خونین‌ترین فیلم دنباله دار تاریخ؛"شکار و سرگرمی" مورد علاقه صهیونیست‌ها

خبرگزاری تسنیم: رژیم صهیونیستی با وجود کشتار و جنگ ویرانگری که علیه نوار غزه به راه انداخته است، در به زانو درآوردن ملت فلسطین و مقاومت آن شکست سختی خورده است، ملتی که به خاطر حقوق مشروع خود گزینه مقاومت را برگزیده است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سومین جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه که بر پایه یک دروغ بی اساس همانند جنگ های گذشته آغاز شده است، چهارمین هفته خود را هم پشت سر گذاشت که تنها نتیجه آن برای اشغالگران قدس، شهید و زخمی شدن بیش از 11 هزار فلسطینی بیگناه و تخریب هزاران باب واحد مسکونی، مسجد، مدرسه و بیمارستان بوده است، اقدامات تجاوزکارانه ای که همچنان در سایه حمایت مدعیان دفاع از حقوق بشر و همدستی شرم آور رژیم های مرتجع عرب ادامه دارد، در هیچ یک از  جنگ های رژیم صهیونیستی علیه ملت های منطقه سابقه نداشته است که سران رژیم به صراحت از همکاری و همسویی ارتجاع عرب و حاکمان مزدور غرب در منطقه با جنگ افروزی این رژیم و حمایت های گسترده آنها برای مهار مقاومت سخن گفته باشند.

هنگام بررسی مراحل تدوین سیاست آتی هر دولت و مشخص کردن اهداف استراتژیک آن، غالبا دو دیدگاه و نظر در محافل تصمیم گیرنده آن دولت برجسته و نمایان می شود:

نخست: اتخاذ مواضع سخت و محکم و اعتقاد به استفاده از زور برای رسیدن به اهداف استراتژیک دولت

دوم : در پیش گرفتن راه های دیپلماتیک و مذاکرات برای رسیدن به اهداف دولت

در طول بیش از شش دهه ای از که از اشغال سرزمین فلسطین می گذرد، دیدگاه اول بر رژیم صهیونیستی حاکم شده که از تروریسم، کشتار و کشتار جمعی به عنوان وسیله و ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند.

از بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی تا بنیامین نتانیاهو نخست وزیر فعلی این رژیم، هیچ کدام از به کارگیری کشتار جمعی برای رسیدن به آنچه اهداف اسرائیل می خوانند، ابایی نداشته اند و حتی به عمد شرایطی را برای استفاده از زور و تروریسم و کشتار ایجاد می کنند.

این یک فیلم طولانی مدت اسرائیلی است که فلسطینی ها هزاران بار از زمان شکل گیری رژیم غاصب صهیونیستی در سال 1948 تا کنون مشاهده کرده اند، فیلمی که با ویران شدن بیش از 500 روستای فلسطینی و آواره شدن بیش از دو میلیون نفر از سرزمین مادری و آوارگی در غربت و تبعید پس از کشتار هزاران نفر از آنها آن، در واقعیت به تصویر کشیده شده است.

مردم فلسطین بار دیگر این فیلم طولانی اسرائیلی را زمانی که رژیم صهیونیستی، نوار غزه را در سال 1956 اشغال کرد، و کشتار کفرقاسم را در روزهای نخست اشغال غزه و کرانه باختری در ژوئن 1967 به راه انداخت، مشاهده کردند.

حامیان مالی این فیلم ازموفقیت نمایش آن حتی اگر نمایش آن یکصد سال دیگر برای این تماشاچیان ساده لوح طول بکشد، اطمینان دارند، به همین سبب ما می بینیم که هر از چند گاهی حمایت های مالی بخش هایی از این فیلم را همانند فیلم رامبو1،2،3 برعهده می گیرند.

اما کارگردان ها به خوبی صنعت فیلم سازی را بلدند به طوری که یکی از آنها جایزه نوبل را به خاطر نقش اصلی در کارگردانی بخش هایی از فیلم که در سال های 1948 با عنوان کشتار دیریاسین و 1978 اشغال جنوب لبنان، 1981، بمباران بیروت و 1982، تجاوز به لبنان " و دیگران هم شایسته دریافت جایزه به سبب نقش آفرینی در این فیلم در طول بیش از شصت و شش سال بوده و هستند، حتی صحنه های دکور با فاصله زمانی در پیشرفت این صحنه ها، فیلم در قالب فیلم های خشن وارد می شود، چون همواره قربانی وجود دارد و قربانیان در تمام قسمت های فیلم همان قربانیان هستند و فقط از نظر اسامی با یکدیگر فرق دارند و باند آدمکشان همان باند هستند و فقط از نظر ظاهر با یکدیگر تفاوت دارند.

