سال پس از تصرف شمال قبرس توسط ترکیه برایم تعریف کرد، و منظورش این بود که یکی از دلایل این فاجعه این بود که یونانیها و قبرسیهای یونانیتبار خیلی دوست داشتند از منظر نقشه و توطئه به سیاست بنگرند و در این میان این واقعیت راهبردی را فراموش کرده بودند که قبرس 965 کیلومتر با یونان فاصله دارد، در حالیکه فاصله آن از ترکیه تنها 65 کیلومتر است."
نظریههای توطئه مخرب هستند، زیرا افراد، جوامع و حکومتها را قادر میسازند تا توجه را از مشکلات واقعی آنها منحرف ساخته و دیگران را به خاطر آنها سرزنش نمایند. در اولین ساعات پس از سقوط هواپیمای مسافربری مالزی بر فراز اوکراین، به سرعت چنین نظریاتی در مورد عامل اصلی این حادثه منتشر گردید و این سوال مطرح شد که چرا یک هواپیمای مسافربری از منطقهای عبور مینماید که به تازگی دو هواپیمای نظامی در آن مورد اصابت موشک قرار گرفته بود.
به عقب برگردیم و به اشغال بخش عمدهای از شمال عراق توسط چند هزار جنگجوی داعش و همپیمانانش در ماه گذشته نگاه کنیم. این رویداد یکی از شرمآورترین شکستهای تاریخ است و علت آن این بود که دولت و ارتش عراق به فرقهگرایی و فساد مبتلا شده است.
با این حال، نوری مالکی، نخستوزیر عراق، دلیل این شکست بزرگ را به توطئهای نسبت میدهد که کردها را به عنوان دست پشتپرده در فروپاشی ارتش عراق معرفی می نماید. وی ادعا میکند که اربیل، مرکز کردستان عراق، مقر داعش، بعثیها و تروریستها است؛ و هدفش این است که اکثریت شیعه را متقاعد سازد که کردها از پشت به او و دولت عراق خنجر زدهاند.
کاکبرن در توضیح منشاء نظریههای توطئه مینویسد، نظریههای توطئه اغلب از وصل کردن نقطههایی که در واقع کاملا از هم جدا هستند، پدید میآیند. در این فرآیند ابتدا این سوال مطرح میشود که چه کسی از یک رویداد خاص نفع میبرد، و سپس فرض میشود که حتما طرف ذینفع به طور سری پشت آنچه که اتفاق افتاده است، قرار دارد. یک مثال خوب برای این امر رشد داعش و دیگر جنبشهای تکفیری در سوریه و عراق است که به نفع بشار اسد بود، زیرا هر چقدر هم که مردم سوریه از اسد خوششان نیاید، اسد را به تکفیریهایی از نوع القاعده ترجیح میدهند.
همانطور که قابلانتظار بود، رسانهها و دیپلماتهای غربی و اپوزیسیون سوریه ادعا کردند که اسد نه تنها از ظهور داعش و جبهه النصره سود برده است، بلکه خود او در پشت پرده با آنها همدست است. مردم با کنایهای سطحی در بیروت میگویند، "ببینید، داعش به نیروهای دولتی حمله نمیکند!"، این در حالیست که داعش مسئول اشغال پایگاه هوایی مینیغ در شمال حلب بود که یکی از معدود پیروزیهای شورشیان در سال گذشته به شمار میرود.
او با اشاره به اینکه ماهیت سیاست عمدتا بهرهبرداری از اشتباهات و فرصتهای بوجودآمده توسط رقیبان است، مینویسد: "بنابراین عجیب نیست که اسد بخواهد برتری شورشیان در مناطق درگیر شورش را برجسته سازد. اسد، زمانی که با بقیه مخالفان درگیر یک جنگ داخلی است، چرا باید به داعش حمله نماید؟ اما این هم یک اغراق مسخرهآمیز است که تصور کنیم داعش و النصره ساخته دست حکومت در دمشق هستند."
