۶۵ جلسه با دانشجویان در ربع قرن رهبری آیت‌الله خامنه‌ای + مهمترین محورهای مطرح‌شده در این جلسات

خبرگزاری تسنیم: امام خامنه‌ای طی ربع قرن رهبری‌شان ۶۵ جلسه با دانشجویان برگزار کرده‌اند که به‌طور میانگین در هر سال بیش از ۲ جلسه برگزار شده است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، رهبر معظم انقلاب تنها مسئول، در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است که هر ساله به شکل مستمر، جلساتی را جهت دیدار با دانشجویان برگزار می‌کنند.

 از زمان اولین جلسه که در نخستین روزهای رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای تحت عنوان بیعت دانشجویان در تاریخ 23 خرداد سال 68 برگزار شد تا آخرین جلسه، یعنی ششم مرداد ماه سال 92، سخنان رهبر انقلاب و توصیه‌های ایشان به دانشجویان جزو محوری‌ترین و کلیدی‌ترین سخنرانی‌های ایشان بوده است. چه آنکه ایشان معتقدند که دانشجو به دلیل داشتن نیروی جوانی، ذهن فعال و شجاعت عمل قادر خواهد بود مرزهایی را فتح کند که بسیاری از اقشار، از انجام آن باز می‌مانند. ایشان دانشجو را تضمینی برای آینده کشور می‌دانند و از همین روست که جلسات با دانشجویان در طول این سال‌ها از مهم‌ترین جلسات رهبری بوده است.

هرچند حضور آیت‌الله خامنه‌ای در جمع دانشجویان مسبوق به سابقه بوده و ایشان پس از انقلاب اسلامی به دلیل روحیات فرهیختگی و تعامل خوبشان با جوانان، از سوی امام خمینی به عنوان نماینده ایشان برای ارتباط با محافل دانشجویی معرفی می‌شوند. با این حال طی ربع قرن رهبری آیت‌الله خامنه‌ای نیز، 65 جلسه دانشجویی در حضور ایشان برگزار شده است، و این یعنی به طور میانگین، بیش از 2.5 جلسه در هر سال. این آمار از دو حیث قابل اهمیت است. نخست آنکه هیچ مسئولی در جمهوری اسلامی به شکل مستمر با دانشجویان و صد البته با این تعداد برگزار نکرده است و از طرف دیگر هیچ قشری از اقشار کشور نیز تا این حد فرصت حضور و سخن گفتن در محضر رهبر معظم انقلاب را پیدا نکرده است.

نخستین دیدار دانشجویان با آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب در سال 68 برگزار شد که ایشان در آن جلسه دانشجو را مهم‌ترین و اساسی‌ترین قشر از اقشار جامعه دانسته و تاکید کردند که در نظام جمهوری اسلامی که یک نظام صددرصد مردمی است، دانشجو باید بارز‌تر از دیگر دانشجویان در هر جای دیگر دنیا، نقش داشته باشد.

ایشان با تاکید بر نقش اصلی دانشجویان خاطر نشان می‌کنند: شما دانشجویان عزیز باید بدانید نقش دانشجو برای حرکت انقلابی و پیشبرد آن، همچنان یک نقش زنده است. خیال نکنید که انقلاب تمام شد؛ انقلاب ادامه دارد. اگر انقلاب به معنای ایجاد تحول بنیادین است و نوید نجات و سعادت و صلاح برای قشرهای عظیم محروم و مظلوم را می‌دهد و دشمن‌هایی در برابر جهت‌گیریهای آن به صف‌آرایی برمیخیزند، طبیعی است که این کار هنوز جریان دارد و تمام نشده است. دلیلش، دشمنی‌ها و خصومتهایی است که در دنیا نسبت به ما می‌شود و نیز حمایت‌ها و محبت‌ها و صمیمیت‌هایی است که از طرف ملتهای مظلوم دنیا نسبت به این انقلاب و رهبر آن - که شما این روز‌ها مظهرش را می‌بینید - ابراز می‌شود.

رهبر انقلاب در همین دیدار دو عنصر را برای دانشجو تعیین می‌کنند که باید در کنار هم و شانه به شانه پیش برده شود تا در دل دانشگاه، رشد و تعالی فوران کرده و تمامی جامعه را سیراب کند. عنصر اول، عنصر درس و علم است که نمی‌شود آن را دست کم گرفت و نقشش را کوچک انگاشت و به آن بی‌اعتنایی کرد. عامل دوم، جهت فکری و سیاسی و انقلابی دانشگاه است؛ آن چیزی که به علم هم جان و روح و جهت خواهد داد.

رهبر معظم انقلاب در همین جلسه پوچ گرایی و انحرافات سیاسی و اخلاقی را خط قرمز دانشگاه می‌دانند و تذکر می‌دهند اگر می‌خواهید پیشرفت کنید باید از این خطوط قرمز فاصله گرفته و مانع نزدیک شدن دانشگاه به دره‌های ضد ارزشی و ضد اسلامی شوید، زیرا اگر دانشگاه دچار مشکل شود جامعه نیز به مشکل برخواهد خورد.

در جلسات بعدی رهبر معظم انقلاب با دانشجویان در سال 68 این خطوط قرمز و اهداف استراتژیک به شکل مفصل تری بیان می‌شود. جالب آنجاست که آیت‌الله خامنه‌ای در‌‌ همان سال اول رهبری خود 4 جلسه با دانشجویان بر گزار می‌کنند و توصیه‌های مهم خود را با دانشجویان در میان می‌گذارند.

ایشان در طی این جلسات پس از تاکید بر ارزش‌های انقلاب اسلامی، تاکید بر سرعت بخشی در حرکت علمی ایران، تاکید بر حضور دانشجویان در صحنه‌های عمل برپایی یک دانشگاه اسلامی و ... خصوصیات یک دانشجوی مومن را نیز برای دانشجویان توصیف می‌کنند.

رهبر معظم انقلاب در سالهای بعد نیز  سخنان مهمی را در جمع دانشجویان ایراد فرموده‌اند. آنچه در ذیل می‌آید گزارش اختصاصی تســنیم از مهمترین محورهای سخنان مقام معظم رهبری از سال 68 تا سال 92 در جمع دانشجویان است.

**بیانات در مراسم بیعت دانشجویان  (23/3/68)
*لزوم حفظ یکپارچگی در محیط دانشگاه: تا آن‌جا که در توان و قدرت شماست، در محیط دانشگاه یکپارچگی خود را حفظ بکنید و نگذارید نامهای گوناگون، به معنای جهتگیریهای گوناگون تلقی شود و نیروهایی که باید به سمت دشمن بایستند و موضع بگیرند، روبه‌روی هم قرار گیرند؛ مواظب این خطر باشید. مطلقاً نباید اسمها و عنوانها، دیوار به وجود آورند و مرز ایجاد کنند.

*قدرت تحلیل سیاسی: شما دانشجویان نقش خودتان را فراموش نکنید. آگاهی سیاسی کسب کنید و نسبت به آنچه که می‌گذرد، هوشیار باشید و انگیزه و تپش جوانانه‌ی انقلابیِ متناسب با قشر شما، در خدمت هدفهای نظام قرار گیرد.

*حرکت علمی ایران: برادران و خواهران عزیز دانشجوی من، به این نکته توجه کنند. هیچ چیز نباید موجب شود که در حرکت علمی آنها، اندک توقف و تعللی به وجود آید. دشمن این را می‌خواهد. نباید بگذارید او به اهدافش برسد. علی‌رغم خواست دشمن، باید حرکت علمی در کشور شکوفا و امیدبخش و آینده‌نگر باشد.

