گزارشی از پشتصحنه یک روز "ماه عسل"
خبرگزاری تسنیم: احسان سوژه جالبی پیدا کرده؛ جالب مثل"ماه عسل" که هم میگریاند، هم میخنداند و هم مایه عبرت است؛ خوشوبشی با احسان میکنم و قولی از او میگیرم، میگوید: امیدوارم "ماه عسل" حالت را خوب کرده باشد.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، برخی چیزها نوشتن دربارهشان سخت است؛ نهاینکه سخت باشد بلکه شیرینی خاصی دارد و میمانی که مبادا حق مطلب را ادا نکنی.
گفتم "شیرین"! آنهم با طعم "ماه عسل" و بهرنگ ماه رمضان. برنامهای که این سالها برند تلویزیون شده و چه خوب هم در دل مخاطب جا باز کرده است.
اگر بر تک و توک ضعفها چشم ببندیم اما "ماه عسلِ" احسان علیخانی جزو بهترینهای ماه مبارک است، هم میگریاند، هم میخنداند و هم مایه عبرت است.
*اما آغاز حرکت. . .
نوشتم تا بگویم فعلاً جای نقد و تعریف نیست تا برسیم به یک نسخه زنده و دقایقی از پشتصحنه "ماه عسل"! . . .
برنامه طبق معمول حدود 19:10 قرار است روی آنتن زنده شبکه سه سیما برود. بهخلاف روزهای گذشته از شانس من، این بار سوژهای طناز و کمی رقیقتر از شاد، دستمایه گفتوگوی احسان علیخانی با میهمانانش شده.
*برنامهای با ابهت چند هزار کیلویی
از نیم ساعت قبلتر، بیرونِ استودیوهای معمول تلویزیون در جایی بیخبر از بقیه و هیاهوی عجیب و غریب برخی برنامههای سیما، دکوری را برپا کردهاند.
به محل لوکیشن (سالن) که میرسم شک دارم صدف "ماه عسل" خودمان درونش باشد. از هیاهوی احسان علیخانی و سر و صدای برنامه خبری نیست اما خود خودش است.
بیرون از سالن، بساط آنتن و دیش و فرستندهها درون کانتینری پهن شده به همان سبک برنامههای زنده میدانی نه استودیویی!
تو کی هستی؟ و من اینم و آن . . .؛ دوستانه راهت میدهند به سالن چون از قبل هماهنگ شده است.
سالن بزرگ است اما فقط گوشهای از آن، دو سه اتاقک ساده چسبیده به هم دیده میشود، یکی برای گریم و دیگری برای میهمانان روزانه "ماه عسل". گوشهای دیگر نیز دکور صدفی برنامه برپا شده و جداً ابهت هزار و 700 کیلویی را دارد!
بقیه لوکیشن خالی خالی است برای اینکه رفت و آمد عوامل راحتتر باشد تا احیاناً صدایی به درون دکور نرسد.
*ازدواج بهسبک خاص!
مهمانان برنامه دو گروه هستند، یکی زوجی است که بالاخره پس از 22 سال موفق به ازدواج با هم شدهاند و میهمان دیگر نیز دو برادر و دو خواهر دوقلو هستند که هم باجناق هستند و هم جاری!
یکی از عوامل با صدایی بلند میگوید: چند دقیقه تا پخش برنامه، فرصت نداریم. احسان علیخانی را نمیبینم گویا مشغول گریم است. بهسرعت و قبل از اینکه وارد صدف شود، پس از گریم، در اتاق میهمانان گپی کوتاه و سلام و علیکی با آنان میکند و میرود.
حداقل میهمانان خوششانس دیشب برنامه از منِ خبرنگار خوشحالتر هستند و بیخیالتر؛ دریغ از یک ذره استرس!
شمارش معکوس برنامه و بالاخره احسان جلوی دوربین زنده میرود، حرف میزند، دقایقی از پشت صحنه برنامه قبل پخش میشود و سرانجام تیتراژ مرتضی پاشایی هم در استودیو میپیچد و گپوگفت مجری با چهار میهمان ابتدایی روی آنتن میرود.
چیز عجیب سکوت مطلق سالن و همه عوامل و یکی دو میهمان که ما باشیم، است. همه بهقولی جیکشان در نمیآیند.
همینطور که برنامه در حال پخش است، از یکی از شش تصویربردار "ماه عسل" آرام میپرسم: چرا اینقدر سکوت؟ میگوید: "برنامه زنده و مهمترین نکته در اینجا سکوت است، سکوت بهگونهای است که حتی صدای ماشینهای بیرون را هم بهصورت ریز میشنویم".