نظریههای توطئه شاید در خاورمیانه خیلی پیچیده و شرورانه باشند، اما در بقیه نقاط دنیا نیز اوضاع به همین منوال است. به عنوان مثال، سناریوهایی را که ادعا میکنند کاخ سفید در پشت حمله 11 سپتامبر به برجهای دوقلو بود را در نظر بگیرید. تنها منطق آنها این است که این حادثه از نظر سیاسی به نفع دولت بوش بود و او را قادر ساخت تا ژست یک مدافع ملت را به خود بگیرد، به همین دلیل برخی متقاعد شدهاند که دولت با القاعده همدست بوده است. این ادعاها بر این موضوع سرپوش گذاشت که شواهد محکمی حادثه 11 سپتامبر را به طرفداران و حامیان عربستان سعودی مرتبط میساخت، و خود کاخ سفید نیز آن را بیاهمیت جلوه داده یا عمدا پنهان ساخت.
سازندگان نظریات توطئه حداقل چهار انگیزه دیگر هم دارند: لذت بردن از پیچیده کردن مسائل و ساختن یک داستان خوب؛ اثبات اینکه دشمن نه تنها بد است بلکه به شکلی شیطانی فریبکار است؛ پول در آوردن – این همه مقاله، کتاب و فیلم پولساز در مورد قتل کندی را در نظر بگیرید که در صورت درست بودن نسخه رسمی، هیچ یک نمیتوانستند خوب بفروشند.
اما دلیل چهارم رواج گسترده نظریههای توطئه این است که بخشی از آنها درست است. این موضوع بویژه در عراق و سوریه صدق میکند که در آنها از دیرباز حکومتهای بعثی از طریق توطئههای نظامی به قدرت میرسیدند و همیشه به دنبال کشف نقشههای مشابه علیه حکومت خود بودهاند.
یک هفته قبل با یک کرد سوری صحبت میکردم و از او در مورد تهاجم اخیر داعش در شرق سوریه، که به اشغال استان نفتخیز دیرالزور و حمله به مناطق کردنشین سوریه منجر شد، پرسیدم. ما با هم همعقیده بودیم که بر خلاف نگرانیهای بینالمللی طی سه هفته پس از اشغال موصل به دست داعش، واکنش خاصی به تهاجم موفقیتآمیز داعش در سوریه نشان داده نشد و حتی آنقدر رسانهای هم نشد. دلیل این امر آن است که این بار توجه بینالمللی بر بمباران غزه توسط اسرائیل متمرکز شده است.
دوست سوری من از من پرسید "فکر میکنی، ممکن است داعش ترتیب کشته شدن سه نوجوان اسرائیلی را داده باشد، چون میدانست این کار به جنگ اسرائیل علیه غزه دامن زده و توجهات را از عملیاتهای این گروه منحرف میسازد؟" در آن زمان این ایده را به عنوان یک نظریه توطئه مبتنی بر شواهد پوچ تلقی کردم، اما پس از اندیشیدن به آن اکنون زیاد مطمئن نیستم.
به یاد میآورم که در سال 1982 سفیر اسرائیل در لندن توسط سه نفر از اعضای گروه ابونضال (تحت هدایت اطلاعات عراق) به شدت مجروح شد. هدف این کار، که به طور موفقیتآمیزی محقق شد، تحریک اسرائیل به تجاوز به لبنان و درگیر شدن در جنگ با سوریه بود، که در آن زمان در جنگ عراق با ایران طرفدار ایران بود و دشمن منفور صدام حسین به شمار میرفت. اسرائیل میدانست که عراق پشت این ترور قرار دارد، با این وجود باز هم از آن به عنوان بهانهای برای حمله به لبنان جهت نابودی سازمان آزادیبخش فلسطین استفاده کرد.
آیا ممکن است کسی در داعش، که علنا مملو از افسران سابق بعثی است، توطئه مشابهی پیاده کرده باشد؟ برغم تمامی نظریههای مسخره، آن بیرون توطئههای واقعی در جریان هستند.
انتهای پیام/