**بیانات در دیدار دانشجویان و دانش‌آموزان(10/8/68)
*خط امام: امروز، هر اندیشه‌یی که جوان را دچار این احساس بکند که از مسؤولان و پیشروان انقلاب و مدیران کشور جداست، این اندیشه و تفکر، از نوع همان تفکرات سیاسیِ غلطِ تزریق شده است. امروز باید ملت و دولت، پشت به پشت و دست به دست هم و در کنار یکدیگر، با تمام توان تلاش کنند تا همه‌ی طلسمهای استکبار و سلطه را بشکنند و از بین ببرند.

*جوان مؤمن انقلابی: جوانان عزیز! دشمن روى شما سرمایه‌گذاریهاى زیادى مى‌کند؛ حواستان جمع باشد. عده‌یى را به بى‌تفاوتى مى‌کشاند و عده‌یى را دلسرد و مأیوس مى‌کند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوانها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا مى‌کند؛ در مقابل یأسى که دشمن مى‌خواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.

*دانشگاه اسلامی: تفکری که شما را هدایت خواهد کرد و باید بکند، تفکر اسلامی است. باید در دانشگاهها به تفکرات اسلامی و کار اسلامی، خیلی اهمیت بدهید.

**بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب(29/9/68)

احساس مسئولیت: امروز، کسانی که می‌توانند دانش را در این کشور رشد بدهند، باید احساس وظیفه‌ی مضاعف کنند؛ چون دشمن نمی‌خواهد بگذارد ما روی پای خودمان بایستیم. روی پای خود ایستادن، آن وقتی تحقق پیدا خواهد کرد که علم از درون خود ما بجوشد و ما دست گدایی به سمت دشمنانمان دراز نکنیم.

سخنرانی در دیدار با مسؤولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاهها(24/5/69)

*وحدت کلمه: وحدت کلمه را حفظ کنید. مبادا کسانی یا زبانهایی، بدون قصد و غرض سویی، فقط به علت اشتباه و به خاطر این‌که مصلحت را نمی‌فهمند و نمی‌دانند که چه بگویند، چیزهایی بگویند که مردم را دلسرد بکنند. متأسفانه گاهی در گوشه و کنار دیده می‌شود که بعضیها مصلحت خود و مصلحت انقلاب و ملت را نمی‌فهمند. می‌خواهند با زید بدی کنند، با نظام بدی می‌کنند. می‌خواهند مسؤولی را زیر سؤال ببرند، انقلاب را زیر سؤال می‌برند. نمی‌فهمند که این کار، زیر سؤال بردن انقلاب است. می‌خواهند یک جبهه‌بندی درست کنند، ولی نمی‌فهمند که این جبهه‌بندی، به وحدت ضربه خواهد زد.

*جوان مومن و انقلابی: جوانان ببینند که امروز و آینده، چقدر به وجود آن‌ها احتیاج است؛ خودشان را براى آینده بسازند. امروز هم جوان دانشجو باید مثل همیشه، پیشتاز و پیش‌گام حرکت انقلابى باشد و خودش را شایسته و صالح براى این مسئولیتهاى بزرگ قرار بدهد.

** بیانات در دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان(28/9/69)
*احساس مسئولیت: درِ دانشگاه باید به روی مردم باز باشد و دانشجو در محیط دانشگاه محصور نباشد. دانشجو باید با اعضای خانواده‌ی خود و با دوستانش، ارتباطات روشنگر داشته باشد و در مسائل کشور و مسائل جامعه سهیم باشد.

*جوان انقلابی: جوان  انقلابی بایستى همیشه نسبت به مسائل انقلاب احساس مسؤلیت کند و خودش را از مسائل انقلاب برکنار نداند. قشر جوان باید از خیل عظیم مردم ما - که بحمدالله همیشه در صحنه‌هاى انقلاب حاضرند - جدا نشود و به رشد و آگاهى و با سواد شدن آنان کمک کند. در دانشگاه باید به روى مردم باز باشد و دانشجو در محیط دانشگاه محصور نباشد. دانشجو باید با اعضاى خانواده‌ى خود و با دوستانش، ارتباطات روشنگر داشته باشد و در مسائل کشور و مسائل جامعه سهیم باشد.

**بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان(15/8/70)

*واعظ درونی عامل تاثیر موعظه بیرونی: جوان دانشجو و دانش‌آموز باید خودسازی کند. خودتان را با تربیت دینی بسازید. خودتان را بسازید، با نفس مبارزه کنید، اجرای حکم الهی را در محدوده‌ی شخص خودتان بزرگ بشمارید و به نماز، به توجه به خدا، به دعا و به توکل اهمیت بدهید؛ این شما را پولادین خواهد کرد.

*حضور جوانان در صحنه انقلاب: هر حرکتی که منجر به این بشود که نسل جوان احساس کند باید از صحنه‌ی مقاومت کناره بگیرد، این حرکت، باواسطه یا بی‌واسطه، مربوط به امریکا و نظام استکباری است؛
قدرت تحلیل سیاسی: شما باید قدرت تحلیل سیاسی پیدا کنید. اگر جوانانی و ملتی بینش سیاسی نداشته باشند، فریب می‌خورند؛ آنها را از صحنه خارج می‌کنند و با ابزار دین، آنها را کنار می‌زنند.

بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان(13/8/71)

*دانشگاه اسلامی: شما دانشجویان و دانش‏آموزان وظایف سنگینی بر دوش دارید. اگر بخواهند ایران را به عزت برسانند و بسازند و عظمت ببخشند و الگوی زنده‏ای در مقابل ملتهای دیگر قرار دهند و بینی استکبار را به خاک بمالند، باید یک نسل انقلابی و اسلامی و متدین باشد و آن، شما هستید. امروز دانشجویید، امروز دانش‏آموزید و فردا گردانندگان چرخهای این کشورید. امروز خودتان را بسازید. دانشگاهها را بسازید. محیط دانشگاه را محیط انقلابی و اسلامی کنید.

*عزت ملی: ما این انقلاب ماندنی است. این ملت ماندنی است. این کشور ماندنی است و عزت و استقلال ما، إن شاء اللّه پایدار است. و این، به کمک شما جوانان و با خودسازی شما شدنی است. خودتان را بسازید.

بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان (12/8/72)
*آسیب شناسی انقلاب اسلامی: آحاد این ملت، باید دست به دست هم بدهند و کشور خودشان را با قدرت بسازند. ما احتیاجی به کسی نداریم. از کسی هم نمی‌ترسیم. ما را نخواهند بی‌خود مجبور کنند و در رودربایستی و فشار و مانند اینها قرار دهند که «نمی‌شود! بالاخره امریکاست. چه کار می‌شود کرد؟» این حرفها یعنی چه؟! بگذار آنها با خودشان فکر کنند و بگویند: «این ایران است. کاریش نمی‌شود کرد.
ضعف دشمن :  چرا قرآن را نمی‌خوانیم که این‌قدر تکرار می‌کند: «الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا اللَّه و نعم الوکیل.»(1) چرا از دشمن می‌ترسید؟! دشمنِ ضعیف، دشمنِ ناتوان،

*قدرت تحلیل سیاسی: بنده دلم می‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس - روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمی‌فهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمی‌فهمند و تحلیل درست ندارند.

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب (24/9/72)
*نوآوری و شکوفایی: ما دو نهاد اصیل دانشجویی داریم. یکی متوجه به کسب علوم مربوط به فهم و تبلیغ دین و نوآوری در مباحث دینی و نوآوری در فهم مسائل روز و حادث شونده در زندگی است، که این حوزه است و کارش عبارت است از تحقیق در مسائل دینی و فراگرفتن احکام الهی در همه‌ی شؤون زندگی. آن هم نه فقط در آنچه که مربوط به کنج محراب یا کنج خانه است؛ بلکه در قلمرو وسیع زندگی بشر. این گروه، این را باید فراگیرند؛ احکام جدیدش را تحقیق کنند؛ ناخالصیها و ناسره‌ها را از آن بزدایند و آن را با زبان مناسب، در هر جامعه‌ای و هر زمانی و هر مخاطبی، به رساترین شکل ممکن به مخاطبین برساند.

بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان (11/8/73)
*وحدت کلمه: گاهی سیاسی را در خودتان تقویت کنید که فریب تبلیغات دشمن را نخورید. این هم یک رکن اساسی است. از این هم نمی‌شود گذشت. بخصوص شما جوانانی که مشغول تحصیل علم هستید، نمی‌توانید از این بگذرید. کلیت ملت و وحدت ملت را ارج بنهید. مواظب باشید انگیزه‌های صنفی، انگیزه‌های حزبی و انگیزه‌های گروهی و سلیقه‌ای و خطی، شما را به یک طرف جذب نکند. این، کار شیطان است و شیطان بزرگ از این کار، بسیار خوشش می‌آید.

*تمدن‌سازی نوین اسلامی: یاد امام، یاد پیشروان انقلاب، یاد شهدای بزرگوار و یاد صحنه‌های پرشور انقلاب و جنگ تحمیلی را چه در دانشگاه، چه در حوزه و چه در محیطهای کار و زندگی، زنده نگه‌دارید. اگر این شد، به فضل پروردگار در طول سالهای آینده و دهها سال آینده، چنان بنای تمدّن رفیعی در این‌جا و بسی جاهای دیگر، شالوده‌ریزی خواهد شد و چنان عظمتی از اسلام و مسلمین آشکار خواهد شد که دیگر حقیقت و واقعیّتی برای استکبار جهانی باقی نخواهد ماند و دیگر استکباری وجود نخواهد داشت.


بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌(10/8/74)
*دشمن‌شناسی: دانشگاهها باید سیاسی باشند و دانشجو باید سیاسی باشد. معنای این حرف آن است که دانشجو باید قدرت تحلیل سیاسی داشته باشد تا جبهه‌بندیهای دنیا را بشناسد؛ تا بفهمد امروز دشمن کجاست و از کجا و با چه ابزاری حمله می‌کند. این، برای شما لازم است. اگر شما تلاش سیاسی، کار سیاسی، مطالعه و مباحثه‌ی سیاسی نداشته باشید، این توانایی را پیدا نمی‌کنید. البته توجه داشته باشید که دشمن از همین امر استفاده نکند.

*قدرت تحلیل سیاسی: دانشجو باید قدرت تحلیل سیاسی داشته باشد تا جبهه‌بندیهای دنیا را بشناسد؛ تا بفهمد امروز دشمن کجاست و از کجا و با چه ابزاری حمله می‌کند. این، برای شما لازم است. اگر شما تلاش سیاسی، کار سیاسی، مطالعه و مباحثه‌ی سیاسی نداشته باشید، این توانایی را پیدا نمی‌کنید. البته توجّه داشته باشید که دشمن از همین امر استفاده نکند. دشمن با کمال هوشیاری ایستاده است. امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام فرمود: «و من نام لم ینم عنه(1)»؛ مراقب باشید که اگر شما غفلت می‌کنید، دشمن از شما غفلت نمی‌کند. دشمن با کمال هوشیاری مراقب است.

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و دانش‌آموزان (9/8/75)
*بصیرت: غالب ملتهایی که فریب خوردند و دولتهایی که اشتباه کردند، از این‌جا اشتباه کردند که روشهای دشمن را درست نشناختند. اگر ما روشهای دشمن را نشناختیم و مبارزه با دشمنی که می‌خواهد ما را نابود کند، به فراموشی سپردیم، بدیهی است که راهی را خواهیم رفت که دشمن می‌پسندد؛ یعنی راه نابودی، راه ویرانی، راه فساد.

*روشن فکری: جوانان عزیز، به این نکته توجّه داشته باشند جوسازی علیه کسی است که می‏خواهند او را از بین ببرند و از میدان خارج کنند. این کار، علیه جمهوری اسلامی، در طول این هفده سال، به اشدّ وجهی انجام گرفته است. واقعاً لازم است که جوانان و روشن‏فکران ما و کسانی که می‏خواهند در مسائل جهانی و سیاسی و مورد علاقه‏شان، روشن بینی پیدا کنند، باید به این نکته توجّه کنند.

بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان (14/8/76)
*مقاومت ملت ایران: مسأله‌ى ایستادگى ملت و دولت ایران در مقابل خواسته‌ها و مطامع خودشان است. علاج این افزون‌طلبى و دیکتاتورمآبى و زیاده‌طلبى هر دولتى، ایستادگى و مقاومت در برابر آن است. همه باید بدانند که ملت ایران زیر بار فشار نمى‌رود و زور را قبول نمى‌کند. تجربه‌ى فشار وارد آوردن روى ملت ایران، تجربه‌ى موفقى نیست؛ این را همه باید بفهمند. علاج در مقابل این فشار هم، ایستادگى و قدرت روحى و شجاعت در برخورد و سخت کارکردن است. این، علاج کار است؛ کمااین‌که تا امروز ملت ایران همین‌گونه عمل کرده است و بحمداللَّه پیش هم رفته است.

بیانات در دیدار اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران(11/11/76)
*رابطه دانشگاه و رهبری: اگر ما معنای دانشجو و مفاهیمی را که منطوی و مندرج در عنوان دانشجوست، به دقّت مورد ملاحظه قرار دهیم، باید نسبت به سرنوشت قشر دانشجو خیلی حسّاس شویم - هر که هستیم؛ چه خودمان دانشجو باشیم، چه استاد، چه از مسؤولان آموزش عالی کشور، چه از مسؤولان کشور و چه آدمی معمولی باشیم که در خیابان راه میرویم - اگر بدانیم دانشجو یعنی چه، باید نسبت به سرنوشت دانشجو خیلی حسّاس باشیم.

بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه تهران‌(22/2/77)
*روشنفکری: عزیزان دانشجو! سخنرانی و اجتماعات ایرادی ندارد؛ اما دو گروه هیچ وقت همزمان در یک دانشگاه اجتماع تشکیل ندهند. این توصیه پدرانه من به شماست. شما گروهی هستید که می‏خواهید اجتماعات تشکیل دهید و سخنرانی کنید. مثلاً حرفهایی دارید که به نظر خودتان لازم است، ولی ممکن است از نظر دیگری هم لازم نباشد. خیلی خوب؛ دور هم جمع شوید؛ اما آن گروهِ دیگر، تا دید که شما جلسه یا اجتماع دارید، اجتماعش را به وقت دیگری بیندازد؛ این درست است. عزیزان من! این چیزی که من می‏گویم، حدس نیست؛ اطّلاع است. می‏خواهند دانشجویان را به جان هم بیندازند؛ آنها را مشغول کنند و از درس خواندن باز دارند. می‏خواهند دانشجویان را به چیزهای بیخودی مشغول کنند. تسلیم نشوید و نگذارید که با عنصر دانشجویی بازی شود.

بیانات در دانشگاه تربیت مدرّس‌(12/6/77)
*روشنفکری: برادران و خواهران عزیز! من فقط یک جمله در این زمینه به شما عرض کنم و آن این است که امروز نسل روشن‏فکر دانشگاهی، یک مسئولیت ویژه دارد. امروز کشور شما و انقلاب شما و نظام اسلامی و پُرافتخار شما دورانی را می‏گذراند که همه‏ی کسانی که صاحب‏فکر و اندیشه هستند، باید برای پُربار کردن این نظام و فکرها و دستهای گرداننده‏ی آن تلاش و همکاری کنند. ما دوره‏های سختی را پشت سر گذاشته‏ایم؛ دوران جنگ را، دوران بعد از جنگ را که آن هم مشکلات و دشواریهای زیادی داشت.

**بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌(1/9/78)

*دشمن شناسی: از آفات مهم جنبش دانشجویی، سطحی شدن است. عزیزان من! از سطحی‌اندیشی به‌شدت پرهیز کنید. خصوصیت دانشجو، تعمق و تدقیق است. هر حرفی را که می‌شنوید، رویش فکر و دقت کنید.