احسان همچنان مشغول گپوگفت روی آنتن زنده است؛ این بار میخندد و میخنداند و سر به سر دوقلوها میگذارد. بعد از سوژههای این بیست و اندی روزه رمضان، روی موضوع بکر و متنوعی از جنس ازدواج بهسبک خاص دست گذاشته.
نیمی از برنامه گذشته و نیم ساعتی بیشتر به افطار باقی نمانده. گروه اول میهمانان باید بروند و بعدیها از ماجرای خودشان برای بینندهها بگویند. چاره در آگهی تبلیغاتی است؛ پخش میشود و قرار است همینطور فیلم ارسالی مخاطبین به نمایش درآید.
*چند دقیقه تنفس تا حضور گروه میهمان بعدی
در این چند دقیقه، عوامل پشت دوربین روزه سکوت را میشکنند، دوباره سالن با همین گروه اندکش، به هم میریزد. راه میروند، حرف میزنند و سریع برای قسمت بعد هماهنگ میشوند. احسان هم یکی از بچههای گروه را صدا میزند و با او راجع به موضوعی صحبت میکند. مهمتر اینکه اعتماد به نفس جالبی دارد. البته گریمورها و صدابردارها هم ولکن او نیستند.
فکر میکنم گروه جمعوجور و یکدستی شاید 20 نفر پشت دوربین "ماه عسل" ایستادهاند، اندکاند اما صمیمی. فقط اسمهای کوچک همدیگر را صدا میزنند.
*اما ادامه برنامه روی آنتن زنده . . .
میهمانان دوم، روی صندلیها نشستهاند و دوباره شمارش معکوس آنتن زنده برنامه. صدابردار تذکر میدهد و از ده تا چهار که میشمارد دوباره سکوت حاکم میشود.
گفتوگوی دوم شنیدنیتر و بامزهتر است، همان زوجی که 22 سال در عین علاقه دوطرفه اما هی خواستگاری میروند و هی یکی از خانوادهها مانع میشود. مرد قصه، که از رو نمیرود تا بالاخره بعد از اینهمه سال رفتن و آمدن، به زن داستان میرسد. احسان هم که از تلاش مرد قصه، ذوق میکند.
جالبتر وقتی است که این صحنهها و این نوع اجرا و دیالوگگویی را پشت صحنه "ماه عسل" ببینی آنهم وقتی که آرام در گوشهای از سالن کز کردهای. اگر بگویم لذت دیدن برنامه در همین پشت صحنه، بیش از جلوی تلویزیون است بیراه نرفتهام.
دمدمهای افطار است و انتهای برنامه؛ تیتراژ مهدی یراحی میان گپوگفت انتهایی دو زوج کمکم شنیده میشود حتی در فضای استودیو.
صدف برنامه با میهمانانش بسته میشود. صحبتهای احسان علیخانی که ایستاده و زل زده به دوربین کرین و کلمه آخر او "ماهتون عسل"!
*فردایی که باز هم ماه عسلی دیگر در راه است
برنامه تمام که میشود، عوامل دست از کار نمیکشند، قرار است یکی از کارگردانان صحبتی کوتاه پشت صحنه با دو گروه میهمان داشته باشد تا در قالب کلیپی، شب بعد روی آنتن برود. بقیه هم در تدارک افطار هستند و سفره سادهای که دور همی پهن شده. احسان با همه خوش و بش میکند. روزه قبول میگوید و سر سفره با بقیه همراه میشود.
بعد از افطار گپی با احسان میزنم نه از جنبه خبری. پس از اتمام برنامه هم زنگخورش بالاست، به برخی جواب میدهد. قولی از او میگیرم برای بعد از ماه مبارک.
یکی سرش به سفره افطار کوچکی که انداختهاند گرم است، یکی مشغول خلوت کردن دکور، دیگری مشغول رفتن و بدرقه میهمانان و ... ما هم اجازه میگیریم برای خداحافظی و تشکر از مجری و عوامل برنامه.
همهچیز خوب پیش رفت حداقل برای این گروه که مقید به انضباط از شروع تا پایان برنامه هستند. سختگیری عجیبی دارند در حین اجرای برنامه که هرکس سر جای خودش باشد. مهمان از اتاقش بیرون نرود، کسی راه نرود، صدایی شنیده نشود و ... میگویم حق دارند!
تصورم این است که "ماه عسل" امروز هم بینقص اجرا شد در همان صدف بین احسان و کسانی باشد که رودررویش نشستهاند.
بهقولی؛ حال خوب نعمتی است، زیباتر نعمتی است که حال تو را خوب و شیرین میکند حتی اگر بهاندازه یک ساعتِ "ماه عسل" باشد.
منبع: نسیم
انتهای پیام/*
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوماً بهمعنای تأیید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.