 

قاتلان اسرائیلی کشتار قربانیان عرب را برای خود سرگرمی و ریختن خون غیر یهود را عبادت می دانند و از ارتکاب جنایات کشتار لذت می برند.

در روزهای نخست اشغال نوار غزه پس از شکست 1967، کشتار اردوگاه رفح رخ داد که طی آن نظامیان صهیونیست بیش از 100 شهروند فلسطینی را که هنگام شب از منازلشان در یک نقطه جمع کردند،‌به رگبار بستند و همگی را قتل عام کردند و آنها را در یک چاه دفن کردند و پس از چند ماه از این حادثه خانواده های آنها که گمان می کردند، اسیر شده اند، مکان دفن اجساد آنها کشف شد.

کارگردان این فیلم و این کشتار، موشه دایان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در آن زمان بود، بهانه ای که پس از ارتکاب این جنایت هولناک گفته شد، این بود که فلسطینی ها کشتارهای سال 1956 را که نظامیان اسرائیلی در جریان اشغال نوار غزه مرتکب شدند، فراموش نکرده و تسلیم حکومت اسرائیل شوند.

سپس طی بیست سال نخست عمر اشغالگری، عملیات کشتار سازمان یافته و هدفمند مردم فلسطین در تمام مناطق فلسطین اشغالی تداوم یافت و هر فرمانده صهیونیست هم به کشتن تعداد بیشتری از فلسطینی ها بدون اینکه کسی وی را بازخواست کند، افتخار می کرد.

آریل شارون جنایتکار از هر وسیله ای برای کشتار و آواره کردن فلسطینی ها هنگامی که در اوایل  دهه هفتاد فرماندهی منطقه جنوبی ارتش رژیم صهیونیستی را برعهده گرفت، استفاده کرد، منطقه ای که شامل جزیره سینا و نوار غزه بود، ویرانی اردوگاه ها و راندن مردم به کرانه باختری و سیناء تا کشتار غیر نظامیان بیگناه در منازل و مقابل اعضای خانواده را شارون با قساوت هر چه تمام تر مرتکب شد. قصاب صبرا و شاتیلا به بدترین شکل ممکن جان داد تا در دادگاه عدل الهی به سزای جنایات وحشیانه خود برسد.

جشن کشتار فلسطینی ها با حضور اسحاق مردخای وزیر جنگ دولت نتانیاهو و رهبر حزب الوسط در انتخابات سال 1999 برگزار شد به طوری که وی صبحی شحاده ابوجامع و مجدی احمد ابوجامع را با قنداق هفت تیر خود تا حد مرگ در سال 1984 هنگام بازجویی از آنها مورد ضرب و شتم قرار داد، این دو مبارز در جریان مشارکت در عملیات موسوم به "اتوبوس شماره 300" اسیر شده بودند.

حتی ایهود باراک که برخی برای پیروزی وی بر نتانیاهو در انتخابات 1999 به هلهله و شادمانی پرداختند و وی را قهرمان صلح آینده می خواندند، به قتل کمال عدوان، کمال ناصر و ابویوسف النجار در بیروت در سال 1973 هنگام خواب و در مقابل خانواده هایشان دست زد، باراک اعتراف کرد که با پوشیدن لباس زنانه به کمال ناصر نزدیک شد و به محض دیدنش، او را از ناحیه سر هدف گلوله قرار داد، ترور این سه مبارز از دستاوردهایی بود که باراک به این کشتار در انتخابات افتخار می کرد، وی همچنین در قتل خلیل الوزیر معروف به ابوجهاد در تونس در سال 1988 مشارکت داشت.

هنگام شعله ور شدن آتش انتفاضه اول فلسطین در دسامبر 1987 و پس از شکست مفتضحانه ارتش رژیم صهیونیستی در توقف خیزش مردم خشمگین فلسطین، ژنرال "دان شومرن" رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی در آن زمان، جوخه های مرگ را برای کشتار جوانان انتفاضه به شیوه اسرائیلی در مناطق مختلف مستقر کرد تا به قتل آنها همت گمارند.

پس از امضای توافق نامه ننگین اسلو در سپتامبر 1993 از سوی یاسر عرفات شیمون پرز وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی اظهاراتی را بر زبان جاری کرد که اوج بی اعتنایی سردمداران این رژیم به قوانین بین المللی و ماهیت جنایتکارانه رژیم را نشان داد جایی که گفت "فصل صید به پایان رسید" که منظورش این بود که پس از امضای توافق نامه اسلو، کشتار فلسطینی ها هم پایان یافت.