*آرمان خواهی: خصوصیات یک حرکت دانشجویی، باید در این جنبش دانشجویی وجود داشته باشد. من کاری به این تشکلهای گوناگون دانشگاهها ندارم. اینها هر کدام یک حکم و حالتی دارند. این حرف من فراتر از مسأله‌ی تشکلهاست؛ متعلق به همه‌ی کسانی است که احساسی دارند؛ آن احساسی که اول تعریف کردم که متعلق به این محیط است و برخاسته‌ی از عناصر بسیار ارزشمندی است؛ مثل جوانی، پاکی، صداقت، انرژی، آرمانگرایی. باید این خصوصیات را حفظ کنند. البته جنبش دانشجویی آفاتی هم دارد؛ باید حقیقتا از این آفات پرهیز کنید و بترسید.

*حضور جوانان در صحنه انقلاب: یک حرف هم به شما جوانان عرض می‌کنم. جوانان عزیز! شما امیدهای انقلاب و اسلامید. رفتار شما می‌تواند این مملکت را در جهت شکوفایی، با سرعت به پیش ببرد. وقتی جوان مملکت هوشیارانه، با تدبیر، با حلم و با توجه به موقعیّتها، حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند، کشور گلستان خواهد شد. وقتی هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد کرد. بارها گفته‌ام، باز هم تکرار می‌کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همه میدانها حضور و آمادگی داشته باشد؛ منتها با انضباط. این‌گونه حرکاتی که ملاحظه شد کسانی به دانشگاه حمله کنند، ناشی از بی‌انضباطی است؛ با هر نامی انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد.

*خودی و غیر خودی: حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایی دشمن غفلت کنید. غریبه‌هایی را که در لباس خودی خودشان را در همه جا داخل می‌کنند بشناسید؛ دستهای پنهان را ببینید. هیچ کس به‌خاطر غفلت ستایش نمی‌شود. هیچ‌کس به‌خاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمی‌شود. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعی می‌کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند.

**بیانات در دیدار پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانش‌آموزان(11/8/79)
*اقتدار ملی: در مقابل دشمن به‌گونه‌ای نباشید که او احساس کند از این طریق می‌تواند در دل انقلاب رخنه کند و نفوذ خودش را گسترش دهد. اگر من گاهی از بعضی از اشخاص یا بعضی از مطبوعات در این کشور گله کردم، به خاطر این است. کاری نکنند که این احساس را به دشمن بدهند که می‌شود از این‌جا در داخل نظام رخنه کرد و نفوذ خود را گسترش داد؛ که گفتیم هرچه دشمن نفوذش بیشتر بشود، عزّت ملی، اقتدار ملی، عظمت ملی و تأمین آینده‌ی کشور ضعیفتر خواهد شد.

*اتحاد ملی: دترین عادتها در یک کشور همین است که دستگاههای مختلف کشور، یکدیگر را متهم کنند. این معنی ندارد؛ این اصلا انسجام و اتحاد دستگاههای اداره‌کننده‌ی کشور را مختل می‌کند. یک مجموعه وقتی کامل است و وقتی می‌تواند کار کند که دستگاههایش یکدیگر را تکمیل و به هم کمک کنند. نه این‌که فلان دستگاه همه‌اش به فکر این باشد که بهمان دستگاه را از حیز اعتبار بیندازد؛ بهمان دستگاه هم همه‌اش به فکر این باشد که فلان دستگاه را نابود و بدنام کند. این‌که نمی‌شود.

*مجرم شدن در نظام اسلامی یک لکه ی ننگ ابدی: حرف امروز و حرف همیشه‌ی من به جناحها و شخصیتهای سیاسی در این کشور این است که در مقابل دشمن به‌گونه‌ای نباشید که او احساس کند از این طریق می‌تواند در دل انقلاب رخنه کند و نفوذ خودش را گسترش دهد. اگر من گاهی از بعضی از اشخاص یا بعضی از مطبوعات در این کشور گله کردم، به خاطر این است. کاری نکنند که این احساس را به دشمن بدهند که می‌شود از این‌جا در داخل نظام رخنه کرد و نفوذ خود را گسترش داد؛ که گفتیم هرچه دشمن نفوذش بیشتر بشود، عزّت ملی، اقتدار ملی، عظمت ملی و تأمین آینده‌ی کشور ضعیفتر خواهد شد.

*بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان(17/9/79)

*زهد و علم با همراه هم: یک دانشجو هم می‌تواند در درس خود باتقوا باشد؛ در معاشرت خود باتقوا باشد؛ در تلاش سیاسی خود باتقوا باشد؛ در موضعگیری خود باتقوا باشد؛ در انتخاب آینده‌ی خود باتقوا باشد. می‌توان با تقوا حرکت کرد؛ شاخصش هم این است که آن‌جایی که وظیفه را شناختید و آن را حس کردید و احساس کردید که این وظیفه شما را فرا می‌خواند، هیچ عامل دیگری نتواند شما را از حرکت به سوی آنچه که وظیفه است، باز بدارد. خصوصیت عمده‌ی دانشجویان هم از اوّل همین بوده است.

**بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان(13/8/79)
*جنبش نرم افزاری: مسائل اصلی کشور، مسأله‌ی اقتصاد و مسأله‌ی علم و ارتقای پایه‌ی علمی دانشگاهها و همان جنبش نرم‌افزاری است که ما بارها در دانشگاهها و در دیدار با دانشجویان و اساتید در میان گذاشته‌ایم؛ همچنین مسأله‌ی حفظ روحیه و فرهنگ دینی جوانان است. اینهاست که می‌تواند یک ملت و بخصوص ملت ما را سر پا و مستحکم نگهدارد و توطئه‌های دشمن را خنثی کند.
مصالح ملی : مسؤولان و دانشجویان اوّلاً در زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی، علمی و در زمینه مبارزه‌ی با مفسدان و مخرّبان تلاش کنند و کار را وجهه همّت خود قرار دهند. دوم این که اختلافات را کنار بگذارند. این اختلافات و دوگانگیها برای مصالح کشور و منافع مردم و نیروی مقاومت در مقابل دشمن، زیانبار است.

**بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان(7/9/81)

*آرمان خواهی: نشان داده شود که نظام اسلامی از رشد جریان دانشجویی و همه‌ی خصوصیاتی که متعلق به این جریان است، استقبال می‌کند. این خصوصیات، همین چیزهایی است که خود شما گفتید و می‌دانید: جوشش شوق و استعداد، انگیزه‌های جوانانه، خواستهای آرمانگرایانه، دلبستگی به آرمانهایی که برای غیرجوانان حتی گاهی دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد، اما جوان به هیچ وجه این‌طور نمی‌اندیشد و در راه آن تلاش می‌کند و همین تلاش است که ملتها و کشورها را از حالت رکود خلاص می‌کند. این، هدف اصلی جلسه است.

*تحزب: ینده اعتقادم این است که اتّحاد تشکّلهای دانشجویی - که اشاره شد - چیز خوبی است؛ منتها نه به این معنا که همه تشکّلها از بین بروند و یک تشکّل به‌وجود آید؛ این تجربه درستی نیست. چیزی نخواهد گذاشت که همان تشکّل هم دچار مشکلات فراوانِ خیلی از تشکّلها خواهد شد. راه درست این است که این تشکّلهای دانشجوییِ موجود، با تفاهم، حق‌بینی و آن چیزی که خاصیت دانشجوست، خودشان را به یکدیگر نزدیکتر کنند؛ حرف حق را وسط بگذارند و جانبداریها و مخالفتها از استدلال و منطق ناشی شود.

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان زنجان(22/7/82)

*حرف نو جمهوری اسلامی: من معتقدم تلاش برای عدالت اجتماعی و پُر کردن شکاف طبقاتی، بزرگترین مسؤولیت ماست. خوشبختانه در این جلسه جمعی از مسؤولان استان هم حضور دارند که خواهش می‌کنم روی این مسائل فکر کنند. امروز مهمترین مسأله ما این است که بتوانیم شکاف طبقاتی بین فقیر و غنی را پُر کنیم. بزرگترین خدمت به جوانان این است که بتوانیم استعدادهای آنها را بارور کنیم؛ امکانات تحصیلی برایشان فراهم نماییم و بعد به فکر شغل و کار برای آنها باشیم. این‌که من گاهی نهیب می‌زنم فلان مسأله فرعی و جنجالی یا دعوای سیاسی را وارد میدان مناقشات عمومی نکنید، به‌خاطر همین است، والّا این‌که دو جناح و حزب در صد مسأله با هم اختلاف داشته باشند و به سر و کلّه هم بزنند، به هیچ جای کشور صدمه‌ای نمی‌زند.

*مقاومت ملت ایران: همین مرکز تحصیلات تکمیلى که در این‌جا تشکیل شده و همین محقّق جوانى که آمدند و صحبت کردند و مجموعه‌اى از نخبگان که دور هم گرد آمده‌اند، دستاوردهایى است که نمى‌شود براى آن قیمت گذاشت. اینها همه به برکت انقلاب انجام شده است؛ حالا بیاییم از همه فعّالیتهاى نظام، چهره تاریک و سیاه ترسیم کنیم؟

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان(10/8/83)

*پاسخگویی مسئولان: سال پاسخگویی هم که ما مطرح کردیم، باید به آن توجه شود؛ منتها یکی دو نکته‌ی ظریف در این‌جا وجود دارد که باید به آن توجه شود: اولا وقتی شما سؤال می‌کنید و پاسخ می‌خواهید، باید سؤالی بکنید که پاسخ آن - از سوی هر کسی - قابل تشخیص و ارزیابی کمی باشد؛ والا این‌که شما بگویید «آیا می‌دانید که از قبل بیکاری چه مشکلاتی پیش می‌آید؟»، جوابش این است که بله، می‌دانیم. «چه‌کار می‌کنید؟» همین کارهایی که می‌بینید داریم می‌کنیم. این‌طور طرح پرسش، چیزی عاید نخواهد کرد. یا از قوه‌ی قضاییه بپرسید «شما برای رفع این ویرانه در پنج سال گذشته چه کار کردید؟» آنها چند صفحه به شما آمار خواهند داد که این کارها را کرده‌ایم. پاسخگویی مقوله‌ی بسیار حساسی است. چیزی که شما باید به آن اهتمام داشته باشید، خواست است

*گفتمان سازی: شما برای موفقیت کل مجموعه دارید تلاش می‌کنید؛ اصلاً همه‌ی تلاشتان این است که نظام را پیش ببرید. هرچه می‌توانید، جزئیات را تکمیل کنید. در بخشهایی که خلأ وجود دارد، هرچه می‌توانید، کمک کنید تا خلأ برطرف شود. هرچه می‌توانید، شعار اصلی عدالت و آنچه را مربوط به عدالت است، تقویت و همگانی و در ذهن‌ها تعمیق کنید و روی پشتوانه و فلسفه‌ی فکری آن کار کنید - اینها لازم است - اما کاری نکنید که مخالفان شما این تردید را دامن بزنند که آیا نظام اسلامی می‌تواند؟ آیا نظامی اسلامی توانسته؟ البته که می‌تواند؛ البته که توانسته! مدعی دستگاه‌های مختلف از لحاظ کارآمدی، خودِ بنده هستم.

*اهمیت ندادن به علم: اگر کشور ما در زمینه‌ی علم سرمایه‌گذاری و تلاش نکند، مسلماً بازهم سالهای متمادی در پیشرفت همه‌جانبه و توسعه‌ی کشور تأخیر خواهد افتاد؛ کمااینکه عقب‌ماندگی‌های کشور ما در دوره‌ی حکومت طاغوت- چه پهلوی‌ها و چه قاجارها- به‌خاطر این بود که به مقوله‌ی علم در این کشور اهمیت داده نشد و علم را محترم نشمردند. وقتی در جامعه‌ای علم محترم شمرده می‌شود که استعداد و سرچشمه‌ی درونی عناصر انسانی کشور جوشان شود و علم بومی گردد. سرمایه‌گذاری برای علم، باید با این هدف باشد؛ و الّا اینکه دیگران فرآورده‌های علمی داشته باشند و فرمولها و کلماتی را به ما بیاموزند و ما بدون اینکه هیچ عمقی از آن به‌دست بیاوریم، آن کلمات را یاد بگیریم، به پیشرفت هیچ کشوری کمک نمی‌کند؛ نه ما و نه هیچ کشور دیگری.

*مصالح ملی: عزیزان من! به علم اهمیت دهید. کلید اصلی باز کردن قفلهای گوناگون، اهمیت دادن به علم است. البته در کنار آن، این امر بدیهی را هم باید در نظر داشته باشید که علم و عالم همان‌قدر که می‌توانند مفید باشند، می‌توانند مضر هم باشند؛ «چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا». اگر کسی که علم در وجود او هست، تقوا و پرهیزگاری و امانت و صداقت در او نباشد، می‌تواند موجود مضری باشد؛ می‌تواند علیه کشور و مصالح کشور، علم خودش را مورد استفاده قرار دهد.

*وظیفه نخبگان: نخبگان خودش می‌خواهد که به نیازها و مطالبات عمومی و به مصالح کشور بیندیشند؛ به آنها پاسخ دهند و خودشان را متعهد بدانند. من در جمع نخبگان المپیادی - البته الحمدللَّه الان همه‌ی شما نخبه هستید؛ بنده همه‌ی شما جوانها را به یک معنا نخبه می‌دانم - مکرر گفته‌ام که نخبگان توجه داشته باشند خود را از ملت طلبگار ندانند.

*‌*بیانات‌ در دیدار دانشجویان و نخبگان سراسر کشور(3/7/84)

*سند چشم انداز: من مکرر گفتم، الان هم دارم به شما جوانهای عزیز می‌گویم؛ سند چشم‌انداز یک انشای مدرسه‌یی نبوده که کسی بنشیند بنویسد؛ یک آرزوی محض و آرزوی خام هم نبوده؛ اینها چیزهایی است که با ملاحظه و محاسبه‌ی همه‌ی جهات روی کاغذ آمده و معنایش این است که این شدنی است. این‌که ما گفتیم در ظرف بیست سال باید رتبه‌ی بالا را در منطقه، در علم و در اقتصاد داشته باشیم، با محاسبه‌ی همه‌ی جوانب قضیه نوشته و تنظیم شده؛ و این شدنی است.بته همه‌ی کارهای شدنی، رفتن، دنبال کردن، همت گماشتن و انجام دادن می‌خواهد. شکی نیست که اگر بنشینیم تماشا کنیم، هیچ کاری نخواهد شد. با دنبال‌گیری، کار شدنی است. ان‌شاءاللَّه پیگیری خواهیم کرد و به توفیق الهی و به حول و قوه‌ی الهی خواهد شد. البته ما آن روزها را علی‌القاعده نمی‌بینیم، اما شماها می‌بینید؛ مال شماهاست، آینده‌ی شماست.

بیانات در دیدار دانشجویان نمونه‌ و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی‌(25/7/85)

*قدرت تحلیل سیاسی: اینجا یک نکته‌ی اساسی مطرح میشود که من همیشه در مواجهه‌ی با دانشجویان، روی آن تکیه میکنم؛ و آن، «پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریانهای مهم کشور» است. سیاست در دانشگاهها - که بنده همیشه روی آن تأکید کرده‌ام - به این معناست. ما دو کار سیاسی داریم: سیاست‌زدگی و سیاست‌بازی؛ این یک‌جور کار است. این را من به هیچ‌وجه تأیید نمیکنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. یکی هم سیاستگری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا کردن؛ که یکی از وظایف تشکلهای دانشجویی این است. من تأکید میکنم، تشکلهای دانشجویی - که عمده نمایندگان آنها، در اینجا تشریف دارید - نوع برنامه‌ریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را به‌آسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خورده‌ایم؛ نه ما، بلکه ملتهای دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسی‌شان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذرانده‌اند. این، یک مسئله‌ی مهم است.