تنها چند روز بیشتر از این اظهارنظر شیمون پرز نگذشت که رژیم اشغالگر قدس جنایت جدیدی در شهر الخلیل در چارچوب سریال تروریسم منظم و مستمر رژیم علیه مردم فلسطین مرتکب شد به طوری که یکی از شهرک نشینان کریات اربع وارد صحن حرم شریف ابراهیمی شد و در مقابل دیدگان نظامیان صهیونیست به سوی نمازگزاران فلسطینی تیراندازی کرد که در این جنایت، 29 فلسطینی به شهادت رسیدند و ده ها نفر دیگر زخمی شدند، همچنین کمتر از دو هفته پس از این جنایت، 40 فلسطینی دیگر به ضرب گلوله شهرک نشینان و نظامیان صهیونیست در شهرها، اردوگاه ها و روستاهای کرانه باختری و نوار غزه به شهادت رسیدند.

پس از شکل گیری تشکیلات خودگردان فلسطین در سال 1994، رژیم صهیونیستی همچنان به ارتکاب وحشیانه ترین جنایات علیه مردم فلسطین ادامه داد و فصل صیدی که پرز وعده پایانش را داده بود، رونق گرفت، از قتل نیروهای پلیس فلسطین هنگام خواب در خانه هایشان و کارگران بیگناه در گذرگاه ها تا عملیات کشتار رهبران گروه های فلسطینی همچون هانی عابد، محمود الخواجا، یحیی عیاش و محی الدین الشریف و دو برابر به نام های عادل و عماد عوض الله و ده ها نفر دیگر از جمله جنایاتی بود که صهیونیست ها مرتکب شدند.

در انتفاضه الاقصی(انتفاضه دوم) سال 2000، فلسطینی ها این مساله را درک کردند که "فصل صید"(عنوانی که شیمون پرز برای کشتار فلسطینی ها به کار برده بود) رونق گرفت و صیاد اسرائیلی چه شهرک نشین یا نظامی، برای ریختن خون تعداد بیشتری از فلسطینی ها،‌ مانند سگ هار حریص تر شدند و از سخنان پرز مبنی بر اینکه فصل صید در آستانه پایان یافتن است، بهره بردند تا خون تعداد بیشتری از فلسطینی ها را بر زمین بریزند.

مقاومت اسطوره ای غزه

سرانجام به غزه 2014 می رسیم، غزه ای که با ایستادگی و مقاومت اسطوره ای خود در مقابل کشتار روزانه فرزندان خود از سوی رژیم جنایتکار اسرائیل، صفحات درخشانی از مقاومت و جهاد را با خون فرزندان، اشک زنان، سنگ مساجد، مدارس و بیمارستان هایشان را در تاریخ ثبت می کند تا جاودانه شود.

نوارغزه، حماسه کم نظیر فلسطینی در زمانی است که دیگر حماسه ها را از یاد برده است، وجب به وجب خاک غزه با خون فرزندانش آبیاری شده است، هیچ انسان یا درخت یا حتی سنگی در این منطقه بسیار کوچک متر از 400 کیلومتر مربع یافت نمی شود که رژیم صهیونیستی، تمام سلاح های کشتار جمعی خود را در آن، آزمایش نکرده باشد.

نتانیاهو، موشه یعلون، بینی گانتس، لیبرمن و تمام سرکردگان رژیم غاصب صهیونیستی و شهرک نشینانش می توانند سرگرمی منفور خود را در کشتار فلسطینی ها اعمال کنند.آنها می توانند حجم زندان ها و بازداشتگاه های خود را گسترش دهند و از تمام قوانین نازیستی که از حکومت قیمومیت انگلیسی ها به ارث برده اند و شیوه های جدیدی که در ترور کودکان، زنان و افراد مسن و زنان باردار در ایست های بازرسی ابداع کرده اند و تحمیل محاصره برای ماه های پیاپی بدون آب و غذا و برق استفاده کنند.

این دشمن بی رحم می تواند هر کاری را که بخواهد انجام دهد و حتی وحشیانه تر از جنایاتی که مرتکب شده، به ارتکاب جنایت بپردازد، اما این دشمن هرگز نخواهد توانست شعله مبارزات مستمر ملت فلسطین را که بیش از شصت سال است، روشن شده تا امروز، خاموش کند.

این رژیم هرگز قادر نخواهد بود که کودکان را از پرتاب سنگ مقدس فلسطین و جمع کردن شیشه های خالی و پر کردن آن با کروسن(نوعی بنزین) و انداختن به سوی نظامیان صهیونیست و شهرک نشینانش منع کند.

رژیم صهیونیستی هرگز نخواهد توانست که زنان فلسطینی را از سرود خواندن هنگام شهادت یکی از فرزندانشان منع کند.

این رژیم هرگز قادر نخواهد بود که موذن فلسطینی را از گفتن الله اکبر، الله اکبر، حی علی الجهاد(بشتابید به سوی جهاد) باز دارد.

دشمن هرگز نخواهد توانست که از لعنت و نفرین خون هایی که بر زمین می ریزد، نجات پیدا کند و بهای سنگینی برای جنایات خود پرداخت خواهد کرد .

پیروزی از آن ملت فلسطین است

تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین چه در کرانه باختری و چه نوار غزه تقریبا از دو ماه پیش تا کنون  ادامه دارد به طوری که این حملات از حمله شهر الخلیل در هشتمین روز ششمین ماه سال جاری میلادی آغاز شد و سپس به تمام شهرهای کرانه باختری و قدس اشغالی کشیده شد و اوج آن جنگ خونین و ویرانگر علیه نوار غزه است که همچنان ادامه دارد، ویرانگری در این منطقه قابل توصیف نیست، ارتش رژیم صهیونیستی مرتکب جنایات هولناکی شده است که حدود دو هزار بیگناه به شهادت رسیده و بیش از 10 هزار نفر دیگر هم زخمی شده اند که نشان می  دهد جنگ اشغالگران قدس علیه ملت فلسطین، جنگ کشتار جمعی و نسل کشی است و همچنان با وجود اعلام عقب نشینی یک طرفه از سوی این رژیم بی وقفه ادامه دارد.

 

البته تجاوز رژیم صهیونیستی با شکست سختی در رسیدن به هر یک از اهداف اعلام شده و پنهانی در زمینه امنیتی یا سیاسی روبرو شده است و به همین سبب درصدد جبران این شکست از طریق ادامه سیاست ویرانگری و کشتار بی هدف است تا رضایت صهیونیست های تشنه به خون فلسطینی ها را محقق کند، اما ملت فلسطین ثابت کرده است که صاحب اراده آهنین بوده و تمام این مصایب را تحمل می کند، ملت فلسطین بر مشروعیت مبارزات و مطالبات خود نه فقط به خاطر رفع محاصره غزه یا بازشدن گذرگاه ها بلکه بر خاطر پایان اشغالگری و نابودی شهرک ها و تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی بیت المقدس تاکید می کند که هدف مشترک فلسطینی، عربی و بین المللی به شمار می رود.
رژیم صهیونیستی برای برگرداندن عقربه های ساعت به عقب از طریق ایجاد مسائل امنیتی و نشان دادن این مساله که مقاومت ملت فلسطین،  امنیت این رژیم را تهدید می کند، تلاش می کند.

اما جنگ تجاوزکارانه ای که اسرائیل علیه ملت فلسطین به راه انداخته است، بدون هر گونه شک  و تردیدی ثابت کرد که این سیاست ها در تسلیم ملت فلسطین  و مقاومت آن شکست سختی خورده است، ملتی که به خاطر حقوق مشروع خود گزینه مقاومت را برگزیده است.

عبدالرحیم محمود از اعضای کمیته مردمی فلسطین براین باور است که این جنگ نشان داده است که امنیت اسرائیل را دشت ها، دیوارها(دیوار حائل) و ارتفاعات و قدرت بازدارندگی و آتشی که ارتش رژیم صهیونیستی در ریختن خون کودکان غزه به کار می برد و ویرانه های به جا مانده از بمباران شهرها و روستاهای فلسطینی، تامین نخواهد کرد و فلسطینی ها با صبر و تجربه و مقاومت سرسختانه و تاکتیک های پیشرفته و همبستگی در صحنه نبرد به رویارویی با متجاوزان پرداخته است.

در صحنه سیاسی هم، مقاومت ملت فلسطین باعث شده است تا رژیم صهیونیستی در صورتی که در برابر خواسته های ملت فلسطین در پایان دادن به اشغالگری، شهرک سازی و اعتراف به حقوق مشروع آنها تسلیم نشود، در سطح منطقه ای و بین المللی درمعرض محاصره اقتصادی، طرد سیاسی و انزوا بگیرد، تظاهرات گسترده مردمی در کشورهای مختلف حتی آنهایی که حاکمانشان روابط نزدیک و حسنه ای با رژیم صهیونیستی دارند و موضع گیری ضد صهیونیستی رهبران بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و فراخوانی سفیرانشان در تل آویو در اعتراض به جنایات ددمنشانه علیه مردم بی دفاع غزه، از نشانه های انزوای رژیم اشغالگر قدس در جهان هستند، رژیمی که از سوی غربی ها بر ملت های منطقه تحمیل شده تا ابزار رسیدن آنها به اهداف توسعه طلبانه شان به قیمت آوارگی، سرکوب، کشتار و نقض آشکار حقوق یک ملت باشد.

و سخن پایانی اینکه ملت فلسطین یقین پیدا کرده است که تنها گزینه رسیدن به پیروزی و تحقق خواسته های مشروع خود، ادامه مقاومت و ایستادگی است و راهی جز این ندارد و کارایی این گزینه هم بارها به اثبات رسیده است.

انتهای پیام/ع