**بیانات در دیدار اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه‌ها(31/2/86)

*دشمن شناسی: اهتمام کامل، مطلقاً سهل‌انگاری نکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد. اگر هم در جایی برای انسان مطلب روشن نیست، آن جا نباید حرکت کند. اگر دیدید زیر پا محکم است، پا بگذارید؛ اگر دیدید مشکوک است، پا نگذارید. بنابراین محافظه‌کار نباشید، اما هوشیار باشید؛ این، آن خط سیاسی است. البته سخت است و آسان نیست؛ اما شما هم مرد کارِ سختید؛ بسیجی هستید و باید این کار سخت را به عهده بگیرید.

*جهاد سیاسی: گاهی اوقات، دشمن کار را به گونه‏ای ترتیب می‏دهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا می‏خواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون می‏خواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعه‏اش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است! بله، وارد سیاست بشوید و فکرِ سیاسی کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار و موضع‏گیری شما استفاده کند. این، اصل اول و یک خط قرمز است.

**بیانات در دیدار دانشجویان نخبه و نفرات برتران کنکور و فعالان تشکل‌های سیاسی فرهنگی دانشگاه‌ه(17/7/86)

*فردای عدالتخواهی: امروز شما دانشجوئید و محیط دانشگاه هست و محیط جوانی است و گرم و گیرا و عدالت و آرمانخواهی و اینها، بعد پس‏فردا از محیط دانشجوئی که خارج شدید، همه چیز یا دفعتاً فراموش بشود یا بتدریج فراموش بشود، این درست نیست. این یک مرکز برای استمرار است.

*پیشرفت علمی: آن چیزی که ما از محیط دانشجوئی‏مان انتظار داریم، پیشرفت‏ علم‏، پیشرفت اندیشه‏ی سیاسی، عمق اندیشه‏ی دینی و ایمان دینی، عمق معرفت دینی و روشن‏بینی دینی، دست یافتن به قلمروهای جدید؛ هم در زمینه‏ی علم‏، هم در زمینه‏ی سیاست، هم در زمینه‏ی معرفت دینی در محیط دانشجوئی است؛ البته به کمک راهنمایان هر بخشی. شما برای کار علمی‏ باید استاد داشته باشید، برای کار معرفت دینی باید استاد داشته باشید، برای کار سیاست هم همین‏جور است. کار را شما می‏کنید؛ او راهنمائی می‏کند. دانشگاه ما و محیط دانشجوئی ما بایستی در همه‏ی این عرصه‏ها پیشرفتهای‏ حقیقی و چشمگیری کند.

*جوان مومن و انقلابی: اعتدال، با روش منطقى و صحیح مسائل را دنبال کنید و بدانید که خواست و پیگیرى شما اثر دارد. این تصور غلط نبادا به ذهن بیاید که چه فایده دارد؛ نخیر، کاملًا فایده دارد. اگر مثلًا شعار عدالتخواهى که حالا یک مسئولى این را بر زبان آورده، گفته مى‌شد، بعد هم تمام مى‌شد، کسى در جامعه پرچم عدالتخواهى را به دست نمى‌گرفت. مطمئن باشید یک دولت عدالتخواه و یک گفتمان عدالتخواهى مثل امروز به وجود نمى‌آمد. شماها کردید؛ کار شما جوانها بود؛ به عنوان جنبش عدالتخواهى، به عنوان طرح مسئله‌ى عدالتخواهى- نمى‌خواهم حالا به یک تشکیلات خاص اشاره کنم- این را در دانشگاهها جوانهاى‌ مؤمن‌، جوانهاى متعهد، جوانهاى بامسئولیت مطرح کردند، گفتند؛ وقتى تکرار شد، به شکل یک گفتمان عمومى درمى‌آید و نتیجه‌اش را در گزینشهاى مردم، در جهت‌گیرى‌هاى مردم، در شعارهاى مردم، در انتخابات مردم، نشان مى‌دهد.

**بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان(8/8/87)

*نظام سلطه: شما جوان‌ها بدانید؛ ما اهل ستیزه‌گری نیستیم؛ اما اهل حفظ هویت خود، استقلال خود، عزت خود هستیم. هر کسی که عزت ملت ایران را بخواهد پایمال کند، ملت ایران را تحقیر کند، بخواهد دست سلطه را بر این ملت دراز کند، ملت ایران با غیرت خود، با ایمان خود این دست را قطع میکند.

*نوآوری و شکوفایی: شما که عاشق سربلندی ایران اسلامی هستید و خود را سرباز اسلام میدانید و همین‌طور هم هست، برای ساختن آینده مسئولیت بزرگی بر دوش دارید. این خصوصیت یک مکتب صادق و حقیقی و واقع‌بین است. همه مسئولند. جوان هم که در عنفوان شکوفائی استعدادهاست، جزو مسئولان است؛ مسئولیت فقط مال پیران و میان‌سالان نیست، بلکه میتوان با یک نگاهی گفت که جوان مسئولیت سنگین‌تری دارد؛ چرا؟ چون توانائی جوان، شکوفائی جوان، نیروی جوان بیش از دیگران است. جوان باید در درون خود، در دل خود، در وجدان خود احساس کند که نسبت به آینده‌ی این کشور، آینده‌ی این ملت، آینده‌ی این تاریخ، مسئولیت دارد.

*انزوای سیاسی: سرگرم کردن جوان‌ها به هوی و هوس و لغویات و غافل کردن آن‌ها از حرکت عمومی ملت ایران، به تعطیلی کشاندن مدارس، به تعطیلی کشاندن کلاسهای دانشجوئی. این‌ها نقشه‌های دشمن است. باید مراقب بود. باید در مقابل هر کاری که به این نقشه‌ها منتهی میشود، ایستاد. وحدت را باید حفظ کرد، امید را باید حفظ کرد، تلاش را باید روزبه‌روز بیشتر کرد و با یکدیگر صادق بود و دلها را به هم نزدیک کرد و در وظائف گوناگون اجتماعی، باید پرشور حرکت کرد.

*احساس مسئولیت: فردای این کشور، فردای این ملت، به احساس مسئولیت امروز شما نیازمند است. احساس مسئولیت کنید که چه بشود؟ که خود را بسازید؛ از لحاظ علمی بسازید، از لحاظ ایمان و تقوا بسازید، بصیرت خودتان را زیاد کنید، آگاهی‌های خودتان را نسبت به امروز و دیروز و فردا افزایش بدهید. ده سال دیگر، دوازده سال دیگر، همه‌ی شما جمعیتی که اینجا هستید و نظائر شما در سرتاسر کشور، جوانان تحصیل‌کرده‌ای هستند که وارد میدان عرصه‌ی زندگی ملت ایران خواهند شد و بسیاری از شماها مسئولیتهائی در اختیارتان خواهد بود. رؤسای جمهور آینده، وزرای آینده، مدیران آینده و برجستگان گوناگون بخشهای مختلف آینده- آن کسانی که طراحند، برنامه‌ریزند، متفکرند، تئوریسین اداره‌ی کشور هستند- از میان شماها پدید می‌آیند؛ از میان شماها برمی‌خیزند. این مدیران و این برنامه‌ریزان، هم باید عالم باشند، هم به معنای حقیقی کلمه باید متدین، پاک‌دامن و بصیر باشند. این نمی‌شود، مگر اینکه شما از حالا خودتان را آماده کنید.

**دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت(24/9/87)
*عدالت و پیشرفت: تشکل‌های دانشجوئی مواظب باشند هدفهایشان را گم نکنند. هدفهای اصلی تشکل‌های دانشجوئی همان چیزهائی است که بر روی طاق بلند جنبش دانشجوئی نوشته شده: ضدیت با استکبار، کمک به پیشرفت کشور، کمک به اتحاد ملی، کمک به پیشرفت علم، حضور و شرکت در مبارزه و پیکار همگانی ملت ایران برای غالب آمدن بر توطئه‌ها و بر دشمنی‌ها؛ اینها هدف اصلی است؛ این را باید فراموش نکنند. البته تشکل‌ها از بدنه‌ی دانشجوئی هم خودشان را نباید جدا کنند؛ یعنی اینجور نباشد که تشکل، موجب تقسیم دانشجوها بشود. به دانشجوها نزدیک باشند.

**بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی(4/6/88)

*جنگ نرم: شما جوانانی که گفتیم افسران جوان مقابله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی با جنگ نرم هستید، از من نپرسید که نقش ما دانشجویان در تخریب مسجد ضرار کنونی چیست؛ خوب، خودتان بگردید نقش را پیدا کنید. یا مقابله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی با نفاق جدید، یا تعریف عدالت. عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی جنگ نرم، یکی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تان به جای پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید - مرکز خوشبینی - مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دارد» شد، به دنبالش بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عملی، به دنبالش بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تحرکی، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن میخواهد.

*بصیرت: مواظب باشید توی این قضایای سیاسی کوچک و حقیر نبادا دانشگاه تحت تأثیر قرار بگیرد؛ نبادا کار علمی دانشگاه متزلزل شود؛ نبادا آزمایشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ما، کلاسهای ما، مراکز تحقیقاتی ما دچار آسیب بشوند؛ حواستان باشد. یعنی یکی از مسائل مهم در پیش روی شما، حفظ حرکت علمی در دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاست. دشمنها خیلی دوست میدارند که دانشگاه ما یک مدتی لااقل دچار تعطیلی و تشنج و اختلالهای گوناگونی باشد؛ این برایشان یک نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مطلوب است؛ هم از لحاظ سیاسی برایشان مطلوب است، هم از لحاظ بلندمدت؛ چون علم شما از لحاظ بلندمدت به ضرر آنهاست؛ لذا مطلوب این است که دنبال علم نباشید.

بیانات در دیدار دانشجویان(31/5/89)
*تحریم اقتصادی: در مسائلی که با سرنوشت کشور ارتباط پیدا میکند، حتماً تحلیل و موضع داشته باشید. بیانیه‌ی تهران مسئله‌ی مهمی بود؛ تحلیل شما از بیانیه‌ی تهران چیست؟ موضعتان چیست؟ موافقید؟ مخالفید؟

*حفظ نظام: مسئله‌ی حفظ نظام مطرح شد. به نظر ما - همین طور که گفتیم - حفظ نظام واجب است و اوجب از همه‌ی امور است. نظام هم یک مرزهای مشخصی دارد که یکی از این مرزها، مرزهای اخلاقی و فرهنگی است و شکی نیست که باید حفظ شود

*مواضع رهبری: میگویند آیا ما هم باید مثل رهبری موضع بگیریم یا نه؟ خوب، رهبری یک تکلیفی دارد، ما یک تکلیف دیگر داریم. ببینید، نبادا کسی تصور کند که رهبری یک نظری دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمی مطرح میشود، در خفا به بعضی از خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجراء کنند؛ مطلقاً چنین چیزی نیست. اگر کسی چنین تصور کند، تصور خطائی است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیره‌ای انجام داده. نظرات و مواضع رهبری همینی است که صریحاً اعلام میشود؛ همینی است که من صریحاً اعلام میکنم.

بیانات در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم‌(4/8/89)
*بصیرت: در باب بصیرت، بنده در سال اخیر و قبل از آن خیلی صحبت کردم؛ دیگران هم مسائل زیادی گفتند؛ دیدم بعضی از جوانها هم کارهای خوبی در این زمینه انجام دادند. من میخواهم روی مسئله‌ی بصیرت باز هم تأکید کنم. این تأکید من در واقع با این انگیزه است که شما که خودتان مخاطبید، خودتان میداندارید، کار بر دوش شماست، بروید سراغ کارها و برنامه‌ریزی‌هائی که با بصیرت‌یافتن ارتباط دارد؛ این نیاز مهم را تأمین کنید. بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبله‌نما و قطب‌نماست. توی یک بیابان انسان اگر بدون قطب‌نما حرکت کند، ممکن است تصادفاً به یک جائی هم برسد، لیکن احتمالش ضعیف است؛ احتمال بیشتری وجود دارد که از سرگردانی و حیرت، دچار مشکلات و تعبهای زیادی شود. قطب‌نما لازم است؛ بخصوص وقتی دشمن جلوی انسان هست. اگر قطب‌نما نبود، یک وقت شما می‌بینید بی‌سازوبرگ در محاصره‌ی دشمن قرار گرفته‌اید؛ آن وقت دیگر کاری از دست شما برنمی‌آید. پس بصیرت، قطب‌نما و نورافکن است. در یک فضای تاریک، بصیرت روشنگر است. بصیرت راه را به ما نشان میدهد.
بصیرت: من میخواهم به شما جوانها عرض کنم؛ شما برای اینکه ایران اسلامی را بسازید، یعنی هم ملت و میهن عزیز و تاریختان را سربلند کنید، هم وظیفه‌ی خودتان را در مقابل اسلامِ باعظمت انجام دهید - که امروز اگر کسی برای سربلندی ایران اسلامی تلاش کند، هم به میهن خود، به ملت خود، به تاریخ خود خدمت کرده است، هم به اسلام عزیز که مایه‌ی نجات بشریت است، خدمت کرده - باید بیدار باشید، باید هوشیار باشید، باید در صحنه باشید، باید بصیرت را محور کار خودتان قرار دهید. مواظب باشید دچار بی‌بصیرتی نشوید.

*سنجیدن درست حوادث: این بصیرتی که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین هم روی آن تکیه و تأکید شده، به معنای این است که انسان در حوادثی که پیرامون او میگذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبر کند؛ سعی کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحی عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، اعتبار کند: «رحم اللَّه امرء تفکّر فاعتبر»؛ فکر کند و بر اساس این فکر، اعتبار کند. یعنی با تدبر مسائل را بسنجد - «و اعتبر فأبصر»(1) - با این سنجش، بصیرت پیدا کند. حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنی بینائی ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود.

*دمکراسی غربی: دشمن را بشناسید. به ظواهر دشمن فریب نخورید. مادیگری، گرایش مادی، تفکر مادی، تمدن مادی، دشمن بشریت و دشمن شماست. دنیای غرب از دو سه قرن قبل از این به دانش برتر و فناوری برتر دست یافت و سوراخ دعای ثروت و انباشت ثروت را پیدا کرد. مکتبهای اجتماعی گوناگونی پدید آمد، تفکرات فلسفیِ اجتماعی گوناگونی پدید آمد - لیبرالیسم مبتنی بر تفکر اومانیستی، فکر دموکراسی و امثال اینها - هدف اینها یا هدف آن کسانی که دنبال این افکار رفتند، این بود که بتوانند بشر را به آسایش، به آرامش و به رفاه برسانند؛ لیکن آنچه در واقع تحقق پیدا کرد، عکس اینها بود. بشر در سایه‌ی تفکر اومانیستی و در جهت نظامهای انسانگرا نه فقط به انسانیت دست نیافت، به آسایش دست نیافت، بلکه بیشترین جنگها، بیشترین کشتارها، بدترین قساوتها، زشت‌ترین رفتارهای انسان با انسان در این دوره به وجود آمد.


بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان(19/5/90)
تحول علوم انسانی: یکی از علوم انسانی، تاریخ است. باز هم من توصیه میکنم که تاریخ بخوانید. تاریخ دوره‌ی استعمار را بخوانید تا ببینید غربی‌ها علی‌رغم ظاهر نونوارِ اتوکشیده‌ی ادکلن‌زده‌ی منظم و مرتب و داعیه‌های حقوق بشرشان، چه وحشیگری عظیمی در این مقوله کردند. نه اینکه فقط آدمها را بکُشند؛ در دور نگهداشتن ملتهای تحت استعمارِ خودشان از عرصه‌ی پیشرفت و امکان پیشرفت در همه‌ی زمینه‌ها هم تلاش زیادی کردند. ما میخواهیم این اتفاق نیفتد. ما میگوئیم علوم انسانی را یاد بگیریم تا بتوانیم شکل بومی آن را خودمان تولید کنیم و این را به دنیا صادر کنیم. بله، وقتی که این اتفاق افتاد، آنگاه هر یک نفری که از مرزهای ما خارج میشود، مایه‌ی امید و اتکای ماست. بنابراین ما میگوئیم در این علوم مقلد نباشیم. حرف ما در زمینه‌ی علوم انسانی این است.

جهاد اقتصادی: کی از چیزهائی که من میخواهم بخصوص به تشکلهای دانشجوئی توصیه کنم، این است که به طور جدی به کارهای فکری و فرهنگیِ برنامه‌مند و هدفمند و عمیق بپردازند. یک وقت هست که دشمن به عرصه‌ی دانشگاه تهاجم آشکار میکند؛ اینجا شما باید حضور آشکار داشته باشید؛ مثل مسائل دوره‌ی فتنه 88 و امثال اینها. یک وقت هست که نه، آنچنان تهاجم آشکاری وجود ندارد؛ اینجا بایستی حضور مجموعه‌های دانشجوئی، حضور عمیق فکری باشد.

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان(11/8/90)
شکوفایی: فرصت مال شماست. همچنان که امروز فرصت پیشرفت، فرصت شکوفائی، فرصت حرکتهای بزرگ سیاسی و انقلابی و اجتماعی مال شما جوانهاست، فرصت توجه به خدای متعال و ذکر الهی و مستحکم کردن رابطه‌ی قلبی با خدا هم متعلق به شماست.

مردم سالاری دینی: دست ما پر است. ما فکر درست داریم. جمهوری اسلامی یک اندیشه‌ی سیاسیِ نوئی به دنیا عرضه کرده است: مردم‌سالاری دینی. این اندیشه‌ی سیاسی نو، متکی به فلسفه‌ی درست، متکی به زمینه‌های فکری و اعتقادیِ مستحکم و از لحاظ عملی قابل اجرا و پیشرونده است. این فکر، این راه، این فلسفه و این تجربه‌ای که در طول این سی و دو سال در اختیار ملت ایران است، دست ما را پر کرده است.

بیانات در دیدار دانشجویان(16/5/91)
آرمانخواهی: یکی از چیزهائی که ما از دانشجوها توقع داشتیم و این به طور طبیعی در دانشگاه و در محیط جوان وجود دارد و بنده هم اصرار داشتم که این حالت در دانشگاه زنده بماند، مسئله‌ی آرمان‌گرائی است آرمان‌گرائی در علم، یعنی در زمینه‌ی مسائل علمی باید دنبال قله بود؛ که این، توجه شما را به درس خواندن و خوب درس خواندن باید نتیجه بدهد. من به شما عرض بکنم؛ امروز درس خواندن، علم‌آموزی، پژوهش و جدیت در کار اصلی دانشجوئی، یک جهاد است.


**بیانات در دیدار دانش‌آموزان‌ و دانشجویان(10/8/91)

*بصیرت: چالشهای ما با استکبار جهانی تمام که نشده است - تمام هم نخواهد شد، عیبی هم ندارد - چالش و زورآزمائی، برای یک ملت ورزش است و او را روزبه‌روز قوی‌تر میکند؛ ما با این چالشها قوی میشویم؛ لیکن باید مراقب بود، فهمید که چالش هست، فهمید که حریف چه کار میخواهد بکند، فهمید که راه مقابله‌ی با حریف چیست. اگر اینها را نفهمیدیم، اگر دچار نفهمی شدیم، اگر دچار راحت‌طلبی شدیم، اگر از بیّنات و واضحات غفلت کردیم، شکست میخوریم.

*اختلاف افکنی: یکی از راه‌ها، ایجاد وحدت است. اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤسای محترم هشدار میدهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم - مسئولند، باید کمکشان کرد - اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامه‌نگاری‌ها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایه‌ی جنجال و هیاهو و استفاده‌ی تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتی ندارد. مهم این است که همه‌ی ما بدانیم مسئولیتی داریم، همه‌ی ما بدانیم موقعیت حساسی داریم.

**بیانات در دیدار دانشجویان‌ (6/5/92)
* فتنه 88: در انتخابات سال 88، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه‌ی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، میدانید چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌بینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهائی که گروه‌های مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به‌خرج دادند. در قضایای سال 88، این مسئله‌ی اصلی است؛ این را چرا فراموش میکنید؟

*بصیرت: اینکه ما میگوئیم بصیرت، به خاطر این است. یکی از کارکردهای بصیرت همین است که انسان واقعیتها را آنچنان که هست، ببیند. در تبلیغات گاهی یک واقعیتی را از آنچه که هست، چندین برابر بزرگتر نشان میدهند؛ در حالی که بعضی از واقعیتهای دیگر را اصلاً نشان نمیدهند.

*رکود دانشگاه‌ها: دانشگاهِ دچار رکود، دانشگاه خوبی نیست. مراد از این شور و نشاط چیست؟ این شور و نشاط در بخشهای مختلفی خودش را نشان میدهد؛ هم در بخشهای علمی، هم در بخشهای اجتماعی و سیاسی، این شور و نشاط میتواند خودش را نشان دهد. محیط دانشگاه، محیط جستجو کردن از نقطه‌نظرات درست در زمینه‌ی سیاسی و در زمینه‌ی اداره‌ی کشور و همچنین در زمینه‌ی مسائل کلان دیگر است.

بیانات در دیدار دانشجویان‌(12/8/92)
* مذاکره با آمریکا:
مسئولین ما توجّه داشته باشند، حرفها را ببینند؛ از آن طرف لبخند میزنند، اظهار علاقه میکنند، اظهار میل به مذاکره میکنند، از این طرف بلافاصله می‌آیند میگویند: همه‌ی گزینه‌ها روی میز است! خب، که مثلاً چه؟ چه حرکتی، چه غلطی ممکن است نسبت به جمهوری اسلامی انجام بدهند؟ اگر جدّی هستند در کار، بایستی خودشان را کنترل کنند، باید جلوی آن کسانی را که زبان به حرفهای یاوه‌ای از این قبیل میگشایند بگیرند. یک سیاستمدار پولدار آمریکایی یک غلطی میکند که بله، ما بایستی در فلان صحرای ایران بمب اتم بزنیم و تهدید کنیم و فلان؛ باید بزنند دهن یک چنین آدمی را خُرد کنند

* تحریم اقتصادی: اگر یک روزی هم مسئله‌ی هسته‌ای حل شد - فرض کنید جمهوری اسلامی عقب‌نشینی کرد؛ همان‌که آنها میخواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه‌ی دیگر را به‌تدریج پیش میکشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستی بدید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیّت نمی‌شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه‌ی به قول خودشان خاورمیانه حمایت میکنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست که اینها سرِ قضیّه‌ی هسته‌ای با جمهوری اسلامی اختلاف پیدا کرده باشند؛ نه، تحریم آمریکا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبه‌روز هم بیشتر شده است، تا امروز که خب به نقطه‌ی بالایی رسیده

انتهای پیام/